کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1401
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



 

تا قبل از دهه ۷۰ میلادی ، اغلب والدین خود را موظف به تامین آرامش و سلامت عاطفی فرزندانشان دانسته و از این‌رو علی رغم اختلافات و درگیریهای شدید زناشویی، به زندگی زناشویی ادامه می‌دادند و حرفی از طلاق و جدائی به میان نمی آوردند. اما پس از آن ساختار ذهنی و فکری خانواده ها تغییرات زیادی کرد. عده ای معتقد بودند کودکانی که در خانواده های پر تنش و به سر

می بردند در مقایسه با کودکان خانواده های طلاق، از لحاظ روحی و روانی، آسیب خیلی بیشتری
می بینند البته این امر مستلزم فراهم کردن شرایط مسالمت آمیز برای کودکان طلاق پس از جدائی والدین است.

 

پژوهش‌ها نشان می‌دهد، کودکانی که پس از طلاق والدین بتوانند با هر دو والد خود ارتباط نزدیک و صمیمانه داشته‌باشند و با برخورد صحیح والدین و اطرافیان با این مسئله کنار آمده و به خوبی سازگار شوند، کمترین آسیب را از این امر خواهند‌دید(سندلر[۱۲۶]، تین[۱۲۷]، متا[۱۲۸]، والچیک[۱۲۹] و آیرز[۱۳۰]، ۲۰۰۰). عواملی مانند مسائل حل‌نشده، تنش‌ها، خشم، تنهائی و بازگشت به گذشته، تقریبا سالها زنده می ماند. آن ها اثرات جانبی شدید، واقعی و فعال طلاق هستند مجموع این عوامل کودکان طلاق را در معرض خطر مشکلات جسمی و هیجانی فوری و دراز مدت قرار می‌دهد. این مشکلات می‌تواند بر روحیه و نیز روابط اجتماعی و کاری آن ها تاثیر منفی داشته باشد اما طلاق را نباید با سرنوشت شوم یکی دانست.

 

بسیاری از کودکان و نوجواناین که از فروپاشی خانواده، سالم سر برآورده اند در مواجهه با
سختی های زندگی، قویتر عمل می‌کنند. آن ها درد و رنج خود را به امکانات تبدیل کرده و نسبت
به همسالانی که این تجربه را نداشته اند پخته تر عمل کرده‌اند. در برخی موارد آن ها می بایست از یکی از والدین یا هر دوی آن ها و خواهر یا برادرهای خود نیز مراقبت می‌کردند و مجبور به پذیرفتن مسئولیت‌های اضافی بودند. به واسطه سختی هائی که متحمل شده اند، مشکلات مالی و اقتصادی
را درک می‌کنند(سوزی یهل، ۱۳۸۶).

 

یکی از متعاریف ترین احساس هایی که فرزندان در نتیجه جدائی و طلاق پدر و مادرشان
تجربه می‌کنند احساس تنهائی و متفاوت بودن با کودکان دیگر است. تحقیقات نشان می‌دهد که نیمی
از بچه ها دچار پریشانی و اضطراب شدید می‌شوند و احساس می‌کنند زندگی شان در شرف نابودی است تنها تعداد کمی از بچه ها هستند که از تصمیم والدین شان مبنی بر طلاق، احساس آسودگی
می‌کنند بعد از طلاف بسیاری از زنان مجبورند شغل جدیدی بیابند یا شغل پیشین خود را از سر گیرند اتفاقی که می افتد این است که بچه ها کمتر از قبل ، مادرشان را می بینند. مک‌کی(۱۳۸۷) معتقد است که بچه ها بعد از طلاق با شش مشکل عمده مواجه می‌شوند:

 

ـ احساس شدید فقدان : نیمی از بچه ها بعد از طلاق والدین، دایم گریه می کنندو عبوس
و بداخلاق شده و یک سوم آنان دچار عوارض افسردگی، بی خوابی ، بی قراری و عدم تمرکز
می‌شوند.

 

ـ نگرانی و اضطراب : سه چهارم بچه ها نگرانند که نیازهای اصلی شان برآورده نشود یک سوم آنان می ترسند مادرانشان تنهایشان بگذارند. اکثر آن ها احساس می‌کنند تمام اتفاقات دنیا غیر قابل پیش‌بینی است. می ترسند تنها بمانند نگران وضعیت مالی و سلامت جسمی و روانی والدینشان هستند

 

ـ احساس طرد شدن: نیمی از بچه ها احساس می‌کنند از سوی یکی از والدین یا هر دوی آن ها طرد شده اند.

 

ـ تنهائی : دو سوم بچه ها از دوری پدرشان زجر می کشند و بسیاری از آن ها در ذهن خود رویای آشتی کردن والدین شان را می پروانند در کل بچه ها توجه کمتری از سوی والدین شان دریافت
می‌کنند.

 

ـ خشم: یک چهارم بچه ها دایم دچار غلیان خشم و غضب می‌شوند یک سوم آنان بی نهایت احساس خشم می‌کنند. اکثر بچه ها خشم خود را از غیب پدرشان به شدت ابراز می‌کنند.

 

ـ تعارض در وفاداری : دو سوم والدین در جلب محبت و وفاداری فرزندانشان با هم رقابت
می‌کنند بچه ها همچون بندبازان بر روی طنابی باریک راه می‌روند و می ترسند که صمیمت و وفاداری به یک والد خیانت به والد دیگر محسوب شود.

 

۲- ۱- ۱۰ تأثیرات متفاوت طلاق بر دختران و پسران

 

پژوهش‌های انجام شده نشان می­دهد آسیب­پذیری پسرها در مقابل طلاق به مراتب بیش
از دختران است، معمولاً دو سال طول می­کشد تا دختران با محیط جدید سازش پیدا کنند، ولی پسرها زمان بیشتری لازم دارند تا سازگاری جدید بیابند. همسو با این دیدگاه، الدارآویدان[۱۳۱]، حاج یحیی[۱۳۲]
و گرینبام[۱۳۳]، (۲۰۰۹) معتقدند جدائی پدر ومادر می‌تواند مسائل بیشتری برای پسرها در مقایسه با دخترها در این گروه سنی به وجود آورد. البته پسران این ناراحتی را به صورت افت تحصیلی، پرخاشگری
و عصیان و دختران با انزوا و غمگین بودن نشان می­ دهند.

 

والدین روی بچه های همجنس خود کنترل بیشتری اعمال ‌می‌کنند، به همین دلیل مادران بیش
از پدران به دختران سخت می­ گیرند و پدران بیش از مادران با پسران جدی هستند. از طرفی والدین خود هستند. اما والدین پس از جدایی، نسبت به دختران محبت بیشتری دارند. لذا عکس العمل پسران شدیدتر و سازگاری آن ها کندتر از دختران است( فاگان[۱۳۴] و چرچیل[۱۳۵] ۲۰۱۲). در سنین پیش از دبستان پسران نسبت به دختران معمولاً ناآرامتر و خشن­تر می­شوند و به جای شرکت در فعالیت گروهی
با کودکان، به حالت پرخاشگری و بی­نظمی بیشتر تمایل نشان می­ دهند، خواسته­ های آن ها افزون­تر
می­ شود و از گریه برای برطرف کردن نیازهایشان بهره می­جویند.فرزندان پسر طلاق در مواردی تمایلات هم­جنس­گرایانه از خود بروز می­ دهند و اتکاء به نفس آنان نیز کم می­ شود و اصولاً میزان خودکشی
در میان آنان به نحوی شاخص افزایش می­یابد(لاکزگرینوود[۱۳۶]، ۲۰۱۴).

 

۲-۱-۱۱ تفاوت­های کودکان در پاسخ به طلاق و مقوله سازگاری

 

واکنش­های کودکان طلاق ‌به این پدیده به دو دسته فوری و کوتاه مدت تقسیم می­ شود. واکنش کودکان در دراز مدت کاملا متفاوت است و بستگی ‌به این دارد که در مدت طلاق و قبل
و بعد از جدایی با آن ها چگونه رفتار شده باشد. برعکس واکنش بیشتر بچه ها درست پس از جدایی اغلب یکسان و یک شکل است (هالیگان[۱۳۷]، چنگ[۱۳۸] و نوکس[۱۳۹]، ۲۰۱۵).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 02:27:00 ق.ظ ]




 

تنظیم شناختی هیجان در بیشتر مطالعات همسان با مطالعه شناختی فرض می شود و در کل به راه های شناختی مدیریت عواطف با بهره گرفتن از اطلاعات برانگیخته هیجانی گفته می شود (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱).

 

سبک های مقابله، مشتمل بر کوشش هایی از نوع عملی و درون روانی برای مهار مقتضیات درونی و محیطی و تعارض های میان آن ها‌ است. لذا مفهوم تنظیم شناختی هیجان، به دقت مرتبط با مفهوم مقابله است (الک[۱۱۷]، گارنفسکی وکرایچ، ۲۰۰۷؛ به نقل از عبدی، باباپور و فتحی، ۱۳۸۹).
سبک های مقابله در سه بعد ۱- شناختی (با تفکر)۲- مداخلات رفتاری و ۳- ترکیبی از دو بعد شناختی و رفتاری، هیجان را تنظیم می‌کنند (عبدی و همکاران، ۱۳۸۹).

 

‌بنابرین‏ با وجود تشابه میان این دو مفهوم، تنظیم هیجان شناختی، برخلاف سبک های مقابله ای که متشکل از بعد رفتاری و شناختی تنظیم هیجان می‌باشد، به صورت آشکار بین افکار فرد و اعمال واقعی وی تمایز قائل می شود، و منحصراًً افکار فرد را پس از مواجهه با یک تجربه‌ منفی یا وقایع آسیب زا ارزیابی می‌کند (اندامی خشک، ۱۳۹۲).

 

۲-۲-۱-۱۱-۱- پیامد تنظیم مؤفق هیجانات

 

هیجان ها می‌توانند، هم سازمان دهنده ی توجه و هم مانعی برای سازماندهی توجه باشند، هم می‌توانند حل مسئله را تسهیل و هم مختل کنند و همچنین هم باعث ایجاد روابط و هم تخریب آن شوند. در خصوص مزایای تنظیم هیجان بیان شده که تنظیم هیجان یکی از مؤلفه های اساسی انعطاف پذیری و شایستگی فرد می‌باشد و همچنین به عنوان یکی از تعدیل کننده های اجتماعی قوی عمل می‌کند، پیش‌بینی کننده ی سلامت می‌باشد، در موفقیت، انطباقی اساسی است، توسط بعضی ها به ‌عنوان بهترین پیش‌بینی کننده ی سازگاری معرفی شده است و برای موفقیت و شادکامی شدیداًً مهم دانسته شده است (مک لم، ۱۳۹۰).

 

تنظیم هیجان یک فرایند محوری برای همه ی جنبه‌های عملکردی انسان است و نقش حیاتی در شیوه ای که افراد با تجارب استرس زا مقابله می‌کنند و شادی را تجربه می‌کنند، ایفا می‌کند. تنظیم هیجان دلالت های بالینی مهمی دارد، روش هایی که افراد هیجانهایشان را مدیریت می‌کنند، عملکرد روانشناختی (مانند مشکلات بیرونی[۱۱۸] و مشکلات درونی[۱۱۹] ) آن ها را متأثر می‌سازد. همچنین تنظیم هیجان دارای تلویحات رشدی و اجتماعی مهمی مانند رشد همدلی و روابط با همسالان می‌باشد ( فوسکا[۱۲۰]، ۲۰۰۸).

 

سایر تحقیقات نشان داده‌اند، اینکه آیا مردم اصول تنظیم هیجان را می دانند یانه، با سلامت، روابط اجتماعی نزدیک، درجات بالای تحصیلی و عملکرد شغلی بالا مرتبط است. طبق این
پژوهش ها افزایش مهارت های تنظیم شناختی هیجان دو اثر دارد:

 

  1. پاسخ های خودکار به محرک های هیجانی مرتبط، به طریقی بهبود می‌یابند که مانع رشد هیجان منفی می‌شوند.

۲- مهارت های تنظیم هیجان فرد را قادر به مواجهه با هیجانات منفی می‌کند که به روش سازگارانه‌تری پیش برود و به احتمال کمتری دچار مشکلات سلامت روان شود (برکینگ[۱۲۱] و همکاران، ۲۰۰۸). تنظیم هیجان سازگارانه با اعتماد به نفس مثبت و تعاملات اجتماعی، افزایش در فراوانی تجارب هیجانی مثبت، مقابله مؤثر در مواجهه با موقعیت های پر استرس و حتی گسترش فعالیت های ممکن در پاسخ به موقعیت های اجتماعی، مرتبط است (دکر[۱۲۲] و همکاران، ۲۰۰۸).

 

۲-۲-۱-۱۱-۲- پیامد تنظیم نا مؤفق هیجانات

 

دانشمندان بالینی به طور فزاینده ای اهمیت هیجان را در فهم آسیب شناسی روانی فهمیده اند (محمدی، ۱۳۸۹). مهارت های تنظیم هیجان به چندین دلیل حائز اهمیت می‌باشند؛ اول اینکه، هیجان ها و احساس های منفی که ضرورتاً در شناخت و تشخیص معیار های سنجش یک اختلال ذکر نمی شوند، اغلب به الگو های رفتاری مربوط به یک اختلال اشاره می‌کنند (به طور مثال خشم، نشانه ای از پر خوری عصبی است و غم نشانه ای از سوء مصرف مواد است ). دوم، هیجانات منفی که ضرورتاً در ملاک های تشخیص ذکر نشده اند اغلب با مقابله ی مؤثر و اجرای راهبرد های یاد گرفته شده در درمان مداخله می‌کنند (مثلاً، اضطراب مانع حل مسئله فعال افراد افسرده می شود و خلق افسرده و احساس نا امیدی مانع از وارد شدن در موقعیت های ترسناک در افراد مضطرب می شود ). سرانجام، تعدادی از بیماران ازبیش از یک اختلال رنج می‌برند که می‌تواند تا حدی با نقایص تنظیم هیجان تبیین شود؛ به عنوان مثال ناتوانی برای پذیرش احساس خود احتمالاً به پاسخ های متنوعی مثل اجتناب یا نشخوار منجر می شود که عموماً منجر به اختلالات چند گانه مثل اضطراب و افسردگی می شود (برکینگ و همکاران، ۲۰۰۸).

 

شکست در تنظیم هیجان، بی نظمی[۱۲۳] نامیده می شود که به طور موقت می‌تواند موجب نشانه های اضطراب و به احتمال زیاد حتی ناراحتی شدید، رفتار های کنترل نشده و انزوا شود. هیجان نا منظم، با بسیاری از اختلالات روانشناختی که در افراد می بینیم ارتباط دارد (اندامی خشک، ۱۳۹۲). در واقع، بر طبق نظر گراس (۱۹۹۸)، هیجان نامنظم شامل بسیاری از اختلالاتی می شود که در راهنمای آماری و تشخیصی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM)[124] شرح داده شده است و شامل بیش از نیمی از اختلالات محور یک[۱۲۵] و تمام اختلالات محور دو[۱۲۶] است که مشخصه ی بارز آسیب شناسی روانی تلقی می شود.

 

از آنجا که تنظیم هیجان، بخش مهمی از زندگی هر فرد را به خود اختصاص می‌دهد، تعجب آور نیست که آشفتگی در هیجان و تنظیم آن می‌تواند منجر به اندوهگینی و حتی آسیب روانی شود (آمستادتر[۱۲۷]، ۲۰۰۸).

 

بی نظمی هیجانی در زمینه‌های زیر نقش دارد :

 

    • اختلالات فیزیولوژیکی

 

    • اختلالات زیست شناختی

 

    • اختلالاتی که معلول استرس هستند

 

  • اختلالات روان شناختی

الگو های تنظیم هیجان که قویاً در توانایی فرد تداخل می‌کند می‌تواند نشانه های یک اختلال شوند. به طور مثال، مشکلات تنظیم هیجان منفی با اختلالاتی نظیر اضطراب و افسردگی رابطه دارد. احساس منفی، هنگام توجه به آسیب شناسی روانی مهم تر از احساسات مثبت هستند. چندین اختلال و نشانه فیزیکی وجود دارند که با بی نظمی هیجانی مرتبط هستند. بعضی از آن ها شامل : ۱) درد ۲) سیگار کشیدن ۳) بریدن اندام ۴) اختلالات خوردن و ۵) اعتیاد می‌شوند. تحقیقات نشان داده‌اند که بین مشکلات فیزیکی و هیجان منفی رابطه وجود دارد. نقش بی نظمی هیجانی در رشد اختلالات جسمانی شکل که نشانه اولیه آن درد است و بخشی از هیچ اختلال قابل شناسایی نیست، شناسایی شده است (مک لم، ۲۰۰۸؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۹).

والر وشیت[۱۲۸] (۲۰۰۶؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۹) این اختلال را به توانایی کاهش یافته برای تجربه و تمایز هیجانات همانند ناتوانی برای بیان هیجانات به روش سالم، مرتبط می دانند. کنترل رفتاری هنگامی که خلق منفی است از بین می رود. خلق های منفی منجر به شکست در تنظیم، قبل و حین و بعد از درمان می‌شوند. به طور مثال در طی درمان، تلاش ها برای متوقف کردن نوشیدن الکل موفق ترند، یعنی زمانی که هیجانات منفی تحت کنترل نگه داشته می‌شوند. بی‌نظمی هیجانی یک نشانه ی مهم برای اختلالات درونی سازی و برونی سازی محسوب می شود.

 

تحقیقات نشان می‌دهند که افرادی که سطوح بالایی از روان رنجوری و نقایص تنظیم هیجان را بروز می‌دهند بیش از دیگران احتمال دارد که در رفتار های پر خطری که متعاقباً به افسردگی یا اضطراب منجر می شود درگیر شوند. افراد ی که راهبرد های تنظیم هیجان ضعیف را فراگرفته اند ممکن است بیش از دیگران مستعد استفاده از رفتار های پر خطر به عنوان ابزاری برای تسکین هیجان منفی باشند (اوریک، ایبلا و رینگوهو[۱۲۹]، ۲۰۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




 

و: همزمانی پرداخت ثمن با تسلیم مبیع (حق حبس)

 

مطابق ماده (۱) ۵۸ کنوانسیون در صورتی که توافقی راجع به زمان پرداخت ثمن صورت نگرفته باشد، مشتری می‌تواند پرداخت ثمن را منوط به تسلیم مبیع از ناحیه فروشنده نماید؛ متقابلا فروشنده هم می‌تواند تسلیم مبیع یا اسناد کالا را منوط به پرداخت ثمن از ناحیه خریدار کند؛ یعنی طرفین حق حبس دارند. همان‌ طور که گفته شد، همزمانی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع در تجارت بین الملل از طریق مکانیسم اعتبار اسنادی تضمین شده است.

 

مکانیسم پرداخت از طریق اعتبار اسنادی به طور خلاصه به شرح زیر است: ابتدا فروشنده مشخصات کالا و اوصاف و زمانی را که کالا آماده تحویل است، جهت اخذ سفارش به خریدار اطلاع می‌دهد.وقتی خریدار تصمیم به خرید کالا می‌گیرد، به بانکی در محل اقامت خود مراجعه و ضمن انعقاد قرارداد با وی، مبادرت به گشایش اعتبار اسنادی می‌کند. بانک گشاینده اعتبار (issuing bank) با بانک دیگری که در محل اقامت فروشنده است (بانک کارگزار) (advising bank)قراردادی می بندد که مطابق آن بانک کارگزار اعتبار اسنادی را که بانک گشاینده صادر کرده، تأیید و پرداخت می‌کند. ضمنا” مقرر می شود که بانک کارگزار (بانک فروشنده ) در قبال دریافت اسناد معینی ( اسناد مالکیت کالا نظیر بارنامه، بیمه نامه و ….) وجه اعتبار را پرداخت نماید. پس از گشایش اعتبار،، خریدار این امر را به اطلاع فروشنده می رساند و فروشنده نیز کالا را بارگیری و ارسال می‌کند و اسناد لازم را برای ارائه به بانک کارگزار تهیه کرده و با ارائه آن ها به بانک کارگزار ثمن را دریافت می‌کند. بانک کارگزار هم با تحویل اسناد به بانک گشاینده اعتبار، وجهی را که به فروشنده پرداخته از بانک گشاینده می‌گیرد. بانک گشاینده نیز این اسناد را به عنوان وثیقه در اختیار دارد و زمانی که خریدار (صاحب اعتبار) به تعهد خود در قبال بانک عمل کرد و وجه پرداختی بابت ثمن را به بانک پرداخت، اسناد مالکیت را در اختیار وی قرار می‌دهد. بدین ترتیب هم فروشنده از وصول و دریافت ثمن اطمینان حاصل می‌کند و هم خریدار مطمئن است که کالای مورد نظر به دست وی خواهد رسید.

 

بند چهارم: بررسی حق حبس در فروض مختلف قرارداد بیع

 

حق حبس طرفین قرارداد بیع در فروض مختلف و بر حسب این که خریدار چه زمانی ملزم به پرداخت ثمن باشد متفاوت است. این موارد را به تفکیک بررسی می‌کنیم.

 

الف: کالا باید در محل تجارت فروشنده تسلیم شود

 

در صورتی که خریدار باید کالا را در محل تجارت فروشنده تحویل بگیرد،هنگامی که فروشنده اخطار می‌کند که کالا آماده تحویل است،کالا در اختیار وی قرار داده شده و مطابق بند ۱ ماده ۵۸، خریدار باید ثمن را بپردازد. خطر نرسیدن این اخطار مطابق ماده ۲۷ ک. بر عهده خریدار است.

 

ب: کالا در محل تجارت خریدار تحویل می شود

 

در صورتی که فروشنده ملزم به تسلیم کالا در محل تجارت خریدار یا محل دیگر باشد، زمانی که کالا در آن محل در اختیار او قرار داده می شود، در واقع کلا به او تسلیم شده و در آن زمان مطابق ماده (۱) ۵۸ خریدار ملزم به پرداخت ثمن است. البته در این فرض مطابق ماده ۰۳) ۵۸ خریدار حق بازرسی کالا، قبل از پرداخت ثمن را دارد.

 

ج: کالا در انبار عمومی فروخته می شود

 

در فرضی که کالای موجود در انبار فروخته می شود (ماده (ب) ۳۱ ک.). زمانی که فروشنده به انباردار اطلاع می‌دهد که خریدار حق تحویل و تصرف کالا در اختیار خریدار قرار داده شده است و خریدار ملزم به پرداخت ثمن است، مشروط بر این که مهلت بازرسی کالا را داشته باشد. در این فرض پرداخت ثمن و تحویل کالا همزمان نیست و خریدار باید ثمن را در محل تجارت فروشنده پرداخت نماید؛ ولی مطابق ماده (۳) ۵۸ کنوانسیون فروشنده می‌تواند به انبار دستور دهد که با دریافت ثمن، کالا را تحویل خریدار دهد. در این فرض ثمن باید همزمان با تحویل کالا در محل انبار پرداخت گردد.

 

د: قرارداد متضمن حمل کالا باشد

 

در فرضی که قرارداد متضمن حمل است، با تحویل کالا به اولین مؤسسه‌ حمل، کالا تسلیم شده به مشتری محسوب می شود (ماده (الف) ۳۱ ک.)؛ ‌بنابرین‏ مطابق ماده ۰۱۹ ۵۸ خریدار ملزم به پرداخت ثمن در همان زمان است. مطابق بند ۲ ماده ۵۸، فروشنده حق دارد از متصدی حمل بخواهد تا زمانی که خریدار ثمن را نپرداخته کالا را تحویل وی ندهد. در این فرض پرداخت ثمن همزمان با تحویل واقعی کالا در محل اقامت خریدار صورت می‌گیرد. اگر فروشنده از این حق خود استفاده نکند، باید قبل از خریدار به تعهد خود عمل نماید و در این صورت به نظر می‌رسد محل پرداخت ثمن، مطابق ماده (الف) (۱) ۵۷، محل تجارت فروشنده خواهد بود.

 

ه: فروش کالای در حال حمل

 

این مورد مشابه موردی است که قرارداد متضمن حمل کالا است. در نتیجه زمانی که کالا در مقصد، تحویل خریدار می شود، وی ملزم به پرداخت ثمن است (قسمت اول ماده ۰۱) ۵۸). البته فروشنده می‌تواند تحویل کالا را منوط به پرداخت ثمن از ناحیه خریدار به متصدی حمل نماید (ماده (۲) ۵۸ ک.) و در این صورت خریدار حق بازرسی کالا را مطابق ماده ۰۳) ۵۸ خواهد داشت. اگر فروشنده از این حق خود استفاده نکتد، باید قبل از خریدار به تعهد خود عمل نماید.

 

و: تسلیم کالا از طریق حویل اسناد کالا

 

در فرضی که تسلیم کالا از طریق تحویل اسناد کالا صورت می‌گیرد،هرگاه پرداخت ثمن در قبال تحویل اسناد باشد (collection arrangement)، با تحویل اسناد به بانک خریدار، کالا در اختیار خریدار قرار داده شده و ثمن باید پرداخت شود.در صئرتی که پرداخت از طریق اعتبار اسنادی باشد، با تحویل اسناد به بانک کارگزار (محل فروشنده) کالا در اختیار خریدار قرار داده شده و بانک از طرف خریدار ملزم به پرداخت ثمن است. منظور از اسناد، اسنادی است که تصرف کالا را ممکن می‌سازند و به عبارتی اسناد مالکیت کالا هستند. این اسناد را کنوانسیون تعریف نکرده ولی به طور سنتی بارنامه یا قبض انبار از آن جمله است.

 

ز: بازرسی کالا قبل از پرداخت ثمن

 

مطابق بند ۳ ماده ۵۸ کنوانسیون، خریدار می‌تواند قبل از پرداخت ثمن، کالا را بازرسی کند و تا زمانی که فرصت بازرسی برای وی فراهم نشده، ملزم به پرداخت ثمن نیست. در صورتی که بعد از بازرسی آشکار شود که فروشنده تخلفی مرتکب شده و کالا مطابق قرارداد نیست، خریدار می‌تواند حسب مورد از پرداخت تمام یا بخشی از ثمن خودداری کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:15:00 ق.ظ ]




 

بردی و دیگران در پژوهشی در سال ۲۰۰۱ ، نشان دادند رابطه معناداری بین کیفیت خدمات و رضایتمندی مشتریان وجود دارد .همچنین رابطه بالای کیفیت خدمات و رضایتمندی مشتریان در پژوهشی توسط سرچندر و دیگران در سال ۲۰۰۲ به تأیید رسید [۷۶].

 

البته در سال‌های اخیر، پژوهش‌های زیادی در خارج از کشور در رابطه با کیفیت خدمات الکترونیکی الکترونیکی انجام گرفته است. درجدول ۸ نمونه هایی از مطالعات در کیفیت خدمات الکترونیک، شامل زمینه برای تحقق و ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک، لیست شده است. بدیهی است که اغلب این مطالعات عمدتاً در ۳ حوزه مختلف هدایت شده است: کیفیت خدمات فروش بر خط، کیفیت طراحی وب سایت و کیفیت خدمات الکترونیک، نسبت به سایر زمینه‌های خدمات محدود شده است. در حقیقت، کیفیت طراحی وب سایت و کیفیت خدمات بر خط هردو مؤلفه‌‌های مهمی از کفیت خدمات بر خط هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۸: بازنگری مطالعات اصلی در ابعاد کیفیت خدمات الکترونیک محقق و سال سال زمینه ابعاد منبع دال و ترک‌زاده ۱۹۸۸ خدمات الکترونیک محتوای، دقت، فرمت، سهولت استفاده، به روز بودن ۷۷ دی‌آنجل و لیتل ۱۹۸۸ فروش بر خط وجود راهنمایی و هدایت، ویژگی های تصویری و ملاحظات عملی (تصاویر، پس زمینه، رنگ، صدا، ویدئو، رسانه­هاو مطالب) ۷۸ دابهولکار ۱۹۹۶ خدمات الکترونیک طراحی وب‌سایت، قابلیت اطمینان، تحویل، سهولت استفاده، لذت و کنترل ۷۹ آبلز و ‌همکاران ۱۹۹۹ فروش بر خط استفاده، محتوا، ساختار، ارتباط، جستجو، ظاهر ۸۰ جاییورهینا و فولی ۲۰۰۰ بانکداری الکترونیک سرعت دانلود، ارتباط، طراحی، قابلیت هدایت، تعامل، امنیت ۲۳ لیو و آرنت ۲۰۰۰ فروش بر خط اطلاعات و کیفیت خدمات، استفاده از سیستم، سرگرمی و کیفیت طراحی سیستم ۸۱ زیتمال ‌و همکاران

 

[e-SERVQUAL]

۲۰۰۰ فروش بر خط کارایی، قابلیت اطمینان، پوشیدگی، ‌پاسخ‌گویی‌، قابلیت هدایت، انعطاف، تضمین، زیبایی طراحی، محتوی، دسترسی، شخصی‌سازی ۸۲ لویاکانو و همکاران

 

[W-Quala]

۲۰۰۰ فروش بر خط اطلاع رسانی مناسب مربوط به کار، ارتباطات مناسب، اعتماد، زمان، پاسخدهی، سهولت فهم، عملیات بصری، جذابیت، نوآوری، درخواست تجدید نظر، تصویر سازگار، عملیات کاملا آنلاین و مزیت نسبی ۶۹ یو و دوسو

 

[SITEQUAL]

۲۰۰۱ فروش بر خط سهولت استفاده، زیبایی طراحی، سرعت پردازش، امنیت ۸۳ (۲۰۰۱) کاکس و دال ۲۰۰۱ فروش بر خط نمای وب‌سایت، ارتباطات، دسترسی، اعتبار، درک و قابلیت استفاده ۸۴ جان و کای ۲۰۰۱ بانکداری برخط سهولت استفاده، دسترسی، طراحی وب‌سایت، نزاکت پاسخدهی، قابلیت اطمینان ۸۵ یانگ ۲۰۰۱ خرده فروشی‌های آنلاین طراحی وب‌سایت، امنیت، اطلاعات ۸۶ وولفین‌بارگر وگیلی [eTailQ] ۲۰۰۲&2003 سایت‌های خرید اینترنتی طراحی وب سایت قابلیت اطمینان /تحقق، محرمانگی/ امنیت، و خدمات به مشتریان ۸۷ (۲۰۰۲) زیتمال ‌و همکاران ۲۰۰۲ خدمات الکترونیک پاسخدهی ‌و تحویل، قابلیت اطمینان، امنیت، ارتباطات ۸۸ بارنز و ویدگن
[WebQualb] ۲۰۰۲ سایت‌های خرید اینترنتی قابلیت استفاده، کیفیت اطلاعات وکیفیت تعامل خدمات ۸۹ مادو و مادهو ۲۰۰۲ کیفیت الکترونیک عملکرد، خصوصیات تارنما، ساختار زیبایی، امنیت و جامعیت سیستم پاسخدهی، قابلیت اطمینان، اعتماد، تفکیک و سفارشی کردن خدمات وب، شهرت، اطمینان، همدلی ۹۰ لویاکولنو ۲۰۰۲ فروش اینترنتی اطلاعات، تعامل، زمان پاسخ، طراحی وب‌سایت، اعتماد، شناخت‌پذیری جریان، ابتکار، ارتباطات یکپارچه، فرایند تجاری، قابلیت جایگزینی، تداوم جاذبه احساسی یانگ و جان ۲۰۰۲ فروش اینترنتی طراحی وب‌سایت، امنیت قابلیت اطمینان، دسترسی تولید سفارشی، پاسخدهی ۹۱ سوردیجادج و همکاران ۲۰۰۳ خدمات الکترونیک امنیت، قابلیت اطمینان، دسترسی، تولید سفارشی پاسخدهی، تعامل، اطلاعات ۹۲ سانتوس ۲۰۰۳ خدمات الکترونیک امنیت، قابلیت اطمینان، اطلاعات، تعامل، سهولت استفاده، ظاهر، به‌هم پیوستگی، کارایی، محتوا، حمایت مشتری ۴۹ یانگ و همکاران ۲۰۰۳ فروش اینترنتی پاسخدهی، اعتبار، تسهیلات، ارتباطات، دسترسی شایستگی، نزاکت، خصوصی سازی، همکاری، امنیت قابلیت اطمینان، زیبایی، سهولت استفاده ۹۳ یانگ و همکاران ۲۰۰۴ سایت‌های خرید اینترنتی امنیت، قابلیت اطمینان، جذابیت، سهولت استفاده، پاسخدهی، پورتفولیو محصول ۹۴ سیگالا (۲۰۰۴) ۲۰۰۴ کیفیت خدمات نرم افزاری ملموسات، قابلیت اطمینان، اطمینان اعتماد، پاسخدهی، درک کسب و کار، تعارض، اطمینان، تعهد، سود و ریسک، به اشتراک گذاری، و همدلی ۹۵ فیلد و همکاران ۲۰۰۴ خدمات الکترونیک طراحی وب‌سایت، امنیت، قابلیت اطمینان، خدمات مشتری ۹۶ کیم و استول ۲۰۰۴ فروش اینترنتی ظاهر سایت، سرگرمی، اطلاعات، قابلیت تعامل،حساسیت، اعتماد ۹۷ یانگ و فانگ ۲۰۰۴ خدمات الکترونیک پاسخدهی، قابلیت اطمینان، ارتباطات، اعتبار،شایستگی، دسترسی، نزاکت، اطلاعات، طراحی وب‌سایت ۹۸ لانگ و مک‌ملون ۲۰۰۴ فروش اینترنتی پاسخدهی، قابلیت اطمینان، قابلیت لمس، اطمینان، همدلی، ارتباطات، تحویل ۹۹ گونزارس و همکاران ۲۰۰۵ فروش اینترنتی طراحی وب‌سایت، اطلاعات، اعتبار، پاسخدهی، شهرت ۱۰۰ پاراسورامان و همکاران

 

[E-S-QUAL & E-RecS-QUAL]

۲۰۰۵ خدمات الکترونیک کارایی، اجرا، دسترسی پوشیدگی ‌پاسخ‌گویی‌ جبران وغرامت اتصال ۴ بائر و همکاران
[eTransQual] ۲۰۰۵ خدمات الکترونیک عملکرد /طراحی، لذت بردن، فرایند، قابلیت اطمینان و پاسخدهی ۱۰۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 11:28:00 ب.ظ ]




 

کارکنان

 

خط مشی و راهبردها

 

مشارکتها و منابع

 

نتایج جامعه

 

نتایج کارکنان

 

نتایج مشتریان

 

توانمندسازها

 

نتایج

 

یادگیری

 

شکل ۲-۴) نمودار مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (منبع: افجه و محمودزاده، ۱۳۹۰)

 

‌بر اساس مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا، نتایج هر سازمان مشتمل بر چهار بعد می‌باشد. شاخص‌های مورد مطالعه برای ارزیابی هریک از این نتایج در قالب جدول ۲-۲ نشان داده شده است.

 

جدول ۲-۲) نتایج سازمان از منظر مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (منبع: افجه و محمودزاده، ۱۳۹۰)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتایج شاخص‌های ارزیابی ۱٫نتایج مشتریان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

تصویر کلی از محصولات و خدمات سازمان

 

فروش و پشتیبانی خدمات پس از فروش

 

وفاداری مشتریان

 

میزان شکایات مشتریان

 

میزان برگشتی محصول

۲٫نتایج کارکنان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

میزان رضایت شغلی کارکنان

میزان ترک خدمتچ

 

جابجایی

 

نرخ مشارکت کارکنان

 

سطح انگیزشی کارکنان

 

وفاداری سازمانی کارکنان

۳٫نتایج جامعه شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

تصویر سازمان در جامعه

 

میزان ‌پاسخ‌گویی‌ به جامعه

 

همکاری با ‌گروه‌های ملّی و محلّی

 

تقدیر نامه ها و جوایز

۴٫نتایج کلیدی سازمان شاخص‌های برداشتی و عملکردی که عبارتند از:

 

دستاوردهای مالی و غیرمالی شرکت برای سهام‌داران و مالکان شامل

 

میزان سود سهام

 

افزایش ارزشی سهام سازمان

 

رضایت سهام‌داران

۲-۱-۵) طراحی سیستم ارزیابی عملکرد

 

علاوه بر ابزار ها و روش های ارزیابی عملکرد، به منظور اجرای هرچه بهتر ارزیابی عملکرد در سازمان ها، طراحی و پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد ضروری می‌باشد. در این بخش به صورت مختصر به بررسی نحوه ی طراحی سیستم های ارزیابی عملکرد می پردازیم. یک سیستم ارزیابی عملکرد همان‌ طور که در شکل ۲-۵ نشان داده شده در سه سطح می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد:

 

    1. شاخص های عملکرد مجزا

 

    1. مجموعه شاخص های عملکرد

 

  1. ارتباط بین سیستم ارزیابی عملکرد و محیطی که سیستم درون آن عمل می‌کند.

شکل ۲-۵) چارچوبی برای طراحی سیستم ارزیابی عملکرد (منبع: عفتی داریانی و همکاران، ۱۳۸۶ )

 

در طراحی سیستم ارزیابی عملکرد، باید دانست که شاخص های عملکرد می بایست در یک زمینه ی استراتژیک قرار گیرند تا بر آنچه افراد انجام می‌دهند، اثر گذارند. ممکن است ارزیابی، فرایند کمی کردن باشد اما اثر آن در تحریک عملکرد است و به گفته مینتزبرگ تنها با سازگاری عمل است که استراتژی ها درک می‌شوند. به عقیده لیانگ و همکاران وی در بخش تولید، ابعاد کلیدی عملکرد عبارتند از: کیفیت، سرعت تحویل، قابلیت تحویل، قیمت و انعطاف پذیری. در اینجا تنها به بررسی شاخص های کلیدی کیفیت، زمان، هزینه و انعطاف پذیری خواهیم پرداخت (عفتی داریانی، ۱۳۸۶).

 

۲-۱-۶) عملکرد بازار

 

موفقیت استراتژی های هر شرکت، در عملکرد آن شرکت منعکس می شود. عملکرد شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمت های مختلف بازار است. در نهایت عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار، از طریق واحدهای مختلف شرکت، تعیین می شود. شرکت هایی که عملکرد مطلوبی دارند، ارزش را در طول زمان خلق می نمایند و این مهم در شرکت هایی که عملکرد نامطلوبی دارند صورت نمی گیرد. عملکرد بازاریابی به توانایی سازمان برای افزایش فروش، ارتقای موقعیت رقابتی شرکت، توسعه محصول جدید، بهبود کیفیت محصول، کاهش زمان تحویل کالا یا خدمات به مشتریان، گسترش سهم بازار و غیره در مقایسه با دیگر رقبا در یک صنعت خاص اشاره دارد (سایمونز، ۱۳۸۵). به طور کلی اندازه گیری عملکرد در یک سازمان، کار چندان ساده ای نیست زیرا معمولا اندازه سازمان ها بزرگ است، فعالیت های گوناگون و اغلب پیچیده ای دارند و نیز در نقاط مختلف جغرافیایی پراکنده اند. ایشان در پی تامین هدف های متنوع و گوناگونی هستند و به نتایج متفاوتی نیز دست می‌یابند. برای سنجش و اندازه گیری عملکرد سازمان، شاخص ها و روش های متعددی ارائه شده است. دو دانشمند کانادایی با مرور ادبیات مدیریت توانسته اند برای شرکت های موفق ۲۷ ویژگی بر شمارند که از مرز عدد و رقم خشک و بی روح فراتر می رود. با این وجود در تحقیقات آنان مشاهده می شود که بسیاری از مدیران برای ارزیابی عملکرد و تعیین هدف با مشکل مواجه هستند و نمی توانند تنها به مقادیر کمی اکتفا کنند (دفت، ۱۳۸۷).

 

بازارهای مالی

 

سرمایه‌گذاری

 

فروش بازار درآمد باقی مانده بازگشت سرمایه‌گذاری سود

 

شرکت

 

مواد خام نیرو و کار انرژی خدمات

 

درآمد

 

پرداخت نقدی

 

بازار محصول مشتری

 

پیشنهاد ارزش

 

قیمت

 

کیفیت

 

شکل ظاهری

 

خدمات

 

عوامل بازار

 

شکل ۲- ۶) جریان های عملکرد شرکت (منبع: سایمونز، ۱۳۸۵)

 

شکل ۲-۶ دربرگیرنده ی جریان هایی است که باید در ازای عملکرد شرکت مورد ملاحظه قرار گیرند. عوامل کلیدی ارزش افزایی از منظر عملکرد شرکت عبارتند از:

 

    • مشتریان

 

    • تامین کنندگان

 

  • مالکان و اعتبار دهندگان

سه گروه ‌مذکر و مبادلاتی را از طریق بازار با شرکت انجام می‌دهند. بدین ترتیب که مشتریان، کالاها و خدمات را در بازار کالا خریداری می‌کنند. ( گاهی دوباره به فروش می رسانند) تامین کنندگان محصولات و خدمات را از طریق بازارهای عامل به شرکت می فروشند و نیز مالکان و اعتباردهندگان سهام شرکت یا اسناد بدهی را از طریق بازارهای مالی به فروش می رسانند (سایمونز، ۱۳۸۵، ص ۲۴۹).

 

۲-۱-۷) روش های مختلف سنجش عملکرد بازار

 

محقیقین مختلف برای سنجش عملکرد بازاریابی از مؤلفه‌ های مختلفی استفاده کرده‌اند و هیچ رویه ی ثابت یا مشابهی در این زمینه دیده نمی شود و رویه ی معمول ‌به این صورت است که در ابتدا چند مؤلفه‌ در ارتباط با عملکرد بازاریابی انتخاب شده و سپس به روش عینی یا ذهنی و تحت یک سوال هر یک از مؤلفه‌ ها را می سنجند (بختیاری، ۱۳۸۵).

 

ماهیت معیار

 

آیا معیار کامل است

 

عامل انگیزشی

 

تنها اگر اعتماد بلا وجود داشته باشد

 

آیا فرد می‌تواند بر معیار مؤثر باشد؟

 

آیا فرد می‌تواند بر معیار مؤثر باشد؟

 

ایده‌آل است اما طراحی آن برای کارهای غیرمعمول دشوار می‌باشد

 

کنترل محدود

 

رفتار نادرست

 

غفلت

 

عینی

 

کامل

 

پاسخگو

 

ذهنی

 

ناقص

 

پاسخگو

 

غیرپاسخگو

 

غیرپاسخگو

 

شکل۲-۷) ماهیت معیارها (منبع: بختیاری، ۱۳۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ب.ظ ]




DS9DS12ME2

۱۵بهینه سازی زیر‌ساخت‌های فناوری اطلاعات،منابع و قابلیت‌هاPO3AI3DS3DS7DS9

۱۶کاهش راه حل های مربوط به عیوب تحویل سرویس و دوباره کاریPO8AI4AI6AI7DS10

۱۷حفاظت از دستاوردهای مربوط به اهدف ITPO9DS10ME2

۱۸ایجاد وضوح تاثیر پذیری کسب و کار از خطرات بواسطه اهداف IT و منابع ITPO9

۱۹اطمینان از عدم دسترسی افراد غیر مجاز به اطلاعات مهمPO6DS5DS11DS12

۲۰حصول اطمینان از صحت معاملات اتوماسیون کسب و کار و یک تبادل اطلاعات قابل اعتمادPO6AI7DS5

۲۱حصول اطمینان از خدمات IT و زیرساختهاو استقامت در برابر خرابی ، حملات عمدی و غیره و بازیابی آن ها.PO6AI7DS4DS5DS12DS13ME2
۲۲حصول اطمینان از تاثیر حداقلی بر کسب و کار در صورت وقفه از سوی IT و یا تغییراتPO6AI6DS4DS12

۲۳اطمینان از دسترس بودن خدمات IT در زمان درخواستDS3DS4DS8DS13

۲۴بهبود هزینه های بهره وری IT و سهم آن در سودآوری کسب و کارPO5DS6

۲۵تحویل پروژه به موقع و مطابق بودجه مطابق با استانداردPO8PO10

۲۶حفظ یکپارچگی اطلاعات و زیر ساختهای پردازشAI6DS5

۲۷اطمینان از تطبیق IT با قوانین و ‌مقررات وقراردادهاDS11ME2ME3ME4

۲۸اطمینان از اینکه IT بهبود مستمر و آمادگی برای تغییرات آتی را نشان می‌دهد

PO2DS6ME1ME4

جدول ۲-۸- آدرس دهی و ارتباط ۲۸ هدف IT با فرآیندهای IT (ISACA , 2012).

 

شناسایی اهداف سازمان و محل ارتباط آن با اهداف IT در جدول شماره (۲-۹) نشان داده شده است . در این جدول اهداف کسب و کار در ۴ حوزه مالی ، مشتریان ، داخلی ، یادگیری و رشد و در کل ۱۷ هدف کسب وکار مشخص شده است . بدین ترتیب به راحتی و به واسطه گام های ذیل می توان اهداف کسب و کار ارزیابی کرد :

 

گام اول : به کارگیری مدل بلوغ کوبیت برای کشف وضعیت فرآیندهای ۳۴ گانه IT

 

گام دوم : چیدمان هر یک از فرآیندهای دخیل در اهداف ۲۸ گانه IT

 

گام سوم : چیدمان هر یک از اهداف IT در جدول اهداف کسب و کار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهداف IT اهداف کسب و کار ۲۴ فراهم آوردن بازدهی خوب سرمایه از سرمایه گذاری در توانمند سازی IT در کسب و کار ۱ مالی ۲۲ ۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۴ ۲ مدیریت خطرات و ‌وابستگی IT با کسب و کار ۲ ۱۸ ۲ بهبود حاکمیت شرکتی و شفافیت ۳ ۲۳ ۲ بهبود مشتری مداری و خدمات به مشتریان ۴ مشتریان ۲۴ ۵ ارائه محصولات و خدمات رقابتی ۵ ۲۳ ۲۲ ۱۶ ۱۰ برقراری تداوم خدمات و همیشه در دسترس بودن ۶ ۲۵ ۵ ۱ وجود چابکی در پاسخ به نیازهای تغییرات در کسب و کار ۷ ۲۴ ۱۰ ۸ ۷ دستیابی به بهسازی هزینه های ارائه خدمات ۸ ۲۶ ۲۰ ۱۲ ۴ ۲ دستیابی به اطلاعات قابل اعتماد برای تصمیمات استراتژیک ۹ ۱۱ ۷ ۶ بهبود و نگهداری قابلیت‌های فرایند های کسب و کار ۱۰ داخلی ۲۴ ۱۵ ۱۳ ۸ ۷ کاهش هزینه های فرایند ( روند ) ۱۱ ۲۷ ۲۶ ۲۲ ۲۱ ۲۰ ۱۹ ۲ فراهم آوردن انطباق با قوانین ، ‌مقررات و قراردادهای خارجی ۱۲ ۱۳ ۲ فراهم آوردن انطباق با سیاست‌های داخلی ۱۳ ۲۸ ۱۱ ۶ ۵ ۱ مدیریت تغیرات کسب و کار ۱۴ ۱۳ ۱۱ ۸ ۷ بهبود و حفظ بهره وری ‌عملیات (وظایف ) و کارکنان ۱۵ ۲۸ ۲۵ ۵ مدیریت نوآوری در کسب و کار و محصول ۱۶ یادگیری و رشد ۹ کسب و حفظ افراد ماهر و با انگیزه ۱۷

جدول ۲-۹- آدرس دهی و ارتباط ۱۷ هدف کسب و کار با ۲۸ هدف IT . (ISACA , 2012)

 

۲-۵-۱۰- استفاده از کوبیت و پشتیبانی آن از حاکمیت فناوری اطلاعات

 

کوبیت توسط کسانی که مسئولیت های اولیه در فرایند های کسب و کار دارند به کار گرفته می شود. و همچنین کسانی که تکنولوژی اطلاعاتی مرتبط هستند و نیازمند به حفظ کیفیت و اتکا کردن به IT هستند.

 

کوبیت از حاکمیت IT به وسیله یک چارچوب برای کسب اطمینان از موارد ذیل پشتیبانی می‌کند :

 

۱- IT با کسب و کار همتراز است.

 

۲- IT ، کسب و کار را فعال تر و منفعت آور می‌کند.

 

۳- منابع IT ( سخت افزار ، نرم افزار ، منابع انسانی ) به طور مسئولانه استفاده می شود.

 

۴- خطرات و ریسک های IT به طور مناسب مدیریت می‌شوند. (ISACA , 2012)

 

۲-۵-۱۱- امنیت اطلاعات و کوبیت

 

کوبیت به ‌عنوان یک اصل و پایه بنیادی برای برقراری یک امنیت اطلاعاتی خوب می‌باشد . امنیت اطلاعات به مدیران کسب و کار این اطمینان را می‌دهد که از نقل و انتقالات اطلاعاتی در کسب و کار بدون اشکال و بدون دسترسی نامحرمان صورت می‌گیرد . در کوبیت نسخه سه ۳۹ مرحله به سمت امنیت با بهره گرفتن از چارچوب کوبیت معرف شده است و در کوبیت نسخه چهار ۴۴ مرحله معرفی شده است.کوبیت از ۱۹ هدف کنترلی در امنیت اطلاعات در ۴ حوزه پشتیبانی می‌کند این ۱۹ هدف به شرح ذیل است(Flores,2011)

 

۱- حوزه برنامه ریزی (PO) 5 هدف به شرح ذیل :

 

    • شناسایی اطلاعات و خدمات حیاتی سازمان و توجه به نیازمندی‌های امنیتی.

 

    • تعریف و ارتباط مسئولیت های امنیتی اطلاعات.

 

    • تعریف و ارتباط اهداف مدیریتی با توجه به امنیت اطلاعات.

 

    • حصول اطمینان از وظایف امنیتی و مهارت های لازم کارکنان.

 

  • کشف و اولویت بندی خطرات مربوط به امنیت اطلاعات.

۲- حوزه پیاده سازی (AI) 4 هدف به شرح ذیل :

 

    • در هنگام تشخیص راه حلهای اتوماسیون امنیت را در نظر بگیرید.

 

    • در زمان دستیابی و حفظ زیر‌ساخت‌های فن آوری اطلاعات به امنیت توجه کنید.

 

    • در زمان استفاده عملیاتی به امنیت توجه کنید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




پژوهشگر فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش را در قالب گفتارهای زیر تدوین نموده است.

 

    • گفتار نخست: اقلام تعهدی سود حسابداری

 

    • گفتار دوم: ضریب پایداری اقلام تعهدی سود حسابداری

 

    • گفتار سوم: ضریب پایداری جریان نقدی

 

    • گفتار چهارم: مفاهیم سود و پیش‌بینی سود آتی

 

    • گفتار پنجم: سرمایه گذاران و واکنش آن ها

 

  • گفتار ششم: پیشینه پژوهش

۲-۲) مبانی نظری:

 

۲-۲-۱)گفتار نخست: اقلام تعهدی سود حسابداری

 

۲-۲-۱-۱) حسابداری تعهدی

 

حسابداری تعهدی[۶] (به عبارتی حسابداری ماندگار)نگاهی کلی به درآمد ها و ثبت آن ها داشته و به هزینه ها که درصدی از آن ها به عنوان دارایی های قابل ثبت است توجه دارد همچنین در نظام تعهدی ،قیمت تمام شده نیز مورد توجه خاص قرار می‌گیرد. در این نظام مالی ، درآمدها در حساب سال مالی که تحقق یافته اند ، منظور می‌شوند هر چند که ممکن است وجوه نقد حاصل از آن ها (ارائه خدمات و یا فروش )در سال های مالی قبل یا بعد دریافت شود.به عبارتی هزینه ها در حساب همان دوره مالی که تعهد ایجاد شده است منظور می شود . صرف نظر از آنکه وجه تعهدها و کارهای مذبور چه زمان پرداخت و یا دریافت شده باشد. در این نظام قیمت تمام شده از ارکان کار است همچنین ارائه اطلاعات کامل و جامع از عملکرد مالی سازمان به مدیران به راحتی صورت می‌گیرد. این ویژگی ها باعث شده است کاربرد این نظام در مؤسسات انتفاعی از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. با توجه به تعاریف مختصر و کوتاه که از این نظام مالی ارائه شد می توان استنباط کرد که حسابداری تعهدی ثبت اموال و دارایی ها را نیز به صورت کامل انجام داده وبه کلیه اتفاقات و امور جاری سازمان توجه دارد . زمانی که ثبت درآمدها ، هزینه ها، دارایی ها و اموال ، هرکدام به جای خود انجام می شود ، ارائه عملکرد سازمان به راحتی امکان پذیر خواهد بود .در این شرایط با توجه به بهتر شدن اعمال مدیریت برمنابع مالی و اموال همچنین امکان شفاف سازی مالی در سازمان و ارائه گزارش به مردم ، می توان تعامل بهتری میان سازمان و مردم برقرار کرد .در نتیجه ثبت های حسابداری تعهدی ،در صورت های مالی شرکت ها ،اقلامی تحت عنوان “اقلام تعهدی ” به وجود می‌آید که اساس سیستم حسابداری تعهدی می‌باشد و در واقع مزیت این سیستم نسبت به حسابداری نقدی می باشدکه آن را در کلیه سازمان های انتفاعی قابل استفاده ‌کرده‌است (کوهن[۷]، ۲۰۱۰).

 

۲-۲-۱-۲) مفهوم اقلام تعهدی

 

جونز(۱۹۹۱) تفاوت سود و وجوه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی تعریف می‌کند و آن را به دو قسمت تقسیم می‌کند. که در تمامی پژوهش های مرتبط با اقلام تعهدی ،این تقسیم بندی مورد قبول محققین می‌باشد. الف)اقلام تعهدی غیر اختیاری ب)اقلام تعهدی اختیاری . در حالی که اقلام تعهدی غیر اختیاری به واسطه مقررات ،سازمان ها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند، اقلام تعهدی اختیاری قابل اعمال نظر توسط مدیریت می‌باشند.در حقیقت تمامی اقلام تعهدی که برای یک شرکت ‌در مقابل‌ طرف حسابهای تجاری آن به کار می رود ،اقلام تعهدی غیر اختیاری است مثل حساب‌ها و اسناد دریافتنی ،حساب‌ها و اسناد پرداختنی ،پیش دریافت ها،پیش پرداخت ها، و قسمتی از درآمدها و هزینه ها(البته افزایش یا کاهش در درآمدهاو هزینه ها،نتیجه ثبت در دارایی ها و بدهی ها می‌باشد)،واقلام تعهدی که مرتبط با رویدادهای داخل شرکت می باشد و به عوامل خارج ازآن ارتباطی ندارد،اقلام تعهدی اختیاری می‌باشد مثل هزینه استهلاک دارایی های مشهود و نامشهود ،سود و زیان حاصل از کنارگذاری دارایی ها ،سود و زیان حاصل از توقف یک بخش از واحد تجاری ،سود و زیان حاصل از معاوضه داراییها ،سود و زیان حاصل از سرمایه گذاری ها،آثار انباشته ناشی از تغییردر روش های پذیرفته شده حسابداری و تمامی اقلام تعهدی که در طبقه بندی اقلام تعهدی غیر اختیاری قرار نمی گیرد(دسای و همکاران[۸]، ۲۰۰۹).

 

۲-۲-۱-۳) اهمیت اقلام تعهدی سود حسابداری

 

همیشه این احتمال وجود دارد که اطلاعاتی که یک شرکت ارائه می‌کند درست نباشد،‌بنابرین‏ در کنار مخاطرات متعددی که در ارتباط با شرکت می‌تواند وجود داشته باشد.یکی از آن ها هم ریسک اطلاعات[۹] می‌باشد.یعنی همواره ممکن است اطلاعاتی که شرکت می‌خواهد در صورت های مالی آن را نشان دهد چیزی دور از واقعیت ،یا فریب آمیز باشد.براین اساس سودی که در صورت سود و زیان ارائه می شود ،نمی تواند بیانگر این موضوع باشد که واحد تجاری توان مستمر برای به دست آوردن مبلغ سود را خواهد داشت یا چه مقدار از این سود می‌تواند به عنوان وجه نقد میان سهام‌داران تقسیم شود چون تمامی سهام‌داران مایلند که سالانه تقریبا َمبلغ ثابتی از سود سهام به آن ها پرداخت شود.ثبات در تقسیم سود مبین پایین بودن ریسک شرکت است .حتی اگر در سالی ،شرکت به جای سود دچار زیان شود ،باید برای جلوگیری از ایجاد نگرش منفی در سرمایه گذاران فعلی و آتی ،پرداخت سود سهام خود را ادامه دهد. با این کار ، سهام‌داران بیشتر تمایل خواهند داشت که این زیان را موقتی تفسیر کنند (سادات برقعی،۱۳۸۹). بررسی مبانی نظری و هدف های گزارشگری مالی مبین این موضوع است که یکی از اهداف گزارشگری مالی کمک به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای پیش‌بینی جریان های نقدی آتی است. صورت های مالی ،محصول اصلی گزارشگری مالی و ابزار اصلی انتقال اطلاعات حسابداری به افراد خارج از سازمان قلمداد می‌شوند.این که صورت های مالی تا چه میزان توانسته است ‌به این مهم دست یابد،سوالی است که مورد توجه صاحب‌نظران و پژوهشگران بوده و هست .همچنین در خصوص اینکه چه نوع اطلاعاتی برای پیش‌بینی جریان های نقدی مفید است ،اختلاف نظر وجود دارد.بررسی ادبیات موضوع نشان می‌دهد که برخی از صاحب‌نظران و مراجع تدوین کننده مبانی نظری و اهداف گزارشگری مالی براین باورند که با بهره گرفتن از سود حسابداری و اجزای آن ، می توان جریان های نقدی را پیش‌بینی نمود .به عنوان مثال هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریکا بر این باور است که «معمولاَ ارائه اطلاعات درباره سود واجزای آن نسبت به جریان های نقدی برای پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی قابلیت پیش‌بینی بیشتری دارند» (هاشمی ،۱۳۸۹).

 

۲-۲-۱-۴) اقلام تعهدی سود حسابداری و نقش این اقلام در گزارشگری مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




 

      1. آیا بین طرحواره ها درحوزه محدودیت های مختل با سازگاری اجتماعی دردانشجویان رابطه وجود دارد ؟

 

    1. آیا بین طرحواره ها در حوزه دیگر جهت مندی با سازگاری اجتماعی دردانشجویان رابطه وجود دارد ؟

 

  1. آیا بین طرحواره ها درحوزه گوش به زنگی بیش از حد ‌و بازداری با سازگاری اجتماعی دردانشجویان رابطه وجود دارد؟

تعریف واژگان:

 

تعریف نظری :طرحواره های ناسازگار اولیه :الگوهای هیجانی ‌و شناختی خود اسیب رسانی که در ابتدای رشد وتحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار شده وبرنحوه تعبیر وتفسیر تجارب ورابطه با دیگران تاثیر می‌گذارند(یانگ ،گلوسکو،ویشار،۲۰۰۳).

 

تعریف عملیاتی :نمرات حاصل از پرسشنامه طرحواره یانگ که دارای ۷۵سئوال می باشدو۱۵طرحواره را می سنجد.

 

تعریف نظری :سازگاری اجتماعی:منظور از سازگاری اجتماعی ،تعامل مؤثر وسازنده فرد دراراتباط با محیط خود می‌باشد . نشانه های این سازگاری داشتن احساس مثبت درباره خود ،شرکت درفعالیت های اجتماعی ولذت بردن ازارتباط با دیگران است (خالق باقری ،۱۳۸۱).

 

تعریف عملیاتی :درپژوهش حاضر نمرات حاصل از پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل می‌باشد.

 

فصل دوم :

 

پیشینه تحقیق

 

طرحواره

 

کلمه طرحواره به طورکلی ،به عنوان ساختار ،قالب یا چارچوب تعریف می شود(یانگ ،۱۹۹۰).طرحواره یک ساختار شناختی به منظور غربال کردن ،کدگذاری وارزیابی محرکی است که ارگانیزم درمعرض آن قرار گرفته است (بک وراش [۱۰]،۱۹۶۸).

 

دربافتار روانشناسی وروان درمانی ،طرحواره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی درنظر گرفته می شود که برای درک تجربه های زندگی فرد ضروری است(داتیلیو[۱۱]،۲۰۰۵).

 

تعریف طرحواره

 

سگال [۱۲](۱۹۹۵)طرحواره رابه عنوان عناصر نظام مندی از واکنش هاوتجربه های گذشته می ‌داند که پیکره نسبتاًمنسجم وپایداری از دانش ‌را شکل می‌دهد و می‌تواند ادراک ها وارزیابی های بعدی ‌را هدایت کند؛ با این تعریف کلی طرحواره می‌تواند مثبت یا منفی ،سازگار یاناسازگار باشدوعمدتاًدر نتیجه تجارب ناگواردوران کودکی شکل می‌گیرد که هسته ی اصلی اختلالات شخصیت ،مشکلات منش شناختی وبسیاری ‌از اختلالات محورI قرار می‌گیرد (ریزو[۱۳]و همکاران ،۲۰۰۷).

 

بک (۱۹۷۹) طرحواره ها را ،فرضیاتی می‌داند که در نتیجه تجارب پیشین فرد شکل گرفته اند ،برخی از این فرضیات غیر قابل انعطاف ،افراطی ومقاوم دربرابر تغییر ،یعنی ناکارآمد هستند (بک و راش ،۱۹۷۹)همچنین طرحواره های بدکنشی ،افکاری هستند که غیر قابل انعطاف ،خشک وسخت تر از طرحواره های طبیعی هستند (بک و راش ،۱۹۶۸). بک و راش (۱۹۶۸)طرحواره های ناسازگاراولیه مانند فقدان ،شکست ‌و دوست نداشتن را معرفی کردند که درطی دوران اولیه کودکی شکل می گیرند وبامفاهیمی همچون یکپارچگی بیولوژیک ،مثل توانایی زنده ماندن ،صلاحیت واعتبار مراقبین ،ترک شدن وهدایت خطر فیزیکی به سمت خود ،درارتباط هستند (بک و امری[۱۴]،۱۹۸۵).

 

ویژگی های طرحواره های ناسازگار اولیه

 

یانگ (۱۹۹۰)بیان می‌دارد که طرحواره های ناسازگاراولیه دارای ویژگی های به شرح زیر هستند:

 

۱-الگوها یادرون مایه ی های عمیق وفراگیری هستند،

 

۲-ازخاطرات ،هیجان ها ،‌شناخت‌واره ها واحساسات بدنی تشکیل شده اند،

 

۳-دردوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند،

 

۴-‌در سیر زندگی خود تداوم دارند،

 

۵-درباره ی خود ورابطه با دیگران هستند ،

 

۶-به شدت ناکارآمدند،

 

۷-اغلب توسط برخی تغییرات درمحیط ازجمله فقدان یاازدست دادن شغل فعال می‌شوند

 

۸- هنگامی که فعال می‌شوند باسطوح بالای هیجان همراه هستند

 

۹- معمولا ناشی از تعامل سرشت کودک باتجارب مختلف دوره تحولی در ارتباط با اعضای خانواده یامراقبین درخانواده شکل می گیرند ( یانگ ،گلوسکو وویشار ،۲۰۰۳).

 

ریشه‌های تحولی طرحواره ها

 

الف –نیازهای هیجانی اساسی

 

یانگ وگلوسکو وویشار (۲۰۰۳)،براین باورند که طرحوارها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می‌آیند که این نیازها ی هیجانی اساسی دوران کودکی شامل مواردزیر می‌باشد:

 

۱-دلبستگی ایمن به دیگران (مانندنیاز به امنیت ،ثبات ،محبت (پذیرش )

 

۲-خودگردانی ،کفایت وهویت

 

۳-آزادی دربیان نیازها ‌و هیجان سالم

 

۴-خود انگیختگی ‌و تفریح

 

۵- محدودیتهای واقع بینانه ‌و خویشتن داری ( یانگ ،۱۹۹۰).

 

لازم به ذکر است که این نیازها جهان شمول هستند وهمه انسان ها ،این نیازها رادارند .اگرچه شدت این نیازها دربعضی افراد بیشتر است ،فردی که از سلامت روان برخوردار است ،می‌تواند این نیازها ی هیجانی اساسی رابه طور سازگارانه ای ارضا ءکند(یانگ گلوسکو وویشار ،۲۰۰۳).

 

علاوه بر تأکید برارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی ونقش آن ها درشکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه به دومقوله ی تجارب اولیه زندگی کودک وتعامل بین خلق وخوی فطری کودک ومحیط اولیه ،درعدم ارضاءاین نیازها اشاره می شود (یانگ ،۱۹۹۰).

 

ب- تجربه های اولیه زندگی

 

ریشه تحولی طرحواره های ناسازگار اولیه ‌در تجربه های ناگوار دوران کودکی نهفته است (اسکین[۱۵] ،۲۰۰۷).

 

طرحواره هایی که زودتر به وجود می‌آیند ومعمولاٌقوی ترین هستند،از خانواده های هسته ای نشأت می گیرند.همزمان با تحول کودک ،سایر عوامل تاثیر گذار مانند همسالان ،مدرسه ،انجمن های گروهی وفرهنگ ، درشکل گیری طرحواره ها نقش بازی می‌کنند (یانگ ،گلوسکو ویشار ،۲۰۰۳). یانگ (۲۰۰۳)بیان می‌کند ،چهاردسته ‌از تجارب اولیه زندگی ،رونداکتساب طرحواره ها را تسریع می‌کنند که این چهار دسته عبارتنداز :

 

۱-ناکامی ناگوار نیازها :این حالت وقتی اتفاق می افتد که کودک تجارب خوشایندی راتجربه نکند ،درمحیط زندگی چنین کودکی ،ثبات ،درک شدن یاعشق وجودندارد .

 

۲-تجارب اولیه زندگی که طرحواره هارابه وجود می آورند ،دربرگیرنده آسیب دیدن وقربانی شدن هستند،درچنین وضعیتی کودک آسیب می بیند یاقربانی می شود.

 

۳-سومین نوع تجارب ، این است که کودک ،زیادی چیزهای خوب راتجربه می‌کند ،والدین جهت رفاه وآسایش کودک ،همه کار می‌کنند،درحالی که تامین رفاه وراحتی درحد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است.

 

۴- نوع چهارم تجارب زندگی، درونی سازی انتخابی یا همانندسازی با افراد مهم زندگی است .کودک به طور انتخابی با افکار ،احساسات ،تجارب ورفتارهای والدین خود همانندسازی کرده ‌و آنها را درونی سازی می‌کند (یانگ وگلوسکو وویشار ،۲۰۰۳).

 

ج-خلق وخوی هیجانی

 

پژوهش های زیادی نشان می ‌دهند که عوامل زیستی درشکل گیری وتحول شخصیت از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند (تورستن وجولیا[۱۶] ،۲۰۰۸).پژوهش های زیادی درباره ی صفات خلق وخویی نوزادان انجام دادند وبه این نتیجه رسیدند که بیشتر این صفات حتی باگذشت زمان، ثابت می مانند (کاگان [۱۷] ،۱۹۸۸).

 

درقسمت پایین به برخی از ابعاد خلق وخوی هیجانی اشاره می شود که اکثر آن ها مادرزادی هستند وغیر قابل تغییر ،مگر از طریق روان درمانی

 

خونسرد مضطرب

 

پایدار بی ثبات

 

حواس پرت وسواسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ب.ظ ]




 

گفتار سوم: منابع حقوق بشر دوستانه

 

نخستین قانون بشردوستانه مدون و منظمی که از سوی یک دولت برای نیروهای مسلح تدوین شد، مجموعه قوانین لیبر بود. این مجموعه قوانین توسط دولت ایالات متحده آمریکا در سال ۱۸۶۳ تصویب شد و هدف آن تنظیم رفتار سربازانی بود که در ایالات متحده درگیر جنگ‌های داخلی بودند. اما این قانون هم جنبه داخلی داشت و فقط در ایالات متحده قابل اجرا بود. اما منادی حقوق بین الملل بشردوستانه به مفهوم امروزی آن، یک تاجر سوئیسی به نام هنری دونان بود. وی در سال ۱۸۵۹ پس از مشاهده جنگی خونین میان سربازان فرانسه و اتریش در محلی به نام سولفرینو، به شدت تحت تاثیر خشونت و رفتارهای غیرانسانی انجام شده در این جنگ قرار گرفته و پس از خاتمه جنگ کتابی با عنوان «خاطرات سولفرینو» به رشته تحریر درآورد. او در این کتاب ضمن نکوهش رفتارهای غیرانسانی، پیشنهاد تصویب یک معاهده بین‌المللی برای کاهش خشونت در جنگها و فراهم آوردن زمینه امداد مجروحان و بیماران جنگها را ارائه داد. او همچنین پیشنهاد کرد که کمیته ای برای به اجرا گذاشتن این معاهده بین‌المللی ایجاد شود. پیشنهاد اول دونان منجر به تصویب کنوانسیون ژنو ۱۸۶۴ شد که پایه گذار حقوق بین الملل بشردوستانه معاصر بود و پیشنهاد دوم او سنگ بنای تأسيس کمیته بین‌المللی صلیب سرخ گشت. کنوانسیون ژنو ۱۸۶۴ به موضوع بهبود شرایط مجروحان در میدانهای نبرد محدود شد، اما از آن پس ده‌ها معاهده و سند بین‌المللی با مضامین حقوق بشردوستانه به تصویب دولت‌ها رسید.

 

برخی از مهم ترین معاهدات حقوق بشردوستانه بین‌المللی عبارتند از:
۱۸۶۸اعلامیه سن پترزبورگ
۱۸۹۹کنوانسیون لاهه ‌در مورد رعایت قوانین و عرفهای جنگ زمینی و تطبیق اصول کنوانسیون ژنو مصوب ۱۸۶۴بر جنگ‌های دریایی
۱۹۰۷کنوانسیون لاهه برای بازبینی کنوانسیون ۱۸۹۹ لاهه
۱۹۲۵پروتکل ژنو ‌در مورد منع کاربرد گازهای خفه کننده ، سمی یا دیگر گازهای مشابه و روش های باکتریولوژیک در جنگ
۱۹۲۹کنوانسیون ژنو ‌در مورد رفتار با اسرای جنگی
۱۹۴۹کنوانسیونهای چهارگانه ژنو، شامل:
I بهبود شرایط مجروحان و بیماران نیروهای مسلح در میدان نبرد
II بهبود شرایط مجروحان، بیماران و کشتی شکستگان نیروهای مسلح در دریا
III رفتار با اسرای جنگی
IV حمایت از غیر نظامیان در زمان جنگ
۱۹۵۴کنوانسیون لاهه برای حمایت از اموال فرهنگی در زمان مخاصمات مسلحانه
۱۹۷۷پروتکل اول و دوم الحاقی به کنوانسیون‌های ژنو ۱۹۴۹ برای حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بین‌المللی و غیر بین‌المللی
۱۹۸۰کنوانسیون منع یا محدودیت استفاده از سلاح‌های خاص معاهده ای
۱۹۹۳کنوانسیون منع تکمیل، تولید، ذخیره سازی و کاربرد سلاح‌های شیمیایی و نابود سازی آن ها
۱۹۹۷کنوانسیون منع ذخیره سازی، تولید و تجارت مینهای ضد نفر و منع استفاده و نابود سازی آن ها
۱۹۹۸اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری
۲۰۰۰پروتکل الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک ‌در مورد کودکان سرباز
این نکته را نباید از نظر دور داشت که وقوع برخی درگیری های مسلحانه بر توسعه و تکامل حقوق بین الملل بشردوستانه تاثیر بسیار داشت. مثلا” استفاده از سلاح‌های شیمیایی و گازهای سمی و بدرفتاری با اسرا در جنگ جهانی اول زمینه تصویب معاهدات ۱۹۲۵ راجع به منع کاربرد گازهای خفه کننده و سمی و کنوانسیون ۱۹۲۹ راجع به رفتار با اسرای جنگی را فراهم آورد و تصویب کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ پاسخی به فجایع جنگ جهانی دوم بود.

 

گفتار چهارم: اصول اساسی حقوق بشر دوستانه

 

در حقوق بشر دوستانه بین‌المللی اصول ذیل را می توان به عنوان اصول اساسی دو نظر گرفت.

 

الف- اصل رفتار انسانی و عدم تبعیض

 

منظور از این اصول آن است که با همه انسان ها باید رفتاری انسانی و بدون هر گونه تبعیض ناشی از جنسیت، ملیت، نژاد، مذهب، یا عقاید سیاسی بگیرد. در این زمینه مواد ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند ۲ ماده ۲ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این باره آمده است که باید با افراد انسانی رفتاری انسانی و عدم تبعیض می‌باشد.[۳]

ب- اصل محدودیت

 

معنای ین اصل آن است که استفاده از سلاح هایی که آسیب های غیر ضروری با جراحات بیش از حد لزوم وارد نمایند ممنوع است.

 

ج- اصل ضرورت نظامی

 

هر فعالیت نظامی باید بر اساس دلایل نظامی توجیه شده باشد، فعالیتی که فاقد ضرورت نظامی باشد ممنوع است. این بدان معنا می‌باشد که حمله به غیر نظامیان و کسانی که خارج از صحنه قرار دارند ممنوع است. زیرا با این کار هیچ مزیت نظامی به دست نمی آید. هم چنین ه اقدامی و عملی که بر حسب ضرورت برای انهدام و نابود اموال دشمن به عمل آید، باید با قواعد مربوط به تمایز و تناسب مطابقت داشته باشد.

 

د- اصل تفکیک در این اصل باید بین افراد و اموال نظامی و افراد و اموال غیر نظامی تفکیک ضرورت گیرد. از آنجایی که حمله به افراد واموال غیر نظامی ممنوع است. نتیجه تفکیک آن است که از این افراد و اموال حمایت لازم به عمل خواهد آمد.

 

ر- اصل تناسب

 

در این اصل، صدمات اتفاقی ناشی از یک جمله در مقایسه با مزیت نظامی مستقیم و قطعی که از آن حمله انتظار می رود، نباید بیشتر باشد. دیوان بین‌المللی دادگستری نیز در ارتباط با اصول حاکم بر ابزار ها و سلاح های جنگی در پاراگراف ۹۰ رأی‌ مشرتی ۱۹۹۶ خود ‌در مورد کاربرد سلاح های هسته ای اعلام کرد که دو اصل تفکیک و تناسب و اصول اساس حقوق بشر دوستانه می‌باشند.

 

ی- اصل حسن نیت

 

در این اصل آمده است که هر گونه مذاکره میان طرفین متخاصم اصل حسن نیت باید رعایت شود.[۴]

 

اجرای حقوق بین‌المللی بشر دوستانه یکی از وظایف اصلی صلیب سرخ و هلال احمر می‌باشد. جمعیت های ملی، به ویژه برای پیش برد اجرای حقوق بشر دستانه در کشورهای خود ایجاد کنند.

 

نقش جمعیت های ملی در همکاری با دولت های خود برای رعایت حقوق بین‌المللی بشر دوستانه و حمایت از صلیب سرخ و هلال احمر به رسمیت می شناسند.

 

اجرای حقوق بشر دوستانه، عبارت است از مجموعه اقداماتی که دولت ها هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ برای تضمین اجرای تعهدات حقوق بین‌المللی بشر دوستانه به عهده دارند. که این موارد و اقدامات به شرح ذیل اعلام می‌گردد:

 

۱-جلوگیری از جنایات جنگی

 

۲-حمایت از علایم صلیب سرخ و هلال احمر

 

۳-حمایت از تضمینات اساسی

 

۴- نصب مشاورین حقوقی در نیروهای مسلح خود

 

۵- اشاعه حقوق بین الملل بشر دوستانه.

 

گفتار پنجم: مبانی حقوق بشر دوستانه

 

حقوق هر کشور مرکب از مجموعه قواعد الزام آور و زاده عوامل سازنده حقوق است، چون مبانی حقوق بشر دوستانه با مبانی کلی علم حقوق دارای مبنای واحدی است « نیروی الزام آور حقوق از کجا سرچشمه می‌گیرد، چرا باید از حقوق اطاعت کرد. چه نیروی پشتیبانی قانون است، شناخت این نیروی پنهانی خمیر مایه همه اندیشه‌های حقوقی و پیچیده ترین مسئله فلسفه حقوق است.[۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




 

نیاز به ارتباط متقابل، شناخت اجتماعی و حس تعلق داشتن در دومین سطح هرم مازلو قرار دارد. انسان ها به صورت غریزی نیاز دارند به جایی بروند که دیگران آن ها را می شناسند و این نیاز را می توان در محیط های مختلف اینترنت ارضا کرد و این “برتری” است که قدرت اعتیاد آوری اینترنت را فراتر از یک بازی ویدیویی می‌کند، زیرا حاوی چیزی است که این بازی ها فاقد آن هستند: اشخاص دیگر و مردم به افراد دیگر نیاز دارند. از دیدگاه سولر، اینترنت از آن روی بسیار فریبنده و جذاب است که جایگزین منحصر به فردی برای ارضای نیازهای اجتماعی است(سولرو هلند[۳۸]، ۲۰۰۳).

 

نیاز به یادگیری، پیشرفت، اشراف در محیط و عزت نفسی که از دستاوردهای فرد ناشی می شود، در سطح بعدی هرم نیازهای مازلو قرار می‌گیرد. نظریه کنشگر در روانشناسی ادعا می‌کند، زمانی که دست یافته های کوچک به سرعت حاصل می‌شوند، یادگیری در بهترین حالت خود قرار دارد. ‌به این دلیل کامپیوتر ها چنین اعتیاد آور هستند که این کار را به صورتی کارآمد و رضایت بخش انجام می‌دهند. گرچه برای افرادی که انگیزه آنان جبران احساسات دیرینه شکست، بی کفایتی و جبران درماندگی یا غلبه بر نیاز شدید شناخته شدن، مورد تحسین قرار گرفتن و عشق است، علاقه شدید به پیشرفت در فضای مجازی می‌تواند به اعتیادی بدل شود که هرگز ارضا نمی شود(ملک احمدی و جعفریان، ۱۳۹۰).

 

نیاز به خودشکوفایی در بالای هرم مازلو قرار می‌گیرد. این نیاز دربرگیرنده بسیاری از نیازهای سطوح پایین، یعنی نیاز به برقراری روابط متقابل، ابراز خود، ارضای نیازهای هنری و ذهنی از طریق مشارکت در دنیای اطراف نیز است، اگرچه کلید دستیابی به خودشکوفایی این است که این نیاز مستلزم تلاش برای شکوفایی شخص به عنوان فرد منحصر به فردی باشد. افراد احساس می‌کنند با برقراری رابط با دیگران رشد می‌کنند. آن ها با کاوش در ابعاد تکنیکی و اجتماعی اینترنت، توانایی‌های بالقوه ذهنی خود را ارضا می‌کنند. همچنین با بهره گرفتن از ابزارهای ارتباطی گوناگون در اینترنت، به علایق درونی و گرایش ها و وجوهی از شخصیت خود آگاهی می‌یابند که پیش از این پنهان بودند. از نظر مازلو، یکی دیگر از جنبه‌های مهم خودشکوفایی، رشد معنویت فرد است. اینکه افراد در فضای مجازی زندگی معنوی خود را بیابند، برای بسیاری مضحک به نظر می‌رسد. اما برای برخی کاربران که در اقلیت هستند، فضای مجازی راهی برای دستیابی به رمز و رازهایی درباره ماهیت آگاهی، واقعیت و خود است(همان).

 

تاثیر اعتیاد به اینترنت بر سلامت روان، اعتماد و افسردگی

 

به رغم برتری ها و مزیت های استفاده از اینترنت، نگرانی های جدیدی در خصوص استفاده از آن و تاثیراتی که این تکنولوژی بر ابعاد مختلف زندگی انسان می‌گذارد هر روز در حال افزایش است. کاربران در پی استفاده روزافزون از اینترنت و زندگی در فضای مجازی به مدت طولانی، نوعی وابستگی کاذب به آن پیدا می‌کنند که رهایی از آن امری دشوار است(رسولی و آزادمجد، ۱۳۹۲).

 

پرداختن هر چه بیشتر به کیفیت دنیای مجازی بر روحیات و خلق و خوی افراد گوناگون است. لذا استفاده زیاد از اینترنت سبب تنبلی های جسمی، تقویت کم تحرکی و کاهش روابط با دیگران در دنیای واقعی و در نتیجه انزوای اجتماعی می شود. همچنین، افرادی که بیش از حد معمول رایانه استفاده می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که چاق شوند، تهاجمی باشند، احساس اضطراب کنند و در فراگیری فرآیندهای آموزشی کندتر عمل کنند و در نتیجه سلامت روانی آن ها به خطر بیفتد. به طور قطع استفاده زیاد از اینترنت معضلات و بحران های روحی و جسمی خاص خود را به همراه خواهد داشت که اگر به موقع تشخیص، به آن پرداخته نشود، می‌تواند سلامت روانی جامعه را با چالش های جدیدی روبرو کند(میرزائیان و همکاران، ۱۳۹۰).

 

اعتیاد به اینترنت شامل اعتیاد به اتاق های گپ، آنلاین و خریدهای اینترنتی می شود. همچون دیگر اعتیادها، اعتیاد به اینترنت، فرد معتاد را از خانواده و اطرافیانش منزوی می‌سازد. اعتیادهای رفتاری، همچون اعتیاد به شبکه های اینترنت می‌تواند موجب تخریب سلامت، روابط، احساسات و نهایتاً روح و روان فرد گردند. به نظر می‌رسد که استفاده اعتیادی از اینترنت، همانند دیگر انواع اعتیاد، دارای دوره تحمل و ترک مشابهی است(ین و همکاران، ۲۰۰۷).

 

استفاده بیش از حد از اینترنت، انسان ها را از جامعه و ارتباطات اجتماعی واقعی دور ساخته و با حذف تعاملات واقعی اجتماعی و تسلط بر زندگی افراد می‌تواند با احساس تنهایی و در نهایت افسردگی در ارتباط باشد. زیرا کاربران اغلب با انتصاب روابط برخطی که ساختگی و ضعیف است و جایگزینی و ترجیح آن بر تعاملات عینی زندگی، به روابط واقعی زندگی کمتر بها می‌دهند و همین موضوع، می‌تواند با بروز افسردگی در ارتباط باشد. با افزایش افسردگی و تنهایی، معتادان اینترنتی باز هم بیشتر و هربار برای مدت طولانی تری به اینترنت وصل می‌شوند. این همان چرخهای است که در الکلی ها هم دیده می شود؛ یعنی نوشیدن برای فرار از مشکلات، سپس احساس بدتر شدن و سرانجام بیشتر نوشیدن برای رهایی از احساسات ناخوشایند. نتیجه ای که در این بحث به دست می‌آید، اثبات اصل همایندی اعتیاد به اینترنت با اختلالات دیگر است. یعنی اعتیاد به اینترنت غالباً با یکی دیگر از ا ختلالات روحی و روانی در افراد همراه است(یانگ، ۱۹۹۸، به نقل از بیدی و همکاران، ۱۳۹۱).

 

همانند تمام انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همچون اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بی قراری و افکار وسواسی یا خیالبافی راجع به اینترنت همراه است. از طرفی، در عین حال که روابط این افراد در جهان مجازی افزایش می‌یابد، در مقابل از دامنه ی روابط آنان در جهان واقعی کاسته می شود. اختلال اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روان شناختی – اجتماعی است که از مشخصه‌ های آن، علایم کناره گیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی است. اعتیاد اینترنتی، انسان ها را به افرادی رها شده تبدیل می‌کند و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر می‌گذارد. در نتیجه استفاده بیش ازحد از اینترنت، بهره وری و بازده کاری کاربران اینترنت، پایین می‌آید. آنان با تأخیر به محل کار می‌روند و دچار کم کاری می‌شوند. عدم تحرک جسمی و چاقی به همراه علایمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مسأله اند. این کاربران به هر حال، حتی در صورت کناره گیری از اینترنت، دچار علایم اختلال می‌شوند(میرزائیان و همکاران، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ب.ظ ]




 

یکی از معروف­ترین مدل‌های ارائه شده در زمینه سازگاری تحصیلی از سوی (تنیتو،۱۹۷۵) با عنوان تناسب شخص- محیط، ارائه شده است. بر اساس مدل مذکور، چنانچه ویژگی‌های فردی دانشجویان مانند تجارب آموزشی قبلی، مهارت‌ها، انگیزه و قصد ورود به رشته تحصیلی،‌با الزامات و شرایط آموزشی- تحصیلی دانشگاه هماهنگ بوده و منجر به ایجاد تجربه‌ای خوشایند و مورد انتظار شود سازگاری و عملکرد تحصیلی ارتقاء می‌یابد، ‌اما اگر فردی پس از ورود به دانشگاه خود را با الزاماتی فراتر از توانایی‌هایش روبه روببیند و یا احساس کند که شرایط تحصیلی موجود با خواسته‌ها، علایق و ترجیحات او همخوانی ندارد،‌تجربه منفی در او ایجاد می‌شود که علاوه بر عوارضی مانند کاهش عملکرد تحصیلی و سرخوردگی ممکن است به ترک تحصیل نیز منجر شود. مدل‌سازگاری تنیتو در نتایج و بررسی‌های بعدی مورد حمایت قرار گرفته است (تنیتو، ۱۹۷۵،‌به نقل از یوسفی و همکاران، ‌).

 

(دنیز،‌هامارتا ،‌واری،۲۰۰۵) سازگاری تحصیلی را با برخورداری از مهارت‌های ارتباطی مؤثر و موفقیت در تعاملات اجتماعی محتمل‌تر دانسته‌اند. دانش‌آموزانی که دارای مهارت­ های ارتباطی مؤثر هستند،‌ارتباطات را به عنوان وسیله‌ای در حل مشکل دانسته و در زمینه تحصیل،‌به گونه‌ای سازگارتر عمل می‌کنند (مینهان، ۲۰۰۶؛ به نقل از اردلان و حسین چاری، ۱۳۹۰). توانمندی‌ها و شایستگی‌های اجتماعی و هیجانی از عوامل تعیین‌کننده و تأثیرگذار بر سازگاری تحصیلی محسوب می‌شوند (موسوی و همکاران، ۲۰۰۹،‌به نقل از زاهد و همکاران، ۱۳۹۱).

 

۲-۳-۶٫ مروری بر پیشینه تحقیق سازگاری تحصیلی

 

۲-۳-۶-۱٫ تحقیقات انجام ‌شده در خارج از کشور

 

نگوک، اسکای،نگوک و منیاگا[۱۰۴] (۲۰۱۳) در پژوهشی تجربی به بررسی تأثیر آموزش مدیریت زمان بر روی سازگاری تحصیلی دانش آموزان کج رفتار دبیرستانی پرداختند. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد دانش­آموزانی که از آموزش مهارت مدیریت زمان برخوردار شدند (گروه آزمایش) سازگاری تحصیلی بالاتری نسبت به دانش ­آموزان گروه کنترل از خود نشان دادند.

 

کازان[۱۰۵] (۲۰۱۲) در پژوهشی تحت عنوان راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پیش ­بینی­کننده سازگاری تحصیلی به بررسی عوامل پیش ­بینی­کننده سازگاری تحصیلی در میان دانشجویان سال اول دانشگاه براسکوی رومانی پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد راهبردهای خودتنظیمی و سوابق تحصیلی موفقیت­آمیز سهم معناداری در پیش ­بینی سازگاری تحصیلی دارد.

 

ریرز (۲۰۱۱) در تحقیق خود با عنوان سبک‌های مقابله­ای و شیوه های سازش به عنوان عامل مؤثر بر سازگاری با دانشگاه در دانشجویان سن­تیاگو، سبک‌های مقابله­ای را به عنوان یکی از عوامل فردی مؤثر در پیش ­بینی سازگاری تحصیلی دانشجویان شناسایی کرد .این یافته با پژوهش‌های نیکولاس و ویس (۲۰۰۶)، استوور (۲۰۰۱) و همچنین گرین ( ۲۰۱۰) همسو می‌باشد.

 

زیویک و همکاران(۲۰۰۷) در تحقیقی به بررسی تفاوت سن و جنس با سازگاری تحصیلی، اجتماعی دانشجویان در دانشگاه پرداخته و نتایج نشان داد که دختران دانشجو سازگاری اجتماعی و آموزشی بهتری نسبت به پسران دانشجو داشتند.

 

زیچوسکی(۲۰۰۷) در تحقیقی عوامل اجتماعی و تحصیلی تأثیرگذار بر سازگاری تحصیلی دانشجویان پنسیلوانیا را بررسی کرد و نتایج نشان داد که عوامل متفاوتی بر سازگاری اجتماعی و تحصیلی دانشجویان تأثیر می‌گذارد از آن جمله درک اجتماعی، حمایت خانواده از ارزشمندترین پیش‌بینی‌کننده های سازگاری شخصی- هیجانی ‌هستند و همچنین خودکارآمدی بطورمعناداری با سازگاری تحصیلی و اجتماعی در ارتباط بوده و مهم­ترین پیش‌بینی‌کننده سازگاری تحصیلی محسوب می‌شود.

 

کونارد(۲۰۰۶) در پژوهشی تحت عنوان چطور شخصیت و رفتار عملکرد تحصیلی دانشجویی را پیش‌بینی می‌کند؟ ‌به این نتیجه رسید که رفتار و ۵ صفت شخصیت، عملکرد دوره آموزشی را پیش‌بینی می‌کنند و همچنین سازگاری تحصیلی، ‌عامل مؤثری در پیشرفت و موفقیت تحصیلی می‌باشد.

 

دیسون و رنک(۲۰۰۶) در بررسی سازگاری دانشجویان جدیدالورود در مقابله با فشار روانی و دغدغه‌های ورود به دانشگاه و کنار آمدن با آن در دانشگاه اورلاندوی فلوریدا بیان کردند که عدم سازگاری تحصیلی می‌تواندمنجربه ایجاد افسردگی، احساس تنهایی وکاهش کیفیت زندگی تحصیلی شود.

 

میلز، ‌پاجارس و هرون (۲۰۰۶) در تحقیقی به بررسی پرداخته و نشان دادند که دختران احساس خودسودمندی تحصیلی بیشتری در مقایسه با پسران دارند و از راهبردهای مؤثرتری در انجام وظایف و تکالیف تحصیلی استفاده می‌کنند.

 

ویس، کریس تنسون و لافلام(۲۰۰۴) در بررسی وضعیت سلامت و ارزیابی کیفیت زندگی دانشجویان با همتایان شاغل خود در سوئد ‌به این نتیجه رسیدند که سازگاری تحصیلی عامل مؤثری در افزایش رضایتمندی و کیفیت زندگی دانشجویان می‌باشد.

 

۲-۳-۶-۲٫تحقیقات انجام‌شده در داخل کشور

 

حاجی شمسائی، کارشکی، امین یزدی)۱۳۹۲) پژوهشی به هدف مطالعه رابطۀ بین خودتنظیمی و سازگاری تحصیلی دانش ­آموزان پایه سوم مدارس راهنمایی انجام دادند. یافته­ ها نشان می­دهد که خـودتنظیمی بـا ناسـازگاری رابطـه منفـی معنـاداری دارد.

 

یگانه، سلطانی شال، کافی و خانزاده(۱۳۹۲) در مطالعه­ ای به بررسی رابطه بین هوش هیجانی، مدیریت زمان و کیفیت زندگی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه گیلان پرداختند. نتایج پژوهش بیانگر وجود همبستگی مثبت معنادار بین هوش هیجانی، مدیریت زمان و کیفیت زندگی با پیشرفت تحصیلی است تحلیل رگرسیون ‌نیز نشان داد که هوش هیجانی، مدیریت زمان و کیفیت زندگی به طور معناداری قادر به پیش ­بینی پیشرفت تحصیلی هستند.

 

بهرامی و بهرامی(۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی رابطه بین خودتنظیمی یادگیری و سازگاری (عاطفی، اجتماعی وآموزشی) درکاربران و غیر کاربران اینترنت دانشجویان دانشگاه پیام نور پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد بین خودتنظیمی و انواع سازگاری به خصوص سازگاری آموزشی رابطه معنی­داری وجود دارد.

 

زارعی، میر‌هاشمی، پاشا شریفی(۱۳۹۱) در پژوهشی در ارتباط سبک‌های تفکر با سازگاری تحصیلی در دانشجویان نشان دادند که سازگاری تحصیلی با سبک‌های تفکر اجرایی، قضایی، سلسله مراتبی،‌آزاداندیشی و سبک‌های تفکر نوع اول همبستگی مثبت و معنادار داشته و هم‌‌چنین سبک‌های تفکر به شکل معناداری پیش‌بینی‌کننده سازگاری تحصیلی هستند.

 

شهنی ییلاق، مجیدی، حقیقی مبارکه(۱۳۹۱) دربررسی رابطه علّی هوش کلی و هوش هیجانی،‌با عملکرد تحصیلی با میانجی­گری اضطراب امتحان و سازگاری در دانش‌آموزان نشان دادند که بین سازگاری و عملکرد تحصیلی رابطه‌ای مثبت و معنادار وجود دارد همچنین هوش کلی و هوش هیجانی به طور غیر مستقیم از طریق سازگاری با عملکرد تحصیلی رابطه داشته و می‌توانند عملکرد تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند.

 

اردلان و حسین چاری(۱۳۹۰) در پیش­­بینی سازگاری تحصیلی بر اساس مهارت‌های ارتباطی با واسطه باورهای خودکارآمدی نتیجه گرفتند که مهارت‌های ارتباطی به طور مثبت پیش‌بینی‌کننده خودکارآمدی است و خودکارآمدی نیز به طور مثبت سازگاری تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ب.ظ ]




 

۲-۱۳-۴ مرحله ی افول یا سکون :در این مرحله چنانچه فرصت‌های رشد وجود داشته باشد، به احتمال قریب به یقین بسیار ناچیز است . شاخص‌های سودآوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته وشرکت درشرایط رقابتی بسیار شدیدی قرار داشته، ضمن اینکه هزینه ی تأمین مالی از منابع خارجی نیز بالا است به گونه ای که در اغلب موارد بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده کمتر از نرخ تأمین مالی است.(ادیزس،۱۹۸۹)

 

۲-۱۴ محافظه کاری حسابداری و دوره عمر شرکت ها

 

تقاضا برای محافظه کاری ازعوامل مختلفی ناشی می­ شود که از جمله مهمترین آن ها شامل انعقاد قراردادهای کارا، کاهش دعاوی حقوقی، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، خنثی کردن تمایل جانبداری مدیران، کاهش هزینهای سیاسی، کاهش کشمکش بین بستانکارن و سهام‌داران، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های کوچک، کاهش فشارها و تهدیدات رقابتی و افزایش کیفیت اطلاعات مالی را ‌می‌توان نام برد.

 

شرکت ها در مراحل مختلف چرخه عمر سیاست های متفاوتی را در زمینه مدیریتی و حسابداری در پیش می گیرند که از آن جمله می توان به به کارگیری محافظه کاری اشاره کرد. از آنجایی که در واقع دلایل استفاده از محافظه کاری در دیدگاه های محافظه کاری گنجانده شده است ما نیز از طریق بیان دیدگاه های محافظه کاری به بیان این که چگونه نیاز به استفاده از محافظه کاری در شرکت های رو به افول کمرنگ می شود می پردازیم.

 

۲-۱۴-۱ قرارداد ها

 

شرکت ها برای رشد بیشتر نیازمند انعقاد قرار داد های بیشتری نیز هستند این قرار دادها شامل قرار داد وام و قرار داد با مدیران می‌باشد. انعقاد قرارداد موجب ایجاد هزینه­ های نمایندگی است. مشکل زمانی به وجود می ­آید که مدیریت دوست دارند در پروژهای سرمایه گذاری کنند که ریسک آن ها بیشتر است، زیرا انتظار بازدهی نیز بیشتر است. در قراردادهای بدهی بازده مازاد برای شرکت است و بستانکاران سهمی در این سود مازاد نخواهند داشت و وقتی پروژها زیان ده باشند عواقب اصلی این زیان متوجه اعتباردهنگان خواهد بود. جستجو برای دستیابی به نوعی ساز و کار جهت کاستن این هزینه­ ها منجر به تقاضا برای خدمات حسابداری به عنوان ابزاری مؤثر در فرایند قراردادهای واحد تجاری شده است. بیشتر قراردادهای واحد اقتصادی با اشخاص حقیقی و حقوقی بر مبنای ارقام حسابداری تنظیم می­گردد، تا هزینه­ های نمایندگی کاهش پیدا کند. به موقع بودن، تأئید­پذیری و عدم­تقارن در تأئید پذیریِ ارقام حسابداری( اخبار خوب و بد) از اهمیت برخوردار است و اعمال محافظه کاری را می­طلبد. برای مثال، محافظه کاری می ­تواند رفتار فرصت­طلبانه مدیران را در گزارشگری شاخص­ های حسابداری مورد استفاده در قرار­دادها محدود نماید. تا زمانی که برای گزارشگری عملکرد مدیریت از معیار­ها و شاخص­ های حسابداری استفاده می شود، مشکلات اخلاقی همواره در گزارشگری مالی وجود خواهد داشت(واتس، ۲۰۰۳).

 

در عمل، محافظه کاری در حسابداری، رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی کرده و شناسایی سود را به تأخیر می اندازد. در قراردادها، اثرات مذبور ارزش شرکت را افزایش می‌دهد، زیرا محافظه کاری پرداخت­های نادرست مدیر به خود و سایر گروه­ ها نظیر سهام‌داران را محدود می‌کند. بر این اساس شرکت های رو به رشد که دارای قرار دادهای بیشتر و هزینه های نمایندگی بیشتری هستند تمایل بیشتری را برای استفاده از محافظه کاری نشان می‌دهند.

 

۲-۱۴-۲ دعاوی حقوقی

 

یکی دیگر از دلایل به کارگیری محافظه کاری دعاوی حقوقی است. (واتس، ۲۰۰۳) معتقد است که دعاوی حقوقی معمولاً زمانی مطرح می شود که سود خالص و خالص دارایی­ های واحد تجاری، بیش از حد گزارش شده باشد. لذا اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه با کاستن از سود خالص و در نتیجه خالص دارایی­ های گزارش شده، دعاوی حقوقی علیه شرکت و حسابرسان شرکت را به حداقل می­رساند. از آنجایی که شرکت های رو به افول دارای آینده اقتصادی نا مناسبی هستند از رو به رو شدن با دعاوی حقوقی بیم کمتری نسبت به شرکت های رو به رشد دارند در نتیجه کمتر محافظه کارند.

 

۲-۱۴-۳ مالیات

 

می‌دانیم که شرکت های رو به رشد نسبت به شرکت های رو به افول دارای شرایط اقتصادی مساعد تر و در نتیجه سود بیشتری را کسب می‌کنند.یکی از دلایل به کارگیری محافظه کاری کم­نمایی سود حسابداری است. برای اینکه سود حسابداری در تعیین میزان نرخ مالیات اثر اجتناب ناپذیر دارد. سود حسابداری کمتر، هزینه مالیاتی کمتر را نیز به دنبال خواهد داشت.

 

مالیات این انگیزه را ایجاد می‌کند که سود حسابداری گزارش شده کمتر از واقع باشد. مادامی که شرکت سودآور و نرخ سود مالیاتی مثبت باشد، ‌می‌توان با به تعویق انداختن شناسایی سود، ارزش فعلی مالیات را کاهش داده و ارزش خالص دارایی­ ها را کمتر گزارش کرد. ‌به این ترتیب مالیات بر درآمد به عنوان توجیه برای محافظه کاری تلقی گردیده است. ‌بنابرین‏ از دیدگاه مالیاتی شرکت های رو به رشد انگیزی بیشتری برای اعمال محافظه کاری دارند.

 

۲-۱۴-۴ هزینه­ های سیاسی

 

در دیدگاه هزینه سیاسی بیان شد که صاحبان قدرت انگیزه دارند که برای انتقال ثروت از شرکت­ها به خودشان یا سایر ذینفعان موضع بگیرند. این مواضع به شکل الزام بعضی از شرکت­ها به پرداخت مبالغی برای موارد اجتماعی نظیر (آلودگی محیط زیست، زلزله و جنگ )؛ تحمیل نرخ‌های مالیاتی بالاتر یا محروم کردن آن ها از بعضی از مزایا و حقوق صورت ‌می‌باشد. هزینه های تحمیل شده به شرکت‌ها تابعی از قدرت سود آوری و اندازه آن­ها است،زیرا شرکت‌ها ی کوچکتر کمتر مورد توجه هستند و در نتیجه کمتر در معرض انتقال سیاسی ثروت واقع می­شوند. به عبارت دیگر شرکت‌های بزرگ و موفق­تر که تحت فشارهای سیاسی هستند، انگیزه بیشتری برای استفاده از رویه های کاهنده سود خالص و در نتیجه حسابداری محافظه ­کارانه دارند.

 

برخی از شرکت‌ها با مشخصات اقتصادی خاص، بیشتر موضوع قوانین سختی که دولت یا سایر ‌گروه‌های قانون‌گذار وضع ‌می‌کنند و هزینه در پی دارند قرار می گیرند و ‌بنابرین‏، برای فرار از این گونه هزینه ­ها(عواقب اقتصادی)، انگیزه بیشتری برای استفاده از گزارشگری در جهت کاهش خروج منافع از شرکت خواهندداشت.

 

بنا براین شرکت های رو به رشد که دارای شرایط مناسب هستند برای اینکه کمتر مورد توجه دولت قرار گیرند از محافظه کاری بیشتری استفاده می‌کنند.

 

۲-۱۴-۵ رقابت در بازار

 

پیش از این گفته شد که رقابت در بازار از دیگر عوامل تقاضای محافظه کاری است. بدین گونه که با افزایش رقابت در بازار رقبای موجود در یک صنعت خاص برای جلوگیری از ورود رقبای جدید یا انتشار اطلاعات محرمانه به رقبا موجود محافظه کاری در گزارش­گری مالی را در پیش خواهند گرفت. بدین معنی ­که آنان اخبار و علائم بد و نامساعد در رابطه با عواملی چون حجم تقاضا، بهای تمام شده و قیمتهای فروش را برجسته کرده و اخبار و علائم خوب و مساعد را پوشش می­ دهند با توجه به مطالب بالا به نضر می‌رسد که شرکت های رو به رشد که در شرایط خوبی می‌باشند به دلیل کاهش توجه رقبای خود از محافظه کاری بیشتری استفاده خواهند کرد.

 

۲-۱۴-۶ تامین مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ب.ظ ]




 

۲-۱-۱۲- چگونگی کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوی حل مسئله

 

کمک معلم به فراگیر ممکن است شامل تشخیص خطای منطقی در تفکر آن‌ ها چون وجود تناقض، منابع غیرقابل استناد و نیز راهنمایی فراگیران در ارتباط دادن مسئله به زمینه پیشین باشد. شش ویژگی از اعمال و رفتار معلمان را که برای حل مسئله ضرورت دارد، مشخص نموده‌اند که عبارت‌اند از:

 

    1. سؤال‌پیچ کردن و کمک به فراگیران جهت تشخیص مسئله؛

 

    1. به وجود آوردن مسئله در محیطی که در آن بلافاصله داوری و قضاوت انجام نمی‌گیرد؛

 

    1. ایجاد احساس مسئولیت در فراگیران، برای طرح‌ریزی و آزمون راه ‌حل ‌ها و تعیین اینکه چه اطلاعاتی ضروری هستند؛

 

    1. فراهم‌سازی تسهیلات لازم جهت جمع‌ آوری و اخذ اطلاعات توسط فراگیران؛

 

    1. کمک به فراگیران در راهبردهای حل مسئله؛

 

  1. پرهیز از اعمال‌نفوذ در دیدگاه‌ها، داوری‌ها و توصیف‌های حل مسئله فراگیران.

در مرحله ابداع، فراگیران اطلاعات به دست‌آمده و موجود را، در جریان مسئله، مقایسه و نتایجی را استنتاج می‌کنند و در صورت لزوم آن را تغییر می‌دهند. آن‌ ها به مهارت‌هایی چون تبدیل اطلاعات پیچیده به ساده و محدودسازی و حذف اطلاعات غیرضروری تسلط می‌یابند. ارزشیابی اندیشیدن (فراشناخت) یکی دیگر از عوامل اصلی این مرحله است. در مرحله سهیم‌شدن و بحث در یافته ها و روش کار با دیگران فراگیران فرایند فکری خود را بسط می‌دهند. درروند کنش و واکنش، اگر راه‌حل قابل‌قبول، مسئله جدیدی را در پی داشته باشد، در این صورت سؤالات پژوهشی جدید مطرح می‌شوند. ارزشیابی بیرونی (توسط دیگران) در استدلال‌های نادرست یا خطاهای طرح مسئله نیز می‌تواند به طرح سؤال‌های پژوهشی منجر شود. این مرحله فراگیران را قادر می‌سازد تا مهارت‌های خود را در حل مسئله افزایش دهند. (فتحی آذر، ۱۳۸۲: ۳۱۵ تا ۳۱۸)

 

در کلاس درسی که معلمان از راهبردهای یادگیری فعال استفاده می‌کنند، دانش‌آموزان به‌جای واسطه قراردادن معلم برای صحبت، به طور مستقیم با یکدیگر گفتگو و بحث می‌کنند و نیز برای خودشان تولید کارکرده و به مدیریت فعالیت‌هایشان اقدام می‌کنند. در چنین کلاس‌های درسی، معلم در مقام راهنمای یادگیری خدمت گذاری می‌کند. زمینه را برای استقلال در یادگیری فراهم آورده و به پرورش خلاقیت آنان یاری می‌کند. در کلاس‌های درس مبتنی بر راهبردهای فعال، یادگیری، معلمان کمتر به کتاب درسی تکیه می‌کنند؛ آنان کتاب‌های درسی را فقط در جایگاه یک مورد از اسناد اطلاعاتی معتبر تلقی می‌کنند تا حدود زیادی، مدارسی که از یادگیری فعال حمایت می‌کنند، انعطاف‌پذیری بیشتری نشان می‌دهند، به معلمان برای هدایت دانش‌آموزان آزادی عمل زیادی می‌دهند و آنان را مجاز می‌شمارند دروس مورد تدریس خود را با توجه به نیازها و پیش‌زمینه‌های خاص دانش‌آموزان سازمان‌دهی کنند. این مدارس باور دارند که کمک به دانش‌آموز برای کسب تسلط به مهارت‌های حل مسئله و استدلال تحلیلی دست‌کم پراهمیت‌تر از به یادسپاری اطلاعات و ارائه پاسخ‌های از پیش تعیین‌شده از سوی دانش‌آموزان است (آقازاده،۱۳۹۳: ۱۵۲ تا ۱۵۴)

 

۲-۱-۱۳-نگاهی به گذشته یادگیری مبتنی بر مسئله

 

ریشه یادگیری مبتنی بر حل مسئله را می‌توان در جنبش آموزش‌وپرورش پیشرو، به‌ویژه در آثار دیویی پی‌جویی کرد؟ به‌ خصوص آن‌که دیویی بر این باور بود که معلمان باید با دانش‌آموزان مانند کاوشگران طبیعی رفتار کنند، کاوشگرانی که درصدد جستن و آفریدن هستند. دیویی نوشت که نخستین نگاه به هر موضوعی در مدرسه اگر قرار است به‌جای کسب واژگان، تفکری برانگیخته شود. باید تا جایی که امکان دارد، نگاهی غیررسمی، یا غیر مدرسی باشد. از دیدگاه دیویی، تجارب غیر مدرسه‌ای دانش‌آموزان، نشانه‌ای به دست می‌دهند که باید از آن‌ ها چنان سرمشقی برای تنظیم دروس مبتنی بر علایق یادگیرندگان بهره گرفت. دیویی در کتاب دموکراسی و آموزش‌وپرورش، چنین اظهار ‌کرده‌است:

 

روش‌هایی که دائماً در آموزش‌وپرورش رسمی موفقیت‌آمیز بوده‌اند ریشه در موقعیت‌هایی دارند که سبب تأمل، در زندگی روزانه می‌شود. این روش‌ها به دانش‌آموزان شیوه عمل را می‌آموزند، نه آن‌که چیزی به آن‌ ها بدهد؛ و انجام دادن، تفکر را می‌طلبد یا آن‌که سبب به وجود آمدن پیوندهای قصدمند می‌گردد. یادگیری، نتیجه طبیعی عمل کردن است.

 

بیش از ۸۰ سال است که از نگارش کتاب دموکراسی و آموزش‌وپرورش می‌گذرد، هنوز دیدگاه دیویی نقض نشده است، چراکه اکنون، هم باور یادگیری از طریق عمل کردن مورد تأیید است. معلمانی که یادگیری مبتنی بر مسئله را به کار می‌برند می‌دانند که در دنیای خارج از مدرسه، یادگیرندگان دانش و مهارت‌های حل مسئله را می‌یابند و بسیاری از مسائل زندگی‌شان را حل می‌کنند، برای این کار فقط یک تمرین انتزاعی کفایت نمی‌کند. در واقع، یادگیری مبتنی بر مسئله اساساً برای یادگیرندگان بزرگ‌سال تدوین‌شده است.

 

نحوه آموزش مسئله به دانش‌آموزان یکی از اموری بوده است که پیوسته متخصصان آموزش‌وپرورش در پی حل آن بوده‌اند. در اوایل قرن نوزدهم مدارس لاتین در نظر داشتند تمهیداتی را فراهم آورند که فرا گیراندگان ((عادت‌های ذهنی))[۱۸] مطلوب و درستی را پیدا کنند. در سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ هم محققان برنامه های آموزش مهارت‌های تفکری متوسط را تدوین کرده‌اند. به‌هرروی، با تأسف باید گفت محققان هنوز نتوانسته‌اند از بسیاری از دوره های درسی حل مسئله مدارک قابل استنادی گردآوری کنند که نشان دهد، تلاش می‌شود تا بهبود مهارت حل مسئله در حیطه‌ای ویژه؛ به حیطه‌ای دیگر انتقال یابد. روی‌هم‌رفته، تلاش برای تدریس مهارت‌های حل مسئله انتقال‌پذیر در روانشناسی آموزشی زمینه‌ای نامیمون دارد. درعین‌حال مروری بر برنامه های حل مسئله، فروغ ویژگی‌های آموزش حل مسئله اثر‌گذار را کم‌رنگ می‌کند.

 

آزمون حل مسئله به دو جنبه اطلاق می‌شود. ارزشیابی میزانی که شخص می‌تواند مسائل را حل کند و توصیف فرایندی که یک فرد برای حل ‌مسائل به کار می‌برد. گفتنی است که آزمون‌های مفید و مطلوب حل مسئله، آزمون‌هایی هستند که دارای روایی[۱۹]، اعتبار و عینیت هستند. روایی به معنی سنجش چیزی که آزمون برای آن آماده‌شده است. (آقازاده،۱۳۹۳: ۱۵۲ تا ۱۶۱)

 

روش حل مسئله شیوه جدیدی نیست، این روش از زمان سقراط، افلاطون و ارسطو رایج بوده و توسط دانشمندان اسلامی چون ابوعلی سینا و زکریای رازی گسترش‌یافته است؛ اما علاقه‌مندی به حل مسئله در میان صاحب‌نظران آموزش‌وپرورش و روانشناسان در اوایل قرن بیستم بیشتر شده است. ثراندیک (۱۹۱۱)[۲۰] حل مسئله را تعمدی نمی‌داند و آن را تابع آزمون‌وخطا تلقی می‌کند. جان دیویی (۱۹۳۳) برخلاف ثراندیک حل مسئله را فرایندی ارادی و آگاهانه می‌داند و آن را یکی از اهداف مهم تعلیم و تربیت به‌حساب می‌آورد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی، روش حل مسئله با نظریه‌پردازانی چون بونر[۲۱] و شواب[۲۲] جان تازه‌ای گرفت و ازاین‌رو پژوهش‌های زیادی درروند آن به عمل آمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




 

سه نظریه ی پرآوازه ی رویکرد صفات در شخصیت در تعریف صفت در تفاوت های فردی سرشتی در آمادگی اولیه پافشاری داشتند. روش کار آلپورت با انتقاد به روش تحلیل عاملی، بیشتر بر مطالعه ی بالینی استوار بوده حال آنکه کتل و آیزنک از روش ترکیبی و کاربرد تحلیل عاملی بهره گرفته اند. آیزنک سه بعد از صفات، کتل ۱۶ عامل و آلپورت صفات ویژه هر فرد را بی شمار دسته بندی نموده است. آلپورت و کتل به انگیزش اشاره کرده و پیوند میان صفات و انگیزه را مورد بررسی قرار داده‌اند حال آنکه آیزنک به مبحث انگیزش نپرداخته است.

 

رویکرد صفات در شخصیت گرچه به گفته ی شاملو در عرصه روان شناسی تکان دهنده نبود ولی برای شناسایی آدمی و به ویژه انسان معمولی و متوسط سودمند بوده است.(شاملو، ۱۳۸۲)

 

مدل پنج عاملی صفات شخصیت:

 

نظریه های مختلفی برای برای تعیین ویژگی های شخصیتی یا ابعاد شخصیت مطرح شده است اما مدل پنج عاملی مک کری و کوستا[۱۳۰] که در سال های اخیر در مطالعات و تحقیقات زیادی مورد تأیید قرار گرفته ، مبنای بقیه مدل ها شناخته شده است.

 

آن ها معتقدند که اغلب جنبه‌های شخصیت از پنج صفت عمده ناشی شده اند و مانند کتل بر این باورند که شخصیت را می توان با ارزیابی صفاتی که آن ها مشخص کرده‌اند، به نحو شایسته ای توصیف کرد.

 

پنج عامل یا ویژگی غالب شخصیتی در مدل مذکور عبارتند از: درون گرایی در مقابل برون گرایی[۱۳۱] ، وظیفه شناسی یا با وجدانی[۱۳۲] ، روان رنجوری در برابر ثبات احساسی[۱۳۳] ، گشودگی یا استقبال از تجربیات [۱۳۴] و سازگاری یا تطابق پذیری[۱۳۵].(شولتز و شولتز[۱۳۶] ، ۱۹۹۸، به نقل از سید محمدی ، ۱۳۸۶).

 

روان رنجوری ( N )

 

مؤثر ترین قلمرو مقیاس های شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری یا روان نژند گرایی می‌باشد . متخصصین بالینی انواع گوناگونی از ناراحتی های عاطفی چون ترس اجتماعی ، افسردگی و خصومت را در افراد تشخیص می‌دهند . اما مطالعات بی شمار نشان می‌دهد افراد که مستعد یکی از وضعیت های عاطفی هستند احتمالا وضعیت های دیگر را نیز تجربه می‌کنند( مک کری و کوستا ، ۱۹۹۲( تمایل عمومی به تجزیه عواطف منفی چون ترس ، غم ، دستپاچگی ، عصبانیت ، احساس گناه و نفرت مجموعه حیطه N را تشکیل می‌دهد . هر چند N چیزی بیشتر و آمادگی برای ناراحتی های روانشناختی دارد . شاید عواطف شکننده مانع از سازگاری می شود . مردان و زنان با نمره بالا در این N ، مستعد داشتن عقاید غیر منطقی هستند و کمتر قادر به کنترل تلاش های خود بوده و خیلی ضعیف تر از دیگران با استرس کنار می‌آیند . همچنان که اسم این عامل نشان می‌دهد بیمارانی که به طور سنتی نوروتیک تشخیص داده شده اند کلاً نمره ی بالایی در اندازه های N به دست می آورند (آیزنک و آیزنک ، ۱۹۸۵ به نقل از مک کری و کوستا ، ۱۹۹۸ (.

 

مقیاس N همانند سایر مقیاس ها یک بعد از شخصیت سالم را اندازه می‌گیرد . نمرات بالا ممکن است نشانه ی احتمال بالا برای ابتلا به برخی از انواع مشکلات روانپزشکی باشد اما مقیاس های N نباید به عنوان ‌اندازه ای برای اختلالات روانی در نظر گرفته شود . ممکن است که به دست آوردن یک نمره ی بالا در مقیاسN با یک اختلال قابل تشخیص روانی همراه نباشد ، از طرفی تمام اختلالات روانی با نمره ی بالا در N همراه نیست به عنوان مثال یک فرد ممکن است اختلال شخصیت ضد اجتماعی داشته باشد بی این که نمره ی بالایی در N داشته باشد . افرادی که نمرات آن ها در N پایین است دارای ثبات عاطفی بوده و معمولا آرام ، معتدل و راحت هستند و قادرند که به وضعیت های فشار زا بدون آشفتگی یا هیاهو روبه رو شوند .

 

برون گرایی E

 

برونگراها البته جامعه گرا بوده اما توانایی اجتماعی فقط یکی از صفاتی است که حیطه برونگرایی دارای آن است دوست داشتن مردم ترجیح ‌گروه‌های بزرگ و گردهمایی ها ، با جرات بودن، فعال بودن و پر حرف بودن نیز از صفات برون گراهاست .آن ها بر انگیختگی عینی و نیز تحریک را درست وقتی مایلند که بشاش باشند . همچنین سر خوش ، با انرژی و خوشبین هستند . مقیاس های حیطه E به طور قوی با علاقه به ریسک های بزرگ در مشاغل همبسته است (کوستا ، مک کری ، ۱۹۹۸).

 

هر قدر که نشان دادن مشخصات برونگرا ها آسان است به همان اندازه نشان دادن ویژگی های درون گراها مشکل است . در برخی از توصیف های درون گرایی باید به منزله ی فقدان برون گرایی توجه شود تا به عنوان ضد برونگرایی ، از این رو افراد درونگرا لزوماًً از سراب های اجتماعی رنج می‌برند . گر چه این افراد روحیه ای بسیار شاد برونگراها را ندارند ولی آدم های غیر خوشحال یا بدبینی نیستند . شاید خصوصیات گفته شده را عجیب یابید اما آن ها به کمک تحقیقات متعددی برآورده شده اند و موجب پیشرفت های مفهومی در مدل پنج عاملی گردیده اند (کوستا و مک کری ، ۱۹۹۸ ). این تحقیقات موجب تزکیه شدن کلیشه های ذهنی و صفات متقابلی چون شاد- ناشاد ،دوستانه – خصمانه و معاشر –کمرو را به هم متصل می‌کنند و اطلاعات جدیدی را ‌در مورد شخصیت به وجود آورده است .

 

انعطاف پذیری (O )

 

به عنوان یک بند اصلی شخصیت ، انعطاف پذیری در تجربه خیلی کم تر از E و N شناخته شده است . عناصر انعطاف پذیری چون تصور فعال احساس زیبا پسندی ، توجه به احساسات درونی ، تنوع طلبی ، کنجکاوی ذهنی و استقلال در قضاوت ، اغلب نقشی در تئوری ها و بخش های شخصیت ایفا نموده اند. اما به هم پیوستگی آن ها در یک حیطه وسیع و تشکیل عاملی از شخصیت به ندرت مطرح بوده است . مقیاس انعطاف پذیری درست NEOPI-R شاید وسیع ترین بعد تحقیق شده می‌باشد ( مک کری و کوستا ،۱۹۹۸ ).

 

اشخاص منعطف هم در باره ی دنیای درونی و هم درباره ی دنیای برونی کنجکاو هستند و زندگانی آن ها از لحاظ تجربه غنی است . آن ها مایل به پذیرش عقاید جدید و ارزش های غیر متعارف بوده و بیشتر و عمیق تر از اشخاص غیر انعطاف پذیر هیجان های مثبت و منفی را تجربه می‌کند. سایر مدل های پنج عاملی اغلب این بعد را عقل نامیده اند و نمرات انعطاف پذیری با آزمون و نمرات هوش هم بسته است . انعطاف پذیری مخصوصا با جنبه‌های مختلف هوش چون تفکر واگرا که عامل در خلاقیت می‌باشد ، مربوط است ( مک کری ، ۱۹۸۷ ) . اما انعطاف پذیری مترادف هوش نسیت. برخی اشخاص خیلی با هوش در مقابل تجربه بسته هستند ، متقابلا برخی اشخاص خیلی انعطاف پذیر ظرفیت هوش خیلی محدود دارند.

 

در قالب تحلیل عوامل اندازه های قابلیت ذهنی عامل ششم مستقلی را تشکیل می‌دهند که مؤلفین آن را خارج از حیطه ی شخصیت در نظر گرفته اند ( مک کری و کوستا ، ۱۹۸۷ ). افرادی که نمره ی پایینی در انعطاف پذیری می گیرند متمایل اند که رفتار متعارف داشته و جایگاه خود را حفظ نمایند . این افراد تازه های آشنا تر را ترجیح می‌دهند و پاسخ های عاطفی آنان خیلی محدود است. ( مک کری و کوستا، ۱۹۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:45:00 ب.ظ ]




 

۲-۲-۵ درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی» یا MBSR

 

درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی»[۱۹۸] توسط جان کابات- زین[۱۹۹] ابداع شده است. این درمان هم اکنون در بیش از ۲۴۰ بیمارستان و کلینیک در آمریکا و کشورهای خارجی آموزش داده می شود (آپل و کیم آپل، ۲۰۰۹). رویکرد کابات- زین برای درمان سوء مصرف مواد شامل وارسی بدن (فن آگاهی از بدن)، یکسری از تغییرات عمدی را در بر می‌گیرد که در آغاز بر کل بدن و سپس بر هر بخشی از بدن در یک شیوۀ بدون داوری متمرکز می شود (کابات- زین، ۱۹۹۰، به نقل از زگیرسکا و همکاران، ۲۰۰۹ ). این درمان یک مداخلۀ درمانی ۸ هفته ای است که شرکت کنندگان هفته ای یکبار برای تقریباً ۵/۲ ساعت به اضافۀ یک روز کامل ملاقات می‌شوند. در این درمان گرچه تکنیک ذهن آگاهی به صورت خالص و بدون کاربرد دیگر درمان های تکمیلی استفاده می شود، اما در خود مداخلات شناختی، رفتاری و آموزشی- روانی را دارا است (دیمیدجیان و لینهان[۲۰۰]، ۲۰۰۳؛ رومر و اورسیلو[۲۰۱]، ۲۰۰۳).

 

کابات- زین تعریف خود از ذهن آگاهی را به صورت مفهوم سازی کیفی ارتقا بخشید و نشان داد که چگونه یک فرد از سلامت خود در فرایند ذهن آگاهی مراقبت کند (کابات-زین، ۱۹۹۰). کابات زین در ۱۹۹۰ ذهن آگاهی را به عنوان آگاهی قضاوتی لحظه به لحظه تعریف می‌کند، او در سال ۱۹۹۴ توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیر قضاوتی را ذهن آگاهی می‌داند و در سال ۲۰۰۳ تعریف خود را کامل تر کرده و ذهن آگاهی را نوعی از آگاهی می‌داند که از طریق توجه به اهداف واقعی و بودن در زمان حال، بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می‌گردد (کابات-زین، ۲۰۰۳). شاپیرو[۲۰۲] و همکاران (۱۹۹۸) با افزودن ۵ کیفیت به ۷ کیفیت مطرح شده از سوی کابات زین، مجموع آن ها را به ۱۲ کیفیت رسانیدند، این کیفیت ها عبارتند از: غیر قضاوتی، پذیرش، صبر، اعتماد، بازبودن، رها سازی، آرامی، سخاوت، همدلی، سپاسگزاری، مهربانی عاشقانه، و ملایمت (به نقل از آذرگون و همکاران، ۱۳۸۸).

 

هیمل اشتین[۲۰۳] (۲۰۱۱) بیان می‌دارد که درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی» تاریخی طولانی از تحقیق دارد و در کاهش استرس و افزایش سلامتی روانی در جمعیت های مختلف در طول ۳ سال گذشته، ثبات نشان داده است. همچنین ثابت شده است که کاربرد این درمان باعث کاهش یافتن کورتیزول[۲۰۴] بزاق (که نوعی واکنش به استرس می‌باشد) شده است ( کارلسون[۲۰۵] و همکاران، ۲۰۰۴). در کل، مطالعات جدید مراقبۀ ذهن آگاهی بر اساس رویکرد اصلی کابات- زین را برای درمان سوء مصرف مواد و نیز افسردگی، اضطراب و درد به کار برده اند (کابات-زین، ۱۹۹۰).

 

محققانی دیگری از قبیل گراسمَن و همکاران (۲۰۰۴)، گریسون و همکاران (۲۰۱۱)، اسپکا و همکاران (۲۰۱۱)، و گرامر و همکاران (۲۰۱۲) هم در پژوهش های خود به نتایج مثبت درمان MBSR بر افزایش سلامتی در آزمودنی ها دست یافتند.

 

۲-۲-۶ نشخوار فکری

 

تفکر در بارۀ مشکلاتمان، بدون شک، روشی مؤثر در حل مسائل است. اگر ما در پی آن هستیم که با یکی از جریانات زندگیمان انطباق پیدا کنیم، در بارۀ آن فکر می‌کنیم، راه حل های مختلف را مرور می‌کنیم، و سپس یکی از آن ها را انتخاب می‌کنیم. ولی بعضی اوقات، ما در مرحلۀ تفکر در بارۀ مسئله باقی می مانیم و دورتر نمی رویم و این امر بیشتر زمانی می افتد که افکار ما منفی باشند. واتکینز و مولدز[۲۰۶] (۲۰۰۵) نشخوارفکری را افکار مربوط به احساس غم می دانند و از آن تحت عنوان نشخوار فکری غم یاد می‌کنند.

 

نشخوار فکری با افکار منفی تفاوت دارد، پاپا جورجیو و ولز در سال ۲۰۰۱ در مطالعه ای نشان دادند که افکار خودآیند منفی[۲۰۷]، ارزیابی های کوتاه و مختصری از شکست ها در بیماران افسرده اند، در حالی که نشخوار فکری، زنجیره ای طولانی از افکار تکراری، چرخان، و خود متمرکز و پاسخی به افکار منفی اولیه است (پاپاگورجیو و ولز[۲۰۸]، ۲۰۰۱). نالن هاکسما عوامل نشخوار فکری را در والدین بیش کنترل کننده، وجود سابقه آزار جنسی، هیجانی و جسمی از دوران کودکی به عنوان عوامل معنادار در شکل گیری سبک نشخوار فکری معرفی کرده‌اند (نالن- هاکسما و دیویس، ۱۹۹۹، به نقل از آذرگون و همکاران، ۱۳۸۸).

 

نشخوار فکری بر روی توانایی‌های طبیعی و انطباقی ذهن تأثیر می‌گذارد و منجر به مشکلات روانی بیشتر می شود، به عنوان مثال هولگین[۲۰۹] (۲۰۱۰) بیان می‌دارد که نشخوار فکری فرایندی توانا است که بر روی ظرفیت شناختی[۲۱۰] افراد تاثیر می‌گذارد و چالشی می شود که بعضی از افراد نمی توانند از اثرات منفی آن (از قبیل خستگی، استرس و اضطراب) بهبود یابند و یا بنا به گفتۀ آپتون (۲۰۱۱)، نشخوار فکری باعث شدید شدن و ماندگاری خلق منفی[۲۱۱]، تخریب تمرکز، تخریب حافظه و اختلال در حل مسئله می شود و انگیزه را برای رفتار ابزاری[۲۱۲] کم می‌کند و پیش بین شروع دوره های[۲۱۳] افسردگی در آینده است. مطالعات دیگری نشان داده‌اند که نشخوار فکری باعث خلق منفی پایدار، گسترش شناختهای منفی[۲۱۴]، و کاهش توانایی حل مسئله در آزمودنی های افسرده می شود (واتکینز و مولدز، ۲۰۰۵). بدبینی فزاینده به زندگی از دیگر عواقب نشخوار فکری است به عنوان مثال آزمایشات تجربی نشان داده‌اند که زمانی که به آزمودنی ها نشخوار فکری القاء می شود، آن ها برای حوادث زندگی و یا مشکلات بین فردی توضیحات منفی بیشتری ارائه می‌دهند و همچنین در باره حوادث مثبت آینده بدبین تر هستند تا افرادی که «حواس پرتی»[۲۱۵] به آن ها القا می شود (لیوبومیرسکی[۲۱۶] و نالن هاکسما، ۱۹۹۵، به نقل از موریسون و اُکانر، ۲۰۰۸).

 

 

نشخوار فکری از زمرۀ سبک های انطباقی[۲۱۷] شمرده می شود که بیشتر به منظور انطباق با هیجانات به کار برده می شود. اسپایکر[۲۱۸] (۲۰۱۱)، سبک های انطباقی را به سبک انطباقی متمرکز بر هیجان[۲۱۹]، سبک انطباقی متمرکز بر مسئله[۲۲۰]، و استراتژی انطباقی اجتناب[۲۲۱] تقسیم بندی کرد و در تحقیقش ‌به این نتیجه رسید که سبک انطباقی متمرکز بر هیجان به صورت مثبت با نشخوار فکری هم پوشی دارد. البته ناگفته نماند که نشخوار فکری متمرکز بر هیجان ویژگی انطباقی و غیر انطباقی دارد. ترینور[۲۲۲] و همکاران (۲۰۰۳، به نقل از رود[۲۲۳]، ۲۰۱۱) بیان می دارند که جزء انطباقی نشخوار فکری «به اندیشه فرو رفتن»[۲۲۴] می‌باشد که به معنی تلاش شناختی و ارادی روی حل مسئله به منظور حفظ و برگرداندن خلق است و جزء غیرانطباقی آن «منفعلانه نشستن و فکر کردن»[۲۲۵] و یا تمرکز بر علائم افسردگی می‌باشد.

 

۲-۲-۶-۱ نشخوار فکری و استرس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




 

ایران از لحاظ برخورداری از ذخایر گاز طبیعی، با داشتن ۳۳٫۶ تریلیون متر مکعب یعنی ۱۸ درصد از ذخایر گازی جهان، غنی ترین کشور دارنده ذخایر گازی محسوب می‌شود. روسیه و قطر بعد از ایران بیشترین ذخایر گازی دنیا را دارند[۱۷]. با توجه به اینکه یکی از مهمترین اهداف مورد نظر ایران در زمینه مصرف گاز طبیعی، صادرات آن و حضور در بازارهای بین‌المللی می‌باشد، نهادها و مسئولان مربوطه باید چشم اندازی از بازارهای صادراتی گاز ایران داشته باشند.

 

بررسی گزینه‌های مختلف صادرات گاز ایران و انتخاب اولویت آن ها یکی از مهمترین و ضروری ترین فعالیت‌های مورد نیاز حوزه انرژی کشور محسوب می‌شود. یکی از مهمترین بازارهای گازی که ایران در آینده می‌تواند نقشی مؤثر در آن داشته باشد، بازار گاز اروپا است که طبق تحقیقات انجام شده، مصرف گاز طبیعی این منطقه رو به افزایش است و همچنین کشورهای این منطقه در پی متنوع سازی واردات گاز طبیعی خود هستند. هم‌اکنون نزدیک به ۴۰ درصد از گاز وارداتی اروپا، از روسیه تأمین می‌شود که منجر به ایجاد قدرت انحصاری توسط روسیه در این زمینه شده است و به همین دلیل، در پی ایجاد هر گونه تنش بین‌المللی میان روسیه و کشورهای اروپایی، روسیه بلافاصله تهدید به قطع گازرسانی می‌کند که منجر به گرفتن امتیاز از کشورهای اروپایی می‌شود. اما، یکی از پروژه های که می‌تواند منجر به کاهش قدرت انحصاری روسیه گردد و قدرت کشورهای دیگر دارنده ذخایر گازی در سطح بین‌الملل را افزایش دهد، خط لوله نابوکو می‌باشد. هر کدام از کشورهای ایران، عراق، آذربایجان و ترکمنستان که بتوانند به عنوان گزینه نهایی صادرکننده گاز از طریق خط لوله نابوکو مطرح شود، می‌توانند قدرت چانه‌زنی خود در نظام بین‌الملل را افزایش دهند. همچنین، می‌توانند منافع میان مدت و بلندمدتی را از طریق این تجارت کسب نمایند. ایران به جهت اینکه در میان کشورهای نامبرده شده، بیشترین ذخایر گازی را دارد، مهمترین گزینه تأمین کننده گاز این پروژه می‌باشد. برای ایران نیز، یکی از مهمترین مسیرهای دسترسی به بازار گاز اروپا، پروژه خط لوله نابوکو می‌باشد. لذا، بررسی اینکه آیا حضور در این پروژه خط لوله به منفعت ایران می‌باشد یا نه، یکی از ضروری‌ترین مطالعات لازم در حوزه انرژی کشور می‌باشد.

 

۴-۵- پرسش های پژوهش:

 

الف: پرسش های اصلی:

 

حضور کدام یک از کشورهای مطرح (ایران، ترکمنستان، عراق و ایران) برای گازرسانی به پروژه خط لوله نابوکو، بهترین گزینه گازرسانی می‌باشد؟

 

حضور ایران در پروژه خط لوله نابوکو، به چه مقدار منفعت دارد؟

 

آیا همکاری میان کشورهای تأمین کننده گاز طبیعی پروژه خط لوله نابوکو، امکان پذیر می‌باشد؟

 

ب : پرسش های فرعی:

 

منفعت حاصل از حضور هر کدام از کشورهای ترکمنستان، عراق و آذربایجان به عنوان تأمین کننده گاز پروژه خط لوله نابوکو به چه مقدار می‌باشند؟

 

۴-۶ – فرضیه‌های پژوهش:

 

الف: فرضیه‌های اصلی:

 

ایران به عنوان بهترین گزینه جهت گازرسانی به پروژه خط لوله نابوکو مطرح می‌باشد.

 

امکان همکاری میان برخی از کشورهای تأمین کننده گاز طبیعی پروژه خط لوله نابوکو، وجود دارد.

 

ب : فرضیه‌های فرعی:

 

۴-۷ – هدف های تحقیق (مراد از هدف تحقیق، غایت اساسی آن است که تحقیق درصدد دستیابی به آن می‌باشد):

 

هدف این تحقیق، بررسی منافع حاصل از حضور هر کدام از گزینه‌های مطرح در زمینه گازرسانی به پروژه خط لوله نابوکو در چارچوب نظریه بازی‌ها می‌باشد. همچنین، امکان همکاری برخی از گزینه مطرح گازرسانی ‌به این پروژه، بررسی خواهد شد. برای این کار از چارچوب نظریه بازی همکارانه استفاده خواهد شد و منافع هر کدام از طرفین درگیر (کشورهای گازرسان، کشورهای منتقل کننده و کشورهای واردکننده) بررسی خواهد شد.

 

۴-۸ – استفاده کنندگان از نتیجه رساله ( اعم از مؤسسات آموزشی ، پژوهشی ، دستگاه‌های اجرایی و غیره ):

 

مؤسسه‌ مطالعات بین‌المللی انرژی وابسته به وزارت نفت

 

شرکت ملی صادرات گاز ایران (NIGEC) وزارت نفت

 

معاونت تلفیقی وزارت نفت

 

دانشگاه صنعت نفت

 

شرکت های مشاوره اقتصاد انرژی

 

وزارت امور خارجه ایران

 

دیپلمات های انرژی ایران

 

وزارت انرژی عراق، ترکمنستان، آذربایجان، ترکیه و کشورهای اروپایی

 

۴-۹- جنبه جدید بودن و نوآوری پژوهش :

 

با وجود مطالعاتی که در زمینه پروژه خط لوله نابوکو صورت گرفته است، اما تا به حال مطالعه‌ای در چار چوب نظریه بازی‌ که در راستای بررسی گزینه‌های مطرح گازرسانی ‌به این پروژه باشد، انجام نشده است. این کار برای اولین بار در رساله حاضر با در نظر گرفتن چارچوب نظریه بازی همکارانه محقق خواهد شد. این کار نه تنها در ایران که حتی در دنیا نیز برای اولین بار است که انجام خواهد شد و نتایج آن می‌تواند به صورت بین‌المللی مورد استفاده قرار بگیرد.

 

در زمینه صادرات گاز مطالعاتی صورت گرفته، اما هیچ کدام در زمینه نظریه بازی‌های همکارانه در یک پروژه خاص نبوده است. در زمینه بازی‌های همکارانه هم کاربردهای مختلفی در دنیا انجام شده که بیشتر در زمینه گاز اروپا، در اینترنت، اختصاص آب و برق به مناطق مختلف و همچنین در زمینه‌های آماری مثل خوشه بندی کردن بوده است اما هیچ کدام بر صادرات گاز در یک پروژه خاص تکیه نکرده‌اند.

 

مطالعه فوق اولین مطالعه است که ‌در مورد کاربرد بازی‌های همکارانه در زمینه یک خط لوله خاص و با بررسی قدرت چانه‌زنی هر کدام است و این مطالعه نه تنها برای اروپا مفید است تا از قدرت چانه‌زنی ایران و سایر کشورهای بالقوه ‌تامین کننده گاز نابوکو آگاهی پیدا کند، بلکه برای ایران نیز بسیار ضروری و لازم است تا از وضعیت و قدرت چانه‌زنی خود اطلاع داشته باشد.

 

اجرای خط لوله نابوکو، منافع بسیاری برای هر کدام از طرفین (واردکنندگان، منتقل کنندگان و تأمین کنندگان گاز) دارد. اما سود تأمین کنندگان گاز در این می‌باشد که با یکدیگر به رقابت نپردازند و به مدلی به صورت همکارانه برسند که در عین حال که می‌توانند از قدرت انحصاری روسیه در صادرات گاز به کشورهای اروپایی، بکاهند، خود، قدرت چانه‌زنی بالایی را کسب کنند. اما در صورتی که هر کدام از کشورها با هم به رقابت بپردازند (که مطلوب کشورهای اروپایی می‌باشد) این مسأله برای همه این کشورها به صورت باخت- باخت می‌باشد و در عین حال در وضعیت باحت-باخت با کشور روسیه نیز قرار می گیرند. به همین دلیل، بهترین زمینه مطالعاتی در این زمینه، نظریه بازی همکارانه می‌باشد که می‌تواند ائتلاف‌های مختلف گازرسانی ‌به این پروژه را بررسی و قدرت چانه‌زنی هر کدام از کشورها را محاسبه نماید.

 

این مطالعه، برای ایران بسیار با اهمیت است زیرا هم خود نسبت به منافع پیوستن و نپیوستن ‌به این پروژه، آگاه می‌شود و هم می‌تواند نحوه همکاری با دیگران برای داشتن بیشترین منفعت را به دست آورد که در متقاعد کردن کشورهای دیگر برای همکاری، می‌تواند بسیار مفید واقع شود و از این جهت، انجام یک مطالعه اقتصادی که توصیه های سیاست‌گذاری در حوزه سیاست‌گذاری خارجی دارد، از جنبه‌های نوآوری این مطالعه می‌باشد.

 

۱-۵٫ خلاصه و جمع بندی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ب.ظ ]




 

اگر در این مثال دقت کنیم می‌توانیم به یکسری نکات اشاره کنیم اولاً این که انشاء ایقاع تنها وابسته به اراده داین است و این شرط خیار تأثیری در انشاء ایقاع با یک اراده ندارد و دیگر این که ایجاد شرط خیار نیازی به ایجاب ‌و قبول‌ ندارد و در واقع یک توافق است برای تأثیر در امور دیگر (ایقاع) که با دقت می بینیم که با مانع قانونی مواجه نیست و نکته سوم این که با این توافق از اضرار به حقوق دیگران نیز جلوگیری می شود چرا که این ابراء در حقوق مدیون اثر دارد”


در مجموع می‌توان گفت که دیابت علت شماره یک بروز نابینایی در بالغین آمریکایی است. تغییر در عروق خونی بسیار کوچک چشم در نهایت منجر به بروز رتینوپاتی (آسیب شبکیه) در تقریباً تمام دیابتی‌های وابسته به انسولین (نوع ۱) و اکثریت بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ می‌شود. این بدان معنا است که آزمایش سالانه چشم به منظور شناسایی تغییرات اولیه در چشم حیاتی است. مشابه تغییراتی که در عروق خونی چشم رخ می‌دهد در عروقی که به قلب می‌روند نیز تغییراتی ایجاد می‌شود.


خطر ضایعات چشمی در افراد مبتلا به دیابت ۲۵ برابر افراد عادی است. در دیابت نوع ۲ ممکن است ۲۰ درصد در زمان تشخیص دچار رتینوپاتی شده باشند. علائم رتینوپاتی شامل تاری دید، دوبینی، کاتاراکت (آب مروارید)، کاهش تیزبینی و کاهش ناگهانی دید است.

۲-۲-۲- بیماری‌های چشم دیابتی (رتینوپاتی)

فلج ماهیچه برون چشمی (لترال رکتوس) به همراه فلج عصب جمجمه‌ای: این بیماری بیشتر در سالخوردگان مبتلا به دیابت دیده می‌شود و بیمار دچار لوچی یا استرابیسم می‌گردد.

نوروپاتی چشمی: این بیماری ممکن است پیامد حالت ایسکمیک (عدم اکسیژن رسانی مناسب) به عصب چشم باشد که با کوری یا نابینایی ناگهانی مشخص گردیده و یا ممکن است میدان بینایی مرکزی یا محیطی چشم را شامل گردد. چنانچه عصب چشم درگیر شود یا خونریزی داخل چشم اتفاق افتد بیمار به صورت ناگهانی نابینا می‌شود؛ یا وقتی مستقیم به شیء نگاه می‌کند تصویری که می‌بیند ناقص است. این نقص به دو شکل می‌تواند باشد؛ حالت اول کاهش زاویه دید (کوری محیطی) و حالت دوم حذف بخش مرکزی تصویر (کوری مرکزی).

گلوکوم نئوواسکولار: دیابت منجر به ایجاد مویرگهای جدید در عنبیه و شبکیه چشم می‌شود. پیامد این ضایعه، بالارفتن فشار چشم (آب سیاه) است.

تغییرات انکساری چشم: تقریباً در ۲۰ درصد بیماران دیابتی، ضعف تطابق دیده شده است. وقتی قند خون بالا می‌رود؛ رسوب مقدار زیادی گلیکوژن در اپی تلیوم (پوشش) ‌رنگ‌دانه‌ای جسم مژگانی، جلوی تطابق چشم را می‌گیرد؛ لذا دید، تار می‌شود.

۳-۲-۲- درمان رتینوپاتی دیابتی

موثرترین درمان رتینوپاتی دیابتی پیشگیری از ایجاد آن است. کنترل شدید قند خون از ایجاد آن جلوگیری نموده یا پیشرفت آن را کند می‌کند. به استثنای انسولین هیچگونه درمان دارویی مؤثری برای سیر رتینوپاتی نیست. البته امروزه مطالعات بر روی خواص ضد انعقادی آسپیرین، برای جلوگیری از انسداد سرخرگچه­ای و مویرگی و ارزیابی اثرات بازدارنده‌های آلدوزردوکتاز در جلوگیری از تبدیل گلوکز به سوربیتول که به یاخته­‌های رگ­های خونی آسیب می‌رساند، انجام شده است.


لیزر درمانی به عنوان یکی دیگر از راه‌های درمانی امروزه در درمان بیماری رتینوپاتی به کار گرفته می‌شود. لیزرهای مختلفی برای مقاصد متفاوت در چشم پزشکی استفاده می‌شوند. به عنوان مثال لیزری که در درمان عوارض چشمی بیماری قند استفاده می‌شود متفاوت از نوعی است که برای درمان نزدیک‌بینی کاربرد دارد. لیزر درمانی یکی از اصلی‌ترین درمان‌های عوارض چشمی بیماری قند می‌باشد. از لیزر درمانی هم در مرحله نخست بیماری یعنی در رتینوپاتی زمینه‌ای در صورتی که تورم مرکز بینایی وجود داشته باشد استفاده می‌شود، و هم در مرحله دوم که رتینوپاتی پیشرونده است، به صورت فراگیر استفاده می‌شود. نکته‌ای که باید توجه داشت این است که لیزر درمانی در درمان عوارض چشمی بیماری قند باعث کنترل بیماری می‌گردد، اما معمولاً بینایی از دست رفته را نمی‌تواند برگرداند. حتی لیزر درمانی در بیماری قند تا حدودی موجب کاهش دید محیطی، کاهش قدرت تطابق، کاهش دید شب، و کاهش تمایز رنگ‌ها می‌شود.

۳-۲- مفهوم بهزیستی روانشناختی

بهزیستی روان‌شناختی جزء روان‌شناختی کیفیت زندگی است که به عنوان درک افراد از زندگی خودشان در حیطه رفتارهای هیجانی و عملکردهای روانی و ابعاد سلامت روانی تعریف شده که شامل دو جزء است. جزء اول قضاوت شناختی افراد در خصوص چگونگی پیشرفتشان را شامل می‌شود و جزء دوم سطح تجربه های خوشایند را در بر می‌گیرد (استاپلس[۹۳]، ۲۰۰۴؛ جرنن[۹۴]، ۲۰۰۵).

برخی از نظریات، بهزیستی روان‌شناختی را از نظر مؤلفه‌ها یا فرآیندهای ویژه نظیر فرآیندهای عاطفی مفهوم‌سازی می‌کنند (روثمن، کیرستن و ویسینگ[۹۵]، ۲۰۰۳). برخی دیگر از نظریات، بهزیستی روان‌شناختی را شامل فرآیندهای جسمانی، سلامت فیزیکی افراد می‌دانند و خاطر نشان می‌‌سازند که بین سلامت جسمانی بالا و کیفیت بالای زندگی رابطه وجود دارد و برخی دیگر از نظریه‌پردازان نیز بهزیستی روان‌شناختی را بیشتر به صورت فرایند شناختی که رضایت از زندگی نشانگر آن است توصیف می‌کنند (استفن، دلبرگ و جوبرت[۹۶]، ۱۹۹۹؛ اپستین[۹۷]، ۱۹۹۲؛ مارتین و روبین[۹۸]، ۱۹۹۲).

نظریات دیگری نیز در توصیف بهزیستی روان‌شناختی بر نقش فرآیندهای معنوی، نظیر هدفمندی در زندگی که منجر به عملکرد بهینه می‌گردد تأکید می‌کنند (روثمن و همکاران، ۲۰۰۳؛ آدامز، بزنر و استین هاردت[۹۹]، ۱۹۹۷؛ ریف و سینگر[۱۰۰]، ۱۹۹۸). برخی نیز بر فرآیندهای فردی و اجتماعی از قبیل برخورداری از توجه مثبت نسبت بـــه خود و تسلط بــــر خــود و پیــوندهـــای معنــی‌دار بــا دیگــران اشـــاره می‌کنند (روثمن و همکاران، ۲۰۰۳؛ پــرتــــوریس[۱۰۱]، ۱۹۹۸؛ آدامـــز و همکـــاران، ۱۹۹۷؛ ریف و سینگـــر، ۱۹۹۸؛ کستــــا و مک کــرا[۱۰۲]، ۱۹۹۲). ‌بنابرین‏ به نظر می‌رسد که بهزیستی روان‌شناختی می‌تواند با توجه به فرآیندهای عاطفی، جسمانی، شناختی، معنوی، فردی و اجتماعی مفهوم‌سازی شود.

در نظریه ریف (۱۹۹۵) بهزیستی روان‌شناختی به معنای تلاش برای استعلا و ارتقا است که در تحقق استعدادها و توانایی‌های فرد متجلی می‌شود. وی بهزیستی روان‌شناختی را فرایند رشد همه جانبه‌ای می‌داند که در طول عمر گسترده است. ‌بنابرین‏ بهزیستی روان‌شناختی از دیدگاه ریف، تلاش برای کمال در جهت تحقق توانایی‌های بالقوه واقعی فرد تعریف شده است.

ریف به منظور تعریف معیارهای بهزیستی روان‌شناختی مطالعات مازلو درباره‌ خودشکوفایی، مطالعات راجرز ‌در مورد انسان با کنش کامل، پژوهش‌های یونگ[۱۰۳] درباره‌ تفرد، دیدگاه آلپورت[۱۰۴] درباره‌ بالیدگی، الگوی اریکسون از رشد روانی- اجتماعی، دیدگاه بوهلر[۱۰۵] درباره تمایلات اساسی زندگی، دیدگاه نیوگارتن درباره‌ تغییر شخصیت در بزرگسالی و ملاک‌های مثبت سلامت روانی از دیدگاه جاهودا را مورد بررسی قرار داده است (ریف، ۱۹۹۵؛ ریف و سینگر، ۱۹۹۸). ریف و کیز[۱۰۶] (۱۹۹۵)، الگوی بهزیستی روان‌شناختی را شامل شش عامل خودپیروی، تسلط محیطی، رشد شخصی، رابطه مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود می‌دانند. در ادامه مؤلفه‌های بهزیستی روان‌شناختی در نظریه ریف (۱۹۹۵) با شرح و تفصیل بیشتری ارائه می‌شود.

الف- خودپیروی: ‌به این معنا است که فرد بتواند بر اساس معیارها و عقاید خویش عمل کند، حتی اگر برخلاف عقاید و رسوم پذیرفته شده در جامعه باشد. به عبارت دیگر انسان خودپیرو فردی است که از هر گونه قرارداد اجتماعی و سنت‌های جامعه رها باشد و توانایی مقابله در برابر فشارهای اجتماعی و عمل بر اساس راه‌ حل ‌های فردی را داشته باشد.

” و وقتی که خود راضی است انجام این امر را مباح می‌سازد.

 

البته باید دقت کرد که علت لزوم ایقاع چیست این فرض در موردی صادق است که علت لزوم تزاحم با حقوق دیگری باشد حال اگر علت لزوم نظم عمومی باشد نمی توان جعل خیار کرد تصور کنید که زن و شوهری که از همان طلاق می گیرند و زن و شوهر با هم توافق می‌کنند که شخص ثالث تا ۶ ماه دیگر بتواند این طلاق را فسخ کند که این امر به علت مخالفت با نظم عمومی امکان پذیر نیست.

 

پس در این فرض نیز اگر علت لزوم تزاحم با حقوق دیگری باشد جعل خیار امکان پذیر است. حال می توان گفت که ایقاع خیاری امکان وجود آن هست ولی چون که خلاء قانونی هست برای الزام آور بودن آن بهتر است که قانون گذار وارد شود واین خلاء را پر کند.

 

گفتار دوم: انواع ایقاع از جهت کیفیت انشاءِ

 

همان طور که می دانید اعمال حقوقی شامل دو بخش عقود وایقاعات می شود در قانون بیشتر به عقود پرداخته شده است و به تحلیل و توصیف این قسم از اعمال حقوقی بیشتر پرداخته شده به گونه ای که در این قسم از تقسیم بندی نیز همن روال در پیش گرفته شده است به گونه ای که بحث از تعلیق نیز در عقود تنها مطرح شده است.

 

با این اوصاف اول تعریفی مختصر از تعلیق و انواع آن بیان می شود و بعد امکان این امر که این تقسیم بندی در ایقاع راه دارد یا نه مورد بررسی قرار می‌گیرد. تعلیق به معنی وابسته و منوط کردن امری به امر غیر قطعی و محتمل دیگر است و تنجیز ضد آن است و به معنی قطعی کردن امری آمده است. عقد وابسته به واقعه محتمل را عقد معلق و عقد غیر وابسته را عقد منجز[۴۱] می‌گویند حال در نحوۀ تعلیق عقد باید بیان کرد که عقد به دوحال امکان دارد معلق شود. یکی تعلیق در انشاء و دیگری تعلیق در منشاءِ است.تعلیق در انشاءِ ‌به این صورت است که طرفین ایجاد معنی عقد را منوط به وقوع شرط می‌کند ومنشاءِ نیز بی درنگ بعد از انشاءِ تحقق پیدا می‌کند و بین آن ها جدایی نمی افتد . تعلیق در منشاءِ؛ منشاءِ به طور منجز ایجاد می شود، منتها این موجود اعتباری معلق بر امر خارجی است. برای مثال در عقدی بیع، ملکیت معلق مشتری در اثر ایجاب و قبول حاصل می شود، وقوع شرط این ملکیت را از حالت احتمالی خارج می‌کند و محقق می‌سازد[۴۲]۱٫

 

حال همین تقسیم بندی را که انجام دادیم در ایقاع نیز به کار می بریم زیرا از نظر چگونگی تعلیق تفاوتی نمی کند که عمل حقوقی با یک اراده واقع شود یا محصول توافق دو انشاءِ باشد در فقه نیز تعلیق در عقود و ایقاع با یک عنوان مطالعه شده است[۴۳]۲ پس همان طور که بیان شد ایقاع نیز هیچ تفاوتی با عقد ندارد. در تعلیق تنها بحث پذیرش یا عدم پذیرش آن است، در قسمت الف همین گفتار ‌به این امر پرداخته می شود. از باب مثال برای تعلیق در انشاءِ می توان این گونه بیان کرد که شخصی می‌آید و در ابراءِ مدیون خود بیان می‌کند که اگر فرزندم از مسافرت برگشت و از من طلبش را نخواست بدهی تو را ابراءِ می کنم.

 

در این جا می بینیمماهیت حقوقی ایجاد آن معلق به امر دیگری شده است در ابطال این گونه تعلیق چه بین حقوق دانان و چه بین فقهای امامیه شکی وجود ندارد

 

اما در باب تعلیق در منشاءِ جایی که ایقاع به صورت منجز تشکیل شده است ولیکن اثر حقوقی آن، که می‌تواند اسقاط یا التزام باشد معلق به امر دیگری شده است ‌به این صورت که ، اسقاط طلبی را معلق بر واقعه محتمل الحدوث می‌تواند کرد مثلاً بگوید : اگر من قبل از تو مردم تو بری الذمه باشی یا اگر تو پیش از من مردی بریُ الذمه باشم که هر دو درست است[۴۴] چرا که در این جا دوابراءِ صورت گرفته است و تنها این اثر آن ها‌ است که معلق شده است به یک واقعه احتمالی. پس نتیجه از این بحث این شد که تعلیق که تقسیم به تعلیق در انشاءِ و تعلیق در منشاءِ می شود، در ایقاعات نیز این تقسیم راه دارد.

 

حال آن چه که می‌خواهیم مورد بررسی قرار دهیم این است که این تقسیم بندی که انجام دادیم آیا مورد احترام قانون گذار نیز هست یا خیر؟ که در این قسمت آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم

 

الف: تحلیل صحت ایقاع معلق

 

همان طور که بیان شد از نظر چگونگی تعلیق تفاوتی نمی کند که عمل حقوقی با یک اراده واقع شود یا محصول توافق دو انشاءِ باشد. پس، همانندی بحث در تعلیق عقود و ایقاعات ما را ‌به این نتیجه می رساند که در درستی و نفوذ ایقاع معلق تردید نکنیم. حال در این جا لازم است که قدری ‌در مورد صحت عقد معلق توضیح داده شود که همین توضیحات ‌در مورد صحت ایقاع معلق نیز جاری است:

 

همان طور که می دانید قانون مدنی نیز، که به طور معمول از عقیده مشهور فقهای امامیه پیروی ‌کرده‌است، دربارۀ صحت و بطلان عقود معلق حکمی ندارد و نسبت به آثار و شرایط این گونه قراردادها مجمل باقی مانده است و این در حالی است که در مواد ۶۹۹ و ۱۰۶۸ از قانون مدنی بطلان عقد ضمان ونکاح معلق بصراحت اعلام شده است

 

‌بنابرین‏ ممکن است توهم شود که به نظر قانون گذار ما نیز، تعلیق از اسباب بطلان عقد است. ولی این توهم را به آسانی می توان دفع کرد. زیرا چنان که گفته شد تعلیق در عقد منافاتی با قصد انشاءِ و تبعیت معلول از علت ندارد، و هرکس با مراجعه به وجدان خویش در می‌یابد که این گونه پیمان ها نیز دو طرف، نسبت به ایجاد اثر عقد در صورت تحقق شرط جازمند و آن چه را که قصد کرده‌اند به وجود آمده است . وانگهی اگر به نظر قانون گذار ما نیز، منجز بودن از شرایط عمومی صحت معاملات بود، می بایست آن را در ماده ۱۹۰ قانون مدنی یادآوری کند و امکان نداشت که در ماده ۱۸۴ عقد معلق را شمار عقود صحیح بیاورد و نیز این که اگر عقد معلق به نظر او باطل بود، چه ضرورت داشت که در پاره ای موارد به بطلان عقد معلق تصریح کند و در سایر موارد سکوت اختیار کند[۴۵]۱

 

حال که مبنا یکی است در عقود و ایقاعات، در نتیجه باید از تصریح متون گذشت و بیشتر به اصول کلی و اجرای قواعد قراردادها در ایقاع تکیه کرد و مبنا را در نظر گرفته. با وجود این باید پذیرفت، که در عمل ایقاع معلق کمتر از قرار دادها دیده می شود و ایقاع کننده در انشاءِ نتیجه مطلوب جازم است، منتها از شیاع عرفی ایقاع منجز نباید چنین نتیجه گرفت که ایقاع معلق باطل است، پس با توجه ‌به این تفاسیر و با بهره گرفتن از مبنای صحت عقد معلق می توان نتیجه گرفت که ایقاع معلق نیز صحیح است.[۴۶]

 

ب: مواردی که ایقاع معلق باطل است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




 

این مرجع ثالث در قانون تجارت الکترونیکی و قانون نمونه امضای الکترونیکی آنسیترال (۲۰۰۱) اصطلاحا «دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی» یا «دفاتر خدمات الکترونیکی» یا «مراجع گواهی» نامیده می شود. مطابق ماده ۳۱ قانون تجارت الکترونیکی: «دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی واحدهایی هستند که برای ارائه‌ خدمات صدور امضای الکترونیکی در کشور تأسیس می‌شوند. این خدمات شامل تولید، صدور، ذخیره، ارسال، تأیید، ابطال و به روز نگهداری گواهی‌های اصالت (امضای) الکترونیکی می‌باشد.» ماده ۲ (هـ) قانون نمونه امضای الکترونیکی آنسیترال (۲۰۰۱) در تعریف این دفاتر آورده است: «دفتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی عبارت از شخصی است که اقدام به صدور گواهی می‌کند و امکان دارد خدمات دیگری در ارتباط با امضای الکترونیکی ارائه دهد.»[۱۵۰] ‌بنابرین‏ وظیفه دفاتر گواهی الکترونیکی تعیین هویت امضاءکننده و نتیجتا سندیت بخشیدن به اطلاعات الکترونیکی است. در واقع، گواهی دیجیتال که توسط دفاتر خدمات الکترونیکی صادر می شود، هویت امضا کننده را از طریق کنترل رابطه بین کلید عمومی و دارنده کلید خصوصی مربوط تضمین می‌کند. همان‌ طور که می دانید امضای دیجیتال دارای دو جز متفاوت، اما از نظر ریاضی مرتبط است. کلید خصوصی که در اختیار صاحب امضا است و کلید عمومی که در فهرست مرجع گواهی قرار دارد. این مرجع تضمین می‌کند که کلید عمومی مستقر در فهرست به درستی اعلام و ایجاد شده است؛ زیرا هویت دارنده کلید خصوصی که منطبق با کلید عمومی است نزد مرجع گواهی وجود دارد. برای اطمینان از اینکه داده پیام از سوی کسی که ادعا می‌کند صادر شده، وجود کلید عمومی ضروری است. در واقع، مرجع گواهی دو وظیفه مهم دارد: اول تخصیص یک کلید خصوصی به دارنده و ثبت آن به عنوان یک مستند اطلاعاتی؛ دوم نگهداری کلید مکمل آن به عنوان کلید عمومی و در دسترس قرار دادن فهرست نام دارندگان کلید عمومی از طریق سیستم درون خطی و بانک‌های اطلاعاتی ویژه.

 

تأسيس دفاتر خدمات صدور گواهی برای تأیید و تصدیق داده های منضم به امضا و ارائه گواهی لازم در دستورالعمل شماره CE/93/1999 مورخ ۱۳ دسامبر ۱۹۹۹ پارلمان و شورای اروپا پیش‌بینی شده است. ماده ۲ این دستورالعمل، ‌دولت‌های‌ عضو را مجاز می‌سازد نسبت به تأسيس دفاتر خدمات الکترونیکی و یا نگاهداری دفاتر موجود، طبق شرایط مندرج در دستور العمل اقدام کنند.[۱۵۱] بر این اساس، مصوبه شماره ۲۷۲-۲۰۰۱ مورخ ۳۰ مارس ۲۰۰۱ شورای دولتی فرانسه ضمن تعریف گواهی الکترونیکی (بند ۹ ماده ۱) و گواهی الکترونیکی معتبر (بند ۱۰ ماده ۱)، شرایط لازم برای گواهی الکترونیکی معتبر را بر شمرده است.

 

برای ثبت امضای الکترونیکی در ایران، شخص امضاء کننده باید برای شناسایی هویتش به صورت حضوری به دفاتر گواهی امضای الکترونیکی مراجعه نماید، البته این شرط در قانون ذکر نشده است و علت آن نیز شاید بدیهی بودن این امر بوده است، چون در صورتی که شخص نزد دفاتر برای ثبت امضای الکترونیکی حاضر نشود، امضایش نیز از اعتبار برخوردار نخواهد بود، همان‌ طور که ذکر شد، علت مراجعه حضوری شخص، صرفا برای تشخیص هویت می‌باشد نه امضای اسناد و مدارک خاصی که تا امکان صدور امضای الکترونیکی را امکان پذیر نماید، چون فرد، قبل از ثبت امضاء، اسناد و مدارک لازم را در دفتر صدور امضای الکترونیکی تکمیل ‌کرده‌است.

 

۲-۶ بخش ششم : آثار حقوقی امضای الکترونیکی و جایگاه آن در نظام ادله اثبات دعوا

 

در بررسی ارزش اثباتی امضای الکترونیکی و بعبارتی قابلیت استناد به آن در محاکم و در صورت طرح دعوی علت اصلی باید گفت که پذیرش و ارزش اثباتی اسناد الکترونیکی بستگی به اعتبار حقوق امضای مندرج در سند دارد. برای اینکه امضای الکترونیکی در مقام دعوی یا دفاع قابل استفاده باشد ضروری است که حائز برخی از ویژگی‌های مهم امضای دستی، یعنی منحصر به فرد بودن، تعیین هویت، تحت کنترل داشتن و امکان ممیزی باشد.

 

ماده ۹ قانون نمونه آنسیترال مصوب ۱۹۹۶ برای امضای الکترونیکی قائل به ارزش اثباتی است که بر اساس قابلیت اطمینان روش ایجاد امضا، نگهداری و ارسال پیام، حفظ تمامیت اطلاعات، هویت ارسال کننده و سایر ملاحظات ارزیابی می شود. دستورالعمل مورخ ۱۹ دسامبر ۱۹۹۹ اتحادیه اروپا نیز در ماده ۵ خود تحت عنوان آثار حقوقی امضای الکترونیکی دولت های عضو را موظف می‌سازد که اولا برای امضای الکترونیکی پیشرفته (مطمئن) همان آثاری را بشناسند که برای امضای دستی قائل هستند و ثانیاً آن را به عنوان دلیل در دادگاه مورد پذیرش قرار دهند. بند ۲ این ماده برای امضای ساده نیز ارزش اثباتی قائل شده است.[۱۵۲]

 

حقوق فرانسه نیز اصل پذیرش امضای الکترونیکی را رعایت کرده و این حقیقت در قانون مورخ ۱۳ مارس ۲۰۰۰ مشهود است. همچنین ‌بر اساس ماده ۱-۱۳۱۶ قانون مدنی فرانسه ، نوشته الکترونیکی نیز همانند نوشته کاغذی به عنوان دلیل پذیرفته می شود، ‌به این شرط که هویت شخص صادر کننده آن را مشخص سازد و تمامیت آن را تضمین کند. ماده ۳-۱۳۱۶ نیز در تکمیل ماده ۱-۱۳۱۶ همان قانون مقرر می‌دارد: «نوشته الکترونیکی از نظر قدرت اثباتی برخوردار از همان میزان از اعتبار می‌باشد که نوشته کاغذی دارا است و به عنوان دلیل پذیرفته می شود». ناگفته پیدا‌ است برای اینکه دلایل الکترونیکی با دلایل کاغذی برابر باشند باید اولا امضای الکترونیکی از تمامی تضمینهای نوشته کاغذی برخوردار باشد و ثانیاً قواعد فعلی مرتبط با دلایل کاغذی در کوچک‌ترین اجزای خود در خصوص امضای الکترونیکی اعمال شود که به نظر امضای الکترونیکی مطمئن حاوی خصوصیات گفته شده می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ق.ظ ]




ننموده اند تا جایی که هیچ تفکیکی در قانون شکلی از نظر مقرّرات تشریفاتی رسیدگی و مقرّراتی که از ارکان و لوازم رسیدگی می‌باشد به چشم نمی آید . به طور کلّی آن قسمت از مقرّرات و ضوابطی که مربوط به نحوه رسیدگی به ادّعای مدّعی و نحوه شنیدن پاسخ و دفاع مدّعی علیه و نحوه رسیدگی به دلایل طرفین می‌باشد جزء تشریفات رسیدگی می‌باشد که رعایت اصول رسیدگی در هر صورت لازم است ولی رعایت تشریفات رسیدگی در برخی موارد مانند دعاوی خانواده ، داوری های ملّی و دعاوی تجاری بین‌المللی الزامی نیست و تابع شرایط و مقرّرات خاصّ خود می‌باشد .[۸۶] به عنوان مثال تعیین وقت رسیدگی یا رعایت مقرّرات ابلاغ . به عبارتی حقوق شکلی در راستای حفظ نظم عمومی تنظیم گردیده و قواعدی نظیر صلاحیّت ذاتی ، ترکیب مرجع رسیدگی و مقرّراتی که جهت تضمین حقوق خواهان و خوانده تدوین گردیده ، جزء ارکان رسیدگی محسوب می شود . اما آن قسمت از مقرّرات و ضوابط که مربوط به نحوه رسیدگی به ادّعای خواهان ، نحوه شنیدن پاسخ و دفاع خوانده و نحوه رسیدگی به دلایل طرفین است ، جزء تشریفات رسیدگی می‌باشد . به عنوان مثال تعیین وقت رسیدگی و ضرورت دعوت از خوانده برای پاسخ گویی به دعوا ، ضرورت پذیرش وکالت از ناحیه هر طرف ، امکان استناد هر طرف به یک یا چند دلیل از دلایل اثبات دعوا ، امکان برخورداری هر طرف از توسّل به اعاده دادرسی ، تجدیدنظرخواهی ، واخواهی و … ، که مستقیماً به حقوق اصحاب دعوا مربوط می‌گردد ، جزء لوازم و ارکان رسیدگی است .[۸۷] ولی نحوه ابلاغ به طرفین ، پرداخت هزینه دادرسی ، مواعد پرداخت دستمزد کارشناس و هزینه انتشار آگهی که مربوط به چگونگی اجرای این اصول می‌باشد ، جزء تشریفات رسیدگی است .

 

در رسیدگی داوری ، تشریفات دادرسی قضایی لازم الرعایه نبوده و از آن جایی که اراده طرفین اختلاف منشاء داوری می‌باشد ، نحوه و شرایط رسیدگی که در برگیرنده ی تشریفات صدور رأی می‌باشد ، تحت کنترل اراده مشترک آنان خواهد بود . قوانین داوری ملّی و اسناد داوری بین‌المللی نیز مؤیّد این مطلب می‌باشد . اما در دادرسی قضایی تشخیص این که قاضی کلیّه تشریفات لازم را برای هر پرونده به طور خاص مراعات نموده یا خیر ، نه تنها در نظام حقوقی بلکه به طور کلّی معیوب است . علّت این امر را باید در ماهیّت رأی قضایی و نیز گوناگونی تشریفات که امکان دارد قاضی برای مراعات یک یا برخی از آن ها در پرونده ای خاص ، توجیه علمی یا عملی داشته باشد ، جستجو کرد . این مشکل را می توان از لحن بند ۳ ماده ۳۷۱ ق.آ.د.م نیز استنباط کرد .[۸۸] از بند مذکور چنین استنباط می شود که عدم رعایت اصول دادرسی لزوماًً رأی صادره را در معرض نقض قرار نمی دهد ، بلکه این عدم رعایت باید به درجه ای باشد که رأی را فاقد اعتبار قانونی سازد . از این رو محتوای این بند بیشتر با اصل تشریفاتی بودن رسیدگی قضایی ارتباط دارد زیرا بند ۲ ماده ۳۷۱ ق.آ.د.م صدور رأی بر خلاف موازین شرعی را به عنوان مصداق مستقلّی از تخلّفاتی که زمینه نقض رأی را در مرحله تجدیدنظر فراهم می‌سازد ، محسوب نموده است .

 

در مجموع باید در نظر داشت تشریفات اضافی تأثیری جز اطاله دادرسی یا منحرف شدن از مسیر اصلی رسیدگی در پی نخواهد داشت ، از این رو مغایر با اصول رسیدگی تلقّی شده و نفی می‌گردد و نتایجی که از رسیدگی حاصل می‌آید بیشتر از قواعد ماهوی ، متأثّر از تشریفاتی است که بر آن اعمال می‌گردد . این تشریفات اصولاً از سوی طرفین دعوا ، به ویژه خواهان ، جهت دهی می شود که در هر صورت اداره آن با دیوان داوری یا دادگاه است . ‌بنابرین‏ باید اذعان داشت همان اندازه که طرفین در دادرسی دارای اراده بوده و بر جهت موضوعی و ختم پیش از موعد آن تسلّط دارند ، نظام دادرسی مستلزم تشریفات است و نمی تواند بدون دلیل بر تشریفات موجود بیفزاید یا از آن ها بکاهد ، اما اعمال این تشریفات در رسیدگی های داوری با توجّه به نقش اراده طرفین در دعاوی داوری ، تحت کنترل توافق آنان قرار دارد .

 

بند دوّم : اصل رسیدگی با درخواست طرفین

 

آغاز رسیدگی در مراجع داوری و دادگاه ، منوط به درخواست مدّعی می‌باشد . این موضوع در بند الف ماده ۴ ق.د.ت.ب ، بند ۳ ماده ۳ مقرّرات داوری آنسیترال و بند ۳ ماده ۴ مقرّرات داوری اتاق بازرگانی بین‌المللی « ICC » پیش‌بینی شده است . همچنین مطابق ماده ۲ ق.آ.د.م رسیدگی به اختلافات اشخاص در دعاوی ملّی منوط به ارائه درخواست می‌باشد . این ماده مقرّر نموده ، « هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر این که شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده ی قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند . » در این موارد منظور از درخواست ، درخواست به معنای اخص یا همان دادخواست بوده و نباید با دیگر درخواست های حقوقی مانند درخواست تأمین خواسته ، درخواست دستور موقّت ، درخواست تأمین دلیل و … ، اشتباه شود .

 

بند سوّم : اصل ابلاغ درست اسناد دعوا

 

در کلیّه دعاوی ، طرفین دعوا باید از جریان رسیدگی مطّلع باشند تا ضمن آگاهی از روند رسیدگی ، بیان درخواست و ادّعا ، از فرصت دفاع نیز ، در جریان صدور رأی برخوردار گردند . ‌بنابرین‏ مرجع رسیدگی باید اسناد دعوا را به اصحاب دعوا ابلاغ نماید . در رسیدگی به دعاوی حقوقی ملّی ، دادگاه ها ملزم به رعایت مواد ۶۷ الی ۷۳ ق.آ.د.م می‌باشند که برای ابلاغ اسناد قضایی ترتیب خاصّی معیّن و ضمن معتبر دانستن ابلاغ واقعی و ابلاغ قانونی ، مصادیق هر یک تعیین شده است . اما در ابلاغ اسناد داوری ، تنها ابلاغ صحیح اسناد دعوا معتبر بوده و مطابق ماده ۳ ق.د.ت.ب اصل بر توافق طرفین بر تعیین مرجع ابلاغ و نحوه ابلاغ می‌باشد و در داوری های سازمانی ، مطابق مقرّرات دیوان داوری ، در غیر این صورت در سایر موارد ، شخص داور ، مرجع و نحوه ابلاغ را مشخّص می کند .[۸۹] از این رو ابلاغ اسناد دعوا در داوری ، عاری از هر گونه تشریفات و الزام قانونی بوده و اراده طرفین سبب اعتبار آن می‌باشد . همچنین لزوم رعایت اصل ابلاغ درست اسناد دعوا ، به عنوان معیاری برای یک رسیدگی عادلانه ، از بندهای ۲ و ۳ ماده ۲۳ ق.د.ت.ب ، بندهای ۳ و ۴ ماده ۲۴ ق.ن.د.آ و ماده ۲ مقرّرات داوری آنسیترال استنباط می شود .

 

بند چهارم : اصل محرمانه یا علنی بودن رأی

 

در خصوص آرای داوری ، علی الخصوص آرای داوری تجاری ، از آن جایی که ممکن است به موجب علنی بودن رسیدگی به حقوق اصحاب دعوا لطمه وارد شده و اسرار تجاری آنان افشا گردد و با توجّه ‌به این که ، آرای داوری جز ‌در مورد قواعد آمره ، از قواعد حاکم بر رأی قضایی پیروی نمی کنند و این ‌حاکمیت‌ اراده طرفین است که فرایند داوری را هدایت می کند و مانند رسیدگی دادگاه ، هدف از طرح دعوای داوری ، تحقّق عدالت با اجرای اصول درست رسیدگی می‌باشد ، اصل بر غیر علنی بودن یا محرمانه بودن داوری می‌باشد . اما در رسیدگی دادگاه ها به دعاوی ملّی ، جلسات رسیدگی به دعوا برای حفظ حقوق طرفین اختلاف ، اصولاً باید علنی باشد مگر در مواردی که حفظ اسرار اصحاب دعوا مثلاً در دعاوی خانوادگی و امور مربوط به زندگی خصوصی افراد ، مطرح باشد ، که در این موارد منافع اصحاب دعوا ایجاب می‌کند که حضور دیگران در دادگاه مجاز نباشد . علاوه بر آن در حقوق ملّی ، اصل ۱۶۵ ق.ا به علنی بودن محاکمات تصریح نموده است .[۹۰] در صورتی که هیچ یک از مواد ق.آ.د.م ، مفهوم علنی بودن رسیدگی در دعاوی خصوصی و تجاری را تبیین ننموده و تنها قسمت نخست تبصره ۱ ماده ۱۸۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ق.ظ ]




 

و بعضی دیگر این چنین گفته‌اند: «اظهار دروغین واقعیت به وسیله لفظ یا فعل یا جلوگیری از افشای عیب موجود در موضوع قرارداد که به موجب آن، طرف دیگر به انعقاد قرارداد ترغیب شود».۲۴اما به نظر می‌رسد که بعضی از اساتید حقوق، تدلیس را به صورت ‌کامل تری بیان کرده‌اند: «نیرنگی است نامتعارف که از سوی یکی از دو طرف معامله یا با آگاهی و دستیاری او به منظور گمراه ساختن طرف دیگر به کار می‌رود و او را به معامله‌ای برمی‌انگیزد که در صورت آگاه بودن از واقع به آن رضایت نمی‌داد».۲۵ یا به طور جامع و مختصر می‌توان گفت؛ تدلیس، فریب دادن طرف قرارداد در انگیزه اصلی یا یکی از جهات تراضی است.۲۶و بالاخره در حقوق انگلیس، تدلیس به صورت جزیی از نظریه وسیع «اظهار خلاف واقع» مطرح می‌شود. در تعریف «اظهار خلاف واقع» گفته‌اند: «اظهار فریبنده‌ای است که در خلال مذاکراتی که منجر به انعقاد قرارداد می‌شود مطرح شده است که ممکن است به صورت شرطی از قرارداد باشد یا به صورت شرطی فرعی در آن مطرح شود، مشروط ‌به این که طرفی که آن اظهارات را بیان می‌کند، صحت آن را تضمین کند و اظهارات مذکور در تمایل طرف مقابل نسبت به انعقاد قرارداد تاثیر بگذارد، هرچند که ممکن است هیچ یک از طرفین معامله چنین قصدی را نداشته باشند که اظهارات مذکور اثر قراردادی داشته باشد…».۲۷در این سیستم حقوقی «تعریف منصوص قانونی۲۸» از تدلیس در دست نیست. ‌بر اساس «رویه قضایی الزام‌آور۲۹»، تدلیس هنگامی بنا به قواعد کامن لا تحقق می‌یابد که در قلمرو مسئولیت مدنی، واجد شرایط لازم برای اقامه دعوی فریب باشد. این شرایط در اصل ناظر به کذب در گفتار است. در این جا به طور اجمال می‌توان گفت که کذب، اعم از کذب در گفتار یا کردار، هنگامی سبب تدلیس می‌شود که مربوط به واقعیت خارجی و برای فریب طرف دیگر و ‌به این قصد باشد که طرف دیگر طبق آن عمل کند و طرف دیگر نیز در واقع طبق آن عمل کند و زیان ببیند. [۹]

 

فصل دوم

 

جایگاه تدلیس در نظام‌های حقوقی مختلف

 

بخش اول:

 

جایگاه تدلیس در نظام های حقوقی مختلف

 

هر گونه مطالعه تطبیقی چند نظامه بعلت گونی گونی بنیادی مفاهیم و روش‌ها و شیوه تقسیم بندی دشواریهای خاص خود دارد که نخستین و مهمترین آن در پی ریزی تحقیق و یافتن مناسبی برای عرضه مفاهیم وابسته بهم اگر چه ‌به ظاهر جدا از هم نمودار می شود.

 

تدلیس از آنجا که پندار از نادرستی ذهن یکی از طرفین عقد پدید می آورد , به مفهوم نزدیک است؛ ولی اشتباه پندار نادرستی است که در ذهن خود مشتبه به وجود می‌آید و تدلیس پندار نادرستی است که یکی در ذهن طرف دیگر عقد به وجود می آورد.

 

میان نظامهای حقوقی چهارگانه ای که تحت بررسی است ‌در مورد اشتباه تفاوت‌های بسیار چند در مبانی و چه در جزئیات دیده می شود ولی ‌در مورد تدلیس بیگانگی این نظامهای حقوقی کمتر است و گاه شباهت‌های چشمگیر می توان یافت. [۱۰]

 

بخش دوم

 

روش نظامهای حقوقی نسبت به تدلیس

 

تدلیس در حقوق فرانسه جزئی از نظریه وسیع عیب رضا است حال آنکه چنین نظریه ای با همین مفهوم یا وسعت و شمول در هیچیک از سه نظام حقوقی دیگر نیست.

 

در حقوق انگلیس چون عقد, برخلاف فرانسه با ایران, جنبه رضایی ندارد , همچنین بعلت سابقه تاریخی حقوق انگلیس که حتی در زمینه قراردادها راهی خاص خود پیموده و سبب شده است که مباحث عقدی بگونه ای که کاملاً متمایز از نظامهای حقوقی مدون تقسیم شود تدلیس عیب رضا بشمار نمی آید (اگر چه عیبی در ساختمان عقد است تدلیس در حقوق انگلیس عامل معیوب کننده عقد ) است نه ‌به این دلیل که عیبی در رضای طرف دیگر پدید می آورد بلکه از این رو که حکم قانون را بیرون از حیطه توافق عقدی نقض می‌کند بگفته دیگر, عیب قرارداد ناشی از نقص در توافق طرفین نیست بلکه مستند به حکم مستقل قانون است. [۱۱]

 

تدلیس در حقوق انگلیس جزیی از نظریه وسیعتری است شاید بتوان این اصطلاح را صرفا به منظور دریافت معنای معمول کلمه و آسان کردن بررسی به سو عرضه ترجمه کرد. برای آشنایی مقدماتی با مفهوم این نظریه می توان گفت سو عرضه هنگامی تحقق می پذیرد که یکی از طرفین عقد قبل از انعقاد آن ضمن عرضه موضوع عقد خصوصیاتی برای آن بنمایاند که با واقعیت تطبیق نکند و درعین حال که طرف دیگر را به انعقاد عقد می کشاند به صورت شرط صریح یا ضمنی عقد در نیاید سو عرضه ممکن است مدلسانه باشد یا معصومانه . سو عرضه معصومانه که خارج از بحث کنونی ما است ,با توجه باحکام خاصه آن در حقوق انگلیس معادلی در حقوق فرانسه , اسلامی یا ایران به صورت نظریه ای مستقل یا به مفهومی نزدیک بحقوق انگلیس ندارد اگر چه در این هر سه نظام حقوقی می توان احکامی یافت که از جهاتی نقش سو عرضه معصومانه حقوق انگلیس را ایفا کند. بهرحال بعض قواعد در حقوق انگلیس شامل سو عرضه مدلسانه و معصومانه می شود و بعض قواعد اختصاص به یکی از این دو دارد در این مقاله ما به آنچه ناظر بر سو عرضه مدلسانه است خواه مشترک بین هر دو نوع باشد یا مختص باین نوع , می پردازیم.

 

خصیصه دیگر حقوق انگلیس که باز ناشی از سیر تاریخی خاص این نظام حقوقی و تقسیم قواعد آن در دو گروه بسیار کلی است در تفاوت مفهوم و احکام تدلیس در کامن لا واکوئیتی جلوه می‌کند.

 

اکوئیتی بنا به رابطه خاص خود با کامن لا و قواعد آن را تکمیل می‌کند بنا به ریشه‌های انصافی خود مواردی را چنان که خواهیم دید در حکم تدلیس بشمار می آورد که در کامن لا و تدلیس نیست. اینگونه موارد که در حقوق انگلیس تحت عنوان تدلیس حکمی در می‌آید در حقوق فرانسه به ‌عنوان اکراه اخلاقی در قلمرو اکراه قرار می‌گیرد که خود در حیطه نظریه وسیع عیب رضا جای دارد.

 

‌بنابرین‏ روشن است که در داخل خود مبحث تدلیس نیز حقوق انگلیس مفاهیم و تقسیم بندی خاص خود دارد که جز با تجدید ساختمان آن نمی توان از روی دقت دست به مقایسه ‌با نظام حقوقی دیگر برد.

 

در فقه اسلامی خواه شیعه و خواه سنت مانند حقوق انگلیس ولی بدلیلی جدا از آن تدلیس عیب رضا تلقی نمی شود ایراد عقدی که در اثر تدلیس بسته می شود گذشته از احکام خاصه ناظر بر هر مورد گاه مبتنی بعضی از قواعد اساسی فقه اسلامی مانند من غرصاحبه فهوضامن یا المغرور یرجع الی من غره است که در آئینه آن انعکاس انصاف را می توان دید. [۱۲]

 

باز در فقه اسلامی مانند حقوق انگلیس نظریه جامعی از تدلیس هم پهنه آنچه درحقوق فرانسه وجود دارد, نمی توان یافت ولی مصادیقی پراکنده در مباحث مختلف فقهی می توان گردآورد که برای بنای نظریه ای نسبتاً کلی به کار آید. آنچه به ‌عنوان تدلیس در کتب فقهی ذکر می شود بیشتر ضمن معینه , بخصوص عقد بیع می‌آید تدلیس را بعض از فحول فقها یکی از خیارات بیع می شمارند که به مدلس حق فسخ می‌دهد ولی بیشتر فقها آن را خیار خاصی نمی دادند و در هر مورد ‌به‌ مناسبت موضوع احکام آن را که لزوماًً دال بر فسخ عقد نیست , بیان می دارند. [۱۳]

 

گذشته از آنچه تحت عنوان تدلیس ذکر می شود مواردی نیز در مباحث مختلف فقهی وجود دارد که فقها آن را از دید خدعه و خدیعه مینگرند و بدان گونه از آن سخن می‌گویند که یادآور گفتار آنان از تدلیس درموارد دیگر است.

 

پس در فقه اسلامی که در این زمینه شباهت‌های فقه مذاهب سنت با یکدیگر و با فقه شیعه بسیار است باید نه تنها دست به تجدید ساختمان مباحث زد بلکه با بهره گرفتن از مطالب پراکنده به بنای نظریه ای کوشید تا اگر ممکن باشد به نظریه تدلیس در حقوق فرانسه نزدیک شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:44:00 ق.ظ ]




 

۷- مسمومیت حاصل از شرب چنین آبی اگر منجر به مرگ شود قتل غیر عمدی محسوب و مسبب مجازات خواهد شد.

 

۸- جایگاه تماشاگران باید توسط کارشناسان مربوطه در مقاطع مشخص زمانی بازدید و اجازۀ ادامۀ استفاده کتباً ابلاغ گردد. مدیر ورزشگاه مسئول جلب نظر کاشناسان است.

 

۹-اطاق تأسیسات ورزشگاه شامل برقی، دستگاه های حرارتی و برودتی باید همیشه قفل بوده و کلید آن منحصراًً در اختیار مأمور فنی باشد.

 

۱۰-از قرار دادن وسلیل خطرناک مانند دروازه هندبال، جعبه فلزی مخصوص نگهداری توپ، بخاری گازی، بردبان های فلزی و امثال آن در کنار زمین های ورزشی به شدت جلوگیریی نماید.

 

۱۱- کلید و پریزهای ورزشگاه باید در محل محفوظ قرار داشته باشد به نحوی که امکان دستیابی اشخاص متفرقه به آن ممکن نباشد.

 

۱۲- نصب تابلوهای هشدار دهنده یا نوشتن هشدارها در محل مناسب از اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه است.

 

۱۳- از خرید اسباب، لوازم و تجهیزات نامرغوب خود داری نماید.

 

۱۴- امکانات لازم برای کمک های اولیه همیشه باید در دسترس باشد.

 

۱۵- اطلاع از محل نزدیک ترین مراکز درمانی به ورزشگاه از تدابیر یک مدیرمعقول است.

 

۱۶- درج تلفنی های ضروری مانند اورژانس، پلیس، آتش نشانی، برق، گاز، و آب در محل قابل رؤیت مؤید تدبیر مدیر ورزشگاه است.

 

۱۷- ایجاد ارتباط نزدیک با مسئولان پلیس محل، بیمارستان ها، اورژانس و غیره نشان دهندۀ شایستگی و آینده نگر بودن مدیر است.

 

۱۸- تردد اشخاص مشکوک در ورزشگاه به ویژه در زمان فعالیت ورزشی دانش آموزان باید به دقت تحت نظر قرار گیرد.

 

۱۹- در مسابقات حساس که حتی احتمال ضعیفی برای درگیری وجود دانشه باشد ورزشگاه باید به طور کامل عاری از مصالح ساختمانی مانند: آجر، سنگ وغیره باشد.

 

۲۰- موافع فیزیکی برای جاوگیری از ورود تماشاگران به زمین های ورزشی لز تدابیر الزامی است.

 

۲۱- در صورت وقوع حادثه گزارش کاملی از آن تهیه و در صورت لزوم همان زمان به امضای شهود برسانید (ذوالقدر، ۱۳۹۰).

 

خلاصه این که مدیر ورزشگاه در محدودۀ مدیریتی خود وظیفه دارد که از وقوع حوادث با اتخاذ تدابیر لازم جلوگیری نماید. در چنین صورتی و حتی به رغم تحقق هر حادثه هیچگونه مسئولیتی نخواهد داشت و در غیر این صورت اگر در وقوع حادثه مرتکب بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم رعایت مقررات و یا غفلت شده باشد برحسب نتیجۀ حاصله مسئولیت خواهد داشت.

 

۳-۲- موارد معافیت از مسئولیت

 

درمواردی که عوامل خارجی ‌در وقوع حادثه ‌و خسارت دخیل باشندمربی از مسئوولیت مبرا ‌می‌باشد منظور از علت خارجی حادثه­ای است که رابطه سبیت راکه بین فعل زیانبار و ضرر وارده به زیان دیده ثابت شده است را قطع نموده یا سست می­ کند. ‌بنابرین‏ اثرعادی علت خارجی آن است که مسئوول یاکسی که مسئوولیت او مفروض است به طور کامل و یا جزئی از مسئوولیت معاف ‌می‌باشد (مشیل لورسا، ۱۳۷۵).

 

۳-۲-۱- قوه قاهره

 

یکی ازعواملی که ممکن است در وقوع فعل زیانبار یا ورود زیان، دخالت نماید، قوه قهریه یا فرس ماژور است. ‌مراد از قوه قاهره حادثه ای است که خارج ازاراده عامل فعل زیانبارو برحسب سیرعادی امور عرفاً غیر قابل پیش‌بینی ‌و تحمل است که در تحقق فعل زیانبار دخالت نموده یا عامل فعل زیانبار را به انجام فعل زیان بار مجبور وادار می‌کند. ممکن است قوه قاهره بدون تقصیر و کوتاه انجام دهنده فعل زیانبار دخالت در ورود ضرر نماید و یا ممکن است، دخالت قوه ی قاهره همراه با تقصیر انجام دهنده فعل زیانبار باشد که هر کدام از این دو مورد جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

الف: دخالت قوه ی قاهره بدون تقصیر عامل

 

در صورتی که قوه ی قاهره، بدون تقصیر وبی احتیاطی انجام دهنده فعل زیانبار در وقوع فعل زیانبار یا تحقق ضرر دخالت نماید، رابطه ی سبیت بین فعل زیانبار وضرر وارده از بین می رود وضرر عرفاً به قوه­ی قاهره مستند می شود. ‌بنابرین‏، نمی توان عامل یا عاملین فعل زیانبار را مسئول تلقی نمود، ۱زیرا با دخالت قوه ی قاهره عمل عرفاً به آن استناد پیدا می کند و روشن است که انجام دهنده فعل زیانبار در صورنی مسئولیّت دارد که فعل به او استناد داشته باشد. به همین دلیل درماده ی۳۴۳ق. م. ا. مقرر شده است:

 

«هرگاه در اثر یکی از عوامل طبیعی مانند سیل و غیره، یکی از چیزهای فوق حادث شود وموجب خسارت گردد، هیچ کس ضامن نیست.. . ».

 

همچنین، درتبصره ماده ی۳۳۷ق. م. ا. ‌در مورد خسارت ناشی از تصادف دو یا چند اتومبیل براثر قوه ی قاهره مقرر شده است:

 

«درصورتی که برخورد دو وسیله نقلیه، خارج از اختیار راننده ها باشد، مانند آن که در اثر ریزش کوه یا توقان و دیگر عوامل قهری تصادم حاصل شود، هیچ گونه ضمانی در بین نیست. »

 

‌بنابرین‏، در صورتی که قوه ی قاهره در تحقق ورود زیان یا انجام فعل زیانبار، طوری دخالت نماید که عرفاً عمل زیانبار یا ضرروارده به آن استناد داشته باشد، رابطه ی سببیت بین فعل زیانبار و ضرر وارده از بین می رود وانجام دهنده فعل زیانبار نیز مسئول جبران خسارت ناشی از این حادثه نمی باشد.

 

ب:دخالت قوه ی قاهره همراه با کوتاه شخص

 

درصورتی که قوه ی قاهره به تنهایی در ایجاد ضرر دخالت نداشته باشد، بلکه همراه تقصیر شخص دیگری، در تحقق فعل یا ضرر وارده دخالت نماید، باید دید که همراهی قوه ی قاهره و تقصیرشخص در ایجاد زیان، چه تأثیری بر مسئولیّت مدنی او خواهد گذاشت. مثلاً اتومبیلی، درزمان سرعت غیرمجاز راننده و توقان شدید تصادف کند، یا سدی با وجود عدم رعایت استاندارد ایمنی سد سازی و جاری شدن سیل شکسته شود و خانه و مزرعه گروهی از کشاورزان مجاور را تخریب کند. در این موارد، آیا آسیب دیدگان از این حوادث می‌توانند به راننده دارای سرعت غیرمجاز یا پیمانکار سد و یا مالک سد مراجعه و خسارت دریافت نمایند یا این که، چون قوه قاهره دخالت ‌کرده‌است، عمل زیانبار به قوه ی قاهره مستند است وآنان نمی توانند خسارت وارده برخود را مطالبه نمایند.

 

۳-۲-۱-۲-تأثیر قوه قاهره در مسئولیت مدنی مربیان ورزشی

 

با توجه به شعار«داوران نیزانسان هستند» همیشه این امکان وجود دارد که مربیان، معلین ورزش، مدیران تیم، مسئولین ورزشگاه، کمک مربیان، داوران و سایر کارکنان ورزشی نیز در زمرۀ مستخدمین به حساب بیایند و این زمینۀ مناسب که آن ها هم بتوانند خسارات ناشی از صدمات مربوط به شغل خود را با استناد به قانون جبران خسارت کارکنان به دست آورند، فراهم آید. ‌در مورد کمک مربیان، مسئول کمکهای اولیه و داوران، معمولاً چنین استدلال می شود که آن ها فی نفسه مستخدم نیستند بلکه مقاطعه کارانی ‌مستقل‌اند؛ لذا تحت پوشش قانون جبران خسارت کارکنان قرار نخواهند گرفت. امّا نکته اساسی، تشخیص این مسأله است که چه کسی حق کنترل جزئیات اقدامات دیگران را دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ق.ظ ]




 

دانش مدیریت و سبک های گوناگون آن از مهمترین عوامل تعیین کننده کارایی و اثربخشی می‌باشد. از بین انواع مدیریت، مدیریت آموزشی و پرورشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقشی استراتژیک دارد، زیرا نمای اهداف و عوامل این سازمان ها متکی بر انسان و روابط انسانی است و رسالت آن ها از یک سو تبدیل انسان های خام به انسان های صنعتگر، خلاق، خودآگاه و رشدیافته است و از سوی دیگر، تامین کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. از زیر مجموعه های مدیریت آموزشی می توان به مدیریت کلاس درس اشاره نمود ( بخشایش، آذرنیاد، ۱۳۹۱).

 

۲-۱-۲-۱٫ سبک های مدیریت

 

هر مدیری در جریان مدیریت خویش، از سبک ویژه ای بهره می‌گیرد که این سبک در واقع مجموعه الگوهای رفتاری وی می‌باشد که در جریان کار و فعالیت های پیوسته بروز می‌کند و دیگران به موجب آن او را می شناسند. سبک مدیریتی مدیر بر حسب ویژگی های شخصیتی، ادراکات خود او و ادراکات دیگران و به خصوص زیردستان تعریف می شود و با توجه به سبک های مدیریت و ویژگی های شخصیتی آنان، نحوه رفتار مدیر با افراد تعیین می شود که می‌تواند بر بهداشت روانی افراد از اهمیت بسزایی برخوردار باشد ( حقانی، عزیزی، رسولی نژاد، ۱۳۸۹).

سبک ها همان رفتار و روابطی است که میان افراد برقرار می شود. این سبک ها رابطه تنگاتنگی با روابط انسانی در سازمان های آموزشی دارند (میرکمالی، ۱۳۸۸). سبک رهبری یک فرد عبارت است از الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت دیگران از خود نشان می‌دهد. این الگو عموماً شامل رفتار وظیفه مدار یا رفتار رابطه مدار یا ترکیبی از این دو است ( امیرکبیری، ۱۳۸۵).

 

سبک های مدیریتی عوامل اصلی برقراری روابط با دیگران به حساب می‌آید. اگر مدیران سبک های مدیریتی خود را مبتنی بر ملاحظات انسانی و رعایت نیازها و اقتضائات سنی کودکان، نوجوانان و جوانان انتخاب کنند، بدین وسیله می‌تواند نیازهای تعلق، دوست داشتن، قدر و منزلت، احترام، مقام و موقعیت و شناخت آن ها را تأمین کنند. معمولاً در سبک های دستوری و آمرانه نیازهای معلمان و دانش آموزان در درجه اول، اولویت نیست و تأکید مدیر بیشتر بر قواعد و رویه های اداری است. در سبک های مشارکت جویانه و حمایتی، مدیران به اظهار نظرها و اظهار وجود دانش آموزان، معلمان و کارکنان بسیار اهمیت می‌دهند. بر پایه پژوهش های انجام شده، سبک متناسب با سازمان های آموزشی و مخصوصاً مدارس، سبک حمایتی و مشارکتی می‌باشد ( میرکمالی، ۱۳۷۸).

 

۲-۱-۲-۲٫ سبک مدیریت مداخله گرا

 

مدیریت کلاس درس یکی از نگرانی های اولیه ابراز شده توسط معلمان است و سیستم اعتقادی شخصی معلمان بر این باور است که آن ها باید برای هدایت دانش آموزان، بر طبق هدایت خود از روش های مدیریت کلاس، استفاده نمایند. گلیکمن و تاماشیرو[۸۹] (۱۹۸۰)، چهارچوبی برای توضیح باورهای معلم نسبت به مدیریت کلاس درس در قالب سه روش ارائه داده‌اند: مداخله گرا، غیر مداخله گرا و تعاملی. با توجه ‌به این مدل، مداخله گرایان بر این باورند که دانش آموزان رفتار مناسب را در درجه اول هنگامی می آموزند که رفتارشان توسط پاداش و مجازات از سوی معلم تقویت گردد. ‌بنابرین‏ معلمان باید درجه بالایی از کنترل بر فعالیت های کلاس درس را تمرین نمایند (اوییک آیدم[۹۰] و همکاران، ۲۰۰۹). در سبک مدیریت مداخله­گرایانه فرض اصلی این است که محیط بیرونی و تقویت­های حاصل از آن، رشد را شکل می­دهد. یکی از اولین تئوری­های مرسوم شده در روان­شناسی مقدماتی مکتب رفتارگرایی با نظریه­ های اسکینر[۹۱] و پاولف[۹۲] است که پایه­ تئوریک این رویکرد است (مارتین و بالدوین،۱۹۹۲). یک درک منفی از تئوری مداخله­گرایی معلم این است که دانش آموزان یک شیوه­ رفتاری مناسب را نمی­آموزند بلکه تنها به خاطر بدرفتاری­شان تنبیه می­شوند (اُزبنا[۹۳]، ۲۰۱۰). در این سبک معلم مسئولیت اصلی را برای کنترل دارد و تلاش می­ کند با اعمال کنترل و نظارت بیشتر بر فعالیت­ها و رفتار دانش ­آموزان و تأکید بر قوانین و انضباط کلاس به اهداف آموزشی دست یابد (یاووز[۹۴]،۲۰۰۹). خود­انضباطی آموخته شده به وسیله­ این رویکرد یک سازش رفتاری بر قوانین بیرونی است و نظارت بر دانش ­آموزان حتمی است (میلِی[۹۵]، ۲۰۰۵).

 

سبک مداخله گرایانه سبکی است که در آن تمرکز اختیارات در دست مدیر است، مدیر به تنهایی تصمیم گیری می‌کند و در اتخاذ تصمیمات نظر افراد را جویا نمی شود. در این سبک، روابط بین مدیر و اعضا به صورت یک‌طرفه، از بالا به پایین، رئیس مرئوسی و رسمی است و ساختار سلسله مراتبی بر روابط حاکم است. در این سبک بیشتر به وظایف و اهداف محیط آموزشی توجه می شود تا نیازهای اعضا و کارها طبق مقررات و دستورالعمل ها انجام می‌گیرد. از دیگر خصوصیات سبک مداخله گرایانه این است که کنترل و نظارت به صورت مستقیم و توسط مدیر صورت می‌گیرد
( فیضی و بشیر، ۱۳۸۸ ).

 

مداخله گرایان معتقدند که دانش آموز بر مبنای شرایط محیطی تکامل می‌یابد. در این نقش، معلم بخشی از شرایط محیطی تلقی می شود و وظیفه اش اداره محیط با بهره گرفتن از اصول شرطی سازی است. غیرمداخله گرایان معتقدند که برای دانش آموز باید محیطی فراهم کرد که در آن برای قرار گرفتن در جاده ی پیشرفت مورد حمایت قرار گیرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر غیرمداخله گرایان، دانش آموز دارای انگیزه درونی است و کافی است که این انگیزه پرورش یابد نه اینکه کنترل شود، تا بتواند به بار بنشیند و معلم نباید تنها نقش کنترل کننده به خود بگیرد. پیروان تعامل گرایی معتقدند که مشکلات بدون مسئولیت پذیری مشترک و مشارکت کامل همه ی طرف های در تصمیم گیری، قابل حل نیست. آن ها معتقدند که هر دو طرف در پیدایش مشکل نقش دارند پس باید حل مشکل از جانب هر دوی آن ها صورت گیرد. اگر آموزش اثربخش در کار نباشد، هیچ یک از مهارت های مدیریت کلاس به جایی نخواهد رسید. تعلیم و تربیت درست می‌تواند به عنوان یک عامل مؤثر عمل کند، عاملی که باعث می شود تا دانش آموزان به موضوع آموزش چنان علاقمند شوند که مشکلاتی در انضباط به بار نیاورند ( خیرخواه، ۱۳۸۹ ).

 

در سبک مداخله گرایانه، معلمان گرایش دارند دانش آموزان را به عنوان غیر مسئول و نیازمند انضباط ببینند. بر این اساس، انتظار می رود دانش آموزان تصمیمات معلمان را بدون چون و چرا بپذیرند. اما در سبک تعامل گرایانه، دانش آموزان از طریق تعامل و تشریک مساعی در فعالیت های کلاسی می آموزند که روابط بین فردی میان آن ها و معلمان، نزدیک و انسان دوستانه است و خود انضباطی و خود گردانی به جای کنترل خشک معلم، مورد تأکید قرار می‌گیرد ( هوی[۹۶]، ۲۰۰۱ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]




 

۳٫ ۲٫ ۱ امکان ارجاع مجدد اختلاف به داوری

 

پس از ابطال رأی داوری، طرفین باید برای حل‌و‌فصل اختلاف خود مجددا به مرجع صلاحیت‌دار مراجعه نمایند. چنین مرجع صلاحیت‌داری ممکن است همان دیوان داوری، یک دیوان داوری دیگر و یا دادگاه باشد. در رابطه با اثر ابطال رأی در داوری‌های تجاری بین‌المللی و امکان ارجاع مجدد اختلاف به داوری سه دیدگاه مطرح شده است:

 

بر طبق دیدگاه اول با ابطال رأی داوری، موافقتنامه داوری نیز بی‌اعتبار گردیده و طرفین باید دعوای خود را در دادگاه‌مطرح نمایند مگر اینکه به نحو دیگری توافق نموده باشند.

 

بر اساس دیدگاه دوم صرف ابطال رأی داوری منجر به بی‌اعتبار شدن موافقتنامه داوری نشده و هریک از طرفین می‌توانند اختلاف خود را به دیوان داوری دیگری ارجاع نمایند.

 

دیدگاه سوم بیان می‌کند که راه‌حل مناسب، مبتنی بر تفکیک علل ابطال رأی داوری می‌باشد؛ بدین معنا که پاره‌ای از دلایلی که منجر به ابطال رأی می‌شوند به گونه‌ای می‌باشند که در صورت صدور رأی مجدد، بازهم چنین عللی ایجاد خواهد شد و به بیان دیگر رأی داوری دوم نیز قابل ابطال خواهد بود مانند ایراداتی که مرتبط با خود موافقتنامه داوری می‌باشند، در این صورت با ابطال رأی داوری اعتبار موافقتنامه داوری نیز از میان می‌رود. ‌بنابرین‏ در این موارد امکان ارجاع مجدد اختلاف طرفین به داوری (حداقل در کشوری که حکم به ابطال رأی داده است) ممکن نخواهد بود. در صورتی که رأی داوری به دلیل ایرادات آیین داوری (همچون فقدان «دادرسی منصفانه») ابطال شود، موافقتنامه داوری اصولا همچنان معتبر بوده و اختلاف سابق باید مجددا به دیوان داوری ارجاع گردد مگر اینکه موانع دیگری (همچون ایراد مرور زمان) وجود داشته باشد.

 

البته ابطال رأی نمی‌تواند فی‌نفسه موجب تشکیل مجدد دیوان داوری سابق گردد. پس از صدور رأی و گذشت فرجه‌های مقرر شده در قانون برای اصلاح یا تفسیر رأی و یا صدور رأی اضافی، مأموریت دیوان داوری به اتمام رسیده و قاعده «فراغ دادرس» حکم‌فرما خواهد بود و در این صورت اختلاف سابق طرفین باید پس از تشکیل یک دیوان داوری جدید-که ممکن است همراه با تغییر داوران نیز باشد، به آن دیوان ارجاع شود.

 

در حقوق ایران نیز، اعتراض به رأی داور دارای اثر انتقالی نمی باشد چراکه دادگاه فقط به موضوع اعتراض و موارد مندرج در ماده ۴۸۹ ق.آد. م رسیدگی به عمل می آورد که حکم به بطلان رأی داور صادر یا اعتراض را محکوم به بطلان نماید. چنانچه ارجاع دعوا به داوری از طریق دادگاه نبوده باشد و حکم قطعی به بطلان رأی داور صادر شود، رسیدگی به دعوا در دادگاه با تقدیم دادخواست به عمل می‌آید. (تبصره ماده ۴۹۱ ق.آ.د.م) ‌بنابرین‏ با چشم پوشی از علت بطلان رأی داور، رجوع دوباره به مرجع داوری پیش‌بینی نشده است و مدعی حق باید در دادگاه صالح دعوایی تمام عیار مطرح کند. به موجب ماده ۴۹۱ چنانچه اصل دعوا در دادگاه مطرح بوده و از این طریق به داوری ارجاع شده باشد در صورت اعتراض به رأی داور و صدور حکم به بطلان آن رسیدگی به دعوا تا قطعی شدن حکم بطلان رأی داور متوقف می ماند. این ماده ناظر بر موردی است که ابتدا به ساکن دعوا در دادگاه اقامه شده و طرفین با تراضی درخواست ارجاع اختلاف به داوری را نموده اند.[۲۳۱]

 

۳٫ ۲٫ ۲ قابلیت اجرای آرای داوری ابطال شده

 

در هر نظام حقوقی معین حکم (دادگاه) وقتی به وسیله دادگاه بالاتر ابطال می شود وجود خود را از دست می‌دهد و دیگر نمی توان از حق یا تکلیفی به موجب چنین رأیی سخن گفت. ‌در مورد آرای داوری نیز چنین است وقتی یک حکم داوری ابطال شد وجود خود را از دست می‌دهد لذا چیزی برای اجرا باقی نمی ماند. حقوقی که برای پیروز رسیدگی های داوری وجود دارد مبتنی بر رأیی است که از داوری مورد توافق خود طرفین نشأت می‌گیرد لذا هرگاه رأی منشا این حقوق از بین برود اجرا مبنای مستندی ندارد.[۲۳۲]

 

به موجب قسمت هـ بند یک ماده پنج کنوانسیون نیویورک: درخواست شناسایی و اجرای حکم داوری فقط در صورتی می‌تواند به تقاضای کسی که علیه او به حکم استناد شده، رد شود که طرف مذبور نزد مرجع صالح محلی که در آنجا تقاضای شناسایی و اجرای حکم شده است دلایل و مدارک مثبته ارائه دهد مبنی بر اینکه «… حکم داوری … به وسیله مرجع صالح کشوری که حکم در قلمرو آن یا حسب قوانین آن صادر شده، ابطال یا معلق گردیده است…»[۲۳۳] واز سوی دیگر به موجب یک اصل شناخته شده در حقوق بین الملل خصوصی، هیچ حقی نمی تواند در کشور دیگر اثری بیشتر از آنچه در کشور اصلی داشته به وجود آورد. توضیح اینکه اگر حقی مطابق قانون کشور محل تشکیل آن ساقط شود در خارج آن کشور نیز باید ساقط شده محسوب شود.[۲۳۴] و با نظر ‌به این دو مطلب، مسئله مهمی که در ابطال آرای داوری مطرح می شود این است که رأی ابطال، در کشور صادر کننده رأی دارای اثر فراسرزمینی است و باید توسط سایر کشورها هم مورد احترام قرار گرفته و از اجرای آن خودداری‏ شود یا دارای اثر سرزمینی است و مانع از اجرای آن در دیگر کشورها نخواهد شد؟

 

در این گفتار دو دیدگاه تبیین و دلایل ارائه شده ارزیابی و در آخر نظر مختار مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

۳٫ ۲٫ ۲٫ ۱ اثر فراسرزمینی حکم تعلیق یا ابطال (دیدگاه سنتی و کلاسیک)

 

اکثریت حقوق ‌دانان معتقدند پس از ابطال رأی داوری، رأی مذبور ‌اعتبار حقوقی خود را از دست داده و در کشور محل ابطال و همچنین در دیگر کشورها نباید قابل اجرا باشد. زیرا پس از ابطال، دیگر «رأیی وجود ندارد» تا اجرا گردد[۲۳۵]. مطابق نظریه سنتی، رأی داوری به مثابه پدیده‏ای حقوقی در نظام‏ حقوق ملی کشور مبدأ متولد می‏ شود و جوهر وجودی و نیز آثار وجودی خود را از آن‏ نظام می‏ گیرد؛ ‌بنابرین‏ در صورت ابطال یا تعلیق رأی در کشور مبدأ، نمی‏توان در چارچوب نظام‏ حقوقی دیگر (کشور محل درخواست اجرا) مدعی وجود یا آثار وجودی گردید چون در فرض‏ ابطال یا تعلیق در کشور مبدأ، از آن سلب یا معلق و متوقف شده است.

 

حقوقدان هلندی در حمایت از اثر فراسرزمینی ابطال و عدم امکان اجرای‏ رأی داوری ابطال شده در کشور مبدأ به وسیله دیگر کشورها از همین استدلال استفاده کرده‏ است:

 

«…وقتی که رأی داوری در کشور مبدأ ابطال می‏ شود موجودیت خود را در آن کشور از دست می‏ دهد. این واقعیت که رأی ابطال شده، به‏طور ضمنی مشعر بر آن است که رأی قانونا ریشه در حقوق داوری کشور مبدأ دارد. حال چگونه ممکن است دادگاه‏های کشور دیگر رأی‏ مذبور را همچنان معتبر تلقی کنند؟ شاید برخی نظرهای فلسفی حقوقی پاسخی ‌به این پرسش‏ بدهند ولی برای حقوقدانانی که عملا به کارهای حقوقی اشتغال دارند، چنین پدیده‏ای غیر قابل‏ توضیح است. به نظر می‏رسد که تنها یک عهدنامه بین‌المللی می‏تواند به رأی داوری علی رغم‏ ابطال آن در کشور مبدأ جایگاه قانونی خاص بدهد»[۲۳۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:49:00 ب.ظ ]




این نیاز به جمع‌ آوری اطلاعات و داده در خصوص سطحی از ا همیت که دانشجویان به هر فاکتورمی دهند دارد و سپس به دست آوردن ادراکات مشتری از عملکرد واقعی برای هر آیتم چون سروکو ال و سروپرف اهمیت نسبی که دانشجویان به ۵بعد می‌دهند را به حساب نمی آورند امتیازات وزنی اهمیت می‌تواند برای این مقیاس ها محاسبه شوند.

 

‌به این دلیل، برخی مطالعات ‌در مورد سهولت حاوی اطلاعات ‌در مورد اهمیت نسبی ۵ بعد برای مشتری بحث می‌کند، که یک نمره وزنی مرکب از کیفیت خدمات ادراک شده برای هر بعد و برای کیفیت خدمات کلی با توجه به مدل شکاف به دست می‌دهد(پاراسومان و همکاران،۱۹۹۱).

 

CEQ(پرسش نامه تجربه تحصیلی) نیز یک ابزار بسیار مشهوردر زمینه آموزش عالی است که ادراکات دانشجویان را در رابطه با عملکرد یادگیری و تدریس ارزیابی می‌کند(رامسن، ۱۹۹۱ ؛ ویلسون و همکاران، ۱۹۹۷ ؛و گینس و همکاران، ۲۰۰۷ ؛ به نقل ازبروچادو و همکاران،۲۰۰۷).

 

۲-۱۷پیامدهای کیفیت خدمات

 

مدیران سازمان‌ها بایستی بدانند که کیفیت خدمات یک استراتژی سود برای سازمانشان می‌باشد. آنهابایستی ‌به این باور برسند که سرمایه گذاری در کیفیت خدمات منجر به سود آوری سازمان می گرددلیکن بایستی در نظر داشت که ارتباط بین کیفیت خدمات و سود یک رابطه ساده نیست.

 

زیتامل و بیتنر(۱۹۹۶) پژوهشگران برای پاسخ دادن به اثر کیفیت خدمات بر سود(برای مثال به دست

 

آوردن سهم بیشتر بازار) و اثرات تدافعی تمایز قائل شدند . ارتباط بین کیفیت و خدمات و سود که مشتمل بر هر دو اثر است نشان داده شده است. بهبود کیفیت خدمات منجر به جذب مشتریان جدیدشده و همچنین سازمان را قادر می‌سازد تا مشتریان کنونی اش را حفظ نماید. نتایج تحقیقات نشان دهنده ارتباط مثبت میان کیفیت ادراک شده و عملکردهای مالی سازمان است درحقیقت سازمان‌های با کیفیت ادراک شده بالا ، نوعاً از سهم بیشتر بازار ، بازگشت سرمایه بالاتر ‌و گردش دارایی های بیشتر نسبت به موسساتی که ‌از کیفیت ادراک شده پائین تر برخوردار هستند ، می‌باشند. و ‌بنابرین‏ می توان نتیجه گرفت که در بلند مدت مهم ترین عامل اثر گذار بر عملکرد تجاری ،کیفیت کالا و خدماتی است که سازمان نسبت به رقبای خود عرضه می‌کند.

 

چنگ وچین(۱۹۹۸) یکی ‌از اثرات مستقیم ارائه خدمات با کیفیت بهبود توانایی سازمان جهت ارضای نیازهای مشتریان به صورت اثر بخش می‌باشد. چرا که سازمان دریافته است که مشتریان خواهان چه خدماتی هستند و همچنین ارائه خدمات بهتر به مشتریان باعث تکرار خرید و گسترش تبلیغات دهان به دهان مثبت مشتریان بالغوه می‌گردد(سید جوادین و کیماسی،۱۳۸۴).

 

۲-۱۸نقش مشتری (دانشجو در ارائه خدمات)

 

در جهان پر رقابت امروزی، تمامی هم و غم دانشگاه ها ، حول محور جذب و نگهداری یکایک مشتریان دور می زند . بدین منظور دانشگاه ها با تمامی ترفندها ی ممکن ، تلاش دارند که در در جه اول، با ترویج خدمات خود، هر چه بیشتر دانشجویان بالقوه را به دانشجویان بالفعل تبدیل نموده و در درجه بعد مشتریان جذب شده را اولاً به مشتریان دائمی تبدیل نموده و ثانیاًً از آنان به ‌عنوان وسیله مطمئن برای ترویج خدمت خود استفاده کنند. بدین منظور چاره ای ندارند جز ارائه محصول ‌یا خدمت در حد انتظار مشتری و یا حتی بیش از در خواست وی(ووس،۲۰۰۷).

 

ویژگی مشخص از خدمات این است که مشتریان اغلب بخشی از فرایند های تولید ارائه خدمات هستند. در بسیاری از خدمات مشتری ‌به این نیاز دارد که قبل ازارائه خدمت اطلاعاتی ‌در مورد نحوه و چگونگی ارائه خدمت به او داده شود(کیلی و همکاران[۷۰]،۱۹۹۰).

 

نظرات مشتری به صورت دروندادهایی از طریق کارمندان ارائه کننده خدمات به درون سیستم تولیدخدمت وارد می شود(یعنی نظرمشتری را در ارائه خدمات دخالت می‌دهند)، در نتیجه مشتری

 

مستقیماً برروی کیفیت خدمت ارائه شده وهمچنین رضایت یاعدم رضایت خویش تاثیر می‌گذارد(میلز و همکاران،۱۹۸۳).

 

اگردروندادهایی که توسط مصرف کننده ارائه می‌شوند، ناکافی و یا نامناسب باشند، می‌تواند به بروزمشکلاتی در ارائه خدمت وحتی شکست آن منجر شود . در دنیای آموزش عالی مثال‌های گویایی در این مورد وجود دارند که عبارتند از : ناتوانی دانشجویان درانجام دادن تدوین پیشرفته لازم برای دروس ویژه و پرسیدن سوالات مناسب در دروس ویژه؛ حذف کمک کردن در کار برای ارزیابی؛صحبت کردن زیادی در طول تدریس و سخنرانی، و از این قبیل . ‌بنابرین‏، قابلیت تولید خدمت وکیفیت، تنها به عملکرد شخصی تولید کننده خدمت وابسته نیست. بلکه به عملکرد مشتری نیز بستگی دارد، که دوباره می‌تواند مسئله مدیریتی در کیفیت ایجاد کند . به علاوه، بسیاری از برخورد های خدمتی به تعامل شخصی نزدیک بین تولید کننده خدمت و یک مشتری نیاز دارد.

 

اینکه چنین برخوردی که توسط مشتری(مصرف کننده) ادراک شده رضایت بخش باشد یا نه، ممکن است بستگی به فاکتورهای متعددی داشته باشد(به نقل از هیل،۱۹۹۵).

 

۲-۱۸-۱نحوه شکل گیری انتظارات

 

زیتامل و همکاران(۱۹۹۰) برای کسانی که می خواهند کیفیت خدمات را مدیریت کنند، بسیار مهم است که درک کافی از انتظارات مشتری داشته باشند، چگونه چنین انتظاراتی شکل می گیرند،رضایت آن ها در ارتباط با کیفیت خدمات و آگاهی از آنچه مشتری خواهان آن است اولین و احتمالاًمهمترین مرحله در ارائه کیفیت خدمات است(هیل،۱۹۹۵).

 

هنگامی که مشتریان کیفیت خدمات را ارزیابی می‌کنند ، آن را بر اساس معیارهایی که قبل از تجربه خدمات درذهن دارند ، مورد قضاوت قرار می‌دهند . این معیارهای ذهنی برای قضاوت ‌در مورد کیفیت، پایه ای برای شناخت انتظارات مشتری است . انتظارات اشخاص ‌در مورد خدمات بیشتر از تجربیات قبلی خودشان تاثیر می‌گیرد . اگر مشتریان تجربه شخصی لازم نداشته باشند ، ممکن است تجربیات پیش از خرید خود را بر پایه عواملی نظیر تبلیغات تجارتی یا تبلیغات دهان به دهان قراردهند.

 

با گذشت زمان معیارهای معینی برای انتظارات مشتریان از مؤسسات خدماتی خاص شکل می‌گیرد این معیارها از طریق تجربه مشتری و عوامل تحت کنترل شرکت نظیر تبلیغات تجاری ، قیمت گذاری، ظاهر تسهیلات و کارکنان خدماتی تقویت می شود . برای مثال مشتریان (دانشجویان)انتظارندارند که امکانات در یک دانشگاه درجه سه بالا باشد اما مطمئناً در یک دانشگاه درجه یک که درسطح بین‌المللی مطرح است چنین انتظاری دارند حتی ممکن است انتظارات بین ‌گروه‌های آماری مختلف(به عنوان مثال بین زنان ومردان) مشتریان پیر و جوان، یا کارکنان غیر ماهر و متخصص،متفاوت باشد. به علاوه انتظارات حتی از کشوری به کشور دیگر فرق می‌کند(کیماسی،۱۳۸۳).

 

۲-۱۸-۲عدم تأیید، رضایت یا عدم رضایت مصرف کننده وکیفیت خدمات ادراکی(مشاهده شده)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ب.ظ ]




از آنجایی که مرکز قرنطینه در اکثر موارد اولین مکانی است که کودک را می پذیرد و ضمن این که اهمیت محیط پیرامون فرد و همچنین ارائه امکانات موجود و تأثیر آن در رشد و شخصیت کودک در سطرهای بالا بیان شده است، برای ارائه یک زندگی سالم و مطلوب، بررسی عوامل مؤثر در کیفیت زندگی و ارتباط آن با انتظارات مخاطبین اصلی خدمات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این طور به نظر می‌رسد که کیفیت موجود در انتظارات دختران اثر داشته و از آن جایی که مرکز قرنطینه به نوعی فرد را برای ورود به مرحله جدیدی از زندگی آماده می‌کند و در حقیقت کودکی که تحت هر شرایط و علتی به مرکز آورده شده در دوره بحرانی زندگی خود به سر می‌برد، چگونگی ارائه خدمات در انتظارات آن ها از مرکز و حتی پس از ترخیص از مرکز اثرگذار است.

اکنون این سوال مطرح می شود که آیا بهبود کیفیت زندگی جامعه مورد بررسی با سطوح مختلف انتظارات آنان مرتبط است یا نه؟

 

۳-۱ ضرورت و اهمیت پژوهش

 

امروزه با خانواده هایی مواجه هستیم که در سرپرستی فرزندان خود با مشکلات عدیده تربیتی، روانی، اجتماعی و … رو به رو هستند با این حال حضور والدین و فرزندان در کنار هم معضل خاصی ایجاد نمی کند در حالی که بسیاری از کودکان با از دست دادن والدین یا یکی از آن ها، همواره با محرومیت های طبیعی و فقدان کانونی گرم رو به رو هستند. در نتیجه پذیرش کودک در مراقبت شبانه روزی با هدف حمایت از وی ضرورت می‌یابد، تا در مقابل همه نداشته ها و کمبودهایش دست کم مرهم و تسکینی یافته و احساس آرامش کند، اما حضور کودک در مراقبت شبانه روزی نیز به دور از آسیب، به ویژه آسیب های عاطفی و روانی نمی باشد. لذا شناخت شرایط بحرانی به وجود آمده و پاسخ مناسب و به جا نسبت به آن ها با ایجاد محیطی امن و پویا در جهت رشد کودکان در مراکز شبانه‌روزی که در حقیقت جانشین خانواده های از هم پاشیده کودکان هستند، اهمیت بخصوصی دارد.

فرزندان بی سرپرست هم مانند دیگر فرزندان نیازها و انتظارات مشابه دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. اگر نیازها و انتظارات این فرزندان برطرف نگردد، در آینده تأثیر نامطلوبی به روی شخصیت آن ها خواهد گذاشت و نارضایتی آن ها را از زندگی به دنبال خواهد داشت. (جغتایی، ۱۳۷۹)

 

در اهمیت موضوع بی سرپرستی و توجه به فرزندان بی سرپرست همان بس که در قرآن کریم توجه خاصی بدان شده است. از دیدگاه اسلام ساختن دارالایتام و غذا دادن و لباس پوشانیدن به یتیم از عبادات بزرگ اسلامی بوده و نوازش یتیم، مهربانی و عطوفت نسبت به وی و تربیت او خود عبادت جداگانه ای است و در پیشگاه خداوند پاداش مخصوص دارد. روایات اسلامی به حضور اطفال یتیم و بی سرپرست در محیط خانواده تأکید دارند. از نظر علمی هم امروزه این امر به اثبات رسیده است و دولت نیز با الهام از تعالیم دین اسلام می کوشد تا از طریق راه های مختلفی چون فرزندخواندگی و یا واگذاری کودک تحت قیومیت موقت فرد از حضور طولانی مدت کودک در مراکز نگهداری شبانه روزی جلوگیری نماید.

 

با توجه به اهمیت موضوع ضرورت دارد تا تحقیقات متعددی در ابعاد مختلف زندگی این فرزندان انجام گیرد. این تحقیقات و نتایج آن ها باعث می شود تا گرچه به تدریج اما شرایط زیستی و روانی این فرزندان بهبود یابد، این کودکان سنین اصلی رشد عاطفی و روانی و اجتماعی خود را در محیط شبانه روزی سپری می‌کنند و در جوانی برای شروع زندگی مستقل از مجتمع مربوطه ترخیص می‌شوند. آن ها عضو جامعه محسوب شده و زمانی عهده دار پرورش کودکان خود خواهند بود. ‌بنابرین‏ هر گونه تلاشی در جهت اصلاح ساختار محیط زندگی آن ها به نوعی در بهبود وضعیت نسل‌های آینده فرزندان شبانه روزی نیز مؤثر است.

 

از آنجائی که زمان رسمی نگهداری کودکان در قرنطینه ۲۱ روز است لیکن عملاً کودکان اقامت های چندین ماهه دارند. توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی آن ها و بهبود وضعیت موجود در مراکز قرنطینه با توجه به محدودیت های خاصی که دارد ضرورت پیدا ‌کرده‌است

 

در این پژوهش سعی می شود تا با بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی دختران ساکن در مراکز قرنطینه و ارتباط آن ها با انتظارات مصرف کنندگان اصلی خدمات در جهت بهبود وضعیت آن ها قدمی برداشته شود. ‌بنابرین‏ :

 

    1. نتایج حاصل از این تحقیق دارای اهمیت خواهد بود.

 

    1. انجام این پژوهش به طور مستقیم کمک بزرگی به مسئولان مربوطه می‌باشد.

 

  1. این پژوهش می‌تواند در راستای پیش‌بینی و برنامه ریزی دقیق در حمایت از فرزندان شبانه روزی و ارتقای سطح خدمات ارائه شده و تقویت برنامه های مرتبط مفید واقع شود.

۴-۱- اهداف پژوهش

 

پژوهش دارای یک هدف اصلی و ۵ هدف فرعی است.

 

هدف اصلی پژوهش :

 

هدف اصلی پژوهش شناخت عوامل مؤثر در کیفیت زندگی دختران ساکن در مراکز قرنطینه و ارتباط آن ها با انتظارات آنان در مرکز و پس از ترخیص از مرکز می‌باشد. در تمامی مراحل پژوهش هدف اساسی این است که رابطه بین دریافت کننده و ارائه دهنده خدمت از حالت خطی محدود مبتنی به اجبار خارج شده و وضعیتی نامحدود و همراه با مشارکت و اختیار بیابد.

 

با توجه ‌به این که پژوهشگر در این مرکز مشغول به کار می‌باشد و ضمن تجربه کاری ‌به این نتیجه رسیده است که بهزیستی مادی و فیزیکی در این مرکز به طور متوسط رعایت می شود هدف خود را بررسی در زمینه بهزیستی روانی و شناختی این دختران قرار می‌دهد.

 

هدف های فرعی :

 

    • با ارائه نتایج حاصل از پژوهش به مسئولان ذیربط شاید گامی هر چند کوچک در جهت رفع مشکلات و موانع موجود به منظور بهبود کیفیت زندگی دختران ساکن در مرکز و همسان شدن کیفیت موجود با انتظارات آن ها برداشته شود.

 

    • شناخت حلقه ارتباطی بین کیفیت زندگی و انتظارات دختران ساکن در مرکز قرنطینه.

 

    • ایجاد زمینه ای مناسب جهت انجام پژوهش‌های بعدی.

 

  • نزدیک کردن کیفیت موجود به انتظارات دختران ساکن در مرکز

۵- ۱ فایده های پژوهش

 

پژوهش فایده نظری، علمی و عملی دارد.

 

فایده نظری :

 

با توجه به اهمیت نظری مسائل این پژوهش می‌تواند به عنوان یک نمونه تحقیق تجربی مورد استفاده افرادی که به هر نوعی موضوعی مشابه با این پژوهش دارند قرار بگیرد.

 

فایده علمی :

 

پدیده بی سرپرستی یکی از مسائل بسیار مهم جامعه امروز می‌باشد. از این رو شناخت جنبه‌هایی از این پدیده که به موضوع پژوهش مربوط است موجب افزایش دانش و آگاهی کاربردی در این مورد شده و زمینه را برای رفع موانع و مشکلاتی که در ارتباط با مسئله بی سرپرستی وجود دارد، فراهم می‌کند. همچنین با انجام پژوهش در زمینه مسائل اجتماعی روز از جمله بی سرپرستی می توان اقدام به حساس سازی افراد برای بهبود روند حاصل از آن داشت.

 

فایده عملی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




ج)تنظیم هیجان رو به بالا در مقابل رو به پایین :



تنظیم هیجان رو به بالا تلاش فرد برای تغییر هیجان خودش یا دیگری از حالت منفی به حالت خنثی و یا مثبت است. اکثر تحقیقات در این زمینه روی تنظیم هیجان رو به بالا متمرکز
شده اند تا تنظیم هیجان رو به پایین. این به دلیل این است که به طور گسترده پذیرفته شده که اشخاص، گرایش کلی دارند که هیجانات مثبت را جست و جو کرده و از هیجانات منفی جلوگیری کنند. با این وجود این دیدگاه نیز توسط بسیاری از افراد پذیرفته شده که هیجان های منفی می‌توانند به انسان خدمت کنند و در خیلی از شرایط هست که افراد در جهت دوری از شادی و حرکت به سمت هیجانات کمتر خوشایند بر انگیخته می‌شوند. در واقع در بسیاری از موقعیت های زندگی افراد یک هیجان خنثی و یا حتی منفی را مفید می دانند. برای مثال جورج[۸۷](۲۰۰۰) دریافت که هیجانات منفی برای عملکرد خلاق مفید است. یا در هنگام امتحان اندکی اضطراب برای عملکرد بهتر مورد نیاز است. با این وجود، هیجان های منفی یا مثبت نیاز به تنظیم دارند و اینکه افراد نیاز دارند توانایی تنظیم انعطاف پذیر حالات هیجانیشان را در موقعیت های خاص بیاموزند ( لیو، ۲۰۰۶).


۲-۲-۱-۶- فرایند های مؤثر در تنظیم هیجانات

گراس بر اساس مدل کیفیت تولید هیجان، مدل فرایند تنظیم هیجان را ارائه کرد. مدل اولیه شامل پنج مرحله( شروع، موقعیت، توجه، ارزیابی و پاسخ) است. به اعتقاد گراس هر مرحله از فرایند تولید هیجان، یک هدف تنظیمی بالقوه دارد و مهارت های تنظیم کننده ی هیجان می‌توانند در نقاط مختلف این فرایند اعمال شوند (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷). گراس بر اساس مدل اولیه، مدل فرایند تنظیم هیجان (شکل ۲-۱) را طراحی کرد و پنج نقطه از مراحل تولید هیجان را مشخص کرد که هر نقطه، محل اعمال یک خانواده از فرایند های تنظیم هیجان است.



شکل(۲-۱) پنج خانواده از فرایندهای تنظیم هیجان مطابق با مدل کیفیت تولید هیجان (اقتباس از گراس وتامپسون،۲۰۰۷).

گراس، پنج مجموعه از فرایند ها یا پنج نقطه ی مؤثر در ایجاد هیجان که در تنظیم هیجان دخیلند را شرح داده است:

۱-انتخاب موقعیت[۸۸]

اولین مرحله از فرایند تنظیم هیجان گراس، انتخاب موقعیت است. این مرحله را می توان به عنوان هوشمندانه ترین و با کفایت ترین راهبرد تنظیم هیجان نامید، زیرا قبل از هر رویارویی با هر گونه نشانه هیجانی انجام می شود (وروچی[۸۹]، ۲۰۱۰). این نوع تنظیم هیجان شامل اتخاذ اعمالی است که موجب می‌شوند با موقعیتی که انتظار داریم باعث برانگیختگی هیجان های مطلوب (یا نامطلوب) شود، کمتر یا بیشتر مواجه شویم. لازمه انتخاب موقعیت فهم ویژگی های مربوط به موقعیت و پاسخ های هیجانی مورد انتظار نسبت ‌به این ویژگی ها است، یعنی فرد توانایی تفسیر بافتی را که با آن رو به رو می شود را داشته باشد . البته نیل به چنین درکی اصلاً آسان نیست چرا که فرد وقتی برای درک تجارب هیجانی اش به وقایع یک سال گذشته می اندیشد شکاف بین آن تجربه و خاطره حاصل از آن موجب می شود که درک آن موقعیت درست صورت نگیرد. به ویژه وقتی که زمان زیادی از آن اتفاق گذشته باشد، برخی از وقایع، بزرگتر از حد به نظر می رسندکه به آن سوء گیری نگاه به گذشته و آینده گفته می شود (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷).

مانع دیگر برای انتخاب موقعیت به شیوه ی مؤثر، محاسبه سود و زیان منافع کوتاه مدت تنظیم هیجان در مقابل منافع طولانی مدت آن است . مثلاً یک فرد خجالتی که از موقعیت های اجتماعی اجتناب می‌کند در کوتاه مدت احساس بهتری دارد و ممکن است این دوری کردن در دراز مدت منجر به انزوای اجتماعی او شود. به دلیل پیچیدگی محاسبه سود و زیان در اکثر مواقع ، لازمه انتخاب موقعیت، دسترسی به نظر گاه دیگران (والدین، درمانگران یا …) می‌باشد (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷).

بقیه ی فرآیندها در موقعیت مفروض و بعد از این که فرد با موقعیت و نشانه های هیجانی رو به رو می شود قابل توصیف است.

۲-تغییر (اصلاح)موقعیت[۹۰]

دومین مرحله از فرایند تنظیم هیجان گراس، تغییر موقعیت است. این مرحله اینگونه تعریف می شود: «توانایی استفاده از تفکر و توانایی حل مسئله برای تغییر تأثیر هیجانی یک موقعیت» (مک لم،۱۳۹۰). در این زمینه گراس و تا مپسون (۲۰۰۷) می نویسند: موقعیت هایی که به طور بالقوه برانگیزاننده هیجان هستند ضرورتاً منتهی به پاسخ های هیجانی نمی شوند و فرد می‌تواند موقعیت را تغییر دهد. تلاش های مربوط به تغییر یا اصلاح موقعیت یکی از قوی ترین اشکال تنظیم هیجان به شمار می‌روند. مثلاً در هنگام یک گفتگوی سیاسی، تغییر موقعیت می‌تواند مخفی کردن برخی حقایق یا می‌تواند ترتیب دادن یک مهمانی چای باشد (اعظمی، ۱۳۹۲).

موقعیت های بر انگیزاننده هیجان می‌توانند درونی یا بیرونی باشند. تغییر موقعیت به انجام اصلاحات در موقعیت های خارجی مربوط می شود. نکته دیگر، ابراز هیجانی و نقش آن در تغییر موقعیت است. ابراز هیجانی پیامد های اجتماعی مهمی در بر دارد و می‌تواند به طور چشمگیری تعاملات بعدی را تغییر دهد (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷).

۳-گسترش توجه[۹۱]

بعد از دو مرحله انتخاب و تغییر موقعیت، سومین مرحله تنظیم هیجان گراس، گسترش توجه نام دارد. انتخاب و تغییر موقعیت، موقعیت بر انگیزاننده هیجان را تغییر می‌دهد. به علاوه این امکان هم وجود دارد که بدون تغییر دادن واقعی محیط، هیجان های فرد تنظیم شوند. موقعیت ها ابعاد بسیاری دارند و گسترش توجه ‌به این اشاره دارد که فرد به منظور تأثیر گذاشتن روی هیجان هایش چطور توجه خود را در درون موقعیت مورد نظر تغییر می‌دهد (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷). در واقع گسترش توجه، تغییر تمرکز از موقعیتی می‌باشد که فعال کننده ی هیجان خاصی است (مک لم، ۱۳۹۰).

گسترش توجه یکی از شکل های اولیه ی فرایند تنظیم هیجان است که در فرایند رشد فرد، خودش را نشان می‌دهد (پودیستر[۹۲]، ۲۰۱۱) و از سنین طفولیت تا بزرگسالی مورد استفاده قرار
می‌گیرد، به ویژه زمانی که امکان تغییر یا اصلاح موقعیت وجود ندارد. گسترش توجه را می توان به عنوان نوع درونی انتخاب موقعیت به حساب آورد. دو راهبرد توجهی اصلی در گسترش توجه «حواس پرتی» و «تمرکز» هستند(گراس و تامپسون، ۲۰۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:44:00 ب.ظ ]




۲-۲- استرس شغلی

 

۲-۲-۱- مقدمه

 

در دهه اخیر مو ضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی از مبا حث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده اسـت و فشار عصبی در سازمان همچون آفتی فعالیت ها را تحلیل داده و از بین می‌برد . توجه به محـیط هـای شـغلی وشـرایط کـار کارکنان امری است که موجب بالا بردن کیفیت کار ، حفظ سلامت وبهداشت کارکنان وجهت بهره جویی بیـشتر وبهتـر از طـول مدت سنوات کاری مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تاثیر استرس شغلی بر زندگی و کارکارکنان، دست اندرکاران این گونه سیـستم ها باید عوامل مرتبط با رضایت مندی را یافته وجهت پیشرفت وارتقای سطح کارایی کارکنان مورد توجه قرار دهند.

 

در واقع تمام مشاغل استرس زا هستند اما برخی بیشتر توانایی مدارا کردن با استرس ،مهارت مهمی است که تمام پرستاران به آن نیاز دارند . درهرشغلی استرس خفیف وگاه شدید وجود دارد که به ماکمک می‌کند تابا چالش های پیش آمده مصمم تر روبه رو شویم . تجربه استرس ناشی از کار هم طبیعی وهم حاکی از تندرستی است . طی بیست سال گذشته مطالب زیادی درباره ی میزان استرسی که افراد در مشاغل گوناگون تجربه می‌کنند نوشته شده است طی بررسی های بسیار در میان انواع حرفه ها پرستاری همواره یکی از مشاغل «پر استرس» شناخته شده است (دانم ووارما،۱۹۹۸: تراورز وکوپر،۱۹۹۶) استرس خستگی زیادی در پرستاران تولید می‌کند و وقتی افراد خسته می‌شوند یا دچار افسردگی می‌گردند ویا دیر یازود سر خورده می‌شوند تأکید بر این موضوع مهم است که یک پرستار می‌تواند به گونه ای مثبت کارهای زیادی در زمینه فشار هایی که در حرفه پرستاری با آن رو به رو می‌شوند، انجام دهد و این احساس استرس رابه حد اقل برساند اگر چه این احساس ناتوانی ،برای بعضی از پرستاران کاملا عادی است . ‌بنابرین‏ در وهله اول لازم است درکارتان نوعی رویکردیا نگرش ذهنی ایجاد کنید تاقبل از هر چیز استرس را به حد اقل برسانید. سپس اگر به هر دلیلی استرس برا ی دوره طولانی پایدار ماند راه برد هایی اتخاذ کنید تا موقعیت موجود را به گونه ای مؤثر تغییر دهید (کریس کی ریاکو، ۲۰۰۸).

 

استرس به مجموعه واکنش‌های عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیش‌بینی نشده داخلی و خارجی اطلاق می‌گردد.

 

فشار روانی تجربه ای است همگانی و عمومی که هرکس به کرات آن را در زندگی خود احساس ‌کرده‌است، برخلاف تصور، فشار روانی همیشه شامل حوادث ناخوشاینــد نیست بلکه می‌تواند محصول موفقیت‌های خوشایند و مطلوب نیز باشد که سازگاری مجددی را در فرد مطالبه می‌کند. به عبارت دیگر شاید نکته اصلی در موقعیتهای تنش زا نیاز به انطباق و سازگاری مجددی است که برای فرد ضرورت پیدا می‌کند.

 

فشار روانی نتیجه یک تعامل بین منابع مختلف فشار و فرد است. تمامی افراد یک موقعیت واحد را استرس زا تصور نمی کنند و اختلافات فردی آنان ازنظر شخصیتی و تجارب زندگی، پاسخ آنان را به فشار روانی تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.

 

به کارگیری فرد درکاری که با توانایی ها و اطلاعات او همخوانی ندارد و یا تغییر در فعالیت کاری او می‌تواند باعث ایجاد استرس در فرد شود. بطورکلی استرس شغلی نوعی استرس است که با محیط کاری یا عوامل مرتبط با محیط کاری فرد ارتباط دارد. تغییر در فعالیت های کاری همچون فن آوری جدید یا تغییر اهداف ، ممکن است باعث ایجاد استرس شود استرس سازمانی را می توان با مقیاس کارگریزی و کیفیت کار اندازه گیری کرد.

 

۲-۲-۲- تاریخچه استرس

 

استرس از علوم طبیعی عاریه گرفته شده است و طی قرون ۱۸و۱۹ استرس به مفهوم فشار و یا زوری که بر روی یک هدف مادی گرفته می شد یا شخص با کوشش ونیروی زیاد برای بقای وضعیت عمومی مقاومت می کرد ، کاربرد عمومی داشت.

 

معنی اصلی کلمه دست کم به قرن ۱۵ بر می‌گردد و در اواسط قرن ۱۹ به معنای فشار گسترش یافت وتنش بر روی اعضای بدن یا نیروی ذهن را در بر گرفت.(بلورچی، ۱۳۸۳) تحول اساسی در مفهوم استرس ونقش تعیین کننده آن در بیماری ها مدیون پژوهش های اصل مونترال کانادا به نام هانس سلیه است . با پژوهش ها ومطالعات گسترده وی مفهوم استرس در سال ۱۹۵۰ با ارائه مفهوم دیگری به نام سندروم عمومی سازگاری کامل تر شد.

 

از سال ۱۹۵۰ وولف پژوهش های مفهومی پیرامون استرس ناشی از حوادث طبیعی انجام داد و به نقش تحولات فرهنگی ، اجتماعی توجه نمود . ( قریب ، ۱۳۸۱)

 

لازاروس[۴۱] دریافت که استرس بستگی به آن دارد که فرد به یک حادثه زیان بار وتهدید آمیز ومبارزه جویانه چگونه واکنش نشان می‌دهد ومعتقد است که خود نظم دهی شناختی ،رفتاری،عاطفی بر نحوه برخورد فرد یا منبع استرس نقش تعیین کننده دارد.(لازاروس، ۱۹۸۴)

 

در سال های اخیر،استرس یکی از موضوعات مطرح در پژوهش های علمی مرتبط با رفتار انسان بوده است. در مدت ۱۵ سال گذشته به گستردگی از اصطلاح استرس استفاده شده است.

 

۲-۲-۳- تعریف استرس

 

اصطلاح استرس یا تنیدگی از کلمه لاتینStringere مشتق شده که به معنای ‌در آغوش گرفتن، فشردن و باز شدن است ، رفتارهایی که می‌توانند با احساسات متضاد همراه باشند .

 

برای مثال می توان کسی را در آغوش گرفت اما در عین حال ، وی را دچار اختناق کرد . فشرده شدن یا زیر فشار قرار گرفتن به اختناق منتهی می شود و احساس درماندگی و اضطرابی را به وجود می آورد که قلب و روح را در بر می‌گیرد . بدین ترتیب ، درماندگی یا استیصال نیز اصطلاح دیگری است که از Stringere مشتق شده است وبیان گر احساس رها شدگی ، انزوا ،ناتوانی وجزء آن است که در یک موقعیت حاد (نیاز ، خطر، رنج) در فرد ایجاد می شود(دادستان ،۱۳۸۴).

 

تعریف زیر بر پایه ی تحلیل دقیقی از ماهیت استرس معلم به وسیله ی کی ریاکو وساتکلیف ۱۹۷۸ ارائه وبه طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است :استرس معلم را میتوان به عنوان هیجان های منفی نا خوشایند مانند خشم، ناامیدی، نگرانی،افسردگی و عصبیت در نتیجه ی بعضی از جنبه‌های کاری او تعریف کرد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




روایت چهارم: حضرت علی ‌در مورد دو مردی که زیر یک لحاف یافت می‌شدند حد زنا را اجرا می نمود به جز یک ضربه و همچنین ‌در مورد دو زن واگر در شب مرد و زنی را باهم می‌دید بر آنان حدجاری نمی‌کرد[۴۹].

 

روایات فوق در دیگر کتب روایی همانند تهذیب شیخ طوسی (جلد ۷) و فروع کافی (جلد ۱۰) نیز ذکر شده است.آنچه مهم است اینکه مفاد روایات وارده دلالت بر نهی از ایجاد عمل منافی عفت غیر از زنا دارد و یکی از مصادیق بارز آن را که همانا زیر یک لحاف خوابیدن می‌باشد مورد توجه قرار داده و حکم آن را بیان داشته است

 

بند سوم: اجماع

 

اجماع در صورتی حجت است که مدرکی در دست نباشد در خصوص این موضوع، دلیل فقها همان روایات است ‌بنابرین‏ نمی‌توان آن را یک دلیل مستقل در نظرگرفت، اما می‌توان آن را یک موید به حساب آورد.

 

با بررسی نظرات علما و فقها این برداشت وجود دارد که از آنجا که در روایات فقط موضوع عمل منافی عفت غیر از زنا مورد توجه قرار گرفته، آن ها هم به تبعیت از مفاد روایات به ذکر همین موضوع پرداخته‌اند و تقریباً به صورت مشابه، الفاظ و کلمات یکسانی در کتب مختلف فقهی متذکر شده‌اند.

 

محقق حلی گفته است: «تقبیل یعنی بوسیدن و مضاجعه در زیر یک لحاف، یعنی خوابیدن در زیر یک جامه و معانقه، یعنی یکدیگر را بغل کردن، دو روایت است یکی از آن دو صدتازیانه است و دیگر کمتر از حداست و این روایت اشهر است[۵۰]

 

شیخ محمد حسن نجفی(صاحب جواهر) اظهار داشته است: در بوسیدن و هم بستر شدن در یک پوشش، مثلا یکدیگر را بغل گرفتن و مانند آن که استمتاع بمادون فرج نامیده می‌شود، دو دسته روایات وجود دارد: یک دسته از آن ها صد ضربه شلاق راتعیین کرده و دسته دیگر مجازات کم تر از حد را بیان ‌کرده‌است[۵۱].

 

شهید اول در همین باره گفته است: « در بوسیدن یا همبستر شدن زیر یک لحاف به مقدار کمتر از حد تعزیر می‌شود[۵۲]

 

شهید ثانی نیز بیان داشته است: در بوسیدن نامحرم و همبستر شدن یعنی، مرد همراه زنی در زیر یک پوشش یا لباس یا یک لحاف واحد بخوابد، به مقدار کمتر از حد تعزیر می‌شود. به دلیل آنکه عمل حرامی است که به حد زنا نمی‌رسد مبنای تشخیص مقدار تعزیر بسته به نظر حاکم است و ظاهراً منظور از حدی که تعزیر فوق به آن نمی‌رسد، حد زنا می‌باشد، همان گونه که در بعضی از اخبار بدان اشاره شده است آن ها ۹۹ ضربه شلاق زده می‌شوند[۵۳]

 

با بررسی کلیه نظرات علما چنین استنباط می‌گردد که مجازات اعمال منافی عفت غیر از زنا قطعا تعزیر است. اما برخی معتقد به میزان تعزیر معادل حداکثر صد تازیانه و برخی دیگر اعتقاد به ۹۹ ضربه شلاق دارند همچنین در خصوص حداقل مجازات نیز اختلاف نظر به حدی است که نمی‌توان استنتاج دقیقی به عمل آورد و هیچ یک از فقها در موضوع روابط نامشروع حکمی بیان نکرده‌اند.

 

بند چهارم: عقل

 

همان طور که می‌دانیم عقل، یکی از منابع چهارگانه فقه شیعه می‌باشد که در خصوص آن، نظرات مختلفی ارائه گردیده است. گروه اول معقتدند تمام اعمال، تعبدی هستند و هر عملی را که شارع مقدس، حرام کرده، قبیح است هرچند خود عمل ممکن است با معیارهای عقلی، قبیح نباشد و بالعکس هرعملی را که شارع مقدس بدان حکم کند، حسن است هرچند از نظر عقلی، آن عمل ممکن است حسن باشد یا نباشد.

 

گروه دوم معتقدند که تمامی اوامر و نواهی شارع، دارای حسن و قبح ذاتی می‌باشد و ممکن نیست که شارع، دستوری بدهد و بدون مصلحت باشد اما عقل قادر به درک تمام جزئیات مصالح احکام نیست.

 

گروه سوم نیز اعتقاد دارند که عقل می‌تواند فی الجمله مصالح و مفاسد را تشخیص دهد ولی بین حکم عقل و حکم شرع، ممکن است ملازمه نباشد. باید توجه داشت که اولا احکام شرعی، تابع مصالح و مفاسد می‌باشد و اگر مصلحت نبوده شارع امر و اگر مفسده نبود، شارع نهی نمی‌فرمود. ثانیاً عقل فی الجمله قابلیت درک این مصالح و مفاسد را دارد هرچند مصلحت برخی از احکام، به دلیل کامل نبودن اطلاعات علمی بشر ممکن است برعقل پوشیده باشد ثالثاً بین حکم شرع و عقل ملازمه وجود دارد: «کلما حکم به العقل، حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع، حکم به العقل[۵۴]»

 

سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا عقل، مفسده انگیز بودن «رابطه نامشروع» و «اعمال منافی عفت» را تأیید می‌کند یا خیر؟ پر واضح است که عقل هم مفاسد متعدد موجود در روابط نامشروع میان مرد و زن یا اعمال منافی عفت میان ایشان راتایید می‌کند و اینگونه اعمال را مذموم و ناپسند به حساب می‌آورد. کدام عقل سلیمی است که از هم پاشیدن کیان خانواده، به وجود آوردن انواع امراض مقاربتی، به وجود آمدن شبهه در نسب افراد و… را نادیده انگارد و آن ها را دارای قبح ذاتی نداند.

 

با توجه به مراتب فوق به نظر می‌رسد روابط نامشروع همانند عمل منافی عفت غیر از زنا از دیدگاه فقهی حرام و مجازات آن تعزیر می‌باشد که میزان آن به نظر حاکم شرع بستگی دارد.

 

گفتار دوم: مستندات قانونی جرایم منافی عفت

 

مستندات قانونی جرایم منافی عفت قانون اساسی و قوانین مجازات می‌باشد که مواد مربوط ‌به این جرایم را به اختصار در این گفتار ذکر می‌کنیم.

 

بند اول: قانون اساسی

 

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران ‌بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می‌باشد. هرچند در این قانون به طور مستقیم به منافیات عفت پرداخته نشده اما اصولی وجود دارد که به طور ضمنی بیانگر اخلاقیات و احترام و توجه به ارزش‌های اخلاقی می‌باشد.

‌بر اساس بند ۶ اصل دوم قانون اساسی: «جمهوری اسلامی، نظامی است برپایه ایمان به کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا»

 

خداوند متعال از میان همه موجودات انسان را به عنوان «خلیفه الله» برگزیده و عطیه‌ای گرانبها به نام کرامت انسانی به او عنایت فرموده است. ‌بنابرین‏ کرامت والای انسانی اقتضا دارد که انسان از منافیات عفت و اخلاق دوری نموده، کرامت نفس خود را پاس داشته و بران خدشه وارد نسازد.

 

طبق بند ۱ اصل سوم: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار ببرد ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی ‌بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی» و به موجب اصل چهارم:«کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی و… باید ‌بر اساس موازین اسلامی باشد.»

 

اصل دهم اینگونه اشعار می‌دارد: «از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]




اشفق احمد (۲۰۱۲) در مقاله ای به بررسی «تاثیر خصوصی سازی بر عملکرد بخش بانکی در پاکستان» می پردازد. بدین منظور وی از تجزیه و تحلیل نسبت ها استفاده می‌کند. نسبت های مورد استفاده عبارتند از: نسبت سود، نسبت کیفیت دارایی ها، نسبت ارزش بازار ، نسبت مدیریت بدهی، نسبت های نقدینگی، نسبت بدهی. این نسبتها در دو بانک HBL و UBL در بازه زمانی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می‌دهد. نسبت های نقدینگی بهبود یافتند، تعداد و ارزش سپرده ها افزایش یافت و سودآوری بانک ها نیز افزایش یافت. ارزش عدم عملکرد وام کنترل شده است.. با این حال، نرخ گسترش هنوز هم نسبت به دوره قبل از خصوصی سازی بالاتر است. در نتیجه خصوصی سازی بانک ها در پاکستان منجر به بهبود بهره وری آن ها گشته است.

 

ریتاب[۳۹]، در مطالعه ای باعنوان «توسعه‌ بخش مالی و رشد پایدار اقتصادی در بازارهای هم‌گرایی منطقه ای»، به بررسی توسعه‌ بازارهای مالی (بخش بانکی) و رشد اقتصادی بر ای هفت کشور خاورمیانه و شمال آفریقا در دوره‌ زمانی ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۲ پرداخت. او ‌به این نتیجه رسید که در شش کشور از این هفت کشور توسعه‌ بخش بانکی سبب افزایش رشد اقتصادی می‌شود. هم چنین در سه کشور از این هفت کشور، رشد اقتصادی نیز توسعه‌ بخش بانکی را آن‌ ها با بهره گرفتن از تحلیل هم‌جمعی، نشان دادند که یک رابطه تعادلی بلندمدت بین توسعه‌ بخش مالی و رشد اقتصادی در هفت کشور وجود دارد اما با توجه به نتایج حاصل از برآورد مدل تصحیح خطای برداری، دو در کوتاه مدت توسعه‌ بخش بانکی تأثیر قابل توجهی بر رشد اقتصادی در این کشورها ندارد.

 

سلیمان و آمر(۲۰۰۷)[۴۰] ، در مطالعه‌ خود با عنوان «توسعه‌ مالی و رشد اقتصادی تجربه کشور مصر»، به بررسی و تجزیه و تحلیل رابطه‌ بین توسعه‌ مالی و رشد اقتصادی در کشور مصر در دوره‌ زمانی ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۱ پرداختند. نتایج حاصل حاکی از رابطه‌ متقابل توسعه‌ مالی و رشد اقتصادی در کشور مصر است هم چنین آن‌ ها اثبات کردند که توسعه‌ مالی از طریق افزایش منابع برای سرمایه‌گذاری و افزایش کارایی سرمایه‌گذاری سبب رشد اقتصادی در این کشور می‌شود. آن‌ ها پیشنهاد کردند که اگر اصلاح ساختارهای مالی که از سال ۱۹۹۱ در این کشور شروع شده، تسریع شود، سبب تحریک سرمایه‌گذاری و پس انداز و در نتیجه رشد بلندمدت اقتصادی را موجب می‌شود.

 

بن ناصر و غازونی(۲۰۰۷)[۴۱] ، درمطالعه­ای تحت عنوان «بازار سهام، بانک‌ها و رشد اقتصادی :شواهد تجربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا»، با بهره گرفتن از یک مدل داده های تابلوئی نامتوازن به بررسی رابطه‌ بین توسعه‌ بازارهای مالی و رشد اقتصادی در یازده کشور خاورمیانه و شمال آفریقا پرداختند . نتایج حاصل از مطالعه مذکور نشان می‌دهد که ارتباط معنی داری بین توسعه‌ بخش بانکی و بازار سهام و رشد اقتصادی در این کشورها وجود ندارد .حتی بعد از کنترل کردن توسعه‌ بازار سهام، وابستگی بین توسعه‌ بخش بانکی و رشد اقتصادی در این کشورها منفی است . فقدان این ارتباط، به توسعه نیافتگی بازارها و سیستم‌های مالی در این منطقه مربوط می‌شود که رشد اقتصادی آن‌ ها را مختل ‌کرده‌است .‌بنابرین‏، به منظور بهبود رشد اقتصادی در این منطقه، عملکرد سیستم و مؤسسات مالی باید بهبود یابد . بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مذکور، سایر مناطق نظیر آفریقا، اروپای شرقی یا آمریکای لاتین که وضعیت بازارهای مالی مشابهی دارند، باید عملکرد سیستم مالی خود را بهبود بخشند، تا از تأثیر منفی نوسانات بازار سهام بر رشد اقتصادی این کشورها کاسته شود.

 

جیمز[۴۲]، در مطالعه ای با عنوان «مکانیسم ارتباط توسعه‌ مالی و رشد اقتصادی در مالزی چیست؟» به بررسی تأثیر توسعه‌ مالی بر رشد اقتصادی در کشور مالزی از کانال‌های گوناگون پرداخته است. وی برای بررسی این مکانیسم‌ها در مطالعه‌ خود شش معادله را بر آورد ‌کرده‌است . نتایج حاصل از تخمین این معادلات نشان داد که توسعه‌ مالی از طریق افزایش پس انداز و سرمایه گذاری خصوصی، موجب رشد اقتصادی بالا در کشور مالزی شده است. نتایج حاصل از مطالعات وی، فرضیه‌ درون زایی توسعه‌ مالی و رشد، مبنی بر این که توسعه‌ مالی از طریق افزایش کارایی سرمایه گذاری سبب رشد اقتصادی شده است را نیز تأئید کرد.

 

بالتاجی و همکاران[۴۳] (۲۰۰۸ ) در مقاله ای تحت عنوان «توسعه مالی و درجه باز بودن: تخمین از طریق داده های تابلویی» به بررسی درجه باز بودن مالی و تجاری بر توسعه مالی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، در دوره ۲۰۰۳ – ۱۹۸۰ پرداختند. آن ها از بین شاخص های مختلف توسعه مالی، شاخص توسعه بخش بانکداری را به عنوان توسعه مالی برای این منظور استفاده کردند و برازش مدل از طریق روش داده های تابلویی صورت گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که برای هر دوگروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درجه باز بودن به توسعه مالی کمک می‌‌کند، به خصوص درجه باز بودن مالی برای کشورهایی که درآمد پایین دارند بسیار مناسب است.

 

باهاروم و همکاران[۴۴](۲۰۰۸ ) طی مقاله ای تحت عنوان «ارتباط بین درجه باز بودن تجاری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد: مورد مطالعه مالزی»، نقش باز بودن تجاری و سرمایه گذاری مستقیم خارجی را در تاثیر پذیری آن روی رشد اقتصادی مالزی طی سال‌های ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۵ و از روش آزمون مقیّد استفاده کردند. نتایج نشان دادند که باز بودن تجاری، ضرایب آماری معنی دار و مثبتی در هر دو زمان‌های کوتاه مدّت و بلند مدّت از رشد هستند. همچنین آن ها نشان دادند که سرمایه گذازی مستقیم خارجی در دوره زمانی کوتاه مدِّت مثبت و معنی دار است و لی در بلند مدت منفی می‌‌باشد و همچنین آن ها نشان داده شد که درجه باز بودن تجاری اثرات به مراتب بیشتری بر روی رشد دارد.

 

۲-۲۵-۲: پیشینه تحقیق داخلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:19:00 ب.ظ ]




همان‌ طور که از اسمش معلوم است این نوع وام به مرتبه قابل توجه ای اعتماد به امانت درستی وام گیرنده نیاز دارد به محض اینکه موجودی را فروختند یا مبلغ قابل وصول را دریافت کردند وجه (پول) را باید برای وام دهنده بفرستند اگر این کار را انجام ندهند می‌گویند این وام را با وثیقه غیر واقعی( دروغی)تضمین کرده اندو دراصطلاح این وام نا کام مانده است (درپرداختی بدهی وام، کوتاه و قصورصورت گرفته است). وامهای پرداختی ودیعه زمانی متداول و رایج هستند که به سهولت وثیقه را از لحاظ نوع ‌و شماره سریال مشخص کرده باشد و زمانی که هر کدام از اقلام وثیقه ارزش دلاری نسبتاَ زیادی دارد ‌در مورد خودروها یا ‌دستگاه‌ها(ابزار آلات ) این کار برای یک وام دهنده نسبتاَ آسان است که با بازدید تسهیلات وام گیرنده و تأیید و تصدیق این که این وثیقه را ندادند (پرداخت نکرده اند) نظارت دقیقی را انجام دهند. این نوع نظارت (رسیدگی)برای وامهایی که اقلام کوچک متعددی بدون ویژگی‌های مشخصی آن ها را تضمین کردند امکان پذیر وعملی نخواهند بود.

 

۲-۲-۱۰- ۶ حق تصرف وام متغیر

 

حق تصرف ادعایی از سوی وام دهنده ‌در مورد دارایی وام گیرنده به عنوان ضامن یا وثیقه در قبال یا بدهی یا تعهد می‌باشد حق تصرف وام متغیر را گروهی از دارایی هایی که به طور صریح به وسیله اقلام شخصی مشخص نشده اند تضمین کرده‌اند برای مثال وامی که ظاهراًَ کتاب‌های با دوام در خانه آن را محفوظ داشته اند حق تصرف وام متغییر خواهد بود(گالن و شیل[۳۱]، ۲۰۰۵).

 

تعدادی از کتابها را بر اساس دوام خواهند فروخت و تعدادی را خواهند خرید اما وجود موجودی در هر زمانی وثیقه ای برای وام گیری می‌باشد از نقطه نظروام دهنده حق تصرف وام متغیر را در واقع به همان اندازه وامهای دریافتی ودیعه از نظر ارزش کم در صد ترساخته اند برای مثال بانکی ممکن است ۸۰%بهای خودرویی را عاریه دهد ولی فقط ۴۰ % بهای کتاب‌های با دوام را عاریه دهد در صورت کوتاه در پرداخت بدهی این خودرو را می‌توانند به سرعت و به سهولت با یک درصد بیشتر از بهایش بفروشد در نتیجه دادن صدها یا هزاران کتاب با دوام که ممکن مجبور شوند فقط به خاطر کسری بهایشان بفروشند بسیار پر هزینه تر است.

 

۲-۲-۱۱ مؤسسات سرمایه دار

 

منابع اولیه تامین مالی کوتاه مدت وثیقه دار بانک‌ها و مؤسسات مالی شامل شرکت‌های بیمه ادارات مالی و کمک هزینه های مالی از شرکت‌های بزرگ می‌باشند معمولاَ این سازمان‌ها به واسطه صرفه جویی حجم واندازه این توانایی و صلاحیت را دارند که گروهی از متخصصان را منصوب کنند که مردم ‌و شرکت‌ها را در خدمات صنعتی بشناسند و بتوانند در خواست نامه های وام را تجزیه و تحلیل کنند و برای هر کدام میزان احتمال خطر را مشخص نمایند و بتوانند وام ها را زمانی که می پردازند زیر نظر داشته باشند علی رغم تخصص در صنعت یا نوع وام برای مؤسسات مالی غیر عادی نیست که جسورانه برای کسب و کار رقابت کنند این اغلب شرکتی را مجاز می‌کند تا به واسطه سرمایه گذاری که نیاز هایی ویژه اش را به بهترین نحو برآورده سازد از اطراف خرید کند.

 

۲-۲-۱۲ تضمین تامین مالی با صورت حسابهای قابل وصول

 

عموماَ دو تا از فنون تامین مالی کوتاه مدت وثیقه دار را در صورت حسابهای قابل وصولی نظیر وثیقه به کار می‌برند اولین نوع گرو گذاری برات در یافت کردنی را در بر می‌گیرد. یک حواله واگذاری یک ادعا یا حق در یک دارایی از یک گروه به گروه دیگر می‌باشد یک شرکت با گرو گذاری یا واگذاری صورت حسابی (براتی) قابل وصول از حقوق خود نسبت به دریافت نقدینگی موجود در آن حساب صرف نظر می‌کند.معمولاَ چون براتهای دریافت کردنی کاملاَ نقد شدنی هستند آن ها همانند وثیقه در بانک‌های تجاری یا شرکت‌های مالی جالب توجه و جاذب هستند.

 

دومین نوع فَن برای وام گیری در قبال برات دریافت کردنی، نمایندگی مؤسسه سرمایه داری است که برات دریافت کردنی را از شرکت‌های کاسب خریداری می‌کند. برات در یافت کردنی نمایندگی فروش ‌یک‌جای براتهای قابل وصول به نماینده ای است که عموماَ تمام احتمال خطرهای بستانکاری را با جمع‌ آوری صورت حساب‌ها می پذیرد چون این صورت حساب‌ها را می فروشند قرار داد نمایندگی یک وام را در بر نمی گیرد مگر این که شرکت پیشاپیش در قبال سرمایه ها تعهد کند همان طور که به طور مختصر توصیف شد(سلیم و فاعضه[۳۲]، ۲۰۰۷).

 

۲-۲-۱۲-۱ گرو گذاری براتهای قابل وصول

 

گرو گذاری براتهای قابل وصول همانند وثیقه در قبال تامین مالی کوتاه مدت چهار مرحله را در بر می‌گیرد:

 

 

 

۲-۲-۱۲-۱-۱ انتخاب صورت حساب‌ها

 

شرکت می‌توانند تعدادی یا تمام صورت حسابهایش را به ‌عنوان وثیقه برای یک وام گرو بگذارد. معمولاَ صورت حساب‌ها را ‌بر اساس انتخاب گرو گذاشته اند، بدین معنا است که وام دهنده گزارش پرداخت پول هر کدام از مشتریان را تجزیه و تحلیل می‌کند و پول را فقط در قبال صورت ‌حساب‌هایی که نشان دهنده احتمال خطر بستانکاری نسبتاَ زیادی هستند قرض می‌دهد.

 

یک وام دهنده با انتخاب دقیق ممکن است بخواهد تا سقف ۹۰% از بهای اعتباری برات قابل وصول وام دهد اگر صورت حسابهای کم دوام را در بر گیرند وام دهنده ممکن نیست تمایل به پرداخت وام بیشتر از ۵۰% از بهای اعتباری داشته باشد(ستارک و توماس،۲۰۰۷).

 

۲-۲-۱۲-۱-۲ تعدیل­های اعتباری

 

هر کدام از براتهای قابل وصول یک بهای اعتباری دردفاتر شرکت وام گیرنده دارد. اما برخی از کالاها را ممکن است بعد از بازرسی برگردانند این عمل از ارزش برات قابل وصول می کاهد. به منظور بازگشت و باز گردانی به مشتریانی که تنزل نقدی را به واسطه پرداخت به موقع در بر خواهند گرفت وام دهنده بهای اعتباری برات قابل وصول رو به نزول را تعدیل می‌کند بنا براین برات قابل وصول ۱۰۰۰ دلاری ممکن است ارزش ۹۵۰ دلاری را برای آن در نظر بگیرند(میرز[۳۳]،۲۰۰۶).

 

۲-۲-۱۲-۱-۳ تعیین درصد

 

وام دهنده باید درصد بهای اعتباری را که می‌خواهد وام دهد تعیین کند وام دهنده ممکن است بخواهد به واسطه احتمال خطر بستانکاری بسیار زیاد ۹۰% پیش پرداخت دهد ‌در مورد برات قابل وصول ۹۵۰ دلاری، وام ۹۰% ، ۹۵۰ دلار یعنی۸۵۵ دلار خواهد بود.

 

۲-۲-۱۲-۱-۴ دریافت پول

 

زمانی که مشتری بدهی را که برات قابل وصول را به وجود آورده است پرداخت کند بانک یا اداره مالی پولش را دریافت می‌کنند این می‌تواند به دو صورت رُخ دهد:

 

۲-۲-۱۲-۱-۴-۱ بر مبنای عدم آگاهی

 

در اکثر موارد مشتری که حسابش را گرو گذاشته اند از این گرو گذاری آگاهی ندارد مشتری فوراَ چنان پول را به شرکت می فرستد که گویی حساب را به منزله وثیقه در قبال یک وام گرو گذاشته بود. به محض این که شرکت پول را دریافت کند باید فوراَ بانک یا شرکت مالی را از آن آگاه سازد و پول وامش را به طور تمام و کمال بپردازد. بر مبنای عدم آگاهی بدهی شرکت نوعی وام دریافت ودیعه می‌باشد.

 

۲-۲-۱۲-۱-۴-۲ بر مبنای آگاهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:59:00 ب.ظ ]




میزان اهمیت دیگران:

 

میزان اهمیت دیگران اشاره به فلسفه و جو اخلاقی پذیرفته شده در سازمان دارد. چنانچه اشاره شد بر اساس مطالعات کوهلبرگ و متعاقب آن مطالعات ویکتور و کالن و مارتین و کالن، سازمان­ها دارای نوعی نگرش غالب به مسایل اخلاقی خواهند بود، که برای مثال ‌می‌توان دیدگاه پیش قراردادی، قراردادی و پساقراردادی را مدنظر قرار داد که بر اساس هر یک نوعی نگرش به حقوق و اهمیت دیگران وجود دارد (الله‏دادی، ۱۳۸۱).

 

سیستم جبران پاداش:

 

مطالعات زیادی تبیین می­ نماید که پاداش­ها یا مشوق­های رفتار غیر اخلاقی به شیوع و اشاعه این رفتارها در سازمان منجر می­ شود. چیزی که کمتر شفاف است رابطه تئوری بین پاداش و رفتارهای اخلاقی است به نحوی که برخی مطالعات می­گویند تخصیص پاداش به رفتار اخلاقی الزاماًً به معنی افزایش آن رفتار نخواهدبود (اسونسون و وود، ۲۰۰۷).

 

همچنین جاکال (۱۹۹۸) و پیدرسون (۱۹۹۹) معتقدند که ساختار جبران سازمان می ­تواند با منافع و ارزش­های فردی در تعارض باشد و از این طریق اثر معکوسی بر تفکر اخلاقی مستقل داشته و سد راه آن گردد.

 

یافته ­های تحقیقات مختلف نشان می­دهد که اقدامات غیراخلاقی که ریشه در منابع جبرانی و سیستم­های پاداش دارند مرتبط با سطح توان استدلال­گری اخلاقی شناختی تصمیم­سازان و مدیران نداشته و چنین ‌می‌توان نتیجه ­گیری نمود که الگوهای رفتار غیراخلاقی مرتبط با ساختار جبران خدمت و پاداش منبعث از عوامل دیگری زمینه­ای نظیر فرهنگ و جو سازمانی است. بعلاوه تحقیق دیگری نشان می­دهد که ساختار پرداخت و پاداش فشار فزاینده­ای بر توانایی فردی افراد برای فائق آمدن بر تعارضات حرفه­ای و الزامات تجاری و ایجاد زمینه انجام رفتار کم اخلاق را بواسطه اثرات نقش روی توان استدلال­گری اخلاقی شناختی نقش و موقعیت سازمانی افراد داردکه خود معمولا تابعی از سن و تجربه آن ها‌ است (اکپارا و واین، ۲۰۰۸) .

 

نکته مهم اینکه تئوری­ها توصیه ‌می‌کنند که همواره ارائه پاداش برای رفتار اخلاقی الزاماً به افزایش این رفتارها در دیگران منجر نخواهد شد. به هر حال نبود مکانیزم­ هایی پاداش­ دهی به اقدامات اخلاقی در حالی که پاداش­هایی برای دستیابی به اهداف مالی و نظایر آن وجود دارد می ­تواند پیام مبهمی را به کارکنان سازمان که مایل به توسعه رفتارهای اخلاقی هستند بهمراه داشته­باشد (اسونسون و وود، ۲۰۰۳).

 

۲-۲-۱۰-۹٫ نوع نقش:

 

پرستون (۱۹۹۶) معتقد است که الزامات اخلاقی یک حرفه ریشه در نقشی دارد که آن ها ایفا می­نمایند. بدین معنا که آزمون اعتماد فرایند تصمیم ­گیری اخلاقی برای حرفه­، به معنای رضایت وجدان فردی آن ها نیست بلکه به معنای بررسی عملکرد آن ها به نحوی است که منطبق بر وظایف لیست شده برای آن نقش درون یک حرفه یا سازمان ‌می‌باشد. لذا مدیران اجرائی که دارای افق­های فکری نسبتاً بلند مدتی هستند، “وابسته به مردم” می­باشند، و دارای مهارت­ های مردمی بوده، و وابسته به مبنای عددی نمی باشند.. در جایی که تاثیر اخلاقی بالا به پایین فرض شود، در صورتی که مدیر ارشد با کارمندان درباره مفاد قانون مشورت کند تاثیرگذاری ضابطه ممکن است تقویت شود. این امر مشکلات اخلاقی مربوط به کار را مورد توجه قرار می‌دهد. در ارتباط با نقش مدیریت و اثرش روی رفتار اخلاقی و فرایند تصمیم ­گیری دو عنصر باید لحاظ شود. نخست اینکه توان استدلال­گری اخلاقی خود مدیران چگونه و به چه میزان است و دومین موضوع این است که مدیران چگونه بر فرایند تصمیم ­گیری و رفتار اخلاقی کارکنان و سایر ذی­امرانشان مؤثر هستند ( ساتیش ، ۲۰۰۸)

 

۲-۲-۱۰-۱۱٫ عوامل ساختاری مدل

 

عوامل ساختاری شامل دو دسته عوامل ساختاری و همچنین سخت­افزاری سازمان بوده که بر ترکیب و روابط کارکنان در سازمان و بالتبع آن بر تصمیم ­گیری اخلاقی سازمان تاثیرگزار است، ‌می‌باشد. غالب مدل­های رایج موجود کنونی در حوزه فساد سازمانی ۳ عامل ساختاری فشارهای درون­سازمانی، فرصت­های در اختیار و قابلیت افراد سازمان را به عنوان عوامل اصلی مدل لحاظ نموده ­اند (اسونسون و وود، ۲۰۰۷)

 

لیکن نتایج بررسی تمامی مطالعات صورت گرفته در ادبیات موضوع نشان می­دهد ۵ شاخص ساختاری که بر فرایند تصمیم ­گیری اخلاقی تاثیرگزار می­باشند، شامل اندازه سازمان، درک از موضوعات بحث­برانگیز، فرصت­های در اختیار، شدت باورمندی اخلاقی و سیستم­های اداری، بوده است.

 

۲-۲-۱۰-۱۱-۱٫ اندازه سازمان:

 

اندازه سازمان بزرگ و نیازمند توان ویژه استدلال­گری اخلاقی مدیران ‌می‌باشد برای مثال هیت(۱۹۹۰) پیشنهاد می­ کند که اندازه سازمان یکی از متغیرهایی است که همراه با افراد در سازمان، تعداد کارکنان و قدمت سازمان بر توان استدلال­گری اخلاقی افراد مؤثر است.

 

‌در مورد رابطه فرایند تصمیم ­گیری اخلاقی و اندازه سازمان مطالعات متعددی صورت پذیرفته که در سرفصل­های پیشین مورد اشاره قرار گرفت (قراملکی، ۱۳۸۷؛).

 

۲-۲-۱۰-۱۱-۲٫ درک از موضوعات بحث­برانگیز:

 

این شاخص بر توانایی شناسایی موضوع اخلاقی در میان اعضای سازمان اشاره دارد، و عموم افراد سازمان را مدنظر قرار می­دهد. در حقیقت این شاخص متاثر از نحوه گزینش و انتخاب کارکنان سازمان بوده، هر چند که عواملی چون جو و فرهنگ اخلاقی بر آن تاثیرگزار خواهند بود. جزء قضاوت اخلاقی جمعی در فضای اخلاقی کار ، شکل رایج استدلال­های منطقی به کار رفته در سیستم اجتماعی را بیان می‌کند. به ‌عنوان تعریف دقیق­تر، ‌می‌توان گفت قضاوت اخلاقی جمعی عبارت از هنجارهای استدلال­های مورد استفاده در تشخیص اعمال درست از لحاظ اخلاقی در سیستم اجتماعی است. (اسونسون و وود،۲۰۰۳).

 

اعتقادات اخلاقی مربوط به سطحی از توانایی درونی فرد می­ شود که وی را قادر می­سازد ارزش­های اخلاقی و تصمیم ­گیری­های اخلاقی صحیحی داشته باشد. تداوم اخلاقی مربوط به پایداری و تداوم فرد در انجام فعل اخلاقی بوده و بازشناسی اخلاقی از خود مربوط به رفتارهایی می­گردد که از آن طریق فرد خواسته ­ها و انتظارات اخلاقی خود را به وضوح از دیگران بیان می­دارد (اکپارا و واین، ۲۰۰۸).

 

۲-۲-۱۰-۱۱-۳٫ فرصت­های در اختیار:

 

منظور از فرصت­های در اختیار، فشار و نظارت وارد بر کارکنان و مدیران، از سوی سیستم سازمانی، در راستای سوق دادن آنان به اخلاقیات و تصمیم ­گیری اخلاقی از یک سو و از سوی دیگر فرصت­های سوء استفاده و فساد در سازمان ‌می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:11:00 ب.ظ ]




۲-۱۵ مالیات الکترونیک

 

مالیات الکترونیک مورد خاصی از خدمات دولت الکترونیک است، زیرا استفاده از مالیات الکترونیک پیچیده تر از دیگر خدمات دولت الکترونیک است. مالیات الکترونیکی، مثل هر بخش دیگری که ازدیدگاه الکترونیکی ‌در مورد آن صحبت می‌کنیم، اصل واساس آن بر میزان به کارگیری فناوری اطلاعات در آن حوزه است. پس مالیات الکترونیکی یعنی استفاده کامل و مطلوب از فناوری اطلاعات در حوزه مالیات. در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای دیگر، مالیا تهابه صورت مستقیم و غیرمستقیم از مؤدیان اخذ می شود در هر دوی این ها با پیچیدگی‌های نظا مهای اقتصادی روبرو هستیم. یکی از جاهایی که فناوری اطلاعات می‌تواند خوب و در حد کمال یا نزدیک به آن، منافع خود را نشان دهد، حوزه مالیاتی است. هرچقدر استفاده از فناوری اطلاعات در این حوزه توسعه یابد، به سمت مالیات الکترونیکی حرکت خواهیم (ترابیان، ۱۳۸۸)

 

مزیت‌های مالیات ستانی الکترونیک نظام مالیاتی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه هزینه بالایی را بر جامعه تحمیل می‌کند،مانند میزان وصولی کم، هزینه وصولی بالا، اتلاف وقت مؤدیان مالیاتی و انحراف تخصیص بهینه منابع و… از اینرو، یکی از سیستم‌های فرعی دولت الکترونیک برای اصلاح نظام مالیاتی، نظام مالیات الکترونیک است که علاوه برآنکه گامی بزرگ به سوی دولت الکترونیک است، سبب صرفه جوییهای زیادی در وقت و هزینه مؤدیان مالیاتی و نظام بخشیدن به اظهارنامه های مالیاتی، افزایش اعتماد مردم به منظور خوداظهاری، کاهش اختلاف میان مؤدیان و مأموران مالیاتی برای شناسایی میزان واقعی مالیاتها، ایجاد ثبات و ساماندهی اقتصادی شده و سبب می شود که سلیقه های انسانی به طور کامل ازبین رفته و عدالت مالیاتی گسترش یابد. با این حال شواهد نشان می‌دهد که با وجود سرمایه گذاریهای عظیم در زمینه سیستم های فناوری اطلاعات، ناکامی در این سرمایه گذاریها بیشتر از توفیق درآن بوده است و سازمان‌ها نتوانسته اند به اهداف خود در این امر دست یابند. . (همان منبع)

 

۲-۱۶ وضعیت ایران در ارائه خدمات مالیات الکترونیکی

 

نماگر پرداخت مالیات از سه مؤلفه‌ تعداد دفعات پرداخت، زمان لازم برای پرداخت مالیات و نرخ مالیات تشکیل شده که هر یک از مؤلفه‌‌ها در سه بخش مالیات بر سود، مالیات بر نیروی کار و سایر مالیات (مانند مالیات بر مصرف) محاسبه می‌شوند. مرکز پژوهش های مجلس می افزاید: گزارش‌های پرداخت مالیات بانک جهانی حاکی از آن است که مهم‌ترین و بیشترین اصلاحات انجام شده در نظام مالیاتی کشورهای مختلف در هشت سال گذشته مربوط به کاهش در نرخ مالیات بر سود بوده است، اگر چه در دو سال اخیر مهم‌ترین و بیشترین نوع اصلاحات از نوع تبدیل نظام پرداخت مالیات به سیستم‌های الکترونیکی است، همچنین نرخ کل مالیات در دنیا در حال کاهش است. در ادامه آمده است: پروژه «انجام کسب و کار» که توسط مؤسسه‌ مالی بین‌المللی وابسته به گروه بانک جهانی پیگیری می‌شود با تأکید بر بنیادهای حقوقی مؤثر بر فعالیت‌های اقتصادی، در پی ارزیابی قوانین و اجرای آن ها بر عملکرد فعالان اقتصادی است.

 

در گزارش انجام کسب و کار سال ۲۰۱۳، رتبه ایران از بین ۱۸۵ کشور ۱۴۵ شده که نسبت به سال ۲۰۱۲ یک رتبه و نسبت به سال ۲۰۱۱، پنج رتبه نزول داشته است. در بین کشورهای حوزه سند چشم‌انداز، از بین ۲۵ کشور، رتبه ایران از حیث سهولت انجام کسب و کار در گزارش ۲۰۱۳، دارای جایگاه ۲۲ است که نشان می‌دهد از وضعیت مناسبی در بین کشورهای حوزه سند چشم‌انداز برخوردار نیست. گرجستان (رتبه ۹ جهانی)، عربستان (رتبه ۲۲ جهانی)، امارات (رتبه ۲۶ جهانی) و قطر (رتبه ۴۰ جهانی) به ترتیب رتبه‌های نخست تا چهارم این کشورها را دارند. در بین کشورهای این حوزه، ایران در نماگرهای اجرای قراردادها و دریافت اعتبار دارای رتبه هفتم(بهترین رتبه نسبت به سایر نماگرها) است.

 

۲-۱۷ وضعیت سایر کشور ها در ارائه مالیات الکترونیکی

 

کشورهای پیشتاز در زمینه دولت الکترونیک ، مالیات الکترونیک بی شک پیشینه طرح مالیات الکترونیک هستند و استفاده ‌از تجربیات آنان صرفه جوئی های کلانی را به ارمغان خواهد آورد. با بهره گرفتن از علوم به دست آمده آنان در این زمینه می توان امیدوار بود از دوباره کاری های بی مورد که با توجه به کلان بودن این طرح که هزینه های سرسام آوری هم خواهد داشت. که با جلوگیری از دوباره کاری ها مقدار زیادی از درآمد ملی صرفه جویی خواهد شد. و مزیت دیگر که می توان با بهره گرفتن از تجربیات کشورهای پیشتاز دست یافت بهتر کردن روش های جمع‌ آوری مالیات است که خود آن نیز باعث افزایش سطح درآمد ملی خواهد شد. (گرامی،۱۳۸۴)

 

الف) ایالات متحده آمریکا

 

مطالعات جدید مرکز AOL Money & Finance نشان داد، بیشتر مردم آمریکا پرداخت الکترونیکی مالیات را راحت ترین شیوه برای خود می دانند. اما در این میان، نگرانی ها در زمینه مشکلات و خطرهای امنیتی در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است و همین عامل باعث شده تا افراد در استفاده از این ابزارهای الکترونیکی تردید کنند و اعتماد چندانی به به کارگیری این شیوه نداشته باشند. علاوه بر این، تحقیقاتی که در مؤسسه‌ Ipsos انجام گرفت، نشان داد که در حال حاضر نیمی از مردم از روش های حرفه ای مالیاتی، ۲۵ درصد از نرم افزارهای رایانه ای، ۱۵ درصد از روش های قدیمی (قلم و کاغذ) و ۸ درصد با کمک آشنایان و دوستان، امور مالیاتی و پرداخت های خود را انجام می‌دهند. با این حال، نزدیک به ۵۴ درصد مردم آمریکا مالیات های خود را الکترونیکی پرداخت می‌کنند و استقبال از این شیوه با شتاب فراوان رو به افزایش است. انتظار سازمان مالیاتی آمریکا(IRS) این است که در آینده نزدیک، دست کم نیمی از پرداخت های مالیاتی این کشور به روش الکترونیکی انجام گیرد

 

۱- تکمیل اظهارنامه مالیاتی توسط کامپیوتر شخصی و استفاده از سرویس مجاز اداره درآمدهای داخلی(irs) یا INTERNET REVENUE SERVICE

 

۲-ایجاد پرونده های الکترونیکی در اداره های مالیاتی

 

۳-کاهش خطاها از طریق بررسی توسط خود سیستم مالیات الکترونیکی

 

۴- رایگان بودن ارائه خدمات از سوی اداره درآمدهای داخلی در همه مراحل اظهارنامه مالیاتی

 

۵-سیستم اظهارنامه های تلفنی که سرعت ، دقت ، اطمینان و سهولت در پرداخت ها و دریافت های مالیاتی را در سطح وسیعی گسترش داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




هرگز چنین نبوده است. ‌بنابرین‏ مردانی که از حالت چند همسری خارج شده بودند، نمی‌توانستند به زنانی

 

که از چندشوئی باقی مانده بودند، راضی باشند. و چون تعداد مردان و زنان، گذشته از نهادهای اجتماعی،

 

تا کنون نسبتاً مساوی بوده، واضح است که هیچ شکلی از این ازدواج نمی‌توانسته شیوع عمومی داشته باشد. در حقیقت چند همسری از جانب مرد به طور وضوح محصول برده‌داری است و به چند مورد استثنائی محدود می‌شود. در خانواده پدرسالاری سامی، فقط پدرسالار و حداکثر یکی دو نفر از پسران چند همسر بودند دیگران مجبور بودند که هر کدام به یک زن راضی باشند. امروزه نیز در سراسر شرق چنین است. چند همسری امتیاز ثروتمندان و بزرگان است، زنان را عمدتاًً با خرید بردگان زن به دست می‌آورند؛ توده مردم در حالت یکتاهمسری به سر می‌برند.

 

‌به این ترتیب شکل ازدواج و طلاق و تعدد زوجات در ایران به دوران بربریت تعلق دارد. در دوره ماقبل اسلام تعدد زوجات در ایران رایج نبود و ازدواج و طلاق تابع مقررات دیگری بوده است. پس از پیروزی مسلمانان، با اسلام آوردن مردم شکل اسلامی ازدواج در ایران معمول شد.

 

سایر قوانین و مقررات مربوط به خانواده و روابط زوجین نیز عمدتاًً متضمن اصول زیر است:

 

۱. نفی نقش برابر زن با مرد در تشکیل نطفه و به وجود آوردن فرزند و قبول ضرورت وجودی او فقط تا زمانی که نیازهای ابتدائی کودک نظیر تغذیه و غیره ایجاب می‌کند.

 

۲. قبول سلسله مراتب فرماندهی و فرمانبرداری در روابط زوجین و عدم صلاحیت زن و دختر در تصمیم گیری‌های مهم و تعیین کننده مربوط به خود و یا فرزندان.

 

۳. قبول ضمنی اصل عدم شرکت زن در تولید اجتماعی.

 

همه این اصول حاکی از تبلور نظام پدرسالاری در قانون مدنی ایران است. پیدایش خانواده یارگیر که در کنار مادر طبیعی پدر طبیعی را قرار داده بود توام با سلسله تغییرات و تحولاتی که نقش مرد را در تهیه منابع غذا (از طریق دامپروری) افزایش داد شرایطی را فراهم آورد تا نظام مادرسالاری جای خود را به نظام پدرسالاری بدهد و منابع ثروت در دست مرد متمرکز شود. برافتادن حق مادری و استقرار نظام پدرسالاری، به گفته انگلس، نشانه شکست جهانی – تاریخی جنس مؤنث بود. با برنشستن این نظام، مرد فرمانروای خانه شد و زن تنزل مقام یافت، برده شد و بندهشهوت مرد و ابزاری صرف برای تولید فرزند هدف این نظام که بر تفوق مرد متکی است، تولید فرزندان با ابویت مسلم است تا بتوانند ثروت پدر را به عنوان ورثه طبیعی او به ارث برند.

 

تضاد مقررات حقوقی مربوط به خانواده با شرایط اجتماعی – اقتصادی جامعه ایران

 

جامعه ایران در فاصله قرون ششم تا نوزدهم از لحاظ اقتصادی دستخوش تغییرات و تحولات عمیقی نشد. از قرن نوزدهم به بعد بود که همراه با نفوذ امپریالیسم ساختار اجتماعی اقتصادی ایران به تدریج متلاشی شد تا بتواند پاسخگوی نیازهای سرمایه‌داری جهانی شود. رشد روابط سرمایه‌داری ضرورت استثمار و بهره برداری از نیروی کار زنان را در بخش‌های مختلف اقتصادی، اداری و فرهنگی فراهم آورد و موجب شد تا زنان از کنج خانه به عرصه اجتماع رانده شوند.

 

کار بسیاری از زنان دیگر به زایش و پرورش فرزندان محدود نیست. آنان برحسب موقعیت طبقاتیشان در تقسیم کار بدنی و فکری ادغام شده‌اند. در اثر این تغییرات بسیاری از قوانین فلسفه وجودی خود را از دست داده‌اند. نفقه برای زنان شاغلی که در تأمین مخارج زندگی خانوادگی سهم دارند دیگر بکلّی بی‌معنا است.

 

‌به این ترتیب می‌بینیم که تضاد میان مقررات قانونی مربوط به خانواده با شرایط واقعی روز بروز عمیق‌تر می‌شود. انگلس می‌گوید: «قلمروهای ایدئولوژیک مذهب، فلسفه و غیره از بقایائی ترکیب شده‌اند که به ماقبل تاریخ می‌رسند. [۳۱]امروزه این بقایا و یا مقررات و قوانینی که میراث ادوار پیشین تاریخ‌اند دیگر هماهنگی خود را با شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ما بکلی از دست داده است. امّا این ناهماهنگی سبب نمی‌شود که این مقررات خودبخود لغو شود و جای خود را به مقررات دیگر بدهد. زیرا وجه ایدئولوژیک هرگز بازتاب ساده وجه اقتصادی نیست. البته تعیین اقتصادی در مجموع براین ساختار اثر می‌گذارد. اما اقتصاد هرگز به طور مستقیم و مکانیکی تعیین کننده وجه ایدئولوژیک نیست: «موقعیت اقتصادی پیامد خودبخودی ندارد.» زیرا تقسیم کار یدی و فکری در جامعه موجب می‌شود که اشکال شعور اجتماعی (مقررات حاکم بر جامعه یکی از اشکال شعون اجتماعی محسوب می‌شود) در نظر بسیاری از مردمان چیزی جز شعور برخاسته از یک پراتیک معین جلوه کند و افراد گمان برند که این اشکال واقعاً معرف چیزی هستند بی‌آنکه از واقعیتی نشأت گرفته باشند. از این رو منشأ قوانین و مقررات حاکم را در مفاهیمی نظیر عدالت، خرد و… جستجو کنند و اعتبار و نفوذ ابدی برایشان قائل شوند.

 

از این روی ابقا و احیای مقررات مربوط به ازدواج و طلاق و تعدد زوجات را که نشانگر دورانی است که زن هنوز به عرصه تولید اجتماعی گام ننهاده بود، عملی ارتجاعی قلمداد می‌شود. برای تسریع آهنگ رشد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه و شکوفائی شخصیت زن، به جای «بزرگداشت» صوری و کلامی او باید اقدامات سریع و جدی در جهت تغییر قوانین و هماهنگ کردن آن ها با شرایط واقعی جامعه صورت

 

گیرد. در غیر این صورت مشکلات به وجود آمده نه تنها دامنگیر زنان خواهد شد بلکه بر سیر پیشرفت کل جامعه اثر می‌گذارد و آهنگ آن را کند می‌کند.

 

فصل سوم : حقوق ترکیه

 

در قانون مدنی جدید:

 

قانون مدنی ۴۷۲۱ ماده ای ترکیه که ‌در اول ژانویه سال ۲۰۰۲ به تصویب مجلس این کشور رسیده است تغییرات زیادی خصوصاً در حوزه حقوق خانواده ‌کرده‌است .

 

در ماهیت این مقررات جدید اصل برابری زن مرد نهفته است ،چه در اصول قانون اساسی و چه در مقابل کنوانسیون های بین‌المللی متعددی که این کشور به آن ها ملحق شده است لزوم برابری زن ومردپذیرفته شده است وبه طور طبیعی این مقررات در حوزه حقوق خانواده آشکارتر می‌باشد.‌به این ترتیب جامعه امروزی ترکیه با قوانینی مواجه است که برابری زن ومرد در داخل خانواده را پذیرفته و تفکر خانواده سنتی در حال فروپاشی می‌باشد و یک مدل جدیدی از خانواده تشکیل شده است که زوجین در همه زمینه ها حقوق برابر و یکسانی را دارند .تغییرات اساسی که در حوزه حقوق خانواده پیش‌بینی شده است در روابط مالی و غیر مالی (شخصی)زوجین ایجاد گردیده است .در اساس این مقررات قاعده برابری زن مرد در حقوق ‌و تکالیف نهفته است .‌به این ترتیب از مفاد کلی قانون مدنی ترکیه با در نظر گرفتن تفاوت جنسیتی زوجین نیز اصل برابری زوجین را می توان برداشت کرد .برای رسیدن ‌به این منظور بعضی از احکامی که در قانون مدنی پیشین این برابری را نقض می کرد در قانون جدید نیامده است .برای نمونه: ‌در مورد اعمال حقوقی زوجین ،چه در روابط بین زوجین وچه در قراردادهایی که به نفع شوهر ،زوجه با اشخاص ثالث منعقد می کرد و ملزم بوداز حاکم اجازه بگیرد(۱۶۹قانون مدنی پیشین) حذف شده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




در نظام انگلیس با توجه به قانون خطای مشترک مصوب ۱۹۴۵ و مقررات مسئولیت مدنی مطروحه در قانون مشارکت در ایراد زیان مصوب ۱۹۷۵ و رویه قضائی می توان نتیجه گرفت که در حال حاضر دو معیار کلی وجود دارد اول تقسیم مسئولیت بر مبنای میزان تأثیر و دوم تقسیم مسئولیت بر مبنای درجه تقصیر که قاضی با توجه به اوضاع و احوال، میزان مسئولیت هر یک از اسباب را بر مبنایی که عادلانه و منصفانه بداند تقسیم می‌کند.[۴۹] در حقوق ایران مسئولیت مدنی بنا بر اصل ، برپایه تقصیر استوار است و گرایش به عنصر تقصیر در قانون مسئولیت مدنی سال۱۳۳۹ نیز حفظ شده است. ماده ۳۳۳ ق.م ایران در صورتی مالک بنا را مسئول خسارت ناشی از ویرانی بنا می‌داند که ویرانی به سبب عیب بنا حاصل شده باشد. اما این مسئولیت مطلق نیست بلکه مالک باید از وجود عیب مطلع بوده یا عیب به جهت کوتاه در مواظبت ‌و مراقبت حاصل شده باشد.لیکن در حقوق برخی از کشورها از جمله بر اساس ماده ۱۳۸۴ قانون مدنی فرانسه «اماره تقصیر» علیه محافظ و مالک وجود دارد و در دعاوی ناشی از مالکیت و حفاظت از اشیاء، قانون خطای دارنده یا محافظ شیء را به حکم غلبه مفروض دانسته و خلاف آن محتاج به اثبات است. ‌بنابرین‏ مالک یا محافظ، در مقابل جبران خساراتی که به سبب آن وارد می شود، مسئول فرض می شود و اوست که برای رفع مسئولیت از خود باید ثابت نماید که مرتکب تقصیری نشده است.همچنین علی رغم شباهت دو ماده ۳۳۳ ق.م.ایران و ماده ۱۳۸۶ ق.م.ف ،تقصیری که برای تحمیل مسئولیت بر مالک لازم است ،یکسان نیست .همان گونه که گفته شد ماده ۳۳۳ ق.م.ایران ،خرابی را در نتیجه عیب در بنا ،سبب مسئولیت معرفی کرده ، منتها تقصیر مالک هنگامی محقق می شود که از این عیب مطلع بوده و یا این که عیب از عدم مواظبت او تولید شده باشد.‌بنابرین‏ اطلاع مالک از عیب تأسیسات را زیان دیده باید ثابت کند،زیرا تقصیر مالک تأسیسات در ایران مفروض نمی باشد .البته عیب را در هر مورد با توجه به نوع تأسیسات وخصوصیات آن باید معین کرد و مصداق خاصی را نمی توان به عنوان یک ضابطه مشخص وغیر قابل تغییر برای معیوب دانستن تأسیسات صنعتی دانست و با توجه به ضوابط خاص فنی ومهندسی هر وضعیتی خلاف این اصول فنی را می توان عیب نامید و دادگاه معمولا تشخیص عیب تأسیسات را به کارشناس صالح واگذار می‌کند.خسارات ناشی از بنا و تأسیسات را نمیتوان منحصر به ویرانی دانست ،بسیاری از خسارات بدون ویران شدن بنا بر اثر وجود عیب ونقصی در تأسیسات به وجود می‌آید . [۵۰]به طور کلی تقصیر مالک در خسارات ناشی از اموال ومایملک او ،ناشی از ترک فعل وعدم انجام وظیفه نگهداری از اموال محقق می شود و معمولا خسارت ناشی از غیر ویرانی بنا ،خساراتی است که از عیوب موجود در ملحقات وتوابع یا اجزا و قسمتهای تشکیل دهنده ساختمان به اشخاص یا مالک مجاور وارد می شود ،بدون اینکه بنا ویران شده باشد.مثلا بر اثر عدم تعمیر به موقع خطوط لوله ای که از آن نفت نشت می‌کند اراضی همسایه مجاور خسارت ببیند یا به علت نقص در سیستم تصفیه وفیلترهای پالایشگاه فضای وهوای اطراف تأسیسات آلوده شده وبه افراد آسیب وارد شود.و یا از خروجی گازهای زائد تأسیسات گازی ، علاوه برگاز ، میعانات گازی باعث آلودگی و از بین رفتن محصولات کشاورزی وباغی اطراف تأسیسات شود. هر چند دامنه خساراتی از این قبیل بسیار وسیع است ،ولی مسئولیت مالک تأسیسات صنعتی ‌در مورد این خسارات ،مبتنی بر قواعد کلی مسئولیت مدنی است.در هر حال عیب در تأسیسات به هر علت که به وجود آمده باشد قبل از اثبات تقصیر مالک بخودی خود سبب مسئولیت نیست ،اما میتوان وجود عیب را اماره ای بر عدم مراقبت وی دانسته و آن را مترادف تقصیر محسوب کنیم. [۵۱]

 

در انگلستان یک قاعده حقوقی حاکم است که می‌گوید :اگر اقدام یا عمل خوانده نتواند به عنوان شبه جرم در لیست معمول حقوق قرارگیرد(عناوین احصائی مسئولیت زا) و یا دادگاه رسیدگی کننده ما نتواند آن را شبه جرم تلقی نماید ،مسئولیتی برای خوانده به وجود نخواهد آورد حتی اگر اقدام او به تقصیر تلقی وتعبیر شود.در حقوق انگلستان یک اصل وعمومی (A general principli ) برای جبران زیان وارده که ناشی از عنصر تقصیر باشد به رسمیت نمی شناسد نزیک ترین اصلی که می‌تواند در کنار یا جایگزین این اصل کلی وعمومی گردد ،”اصل همسایه”( Neighbour test) است یعنی اصل مسئولیت ناشی از غفلت ،مسامحه یا بی مبادلاتی(Neighbour principle =Negligence ) ‌بنابرین‏ در انگلیس یک اصل کلی برای مسئولیت ناشی از تقصیر وجود ندارد و شبه جرم ها تابع اوضاع و احوال خاص هستند لذا قواعد کامن لا و مقررات پارلمان در این کشور به یک سری قواعد ومقررات فرعی و تبعی متوسل می‌شوند تا در شرایط خاصی یک عمل را شبه جرم تلقی نمایند .حقوق انگلستان درحقیقت می خواهند دامنه دعاوی و قلمرو شبه جرم ها را محدود نماید ( Limitation of actions) این اقدام به وسیله مقررات خاصی مانند(مادهLimitation Act, 1980, S144- ) صورت می‌گیرد. [۵۲] در حقوق کامن لا، مسئولیت به جبران خسارات توسط مالک در بیشتر موارد از جمله مسئولیت ناشی از حوادث رانندگی تحت عنوان مسئولیت مطلق بررسی می شود که در این مسئولیت اثبات تقصیر شخص مسئول لازم نیست.[۵۳]

 

در حقوق ایران مالک بنا زمانی مسئول است که قصوری در مراقبت و حفاظت ازملک خود مرتکب شده باشد البته در مسئولیت دولت ناشی از مالکیت تأسیسات باید به آیین نامه الزام دستگاه های اجرایی به اخذ پوشش های بیمه ای لازم موضوع ماده ۲۲۲قانون برنامه پنجم توسعه مصوب ۱۳۸۹ اشاره نمود که به نظر می‌رسد مسئولیت دولت در جبران خسارات ناشی از خطرات آتش سوزی وحوادث طبیعی اموال منقول وغیر منقول دولت،مطلق فرض شده است .در خصوص مسئولیت مطلق مالک در بند ۲ ماده ۱۱۳ قانون دریایی ایران نیز فرض را بر تقصیر یا غفلت متصدی حمل و یا مأموران مجاز دانسته مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد که به نظر می‌رسد بتوان به عنوان یک قاعده در موضوع مسئولیت ناشی از مالکیت تأسیسات به کار برد.

 

گفتار سوم: تحلیلی بر نظریه مسئولیت محض درمسئولیت ناشی از مالکیت تأسیسات صنعتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:25:00 ق.ظ ]




تئوری برابری

 

این تئوری توسط آدامز ارائه شده است و اساساً بر دو مؤلفه درون­دادها (شامل آنچه که افراد با خود به محیط کار می‌آورند مانند مهارت­ های اختصاصی،‌ استعدادها یا تلاش‌های کاری شدید) و بروندادها (آنچه کارکنان از شغل خود به دست می‌آورند مانند دستمزد،‌ فرصت پیشرفت و مزایای جانبی) تأکید دارد. به اعتقاد آدامز رضایت شغلی حاصل همخوانی و برابری این دو مؤلفه با یکدیگر است.

 

بنا به نظر آدامز نارضایتی شغلی زمانی به وقوع می‌پیوندد که نسبت بازده‌های فردی یک فرد (هدف) به درون­دادها، و نسبت بازده‌ها به درون­دادهای فردی افراد دیگر مورد مقایسه قرار گرفته و کمتر از آن ها برآورد می‌شود. از این رو تنها زمانی می‌توان حالت برابری را ایجاد کرد که:

 

۱) درون­دادها و برون­دادها تغییر یابد،

 

۲) از نظر شناختی تحریف شود،

 

۳) موقعیت یا سازمان ترک شود،

 

۴) درون­دادها و برون­دادهای دیگران تغییر یابد.

 

با آنکه شواهدی تجربی ‌در مورد نظریه برابری تا اندازه­ای در هم آمیخته است اما بسیار بدیهی است که اعضای سازمان، اعمال و پیامدهای ناشی از آن را در دیگران مشاهده و آن را با کنش‌ها و نتایج خود مقایسه می‌کنند. از این رو، ‌در مورد رضایت شغلی آنچه مهمتر است ادراک فرد نسبت به نابرابری است، نه آنچه واقعا در محیط کار روی می‌دهد. (هومن، ۱۳۸۱، ص۲۴)

 

نظریه طرح هدف

 

افراد بسیار کمی هستند که هیچ هدف یا مقصودی ندارند. این اندیشه که رضایت شغلی ناشی از رسیدن به هدف‌‌ها و مقاصد هشیار و آگا‌ها نه فرد در محیط کار است، اساس کار لوکه را در نظر طح هدف تشکیل می‌دهد (Rollinsn and et al, 1998). شکل شماره (۲-۴) این نظریه را نشان می­دهد.

 

۱۱

 

رضایت شغلی

 

۹

 

پاداش‌های درونی

 

۷

 

حمایت سازمانی

 

۳

 

پذیرش هدف

 

۱

 

دشواری هدف

 

۱۰

 

پاداش‌های بیرونی

 

۸

 

آموزش و توانایی فردی

 

۴

 

تعهد به هدف

 

۲

 

اختصاصی بودن هدف

 

۶

 

عملکرد

 

۵

 

تلاش جهت یافته برای هدف

 

 

 

شکل شماره (۲-۴) طرح رضایت شغلی لوکه و لاتمن (Rollinsn and et al, 1998)

 

به گونه کلی هدف حالت یا موضوع مطلوبی است که فرد به دنبال رسیدن به آن در آینده است. بنا برن ظر لوکه[۳۷] و لاتمن (۱۹۹۰) هدف‌‌ها تنظیم کننده های فوری و به بیان دیگر در مقیاس بزرگ، تعیین کننده اجرای وظایف و تکالیف است. از این رو، گرچه ممکن است نیاز‌ها برخاسته از هدف‌‌ها باشد اما این هدف‌ها و تلاش برای رسیدن به آن ها‌ است که به عنوان یک نیروی برانگیزنده عمل می‌کند و سرانجام به رضایت شغلی فرد منجر می‌گردد. لوکه و لاتمن (۱۹۸۴) دو شاخص اصلی نظریه هدف را که در بسیاری از مطالعات می‌دانی و کتابخانه‌ای به اثبات رسیده است چنین بیان می‌کند:

 

۱) دشواری هدف، افزایش دشوار هدف تقریباً به گونه مستقیم به افزایش سطح عملکرد می‌ انجامد. با فرض پذیرفته شدن هدف‌‌ها انواع دشوار و سخت آن می‌تواند منجر به تلاش وسیعتر، پایداری و رضایت شغلی گردد،

 

۲) اختصاصی بودن هدف، هدف‌‌های اختصاصی و دشوار نسبت به هدف‌های مبهم و غیر عینی به سطح بالاتری از عملکرد منجر می‌گردد. بنا بر نظر لوکه هدف‌‌های اختصاصی بر اساس بازده‌های به دست آمده منجر به تلاش بیشتر و عملکرد بهتر می‌گردد و بهترین راه برای اختصاصی بودن هدف‌‌ها بیان آن ها به گونه کمی است؛ زیرا به فرد اجازه می‌دهد میزان نزدیکی یا رسیدن به آن را ارزیابی کند.

 

هر چند یافته های لوکه به گونه وسیعی مورد مطالعه قرار گرفته و پشتیبانی شده اما انتقاد‌هایی نیز به آن صورت گرفته است. به اعتقاد بابکو[۳۸] (۱۹۸۵) حداقل سه شرط وجود دارد که بسیار نامعین‌تر از پیش‌بینی‌های لوکه است. نخست آنکه کیفیت عملکرد شخص اغلب به اندازه کمیت بازده با اهمیت در نظر گرفته می‌شود. دوم آنکه سازمان‌ها به گونه فزاینده بر تلاش‌‌های گروهی که با به کارگیری فنون مربوط به کار گروهی حاصل می‌شود تأکید دارند، که با نظر لوکه مبنی بر اینکه هدف‌‌ها و مسئولیت دستیابی به آن گونه فردی طرح ریزی شده است تفاوت دارد. سرانجام شخص ممکن است به جای یک هدف چندین هدف را همزمان مورد نظر قرار دهد که این می‌تواند به ناچار منجر به تعارض بین آن ها و نیز وسایلی شود که احتمالاً برای دستیابی به آن به کار می‌رود. (Bobko, 1985)

 

سنجش رضایت شغلی و مدل­های مربوطه

 

تعداد کمی مدل و ابزار اندازه ­گیری پیوسته توانایی اندازه ­گیری ابعاد رضایت شغلی دارند. (Willem, 2007)؛ مهمترین مقیاس­های اندازه ­گیری رضایت شغلی عبارتند از:

 

۱- شاخص توصیفی شغل[۳۹]

 

۲- پرسش­نامه رضایت شغلی مینه­سوتا[۴۰]

 

۳- پرسشنامه رضایت شغلی بریفیلد و روث[۴۱]

 

۴- شاخص واکنش‌های سازمانی[۴۲]

 

۵- مقیاس شغل به گونه کلی[۴۳]

 

۶- مدل EFQM

 

مدل JDI

 

مطالعات نشان می­ دهند که از میان مقیاس­های مذکور، پرسش­نامه شاخص توصیف شغل که توسط اسمیت[۴۴]، کندال[۴۵] و هیولین[۴۶] (۱۹۶۹) ارائه شده بیشتر توسط محققان مورد استفاده قرار گرفته است و از اعتبار بالغ بر ۸۰% برخوردار بوده است. در این مطالعه نیز از شاخص توصیف شغل[۴۷] (JDI) که گسترده­ترین ابزار مورد استفاده است، استفاده شده است. بر اساس این شاخص، ۵ بعد مورد مطالعه عبارتند از: پرداخت­ها، ارتقاء (جایگاه شغلی)، سرپرست، همکار و ماهیت کار ‌می‌باشد. توضیحات این بدین شرح هستند؛

 

پرداخت: میزان حقوق دریافتی و انصاف و برابری در پرداخت

 

شغل: حدی که وظایف شغلی، فرصت را برای آموزش و پذیرش مسئولیت فراهم می‌آورد.

 

فرصت‌های ارتقاء: قابلیت دسترسی به فرصت‌ها برای پیشرفت.

 

سرپرست: توانایی‌های سرپرست برای نشان دادن علاقه و توجه به کارکنان.

 

همکاران: حدی که همکاران، دوستانه، شایسته و حمایتی هستند. ( مقیمی، ۱۳۸۰، ص ۳۹۱-۳۸۷)

 

لازم به ذکر است که این پرسش­نامه شامل ۷۲ سؤال بود که این ابعاد را مورد سنجش قرار می­داد بعدها تحقیقی توسط گریکسون (۱۹۸۷) به منظور کاهش سؤالات انجام گرفت و تعداد سؤالات به ۳۰ پرسش کاهش یافت.

 

مدل EFQM

 

در مدل سرآمدی عوامل رضایت کارکنان به دو دسته تقسیم می‌شوند که در جدول شماره (۲-۱) آمده است.

 

جدول شماره (۲-۱) عوامل رضایت کارکنان در مدل EFQM

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عوامل انگیزشی عوامل رضایتی فرصت‌های در دسترس برای تعالی نظر دهی ‌در مورد مأموریت و استراتژی سازمان توان افزایی و مشارکت برنامه های تشویق و پاداش‌دهی توسعه شغلی کارکنان شرایط استخدام، کاری و بهداشتی آموزش و پرورش کارکنان و بازآموزی آن ها اراتباطات؛ ارتباط با سرپرستان، مدیران و همکاران تشویق افراد و گروه‌ها امنیت شغلی ارزیابی و تعیین اهداف فعالیت‌های اداری سازمان فرایند بهبود نقش سازمان در جامعه کار گروهی تأثیر محیطی سازمان و خط مشی‌های آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ق.ظ ]




الف – برنامه ریزی منابع انسانی

 

ب – انتقال دادن فرصت‌های شغل و اطلاعات مربوط به مسیر ترقی به کارکنان

 

ج – مشاوره شغلی

 

د – تعلیم و آموزش به کارکنان هم در داخل و هم در خارج از سازمان

 

ه – توسعه وظایف خاص شغلی و چرخش شغلی

 

علاوه بر این، اجزای اصلی برخی از سازمان‌ها به منظور تجزیه و تحلیل و ارزشیابی ظرفیت‌ها و

 

توانمندی‌های بالقوه کارکنان خود دارای مراکز رسمی ارزیابی هستند( بیچ[۷۹]، ۱۹۹۱).

 

۳- جداول کاری منعطف: چنین جداولی در قالب سه شکل وجود دارد: الف) زمان منعطف یا ساعات کاری شناور ب)استخدام پاره وقت و کار مشارکتی [۸۰] ج)کار فشرده هفتگی[۸۱]

 

سازمان هایی که در کنار برنامه های کاری روزانه و معمول خود چنین برنامه های کاری را به اجرا می‌گذارند درصدد برآمده اند تا از طریق بهره‌مندی بیشتر از منابع انسانی خود، کیفیت زندگی کاری آنان را نیز بهبود بخشند (رابینز،۱۳۸۴: ۴۱۸).

 

زمان کاری منعطف یا شناور به شکل‌های مختلفی به کار می رود. متداول ترین حالت آن است که کارکنان بایستی هر روز برای یک دوره زمانی اصلی معینی در سر کار حاضر باشند. آنان می‌توانند یک زمان شروع و پایان مشخص را انتخاب کنند که در واقع هشت ساعت کاری را در هر روز انجام خواهند داد. با داشتن زمان کاری شناور، در کارکنان حس آزادی و کنترل بر زمان کاری خود به وجود خواهد آمد و فرصت انجام گرفتاری ها و کارهای شخصی محدود خود را در طی هر روز کاری به دست خواهند آورد. منافع بالقوه استفاده از این تدبیر برای سازمان، روحیه بالاتر و غیبت از کار کمتر خواهد بود.

 

استخدام پاره وقت و کار مشارکتی بخصوص برای مادرانی که بچه های کوچک در خانه نگهداری می‌کنند، جذاب می‌باشد. اغلب بازنشستگان انگیزه کار روزانه را دارند اما نمی خواهند هشت ساعت کامل در یک روز مشغول به کار باشند، بلکه تمایل دارند از هر دو روز کاری یک روز سرکار باشند.

 

در یک هفته کاری فشرده، کار یک هفته کامل کاری، در کمتر از پنج روز کاری انجام می‌شود. کارکنان عمدتاًً چهار روز کاری در نوبت های ده ساعته کار می‌کنند و یا ممکن است سه روز کاری در نوبت‌های دوازده ساعته کار کنند. هفته کاری فشرده تعطیلات آخر هفته طولانی تری را در اختیار کارکنان قرار خواهد داد که این موضوع از نظر اکثر کارکنان مطلوب می‌باشد. موسساتی که در تجهیزات سرمایه ای، سرمایه گذاری سنگینی انجام داده‌اند از این تدبیر بهره مند خواهند شد، زیرا ماشین آلات بایستی تا حد امکان به منظور ایجاد بازده مناسب سرمایه گذاری، تعداد ساعات بیشتری کار­کند ( بیچ،۱۹۹۱).

 

چنین تصور می شود که اجرای برنامه کار فشرده هفتگی باعث شود تا کارگر وقت آزاد بیشتری داشته باشد و بتواند بیشتر به امور خانه و خانواده برسد و روزهای آخر هفته به مسافرت و تفریح برود. طرفداران برنامه فوق بر این باورند که اجرای این طرح باعث می شود شور و علاقه و تعهد کارگر یا کارمند نسبت به سازمان بالا رفته، بازدهی وی افزایش یافته و هزینه‌هایش کاهش یابد. همچنین مدت زمان لازم برای راه اندازی و گرم کردن دستگاه‌ها کم شود، اضافه کاری و نرخ غیبت و جابجایی کارکنان کاهش یابد و نهایتاًً مسئله انتخاب و گزینش افراد را حل کند (رابینز، ۱۳۷۴).

 

۴- ارتباط با کارکنان: از نظر مدیران ارشد سازمان‌ها پس از بهره وری، بر پایی راه‌هایی برای ارتباط با کارکنان، یکی از اولویت های مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی به شمار می‌آید. بهتر کردن ارتباط میان کارکنان یک روش اثر بخش و کارآمد برای بهبود بهره وری و کیفیت زندگی کاری شناخته شده است. ارتباط می‌تواند انتقال اندیشه‌های کارکنان را در راستای بهتر شدن فرآورده‌ها و دگرگونی‌های سازمانی، آسان سازد و در همان حال احساس مشارکت کارکنان را در کار افزایش دهد و آنان را در نظارت بر کار خود هدایت کند. افزون بر آن، در این زمینه می‌توان برای بهتر کردن ارتباط های سرپرستان با زیردستان برنامه های آموزشی اجرا کرد و به بررسی های سازمانی پرداخت (دولان وشولر،۱۳۷۶).

 

مدیریت برای پدید آوردن راه‌های بهبود عملکرد شغلی کارکنان، نیاز دارد که درک کارکنان را از ویژگی های سازمانی که شامل پیامدهای عملکرد شغلی، سیاست های کلی سازمانی، تناوب بازخورد درسازمان، کیفیت‌های طراحی شغل، ویژگی‌های مداخله در انجام کارها، جنبه‌های هدف گذاری، آگاهی از نقش و تعارض های آن و رفتارهای سرپرستان است به خوبی سنجیده و اندازه گیری کند. گردآوری اطلاعات از واکنش‌های کارکنان درباره اوضاع سازمانی، کیفیت زندگی کاری، درگیری و مشارکت شغلی و فشار عصبی کارکنان درست به همین اندازه لازم است.

 

۵- نوسازی سبک سازمانی:

 

راه های متداول برای ایجاد سبکی نو در سازمان شامل: (الف) افزایش سطوح مشارکت و (ب) به کار بردن نظریه zدر مدیریت می‌باشد( دولان و شولر،۱۳۷۶: ۳۷۲-۳۷۰).

 

الف) افزایش سطح مشارکت: بررسی مواردی که مشارکت در آن‌ ها به ناکامی رسیده است، نشان می‌دهد که برای کامیابی و پیشرفت برنامه مشارکت، شماری از شرطهای بیرونی باید وجود داشته باشد. از جمله اوضاع مناسب بازار، مهارت‌های شایسته مدیریت و برداشت روشنی از هدف‌ها و مسئولیت‌ها. نمونه های موفق و ناموفق در به کار گرفتن شیوه مشارکت‌جو در اداره سازمان‌ها، آشکار می‌سازند که برای افزایش دامنه مشارکت در مدیریت سازمان‌ها، باید حدی را در نظر گرفت. اثر بخشی مشارکت در تصمیم‌گیری به چندین عامل بستگی دارد:

 

– خواست و آمادگی کارکنان برای مشارکت در تصمیم گیری؛

 

– نوع و دامنه تصمیم‌هایی که کارکنان در آن شرکت می جویند؛

 

– میزان اطلاعاتی که سازمان آمادگی دارد در اختیار کارکنان قرار دهد؛

 

– آمادگی و همراهی سرپرستان و مدیران برای اجازه دادن به زیر‌دستان برای مشارکت.

 

ب) به کاربردن نظریه Z:

 

در حالی که نظام‌های مشارکت‌جو به طور قطع کیفیت زندگی کاری را بهتر می‌کنند، شاید این برنامه ها دگرگونی‌های محدودی را در خود سازمان فراهم آورند. برخی از کوشش‌های کیفیت زندگی کاری که چندین برنامه را در هم گرد می‌آورند، بر سازمان و شیوه برخورد آن با کارکنانش اثر بسیار گسترده تر خواهند گذاشت؛ این کوشش‌ها مدیریت بر پایه نظریه”Z”می‌باشد ( دولان و شولر،۱۳۷۶).

 

ویژگی‌های نظریه “Z” (که حد واسطی میان نظریه”A” و نظریه”J” می‌باشد) بدین قرار است:

 

    • استخدام بلند مدت که به شیوه ای غیررسمی عنوان می شود.

 

    • ترفیع و ارزش یابی که به طور نسبی به کندی صورت می‌گیرد.

 

    • مسیرهای ترقی شغلی گوناگونی که از راه خدمت در وظیفه های مختلف سازمان پیموده می‌شود.

 

    • داده های برنامه‌ریزی و حسابداری گسترده‌ای که به منظور آگاهی دست اندرکاران و تصمیم گیری جمعی (و نه برای نظارت) گردآوری می‌شوند.

 

    • تصمیم ها بر پایه دادهای درست و ‌بر اساس تناسب آن با کل سازمان و نه فقط مطابق نیاز یک بخش از سازمان گرفته می شود.

 

  • برای گرفتن تصمیم‌ها و اجرای آن ها مسئولیت مشترک وجود دارد، گرچه تصمیم‌ها اغلب از سوی یک نفر هدایت می‌شود (رابینز، ۱۳۷۴: ۳۷۲-۳۷۰ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:45:00 ب.ظ ]




«منع بردگی نسبت به دیگر جنایات بین‌المللی از سابقه طولانی‌تری برخوردار است، یعنی به قبل از کنوانسیون‌های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه بر می‌گردد. به بردگی گرفتن یعنی اعمال اختیارات مربوط به حق مالکیت بر انسان و او را مورد استثمار قرار دادن، می‌باشد[۹۴].

 

ولی خود اساسنامه به بردگی گرفتن را اینطور تعریف می‌کند «اعمال اختیارات مربوط به حق مالکیت بر انسان که مشتمل است بر اعمالی که از قبیل خرید و فروش انسان به ویژه زنان و کودکان».

 

لازم به ذکر است که دادگاه رواندا و یوگسلاوی هیچ یک در این زمینه رایی صادر ننموده­اند. با این حال از سوی دادگاه رواندا و با کیفرخواست موسوم به foca-case-IT-96-23، به بردگی گرفتن زنان به عنوان یکی از مصادیق خشونت علیه زنان شناخته شده است[۹۵] .

 

در رواندا دونوع بردگی جنسی صورت گرفته است. ۱٫جمعی ۲٫فردی: در بردگی جنسی جمعی بسیاری از زنان توسط گروهی از شبه نظامیان نگهداری شده و به دفعات مورد تجاوز قرار می گرفتند. حتی برخی از این زنان پس از فرار مجرمان به کشورهای همسایه به اجبار به آن کشورها برده شدند. در بردگی فردی نیز بعضی زنان توسط افراد شبه نظامی در خانه ها نگهداری شده ومورد سؤ استفاده جنسی قرار می گرفتند. این زنان بدون رضایت خود نگهداری می شدند و تمام اموالشان نیز غارت می شد.[۹۶]

 

همچنین در جنایاتی که توسط گروه داعش در عراق و سوریه در سال جاری اتفاق افتاده است، و تا بحال در هیچ یک از دادگاه های بین‌المللی بدان رسیدگی نشده است؛ شماری از ۲ هزار زن ایزدی که در عراق به دست تکفیری‌ های داعش به اسارت گرفته شده‌ بودند، به سوریه و عربستان سعودی برده شده‌ و مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌ و می‌گیرند. این در حالی است که سرنوشت زنان باقی‌مانده در عراق نیز بهتر از بردگی برای سعودی‌ها نیست و به عنوان برده جنسی از آن ها سوء استفاده می‌شود.[۹۷]

 

۲-۲-۱-۴ تبعید یا کوچ اجباری جمعیت

 

این جنایت، به معنی جابجا کردن اجباری اشخاص مورد نظر از طریق بیرون راندن یا دیگر اعمال قهرآمیز از منطقه‌ای که قانوناً در آنجا حضو دارند است.

 

فرق تبعید و کوچ اجباری در این است که «تبعید به معنی اعزام اشخاص از یک کشور به کشور دیگر است ولی کوچ اجباری به معنی منتقل کردن آن ها به طور اجباری از نقطه‌ای به نقطه دیگر در همان کشور می‌باشد[۹۸].

 

۳-۲-۱-۴- حبس کردن[۹۹]

 

حبس کردن یعنی ایجاد محرومیت شدید از آزادی جسمانی که برخلاف قواعد اساسی حقوق بین‌الملل می‌باشد. در این زمینه ماده ۹ اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر چنین تصریح می کند.

 

«احدی را نمی‌تون خود سرانه توقیف کرد یا حبس کرد.»

 

این مورد نیز در اساسامه دیوان بین‌المللی کیفری تعریف نشده است.

 

۴-۲-۱-۴ -تعرضات جنسی

 

تعرضات و خشونهای جنسی پدیده‌ای است که به طور عمده در پی بروز بحران در سرزمین یوگسلاوی سابق با شدت زیادتری نسبت به گذشته ظاهر شدند و توجه جامعه جهانی را به خود جلب نمودند.

 

همچنین، طبق آمار سازمان ملل، در یک برآورد: ۲۵۰۰۰۰ الی ۵۰۰۰۰۰ زن و دختر طی نسل کشی رواندا در سال ۱۹۹۴ مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، ۲۰۰۰۰ – ۵۰۰۰۰ زن و دختر در جنگ بوسنی و هرزگوین در آوایل ۱۹۹۰ مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند و ۵۰۰۰۰-۶۴۰۰۰ از زنان تبعیدی در سیرآلئون مورد هجمه جنسی توسط افراد نظامی طی ۱۰ سال جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰ قرار گرفتند. بحران تا به امروز ادامه داشته با تجاوز به حدود ۴۰ زن و دختر در هر روز در کیوو جنوبی، جمهوری دموکرات کنگو، رقم کل زنان و بچه هایی که مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند در حدود یک دهه درگیری طولانی بالغ بر ۲۰۰۰۰۰ مورد است. این مسئله که خشونت جنسی در طول درگیری غیر قابل اجتناب است خیلی وقت نیست که پذیرفته شده است. اکنون غیر ممکن است که این بی رحمی ها را انکار کرد یا نسبت به مجازات جرایم خشونت بی تفاوت بود. تجاوز زنان و دختران در آخر به رسمیت شناخته شد و به عنوان ابزاری در جنگ مورد پیگرد قرار گرفت و هنوز بیشتر خشونت جنسی طی درگیری ها به دلیل معیارهای حمایتی ضعیف کشورها، پیگردها و تعقیبات قضایی ناکافی و تعداد کم خدمات مستقیم به بازماندگان از پیگرد در امان هستند. حتی در دادگاه بین‌المللی کیفری، طبق گفته دادستان Luis Moreno-Ocampo، مشکل و مانع تحت پیگرد قرار دادن جرایم جنسیتی این است که این جرایم اغلب گزارش نشده می مانند: به دلیل ترس و ننگ اجتماعی. تا اندازه یی تعداد کمی از زنان تاثیرگذار پیدا می‌شوند که این توانایی را پیدا کنند که داستان هایشان از خشونت جنسی یا تجاوز را پیگیر شوند. عضو کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل NavanethemPillay ادعا می‌کند که: «جامعه جهانی تنها سطح کوه یخ را نشان می‌دهد و این تنها طبق پرونده های بررسی شده است و به ندرت سطح را خراش می‌دهد یا شرایط فهم ما را از اینکه زن ها چه تجربه یی از خشونت دارند.» جرایم جنسی تنها در دهه های اخیر به طور جدی مورد تعقیب قضایی قرار گرفته اند. دهه ۱۹۹۰ شاهد برقراری سه سازمان بین‌المللی مهم بود – دادگاه کیفری برای اصلاح یوگسلاوی سابق ICTY، محکمه کیفری بین‌المللی برای رواندا ICTR و دادگاه ویژه برای سیرئالئون و چندین محکمه و دادگاه چند جانبه کیفری بین‌المللی که به دنبال این دادگاه ها تشکیل شد. این سه سازمان برای محکمه اشخاص مسوول در برابر نسل کشی، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی که طی درگیری های خاص نظامی اتفاق می افتد تشکیل شد. (این سه دسته جرایم بی رحمانه ممکن است شامل خشونت جنسی علیه غیرنظامیان نیز شود.) ICTR در این زمینه پیشگام راه بود و پیش فرض ها را در سال ۱۹۹۹ شکست. اما فقط یک نوع آن یعنی تجاوز جنسی در ماده ۵ اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی یوگسلاوی به عنوان جنایت و خشونت علیه زنان لحاظ شد و در ماده ۳ اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی روآندا نیز تکرار و درج گردیده است. در کنفرانس رم موارد دیگری نیز مد نظر قرار گفت به طوری که علاوه بر تجاوز جنسی، بردگی جنسی، فاحشگی اجباری،‌ حاملگی اجباری،‌ عقیم کردن اجباری و هر شکل دیگر خشونت جنس نیز لحاظ شد. در این میان، ‌در مورد حاملگی اجباری بحثهایی پیش آمد که سرانجام حاملگی اجبای به عنوان مصداق بارز خشونت علیه زنان مورد پذیرش قرار گرفت مشروط بر اینکه تأثیری بر مقرارت داخلی دولت‌ها ‌در مورد سقط چنین نداشته باشد. بدین توضیح که؛ «حاملگی اجباری یعنی حبس کردن غیرقانونی زنی که به زور حامله شده است. به قصد تأثیرگذاری بر ترکیب قومی یک جمعیت یا دیگر نقض‌های فاحش حقوق بین الملل»[۱۰۰]

 

۵-۲-۱-۴- ناپدید کردن اجباری اشخاص

 

این جنایت که در پیش نویس اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری هم مطرح شده بود با اندکی تغییر در متن نهایی اساسنامه مورد قبول قرار گرفت. طبق اساسامه دیوان، «ناپدید کردن اجباری اشخاص یعنی بازداشت یا حبس یا ربودن اشخاص توسط یک دولت یا یک سازمان سیاسی یا با اجازه یا حمایت یا رضایت آن ها و سپس امتناع آن ها از پذیرش محرومیت این اشخاص از آزادی و یا امتناع از دادن اطلاعات از سرنوشت یا محل وجود آنان به قصد محروم نمودن آن ها از حمایت قانون برای مدت طولانی می‌باشد.

 

بنابرین بازداشت یا حبس یا ربودن باید به قصد محروم کرن اشخاص از حمایت قانون برای مدت زمان طولانی باشد، ‌بنابرین‏ مواردی از جمله ‌بازداشت‌های موقت در زمره ناپدید کردن اجباری اشخاص و در نتیجه در قلمرو جنایات بر ضد بشریت قرار نمی گیرند»(منبع پیشین).

 

۳-۱-۴- سایر اعمال ضد بشری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ب.ظ ]




به اعتقاد برخی از حقوق ‌دانان، روش مورد پذیرش در حقوق ایران عبارت از روش

(In Vitro IVF Fertilization) می‌باشد.[۲۲۱] این اعتقاد، قابل پذیرش است و با توجه به خصوصیات و ویژگی‌های روش IVF ، تردیدی وجود ندارد که این سیستم مورد پذیرش قانون ایران می‌باشد. با وجود این، حصری بودن این روش از قانون ایران استنباط نمی‌شود و کلیه روش‌های متعارف انتقال جنین‌های حاصل از تلقیح خارج از رحمی را می‌توان با قانون ایران منطبق دانست. زیرا در ماده یک قانون، بدون اشاره به یک روش خاص انتقال جنین، صرفاً انتقال جنین‌های حاصله از تلقیح خارج از رحم زوج‌های قانونی و شرعی مجاز اعلام شده است. ماده یک آئین‌نامه اجرایی نیز جنین قابل انتقال یا قابل اهداء را نطفه‌ی حاصل از تلقیح خارج از رحمی زوج‌های قانونی و شرعی اعلام نموده است که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود. ‌بنابرین‏ با توجه به عدم قید روش خاصی برای انتقال جنین در قانون و آئین‌نامه، به نظر می‌رسد که کلیه روش‌های انتقال خارج از رحم در حقوق ایران پذیرفته شده است و روش ZIFT نیز که در آن جنین تشکیل یافته قبل از تکثیر سلولی به لوله‌های رحم پذیرنده منتقل می‌شود، مشمول قانون اهدای جنین است.

 

با توجه به اینکه در مقررات و قوانین مدوّن ایران، از جنین تعریف صریحی به عمل نیامده است و آئین‌نامه اجرایی قانون نحوه اهدای جنین در فصل اول خود تحت عنوان «تعاریف و کلیات» در ماده یک، جنین را چنین تعریف نموده است که «نطفه حاصل از تلقیح خارج از رحمی زوج‌های قانونی و شرعی است که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود. این جنین می‌تواند به دو صورت تازه و منجمد باشد» و با عنایت به اینکه در تعریف مذکور صرفاً به حداکثر مدت منقضی از زمان باروری یعنی حداکثر تا پنج روز اشاره شده و به حداقل زمان لازم برای انقضا از زمان باروری تصریحی نشده است به نظر می‌رسد که روش انتقال زایگوت یعنی روش ZIFT نیز از دیدگاه حقوق ایران یک روش مجاز و مشروع به شمار می‌رود و نظر فقها نیز در خصوص ممنوعیت تلقیح نطفه شامل انتقال زایگوت نمی‌شود. زیرا زایگوت نیز مشمول عنوان جنین است و وقتی انتقال جنین بیگانه به رحم یک زن مجاز اعلام شد، دیگر فرقی نمی‌کند که انتقال آن قبل از تکثیر سلولی و یا بعد از آن صورت گیرد. اطلاق قانون نحوه اهدای جنین و آئین‌نامه اجرایی آن و عدم قید روش خاصی از انتقال جنین تلقیح یافته در خارج از رحم در آن با وجود اینکه مقنن از این تکنولوژی نیز اطلاع داشته است، مؤید همین نظر است. در عین حال فقهایی همچون آیت‌الله صافی گلپایگانی، آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی، آیت‌الله یزدی و آیت‌الله خامنه‌ای و دیگران بر جواز انتقال زایگوت نظر داده‌اند. فلذا فتاوای برخی از فقها مبنی بر ممنوعیت انتقال زایگوت، به صورت مطلق قابل پذیرش نیست.[۲۲۲]

 

گفتار چهارم : هویت جنین انتقالی

 

قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور و آئین‌نامه اجرایی آن در خصوص هویت و نسب طفل ناشی از اهدای جنین ساکت است. همین سکوت قانون باعث بحث‌های بیشتری بین فقها و حقوق ‌دانان شده است. در آینده نیز با تولد و رشد چنین کودکانی، احتمالاً دعاوی و نزاع‌های گسترده‌ای در این خصوص روی خواهد داد. ‌بنابرین‏ باید تا قبل از بروز چنین مشکلاتی قانون‌گذار به فکر چاره افتاده و از همین حالا این نقص بزرگ قانونی را که در قانون بسیاری از کشورهای جهان مرتفع شده است، رفع نماید. قانون ایران در ماده ۳ مقرر داشته که «وظایف و تکالیف زوجین اهداء گیرنده جنین و طفل متولد شده از لحاظ نگهداری و تربیت و نفقه و احترام نظیر وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر است». ملاحظه می‌شود که مقنن ایرانی علی‌رغم علم به اینکه دریافت کنندگان جنین او را به عنوان فرزند قبول می‌کنند، از به کار بردن کلمات و عباراتی که صراحتاً حاکی از تحقق رابطه‌ نسبی باشد امتناع نموده و صرفاً برخی از آثار نسب همانند حضانت و نفقه را بین طفل مولود و دریافت‌کنندگان آن، همانند وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر دانسته است.[۲۲۳]

 

گفتار پنجم : نامعلوم بودن اهدا کنندگان گامت وتاثیر آن در وراثت

 

ممکن است در تلقیح گامت(اسپرم یا تخمک) صاحبان آن ها معلوم نباشند که غالباً نیز چنین است و در برخی از کشورها، مانند فرانسه این امر الزامی است و اهدای جنین باید محرمانه و یا به تعبیر قانون فرانسه بی نام باشد[۲۲۴]. هر چند این امر در قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور(مصوب ۲۹/۴/۸۲) ذکر نشده است، در مواد ۱۳ و ۱۶ آیین نامه این قانون آمده است. به هر حال این مسأله مطرح می شود که مسأله توارث کودکی که از این طریق متولد می شود، چگونه خواهد بود؟ آیا کودکی که خود در تولدش هیچ نفشی نداشته و مانند سایر کودکان باید از برخی حقوق مادی بهره مند شود، از پدر و مادر طبیعی خود(‌بنابرین‏ که مادر صاحب تخمک باشد)، به علت مجهول بودن ارث نمی برد؟ از سوی دیگر با توجه ‌به این که کودک با گیرندگان اسپرم و تخمک نیز رابطه تکوینی و اتصال از طریق ولادت را ندارد، پس تکلیف این کودک از نظر بهره مندی از ما یملک پدر و مادر حکمی خود چگونه خواهد بود؟

 

در فرض سؤال، اگر صاحب رحم را مادر بدانیم، حل مشکلات توراث میان کودک و مادر و خویشاوندان مادری او ساده و آسان خواهد بود، ولی اگر زن صاحب تخمک را مادر طفل تلقی کنیم، مسأله پیچیده تر خواهد بود، زیرا فقط میان صاحب اسپرم و تخمک(بنابر اختلاف مبانی) و کودک رابطه طبیعی و تکوینی وجود دارد و نسب نیز میان آنان ثابت است. لذا زوج فاقد اسپرم یا زوجه فاقد تخمک که گیرنده جنین اهدایی هستند، پدر و مادر کودک به شمار نمی آیند تا رابطه توارث میان آن ها ثابت شود، در این صورت چگونه می توان کودک مذبور را از طریق قانونی از میراث والدین حکمی خود بهره مند ساخت؟

 

برخی از صاحب نظران در پاسخ به سؤال فوق گفته اند:«به نظر جناب آقایان سید حسن صفایی و سید علی علوی قزوینی [۲۲۵]راه حلی که وجود دارد و می‌تواند شبه ارثی را از جانب پدر و مادر حکمی نسبت به کودک به وجود آورد، این روش است که بعد از اهدای گامت و انعقاد نطفه در رحم، در ضمن یک عقد لازم دیگر، گیرندگان اسپرم یا تخمک متعهد شوند که حضانت بچه و نفقه او بر عهده آنان خواهد بود و آنان ملزم باشند، وصیت کنند که این کودک به اندازه سهم یکی از وراث در طبقه اول در حد ثلث سهم ببرد. البته بر اهل دقت پوشیده نیست که اصل وصیت از عقود جائز است، ولیکن با آوردن آن به عنوان شرط عقد لازم، لازم خواهد شد»[۲۲۶].

 

هر چند استفاده از روش فوق به منظور تأمین آینده مالی فرزندان متولد از طریق انتقال جنین، مناسب است، ولی این روش حداکثر تا میزان ثلث دارایی زمان فوت می‌تواند کارساز باشد. از این رو استفاده از سایر راه حل ها، از قبیل از صنعت بیمه یا سایر راه حل های قراردادی، مانند شرط هبه اموال در زمان حیات به صورت شرط نتیجه ، و یا ایجاد مدیونیت به نفع طفل در زمان حیات و … می‌تواند مؤثر باشد و در آیین نامه و یا اصلاحات آینده قانون باید مورد نظر قرار گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 10:40:00 ق.ظ ]




 

    1. نوع سوم سببیت معروف به مسلک سلوکی است که تصویب شیعی قلمداد می­ شود. شیخ انصاری که رسماً پایه­گذار مصلحت سلوکی قلمداد می­ شود، مضمون سخنش در شرح این مسلک آن است که ما نمی­گوییم حکم جاهل منحصر در مؤدای اماره است؛ بلکه حکم واقعی مشترک میان عالم و جاهل است؛ ولی عمل بر طبق اماره، مصلحتی به وجود می‌آورد که در صورت خطای اماره فوت مصلحت واقع را جبران می­ کند.

منظور از سلوک اماره آن است که عمل به استناد اماره باشد؛ یعنی اگر اماره فلان عمل را مستحب دانسته آن را به ‌عنوان مستحب انجام می­دهم و اگر گفته مباح است، آن را مرتکب می­شوم؛ چون مباح است؛ نه آنکه اگر اماره بر اباحه دلالت کرد، آن عمل بر ما واجب باشد. پس منظور لزوم استناد است نه لزوم عمل؛ چنان که ‌در مورد قطع به حکم نیز چنین است.

 

تفاوت مصلحت سلوکی با تصویب معتزلی این است که مصلحت سلوکی در عمل به اماره و مترتب کردن احکام واقع بر مؤدای آن است؛ امّا در سببیت معتزلی، مؤدای اماره بر مکلف، جعل می‌شود و مصلحت در همان است؛ مثلاً اگر اماره بر وجوب نماز جمعه قائم شود، ولی واجب واقعی نماز ظهر باشد، درصورتی که نماز جمعه دارای مصلحتی باشد که فوت مصلحت نماز ظهر را جبران می­ کند، نماز ظهر برای این شخص خالی از مصلحت ملزمه است و نمی­تواند وجوب واقعی داشته باشد و نماز جمعه، واقعاً و ظاهراًً واجب است؛ اما چنانچه نماز دارای چنان مصلحتی نباشد که مصلحت از دست رفته­ی نماز جمعه را جبران کند. پس چرا باید به اماره عمل کنیم؟ اخذ به اماره موجب تفویب واجب است و در هر صورت حکم واقعی اختصاص دارد به غیر آن کسی که نزد او اماره­ی مخالف با واقع برپا شده است. پس سببیت نوع سوم، به سببیت نوع دوم باز می­گردد که قیام اماره سبب می­ شود تا مؤدای آن به ‌عنوان حکم واقعی جعل شود و حکم شرعی به وجوب نماز جمعه در مثال مذکور منحصر گردد که این همان تصویب باطل است.[۵۵]

 

آیت الله خویی می­فرمایند: سببیت نوع سوم، مستلزم تبدّل حکم واقعی و نوعی تصویب است؛ زیرا اگر فرض کنیم سلوک اماره مشتمل بر مصلحتی است که جای مصلحت واقع را می‌گیرد، پس چرا شارع استیفای مصلحت واقع را تعییناً واجب ‌کرده‌است؛ درحالی که باید مخیّر می­کرد میان ایجابی واقع و سلوک اماره. بر این اساس، قاعده­ اشتراک حکم واقعی میان عالم و جاهل مخدوش می­ شود؛ چون در حق عالم، حکم واقعی تعیینی و در حق جاهل تخییری خواهد بود و این نوعی تصویب است.[۵۶]

 

آنچه که از ظاهر عبارت ایشان درباره وجه تمایز بین سببیت محض و بین مصلحت سلوکیه ‌می‌توان فهمید این است که بنا بر قول اول مصلحت در ذات فعل است ولی بنا بر قول دوم مصلحت در عنوان دیگری که سلوک است وجود دارد. ‌بنابرین‏ مصلحت سلوک با مصلحت عمل تزاحم نمی­کند.

 

ولی ما نمی­توانیم این وجه تمایز مذکور را تصوّر کنیم؛ زیرا این وجه تمایز تنها در صورتی درست است که بتوانیم برای عنوان سلوک، یک عنوانی تصوّر کنیم که در وجود خود از ذات عمل مستقل بوده و برآن منطبق نشود و با آن یکی نباشد تا اینکه مصلحت سلوک با مصلحت عمل تزاحم نکند، درحالی که تصوّر این مطلب بی­نهایت مشکل است.

 

نتیجه ­گیری از مصلحت سلوکیه:

 

باید متوجه باشیم که مصلحت سلوکیه منتهی به «تصویب» می­ شود و قائل بودن به جعل حجیّت و جعل هویت بین مؤدای اماره و واقع نیز سر از تصویب درمی­آورد که باطل است؛ زیرا لازمه­اش این است که حکم واقعی متعدد داشته باشیم.

 

راه حل دیگری که از کلمات شیخ انصاری به دست می ­آید آن است که موضوع حکم ظاهری با موضوع حکم واقعی متفاوت است و چون وحدت موضوع موجود نیست وجود دوگونه حکم برای هر چیز با وجود فعلیت هردوی آن ها اشکالی ایجاد نمی­کند.

 

موضوع حکم واقعی ذات شیء است؛ ولی موضوع حکم ظاهری شیء است به ملاحظه آنکه حکم واقعی­اش مشکوک است. پس در موضوع حکم ظاهری شک در حکم واقعی اخذ شده و بدین لحاظ حکم ظاهری، دو رتبه متأخر از حکم واقعی است؛ یکی تأخر حکم ظاهری از موضوع خودش و دیگر تأخر موضوع حکم ظاهری از حکم واقعی، بدین ترتیب معذوری در اجتماع دو حکم نیست.[۵۷] به نظر می‌رسد که این پاسخ شیخ اعظم در جمع حکم واقعی و حکم ظنی یا اماره صحیح باشد.

 

گفتار دوم: تأسیس اصل در عمل به ­ظن

 

مقصود از اصل در اینجا، اقتضاء ادله­ی اجتهادی است که از آن به مقتضای قاعده اولیه تعبیر می­ شود نه اینکه مقصود از اصل، اصل عملی باشد.[۵۸]

 

مشهور فقها می‌فرمایند : «اصل حرمت عمل به ظن است مگر آنچه که با دلیل خارج شود»[۵۹].

 

و به آیاتی استناد کرده‌اند از جمله: آیاتی از قرآن کریم: «قل ارایتم ما انزل الله لکم من رزق فجعلتم منه حراماً و حلالاً قل الله اذن لکم ام علی الله تفترون»[۶۰]

 

«بگو به من خبر دهید آنچه از روزی که خداوند بر شما فرود آورده است بخشی از آن را حرام و بخشی دیگر را حلال گردانیده­اید، بگو آیا خدا به شما اذن داده یا بر خدا دروغ می­بندید».

 

این آیه دلالت دارد بر اینکه نسبت دادن چیزی به خدا لازم است که همراه با اذن خدای سبحان باشد درغیر این صورت دروغ شمرده می­ شود چه اذن مشکوک باشد همان‌ طور که در بحث ما چنین است و چه اذن مقطوع­العدم. آیه شامل هر دو اذن می­ شود.فرض نیز آن است که عامل به ظن در اذن خدای سبحان شک دارد با این حال حکم ظنی را به خداوند نسبت می­دهد.[۶۱]

 

همینطور خدای سبحان در آیه دیگری می­فرمایند:

 

«واذا فعلوا فحشه قالوا وجدنا علیها ءاباءنا والله امرنا بها قل انَّ الله لایأمرنا بالفحشاء اتقولون علی الله ما لا تعلمون»[۶۲]. از این آیه فهیمده می‌شود که خدای سبحان سخن گفتن را درباره‌ چیزی که حدودش از جانب او معلوم نشده مذموم می‌داند چه مخالف با واقع باشد و چه مخالف نباشد. عامل به ظن (در بحث ما) بدون آگاهی چیزی را به دروغ به شارع نسبت می‌دهد.

 

آخوند خراسانی (ره)نیز می‌فرمایند: هرجا شک در حجیّت ظن کردیم بنا بر عدم حجیّت گذاشته و می‌گوییم که این ظن یا اماره حجت نیست، یعنی آثار حجیّت بر آن مترتب نیست، حال این آثار حجیّت عبارتند از :

 

۱، منجزیت عندالاصابه: اگر مکلف قاطع به وجوب نماز جمعه (مثلاً) شد و قطع او هم مصیب و مطابق واقع بود، حتماً واقع که وجوب نماز جمعه باشد، در حق او منجّز می­ شود و مخالفت با آن قطعاً مؤاخذه دارد و مولی بر عبد حجت دارد و علیه او احتجاج می­ کند.

 

همچنین اگر اماره ظنیه معتبره داشته باشد و آنهم مصیب باشد باز واقع را در حق مکلف حجت و منجز می­ کند و حق ندارد مخالفت کند، ولی اگر اماره مشکوک است و فرض هم بکنیم که در واقع مصیب هم باشد؛ ولی ما که خبر نداریم و در چنین موردی واقع در حق ما منجز نمی­ شود و اگر با این طریق مشکوک مخالفت کردیم، مؤاخذه ندارد. پس اولین اثر، منجزیت بود که بر طریق مشکوک مترتب نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:38:00 ق.ظ ]




 

    1. – Clark, Beck & Alford ↑

 

    1. – Klien ↑

 

    1. – Barlow & Durand ↑

 

    1. – Gotlib, I. H. & Schraedly ↑

 

    1. – American Psychiatric Association ↑

 

    1. – Goodman ↑

 

    1. -Minuchin ↑

 

    1. -Bernstien& Bernstien ↑

 

    1. -Halford ↑

 

    1. -Bowlby ↑

 

    1. Crain,W ↑

 

    1. -Kelly&Conley ↑

 

    1. -Hallford ↑

 

    1. -Licksley ↑

 

    1. -Haekins& Booth ↑

 

    1. -Pansrasa ↑

 

    1. -Yogev et al. ↑

 

    1. -Karlson & et al ↑

 

    1. -Bekk ↑

 

    1. -Williams ↑

 

    1. -Allison & et al ↑

 

    1. -Dikinson ↑

 

    1. -Cerov &Reedle ↑

 

    1. Dymaate ↑

 

    1. Sarason ↑

 

    1. dann ↑

 

    1. Edlin ↑

 

    1. death ↑

 

    1. disease ↑

 

    1. discomfort ↑

 

    1. disability ↑

 

    1. dissatisfaction ↑

 

    1. . Holistic 1 ↑

 

    1. ۱. Schultz ↑

 

    1. ۲. Chang ↑

 

    1. ۳. Imholm ↑

 

    1. ۴. Smith ↑

 

    1. ۵. Martin ↑

 

    1. ۶. attribution theory ↑

 

    1. ۷. Fritz – Hayder ↑

 

    1. ۸. Meyer ↑

 

    1. native analysis action ↑

 

    1. ۲٫ effective personal force ↑

 

    1. ۳٫ effective environmental force ↑

 

    1. ۴٫ Weiner ↑

 

    1. ۱٫ Kaplan ↑

 

    1. ۲٫ Mayedz ↑

 

    1. ۳٫ Internal – External Scale ↑

 

    1. ۱٫ Duherty ↑

 

    1. ۲٫ Betel ↑

 

    1. ۱٫ Teylor ↑

 

    1. ۲٫ Jamison ↑

 

    1. ۱٫ Fullekman ↑

 

    1. ۲٫ internal health locus of control ↑

 

    1. ۳٫ powerfull other health locus of control ↑

 

    1. ۱٫ chang other health locus of control ↑

 

    1. – Brown ↑

 

    1. – Lawson, W. A. ↑

 

    1. – dynamics ↑

 

    1. – interaction ↑

 

    1. – dyad ↑

 

    1. – Zielinski, J.J. ↑

 

    1. – loss of romantic love ↑

 

    1. – power struggle ↑

 

    1. – conscious evolution ↑

 

    1. – passionate friendship ↑

 

    1. – Attachment ↑

 

    1. – Exploration ↑

 

    1. – Identify ↑

 

    1. – Power & Cometence ↑

 

    1. – Concern ↑

 

    1. – unreliable ↑

 

    1. – fear of abandonmen ↑

 

    1. – attachment ↑

 

    1. – frustration ↑

 

    1. – hurt ↑

 

    1. – Brainerd ↑

 

    1. Systemic Therapy ↑

 

    1. Approach to cognitive – behavioral ↑

 

    1. – Insight Oriented Couple Therapy (IOCT) ↑

 

    1. – Synder ↑

 

    1. – Framo, J. ↑

 

    1. – differentiation ↑

 

    1. – Carlson, J. ↑

 

    1. – Sperry, L. ↑

 

    1. – committed ↑

 

    1. – McMahon, M. N. ↑

 

    1. – Empathic ↑

 

    1. – Now-centered ↑

 

    1. – Empathy ↑

 

    1. – Safety ↑

 

    1. – Vulnerability ↑

 

    1. – Surogate Parents ↑

 

    1. – locate ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 11:28:00 ب.ظ ]




 

نفوذ اعمال اداره کننده مطابق این ماده به امور اداری محدود شده است و تصرفات انتفاعی را در بر نمی گیرد .

 

در این جا نمی توان به وضوح مرزی بین اعمال اداری و غیر آن رسم کرد و باید در هر مورد خاص بررسی جداگانه صورت گیرد . اما آنچه مسلم است این است که اداره کننده ای را که کالای در معرض فساد را به فروش می رساند تجاوز کننده از حدود اختیارات این ماده دانسته نمی شود و عمل وی رامشمول تصرفات ناظر به اداره مال به حساب می‌آید [۱۹۲]۲ .

 

برای ایجاد نهاد اداره مال غیر شرایطی باید محقق گردد که در زیر مورد بررسی قرار می‌دهیم :

 

۱ ) دخالت فضولی

 

۲ ) قصد احسان یا اداره برای دیگری

 

۳ ) ناتوانی مالک از اداره

 

۴ ) ضرورت اداره

 

الف : دخالت فضولی

 

قانون‌گذار این شرط را با این بیان نشان می‌دهد « بدون اجازه مالک یا کسی که حق اجازه دارد » .

 

منظور این است که اداره کننده هیچ وظیفه و تعهدی به انجام این کار نداشته و همان طور که قبلاً گفتیم از روی احسان اقدام ‌به این امر نموده است . به عبارت دیگر اداره مال غیر بر طبق قرارداد و یا به حکم محکمه و یا به موجب قانون باشد خارج از قلمرو ماده ۳۰۶ قانون مدنی است [۱۹۳]۱ .

 

پس اگر کسی بر اساس قرارداد مثل وکیل و یا بر اساس حکم محکمه مثل قیم و یا به موجب قانون مثل ولی اقدام به اداره مال دیگری ( موکل ، محجور ) نماید ، اعمال این افراد مشمول اداره مال غیر نمی باشد .

 

ب : قصد احسان یا اداره برای دیگری

 

برای اجرای قواعد حاکم بر اداره فضولی مال غیر ، کافی نیست که شخص بدون داشتن نمایندگی به اداره مال دیگری بپردازد بلکه آنچه این عمل را مشروع می‌سازد قصد احسانی است که اداره کننده دارد ، به عبارت دیگر قصد اداره به حساب و برای مالک است و عامل احسان است که عمل وی را مباح می‌سازد [۱۹۴]۲ .

 

نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که این نهاد یک تکلیف نیست بلکه اداره کننده به منظور احسان اقدام به اداره مال دیگری می کند و جنبه اختیاری دارد .

 

ج : ناتوانی مالک از اداره

 

‌بر اساس صدر ماده ۳۰۶ قانون مدنی مال کسی باید مورد اداره از سوی اداره کننده قرار گیرد که غایب یا محجور یا امثال آن ها باشد ، به نظر می‌رسد که فرض قانون‌گذار ‌در مورد هر شخصی که در اداره اموال خود ناتوان بوده و نیاز به کمک داشته را در بر گیرد و با آوردن عبارت « امثال آن ها » دامنه اجرای این ماده را به دو مورد مذکور منحصر نکرده است .

 

د : ضرورت اداره

 

برای احراز ضرورت اداره دو شرط باید جمع شود ، شرط اول عدم تحصیل اجازه است و شرط دوم دفع ضرر می‌باشد .

 

پس اگر کسی بتواند از مالک یا کسی که حق اجازه دارد ، اذن در اداره بگیرد دیگر مشمول اداره مال غیر نمی باشد . چرا که وی دیگر از طرف مالک اختیار دارد و در واقع تفاوت عمده میان وکالت و اداره مال غیر نیز همین است که در اداره مال غیر هیچ اختیار قبلی از طرف مالک وجود ندارد اما در وکالت وی از قبل اختیار چنین عملی را داشته است [۱۹۵]۱ . ضمناً در صورتی که مالک یا نماینده او قبلاً اداره کننده را از این عمل منع کرده باشند دیگر دخالت او صورت قانونی ندارد .

 

دخالتی که اداره کننده در دارایی دیگری می کند باید به منظور دفع ضرر از وی باشد نه جلب منفعت ، و کافی نیست که ثابت شود عمل اداره کننده مفید بوده است ، وی باید نشان دهد که در صورت عدم دخالت یا تأخیر در آن ، موجب ضرر برای مالک کالا می شده تا بتواند مالک را ملزم به پرداخت مخارج نماید [۱۹۶]۲ .

 

بند دوم : اجباری بودن اداره مال غیر

 

بر خلاف عقیده اکثر حقوق ‌دانان [۱۹۷]۳ که نهاد اداره مال غیر را بر اساس احسان و کمک به دیگری و امری اختیاری می دانند ، گروهی از حقوق ‌دانان [۱۹۸]۴ در مقابل این نظر ، آن را امری اجباری می دانند .

 

به نظر این گروه مبنای ماده ۳۰۶ قانون مدنی ( اداره مال غیر ) باید بر پایه ولایت حسبه نهاده شود نه قاعده احسان . ولایت حسبه که امر به معروف و نهی از منکر آن را در بر می‌گیرد امری تکلیفی است ولی احسان حق است که به صورت اختیاری ( به صورت دلبخواهی ) می‌باشد [۱۹۹]۵ .

 

مثلاً اگر کسی مال شخص دیگری را دید که حافظ ندارد یا در حال تباهی است یا حیوان دیگری را گرگ دریده است ، شخص مدیر مکلف به حفظ کالا و جلوگیری از تباهی کالا و ذبح کردن حیوان می‌باشد .

 

دکتر لنگرودی این نهاد را امری اجباری می‌خواند و به جای عنوان « اداره مال غیر » عبارت « اداره امور غیر » را پیشنهاد می کند [۲۰۰]۱ .

 

ایشان اداره کننده ای را که کالای در معرض فساد را به فروش می رساند تجاوزکننده از حدود اختیارات این ماده نمی دانند و عمل وی را مشمول تصرفات اداری به حساب می آورند [۲۰۱]۲ .

 

ایشان حتی در رهن بر این عقیده می‌باشند که مرتهن بر اساس ماده ۳۰۶ قانون مدنی در حدود تکالیف امین ، مال مورد رهن را باید اداره و حفاظت نماید [۲۰۲]۳ .

 

بند سوم : مقایسه

 

ما در این جا باید فرضی از اداره مال غیر را در نظر بگیریم که مال در معرض ضایع شدن قرار دارد و دفع ضرر از آن جز با فروش ممکن نمی باشد ، با درنظر گرفتن این فرض به مقایسه دو نهاد در زیر می پردازیم :

 

در هر دو نهاد آن شخصی که کالا را دراختیار دارد مالک کالا نمی باشد .

 

در هر دو نهاد فروشنده مال دیگری را به فروش می رساند .

 

در هر دو نهاد مال کسی به فروش می رود که ناتوان می‌باشد چرا که در بازفروش مالک چون مال را در اختیار ندارد برای جلوگیری از ضرر ناتوان است و در مقابل شرط اصلی اداره مال غیر ناتوانی مالک است ، پس در هر دو نهاد مالک نیاز به کمک دارد .

 

در هر دو نهاد وسیله دفع ضرر فروش می‌باشد .

 

در هر دو صورت آن چه عامل اصلی است وجود وضعیت ضروری می‌باشد .

 

در هر دو نهاد فروشنده به نمایندگی از طرف مالک اقدام به فروش می کند .

 

در هر دو نهاد عایدات برای فروشنده نمی باشد و باید آن را به مالک پس بدهد .

 

مطابق کنوانسیون فروش اضطراری یک تکلیف می‌باشد در حالی که بنا بر نظر اکثریت حقوق ‌دانان اداره مال غیر اختیاری می‌باشد ، اما در صورتی که نظر گروه دوم را بپذیریم اداره مال غیر نیز همانند فروش اضطراری یک تکلیف می‌باشد .

 

نهاد پایه در فروش اضطراری اعمال حقوقی ( قرارداد فروش ) می‌باشد در حالی که بر طبق نظر دو گروه نهاد پایه در اداره مال غیر وقایع حقوقی است .

 

رابطه بین مالک و فروشنده یک رابطه قراردادی می‌باشد اما در اداره مال غیر چنین رابطه ای مابین مدیر و مالک وجود ندارد . به عبارت دیگر در فروش اضطراری این فروش یا به وسیله فروشنده صورت می‌گیرد یا به وسیله خریدار اما در اداره مال غیر شخص ثالث اقدام به فروش می کند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ب.ظ ]




“الف – برای ساختن حبس دایم.

 

ب – برای فروختن یا به معرض فروش گذاردن حبس جنایی درجه یک از سه تا ۱۵ سال

 

ج – برای وارد کردن بیش از ده (۱۰) گرم حبس دایم و برای ده (۱۰) گرم یا کمتر حبس جنایی درجه دو از دو تا ده سال.

 

‌د – برای نگاهداری و یا حمل غیر مجاز بیش از مقدار ده (۱۰) گرم حبس جنایی درجه یک از سه تا ۱۵ سال و برای ده (۱۰) گرم یا کمتر حبس‌جنایی درجه دو از دو تا ده سال ..
‌تبصره – موادّ مذکور ولو اینکه با موادّ دیگری مخلوط یا محلول باشد از نظر مجازات خالص محسوب می‌شود مشروط به اینکه به همان صورت قابل‌مصرف باشد. .
‌ ‌ماده‌ی‌ ۴ این قانون نیز در باب تعیین مجازات برای سایر موادّ روان‌گردان، بیان می‌داشت: «هر کس موادّ مندرج در فهرستهای شماره ۲ و ۳ و ۴ ضمیمه این قانون را بدون اجازه وزارت بهداری بسازد یا وارد یا صادر نماید علاوه بر‌ضبط موادّ مذبور به حبس جنحه‌ای از ۶۱ روز تا سه سال محکوم خواهد شد.»
و ‌نهایتاًً ‌ماده‌ی‌ ۸ این قانون نیز، در مقام تعیین مجازات برای نگهداری موادّ مذکور در ‌ماده‌ی‌ ۴ این قانون به وسیله افراد غیر مجاز، علاوه بر ضبط موادّ مذکور ‌حبس جنحه‌ای تا شش ماه پیش‌بینی نموده بود….

 

بدیهی است که مجازات‌های پیش‌بینی شده در این قانون، خصوصاًً با گسترش و فراگیری موادّ فوق در طی سال‌های اخیر هماهنگی نداشت. به ویژه آنکه موادّ روان‌گردان موجود در ایران (شیشه یا مت‌آم‌فتامین) از جمله‌ موادّ مندرج در جدول دوّم بود که مجازات سبک‌تری داشت. همین موضوع قانون‌گذار را به تکاپو واداشت تا با انجام تغییراتی اقدام به سنگین‌تر نمودن مجازات‌های فوق نماید که نهایتاًً بعد از مدّت‌ها بحث و اظهارنظر، نهایتاًً اصلاحات حاضر به عمل آمد که قطعاً باید آن را انقلابی بسیار بزرگ و دور از ذهن در مجازات موادّ روان‌گردان دانست (همان،۱۳۹۱: ۵).

 

به موجب این اصلاحات، جرایم مربوط به موادّ روان‌گردان تابع موادّ ۴ تا ۸ قانون مبارزه با موادّ مخدّر قرار گرفت. با این توضیح که برخی از این موادّ شیمیایی تابع موادّ ۴ تا ۷ قانون مذکور (یعنی مجازات‌های قانونی بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره، سوخته، تفاله تریاک که دارای مجازات‌های خفیف‌تری می‌باشند) قرار گرفته و برخی دیگر تابع ماده ۸ قانون مبارزه با موادّ مخدّر در کنار هرویین[۱۹]، مرفین، کوکایین و دیگر مشتقّات شیمیایی مرفین و کوکایین (که مجازات‌های بسیار شدیدی دارند) قرار گرفته است! (زراعت،۱۳۸۹: ۸۲).

 

از همه مهم‌تر اینکه، مت‌آمفتامین یا شیشه که در قانون سابق زیر مجموعه جدول دوّم بود که از مجازات‌های بسیار خفیفی برخوردار بود به طرز عجیبی مشمول ‌ماده‌ی‌ ۸ قرار گرفت. یعنی در حال حاضر، هر کسی که شیشه را وارد کشور کند یا مبادرت به ساخت، تولید، توزیع، صدور، ارسال، خرید و فروش آن نماید و یا در معرض فروش قرار دهد و یا نگهداری، مخفی یا حمل کند با رعایت تناسب و با توجه به میزان موادّ به شرح زیر مجازات خواهد شد:

 

۱٫ تا پنج سانتی‌گرم، از پانصدهزار ریال تا یک میلیون ریال جریمه نقدی و بیست تا پنجاه ضربه شلاق.
۲٫ بیش از پنج سانتی‌گرم تا یک گرم، از دو میلیون تا شش میلیون ریال جریمه نقدی و سی تا هفتاد ضربه شلاق.
۳٫ بیش از یک گرم تا چهار گرم، از هشت میلیون تا بیست میلیون ریال جریمه نقدی و دو تا پنج سال حبس وسی تا هفتاد ضربه شلاق.

 

.۴٫ بیش از چهار گرم تا پانزده گرم، از بیست میلیون تا چهل میلیون ریال جریمه نقدی و پنج تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.

 

۵٫ بیش از پانزده گرم تا سی گرم، از چهل میلیون تا شصت میلیون ریال جریمه نقدی و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.

 

۶٫ بیش از سی گرم، اعدام و مصادره اموال ناشی از همان جرم.

 

یعنی در حال حاضر حمل، نگهداری یا هر صورت ارتباطی دیگر با ‌ماده‌ی‌ روان‌گردان شیشه (مت‌آمفتامین)، وقتی بیش از ۳۰ گرم باشد، دارای مجازات اعدام است. در حالی که در قانون سابق مجازات حمل و نگهداری شیشه هر چند اگر چند تن می‌بود، از شش ماه حبس فراتر نمی‌رفت! البتّه بدیهی است که این روش قانون‌گذار عقلانی نیست و منطقاً درست نبوده که موادّی که تا چندی قبل، مجازات‌های این‌چنینی داشته به یک‌باره چنین تغییر دور از ذهنی نماید و بدیهی است که این اقدام در تعارض با اصول حاکم بر حقوق جزا و تعیین مجازات برای جرم است (مقصود پور،۱۳۹۱: ۱۰).

 

درست است که مجازات‌های سابق شیشه، منطق چندانی نداشت و ضعیف بود ولی تشدید یک‌باره‌ی این مجازات تا این حد، از حالت قبلی هم‌غیرمنطقی‌تر بوده و در تعارض با عدالت است. به نظر می‌رسد قانون‌گذار که در مقام تشدید مجازات بوده حداکثر باید موادّ روان‌گردان را مشمول موادّ ۴ و ۵ قانون مبارزه با موادّ مخدّر (مجازات‌های پیش‌بینی شده برای تریاک، شیره، بنگ و…) می‌دانست. با این توضیح که اگر چنین می‌شد. فروض هفت‌گانه‌ی ورود به کشور، صدور، ارسال، تولید، ساخت، توزیع، فروش یا قرار دادن در معرض فروش این مواد، مشمول مجازات‌های چهارگانه‌ی ‌ماده‌ی‌ ۴ قانون مذکور می‌گردید که بدین شرح می‌باشد:

 

۱- تا پنجاه گرم، تا چهار میلیون ریال جریمه نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-15] [ 12:36:00 ب.ظ ]




شفافیت اندک و نبود تقارن اطلاعات، رابطه‌ای عادی دارند.شفافیت اندک نشان می‌دهد که اطلاعات کافی برای ارتباط برقرار کردن با سرمایه‌گذار وجود ندارد.‌بنابرین‏ یک نبود تقارن اطلاعاتی بین افراد مطلع و آنهایی که مطلع نیستند برقرار خواهد بود. چنین نبود تقارن اطلاعاتی منجر به صرف اطلاعات زیادی می‌شود.

 

در یک بازار کارا، ارزش شرکت به صورت ارزش فعلی جریان‌های نقدی آینده با نرخ مناسب بازده تعدیل‌شده از لحاظ ریسک تعریف می‌شود. ‌بنابرین‏ هدف از افشای مالی، تهیه اطلاعات مفید برای سرمایه‌گذاران در ارزیابی به‌موقع بودن و قطعیت نداشتن جریان‌های نقدی آینده است. اطلاعات مفید تهیه‌شده از طریق افشای داوطلبانه، فرایند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران را بهبود می‌بخشد و سایر استفاده‌ کنندگان از افشای اطلاعات شرکت را در موقعیت مناسب‌تری برای تخصیص منابع اقتصادی قرار می‌دهند.

 

۲-۱۰-۱۵ مزایای افشای داوطلبانه

 

افشای اطلاعات بهتر، هماهنگی و مشارکت میان شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران را با توجه به تصمیم‌های سرمایه‌گذاری که مبتنی بر قیمت سرمایه گذاری است، به‌واسطه تعادل میان جریان‌های نقدی آینده مورد انتظار به نرخی بالاتر، بهبود می‌بخشد.

 

بازار سرمایه در تعیین ارزش صحیح افشای شرکت در درازمدت کارامد است. صرف اطلاعات، شامل ارزش ذاتی افشای بیشتر شرکت است. برای شرکت‌های با کیفیت افشای بالاتر، انتظار می‌رود صرف اطلاعات برابر با افشای اطلاعاتی معادل با افشای رقیبانی با داراییها و شرایط بازار مشابه‌ باشد،‌ اما برای شرکت‌های با کیفیت افشا و شفافیت پایین، این صرف اطلاعات کمتر خواهد بود. مهمترین مزایای افشای کامل و گزارشگری بهتر عبارتند از (مدهونی، ۲۰۰۹):

 

• قابلیت اعتبار بیشتر مدیریت

 

• سرمایه گذاران درازمدت بیشتر

 

• افزایش حجم معاملات تجاری

 

• مالکیت نهایی بالاتر

 

• نقدشوندگی بیشتر

 

• فراریت کمتر

 

• کاهش شکاف خرید و فروش

 

• تحلیل بالاتر

 

• دسترسی بهتر و هزینه سرمایه کمتر

 

• روابط بهبودیافته با انجمنهای سرمایه‌گذاری

 

• قیمتهای سهام بالاتر.

 

در میان این مزایا، اعتبار مدیریت مهمترین مزیت است که پیش‌شرط تحقق سایر مزیتهاست. هنگامی که مدیریت از جایگاه اعتباری خوبی برخوردار است، بازار فعالیت‌های وی را مورد حمایت قرار می‌دهد؛‌ حتی اگر در کوتاه‌مدت تصمیمها و فعالیت‌های وی منجر به کاهش سود جاری شود. افزایش افشای داوطلبانه سبب کاهش نبود تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه‌گذاران و افزایش نقدشوندگی سهام می‌شود. افزایش نقدشوندگی می‌تواند منجر به جذابیت بیشتر سهام برای سرمایه‌گذاران نهادی شود. امروزه شرکت‌ها بر اساس سیاست‌های افشای خود مورد قضاوت قرار می‌گیرند و می‌توانند سیستم‌های افشای اطلاعات خود را برای سهام‌داران از طریق استقرار کمیته‌های افشا تقویت کنند. این کمیته‌ها محتوای اطلاعات و میزان و روش های افشای اطلاعات بااهمیت را تعیین می‌کنند.

 

۲-۱۰-۱۶ مسائل اصلی در افشای داوطلبانه

 

یکی از ‌موضوع‌هایی که در خصوص شفافیت و افشای اطلاعات داوطلبانه مطرح است، این است که شرکت‌ها به منظور کاهش ریسک اطلاعات، افشای داوطلبانه انجام می‌دهند؛ اما در عین حال تلاش می‌کنند از رویه‌های افشایی که حفظ آن در آینده دشوار است، اجتناب کنند. در تعیین سطح نهایی افشا، شرکت‌ها باید وزن عوامل هزینه خاص را در برابر منافع بالقوه حاصل از افشای بیشتر در نظر بگیرند. در تعیین مزایای اصلی افشای داوطلبانه، شرکت‌ها باید هزینه های اولیه سطح افشا را در نظر داشته باشند. این بدان معنی است که هزینه تهیه و انتشار اطلاعات و هزینه‌ زیان‌های رقابتی که به افشای داوطلبانه مرتبط است،‌ باید مدنظر قرار گیرد (مدهونی،۲۰۰۹)

 

یکی از محدودیت‌های مهم شفافیت و افشای داوطلبانه، توازن‌ بین‌ منفعت‌ و هزینه است. به موجب مفاهیم نظری گزارشگری مالی، منفعت‌ حاصل‌ از اطلاعات‌ باید بیش‌ از هزینه‌ تهیه‌ و ارائـه‌ آن‌ باشد. از این‌رو ارزیابی‌ منفعت‌ و هزینه‌ اساساً یک‌ فرایند قضاوتی‌ است‌ که برای شرکت‌های بزرگ از اهمیت بیشتری برخوردار است. این هزینه ها بر عهده شرکت‌اند، اما استفاده‌ کنندگان نهایی از صورت‌های مالی از آن منتفع می‌شوند و در گام دوم شرکت می‌تواند از منافع ثانویه و کسب مزیت‌های رقابتی حاصل از افشا بهره ببرد. اما نکته مهمی وجود دارد و آن اینکه آیا افشای تمام موارد توسط شرکت سبب نمی‌شود که شرکت‌ها بسیاری از اطلاعات خاص خود را به سایر رقیبان افشا نمایند و از این‌رو از بُعد رقابتی، در تنگناهای ناشی از افشای اطلاعات قرار گیرند؟

 

برخی معتقدند افشای اطلاعات توسط شرکت‌ها به صورت کامل انجام نمی‌گیرد، زیرا مدیران نسبت به در اختیار قرار گرفتن اطلاعات خاص تردید دارند (پارسائیان،‌ ۱۳۸۸). اما آنچه مشخص است، این است که شرکت‌ها بر اساس رویکردهای قانونی و ‌پاسخ‌گویی‌، خود را ملزم به انتشار کلیه اطلاعاتی که اثر مثبتی بر کارکرد بازار نیز دارد، می‌نمایند.

 

شناسایی و اولویت‌بندی ذینفعان و میزان تأثیرگذاری و نفوذ ذینفعان بر شرکت(آبراهام،۱۹۷۸)

 

عمومی

 

حیاتی

 

ثانویه

 

میزان اهمیت و نفوذ شرکت بر ذینفعان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زیاد متوسط کم

اهمیت

 

میزان تأثیرگذاری

 

زیاد

 

متوسط

 

کم

 

استخراج ماتریس تحلیل گروه‌های ذینفع برای شرکت بیمه لویدز در راستای ایجاد شرایط برد- برد

 

    1. – Corporate Social Responsibility ↑

 

    1. – Gary ↑

 

    1. – W.Griffin & JAYB.Barney ↑

 

    1. – IFAC ↑

 

    1. – SRA=SOCIAL RESPONSIBILITY ACCOUNTING ↑

 

    1. – A. A. A ↑

 

    1. – IFAC ↑

 

    1. – Hess ↑

 

    1. – Belkaoui ↑

 

    1. – Watts & Zimmerman ↑

 

    1. – Akerlof ↑

 

    1. – Stiglitz ↑

 

    1. – Scott ↑

 

    1. – Sustainability 360 ↑

 

    1. – transparency ↑

 

    1. – Openness ↑

 

    1. – OECD: Organization for Economic Cooperation & Development ↑

 

    1. – Perfect Market ↑

 

    1. – Bushman and Smith ↑

 

    1. – Vishwanath and Kaufmann ↑

 

    1. – Florini ↑

 

    1. – Madhani ↑

 

    1. – Bushman et al. ↑

 

    1. – IMF ↑

 

    1. – WB ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-14] [ 01:48:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱۱ خصوصیات خرده فروشی الکترونیکی موفق

 

موفقیت خرده فروشان فیزیکی و الکترونیکی زمانی تضمین می شود که آن ها محصولاتی با کیفیت را با قیمت مناسب و خدمات عالی ارائه دهند . برخی ویژگی ها که باعث تمایز محصولات و افزایش حجم فروش آن ها می‌شوند عبارتند از :

 

    • شهرت نشان تجاری سازمان

 

    • خدمات گارانتی محصول

 

    • محصولات دیجیتالی( نرم افزار ، موسیقی و فیلم)

 

    • محصولات نسبتاً ارزان

 

    • محصولات با استاندارد مشخص

 

  • بسته های پرطرفدار و شناخته شده که در محیط فیزیکی هم امکان بازکردن آن ها وجود ندارد(مک کارتی و جروم، ۱۹۹۶: ۴۶)

 

۲-۱-۱۲ طبقه بندی خرده فروشی الکترونیکی بر اساس کانال های توزیع

 

بازاریابی مستقیم به معنی بازاریابی و خریدوفروش، بدون در نظر گرفتن واسطه بین تولید کننده و خریدار( در اینجا بیشتر خرید و فروش الکترونیکی است) (مایر، ۱۹۹۵: ۱۴۲).

 

۱- بازاریابی مستقیم شرکت‌های دریافت کننده سفارش از طریق پست الکترونیک:

 

بسیاری از خرده فروشان که از طریق پست الکترونیک سفارش دریافت می‌کردند در حال تجربه کانال توزیع دیگری به نام اینترنت هستند و اصلی تری کانال توزیع خود را بازاریابی مستقیم می دانند.

 

۲- بازاریابی مستقیم تولیدکنندگان :

 

تولیدکنندگان به طور مستقیم محصولات خود را از وب سایت شخصی خود به مشتریان می فروشند و مزیت آن این است که با ایجاد ارتباط مستقیم با مشتریان می‌توانند اطلاعات ارزشمندی ‌در مورد محصولات تولیدی به دست آورند(مایر، ۱۹۹۵: ۱۴۳).

 

۳- خرده فروشی الکترونیکی اصیل :

 

این دسته خرده فروشان فروشگاه فیزیکی ندارند و تنها به صورت آنی فعالیت می‌کنند . مزیت آن کاهش هزینه های سربار و هزینه های مربوط به فرایندهای کسب و کار است. خرده فروشی الکترونیکی اصیل به ۲ دسته تقسیم می شود :

 

الف- خرده فروشی الکترونیکی اصیل عمومی : محصولات خود را در سطح جهان عرضه می‌کنند .

 

ب- خرده فروشی الکترونیکی اصیل خصوصی : محصولات خود را تنها به بازار محدودی عرضه می‌کنند و به مشتریان خاصی توجه دارند(مایر، ۱۹۹۵: ۱۴۵) .

 

۴- خرده فروشی الکترونیکی ترکیبی(مایر، ۱۹۹۵: ۱۴۵) .

 

محصولات خود را به خریداران از طریق فروشگاه های فیزیکی و به کاربران اینترنتی از طریق اینترنت ارائه می‌کنند . در واقع فروش هم به صورت اینترنتی و هم از طریق فروشگاه های فیزیکی انجام می شود

 

۵- خرده فروشی در مراکز خرید الکترونیکی :

 

دو دسته مراکز خرید الکترونیکی وجود دارد

 

الف- مراکز خرید واسطه مدار :

 

این نوع مراکز تنها نقش واسطه ای دارند . ‌به این صورت که لیستی از کاتالوگ ها و کادرهای تبلیغاتی در وب سایت این مراکز برای ارتباط با فروشندگان هر محصول فراهم است و زمانی که کاربر روی محصول خاصی کلیک کند مستقیماً به فروشگاه مربوط ارجاع داده می شود. این روش یکی از زیر مجموعه های بازاریابی ارتباطی است(کلمن، ۱۹۹۸: ۹۵) .

 

ب- مراکز خرید ارائه دهنده خدمات اشتراکی :

 

در این مراکز ، خریدار ، محصول مورد نظر را یافته ، سفارش می‌دهد و هزینه آن را پرداخت می‌کند و نیز نحوه ارسال را مشخص می‌سازد . در واقع وب سایتهایی هستند مشتمل بر چند فروشگاه که صاحبان فروشگاه ها مبلغی به عنوان اجاره به مالکان مرکز خرید می پردازند(کلمن، ۱۹۹۸: ۹۶) .

 

۲- ۱- ۱۳ انواع روش های ارائه خدمات به مشتری در اینترنت

 

۱- ‌پاسخ‌گویی‌ به سوالات مشتریان :

 

کسب اطلاعات مورد نیاز مشتریان و دسترسی به اطلاعات کامل تر در طول فرایند خرید و همچنین استفاده از لینک ها و کلمات کلیدی در وب سایت ها .

 

۲- فراهم نمودن قابلیت های جستجو و مقایسه :

 

با وجود هزاران فروشگاه الکترونیکی در اینترنت ، پیدا کردن اقلام مورد نیاز مشتری بسیار مشکل است . پس از جمع‌ آوری اطلاعات محصول ، مشتری نیازمند مقایسه قیمت هاست که این قابلیت توسط موتورهای جستجو فراهم می شود .

 

۳- فراهم نمودن اطلاعات فنی و سایر موارد :

 

برای ترغیب مشتری به ادامه و استمرار خرید ، روابط تعاملی اهمیت دارند که این روابط قابلیت هدایت سازمان در سرمایه گذاری بر اولویت ها و نیازهای مشتریان را دارد .

 

۴- فراهم نمودن امکان ردیابی سفارش و اعتبار مالی برای مشتریان :

 

مشتریان علاقمند هستند تا در هر زمان و مکانی ، تراز حسابداری و وضعیت سفارش خود را ردیابی کنند، بین حساب خود پول رد و بدل کرده و بر سرمایه گذاری خود نظارت کنند(روتر،۱۹۶۷: ۶۵۱) .

۲-۱-۱۴ ابزارهای ارائه خدمات به مشتری در اینترنت

 

    1. وب سایت شخصی :

 

  1. طراحی وب سایت هایی توسط شرکت‌ها که به مشتریان اجازه ثبت صفحات وب شخصی را می‌دهند که مشتری می‌تواند برای خرید استفاده کند و اطلاعاتی ‌در مورد محصول ، خریدهای اضافی و گارانتی محصول نه تنها از این طریق بلکه از طریق پست الکترونیکی دریافت کنند .

۲- پرسش های متداول در خواستی :

 

ساده ترین و ارزان ترین ابزار برای ‌پاسخ‌گویی‌ به سوالات مکرر و عمومی مشتریان است .که برای مشتریان نیز هزینه پایینی دارد .

 

۳- اتاق گفتگو :

 

که باعث جذب مشتریان جدید و افزایش وفاداری آن ها می شود . در این اتاق می توان با متخصصان سازمان و مشتریان دیگر تبادل نظر کرد .

 

۴- پست الکترونیکی و پاسخ دهی خودکار :

 

عمومی ترین ابزار برای ارائه خدمات است که به دلیل ارزان و سریع بودنش برای توزیع و ارسال اطلاعات محصول استفاده می شود . برای حل مشکل پاسخ دهی دستی ، پاسخ دهی خودکار با بهره گرفتن از عامل های هوشمند به وجود آمده که با توجه به عبارات و کلمات کلیدی ، اطلاعات و جواب مناسب را فراهم می‌سازد. (آندرو و همس[۵۸]،۱۹۹۹: ۵۷)

 

۲- ۱- ۱۵استراتژی های بازاریابی خرید الکترونیکی

 

۱- بازاریابی مستقیم برای رسیدن به خریداران کاربردی

 

در بازاریابی مستقیم ، بازاریاب ها باید برنامه های خود را به حوزه های مختلف کارکردی و با سطوح مختلف یک حوزه کارکردی توسعه دهند. سه حوزه اساسی مدیریت که می توان به خریداران و تاثیر گذاران کسب و کار دسترسی یافت ، مدیریت کارکردی ، مدیریت مالی و مدیریت عمومی است . برای انجام اینکار سازمان نیازمند دسترسی به فهرست پست الکترونیکی،گزارش های سالیانه و سایر مستندات عمومی دارد . (تان و فلیکس، ۲۰۰۴: ۴۸)

 

۲- بازاریابی روابط :

 

نقش بازاریاب های تیز هوش در ایجاد روابط و ارتباطات مستمر با مشتریان در جایی نمود پیدا می‌کند که همه عوامل تاثیر گذار مثل فرایند بودجه بندی شرکت ، خارج از کنترل ماست .

 

۳- استراتژی های بازاریابی اینترنتی: ۵دسته این استراتژی ها عبارتند از:

 

    • ایجاد وب سایت مناسب

 

    • استفاده از فرصت‌های اینترنتی برای ترفیع محصولات

 

    • ایجاد قابلیت سفارش گذاری از طریق اینترنت

 

    • اجرای فوری سفارش های در اینترنت

 

  • بهبود روابط مشتریان با اینترنت(لاهمن، ۱۹۹۸: ۴۴)

 

۲-۱- ۱۶ استراتژی تجارت الکترونیک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]