تأثیر موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی بر بهبود اجرای ورزشی |
1-7- محدودیتهای پژوهش. 11
1-8- تعریف اصطلاحات و واژه ها. 11
1-8-1- موسیقی کارکردی. 11
1-8-2- موسیقی آرامش بخش. 12
1-8-3- موسیقی مهیج. 12
1-8-4- موسیقی تحریک کنندهی امواج مغزی. 12
1-8-5- موسیقی ترکیبی. 13
1-8-6- اجرای ورزشی. 13
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش
2-1- مقدمه. 15
2-2- مروری بر مبانی نظری پژوهش. 15
2-2-1- عملکرد استقامتی. 15
2-2-2- عوامل مؤثر بر عملکرد استقامتی. 15
2-2-2-1- حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max). 16
2-2-2-1-1-عوامل محدودکننده ی VO2max 19
2-2-2-1-1-1- ظرفیت انتشار ریوی. 19
2-2-2-1-1-2- حداکثر برونده قلبی. 19
2-2-2-1-1-3- ظرفیت حمل اکسیژن در خون. 21
2-2-2-1-1-4- ویژگیهای عضلات اسکلتی. 21
2-2-2-1-2- VO2max در افراد نابالغ. 22
2-2-2-2-درصد حداکثر اکسیژن مصرفی. 23
برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید
2-2-3- اسید لاکتیک. 23
2-2-3-1- غلظت لاکتات خون (تولید و برداشت). 24
2-2-3-2- عوامل مؤثر بر تولید و پاکسازی لاکتات. 25
2-2-3-2-1- آستانهی لاکتات. 25
2-2-3-3- آغاز تجمع لاکتات خون. 27
2-3- موسیقی و فعالیتبدنی. 28
2-3-1- پاسخهای فیزیولوژیک به موسیقی. 29
2-3-2- پاسخهای هیجانی و روانشناختی به موسیقی. 31
2-3-3- موسیقی و محور HPA.. 34
2-3-4- موسیقی و اجرای ورزشی هوازی و بی هوازی. 35
2-3-5- موسیقی درمانی و توانبخشی. 36
2-4- مروری بر پیشینه ی تحقیق. 37
2-5- نتیجه گیری. 42
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1- مقدمه. 44
3-2- نوع پژوهش. 44
3 -3- جامعهی آماری و نمونه ی پژوهش. 44
3-5- متغیّرهای پژوهش. 45
3-5-1- متغیّر مستقل. 45
3-5-2- متغیر وابسته. 45
یک مطلب دیگر :
3-6- جمع آوری اطلاعات. 45
3-6-1- ابزار گردآوری داده ها. 45
3-7- اعتبار و روایی ابزار. 49
3-8- روش اجرای کار. 49
3-9- روش تجزیه و تحلیل آماری و نوع آزمونهایی که مورد استفاده قرار خواهند گرفت. 51
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل آماری
4-1- مقدمه. 53
4-2- اطلاعات آماری مربوط به هر یک از متغیرهای تحقیق در پنج گروه آزمایشی. 53
4-3- آزمون فرضیههای پژوهش. 54
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه. 71
5-2- بحث پیرامون یافتههای پژوهش. 72
5-2-1- میزان لاکتات خون. 72
5-2-2- میزان ضربان قلب. 74
5-2-3- زمان فعالیت. 74
5-2-4- میزان حداکثر اکسیژن مصرفی. 75
5-2-5- میزان درک فشار کار. 76
5-2-6- میزان درک خستگی. 77
5-2-7- میزان احساس توانمندی. 78
5-2-8- میزان شدت خستگی. 79
5-2-9- پردازش اطلاعات مغزی. 79
5-3- نتیجهگیری. 80
5-4- موارد کاربرد. 81
5-5- پیشنهادهای پژوهش. 81
5-5-1- پیشنهادهای برخاسته از پژوهش. 81
5-5-2- پیشنهادهایی برای سایر محققان. 82
منابع و مآخذ 83
پیوستها .8
مقدمه
عملکرد ورزشی ورزشکار به ظرفیت و عملکرد دستگاههای بدن ورزشکار بستگی دارد. دستگاههای عصبی و عضلانی دو دستگاه اصلی درگیر در حرکت و فعالیت بدنی میباشند که دستگاههای دیگر نظیر دستگاههای قلبی، عروقی، تنفسی، غدد درونریز، گوارشی و ایمنی نقش کمکی داشته که احتیاجات بیولوژیک دو دستگاه اصلی درگیر را برآورده میسازند. بیشتر محققین بر این عقیدهاند که گرچه کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی دستگاه عصبی و افزایش فشارهای روانشناختی موجب بروز زودرس خستگی دستگاه عصبی مرکزی میشوند، لیکن مستقیماً عضلات را تحت تأثیر قرار نمیدهد بلکه کاهش فعالسازی مرکزی یا عصبی عضلات اسکلتی، نقش کلیدی در بروز زودرس خستگی کلی بدن یا افت عملکرد مطلوب دستگاه عضلانی دارد (11). دستگاه عصبی مرکزی با عملکرد مطلوب خود میتواند فرکانس و دامنه ایمپالسهای عصبی که به عضلات اسکلتی میفرستد را افزایش داده و شدت و دوام انقباض عضلات در حال کار را افزایش دهد و به ظرفیت اجرایی ورزشکار کمک کند. این موضوع در رابطه با تسریع در ریکاوری نیز صادق است زیرا رابطه تنگاتنگی بین دستگاه عصبی و دستگاه عضلانی و دیگر دستگاههای حمایتی که نیازهای عضلانی را برطرف میکنند وجود دارد و درصورتی که دستگاه عصبی سریعتر به حالت اولیه بازگردد، به طبع آن ریکاوری در دیگر دستگاهها نیز تسریع خواهد شد (23). کمکهای ارگوژنیک[1] روشهای مختلفی هستند که توسط آنها میتوان به طور مستقیم موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی مرکزی و تأخیر در بروز خستگی طی اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری شد. موسیقی اغلب به عنوان کمک ارگوجنیک برای برانگیختگی در ورزش و تمرینات ورزشکاران بکار گرفته میشود (37). عوامل مهم و تأثیرگذاری در ویژگیهای برانگیزاننده موسیقی وجود دارد که عبارتند از اینکه اولاً افراد به عکسالعمل نشان دادن نسبت به محرکهای ریتمیک، تمایل نهفتهای دارند یا در حقیقت پاسخ ریتمیک به موسیقی، نهفتهترین عامل در فرد است (26) و ثانیاً جنبههای هارمونیک و ملودیک موسیقی به خصوص ریتم و سرعت آن میتواند اجرای شنونده را تغییر دهد و بر حالات روحی وی تأثیر بگذارد به این معنی که صدا میتواند باعث ایجاد تغییر در امواج مغزی شود که فعالیتهای فیزیکی را خلق میکنند (37). فعالیت الکتریکی یا امواج کرتکس مغزی آلفا، بتا، دلتا و تتا از لایههای فوقانی کرتکس بخصوص شاخههای دندریتی سلولهای هرمی و احتمالاً نرونهای ارتباطی موجود در این ناحیه سرچشمه میگیرند و هر کدام فرکانس خاصی دارند که تحت شرایط فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی معینی نظیر خواب عمیق، بیداری، هوشیاری و فعالیت موج غالب زمینه را در مورد فعالیت الکتریکی مغز تشکیل میدهند. به راحتی می توان امواج مختلف مغزی یا فعالیت الکتریکی کرتکس را به وسیله صوتهایی با فرکانسهای مختلف از جمله فرکانسهای آلفا، بتا، دلتا و تتا تحریک کرد و حالاتی مانند خواب عمیق، هیپنوتیزم، آرامش، ریلکس عالی، رفع استرس و دلواپسی، کاهش درک زمان و فشار کار، بازدهی بالا، مدیتیشن، افزایش حافظه، بهبود و افزایش توجه و تمرکز، خلاقیت، افزایش تواناییهای ذهنی و جسمی، هوشیاری، آموزش عالی، تفکر مثبت و پردازش اطلاعات در سطح عالی را با توجه به هر هدفی که میخواهید، از طریق انتخاب پخش موج مربوطه و گوشدادن به مدت دلخواه به آن ایجاد نمود (7). به نظر میرسد اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کنند باعث ایجاد تغییرات بارزتری در امواج مغزی میشوند که فعالیتهای فیزیکی را خلق میکنند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-08-13] [ 02:51:00 ب.ظ ]
|