بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری بر شاخص توده بدنی، عزت نفس |
2-1- عزت نفس… 12
2-1-1-ابعادعزت نفس… 12
2-1-2-عزت نفس اجتماعی. 12
2-1-3-عزت نفس بدنی. 13
2-1-4-عزت نفس تحصیلی. 13
2-1-5-عزت نفس خانوادگی. 13
2-1-6-عزت نفس كلی. 13
2-1-7-نظریه های عزت نفس… 16
2-2- تصویر بدن. 18
2-2- 1 تعریف تصویر بدن. 18
2-3-بخش سوم : گروه درمانی. 22
2-3-1تعریف گروه درمانی. 22
2-3-2- رویکردهای نظری رواندرمانی گروهی. 22
2-4- چاقی. 25
2-4-1-تعریف چاقی. 25
2-4-2-تشخیص… 26
2-4-3-شیوع. 26
2-4-4-عوارض… 26
2-4-5-سبب شناسی. 27
2-5- گروه درمانی چاقی. 29
2-6- پیشینه تحقیق. 30
2-6-1- تحقیقات انجام شده در داخل کشور 30
2-6-2- تحقیقات انجام شده در خارج کشور 32
2-7- جمع بندی پیشینه. 34
فصل سوم: روش تحقیق
3-1- مقدمه. 36
3-2- روش تحقیق. 36
3-3- جامعه آماری. 37
3-4- نمونه آماری و روش نمونه گیری. 37
3-5- روش اجرا 38
3-6- محتوای جلسات.. 39
3-7- ابزارهای تحقیق. 42
3-7-1- پرسشنامه روابط چند بعدی خود- بدن. 42
3-7-1-1- نمره گذاری پرسشنامه. 42
3-7-1-2- پایایی و روایی پرسشنامه. 42
3-7-2- پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ.. 43
3-7-2-2- اعتبار و روایی آزمون. 43
3-7-3- پرسشنامه مشخصات دموگرافیک.. 44
3-7-4- مصاحبه بالینی ساخت یافته برای اختلالات محور یک در
(SCID I) DSM-IV. 44
3-7-5- مصاحبه بالینی ساخت یافته اختلالات شخصیت در
(SCID II) DSM-IV. 44
3-7-6- پرسشنامه الگوهای خوردن و وزن (QEWP-R) 45
3-7-7- ترازو 46
3-7-8- متر 46
3-8-روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 46
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق
4-1- مقدمه. 48
4-1-1-یافتههای توصیفی متغیرهای پژوهش… 48
4-1-2- میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش… 49
یک مطلب دیگر :
4-2 تحلیلهای آماری مربوط به فرضیات پژوهش… 50
4-2-1-فرضیه شماره یک.. 51
4-2-2- فرضیه شماره دو 52
4-2-3- فرضیه شماره سه. 54
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه. 58
5-2-تجزیه و تحلیل فرضیه ها 58
5-2-1-فرضیه شماره یک.. 58
5-2-2- فرضیه شماره دو 60
5-2-3- فرضیه شماره سه. 61
5-4-محدودیتهای پژوهش… 62
5-5-پیشنهادهای نظری، کاربردی. 63
منابع
منابع فارسی. 64
منابع انگلیسی. 66
پیوستها
پیوست یک: تعهدنامه ی رازداری در گروه…………………………………………………………………………… 72
پیوست دو: فرم رضایت نامه آگاهانه داوطلبان انسانی شرکت کننده در طرح تحقیقاتی…. 73
پیوست سه: راهنمای گروه درمانی شناختی چاقی مبتنی بر نظریه جودیت بک (2008) 78
پیوست چهار: فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک………………………………………………………………………. 98
پیوست پنج: پرسش نامه تصویر بدن و سبک زندگی مربوط به وزن………………………………… 100
پیوست شش: پرسشنامه الگوی خوردن و وزن (QEWP-R)……………………………………………… 101
پیوست هفت: پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ …………………………………………………………………… 104
چکیده و صفحه عنوان به انگلیسی
کلیات
در قرن حاضر، تغییر در شیوه زندگی، رویکردتمایل به شهرنشینی و صنعتی شدن با افزایش شیوع بیماریهای غیر واگیرهمراه شده است. تغذیه یکی از عوامل مهم در بروز بیماریهای غیر واگیر به حساب می آید و چاقی[1] به عنوان مهمترین مشکل تغذیه ای کشورهای پیشرفته و کشور های در حال توسعه محسوب می شود که با سرعت قابل ملاحظه ای در حال افزایش است. تغییر الگوی غذایی روزانه و کاهش فعالیت فیزیکی روزمره که ناشی از روند روز افزون مشاغل کم تحرک است، در بروز این مشکل نقش اساسی دارند.
این مشكل درجامعه بشری گسترش یافته است، به نحوی که چاقی را بیماری قرن نامیده اند.اضافه وزن و چاقی تهدیدی جدی برای سلامت محسوب میشود و شیوع چاقی در جهان رو به افزایش است(اگدن[2]، 2010 ).
چاقی باعث ایجاد عوارض جسمی، نظیر بیماری های قلبی – عروقی، دیابت، آسیب دیدگی مفاصل و غیره می گردد. چاقی پیامدهای روان شناختی نیز در پی دارد. این پیامدها شامل کاهش کیفیت زندگی،کاهش سطح اعتماد به نفس، خودکار آمدی و … می شود.
اﻣﺮوزه ﭼﺎﻗﯽ ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﻣﻌﻀﻞ اﺻﻠﯽ ﻧﻈﺎم ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﻮازات د ﯾﺎﺑﺖ ﻗﻨﺪ ی اﭘﯿﺪﻣﯽ دو ﻗﻠﻮ ی ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺖ و ﯾﮑﻢ ﻧﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ . ﺑﻄﻮرﯾﮑﻪ ﻃﯽ ﺳـﻪ دﻫـﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺷﯿﻮع ﭼﺎﻗﯽ در دﻧﯿﺎ ﺑﻪ دو ﺑﺮاﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. 65 درﺻﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻬﺎن در ﮐﺸﻮرﻫﺎﯾﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ وزن و ﭼـﺎﻗﯽ ﺑـﯿﺶ از ﮐﻢ وزﻧﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺮگ و ﻣﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدﻧﺪ . ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﺪود 2/8 ﻣﯿﻠﯿﻮن ﻧﻔﺮ از اﻓﺮاد ﺑﺎﻟﻎ دﻧﯿﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﭼﺎﻗﯽ دﭼﺎر ﻣﺮگ و ﻣﯿﺮ ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧﺪ . ﺑﻌـﻼوه 44 درﺻـﺪ ﺑـﺎر دﯾﺎﺑﺖ“ 23 درﺻﺪ ﺑﺎر ﺑﯿﻤﺎرﯾﻬﺎی اﯾﺴﮑﻤﯿﮏ ﻗﻠﺐ و ﺑﯿﻦ 7 ﺗﺎ 41 درﺻﺪ ﺑﺎر ﺑﺮﺧﯽ از ﺳﺮﻃﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ اﺿﺎﻓﻪ وزن و ﭼﺎﻗﯽ ﻧﺴﺒﺖ داده ﻣﯽ ﺷﻮد( عزیزی،1392).
چاقی یک اختلال روانی نیست و هم چنین در اغلب موارد پیامد فرآیندهای روانشناختی نابهنجار نیز محسوب می گردد. با این وجود این مشکل در بسیاری از افراد مبتلا به آن اضطراب گسترده ای ایجاد می کند. واکنش های مردم به چاقی یک از علل اصلی این اضطراب به شمار می آید. رسانه های گروهی، افراد کوچه و بازار و حتی متخصصان بهداشت اغلب چاقی را شرم آور و افراد فربه را واجد بیماریهای شحصیتی می دانند و بدین ترتیب این افراد قربانی تبعیض های متعددی در قلمرو حرفه ای، تحصیلی و ارتباطی در می آیند(دادستان،1378).
در چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا (1992) پرخوری به عنوان عمده ترین اختلالات تغذیه شناخته شده اند. اختلال پرخوری به مفهوم بالینی بر اساس برانگیختگی ناگهانی، مقاومت ناپذیر و مهار نشدنی نسبت به خوردن مشخص می شود. مدت زمان آن محدود است و از چند دقیقه تا یک ساعت طول می کشد. مقدار غذایی که بیمار در خلال این مدت مصرف می کند آشکارا بیش از بسیاری دیگر از افراد است که در همین مدت و شرایط توانایی خوردن آن را دارند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1992؛ به نقل از دادستان، 1378).
تاکنون برنامه های متعددی برای درمان چاقی ارایه شده، که در اغلب این برنامه ها تاکید بر کاهش دریافت انرژی و افزایش فعالیت بوده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که این خصوص مداخله های طولانی مدت نسبتا ناکارآمد هستند و نهایتا به صورت چرخه معیوب به افزایش وزن منتهی می گردد. درمان شناختی –رفتاری[3] با تغییر در تفکر و نگاه فرد به مواد غذایی، تغذیه و با تغییر سبک زندگی نقش مهمی در درمان چاقی داشته است.
بر مبنای نظریه های شناختی- رفتاری انسان زندگی خود را بر مبنای گرایش های ذاتی منطقی و تجربی بنا می کند که از این طریق بتواند از آشفتگی های هیجانی اجتناب نماید. اگر به عقل به عنوان راهنمای خود در زندگی توجه کنید رابطة انسان با خود، دیگران و جهان می تواند مؤثرتر باشد. هر چند عقل برای مهار مشکلات به تنهایی کافی نیست و نقاط ضعف هم دارد و این نقاظ ضعف انسان را ناراحت می کند اما برای به حداقل رساندن اختلال های هیجانی مبنای بهتری از بکار بردن شناخت برای مهار رویدادهای شخصی و بین فردی وجود ندارد و تفکر نوعی نور در تاریکی است. بر این اساس در درمان عقلانی -هیجانی الیس عقاید و تفکرات غیر منطقی افراد می تواند سبب کاهش عزت نفس و توانمندی فرد در موقعیت های فردی و اجتماعی گردد (پروچسکا[4] و نورکراس[5]،1389).
1-2- بیان مساله
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی پدیده چاقی در20 سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این سازمان سلامت زنان راازشاخصهای رشدیافتگی كشورها معرفی نموده است.چاقی یکی ازمهمترین چالشها در حوزه سلامتی است که در تمام کشورها هزینه های اقتصادی و روانشناختی زیادی را برای مهار آن به خود اختصاص داده است.تغییردرشیوه زندگی؛مانندمصرف غذاهای پرچرب وكاهش فعالیت فیزیكی،موجب رشدروزافزون چاقی وافزایش وزن دركشورهای توسعه یافته ودرحالت وسعه شده است. این عوامل واجد جنبه های زیستی،روانشناختی واجتماعی هستند که در نتیجه برای مهار و درمان آن نیز نیاز برنامه های درمانی ترکیبی و همه جانبه است.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 05:34:00 ق.ظ ]
|