2-6-1دیدگاه زیستی 18

2-6-2دیدگاه روانکاوی 19

2-6-3مدل های شرطی سازی 20

2-6-4دیدگاه شناختی 22

2-6-4-1مدل بک، امری و گرینبرگ (1985) باورهای ناکارآمد 23

2-6-4-2مدل هپ، گنسلر و هیمبرگ (1989) 24

2-6-4-3مدل رپی و هیمبرگ 25

2-6-4-4مدل کلارک و ولز 26

2-7………………………………………………………………… توجه متمرکز بر خود 28

2-7-1دیدگاه­های نظری توجه متمرکز بر خود 31

2-7-1-1دوال و ویکلوند (1972) 31

2-7-1-1-1شروع حالت خود- آگاهی عینی 32

2-7-1-1-2پیامد های خود- آگاهی عینی: خود- ارزیابی 32

2-7-1-2نظریه سیبرنتیک کارور و اسچیر (1981) در مورد خود-گردانی 35

پایان نامه و مقاله

 

2-7-1-3ارتباط نظریه کارور و اسچیر با اضطراب اجتماعی 37

2-7-1-4کلارک و ولز 40

2-7-1-5راپی و هیمبرگ 45

2-8 مروری بر یافته­های توجه متمرکز بر خود و سوگیری حافظه 49

فصل سوم 13

3-1……………………………………………………………………………………… روش پژوهش 56

3-2…………………………………………………………………………………. جامعه آماری 56

3-3………………………………………………………… ابزار جمع آوری اطلاعات 57

3-3-1مقیاس هراس اجتماعی کانور و همکاران 57

3-4 ویبراتور مغناطیسی 58

یک مطلب دیگر :

 

3-4-1آزمون حافظه : فهرست واژگان و تکلیف کامپیوتری حافظه 58

3-5……………………………………………………………………….. روش اجرای پژوهش 59

3-6………………………………………………………. روش تجزیه تحلیل داده­ها 60

فصل چهارم 56

4-1……………………………………………………………………………………………….. مقدمه 63

4-2یافته­های آماری پژوهش 65

4-3سوال اول پژوهش 67

4-4سوال دوم پژوهش 67

4-5سوال سوم پژوهش 68

فصل پنجم 63

5-1مقدمه 71

5-2سوال اول پژوهش 71

5-3سوال دوم پژوهش 72

5-4سوال سوم پژوهش 73

5-5…………………………………………………………………….. محدودیت­های پژوهش 74

5-6پیشنهادهای پژوهشی 74

منابع ………………………………………………………………………………………………………………………………………………76

  • فصل اول

کلیات تحقیق                                                               

1-1   مقدمه

اکثر افراد هنگام مواجهه با رویدادهای فشارزا دچار احساس نگرانی و اضطراب می­شوند، اما این­گونه واکنش­ها پاسخ­های بهنجاری به چنین موقعیت­ها می­باشند. اضطراب هنگامی نابهنجار محسوب می‏‏شود که در پاسخ به موقعیت­هایی باشد که براحتی می­توان با آن کنار آمد و به صورت مزمن و مداوم باشد. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم است که با یک یا چند احساس ­جسمی مانند احساس تپش قلب، بیقراری، تعریق و سردرد همراه می­گردد (سادوک، سادوک، 2007، ترجمه پورافکاری، 1390).

پریشانی­ها و ناراحتی­های ذهنی در برخی از موقعیت های اجتماعی خاص، تا حدودی مورد انتظار و طبیعی است. منطقی است که فرض کنیم همه افراد یک بار یا بیشتر خجالت کشیدن، ترس ناگهانی یا حتی بند آمدن زبانشان در حین مکالمه را تجربه کرده باشند. هنگامی که این تجارب به صورت روزمره چندین بار تکرار شوند و مرتبا تبادلات اجتماعی روزمره، ترس یا اضطراب را تحریک نماید، موجبات رفتار اجتنابی نابهنجار، قابل ملاحظه و اضطراب اجتماعی بیمار گونه[1] را فراهم می­کند. این شرایط از نظر بالینی به نام اختلال فوبی اجتماعی نامیده می­شود، یک اختلال اضطراب مزمن و ناتوان­کننده که عواقب مضری بر کیفیت زندگی و عملکرد انطباقی[2] فرد مبتلا می­گذارد (مارکس و گلدر[3]، 1966). این نشانگان به شدت با آسیب پذیری برای چندین حالت روانپزشکی تضعیف کننده، مرتبط است (استین[4] و همکاران، 2001). برای نشان دادن وسعت این مشکل باید گفت که فوبی اجتماعی دارای ارتباط بسیار قوی با اشکال دیگر آسیب شناسی روانی است و شدت بیماری­های انسان را بیشتر می­کند.

1-2   بیان مسله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...