بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان |
2-1-2- انواع درمان از طریق شناخت درمانی. 17
2-1-3- روش های شناخت درمانی. 18
2-2- ذهن آگاهی. 25
2-2-1- درآمدی بر ذهن آگاهی. 25
2-2-2- خصوصیات ذهن آگاهی. 26
2-2-3- عناصر ذهن آگاهی. 30
2-2-4- تئوری های ذهن آگاهی. 33
2-3- استرس شغلی. 39
2-3-1- درآمدی بر استرس شغلی. 39
2-3-2- رویكرد هانس سلیه به استرس شغلی. 41
2-3-3- رویكرد هولمز و راهه به استرس شغلی. 43
2-3-4- رویكرد لازاروس به استرس شغلی. 45
2-3-5- رویكرد كان به استرس شغلی. 47
2-3-6- رویكرد وار در زمینه استرس شغلی. 49
2-4- پیشینه تحقیق. 52
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
3-1- طرح تحقیق. 62
3-2- جامعه آماری.. 63
3-3- نمونه و روش نمونهگیری.. 63
3-4- ابزار اندازه گیری.. 63
فصل چهارم : استخراج و تحلیل دادههای تجربی
مقدمه. 67
4-1- آمار توصیفی. 67
4-2- آمار استنباطی. 71
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجهگیری.. 77
5-2- محدودیت های تحقیق. 81
5-3- پیشنهادها 81
پیوست ها و ضمائم
پیوست ها وضمائم 84
منابع و مأخذ
منابع فارسی. 87
منابع لاتین. 90
چکیده
در این تحقیق به «بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه سازی مصرف سوخت » پرداخته شده و سؤال اصلی بدین ترتیب تدوین شده است که به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینهسازی مصرف سوخت مؤثر است؟ طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی بوده كه در حیطه تحقیقات آزمایشی جای میگیرد . جامعه تحقیق حاضر را تمامی کارکنان شرکت بهینه سازی مصرف سوخت تشكیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ، تعداد 120 نفر (60 نفر کنترل و 60 نفر آزمایش) به عنوان نمونه انتخاب شدند . در این تحقیق از پرسشنامه استرس شغلی کامکاری و همکاران (1381) که دارای روایی و اعتبار مطلوبی است ، به عنوان ابزار استفاده شده و در نهایت ، با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس به آزمون سؤالهای تحقیق ارائه گردید ، یافتههای تحقیق نشان داد که اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر «استرس شغلی» در سطح 01/0=α معنیدار است و میتوان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر « استرس شغلی » استفاده نمود . لازم به ذکر است ، از آنجایی که میزان شدت اثر 48/0 میباشد ، مطرح میشود که میزان تأثیر آموزش درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر « استرس شغلی » در حد مطلوب است .
یک مطلب دیگر :
واژههای کلیدی: شناختدرمانی ، ذهن اگاهی، استرس شغلی.
مقدمه
امروزه در محیطهای کار هزینه بیماریهای مزمن مرتبط با کار در حال افزایش است که خود دلیلی آشکار برای وجود استرس شغلی میباشد. در دهههای اخیر ، مطالعات گوناگونی بر روی ارتباط بین کار، استرس و پیامدهای آن در شاغلان بخش سلامت انجام شده است . در این مطالعات موضوعاتی از قبیل بهرهوری، حوادث شغلی، غیبت از کار و افزایش آسیبهای جسمانی و ذهنی در گروههای مختلف شغلی مورد بررسی قرار گرفتهاند . از میان گروههای مختلف شغلی ، شاغلان بخش سلامت به ویژه آنهایی که در محیط بیمارستان مشغول به کار هستند ، استرس شغلی بالاتری را تجربه میکنند. در میان شاغلان بخش سلامت ، پرستاری به عنوان یکی از مشاغل با ریسک بالا برای خستگی و بیماری شناخته شده است. استرس شغلی منجر به کاهش خلاقیت ناخشنودی شغلی احساس بی کفایتی افسردگی و کاهش کیفیت مراقبت پرستاری می شود ( قانعی قشلاق و لیئی و رضایی 1392)
از سویی دیگر ، مطرح میشود که امروزه تحولات نوینی در علم روانشناسی به وجود آمده و موجب بروز تخصصهای فزایندهای گردیده كه از جمله آنها میتوان به بروز رشتههای متفاوت روانشناسی كاربردی تأكید نمود . شاخههای متعددی كه در تقسیمبندی انجمن روانشناسان آمریكا به عنوان رشتههای تخصصی روانشناسی مطرح شده است ، به بهرهگیری و استفاده از اصول و قوانین روانشناختی در رویارویی با جهان پیرامون معطوف است . این وضعیت منجر شده تا رشتههای نوین علم روانشناسی، به عنوان رشتههای كـاربردی تعریف شوند . برای مثال، روانشناسی مدیریت[1]، روانشناسی كاركنان[2] و روانشناسی مهندسی[3] از جمله رشتههای كاربردی هستند كه در طیف وسیع روانشناسی كار و سازمانی به وجود آمدهاند. در روانشناسی كاركنان كه به عنوان زیر مجموعهای از رشته كاربردی روانشناسی كار و سازمانی شناخته میشود ، نیروی انسانی و شناسایی ویژگیهای روانشناختی كاركنان از اهمیت فزایندهای برخوردار است. در این رشته نوین، مباحثی از قبیل استرس شغلی، رضایتمندی شغلی و … مطرح گردیده که تلاش میشود تا با استفاده از شیوههای مدیریت راهبردی[4] بتوان زمینه مساعدی برای توسعه منابع انسانی فراهم ساخت. در حیطه روانشناسی كاركنان به وضعیت استرس شغلی و تأثیرات آن بر روی سلامت جسمانی و روانی كاركنان توجه ویژهای مبذول میگردد.
همچنین ، ارتباط تنگاتنگی بین مدیریت راهبردی و روانشناسی كاركنان مشاهده میشود، زیرا تعامل پیچیدهای بین عوامل شغلی و عوامل فردی وجود دارد . در دنیای صنعتی حاضر ، براحتی نمیتوان اثرات تكنولوژی و تولید انبوه را بر روی تن و روان كاركنان بررسی كرد . این تنیدگی تا بدانجا رسیده است كه انسان ، بدون تعامل با محیطهای سازمانی و دنیای صنعتی ، موجودیت خود را باز نمییابد . حتی برخی از نظریهپردازان فراتر از این رفته و معتقدند كه هویت انسانی در پشت چهرة اقتصاد ، فرهنگ سازمانها، مؤسسات تولیدی ، كارخانجات صنعتی و … قرار میگیرد . با این وجود ، روانشناسان كاركنان اعتقاد دارند كه باید دامنه جزئینگری را افزایش داده و با دقت بیشتری به تعامل كاركنان و محیط شغلیشان پرداخته و جلوهگاههای متفاوتی را منعكس ساخت . در این رهگذر، شناسایی عوامل سازمانی و شغلی مخرب كه بر كاركردهای زیستی ، روانی و اجتماعی افراد تأثیر میگذارند ، از اهمیت فزایندهای برخوردار میباشد ( بوگ و کوپر[5]، 2001 ).
هنگامیكه كارمندان با تقاضاهای محیطی متعددی روبرو میشوند و به دنبال برآورده نمودن نیازهای شغلی میباشند ، حداكثر تلاش خویش را نموده تا از این طریق بتوانند انطباقپذیری شغلی را فراهم سازند. در مواقعی كه تقاضاهای شغلی فراتر از ویژگیهای شخصیتی و خزانه رفتاری فرد قرار میگیرند ، استرس شغلی به وجود میآید . اینگونه استرسهای شغلی طیف وسیعی از عوامل شغلی و سازمانی را در برگرفته و تأثیرات متفاوتی را بر روی كاركنان برجای میگذارند . از اینرو ، امروزه روانشناسان كاركنان به دنبال این میباشند كه با شناسایی استرسهای شغلی از یك سو و بررسی ویژگیهای روانشناختی كاركنان از سوی دیگر، انطباقپذیری شغلی را به وجود آورند ؛ زیرا استرسهای شغلی عوارض مخربی را بر كاركردهای زیستی ، روانی و اجتماعی كاركنان بر جای میگذارد (کاهن و بییوسیر[6]، 2005).
به بیانی دیگر، استرس از پدیدههایی است که در جوامع امروزی و سازمانهای جدید به طور گستردهای بر جو سازمان روابط انسانها و بهداشت روانی آنها تاثیر میگذارد و بهرهوری را کاهش داده و سبب مشکلات رفتاری و تعارض در سازمان شده است . استرس عبارت است : از پاسخ انطباقی به شکل واکنش به وقایع یا موقعیتهای بیرونی فرد که سبب خواستههای روانی و جسمانی فوقالعاده از او میشود (باوندپور، 1392).
یکی از ویژگیهای انسان موفق کسب مهارتهای لازم برای مدیریت بر استرس خود است . با توجه به مشغلههای مختلف روزمره ، نشخوارهای فکری مداوم و شرایط پر استرسی که پیرامون اکثریت افراد به ویژه در محیط کار وجود دارد ، اهمیت مدیریت کردن بر ذهن بیش از پیش نمایان میشود . برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخت و با مدیرت بر آن ، از حداکثر توانمندی ذهن بهره برد . ذهن آگاهی راهکاری موثر برای دستیابی به حداکثر توانمندی ذهن و مدیریت بر آن است (براون و راین[7]، 2013).
ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزهها است ؛ به طوری که بهتر بتوان آنها را مدیریت و تنظیم کرد . به عبارت دیگر، ذهنآگاهی به معنای توجه کردن به شیوهای خاص است. یعنی توجه و تمرکزی که سه عنصر «بودن در حال حاضر»، «هدفمند» و «بدون قضاوت» در آن دخالت دارد، این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت در حال حاضر میشود. حضور ذهن صحیح بدان معنا است که شخص آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف میکند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد ، واقعیت را با تمام جنبههای درونی و بیرونیاش میبیند و در مییابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام میدهد، دائما در حال نشخوار و گفتگوی درونی است. از اینرو، در تحقیق حاضر به «بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه سازی مصرف سوخت» پرداخته شده است تا از این طریق بتوان تعیین نمود که به چه میزان شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند در کاهش استرس مؤثر باشد .
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 02:03:00 ب.ظ ]
|