کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



ضرورت تحقیق……………………………….. 3

اهداف تحقیق……………………………….. 5

سوالات تحقیق……………………………….. 6

پیشینه تحقیق………………………………. 7

جمع­بندی………………………………….. 10

 

فصل دوم: مطالعات فرهنگی؛ تعاریف و رویکردها از آغاز تا کنون

مقدمه…………………………………….. 13

موقعیت آکادمیک…………………………….. 14

مشخصات برجسته……………………………… 15

رسالت…………………………………….. 16

همسایگان………………………………….. 16

سه نسل مطالعاتی……………………………. 18

مطالعات فرهنگی در چهار برهه…………………. 19

چرخش در مطالعات فرهنگی……………………… 20

جمع بندی و نتیجه­گیری……………………….. 23

 

فصل سوم؛ گذار از سیاست فرهنگی به سیاستگذاری فرهنگی

مقدمه…………………………………….. 25

سیاست و سیاستگذاری…………………………. 25

پیشینه توجه به سیاستگذاری عمومی و سیاستگذاری فرهنگی.. 27

نسبت مطالعات فرهنگی با سیاست………………… 29

سیاست فرهنگی………………………………. 31

جایگاه قدرت در مطالعات فرهنگی……………….. 32

فرهنگ؛ عرصه سلطه و مقاومت…………………… 34

سیاستگذاری فرهنگی………………………….. 36

ورود مقوله سیاستگذاری به گفتمان مطالعات فرهنگی… 38

مطالعات سیاستگذاری فرهنگی…………………… 40

جمع بندی و نتیجه گیری………………………. 43

 

 

فصل چهارم؛ ملاحظات تونی بنت در باب مطالعات فرهنگی

مقدمه…………………………………….. 45

تونی بنت، طرح اولیه………………………… 45

تولد مطالعات سیاست فرهنگی از دل انتقاد به وضع موجود.. 47

بیرون از ادبیات؛ نقطه شروع………………….. 47

جای دادن سیاست درون مطالعات فرهنگی؛ قدم بعدی….. 48

بنت و بازاندیشی در تعریف فرهنگ………………. 49

گرامشی و فوکو؛ چهره های تاثیرگذار بر بنت……… 53

میراث نظری گرامشی برای مطالعات فرهنگی………… 54

فوکو و ایده حکومتمندی………………………. 56

تعاریف و تاریخچه…………………………… 56

هنرحکومت کردن و الزامات زمانه……………….. 60

نقد مفهوم هژمونی و کاربست ایده حکومتمندی……… 63

جایگاه موزه­ها در سیاستگذاری فرهنگی…………… 66

بنت و سیاست نمایش………………………….. 68

رویکرد ترکیبی بنت………………………….. 69

نقد رویکرد بنت…………………………….. 71

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

جمع بندی و نتیجه­گیری……………………….. 73

 

فصل پنجم؛ روش­شناسی تحقیق

مقدمه…………………………………….. 75

جامعه آماری……………………………….. 75

دوره زمانی مورد مطالعه……………………… 76

روش تحقیق…………………………………. 76

روش تحلیل…………………………………. 76

روند انجام کار…………………………….. 77

مطالعات فرهنگی ایرانی در نگاه نخست…………… 77

 

فصل ششم؛ یافته­های تحقیق

مقدمه…………………………………….. 80

بخش اول: محورهای موضوعی…………………….. 81

حوزه­های موضوعی در دانشگاه­های علامه و علم و فرهنگ.. 87

حوزه­های موضوعی در دانشگاه تهران……………… 90

بخش دوم: روش­شناسی………………………….. 93

نقد روش­شناختی مطالعات فرهنگی ایرانی………….. 95

مطالعات کمی و کیفی…………………………. 96

از روش­شناسی تا روش…………………………. 98

روش­های تحلیل متن…………………………… 99

تئوری مبنایی…………………………… 100

قوم­نگاری………………………………. 101

مصاحبه کیفی……………………………. 101

بخش سوم: مواد مورد مطالعه …………………. 102

مطالعات خوانش…………………………….. 105

مطالعات متن………………………………. 107

مطالعات بازنمایی………………………….. 112

مطالعات فرهنگی از دریچه مطالعات بازنمایی….. 113

بازنمایی مطالعات بازنمایی در ایران……….. 114

دو سنت مطالعات بازنمایی در ایران…………. 115

موضوعات ………………………………. 116

الزامات ………………………………. 117

روش شناسی……………………………… 120

مطالعات میدانی……………………………. 121

بخش چهارم: پیشنهادات کاربردی……………….. 125

جمع بندی و نتیجه­گیری………………………. 127

 

فصل هفتم؛ بحث و نتیجه گیری

آن­چه گذشت………………………………… 130

بحث و نتیجه­گیری…………………………… 132

پیشنهادات………………………………… 134

 

منابع و مآخذ

منابع فارسی………………………………. 138

منابع انگلیسی…………………………….. 142

پایان­نامه­های مطالعات شده…………………… 144

یک مطلب دیگر :

 

 

چکیده انگلیسی……………………………. 150

[1]-  قطعه کیفر از احمد شاملو

 

مقدمه

حدود نیم قرن از آغاز مطالعات فرهنگی که پایگاه اولیه خود را مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام [1]می­داند می­گذرد. در این بازه زمانی مطالعات فرهنگی دو رویکرد مطالعاتی اصلی را تجربه کرده است؛ نخست توجه به زندگی روزمره از خلال مطالعه متون ادبی و سپس استقبال از مطالعات جامعه شناختی به ویژه با تکیه بر آموزه­های گرامشی و آلتوسر.

در ایران نیز حدود یک دهه از تاسیس رشته­ای به نام مطالعات فرهنگی که در ابتدا در دانشگاه علامه طباطبایی صورت گرفت گذشته است. بررسی این تاریخ نه چندان طولانی به دلیل تمامی بحث­ها و مناقشاتی که همواره بر سر موقعیت آکادمیک این حوزه مطالعاتی و موضوعات مورد بررسی آن و گاه اساسا فلسفه وجودی­اش در وهله نخست در زادگاه آن یعنی غرب و در نگاهی جزئی­تر ایران (آنچه مدنظر ما در این پژوهش می­باشد) وجود داشته، موضوع مناسبی را برای مطالعه فراهم نموده است.

با توجه به گستردگی بحث و لزوم دقت و موشکافی در محرک و سبب اصلی نگارش این پایان نامه برآن شدم تا بخش کوچکی از پژوهش­های انجام شده در حوزه مطالعات فرهنگی در ایران از ابتدای تاسیس رشته­ای به نام مطالعات­فرهنگی در کشور را برای بررسی انتخاب نمایم. لازم به ذکر است که این رشته تنها در مقطع کارشناسی ارشد راه­اندازی شده و بدین لحاظ پایان نامه­های نگارش یافته توسط دانشجویان این مقطع مواد مناسبی برای ارزیابی مطالعات فرهنگی در نظام دانشگاهی ما فراهم خواهد کرد.

از این منظر پژوهش پیش رو مطالعه­ای اکتشافی خواهد بود تا از خلال آن وضعیت مطالعات فرهنگی در دانشگاه­های مجری این رشته بررسی و موضوعات مورد توجه در سه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران و علم و فرهنگ استخراج شود.

بیان مسئله

یکی از پرسش­های مهمی که پاسخ بدان نگارنده را به انتخاب موضوع فوق برای نگارش پایان نامه برانگیخته است همانی است که به ویژه در دو دهه اخیر توجه بسیاری از طرفداران، صاحب نظران و البته منتقدان حوزه مطالعات فرهنگی را به خود جلب نموده است. مشابه این پرسش را استوارت هال[2] (2003، :23-19) در مقاله “مطالعات فرهنگی و میراث نظری آن” با عنوان سوال از موضع و فایده مطالعات بازنمایی مطرح می­کند. مسئله اصلی از این دیدگاه این است که مطالعات فرهنگی باید از جایگاه یک گفتمان روشنفکرانه که خود را در حصار متون گرفتار نموده فراتر رود. چرا که اگر نتواند به ایجاد دگرگونی و وادارکردن کسی به انجام کاری بینجامد به تعبیری که هال به کار می­برد نظریه بازی آن عملا مفید به فایده نخواهد بود. درواقع متن­مندی افراطی مطالعات فرهنگی و دلمشغولی­های سیاسی­اش این گونه وانمود می کند که که قدرت و سیاست صرفا اموری مربوط به زبان و متن است. این در حالی است که مسائل قدرت و امر سیاسی، همواره مسائلی گفتمانی­اند.

متاسفانه مطالعات فرهنگی در ایران نیز از ابتدا تا دوره حاضر از این مشخصه مستثنا نبوده و متن­محوری افراطی آن را در عمل فاقد تاثیرگذاری بر دگرگونی­های اجتماعی در جامعه ایرانی نموده است. در ادامه و در بخش تحلیل پایان­نامه­ها مستندات لازم برای تایید این ادعا ارائه خواهد شد.

با این وجود نمی­توان کمک­های فکری مهم مطالعات فرهنگی به درک ما از فرهنگ، قدرت و سیاست را نادیده گرفت هرچند همچنان باید پذیرفت که سیاست­های فرهنگی مطالعات فرهنگی به عنوان اشکالی از مداخله تاثیر زیادی نداشته است. البته واکنش منفی و مقاومت­های مستمر در سطح کلان نسبت به علوم انسانی در وهله نخست و بین رشته­ای­هایی همچون مطالعات زنان و مطالعات فرهنگی در بسیاری موارد ذهن نگارنده را به این سمت معطوف می­سازد که قطعا احساس بیمی وجود دارد که متعاقب آن مقاومت­هایی شکل می­گیرد این احساس خطر نیز  می­تواند دال بر تاثیرگذاری هرچند غیرمستقیم مطالعات فرهنگی بر تغییرات و دگرگونی­های سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی می­باشد.

انتقادات نسبت به ناتوانی مطالعات فرهنگی در درگیری با سیاست فرهنگی[3] از دهه 1990 میلادی به بعد در غرب و در طول سال­های اخیر در ایران( به عنوان نمونه مورد مطالعه محقق) به طرح پیشنهادات متعددی نیز انجامیده است. خواسته مک کیگان و کلنر(1997) مبنی بر درگیری کامل با اقتصاد سیاسی فرهنگ یعنی پرسش­هایی از مالکیت، نهادها، کنترل و قدرت در برهه تولید محصولات فرهنگی دقیقا دراینجا قابل طرح و امعان نظر می­باشد(بارکر[4]،1387: 756).

به عقیده این گروه از محققان با رهاشدن از عینیت­گرایی متنی می توان به کمک­های فکری مهمی که مطالعات فرهنگی به درک ما از فرهنگ، قدرت و سیاست کرده است می­توان اندیشید. مسئله اساسی در مطالعه جریان و وضعیت مطالعات انجام شده در این حوزه این است که سیاست­های فرهنگیِ مطالعات فرهنگی به عنوان اشکالی از مداخله بایستی بتواند خود را به مهارت­هایی تجهیز نماید که تاثیر سازنده­ای در امر سیاستگذاری فرهنگی در جوامع داشته باشند به گونه­ای که ضمن حفظ فاصله خود با سیاستگذاران و تکنوکرات­ها قادر به گفتگو و تعامل با آن­ها بوده تا از خلال این سیاست رفت و برگشتی بتواند در تغییر شرایط موجود موثر واقع شود.

 

ضرورت تحقیق

فرهنگ موضوعی بسیار پیچیده و کلان است و با تمام اجزای جامعه و حتی در سطوح وسیع­تر جامعه جهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط است. اهمیت انکار ناپذیر و حیاتی مقوله فرهنگ و ابزارها و کالاهای فرهنگی در شرایط کنونی جامعه انسانی در وهله نخست و جامعه ایران در وهله بعد
اقتضا می­کند که این مقوله بیش از این مورد توجه قرار گیرد و به تبع سیاستگذاری پیرامون آن نیز باید با عنایت به حساسیت­های ویژه موضوع مورد نظر صورت گیرد.

با این وجود نه تنها در زمینه رویکرد مطالعات فرهنگی به سیاست و سیاستگذاری فرهنگی منابع فارسی چندانی در اختیار نداریم بلکه بطور کلی بحث سیاستگذاری فرهنگی در ایران چندان به مثابه یک موضوع دانشگاهی مورد توجه نبوده و دانش چندانی در این زمینه تولید نشده است.

این درحالی است که علی­رغم سابقه نسبتا قابل توجه سیاست فرهنگی در ایران، اشکال حداکثری مداخله دولت در این امر از زمان شکل­گیری دولت-ملت مدرن تا به امروز، کمتر برای توسعه دانش شناخت و تحلیل سیاست فرهنگی، تلاش شده است. همچنین موضوع سیاست فرهنگی کمتر به نحو نظام­مند توجه روشنفکران عمومی و مستقل را به خود جلب نموده است. حاصل این امر، یعنی بی میلی دولت و روشنفکران به شناخت سیاست فرهنگی در ایران، فقر دانش نظری و البته تجربی در حیطه مذکور است. این فقر و محدودیت منابع، زمانی که پای سیاست فرهنگی از منظر مطالعات فرهنگی به میان کشیده می شود، با توجه به نوپا بودن حوزه مذکور بسیار بیشتر احساس می­شود.

از سوی دیگر ما شاهد تفوق امر فرهنگی بر امر اجتماعی در جهان معاصر هستیم جهانی که در آن قدرت در تمامی لایه های زندگی اعضای جامعه رسوخ کرده است و بیش از همه از طریق مکانیسم­های فرهنگی اهداف خود را پیش می­برد و به ابزاری برای پیشبرد اهداف سلطه جویانه دولت­ها و گروه­های فرادست مبدل گشته است. در این میان مطالعات فرهنگی که رسالت بزرگ خود را رهاسازی و حرکت به سمت تغییر برای تحقق شرایط عادلانه­تری از زندگی می­داند به تبع بایستی در سیاست­ها و اصولش بازاندیشی جدی نموده و با برقراری ارتباط با حوزه تصمیم­گیری و حتی اجرایی، راه را برای رسیدن به آرمان­ها و مدعیاتش هموار کند.

علاوه براین شرایط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی جامعه ایرانی به ویژه در سال­های اخیر و با عنایت دوچندان به وقایع و رخدادهای پیش و پس از 22 خرداد 1388که جامعه ایرانی را وارد عرصه نوینی کرد(چیزی که نطفه اولیه­اش ماه­ها و شاید سال­ها پیش منعقد شده بود) بیش از بیش ضرورت توجه به مسائل فرهنگی و ارتباط ناگزیر آن با شرایط و امور سیاسی در جامعه دانشگاهی و حوزه مطالعات فرهنگی در ایران را هویدا می­سازد.

ناکارآمدی علوم اجتماعی پس از گذشت چندین دهه موضوع مقالات، کتاب­ها و به ویژه مصاحبه­های متعددی بوده است. به گونه­ای که تعطیلی و تغییر بنیادین در این حوزه از دانش در دستور کار نهادها و سازمان­های سیاستگذار در این حوزه قرار گرفته است. وضعیت میان رشته­ای­هایی همچون مطالعات فرهنگی پس از گذشت حدود یک دهه از نهادینه شدن آن در ایران بسیار وخیم تر به نظر می­رسد. بحث بر سر سودمندی دستاوردها و نتایج حاصل از پژوهش­های اجتماعی به ویژه از منظر تاثیرات عملی بر روند زندگی مردم و رویکردهای معطوف به حل مسئله در سال­های اخیر همواره مطرح بوده است. لزوم بازنگری در جهت­های مطالعاتی و رویکردهای پژوهشی خود و نزدیک ساختن آن­ها با روند عملی سیاستگذاری در جامعه یکی از مواردی است که می­تواند برای برون­رفت از تنگناهای موجود محل بحث قرار گیرد. ضرورت بازاندیشی در شکل و نوع رابطه علوم اجتماعی با نهاد دولت و تلاش در جهت ترتیب دادن گفتگوهایی راهگشا قطعا در تغییر سیاستهای موجود و تلخی­ها و ترشرویی­های مکرر نسبت به این حوزه تاثیرگذار خواهد بود.

با این تفاسیر این پایان نامه نقطه آغازی خواهد بود برای ورود جدی­تر به مباحث سیاستگذاری فرهنگی از سوی عالمان مطالعات فرهنگی در ایران و تلاش برای رهاشدن از مطالعات تکراری و تقلیدگونه­ای که با اتخاذ رویکردی متن محور و در موارد معدودی مطالعات میدانی و اتنوگرافی­های بیشتر مردم­نگارانه صورت گرفته­اند.

از آنجایی که بخش اعظم مطالعات فرهنگی ایرانی را پایان­نامه­های دانشجویی تشکیل می­دهد و سهم مقالات و کتاب های منتشرشده در این میان به مراتب کم­تر می باشد برآن شدیم تا در نقد و بررسی مطالعات فرهنگی ایرانی بر این بخش متمرکز شویم.

 

اهداف تحقیق

نگارنده در این پایان نامه درصدد است تا با مطالعه پایان­نامه­های انجام شده درحوزه مطالعات فرهنگی در ایران در مرحله نخست میدان­های تحقیق مطالعات فرهنگی در ایران را استخراج کند. با این توضیح مهم­ترین هدف تحقیق حاضر، کشف، استخراج و ارائه دسته­بندی از مولفه­های اصلی مورد توجه در تحقیقات انجام شده از سوی دانشجویان رشته مطالعات فرهنگی در دانشگاه­هایی است که مجری این رشته بوده و هستند. براین اساس پایان­نامه­های دفاع شده از ابتدای پذیرش دانشجو در رشته مطالعات فرهنگی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی از سال 1380، دانشگاه علم و فرهنگ و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از سال 1384 مبنای پژوهش قرار گرفته­اند. لازم به ذکر است که گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی سال گذشته منحل گردید از سویی در سال 1388 نیز شاهد شکل­گیری و آغاز به کار گروه مطالعات فرهنگی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کاشان بودیم که طبیعتا امکان لحاظ کردن پایان­نامه­های اولین دانشجویان فارغ­التحصیل در این دانشگاه در مجموعه حاضر فراهم نمی­باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-08-13] [ 07:02:00 ب.ظ ]




2-2-1-2- دیویس و مور. 13

2-2-2- دیدگاه تضادگرایی. 13

2-2-2-1-  کارل مارکس. 14

2-2-2- 2- نیکوس پولانزاس. 17

2-2-3- دیدگاه تلفیق گرایان. 18

2-2-3-1- ماکس وبر. 18

2-2-3-1-1- طبقه. 19

2-2-3-1-2- پایگاه(منزلت). 20

2-2-3-1- 3- حزب. 21

2-2-3-2- دارندورف. 22

2-2-3-3- بوردیو و مفهوم سرمایه ، فرهنگ ، طبقه ، عادت واره و رابطه آن با طبقه. 24

2-2-3-3- 1- سرمایه از دیدگاه بوردیو. 24

2-2-3-3- 2- فرهنگ و طبقه. 26

2-2-3-3- 3- عادات واره و رابطه آن با طبقه. 27

2-2-3-4-گیدنز. 28

2-3- پیشینه پژوهش. 30

2- 3- 1- مطالعات داخلی. 30

2-3- 2- مطالعات خارجی. 38

2-3- 3- نقد و بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش. 40

2- 4- چارچوب نظری. 41

2-4-1- مارکس. 41

2-4-2- وبر. 41

2-4-3- بوردیو. 44

2-4-4- گیدنز. 45

2-5- مدل مفهومی پژوهش. 48

2-6- فرضیه های پژوهش. 50

2- 7- جمع بندی فصل. 51

3- 1- مقدمه. 52

3- 2- روش تحقیق. 52

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

3- 3- معرفی ابزارهای جمع آوری اطلاعات. 53

3- 4- واحد تحلیل. 54

3- 5- جمعیت آماری. 54

3- 6- شیوه نمونه گیری. 55

3- 7- تعیین حجم نمونه. 56

3- 8- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق. 57

3- 9- تعیین روایی و پایایی. 57

3- 9- 1- روایی (اعتبار). 57

3- 9- 2- پایایی. 58

3- 9- 2- 1- محاسبه آلفای کرونباخ. 59

3- 10- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 60

3- 11- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای جمعیت شناختی. 61

3- 12- تعریف مفهومی و عملیاتی دیگر متغیرهای مستقل.. 62

3-13- متغیر وابسته : قشربندی اجتماعی. 69

3-14- جمع بندی فصل. 71

4-1- مقدمه. 72

4-2- آمار توصیفی. 72

4-2-1- توصیف ویژگی های جمعیت نمونه. 72

4-2-1-1- متغیر سن. 73

4-2-1-2- متغیر جنسیت. 74

4-2-1-3- متغیر وضعیت تاهل. 75

4-2-1-4-متغیر تحصیلات. 75

4-2-1-5-متغیر قومیت. 77

4-2-1-6- متغیر میزان درآمد خانواده. 78

4-2-2-2- آماره های توصیفی سایر متغیرهای مستقل تحقیق. 79

4-3-1- آزمون فرضیه های تحقیق. 81

4-3-1-1- آزمون فرضیه نخست. 81

4-3-1-2- آزمون فرضیه دوم. 82

4-3-1-4- آزمون فرضیه چهارم. 83

یک مطلب دیگر :

 

4-3-1-5- آزمون فرضیه پنجم. 85

4-3-1-6- آزمون فرضیه ششم. 85

4-3-1-7- آزمون فرضیه هفتم. 86

4-3-2-آزمون متغیرهای زمینه ای با متغیر قشربندی اجتماعی. 87

4-3-2-1- آزمون فرضیه نخست. 87

4-4- ضرایب همبستگی تفکیکی بین متغیرهای مستقل و وابسته. 88

4-5- یافته ها و تحلیل های رگرسیون چند متغیره تحقیق. 90

5-1- مقدمه. 94

5-2- نتایج تئوریکی فرضیات و مقایسه نتایج با پیشینه و نظریات تحقیق   95

5-3- پیشنهادات راهبردی. 99

5-4- پیشنهادات پژوهشی. 100

5-5- محدویت ها. 101

5-6- خلاصه فصل. 103

منابع فارسی. 103

منابع انگلیسی. 108

چکیده: 

هدف از این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی موثر بر شکل گیری قشربندی اجتماعی شهروندان شهر اهواز می باشد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 15 سال و بالاتر شهر اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران  384نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1392-1391 اجرا شده است.نتایج تحقیق نشان می­دهد که تمامی متغیرهای مستقل این پژوهش با متغیر شکل گیری قشربندی اجتماعی رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می­دهد که تنها سه متغیر سبک زندگی، میزان درآمد خانواده و سرمایه فرهنگی معنادار بوده اند که در مجموع 31 درصد از تغییرات مربوط به شکل گیری قشربندی اجتماعی را این سه متغیر تبیین می کنند.

 

 

1-1- مقدمه

قشربندی اجتماعی[1] فرایندی است که از طریق آن جایگاه اعتبار و حیثیت افراد جامعه متناسب با فرهنگ آن جامعه تعیین و مشخص می شود. منزلت اجتماعی یا پایگاه اجتماعی یکی از ابعاد قشربندی اجتماعی است. از نظر توسلی (1369). پایگاه اجتماعی ، مرتبه یا ارزش هر فرد در محیط گروهی، سازمانی یا اجتماعی را منعکس می کند. چلبی معتقد است: منزلت یا پرستیژ با مفاهیمی نظیر شهرت ، اعتبار، حیثیت، آبرو ، نفوذ، تایید اجتماعی و احترام هم خانواده است (چلبی ، 1375 :187)

قشربندی اجتماعی مفهوم جامعه شناختی عامی است که بیانگر سلسله مراتب اجتماعی در نطام ها و ساخت های مختلف اجتماعی در جامعه می باشد (توسلی ،1389)اصطلاح قشربندی از زمین شناسی گرفته شده و عبارت است از دسته بندی ترتیبی انسان ها بر اساس تمایزات در وضعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا رتبه بندی افراد بر اساس مجموعه ی کیفیت های مطلوبی که این افراد به طور مشترک دارا هستن. بنابراین قشر بندی اجتماعی بر تقسیم جامعه به طبقاتی که افراد آن دسترسی نابرابر به فرصت ها و پاداش های اجتماعی دارند دلالت می کند .مردم در مناسـبات متقـابل خود با دیگران ، آنان را از نظر پایگـاه اجـتماعی در موقـعـیت های بالا و یا پایین طبقه بندی می کنند، به همین لحاظ جامعه دارای بخـش های متفـاوت و متشکل از قـشـرهای گوناگون می شود که با نظام سـلسله مـراتبی مو جود مطابقـت دارد ( سحر خیز ،1389) قـشربندی اجتماعی نیز از کـنـش مـتقابل میان افراد جامعه به وجـود می آیـد .کلیه اجتماعات بشری مبتنی بر طبقه بندی وسلسله مراتبی است که اغلب بسیار پیچیده ودارای صور گوناگونی است.از خلال این این طبقه بندی وسلسه مراتب به صورت کم بیش طبقاتی اجتماعی ظهور می کنند واین طبقات ، برمبنای تعریف امانوئل مونیز[2] دسته ها و رده هایی را تشکیل می دهند که از جهت حیثیت با یکدیگر مساوی نیستند واعضای هر دسته از حیث رابطه با سایر دسته ها ، یا در مرحله پایین تر ویا در مرحله بالاتری قرار دارند .

نابرابری اجتماعی ناظر به وضعیتی است که در آن ، منابع وخدمات ارزشمند به طور مساوی در دسترس افراد قرار نمی گیرد. معنای اولیه نابرابری به تمایز بین افراد اشاره دارد، به نحوی که بین زندگی آنها ،به ویژه از نظر حقوق وفرصت های زندگی،پاداش ها وامتیازات،اختلافات آشکار وپنهان زیادی وجود داشته باشد.(گرب ،1377: 10)

قشربندی اجتماعی نظامی است که افراد را بر حسب میزان برخورداری شان از کیفیت های مطلوب رتبه بندی کرده و آنها را در طبقات اجتماعی متناسب با وضعیت شان جای می دهد. این کیفیت های خوشایند را فرهنگ هر جامعه ای مشخص می کند.(کوئن،1377: 178). در حقیقت قشر بندی اجتماعی رده بندی گروهها و افراد بر حسب سهم آنان از دستاوردهای مطلوب و حائز ارزش اجتماعی است. (ساروخانی ،1370: 731).گرب قشربندی اجتماعی را پیوستار[3] نبردبانی متشکل از مقوله هایی مجزا دانسته است.(گرب ، 1379: 129).تامین هم قشربندی اجتماعی را توزیع افراد هر گروه اجتماعی یا جامعه بر روی یک «مقیاس موقعیت»[4]  تعریف کرده است. (تامین،1385: 21).

اگر بخواهیم در یک جمع بندی تعریفی از قشربندی اجتماعی ارائه دهیم باید بگوییم قشربندی اجتماعی مجموعه ای است سازمان یافته که درآن افراد وگروههای انسانی تحت تاثیر نابرابری های اجتماعی در سطحی از سلسله مراتب دستیابی به منابع با ارزش زندگی قرار می گیرند.تا اینجا تلاش کردیم تعریفی از نابرابری و قشربندی اجتماعی ارائه دهیم.برای آنکه درک روشن تری از بحث داشته باشیم بهتر است در مقام مقایسه این دو مفهوم به این نکته اشاره کنیم که نابرابری اجتماعی مجموعه ای از تفاوتهای میان افراد وگروهها از نظر میزان دسترسی به منافع مادی ونمادین است حال آنکه قشربندی اجتماعی نظامی منسجم ورتبه بندی شده مبتنی برهمین نابرابری های اجنماعی است.همچنین مناسبات بین نابرابری اجتماعی و قشربندی اجتماعی مناسباتی دوسویه ودیالکتیکی است . همانطور که نابرابری ها عامل شکل گیری قشربندی اجتماعی هستند ،نظام قشربندی اجتماعی هم به نوبه خود نابرابری های اجتماعی را بازتولید می کنند.

اکنون این پرسش مطرح است که قشربندی اجتماعی افراد وگروههای اجتماعی چگونه و بر اساس چه معیاری امکان پذیر است؟ اندیشمندان حوزه قشربندی اجتماعی معیارهای متفاوتی را برای این منظور ارائه کرده اند.گرب عقیده دارد در  اکثر موارد پژوهشگران معرفی عینی از رتبه ی اقتصادی همچون درآمد، میزان تحصیلات و سطح شغلی را استفاده می کنند. (گرب ، 1379: 129). تامین چهار معیار قدرت، مالکیت، ارزیابی اجتماعی و پاداش روانی را پیشنهاد کرده است. (تامین،1385: 21).ساروخانی هم قدرت، ثروت و پایگاه را به عنوان معیارهای رایج سنجش وتعیین قشربندی اجتماعی معرفی می کند. (ساروخانی ،1370: 731).

اگرچه بین معیارهای معرفی شده برای تعیین قشر اجتماعی افراد وگروهها تفاوتهایی به چشم می خورد اما گرایش کلی بسیاری از پژوهشگران قشر بندی اجتماعی در جهتی است که از سویی نابرابری ها را با شاخص های عینی مانند میزان درآمد وسطح تحصیلات بررسی کرده وازسوی دیگر شاخص های ذهنی چون احترام یا حیثیت اجتماعی را مورد سنجش ومطالعه قرار دهند

1-2- بیان مساله

در تمام جوامع پیچیده ، جوامعی که دارای تقسیم کار اجتماعی هستند، دسترسی مردم به امکانات و تسهیلات زندگی و برخوداری از شان و حرمت(پرستیژ) اجتماعی، کم و بیش نابرابر است. قشربندی اجتماعی، واژه عامی است برای وصف ساختارهای منظم این نوع نابرابری اجتماعی، یا به عبارت دیگر دسته بندی سلسله مراتبی توزیع نابرابر پاداش های مادی و نمادی است. در جوامع ماقبل سرمایه داری ف نابرابری ها و قشربندی اجتماعی عمدتا پیامد نابرابری های ذاتی به شمالر می آمد و امری طبیعی یا تقدیر الهی محسوب می شد (کرامپتون ،1993). به عنوان مثال ارسطو در کتاب سیاست، بردگی را امری طبیعی و سودمند می داند: » آیا کسی هست که طبیعت او را برای بردگی در نظر گرفته باشد و برای او چنین وشغی متناسب و درست نباشد؟… هم لازم و هم سودمند است که برخی فرمانروایی کنند و برخی فرمانبری. برخی از مردم دم زدن برای عبودیت و برخی برای حکومت معین شده اند»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:01:00 ب.ظ ]




ح-محدوده زمانی و مکانی 12

خ-فصول و سازمان دهی تحقیق 12

فصل دوم:  مبانی نظری و تاریخچه مرجعیت 14

مقدمه 15

الف- تعریف و کارکردهای احزاب سیاسی 16

1- تعریف حزب سیاسی 16

1-1- کارکرد احزاب سیاسی 17

1-1-1- کارکردهای انتخاباتی 17

1-1-2- شکل دادن به افکار عمومی 18

1-1-3- گزینش نامزدها 18

1-1-4- کارکردهای آموزشی 18

1-1-5- تجمع منافع.. 19

1-1-6- جامعه‌پذیری سیاسی 19

1-1-7- بسیج رأی دهندگان 20

ب- نظریه‌هایی در مورد احزاب سیاسی 20

1- نظریه‌های مختلف در مورد کارکرد احزاب سیاسی 20

1-1- نظریه گابریل آلموند 20

1-2- نظریه پیتر مرکل 21

1-3- نظریه لاپالومبار و واینر 21

پ- تحزب در ایران و علل ناکارآمدی آن 22

1- ادوار تحزب در ایران 24

1-1- تحزب در دوره مشروطه و پهلوی اول 24

1-2- تحزب در دورۀ پهلوی دوم 25

2- علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران 28

2-1- علل سیاسی 29

2-1-1- ساختار استبدادی حاکم 29

2-1-2- عشیره‌ای بودن قدرت سیاسی 29

2-1-3- ضعف جامعه مدنی 30

2-1-4- نقش تشریفاتی احزاب موجود 31

2-1-5- وابستگی احزاب به بیگانگان 31

2-1-6- فقدان امنیت و وجود احساس ناامنی 32

2-2- علل فرهنگی 32

2-2-1-  بدبینی و ناآگاهی عمومی نسبت به جایگاه احزاب 33

2-2-2- ضعف روحیه کار جمعی 33

2-2-3- فرهنگ سیاسی مبتنی بر انفعال 33

2-3- علل اجتماعی 34

2-3-1- فقدان تحولات بنیادین ساختاری 34

2-3-2- فقدان طبقات اجتماعی متمایز 35

2-3-3- وجود نهادهای رقیب سنتی 35

2-4- علل مذهبی 35

2-4-1- اعتقاد به مشروطیت دینی نظام حاکم 35

2-4-2- نهاد دین جایگزین احزاب 36

2-4-3- مرجعیت به مثابه یک نظام شبه حزبی 37

ت- جایگاه مرجعیت در فرهنگ سیاسی تشیع 38

1- فرهنگ سیاسی تشیع 38

2- تاریخچه مرجعیت 41

3- نقش مرجعیت در جامعه‌پذیری سیاسی 46

3-1- مفهوم جامعه پذیری سیاسی 47

3-2- بسترهای جامعه‏پذیری سیاسی مردم از طریق مراجع 49

3-2-1-  مرجعیت دینی 49

3-2-2- رهبری سیاسی 50

3-2-3- نظام آموزشی 51

جمع بندی 52

فصل سوم: نقش مرجعیت به عنوان واسطه بین مردم و حکومت از مشروطه تا انقلاب اسلامی 54

مقدمه 55

الف- نقش ساختاری مرجعیت در اسلام به عنوان واسطه 56

1- مرجعیت و تقلید در اسلام 59

1-1- مفهوم اجتهاد 60

1-2- مرجعیت در قرآن 60

1-3- مرجعیت در سنت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) 61

2- نقش مرجعیت در ساختار اجتماعی جامعه 62

2-1- کارگزاران مراجع در جامعه 64

2-2- باز تولید قدرت مرجعیت از طریق وسایل ارتباطی در جامعه 65

2-3- تقلید پل ارتباطی مردم و مراجع 66

ب– دلایل واسطه بودن مرجعیت بین مردم و حکومت 67

1- ایدئولوژی و مکتب اسلام 68

2- تشکیلات و ساختار مرجعیت 70

2-1- حاکمیت دوگانه رسمی‌ و غیر رسمی 71

3- استقلال مالی از دولت 71

4- شخصیت کاریزمایی مراجع 74

5- جایگاه مردمی‌ مرجعیت در مقابل حکومت 75

5-1- مرجعیت شیعه ملجا مردم 77

جمع بندی 78

فصل چهارم: ابزارهای مرجعیت برای جامعه پذیری سیاسی مردم از مشروطه تا انقلاب اسلامی 80

مقدمه 81

الف- جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق خطابه 82

1- نقش و مفهوم خطابه و منبر 83

2- نمونه‌هایی از خطابه‌هایی تاثیرگذار 84

2-1-  سخنرانی امام در روز عاشورا 84

2-2- سخنرانی‌های آیت‌الله فلسفی به نمایندگی از آیت‌الله بروجردی 85

2-3- سخنرانی‌های علامه بهلول به درخواست آیت‌الله اصفهانی 86

ب-جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق فتوا 86

1- مفهوم و نقش فتوا 86

2-  بیان نمونه‌هایی از فتاوای تاثیرگذار 87

2-1- فتوای آخوند خراسانی در مورد وجوب آموزش نظامی 87

2-2- فتوای سیدمحمدکاظم طباطبایی در دفاع از ممالک اسلامی 88

2-3- فتوای امام خمینی (ره) در مورد حرمت تقیه 88

پ- جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق بیانیه 89

1- مفهوم و نقش بیانیه 89

2- نمونه‌هایی از بیانیه‌های تاثیر گذار 90

2-1- بیانیه سیدطباطبایی یزدی در حمایت از شیخ فضل‌الله نوری 90

2-2- بیانیه سید طباطبایی در تشویق مردم به استقلال اقتصادی 90

2-3- بیانیه امام خمینی(ره) در اعلام عزای عمومی عید نوروز 42 91

2-4- بیانیه آیت‌الله گلپایگانی در اعتراض به اصول ششگانه انقلاب سفید 92

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

ت-جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق تجمعات سیاسی 93

1- مفهوم و نقش تجمعات سیاسی 93

2- نمونه‌هایی از تجمعات سیاسی تاثیرگذار 94

2-1- تجمع و تحصن در دانشگاه تهران برای بازگشت امام خمینی(ره) 94

2-2- راهپیمایی 17 شهریور 95

ث- جامعه‌پذیری مردم از طریق شاگرد پروری 96

1- مفهوم و نقش شاگرد پروری 96

2- نمونه‌هایی از شاگردان مراجع 97

2-1- شاگردان مرحوم آخوند خراسانی 97

2-2- شاگردان آیت‌الله بروجردی 98

2-3- شاگردان امام خمینی(ره) 98

ج- جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق رسانه‌ها 99

1- مفهوم و نقش رسانه‌ها 99

2- انتشارکتاب 99

2-1- تنبیه الامه و تنزیه المله 100

2-2- تذکره‌ الغافل و ارشاد الجاهل 100

2-3- کشف المراد 101

2-4- حرمت مشروطه 101

2-5- کلمه حق یراد بهاالباطل 102

2-6- قانون مشروطه مشروعه 102

2-7- کشف الاسرار امام خمینی(ره) 103

2-8- آیت‌الله بهشتی و طرح کلی حکومت اسلامی 104

3- رادیو. 105

3-1- سخنرانی آیت‌الله فلسفی به درخواست آیت‌الله بروجردی در رادیو 105

چ-جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق مهاجرت 106

1- مفهوم و نقش مهاجرت 106

2- نمونه‌هایی از مهاجرت‌های تاثیر گذار 107

2-1- مهاجرت صغری 107

2-2- مهاجرت کبری 108

2-3- مهاجرت علما به تهران بعد از دستگیری امام خمینی(ره) 109

ح- جامعه‌پذیری سیاسی مردم از طریق نظریه‌پردازی سیاسی 110

1- مفهوم و نقش نظریه‌پردازی سیاسی 110

2- نمونه هایی از نظریه‌پردازی سیاسی تاثیرگذار 111

2-1- شورا در اسلام 111

2-1-1-نظریه‌پردازی آیت‌الله نایینی در مورد شورا 112

2-2- مشروطیت 114

2-3-  ولایت فقیه 115

جمع بندی 120

فصل پنجم :نقش مرجعیت در سیاستگذاری و تصمیم سازی سیاسی نظام حاکم از مشروطه تا انقلاب اسلامی 123

مقدمه 124

الف- تاثیرگذاری در تصمیم سازی سیاسی از طریق تماس با رجال سیاسی 125

1- مفهوم تماس با رجال سیاسی و راه‌های تماس 125

1-1- ارسال نامه 125

1-1-1- نامه آیت‌الله خویی در مخالفت با شرکت زنان در انتخابات 125

1-1-2- نامه‌ آیت‌الله گلپایگانی در اعتراض به حکومت نظامی و سرکوب مردم 126

1-1-3- نامه آیت‌الله گلپایگانی در حرمت صدور نفت به کشورهای حامی شاه 127

1-1-4- نامه آیت‌الله حائری به رضا شاه 128

یک مطلب دیگر :

 

1-1-5- نامه امام خمینی (ره) در اعتراض به اصلاحات دولت هویدا 129

1-1-6- نامه آیت‌الله گلپایگانی در رد شائبه حمایت از بختیار 130

1-2- ارسال نماینده 131

1-2-1- آیت‌الله بهبهانی واسطه مراجع و دربار در مواجهه با بهائیت 131

1-2-2- آیت‌الله بهبهانی واسطه مراجع و دربار در مواجهه با قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی 131

1-2-3- آیت‌الله فلسفی نماینده آیت‌الله بروجردی در مواجهه با فعالیت‌های ضد دینی دربار 133

ب-تاثیر گذاری در سیاستگذاری از داخل نظام حاکم 135

1- مفهوم سیاستگذاری از داخل نظام حاکم 135

2- مصادیقی از سیاستگذاری‌ها از طریق حضور در نظام حاکم 136

2-1- آیت‌الله مدرس نماینده مردم در مجلس 136

2-1-1- ورود مدرس به مجلس به عنوان مجتهد طراز اول 136

2-1-2- اعتراض مدرس به اولتیماتوم روس‌ها 137

2-1-3- مخالت مدرس با به تعویق انداختن انتخابات مجلس 137

2-1-4- تدبیر مدرس در مبارزه با استعمار در مجلس سوم 138

2-1-5- مخالفت علیه کابینه صمصام السلطنه 139

2-1-6- مخالفت با قرارد با انگلیس‌ها 139

2-1-7- مجلس چهارم و نائب رئیسی مدرس 140

2-1-8- مبارزه مدرس با رضا خان 141

2-1-9- مدرس و ریاست جمهوری رضاخان 142

2-1-10- استیضاح رضاخان 144

2-1-11- مخالفت آیت‌الله مدرس با سلطنت رضا شاه 144

2-2- آیت‌الله کاشانی در مجلس 145

2-2-1- مخالفت آیت‌الله کاشانی با نخست وزیری سپهبد رزم‌آرا 146

2-2-2- آیت‌الله کاشانی و دولت مصدق 147

2-2-3- مخالفت آیت‌‌الله کاشانی با رفراندوم انحلال مجلس 148

جمع‌بندی 149

فصل ششم:  نقش مرجعیت در انتقاد از حکومت و اعتراض علیه آن از مشروطه تا انقلاب اسلامی 151

مقدمه 152

الف-  نمونه‌هایی از انتقاد و اعتراض مرجعیت علیه حکومت در مسایل سیاسی داخلی 154

1- از مشروطه تا پهلوی اول از 1285 تا 1304 154

1-1- اعتراض‌های آخوند به روند الحادی مشروطیت و فرمان اخراج تقی‌زاده 154

1-2- اعتراض آیت‌الله سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی نسبت به مشروطه وارداتی 155

2- دوره پهلوی اول رضاشاه، (از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰) 156

2-1- انتقاد آیت‌الله اصفهانی به نوسازی دستگاه قضایی 156

3- دوره پهلوی دوم از 1320 تا 1357 157

3-1- اعتراض امام خمینی (ره) به اعدام رهبران فدائیان اسلام 157

3-2- اعتراض مرجعیت به لایحه انجمن‌های ایالتی ولایتی 157

3-3- اعتراض امام خمینی (ره) و مراجع به رفراندوم لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی 163

3-4- انتقاد مرجعیت نسبت به واقعه فیضیه 167

3-5- اعتراض آیت‌الله گلپایگانی به تبعید امام خمینی (ره) 170

3-6- اعتراض آیت‌الله گلپایگانی به حزب رستاخیز 171

3-7- انتقاد آیت‌الله گلپایگانی به کشتار مردم در 19دی 172

3-8- انتقاد آیت‌الله گلپایگانی به کشتار مردم در 17 شهریور 174

ب- نمونه‌هایی از انتقاد و اعتراض مرجعیت علیه حکومت در مسایل سیاسی خارجی 174

1- از مشروطه تا پهلوی اول 174

1-1- اعتراض آخوند خراسانی به اشغال‌گری‌های روس و انگلیس 174

1-2- اعتراض آیت‌الله سید محمد کاظم طباطبایی به اشغال بیگانگان 179

2- دوره پهلوی اول 179

2-1- اعتراض علما به دولت در رابطه با مسائل فلسطین و رابطه با اسرائیل 179

3- دوره پهلوی دوم 183

3-1- اعتراض علما به دولت در رابطه با مسائل فلسطین و رابطه با اسرائیل 183

3-2- اعتراض مراجع به کاپیتولاسیون 185

ج-نمونه‌هایی از انتقاد و اعتراض مرجعیت علیه حکومت در مسایل فرهنگی و مذهبی 188

1- دوره پهلوی اول 188

1-1- اعتراض مراجع در مقابل قانون نظام اجباری و ابلاغیه ضدمذهبی رییس‌الوزرا 188

1-2- اعتراض مراجع در تغییر پوشش مردان و کشف حجاب 191

2- پهلوی دوم 194

2-1- مخالفت آیت‌الله بروجردی با تغییر قانون اساسی 194

2-2- اعتراض آیت‌الله بروجردی به گسترش بهائیت 195

2-3- اعتراض آیت‌الله بروجردی به حمل مشعل در مسابقات ورزشی 196

جمع بندی 197

نتیجه‌گیری 199

منابع 209

پیوست‌ها 218

الف- بیان مسأله

اسلام به خصوص مذهب شیعه، حوزه دین را فراگیر می‌داند، به گونه‌ای که دین طرز تلقی و شیوه نگرش فرد به همه امور زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهد(ربانی، 1384: 25). ساختار جامعه ایرانی چه قبل از اسلام و چه پس از گسترش اسلام جامعه‌ای که مذهبی بوده و دارای ویژگی‌هایی بوده که آنرا با سایر جوامع غیر دینی متمایز می‌کند. نفوذ روح مذهبی در تمام هنجارها، رفتارها، آداب و سنن و عادات اجتماعی جامعه ایران قابل رویت است؛ نهاد سیاست هم از این قاعده مستثنی نیست.

در بخش سیاست بیشتر نهادهای تحت پوشش آن مانند وزارت، قضاوت، امور دیوانی، اوقاف و بعضی مراکز آموزشی یا به طور مستقیم به دست اولیا مذهبی مدرسه اداره می‌شدند و یا تحت تاثیر تعالیم دینی قرار داشتند.بدون تردید تعالیم اجتماعی اسلام عامل نیرومندی در نزدیک سازی و پیوند امور اجتماعی و سیاسی با اعتقادات دینی مردم بود.

بطور کلی مدل فرهنگ سنتی جامعه ایرانی مدلی مذهبی بوده که تمامی شئون اجتماعی را تحت نفوذ خود داشته است. بالطبع نهاد سیاست و تمام عناصر و نهادهای وابسته بدان نیز نمی‌توانستند از قلمرو نفوذ دین خارج باشند و در سیطره آن قرار نگیرند.

اگر در اسلام سنی قدرت سیاسی خلفا شام و بغداد قدرتی مشروع و حتی دینی تفسیر می‌شد، اسلام شیعی از روزگار نخست هرگونه قدرتی خارج از محدوده امامت را غیرمشروع می‌دید و سر ناسازگاری با آن داشت. از نقطه نظر فقهای شیعه و به‌ویژه از عصر شیخ طوسی، مشروعیت دینی جامعه مؤمنان با حضور فقیهانی تضمین می‌شد که در عصر غیبت کبرای امام عصر (عج) محل مراجعه مؤمنان در امور دینی خویش قلمداد می‌شدند و آن هم به دلیل اجازه‌ای بود که آنان در عصر غیبت از ناحیه امام عصر (عج) بدان نائل آمده بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




طرح مسئله

پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه‌ی عناصر موجود در فیلم‌های تلویزیونی پخش شده از شبکه‌های سراسری تلویزیون ایران، الگوهای مختلف زندگی و روابط خانوادگی را در آن‌ها شناسایی کند.

در دوران معاصر با توجه به تحولات مهم و گسترده‌ای که در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی مردم جهان، از جمله مردم ایران، در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، تکنولوژیک و … وقوع یافته است، برخی از نهادهای سنتی جوامع، دست‌خوش تغییر، دگردیسی، تزلزل و یا حتی انحلال شده‌اند.  خانواده ـ به عنوان یکی از نهادهای اساسی موجود در همه‌ی جوامع ـ در گذشته جایگاهی مستحکم، شکلی نسبتاً ثابت و اهمیتی خلل‌ناپذیر در ساختار جوامع داشته است.  اما در دوران معاصر، این نهاد دیرپا در نتیجه‌ی تأثیرات روندهای متنوع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … با مسایل و چالش‌های کم‌سابقه‌ای روبرو شده است.

در نتیجه‌ی تحولات اجتماعی صورت گرفته در خانواده شکل ثابت و نهادینه‌ی خانواده در جوامع مختلف، متناسب با این تحولات، تغییر یافته و به گونه‌های متفاوت و متکثری تبدیل شده است.  شکل‌گیری گونه‌های جدید خانواده، همچون خانواده‌های هم‌جنس‌گرا، خانواده‌های تک‌والد، خانواده‌های بدون ازدواج و دیگر تحولات واقع شده در این عرصه، سبب شده است برخی از بحران در نهاد خانواده و فروپاشی آن سخن بگویند و بر آسیب‌های ناشی از روند جاری تحولات خانواده بر ساختار جامعه و بی جایگزین ماندن کارکردهای خانواده‌ی سنتی در جوامع جدید تأکید کنند.

تزلزل نهاد خانواده در بسیاری از کشورهای صنعتی بسیاری از رهبران جهان صنعتی را نگران کرده و دغدغه‌ای به نام حل مسایل مربوط به خانواده را پدید آورده است.  به نظر می‌رسد مشکلاتی که در غرب گریبان‌گیر خانواده و زندگی خانوادگی شده است، کم کم در ایران نیز رخ می‌نماید و به یک «مسئله‌ی اجتماعی» تبدیل می‌شود.

خانواده در ایران، همچون سایر نهادهای اجتماعی، بیش و کم تحت تأثیر شرایط و روندهای اجتماعی برشمرده قرار گرفته و از تأثیرات این تحولات مصون نبوده است.  امروزه در ایران انوع متکثری از الگوهای زندگی خانوادگی وجود دارد که هر یک دچار محدودیت‌ها، مشکلات و آسیب‌هایی هستند.  این مشکلات و آسیب‌ها تا حدی خود را در افزایش نرخ تجرد قطعی، افزایش سن ازدواج، کاهش آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق در جامعه‌ی ایران و روند رو به افزایش این آمار در سال‌های اخیر نشان می‌دهند.  برخی آمارهای منتشر شده در سال‌های اخیر از سوی سازمان‌های مختلف که مؤید این مسئله است.  بر اساس آمار سازمان ملی جوانان در شش ماهه‌ی نخست سال 1388 میانگین سن ازدواج برای پسران 7/27 سال و برای دختران 8/23 سال بوده است که این رقم نسبت به آمار مشابه در سال قبل افزایش سه درصدی  و نسبت به ده سال قبل افزایش 27 درصدی داشته است.  بر اساس آمار منتشر شده‌ی شورای فرهنگی اجتماعی زنان نرخ تجرد قطعی (جمعیت مجرد بالای 50 سال) در سال 1385، برای زنان 8/1 در هر هزار نفر و برای مردان 4/1 در هر هزار نفر بوده است که این میزان نسبت به سه دهه‌ی گذشته بیش از 3 درصد افزایش برای زنان و بیش از 2 درصد افزایش برای مردان را نشان می‌دهد.  همچنین بر اساس آمار سازمان ثبت احوال در 11 ماه ابتدایی سال 1388، به ازای هر 7 ازدواج یک طلاق صورت گرفته است.  آمار منتشر شده‌ی سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد در مورد 11 ماه ابتدایی سال 1388، میزان ازدواج نسبت به مدت مشابه سال قبل 5/2 درصد کاهش داشته و میزان طلاق نسبت به این دوران 2/13 درصد افزایش داشته است.

تعدیل و حل آسیب‌های اجتماعی و مشکلات خانواده در ایران، نیاز به مدیریت فرهنگی اجتماعی صحیح و متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی ایرانی دارد.  تعیین و ترویج الگوهای مطلوب می‌تواند در این زمینه راه‌گشا باشد.

تأثیر رسانه‌های جمعی بر افکار عمومی و نگرش افراد جامعه، تأثیری انکارناپذیر است.  رسانه‌ها می‌توانند در ایجاد و ارتقاء منزلت و پایگاه اجتماعی اقشار مختلف مردم و

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 هدایت افکار عمومی جامعه تأثیر گذار باشند.  این که رسانه‌ها چه موضع و رویکردی در قبال مسایل اجتماعی اتخاذ می‌کنند، آن را چگونه باز می‌نمایانند و یا چه روش‌هایی را به عنوان راه‌های مطلوب حل مسایل و مشکلات ارائه می‌دهند، در جهت‌گیری نگرش‌های عمومی افراد در قبال مسایل اجتماعی و در مهار یا گسترش دامنه‌ی آن‌ها مؤثر است.

توجه اصلی این پژوهش معطوف به عملکرد سیمای جمهوری اسلامی، به عنوان فراگیرترین رسانه‌ی جمعی در ایران در زمینه‌ی خانواده و الگوهای زندگی خانوادگی است.

در میان رسانه‌ها تلویزیون در عین تأثیر گذاری بسیار بالا، از فراگیرترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌ها در جهان و از جمله در ایران محسوب می‌شود و به خصوص در ایران با توجه به محدودیت سایر رسانه‌ها، اهمیت ویژه‌ای دارد.  این رسانه‌ی فراگیر علاوه بر تأثیرگذاری بالا، یکی از مهم‌ترین ابزارهای مدیریت فرهنگی در ایران است که به خصوص در زمینه‌ی مسائل و بحران‌های مربوط به خانواده می‌تواند نفوذ و تأثیر به سزایی داشته باشد.

این پژوهش می‌کوشد با رویکردی اکتشافی، دریابد در میان الگوهای متکثر زندگی خانوادگی، فیلم‌های تلویزیونی چه الگوهایی را بازنمایی می‌کنند؟ کدام الگوها به عنوان الگوهای مطلوب و کدام در حکم شیوه‌های نامطلوب زندگی خانوادگی تصویر می‌شوند؟

تحلیل فیلم‌های تلویزیونی از این منظر می‌تواند با آشکار نمودن رویکرد کلی رسانه‌ی فراگیر تلویزیون ایران به خانواده و الگوهای زندگی خانوادگی، زمینه را برای تشخیص تأثیرات گسترده‌ی این رسانه بر روند تحولات خانواده در ایران فراهم نماید.

در میان پژوهش‌هایی که تا کنون در این زمینه صورت گرفته، مطالعه‌ای که مستقلاً به شناخت گونه‌های مختلف ساخت خانواده، از نظر نقش و روابط جنسیتی، در فیلم‌ها و سریال‌های سینما و تلویزیون ایران پرداخته باشد یافت نشد.  اغلب مطالعات این حوزه به شکل غالب خانواده و عمدتاً از منظر نقش‌های جنسیتی و کلیشه‌های جنسیتی بازنمایی شده در سریال‌های تلویزیونی توجه کرده‌اند.  با مرور این پژوهش‌ها می‌توان گونه‌های مختلف خانوادگی مستتر در نتایج این پژوهش‌ها را بر اساس نیازهای پژوهش  استخراج کرد که به تعدادی از این پژوهش‌ها اشاره می‌شود.

 

اقدامی (1388) در پژوهش بازنمایی ساخت خانواده در در سینمای ایران به با نگاه به آثار تهمینه میلانی و رخشان بنی‌اعتماد به نوع تصویر و نمایش خانواده و به خصوص زنان در خانواده، توسط این دو فیلم‌ساز زن ایرانی پرداخته است.  نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که در فیلم‌های مورد مطالعه، هرچند همچنان بر کلیشه‌های جنسیتی تأکید شده است، اما تغییر و تحولاتی در ساختار قدرت خانواده‌ها به نمایش گذاشته است.  این تحولات اگرچه کم و به صورت بطئی است اما روندی را به نمایش می‌گذارد می‌توان تغییر به سمت موازنه‌ی قدرت زنان و مردان در خانواده را از آن استنباط کرد (اقدامی، 1388).

 

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که گونه‌ی خانوادگی بازنمایی شده در فیلم‌های سینمایی مد نظر این پژوهش، عموماً نوعی از خانواده با کلیشه‌ها و نقش‌های جنسیتی را بازنمایی می‌کنند که در عین حال ساختار قدرت بین دو جنس در آن‌ها در حال تغییر است و به برابری نزدیک می‌شود.

 

محمد رضایی و عباس کاظمی در مطالعه‌ای برای آشکار ساختن شیوه‌های بازنمایی زنان در مجموعه‌های تلویزیونی به تحلیل محتوای سه سریال پخش شده از تلویزیون ایران در سال 1383 پرداخته‌اند.  در این مطالعه محققین با تحلیل پژوهش‌ها و نظریات مختلف موجود خاطرنشان می‌کنند که در این پژوهش‌ها «اعتقاد بر این است که بازنمایی زنان در رسانه های جمعی و برنامه های تلویزیونی با نقش‌های کلیشه‌ای فرهنگی در جامعه سازگاری دارند.  در مورد بازنمایی مناسبات جنسیتی، معمولاً مردان به صورت انسان هایی مسلط، فعال، مهاجم و مقتدر به تصویر کشیده می شوند و نقش‌های متنوع و مهمی را که موفقیت در آن‌ها مستلزم مهارت حرفه‌ای، کفایت، منطق و قدرت است ایفا می‌کنند.  در مقابل، زنان معمولاً تابع، منفعل، تسلیم و کم‌اهمیت‌اند و در مشاغل فرعی و کسل‌کننده‌ای ظاهر می‌شوند که جنسیت‌شان، عواطف‌شان و عدم

یک مطلب دیگر :

تم تولد کودکان – تجربه ی یک شب به یاد ماندنی

 پیچیدگی‌شان به آنان تحمیل کرده است.  رسانه‌ها با نشان دادن مردان و زنان به این صورت بر ماهیت نقش‌های جنسی و عدم برابری جنسی صحه می‌گذارند.  در چنین وضعیتی است که رسانه‌های جمعی نه تنها در جهت بسط عدالت در جامعه نیستند بلکه نقش بازنمایی کلیشه‌ها یا تصورات قالبی جنسیتی را به عهده می‌گیرند» (کاظمی و رضایی، 1387: 89).

از پژوهش فوق چنین نتیجه حاصل شده است که در هیچ یک از مجموعه‌های تلویزیونی نقش مادر، نقشی غایب محسوب نمی‌شود؛ اما همواره نقشی اصلی نیست. در اغلب موارد نقش زنان نقشی حاشیه‌ای یا مکمل است.  در این مجموعه‌ها روابط زناشویی چندان مورد اعتنا نبوده‌اند.  در واقع، علیرغم حضور زن و شوهرها، عموماً ، رابطه زناشویی محور اصلی داستان تلقی نمی شود.  «نکته مهم دیگر، ناهمگنی یا عدم یکدستی نقش‌های زنان در این مجموعه‌هاست. نقش‌های فعال زنان به طرز معناداری با سایر زنان مجموعه‌ها فرق می‌کنند.  این تفاوت آن قدر زیاد است که این نقش ها بیشتر در قالب یک استثنا بروز می‌کنند و باورپذیری آن‌ها را مشکل می‌سازند.  از حیث نمایش زنان و مردان در موقعیت‌های طبقاتی، در اغلب مجموعه‌ها زنان و مردان در موقعیت طبقاتی متوسط نشان داده شده‌اند.  مطالعه‌ی نحوه‌ی نمایش زنان و مردان در طبقات مختلف نشان می‌دهد که تفاوت معناداری میان نمایش آن‌ها وجود ندارد.  اما، نمایش زنان و مردان برحسب وضع تحصیلی آن‌ها کاملاً متفاوت است.  به طور کلی زنان در مراتب تحصیلی بالاتری نشان داده شده‌اند» (همان: 106).

در نتیجه می‌توان گفت بر اساس این پژوهش سریال‌های تلویزیونی بیشتر شکل سنتی خانواده را با تأکید بر کلیشه‌ها و تصورات قالبی جنسیتی باز نمایی کرده است و بر نقش حاشیه‌ای زنان تأکید نموده است.  در عین حال گونه‌های خانوادگی که در آن تصویر فعالی از زنان به نمایش گذاشته، به صورت استثنا مطرح شده است به نحوی که باورپذیری نسبت به آن را کم کرده است.

 

اعزازی در پژوهشی جهت شناخت روند نمایش خانواده در تلویزیون، به مطالعه پژوهش‌های صورت‌گرفته در طول سال‌های 1370 تا 1383 پرداخته است.  یافته‌های این تحقیق برخی تغییرات خانواده در نمایش‌های تلویزیونی را نشان می‌دهد.  افزایش تحصیلات و نوع شغل، توجه بیشتر به آسیب‌های اجتماعی از جانب خانواده‌ها و نزدیک شدن برخی کلیشه‌های مردانه و زنانه به یکدیگر از جمله این تغییرات است.  در سال‌های اولیه بر خانواده‌ای تأکید شده است که اعضای آن شامل مرد نان‌آور و زن خانه‌داری است که حتی اگر شاغل نیز باشد، در حوزه‌های زنانه و یا در خانه فعالیت می‌کند.  مرد در دنیای شغلی و عرصه عمومی فعالیت دارد و زن در دنیای خانوادگی.  خانواده مذکور که نشان‌دهنده خانواده طبقه متوسط است، از لحاظ تحصیل و شغل نیز در رده متوسط جامعه قرار می‌گیرد.  در رابطه زن و شوهر، زن منفعل و وابسته به شوهر خود است اما در رابطه با فرزندان دارای اقتداری است که به شکل پرخاش‌گری ظهور می‌کند.  در سال‌های بعد خانواده‌ای به نمایش درمی‌آید که در آن هرچند زنان و مردان از سطح تحصیل بالاتری برخوردارند و دارای مشاغل میانی و بالای جامعه هستند، اما در روابط میان اعضایش تغییر چشم‌گیری به وجود نیامده است.  تقسیم نقش بر اساس جنس هنوز پا بر جاست و زنان به صورت عمده در حوزه خصوصی و مردان در حوزه عمومی قرار دارند.  در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی نیز تصمیم‌گیری‌‌های عمومی خاص مردان و تصمیم‌گیری‌های خصوصی خاص زنان است.  ویژگی دیگر این خانواده‌ی مدرن تداخل کلیشه‌های جنسیتی زنان و مردان است، با این توضیح که اگر مردان دارای ویژگی مثبت عواطف و احساسات کلیشه زنانه شده‌اند، برعکس زنان با ویژگی منفی کلیشه مردانه یعنی پرخاش‌گری نسبت به اعضای خانواده به نمایش درآمده‌اند.  با وجود تغییرات ظاهری در موقعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، موقعیت‌های فرودست خانوادگی و شغلی به زنان و موقعیت‌های فرادست به مردان داده شده است.  مردان در کار خانه، مددکار زنان نمایش داده می‌شدند اما زنان، گذشته از نقش‌های سنتی مادری- همسری که مهم‌ترین وظیفه‌ی آنان در نظر گرفته می‌شد، تنها در تصمیم‌گیری‌های مربوط به مسایل جزئی خانواده دخالت داشتند و حتی اگر به صورت منفی با اقتدار تصمیم‌گیری می‌کردند، به طور معمول تصمیمی غلط و دارای عواقب منفی اتخاذ می‌کردند.  تصویر مردان در خانواده در طول زمان به تدریج به تصویر مردی تبدیل شد که دارای ویژگی‌های مثبت است. او نه فقط به نسبت همسر خود پرخاش‌گری کم‌تری با اعضای خانواده دارد، بلکه هم‌دلی و هم‌دردی بیشتری با آنان نشان می‌دهد.  نقش او در خانواده و در جامعه مهم‌تر و سنگین‌تر از زنان است.  برعکس مردان سنتی احساسات خود را پنهان نمی‌کند و دارای احساسات و عواطف مثبت به نمایش درمی‌آید.  در کار خانه به همسران خود کمک می‌کند.  این مردان که دارای ویژگی‌های مثبت هستند، با جلب هم‌دلی مخاطب برای تجدید نظر در روابط خانوادگی به پدیده‌ی چند همسری رو می‌آورند.  در مقابل تصویر زنان در حوزه‌ی عمومی نیز دارای ویژگی مثبت شده است.  هرچند زنان همچنان کم‌تر از مردان در حوزه‌ی عمومی به نمایش درآمده‌اند، اما به تدریج در این سال‌ها به مسایل اجتماعی علاقه نشان داده و در مباحث مربوط به جامعه وارد شده‌اند.  اگر در سال‌های قبل، کلیشه‌های زنانگی که در خانواده به زنان نسبت داده می‌شد، نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های منفی مانند انفعال و وابستگی بود، در برخورد با پدیده‌های اجتماعی، استفاده از کلیشه‌های احساساتی- عاطفی در مورد زنان بار مثبت به خودگرفت و ورود آن‌ها به جامعه با این ویژگی‌ها به نمایش درآمد.  با این حال هرچند که زنان در عرصه‌های عمومی با رفتارهای مناسب مطرح شده‌اند و حضوری مثبت دارند، اما تأثیر  حضور در عرصه‌ی عمومی بر روابط خانوادگی آنان بیشتر به صورت قدرت‌طلبی و نه مشارکتی مطرح می‌شود (اعزازی، 1386: 7- 34).

پژوهش فوق در خصوص گونه‌‌های مسلط خانواده‌های بازنمایی شده از تلویزیون به برخی از مؤلفه‌های مورد توجه پایان‌نامه‌ی حاضر از جمله روابط زن و شوهری، نقش‌های جنسیتی، موقعیت اجتماعی و نظام تصمیم‌گیری در خانواده توجه  نموده است.  بر اساس نتایج این پژوهش، تغییرات حاصل شده در بازنمایی خانواده در طول مدت زمان مورد نظر  حاکی از تحول روابط خانوادگی میان زوجین و عدم تغییر در نقش‌های دو جنس در خانواده است.  به این ترتیب که روابط زن و شوهری شامل درجه‌ی بالاتری از صمیمیت متقابل تصویر شده، اما در مقابل همچنان بر نقش‌های کلیشه‌ای و جنسیتی دو طرف تأکید گردیده است.

 

میرساردو و صداقت در مطالعه‌ی چگونگی نمایش نقش و منزلت زنان و مردان در سریال‌های تلویزیونی ایرانی و خارجی (پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران) سریال‌های ایرانی و خارجی پخش شده در فاصله زمانی 8 تا 11 شب شبکه‌های یک، دو، سه و پنج سیما در تابستان و پاییز 1383 را مورد تحلیل قرار داده‌اند  و به این نتیجه رسیده‌اند که در سریال‌های خارجی نمایش داده شده هیچ نقش فرهنگی از سوی بازیگران نقش اول ایفا نشده است و زنان در همه‌ی این سریال‌ها دارای پایگاه اقتصادی مستقل و اکتسابی بوده‌اند.  در سریال‌های ایرانی مورد مطالعه‌ی این پژوهش، زنان در تمام صحنه‌ها منفعل و وابسته به نمایش درآمده‌اند همه‌ی آن‌ها از لحاظ اقتصادی به پدر یا برادر خود وابسته بوده‌اند.  همچنین نتایج پژوهش حاکی از برتری میزان تحصیلات زنان بر مردان، بالا بودن منزلت شغلی مردان نسبت به زنان (در سریال‌های داخلی)، تایید و تثبیت نقش‌های قالبی بر اساس جنس، تسلط خانه و امور خانوادگی برای زنان و محل کار و شغل برای مردان و برتری میزان اقتدار مردان بر زنان در سریال‌های مورد مطالعه بوده است (میرساردو و صداقت، 1386: 29-56).  بنا بر نتایج این پژوهش گونه‌ی مسلط خانوادگی نمایش داده شده در سریال‌های تلویزیونی مبتنی بر تفکیک نقش‌های جنسیتی و روابط نابرابر و موقعیت فرودست زنان بوده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]




حافظه جمعی و تاریخ……………………….. 15

هویت و حافظه جمعی………………………… 17

هویت و منابع هویتی……………………….. 19

هویت ملی………………………………… 20

هویت قوم………………………………… 21  

قوم بلوچ………………………………… 22

فصل سوم : روش تحقیق

روش تحقیق……………………………….. 24

نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………………………  26

تکنبک مردم نگاری…………………………. 28

شیوه تحلیل………………………………. 31

قابلیت اعتماد……………………………. 32

فصل چهارم : یافته های تحقیق

مقدمه…………………………………… 34

یافته های میدانی تحقیق در حال حاضر…………. 34

یافته های مربوط به ریشه و منشأ قوم بلوچ…….. 35 

تاریخچه زندگی قوم بلوچ در اسناد……………. 36

ریشه های قوم بلوچ در یافته های میدانی شفاهی…. 40

یافته های حاصل از بررسی حافظه جمعی نخبگان بلوچ47

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

عناصر برجسته محور فرهنگی در حافظه جمعی پاسخگویان 51

آموزش…………………………………… 51

آموزش ملا مکتبی…………………………… 51

منزلت آموزشی…………………………….. 54  

آموزش و ترک تحصیل زن و مردی……………….. 55

مدارس نجات بخش…………………………… 57

دین…………………………………….. 59

ترید و تفسیر های خلاف واقع…………………. 59

سال دیوانگی……………………………… 62

مذهب های قانون گریز………………………. 63

یک مطلب دیگر :

 

خرافات جایگزینی برای کارها………………… 64

رسومات بلوچی…………………………….. 67

پوشش همیشگی……………………………… 69

قیام جنگجویان سرحد……………………….. 71

سال سیاه………………………………… 72

ثبت بی شناسنامه………………………….. 73

رسانه ی بلوچی……………………………. 74

جعبه ی صوت………………………………. 75

عناصر برجسته محور اقتصادی در حافظه جمعی پاسخگویان 76

اقتصاد خانی……………………………… 76

مبادله کالا به کالا………………………… 77

خرید و فروش غلام و کنیز…………………….. 78

مهاجرت گسترده……………………………. 79

نهاد ها و حوادث مهم و تأثیر گذار…………… 81

نداری مردم ……………………………… 82

ظلم غیر بومی ها………………………….. 83

قاچاق چاره ی راه…………………………. 84

مرم آماده بخور…………………………… 85

عناصر برجسته سیاسی حافظه جمعی پاسخگویان…….. 86

ظلم خان ها………………………………. 86

مردم مسلح خرابکار………………………… 88

طرح احرار……………………………….. 90

کینه ی شتری……………………………… 91

اذهان برتری جوی………………………….. 92

عناصر برجسته محوراجتماعی حافظه جمعی پاسخگویان.. 93

رفتارهای اجتماعی بلوچ…………………….. 93

حرف، حرف سردار…………………………… 94

طبقات اجتماعی……………………………. 95

زنان کم رنگ……………………………… 96

ازدواج اجتماعی…………………………… 97

ویژگی های بلوچ ………………………….. 99

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم