حقوق رابطه فشارهای روانی با عوامل رافع مسئولیت کیفری |
2- 1- تبیین فشارهای روانی از لحاظ روانشناختی ……………………………………………………………..21
2- 1- 1- مراحل فشارهای روانی …………………………………………………………………………………21
2- 1- 1- 1- مرحلۀ آگاهی دهنده یا اعلام خطر ………………………………………………………22
2- 1- 1- 2- مرحلۀ مقاومت و واکنش …………………………………………………………………..22
2- 1- 1- 3- مرحلۀ فرسودگی یا بهبود ………………………………………………………………….23
2- 1- 2- مکانیزمهای زیستشناختی فشارهای روانی …………………………………………………..24
2- 1- 2- 1- هورمونهای فشارهای روانی ………………………………………………………………24
2- 1- 2- 2- نقش هورمونهای فشارزا ……………………………………………………………………25
2- 1- 3- موقعیتهای فشارهای روانی ………………………………………………………………………….26
2- 1- 3- 1- واکنش جسمانی نسبت به فشارهای روانی …………………………………………….26
2- 1- 3- 2- تأثیرات فشارهای روانی در عملکرد انسان …………………………………………….29
2-2- تبیین فشارهای روانی از لحاظ جامعهشناختی ………………………………………………………………..30
2- 2- 1- نظریۀ فشارهای ساختاری ………………………………………………………………………….30
2- 2- 2- نظریۀ تضاد ………………………………………………………………………………………………32
2- 2- 3- نظریۀ انتقال فرهنگی ………………………………………………………………………………….33
2- 2- 4- نظریۀ کنترل اجتماعی …………………………………………………………………………………33
2- 3- تبیین علل رافع مسؤولیت کیفری…………………………………………………………………………………37
2- 3- 1- ماهیت علل رافع مسؤولیت کیفری………………………………………………………………….38
2- 3- 1- 1- جنون ………………………………………………………………………………………………..39
2- 3- 1- 2- کودکی ………………………………………………………………………………………………..41
2- 3- 1- 3- اجبار و اکراه …………………………………………………………………………………..42
2- 3- 1- 4- اضطرار ………………………………………………………………………………………………46
2- 3- 1- 5- مستی………………………………………………………………………………………………….46
2- 3- 1- 6- اشتباه و جهل اشتباه و جهل ………………………………………………………………48
2- 3- 2- جایگاه فشارهای روانی در عوامل رافع مسؤولیت کیفری ……………………………….50
2- 3- 2- 1- آیا فشارهای روانی میتوانند در رفع مسؤولیت کیفری مؤثر باشند؟ ……………….52
2- 3- 2- 2- نقش عامل فشارهای روانی در رفتار مجرمین ……………………………………………….56
2- 3- 2- 2- 1- عقب نشینی (ترس و فرار) ………………………………………………………………57
2- 3- 2- 2- 2- حمله (خشم و تهاجم) ……………………………………………………………………59
2- 3- 2- 2- 3- مصالحه (تبدیل و جانشین سازی) ……………………………………………………60
2- 3- 2- 3- شیوه های تأثیر فشار روانی بر روی قربانی ………………………………………………….61
2- 3- 2- 3- 1- ارتکاب جرم با تهدید دیگری ………………………………………………………..61
2-3- 2- 3- 2- ارتکاب جرم با تحریک پذیری ………………………………………………………..62
2- 3- 2- 3- 2- 1- عذر تحریک …………………………………………………………………………………….64
2- 3- 2- 3- 2- 1- 1- تعریف تحریک ………………………………………………………………64
2- 3- 2- 3- 2- 1- 2- جایگاه عذر تحریک در ایران ………………………………………………………65
2- 3- 2- 3- 2- 1- 2- 1- تحریک در جایگاه عذر معاف کننده از مجازات ………………66
2- 3- 2- 3- 2- 1- 2- 2- تحریک در جایگاه معاونت ……………………………66
2- 3- 2- 3- 2- 1- 3- جایگاه عذر تحریک انگلستان ……………………………………………………..68
2- 3- 2- 3- 2- 1- 3- 1- تفاوت تحریک و انتقامجویی ………………………………………..70
2- 3- 2- 3- 2- 1- 3- 2- تحریک انباشته …………………………………………………………..72
2- 3- 2- 3- 2- 1- 3- 3- تحریک خودساخته ……………………………………………………..73
2- 3- 2- 3-2-2- فلسفۀ عذر تحریک .……………………………………………………………………………..74
فصل سوم
بررسی فشارهای روانی در قوانین مختلف کیفری
3- 1- جایگاه فشارهای روانی در قوانین کیفری ……………………………………………………………….76
3- 2- بررسی فشارهای روانی در قوانین جزایی ایران ……………………………………………………….77
3- 2- 1- تاثیر فشارهای روانی بر مسؤولیت کیفری در قوانین سابق …………………………………78
3- 2- 1- 1- رفع مسؤولیت در اثر اجبار و اکراه ………………………………………………………..79
3- 2- 1- 2- رفع مسؤولیت با تاثیر اضطرار در اراده …………………………………………………..82
3- 2- 2- تأثیر فشارهای روانی بر مسؤولیت کیفری در قانون مجازات اسلامی 1392…………..83
3- 2- 2- 1- اکراه غیر قابل تحمل در قانون جدید ……………………………………………………84
3- 2- 2- 2- اضطرار در قانون جدید ……………………………………………………………………..87
3- 2- 2- 3- واکنشهای ناشی از فشارهای روانی در قانون جدید ……………………………….91
3- 3 – انعکاس فشارهای روانی در قوانین جزایی سایر کشورها ………………………………………..92
3- 3- 1- حقوق جزایی آلمان …………………………………………………………………………92
3- 3- 2- حقوق جزای انگلستان ………………………………………………………………………95
نتیجه گیری و پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………..98
منابع و مأخذ ………………………………………………………………………………………………………105
چکیده:
فشارهای روانی از رایجترین بیماریهای دوران معاصر میباشند به گونهای که آن را بیماری جدید تمدن نام نهادهاند. تأثیرپذیری و برانگیختگی اشخاص از محرکهای ترساننده و تحریککننده از عوارض این فشارها میباشد که سبب سوءاستفاده برخی افراد برای قربانی کردن یا توطئهچینی برای ارتکاب عمل مجرمانه به وسیله دیگران میشوند. در این وضعیت دستگاه عصبی خودمختار برای مقابله با عوامل فشارزا و کاهش فشار به ترشح هورمونهای در بدن اقدام میکند که باعث تغییر عملکرد مغزی و اختلال در ادراک میشود و اعضاء فیزیولوژیکی را وادار به واکنش غریزی و خودکار میکنند.
گنجانیدن این فشارها در عوامل رافع مسؤولیت به دلیل نقص در عنصر معنوی جرم و بی ارادگی در انجام عمل و جلوگیری از پراکندهگویی در قانون و قرار دادن معیاری عینی برای اثبات عنصر معنوی در دوران معاصر ضروری به نظر میرسد، اگرچه قانونگذار در برخی موارد به شکل پراکنده عوامل فشارهای روانی را در رفع مسؤولیت مؤثر دانسته اما برای قانونگذاری صحیح و مطمئن باید معیاری عینی و علمی را ملاک قرار داد خصوصاً اینکه عنصر معنوی به دلیل قابلیت انتساب عنصر مادی به مجرم به سختی
یک مطلب دیگر :
منابع پایان نامه ارشد با موضوع reading، poor، text.، not
در رویههای قضایی علیه مباشر معنوی قابل اثبات میباشد.
کلمات کلیدی:
فشارهای روانی، عوامل رافع مسؤولیت، اختلال در ادراک، بیارادگی، تهدید، تحریک، ترس، خشم.
فصل اول
کلیات
1- 1- مقدمه
انسان به مانند هر موجود زندۀ دیگری به طور غریزی به دنبال حفظ حیات خود بوده، این حس درونی انسان را به این واداشته است که در مقابل هر گونه تجاوز به تمامیت جسمانی و روحانی پاسخ دهد و این پاسخ دادنها و عکسالعملها در اکثر موارد به شکل انتقام نمود پیدا کرده است. واکنش به تمامیت جسمانی و روحانی در مقابل تجاوز به تمامیت جسمانی و روحانی معمولاً روشنترین واکنش انسان میباشد و میتوان گفت نخستین نشانههای حقوق جزا با حق اعمال مجازات، همین واکنش غریزی بشری در مقابل تجاوز به تمامیت جسمانی و روحانی بوده است. البته نباید مصلحت اجتماعی در شکل ابتدایی آن و نفع اجتماعی حتی در کوچکترین قبیلههای نیز در کنار انتقام نادیده گرفت؛ لذا میتوان گفت تاریخ بنیادهای حقوق جزا با اندیشۀ انتقام شروع میشود و بعد به تعدیل نسبی و دورههای دادگستری خصوصی و یا دوره دادگستری عمومی میرسد و امروز به تعدیل کلی در جهت محدودیت انتقام و گسترش تحولات به سوی نفع اجتماعی در مجازات پیش میرود.
عبارت «حقوق» در مفاهیم زیادی مورد استفاده قرار میگیرد: ممکن است در خصوص قوانین فیزیک، ریاضیات، علم یا قوانین فوتبال سخن بگوییم هنگامی که در خصوص حقوق یک مملکت صحبت میکنیم، عبارت حقوق را در مفهوم خاص و مضیقی بکار میبریم. در این مفهوم ممکن است حقوق به عنوان قواعد حاکم بر رفتار انسانی که بر افراد یک ملت مفروض تحمیل شده و در میان آنها به اجرا گذاشته میشود، تعریف گردد. انسانها ماهیتاً موجوداتی اجتماعی هستند که خواهان تشریک و مساعی با دیگران بوده و در اعصار اولیه، تشکیل قبایل، گروهها یا جوامع را برای صیانت از خود یا به دلیل فطرت اجتماعیشان، مورد
توجه قرار دادهاند. در صورتی که گروه یا جامعهای بخواهد به حیات خویش ادامه دهد وجود شکلی از قواعد اجتماعی ضروری است. از این حیث قواعد و قوانین، جهت تضمین امکان زندگی و کار مشترک، برای افراد یک جامعه خاص به شیوهای قانونمند و مسالمتآمیز، مقرر میشوند. هر چه اجتماع (گروه یا کشور) بزرگتر شود قواعد مذکور متعدد و پیچیدهتر خواهد شد.(Padfiel & Barker. 2000- 2001. 3).
در طول اعصار گذشته همواره حقوق جزا در حال تغییر و تحول بوده است و این تغییر و تحول در کنار مستحکم کردن مبانی حقوق جزا، باعث ایجاد مکاتب متفاوتی در این سیر شده است. هر یک از این مکاتب به نوبۀ خود از دریچۀ دیدگاه خود به “جرم “، “مجرم “، “بزهدیده” و “کیفر ” نظر انداختهاند. در مکتب عدالت مطلق آراء و عقایدشان بر اصول اخلاقی ثابت و استوار است، نخست کوشش انسان برای رسیدن به سعادت زمانی ارزش دارد که به اصول اخلاقی متکی باشد. انسانی که دستخوش شهوات نفس است هرگز نمیتواند آزادی حقیقی یا سعادت را بشناسد. بنابراین موجود انسان تکلیف دارد از خیر برین تبعیت کند. پیروی از اصول اخلاقی انسان را عادل میسازد و زندگی عادلانه و خردمندانه غایت حقیقی انسان است. دستاندازی و تعدی به دیگران یعنی خروج از عدالت که با اجرای کیفر دگرباره استقرار مییابد. موضوع کیفر اعاده نظم اخلاقی است که بر اثر جرم مختل شده است(اردبیلی، 1390، 1:73).
دانشمندان معتقدند که کلیه عوامل اعم از عوامل زیست شناختی و روانی و یا عوامل اجتماعی و فرهنگی در پیدایش بزه مؤثر بوده و هر کدام از آنها میتوانند کم و بیش در ارتکاب جرم مؤثر باشند. به همین علت هم کلیه این عوامل را عوامل بزهزا Facteurs Criminogenes نامیده و آن را به قسمتهای مختلف تقسیم نمودهاند. اولین کسانی که موضوع بزهکاری را مورد بررسی علمی قرار دادند، دانشمندان مکتب تحققی بودند. آنها با پیروی از فلسفه آگوست کنت که معتقد بود باید برای هر پدیدهای علت وقوع را کشف نموده، در صدد برآمدند که برای وقوع جرائم نیز عللی به دست آورند. پس از مدتها تحقیق و تجربه دانشمندان مزبور دریافتند که پدیده جنایی نیز همچون هر پدیده دیگر معلول عللی است که باید آنها را کشف و به دست آورد. اولین فردی که مسائل زیستشناسی و تأثیر آن در تحقق جرائم را مورد بررسی قرار داد، سزار لمبروزو، دانشمند ایتالیائی و بنیانگذار مکتب تحققی است. گرچه «نظریه انسان جانی» لمبروزو ارزش خود را از دست داده است، ولی راهی را که او در پیش پای دانشمندان نهاد هنوز هم ادامه دارد و دانشمندان دنباله تحقیقات او را رها ننمودهاند(محسنی، مرتضی. 1382. 42- 43).
در میان مکاتب مختلف کیفری مکتب دفاع اجتماعی نوین نیز در سال 1954 توسط مارک آنسل قاضی دیوان فرانسه بنا نهاده شود و طبق نظر او نباید در اعمال مجازاتها تنها به دفاع جامعه پرداخت بلکه هدف دیگری شامل جلوگیری از سقوط بزهکار و آماده کردن او برای بازگشت به جامعه است مورد توجه قرار گیرد. بهترین راه دفاع جامعه این است که شخصیت بزهکار را ضمن احترام به شخصیت بشری او به طرق و وسایل ممکنه تحت تأثیر قرار داده و او را به مسؤولیت اجتماعی خود آگاه و او را برای ورود به اجتماع آماده ساخت(گلدوزیان 1384، 59). مکتب دفاع اجتماعی نوین برای تعیین شخصیت مجرم و رفتاری که باید با او شود آزمایشهای دقیق پزشکی و روانی را توصیه میکند و عقیده دارد قاضی جزایی باید آزادی عمل زیادی داشته باشد تا بر حسب شخصیت بزهکار او را مشمول عفو، تعلیق مجازات و یا آزادی مشروط قرار دهد و یا در حین اجرای محکومیت میتواند او را از مقررات خاصی مثل استفاده از زندانهای نیمه باز و یا باز بهرهمند سازد و سرانجام طرفداران مکتب دفاع اجتماعی نوین عقیده دارند که اقدامات و دفاع اجتماعی جدید باید با توجه به شخصیت بزهکار جانشین تلفیق مجازاتها و اقدامات تأمینی گردد(گلدوزیان، 1384، 59- 60).
ناگفته پیداست که تمامی مکاتب کیفری زمانی پا به عرصه وجودی نهاده و در حال تغییر و تحول بودهاند که 14 قرن پیش (دوران ظهور اسلام) یکی از کاملترین قوانین و سیاست کیفری بنا نهاده شد. که دارای اصولی ثابت و خللناپذیر که کاملترین اصول حقوقی را در خود نهفته دارد، اصولی که با رعایت آنها هم بزهکار هم بزهدیده و هم جامعه منافع خود را محافظت شده خواهند یافت. در عصر حاضر برخی از این اصول کاریی خود را از دست داده و یا معیار عینی برای اثبات آنها وجود ندارد خصوصاً در عناصر روانی و معنوی با توجه به عدم پیشرفت و گستردگی علوم روانی در آن اعصار بیشتر به چشم میخورد، که علمی کردن این اصول براساس مسائل روز و همگام با پیشرفتهای امروزه جهت اجرای عدالت و حمایت از قربانی شدگان در بزهکاری و جلوگیری از سوء استفادههای دیگران از وجود مجرمین ضروری میباشد. در رابطه با مکتب دفاع اجتماعی جدید، ذکر شد که جامعه میتواند با وضع قوانینی برای جلوگیری از سقوط بزهکار و آماده کردن او برای بازگشت به جامعه اقدام نماید، علیایحال چنانچه خود قانونگذار اقدام به گشودن راههایی به جهت بازگشت بزهکاران بنماید به نوعی خود نیز از این اقدام منتفع خواهد شد، در مکتب اسلامی یکی از مهمترین قواعدی که برای بازگشت بزهکار به جامعه آمده است رفع مسؤولیت از برخی بزهکارن میباشد که به نحوی فاقد اراده و ادراک میباشند. از طرفی مجازات که از اولین واکنش جوامع علیه بزهکاران به شمار میرود در قرون و اعصار گذشته تا به حال اثر ارعابی و بازدارندهای را در مجرمین خصوصاً مجرمین حرفهای به وجود آوردهاند، لذا برخی مجرمین جهت فرار از مجازات و یا عدم شرکت در عملیات اجرایی با توطئه چینی برای دیگران و قربانی کردن اشخاص دیگر خود را از مجازات میرهانند.
در دنیای امروزی پیشرفت علم و تکنولوژی، افزایش جمعیت و متمدن شدن شهر و انقراض جوامع ساده، محدود شدن محیط، اضمحلال طبیعت و علاوه بر این ها، رسانههای گروهی، که افراد را به مشاهدۀ صحنههای جنگ، خشونت، تخریب، شقاوت، بیرحمی، مرگ، و کشتار عادت داده باعث شدهاند که انسان در برابر فشارهای روانی و عصبی شکننده واقع شوند.
فشارهای روانی از رایجترین بیماریهای دوران معاصر است. به گونهای که این بیماری را بیماری روانی – تنی یا روانی – فیزیولوژیکی نامیدهاند و افراد زیادی از کل جمعیت جهان از فشارهای روانی رنج میبرند. با آن که فشار روانی به عنوان بیماری جدید تمدن لقب گرفته است. توجه به آن از لحاظ قانون، به ویژه مسؤولیت کیفری مبتلایان به آن ضرورت دارد وما را بر آن داشت که مطابق اهداف انسانی و حمایت از افرادی که دچار عوامل استرسزا از سوی محرکهای بیرونی که جهت رسیدن به خواستهها از وجود آنها سوءاستفاده میکنند و خطری که این اشخاص برای عدالت و دستگاههای قضایی به وجود آوردهاند تا به وظیفۀ خود جامۀ عمل بپوشانیم.
در این نوشتار برآنیم که در حد توان و با توجه به امکانات محدود موجود به بررسی این موضوع مهم حقوقی – اجتماعی بپردازیم.
فشارهای روانی تأثیرات فراوانی بر عملکرد و فعالیت اعضای جامعه دارد، بنابراین افراد جامعه تحت تأثیر فشارهای عصبی دچار اختلالات روانی خاصی میشوند و دست به رفتارها و اعمالی میزنند که مستقیماً در بازدهی اجتماعی منعکس میگردد. در این جا تلاش ما، در جهت شناخت این بیماریها و مسائل مرتبط به آن است. از طرفی دیر زمانی بود که حقوق جزای کلاسیک تنها به جرم و اجرای مجازات توجه داشت اما روانشناسان جدید با طرح پیشگیری از جرم، توجه به شخصیت مجرم و شیوههای بهسازی و نوسازی او باب تازهای را در مباحث جزایی گشودند. برخی روانشناسان نیز موجه این نکته شده بودند که قضات دادگستری نباید دررسیدگی به رفتارهای جنایی و صدور رای فقط نفس جرم را در نظر بگیرند؛ بلکه باید وضعیت جسمانی و روانی، محیط خانوادگی و اجتماعی و تربیتی و ارزیابی میزان مسؤولیت و خودآگاهی در ارتکاب جرم و نقش ناخودآگاه در آن بپردازد. گرچه این پایان نامه در رشته حقوق بوده ولی نیاز ما به روانشناسی ودیگر علوم انکارناپذیر است. چرا که بدون شناسایی وتبیین دقیق فشارهای روانی، مطمئناً از موضوع کاملاً غافل خواهیم ماند. لذا در این نوشتار به بررسی و تبیین فشارهای روانی و عوامل رافع مسؤولیت کیفری میپردازیم و تأثیر فشارهای روانی بر مسؤولیت کیفری در قوانین جزایی بیان میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 10:39:00 ب.ظ ]
|