کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


آخرین مطالب



جستجو


 



بند دوم ـ امکان اجرای تعهد. 34
بند سوم ـ عدم استناد نقض تعهد به فعل متعهدله. 37
گفتار دوم ـ شیوۀ اعمال ضمانت­اجراها 38
بند نخست ـ طرق اجبار متعهد. 39
بند دوم ـ شرایط درخواست صدور حکم فسخ قرارداد و استثنائات آن. 43
الف ـ شرایط حق درخواست صدور حکم فسخ.. 43
ب ـ استثنائات وارد بر حق درخواست حکم فسخ.. 44
مبحث دوم ـ استثنائات ضمانت­اجرای نخستین.. 45
گفتار نخست ـ استناد متعهد به وجود حق حبس… 45
گفتار دوم ـ اجرای قاعدۀ لاضرر. 50
گفتار سوم ـ تعهد به عدم نکاح.. 54
فصل دوم ـ ضمانت­اجرای ثانویه (حق فسخ یا مطالبۀ فسخ قرارداد)……..59
مبحث نخست ـ شرایط اعمال حق فسخ یا مطالبۀ آن. 60
گفتار نخست ـ عدم اجرای قرارداد. 60
گفتار دوم ـ عدم امکان اجبار. 63
بند نخست ـ وابستگی اجرای تعهد منفی به شخصیت متعهد. 63
بند دوم ـ مرور زمان. 64
مبحث دوم ـ موارد استثناء از جریان عادی ایجاد حق فسخ یا مطالبۀ آن. 65

مقالات و پایان نامه ارشد

 

گفتار نخست ـ الزامآور نبودن عقد منشأ تعهد. 65
گفتار دوم ـ وجود شرط کیفری در قرارداد. 66
گفتار سوم ـ استثنائات مصرح در قانون. 68
فصل سوم ـ شرایط ایجاد حق جبران خسارت……..70
مبحث نخست ـ نقض تعهد. 71
گفتار نخست ـ نقض تعهدات صریح.. 71
گفتار دوم ـ نقض تعهدات مرتبط با طبیعت قرارداد. 72
مبحث دوم ـ ورود ضرر. 75
گفتار نخست ـ مسلم بودن ضرر. 76
بند نخست ـ مفهوم مسلم بودن ضرر. 76
بند دوم ـ ضرر ناشی از عدم­النفع. 76
بند سوم ـ ضرر ناشی از فرصت از دست رفته. 79
گفتار دوم ـ مستقیم بودن ضرر. 84
مبحث سوم ـ احراز رابطۀ سببیت میان ضرر و نقض قرارداد. 88
نتیجه­گیری.. 91
فهرست منابع. 93

  مقدمه
  الف ـ تبیین موضوع پژوهش
با گسترش روزافزون روابط افراد جامعه در عرصه­های مختلف، نظام­های حقوقی جهان، سعی در قانون­گذاری جامع و متناسب در ابعاد مختلف دارند. بدیهی است که در

یک مطلب دیگر :

مقاله رایگان درباره کودکان پیش دبستانی

 چنین شرایطی نیاز به قوانینی منسجم و کارآمد هست تا پاسخگوی ابعاد گوناگون هر موضوع باشد. در این میان، ضمانت­اجراهای مقرر قانونی، یکی از توانمندترین ابزارهای موجود برای ایجاد یک نظام حقوقی پیشرو و منسجم است. در میان نظام­های حقوقی متعدد، نظام حقوقی اسلام، یکی از باسابقه­ترین نظام­های حقوقی است که علاوه بر دارا بودن قوانین متنوع، توجه کافی به اجرای قوانین و ضمانت­اجراهای مناسب داشته است و کشورهای اسلامی نیز با بهره­گیری از همین قوانین، در همین راستا گام برداشته­اند. لیکن این رویه، دارای کاستی­هایی نیز است. یکی از مهمترین موضوعات حقوقی، بحث تعهدات و به طور اخص مبحث تعهدات منفی قراردادی است که در خصوص ضمانت­اجراهای مقرر آن کمبودهایی احساس می­شود.

در فقه اسلامی، توجه به مبحث ضمانت­اجرای تعهدات منفی قراردادی به طور پراکنده بوده و در بسیاری از موارد نیز فقها در مقام پرسش به پاسخ مسئله­ای فقهی، متعرض موضوع فوق شده­اند. به نوبة خود همین امر سبب گشته، تا متون فقهی در این­باره فاقد انسجام کافی باشد و نتواند به نیازهای کنونی پاسخ بگوید. همچنین نظام­های حقوقی دو کشور اسلامی افغانستان و ایران نیز، هرچند به گونه­ای منسجم­تر به موضوع فوق پرداخته­اند، لیکن باز هم نتوانسته­اند تمام ابهامات موجود را برطرف سازند. تعهدات مبتنی بر ترک فعل و تعهدات مبتنی بر انجام عمل در مادة 221 قانون مدنی ایران و مادة 579 قانون مدنی افغانستان، پیش­بینی گردیده است. در این میان تعهدات منفی نیز، دارای انواع مختلفی هستند که نمی­توان قواعد حاکم بر آنها را در همه موارد یکسان دانست. با توجه به این توضیح و نظر به شقوق مختلفی که تعهد قراردادی منفی می­تواند داشته باشد، طبیعی است که وضعیت حقوقی هر یک از تعهدات مزبور، تابع قواعد متناسب با موضوع آن است و حفظ حقوق متعهدله، در هر مورد نیازمند ضمانت­اجراهای متناسبی است.
قانون مدنی هر دو کشور به طور عموم، به ضمانت­اجراهایی نظیر ایجاد حق فسخ، حق الزام به انجام تعهد، مطالبۀ حق فسخ از دادگاه، مطالبة خسارت (مواد 221، 237، 238 و 239 قانون مدنی ایران و مواد 730، 739 و 823 قانون مدنی افغانستان) اشاره کرده است. اما با توجه به ماهیت منفی و فروض متعددی که می­توان برای این گونه تعهدات در نظر گرفت (مانند تعهدات منفی مادی و اعتباری) و همچنین تفاوت اساسی در موضوع هر یک، مواد پیش­گفته، در برگیرندة ضمانت­اجرای تمام فروض ممکن، در تعهدات مزبور نمی­باشد. بنابراین این نیاز احساس می­شود که طی پژوهشی مستقل و جامع، تمام ضمانت­اجراهای مرتبط با نقض تعهدات منفی بیان گردد.
با این وصف، مسئلة این پژوهش، بررسی ضمانت­اجراهای تخلف از تعهدات منفی قراردادی، با در نظر گرفتن شقوق مختلف این نوع تعهد در دو نظام حقوقی ایران و افغانستان است.
ب ـ ضرورت و اهمیت پژوهش
لازم به ذکر است که در خصوص ضمانت­اجرای تعهدات منفی قراردادی، خلاء قانونی وجود دارد. همچنین گسترش سریع این­گونه تعهدات در معاملات و همچنین نقشی که ضمانت­اجراها در حسن اجرای قوانین و حمایت از نظام حقوقی هر کشور دارند، این ضرورت را ایجاب می­نماید که پژوهشی مستقل در بستر حقوق مدنی هر دو کشور در موضوع فوق، صورت بگیرد، تا کاستی­های موجود در این زمینه را برطرف سازد. طبیعی است این پژوهش می تواند بر ادبیات حقوقی موضوع افزوده و موجب غنای بیشتر آن گردد.
پ ـ پیشینة پژوهش
در ارتباط با موضوع «ضمانت­اجرای تخلف از تعهدات منفی قراردادی»، پژوهشهایی تا کنون انجام یافته­ است. از جمله، این پژوهش­ها، که در زمینه تعهدات منفی صورت گرفته، پایان­نامۀ «تعهد بر ترک فعل» (سلطان­زاده، 1373) است. این تحقیق موضوع ضمانت­اجرای تعهدات منفی را، به صورت مختصر با رویکرد تفسیر مادۀ 237 ق. م. و وجود وجه التزام در صورت نقض تعهد مورد مطالعه قرار داده است. پس از آن پایان­نامه­هایی تحت عنوان «مطالعۀ تطبیقی تعهد به عدم ازدواج مجدد در فقه اسلامی و حقوق موضوعه» (قاسم­نژاد طرقی، 1388) و «شرط فعل منفی حقوقی و ضمانت­ اجرای آن در حقوق ایران و فقه اسلامی» (کلهر، 1389) می­باشد که صرفاً ناظر به وضعیت حقوقی شرط فعل منفی حقوقی از حیث نفوذ یا عدم نفوذ در صورت انجام آن می­باشد و متعرض سایر ضمانت­اجراها نشده است. از دیگر پژوهش­های انجام شده در این زمینه، پایان­نامة «بررسی تطبیقی ضمانت­اجرای شرط فعل در قانون مدنی و مذاهب خمسه» (پورعرفان، 1382) است. این تحقیق با مطالعۀ ضمانت­اجرای تخلف از شرط فعل، به طور مبسوط­تری به ضمانت­اجراها پرداخته، لیکن علاوه بر آنکه تمام فروض ممکن را مورد مطالعه قرار نداده، صرفاً ناظر به شروط ضمن عقد است.
یکی دیگر از پژوهش­هایی که در مورد ضمانت­اجرای نقض تعهدات منفی نگارش یافته، پایان­نامۀ «بررسی تطبیقی ضمانت­اجرای تعهد منفی در حقوق ایران و انگلیس» (حاجی ویسی، 1390) است. این تحقیق هرچند نسبت به سایر پژوهش­ها کامل­تر بوده، لیکن علاوه برآنکه در حقوق مدنی افغانستان نگاشته نشده، باز دارای نقاط ابهامی در خصوص تبیین ضمانت­اجراهای مزبور است. همچنین سایر نویسندگان در قالب مقاله به موضوع ضمانت­اجرای نقض تعهد منفی پرداخته­اند. از جمله مقاله­های «ضمانت­اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی» (سعادت مصطفوی، 1383) و «تصرف منافی شرط» (تولیت، 1387) است که در آنها، صرفاً وضعیت حقوقی اعمال حقوقی موضوع تعهد منفی بررسی شده است.
همچنین فقهای عظام امامیه و عامه، به صورت پراکنده متعرض موضوع شده و به اقتضای مطلب، در مباحثی چون وکالت، رهن و بیع به آن پرداخته­اند، که فاقد انسجام لازم بوده و پاسخگوی نیازها در این زمینه نیست. همان­گونه که ملاحظه می­گردد، پژوهش­های فوق علاوه بر آنکه ارتباطی با نظام حقوقی افغانستان نداشته، در بستر فقه امامیه و حقوق مدنی ایران انجام یافته­اند. این پژوهش در تلاش است با رویکرد تطبیقی در دو نظام حقوقی افغانستان و ایران، به صورت جامع ضمانت­اجرای تعهدات منفی قراردادی را مورد تبیین قرار دهد.
ت ـ سوالات پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 08:58:00 ب.ظ ]




مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تاثیر یادگیری محاوره ای بر تفکر انتقادی ارزش- مدار(مبتنی بر ارزش)

متن کامل مقاله ISI با ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی :تاثیر یادگیری محاوره ای بر تفکر انتقادی ارزش- مدار(مبتنی بر ارزش)


تکه هایی از متن مقاله ISI با ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تعداد صفحه : 14
تکه هایی از متن ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
چکیده
آموزش و پرورش باید تلاش کند تا دانش آموزان شایستگی های مورد نیاز برای مشارکت مسئولانه و همراه با مساوات در جامعه دموکراتیک را به دست آورند. مساله غامض این است که چگونه این می تواند در برنامه درسی هدف گذاری شده برای یک حوزه معرفتی خاص، مهارت ها و یک موضوع درسی سازمان دهی شده مدرسه ای،تحقیق یابد. در این مقاله ما یک مطالعه اجرا شده در خصوص تدریس تفکر انتقادی ارزش- مدار در آموزش بدو خدمت درس زیست شناسی دبیرستان را گزارش خواهیم کرد. نمونه شامل 297 دانش آموز بود. ما برای تدریس تفکر انتقادی ارزش- مدار دو سری درس محاوره ای و غیر محاوره ای طراحی کردیم. نتایج به دست آمده نشان داد که شرایط یادگیری محاوره ای در مقایسه با شرایط غیرمحاوره ای، تاثیرات مثبت تری در شایستگی های دانش آموزان هم در رابطه با روانی فزاینده استدلال و هم در زمینه کیفیت جهت ارزش داشته است. نمرات عالی تر متغیرهای تفکر انتقادی به دست آمده به بهای از دست رفتن دانش موضوعی درسی زیست شناسی تدریس شده در این دروس، نبوده است.
کلمات کلیدی : یادگیری محاوره ای ، نگرش ، ارزشها ، استدلال، زیست شناسی
مقدمه:

مقالات و پایان نامه ارشد

 

در اروپای غرب تمایل کلی و تاکید، برکارکرد اجتماعی آموزش وپرورش می باشد. آموزش و پرورش باید تلاش برای رسیدن به شایستگی هایی که برای مشارکت در کارها و آداب و رسوم و سنتها در جامعه دموکراتیک نیاز دارند باشد(رایشن و ساکانیک ، 2003)(Rychen & Salaganik,2003). بویژه اینکه رشد اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان بطور فراینده ای به عنوان مسئولیت مدارس شناخته و قلمداد می شود (سولمن ، واتسون و باتیستیخ ،2001)((Solomon,Wason, & Battistic,2001.
این توسعه به سمت برنامه نوسازی اجتماعی (نیل ، 1996)(Mc Neil,1996) و دلالت به تشویق آموزش شهروندی درچند کشور در دهه های اخیر داشته است آنچنان که این آموزش شکل می گیرد اما در انگلستان متغیر است ، آموزش شهروندی به عنوان بخش اجباری اصلاح برنامه ملی در 1990 معرفی شده بود (کیرر 1999)(Kerr,1999) و به عنوان موضوعات مجزا در آموزش اولیه و ثانویه تا 2001 همان اتفاقی که درفرانسه در آموزش شهروندی افتاده بود می باشد. طبق شورای آموزش هلندی، پرورش شهروندان ، تحریک میل و توانایی برای فعالیت تعدادی از جوامع باید بخشی از موضوعات رسمی باشد(زبان ، تاریخ، زیست و غیره) (آندرویجسراد ، 2003)((Onderwijsraad,2003 .درهلند در سال 2005 شعار شهروند فعال و وحدت اجتماعی بوجود آمد که مدارس سرو کارشان با شهروند کامل در برنامه اول و دوم آموزش بود.
تکامل آموزش شهروندی در برنامه های رسمی نشان می دهد که دانش آموز باید عمل و رفتار مسئولیت پذیری و کامل در جامعه را با حمایت دانش حوزه خاص و مهارتها

یک مطلب دیگر :

پایان نامه درباره فرزندخواندگي:

 یاد بگیرد. چنین اهداف یادگیری خاص اشاره به یادگیری تفکر انتقادی ، یادگیری ارزشها و تفکر درباره آنها ومهارتهای ارتباطی دارد توجه به ارتباط موضوعات آکادمیک با موضوعات اجتماعی برخورداری از حمایت درمطالعات برنامه درسی و بویژه در علوم افزایش یافته است (یوری، بیسانز و هند، 2003)( Yore,Bisanz,& Hand,2003)در آن زمان ، در این سطح از تحقیقات آموزش معنی و مفهوم نمونه ها نسبتاً نامتراکم هستند بعلاوه پژوهش تجربی در کارایی ، طرحهای آموزش که ظاهراً هیچ چیزی نداشت (در واقع دانش آموزان چه چیزی یاد می گیرند؟) (اسجوتیما، تن دام و ویوقلیرس،در مطبوعات)(Schuitma,Ten Dam,& Veugelers,in press)

در این مقاله ،توجه ما به تفکر انتقادی به عنوان ترکیب اسامی در صلاحیت هایی که شهروندان در یک جامعه دموکراتیک نیاز دارند می باشد ما امتحان کردیم که آیا یادگیری محاوره ای فاکتور خوب و موثری برای یادگیری محیطی یعنی، محیطی که بر تعامل و هضم متقابل و مشارکت در سانت مفهوم است.
1-1- تفکر انتقادی
برای تشخیص تاثیر محیط های یادگیری بر دو جنبه از تفکر انتقادی تاکید داشتیم( تن دام و ولمن 2004)(Ten Dam & Volman) :یکی چشم انداز روانشناسی و دیگری تعلیم انتقادی، مفهوم سازی روانشناسان از تفکر انتقادی به عنوان مهارت تفکر سطوح بالا و تمرکز بریادگیری اختصاصی در فرآیند آموزش است. تعلیم و تربیت انتقادی بر شهروند دموکراتیک وانتقادی و اهمیت توسعه ی ارزش آن تاکید دارد.
اگر چه بیشتر نویسندگان بر این نظرند که که تفکر انتقادی ،بر مهارتهای تفکر تاکید می کندکه عنوان مهارتها و اختیارات را شامل می شود(سی بوربولسین و بیرک، 1999) Burbules &) Berk,1999 )در پژوهش تجربی بر مهارتهای تفکر تاکید می کند که به عنوان مهارتهای تفکر سطوح بالا مفهوم پردازی شده اند برای مثال تعریفهایی از تفکر انتقادی داده که مهارتهای شناختی و استراتژی هایی که به احتمال بروندادهای مطلوب را افزایش می دهد. تفکری که هدفمند است وبا دلایل و استدلال واهداف مطلوب می باشد، این نوع تفکر، حل مسائل و نتیجه گیری و حساب احتمالات وتصمیم گیری را در بر می گیرد.

  • پژوهش روانشناسی بر تفکر انتقادی

در طراحی آموزشی، هدف از تفکر انتقادی تاکید بر توسعه تعاملات بین دانش آموزان است پاول(Paul)(1992) بحث کرد که یادگیری دانش آموزان وقتی بهتر می شود که تفکرشان درگیر با مبادلات گسترده ی نقطه نظرات یا قالب های مرجع باشد بویژه شکل های متنوع یادگیری مشارکتی پیشنهاد شده اند برای مثال بحث های متمرکز ، سمینارهایی با رهبری دانش آموزان ،یادگیری مبتنی بر مساله (دینایک و الکسیلی ، 1998)(Dennik& Exley,1998)، و روشهای مباحثه آکادمیک(جانسون و جانسون 1993) .(Johnson & Johnson)پژوهش تجربی با تاثیر بخش یادگیری برای افزایش مهارتهای تفکر انتقادی انجام شده اما نا متراکم است. گارساید(Garside)(1996) گزارش کرده که مطالعات تحربی (پیش آزمون و پس آزمون طرحها) با این سوال که آیا مباحثه گروهی بیشتر از روشهای سنتی آموزش مثل سخنرانی ، توسعه مهارتهای تفکر انتقادی را آسان می کند تفاوتهای معنی داری در دو روش آموزش دو توسعه مهارتهای تفکر انتقادی دیده نشده است گریساید به این نتیجه رسید که دانش آموزان فاقد تجربه مباحثه گروهی : مهارتهای ارتباطی را به جای تعلیم دیدن پذیرفته اند.
دومین استراتژی آموزش یا افزایش تفکر انتقادی کاربرد معنی دار، صحیح ، مواد درسی حیطه خاصی است. استفاده از مسائل واقعی، دانش آموزان را تشویق و مشارکت فعالانه آنها را تحریک می کند؛ علاوه بر آن، مشکلات واقعی زندگی از نوع مشکلات پیچیده ومعیوبی هستند که به آنها تفکر انتقادی مورد نیاز است(براون،1997)(Brown,1997). مطالعاتی که محیط یادگیری دانش آموزان را با مهارتهای تفکر انتقادی مربوط می سازند اهمیت درگیری فعال دانش آموزان در فرایند یادگیری را تاکید کرده اند(تیرینزاینی،اسپرینگر، پاسکارلا، ونورا،1995؛ تسوی ، 1999) .(Terenzini,Springer,Pascarella, & Nora,1995.Tsui,1999) اگر تاثیر معنی دار ویژگیهای درسی پیدا نشدند، این بوسیله محدودیتهای زمانی آموزش ، نمونه های کوچک و یا استفاده از ابزارهای عمومی شرح داده خواهد شد. با توجه به اندازه گیریها ،آزمونها کوشش دارند یافتهای صحیح مربوط به اصلاح اعتبار ارزیابی توانایی تفکر انتقادی در حوزه خاص هستند(تینجالا، 1998) .(Tynjala,1998)
بعلاوه ،پژوهش درباره اعتقاد به روشهایی که مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان را تحریک می کنند نشان می دهد که معلمان به احتمال قوی از فعالیتهای تفکر انتقادی سطح بالا و یادگیرندگان،با توانایی بالا را حمایت می کنند تا نسبت به یادگیرندگان با توانایی پایین (تورف، 2005، زوهار، دیگانی، و وکیان، 2001)(Torff,2005;Zohar,Degani,& Vaakin,2001). این پیشنهاد ها تعامل بین توانایی شناختی و آموزش تفکر انتقادی است که نشان می دهد پژوهش تجربی، به طور اثر بخشی تحقق نیافته اند.
دیگر معضلات سرایت کننده پژوهش در تفکر انتقادی، مربوط به تعمیم پذیری بحث اختصاصی است (سایگل ،1992)(Siegel,1992) .شکل آموزشی این بحثها بر این سوال متمرکز شده که آیا مهارتهای تفکر انتقادی باید در زمینه محتوای درسی خاص، تدریس شوند یا در خارج از زمینه و در برنامه ها به طور خاص برای توسعه تفکر انتقادی مطرح شود. مطالعات نشان داد که برنامه ها به طور خاصی برای توسعه تفکر انتقادی مطرح شود بهتر است همچنین برنامه های تفکر انتقادی اختصاصی ،تاثیر طولانی مدت در نتایج ندارند(تسوی 1999)(Tsui,1999).اما در همین زمان چند نویسنده خاطر نشان کردند که بعضی اصول کلی تفکر انتقادی فراسوی موضوعات اختصاصی است (کلاسیزنسکی ، 2001 ؛ استانوویچر و وست، 2000 ؛تسوی 1999)(Klaczynski,2001;Stanovich,2000;& West,2000;Tsui,1999) در این طرزتفکر ، تمرکز پژوهش روانشناسی بر انتقال حیطه های مختلف (حیطه های عمومی) مهارتهای تفکر انتقادی است (هالپرن ، 2003؛ استارک ، مندل ، گرد بر ورنیکی 1999؛ توپلاک و استانووچر، 2002)(Halpern,2003;Stark,Mandl,Gruber,& Renkl,1999;Toplak& Stanovich,2002) سپس تفکر انتقادی باید در زمینه محتوای موضوعی معنی دار خاص، با چنان روشهایی که انتقال به دیگر حیطه ها را ممکن سازد،تدریس شود(براون ، 1997)(Brown,1997).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تحركات اجتماعی بین نسلی و موفقیت وضعیت میانسال تاثیرات هوش كودكان، عوامل اجتماعی آنها و تحصیلاتشان

متن کامل مقاله ISI با ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی :تحركات اجتماعی بین نسلی و موفقیت وضعیت میانسال تاثیرات هوش كودكان، عوامل اجتماعی آنها و تحصیلاتشان


تکه هایی از متن مقاله ISI با ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تعداد صفحه : 27
تکه هایی از متن ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
چكیده

پایان نامه

 

ما تاثیروضعیت اجتماعی كودكان، قوه ادراك و موقعیت تحصیلی آنها را بر تحركات اجتماعی درون نسلی و حالت اجتماعی موفقیت افراد در دورة میانسالی مورد بررسی قرار دادیم. این افراد مردان متولد سال 1921 بودند كه در بررسی روانی اسكاتلندی سال 1932 و نیز پس از آن در تحقیقات گروهی Midspan شركت داشتند. در تجزیه و تحلیل نزولی طرح تفصیلی عملیات، قوه ادراك كودكان و بلند همتی آنها، با تغییرات صعودی و نزولی طبقة اجتماعی پدران نسبت به موقعیت اجتماعی افراد در دورة میانسالی ارتباط داشت. تحصیلات به طور قبال ملاحظه‌ای بر روی تحركات اجتماعی تاثیر صعودی داشت و تعداد خواهران یا برادران افراد هیچ تاثیری بر روی این تحركات نداشت. این تاثیرات پس از تنظیم بر روی متغییرهای دیگر مورد آزمایش قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل مدل شبیه‌سازی شده ساختاری، وضعیت اجتماعی پدران و قوة ادراك كودكان به كمك وضعیت تحصیلی و شغلی در دورة جوانی بر روی وضعیت موفقیتی اجتماعی در دورة میانسالی تاثیر می‌گذارند. قابل توجه بود كه قوة ادراك كودكان ارتباط قویتری با وضعیت شغلی در دورة میانسالی داشت تا با اولین شغل. این داده‌ها (اطلاعات) به تحقیقاتی كه این مرحلة وضعیت موفقیت را در بزرگسالی دنبال می‌كنند، اضافه می‌شوند، آنها اطلاعاتی را از مكانهای جدید جغرافیایی فراهم می‌كنند و آنها شامل اطلاعاتی از بخشهای وسیعتری از دورة زندگی نسبت به اكثر تحقیق‌های موجود می‌باشند.
مقدمه
عوامل تعیین كننده تفاوتهای فردی و گروهی در موفقیت اجتماعی، موقعیتهای جسمانی، سلامتی و دیگر موارد آسایش افراد در بزرگسالی توسط روانشناسان، جامعه‌شناسان، متخصان جغرافیای انسانی، متخصصین امراض مسری و متخصصین داروهای اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
گسترش نظم و تربیت اهمیت موضوع را می‌رساند و همچنین تنوع عوامل تعیین كننده و روش‌های تحقیقی‌ای را كه امكان اجرای آنها رد مهارت افراد و قوة تحركشان دارد، برجسته می‌كند. موقعیت اجتماعی بزرگسالان به خودی خود به عنوان یك راهنما برای عوامل جسمانی و محیطی می‌باشد و همچنین وضع سلامت افراد در جوامع فقیرتری (عقب‌مانده) كه مرگ و میر و بیماریهای بیشتری دراند، پیش‌بینی می‌كند. (دیوی اسمیت، هارت، وات، هول، دهاتورن، 1998، دریور، وایت هد، رودهن، 1996). پی بردن به این تاثیرات بر روی وضعیت اجتماعی بزرگسالان دشوار است. شبكه به هم مرتبطی از عوامل متغیر مستقل كه بر روی كسب درآمد بزرگسان اثر دارد وجود دراد ولی تاثیرات چه كسی به هنگام رها شدن به مشكل مواجه می‌شود. توان ذهنی، طبقة اجتماعی والدین، و تحصیلات همگی بطور قابل ملاحظه‌ای با تفاوتهای فردی وضعیت آیندة اجتماعی افراد مرتبط می باشد. (بلوو و دونكان 1967، برین دلگر تورپ 2001، هالسی، هیس، وریدج، 1980 ، جنكز، 1979، مسوول و هاسپر، 1975). نتایج آزمایش توان ذهنی همچنین تائید خوبی بر پیش‌بینی نوع عملكرد شغلی و تحصیلی دارد. (نیسرات آل، سمیت و هانتر 1998). برای دستیابی به طالاعات آگاهی بخش از محیطهای

یک مطلب دیگر :

چگونه با بازاریابی اینترنتی کسب و کار خودم را متحول کردم؟ (قسمت سوم)

 جغرافیایی جدید، این گزارش شما را به نقش (IQ) كودكان، عوامل اجتماعی آنها و تحصیلاتشان بر تحرك اجتماعی، و تفاوتهای فردی وضعیت موفقیت اجتماعی میانسالان راهنمایی می‌كند. هدف مهم، مجزا كردن نقش روان‌سنجی در توالی علت و معلولی بین موقعیت اجتماعی فرزندان و والدین می‌باشد.

1-1- مطالعات قبلی بر روی عوامل تعیین كننده وضع موفقیت:
قدیمی‌ترین مقالة آموزنده در این زمینه مربوط به تحلیل هفت تحقیق از جنكز و همكارانش بود (جنكز، 1979) شش تحقیق از ایالت متحده، و یكی زا آنها از سوئد بود. در اكثر بخشها، موارد مورد آزمایش این نمونه‌ها كه در اندازة 198 تا 1789 نوسان داشتند، آزمایشات، توان ذهنی در طول سالهای مدرسة افراد را نشان می‌دادند. اكثر تحقیقها در طول سالهای 1960 تا 1970 انجام گرفته بودند.
فقط آخرین اطلاعات بطور خاصی در هنگام 20 سالگی الی 30 سالگی افراد تهیه شده بود، نتایج آزمایش توان نوجوانان به شدت پیش بینی كنندة وضعیت تحصیلی افراد بود (استاندارد آن (بتاها) از 403 تا 576 است)، و كاهش این ارتباط دو حالت بین 120 درصد تا 40 درصد پس از كنترل متغیر انتخاب شدة مربوط به (سابقة) افراد از قبیل درآمد، شغل و تحصیلات والدین بود. به هنگام كنترل تحصیلات نوجوانان ، شاهد بیشتری در مقدار ارتباط بن وضعیت شغلی – توان آنها بودیم، كه این كاهش بین 59 درصد و 91 درصد بود. پس از كنترل تحصیلات توانایی نوجوانان اغلب پیش گویی قابل ملاحظه‌ای از وضع شغلی و درآمدی آنها داشت. با كنترل كردن اولین شغل، به علاوه این تاثیرات را تنها كمی بیشتر از 1 درصد تا 3درصد كاهش می‌داد. تحقیقات نشان می‌دهند كه هر چه نوجوانان بزرگتر می‌شوند ارتباط بین توانایی ذهنی آنها و كسب درآمدشان بیشتر می‌شود. با وجود این، اكثر این تحقیقات مربوط به سالهای ابتدائی شغلی افراد بود و اگر آنها در سالهای بعدی شغلی افراد انجام می‌گرفت مفید به نظر می‌رسید.
سه تحقیق با گسترة وسیعتری از نظر جغرافیایی در ایالات متحده و انگلیس، خصوصا با تحقیق حاضر مرتبط هستند و اخیرا راهنمایی بیشتری دربارة عوامل تعیین كننده وضعیت اجتماعی بزرگسالان دارند.
در داستان The Bell Curve (مسیر زنگها)، هرن اشتاین و موری (1994) از اطلاعات بررسی طولی ملی از جوانان سال 1979 در ایالات متحده استفاده كردند. در این بررسی، هزاران سفید پوست 14 تا 22 ساله در ایالت متحده در آزمایش صلاحیت نیروهای ارتشی (AFQT) مورد آزمایش قرار گرفتند. ده سال بعد آنها را بررسی كردند معلوم شد ارتباط قابل توجهی بین نتایج این آزمایش و فقرهای بعدی، تعلیمات، تحصیلات، ازدواج، آسایش، سلامتی كودكان و جرم جنایت در سالهای بعد وجود داشت. مقدار این تاثیرات اغلب مختصر بود، ولی حتی پس از كنترل طبقة اجتماعی والدین هم كمتر نمی‌شد. در تجربه و تحلیل مجدد خواهران و برادران همان مجموعة اطلاعاتی ، با كنترل سابقه خانواده‌ها در ارتباط بین AFQT و مخارج زندگی، پیش بینی موفقیت اقتصادی و اجتماعی افراد را توسط نتایج این آزمایش (AFQT) تائید می‌كرد. (كورن من و وینشیپ، 2000)، كورن من و وینشیب بر این امر تاكید داشتند كه تحصیلات و سابقة خانودگی سهم مستقل و مهمی در درآمدهای زندگی دارند. به علاوه، آنها پیشنهاد دادند كه تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم (بطور مثال، تحصیلات) توانایی ذهنی بردرآمدهای زندگی باید مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
تجزیه و تحلیل متولدین سال 1946 بر بریتانیا یك راهی برای تجزیه و تحلیل عوامل تعیین كنندة وضعیت شغلی در سن 46 سالگی را فراهم آورد. (ریچارد و سكر، 2003). در آن امر سه عامل موثر در نظر گرفته شد: شغل پدر، قوة ادراك در 8 سالگی، و تحصیلات در سن 26 سالگی، هر كدام از آنها اثر مستقیم بر روی وضعیت شغلی در سن 43 سالگی داشتند. تاثیر شغل پدر نسبتا از طریق قوة ادراك در 8 سالگی و تحصیلات در 26 سالگی غیر مستقیم به نظر می رسید. تاثیر قوة ادراك در 8 سالگی نیز نسبتاً از طریق تحصیلات در 26 سالگی غیر مستقیم.
اتصال ارتباط وضعیت اجتماعی موضوع تحرك اجتماعی بین نسلی است. تحقیقات قبلی دربارة شایسته سالاری جامعة انگلیس سئوال كرده است، به این صورت كه آال در این نوع جامعه، موقعیتهای اجتماعی به مقدار وسیعی از شایستگی‌ها به دست می‌آید. در این نوع تعریف، شایستگی گاهی اوقات یعنی همان (IQ) به علاوة تلاش. (برین و گلرتورپ، 2001، ساندرز، 2002، یانگ، 1958). تجزیه و تحلیل تحقیق ملی پیشرفت كودكان (NCDS) در انگلستان بسیاری را به این سمت هدایت می‌كند تا بر این موضوع كه تحركات اجتماعی در انگلیس بطور وسیعی در زمینه‌های شایسته سالاری انجام می‌گیرد، پافشاری كنند (ساندرز 1997، 2002) و بسیاری نیز با آن مخالفت می‌كنند (برین وگلدتورپ 2002، 1999). این تحقیق اطلاعات تولد تمامی كودكانی را كه در مارس سال 1958 در یك هفته در بریتانیای كبیر متولد شده‌اند، جمع‌آوری كرد. آنها همچنین در سنین 7، 11، 16، 23 و 33 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنها آزمایش توانایی عمومی در سن 11 سالگی گرفته شد.
برین و گلدتورپ (1999 و 2002) دریافتند كه هنوز هم تاثیرات كافی از طبقة اصل و نسبی افراد در پیش بینی طبقة اجتماعی افراد در سن 33 سالگی پس از كنترل آزمایش توانایی عمومی و تلاش علمی افراد وجود دراد. تحصیلات تمایلی به داشتن تاثیر بیشتری بر كاهش تاثیرات طبقة اصیل و نسب داشت. آنها بر این فرض بودند كه تاثیرات توانایی روانی بر روی وضع اجتماعی ممكن است بطور اساسی از طریق تحصیلات عمل كند. (برین وگلدتورپ، 1999، 2001). كنترل تحصیلات، توانایی و تلاش در NCDS هنوز هم تاثیرات طبقة اجتماعی اصل و نسب را حذف نمی‌كرد: «كودكان طبقة اجتماعی ضعیف (نامساعد) برای كسب موقعیت‌های طبقاتی مشابه باید بیشتر از كودكان طبقة مرفه از خود شایستگی نشان می‌دادند. (برین ولگدتورپ 1999، ص21) ساندرز به استفاده از همین اطلاعات (2002) دریافت كه طبقة اجتماعی اصل و نسب تنها یك چهارم تفاوتهای توضیح داده شده در طبقه اجتماعی افراد در سن 33 سالگی را بیان می‌كند ئدر حالیكه توانایی، حركت و شایستگی افراد علت 60 درصد این تفاوتها را توضیح می‌دهند. او به این نتیجه رسید كه بریتانیا بطور وسیعی بر اساس شایسته سالاری عمل می‌كند و همچنین این تغییر مسیر از شایسته سالاری در نیاز كودكان از طبقه متوسط بود كه همانطور كه از سطح توانایی آنها پیش بینی شده بود در اجتماع تنزل می‌یافتند.
1-2- تحقیق حاضر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تحرک اجتماعی درون نسلی و دستیابی به موقعیت اجتماعی در دوران میانسالی ،اثرات هوش دوران بچگی ، عوامل اجتماعی دوران بچگی و آموزش و پرورش

متن کامل مقاله ISI با ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی :تحرک اجتماعی درون نسلی و دستیابی به موقعیت اجتماعی در دوران میانسالی ،اثرات هوش دوران بچگی ، عوامل اجتماعی دوران بچگی و آموزش و پرورش


تکه هایی از متن مقاله ISI با ترجمه فارسی به عنوان نمونه :

مقالات و پایان نامه ارشد

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تعداد صفحه : 18
تکه هایی از متن ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
خلاصه :
اثرات پیش زمینه اجتماعی دوران بچگی ، توانایی شناختی دوران بچگی و آموزش و پرورش را بر روی تحرک اجتماعی میانسالی و دستیابی به موقعیت اجتماعی در دوران میانسالی را آزمایش کرده ام . سوژه های مورد آزمایش مردانی بودند که در سال 1921 متولد شده بودند و در تحقیقات روانی و ذهنی اسکاتلند در سال 1932 شرکت کرده بودند و پس از آن در مطالعه و بررسی گروهی میان مدت در اسکاتلند در سالهای بین 1970 و 1973 هم حضور داشتند . در تجزیه و تحلیلهای برگشت لجستیکی (تدارکاتی ) ، توانایی شناختی دوران بچگی و نقطه اوج آن همراه با تغیرات فزاینده و کاهنده کلاس اجتماعی پدر تا کلاس اجتماعی شرکت کنندگان در آن آزمایش در دوران میانسالی بود . آموزش بطور چشمگیری تحرک اجتماعی فزاینده را تحت تاثیر قرار می دهد . تعداد خواهران و برادران تاثیر مهمی بر تحرک اجتماعی ندارد . این اثرات همچنین بعد از تنظیم متغیرهای دیگر بررسی شوند .در تجزیه و تحلیلهای نمونه ای تساوی ساختاری ، کلاس طبقاتی و اجتماعی پدر و توانایی شناختی دوران بچگی ، حصول وضعیت اجتماعی در نیمه زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند که در این دوره از زندگی و ضعیت آموزشی و شغلی در بزرگسالان جوان بعنوان عوامل نسبتا واسطه شناخته می شوند . این موضوع باید توجه شود که توانایی شناختی دوران بچگی تا حد زیادی وابسته به شغل در دوران میانه زندگی است تا اینکه به اواین شغل وابسته باشد . این داده ها به مطالعات نسبتا کمی اضافه می شود که فرآیند دستیابی به موقعیت اجتماعی در دوران بزرگسالی را دنبال می کند که آنها این اطلاعات را از یک مجموعه جغرافیایی جدید فراهم می آورند که این اطلاعات را از بخش بزرگتری از دوره زندگی بدست می آورند به جای اینکه آنها را از مطالعات موجود فراهم کنند .
لغات کلیدی : هوش ، طبقه اجتماعی ، تحرک اجتماعی ، آموزش ، شغل

  • مقدمه

عوامل تعین کننده اختلافات فردی و گروهی در دستیابی به موقعیت اجتماعی ، وضعیت مادی ، ثروت ، و دیگر جنبه های سعادت و سلامت مردم در دوران بزرگسالی توسط روانشناسان ، جامعه شناسان ، جغرافی دانان انسانی ، متخصصان بیماریهای واگیردار و متخصصان در طب اجتماعی مطالعه می شود . این گستره مقررات نشانگر اهمیت

یک مطلب دیگر :

منبع مقاله با موضوع اسناد بین الملل

 موضوع و همچنین تنوع عوامل تعیین کننده و رهیافتهای تحقیق است که می تواند در دستیابی به موقعیت اجتماعی انسان و تحرک اجتماعی بکار گرفته شود . موقعیت اجتماعی بزرگسالی به خودی خود بعنوان یک شاخص دستیابی به محیط و موضوعات مادی و همچنین بعنوان یک عامل پیشگویی وضعیت سلامتی افرادی مهم است که در طبقات اجتماعی ضعیف تر از بیماری و مرگ ومسیر بالاتری برخوردارند (Davey smith ,hart , watt , hole , & hawthorne , 1998 ; Drever, whitehead, & Roden, 1996) درک اثرات بر روی موقعیت اجتماعی بزرگسالی دشوار است . یک ارتباط مشترک در بین متغیرهای مستقلی که لزوما در بازه امور بزرگسالی سهیم هستند وجود دارد ، اما تاثیرات آنها به دشواری گره از این کار می گشاید . توانایی ذهنی ، طبقه اجتماعی والدین ، و آموزش همگی بطور بارزی با اختلافات فردی در وضعیت اجتماعی آینده افراد در ارتباط اند . (B lau   & Duncan , 1967 ; Breen & Goldthorpe, 2001 ; Heath, & Ridge, 1980;Jencks, 1979; Sewwll & Hauser, 1975)

نمرات تست توانایی ذهنی هم معیارهای پیشگویی بسیار معتبری برای عملکرد آموزشی و شغلی در آینده افرادهستند . ( N eisser et al., 1996; Schmidt & Hunter, 1998) با استفاده از داده های غیر معمول مطلع سازی یک مجموعه جغرافیایی جدید ، این گزارش سهم ضریب هوشی IQ))  دوران بچگی ، عوامل اجتماعی دوران بچگی و سهم آموزش در تحرک اجتماعی و اختلافات فردی در ضریب هوشی در یک توالی علی و معلولی را مورد بررسی قرار می دهد که بین موقعیت اجتماعی پدر و فرزند وجود دارد .
(101) مطالعات پیشین پیرامون عوامل تعیین کننده حصول موقعیت اجتماعی :
یک ارتباط مطلع کننده و پیش از موقع در این زمینه ، تجزیه و تحلیل هفت تحقیق انجام شده توسط ” جنکس” و همکارانش است ( Jencks,1979 ) از این تحقیقات ، شش تا از ایالات متحده و یکی از سوئد است . در بخش بزرگی از این تحقیقات ، به موضوعات مورد بررسی در نمونه هایی که از نظر اندازه از 198 تا 1970 انجام شد . اطلاعات نهایی با استثنائات کم چنانکه انتظار می رفت بدست آمده هنگامی که افراد مورد بررسی در سنین 20 سالگی یا اوایل 30 سالگی بودند . نمرات تستهای توانایی دوران نوجوانی ، بطور چشمگیری نتایج آموزشی را پیش بینی کرد ( تباهای استاندارد شده از 403% تا 576% ) و کاهش و تنزل در این ارتباط دو گونه ای بین 12% تا بیش از 40% بعد از کنترل متغیرهای پیش زمینه ای چند گانه از قبیل آموزش والدین ، شغل و درآمد بود ، نمرات تست توانایی نوجوانان همچنین پیشگویی کننده خوبی برای وضعیت شغلی بود (تباهای استاندار شده از 350% تا 474% ) . تنزل در این نمرات بین 12% و تقریبا 25% بعد از کنترل متغیرهای پیش زمینه والدین بود . میزان کاهش زیادی در اندازه هکاری بین وضعیت شغلی و توانایی نوجوانان مشاهده گردید ، هنگامی که آموزش افراد مورد بررسی کنترل شد که میزان کاهش آن در میزان اندازه تاثیر بین 59% تا 91% شد . اما توانایی نوجوانان اغلب یک پیشگویی کننده مهم برای وضعیت شغلی و درآمد بعد از کنترل میزان آموزش تلقی می شود . بعلاوه کنترل اولین شغل ، میزان تاثیر را تنها کمی از 1% به 3% کاهش داد . این تحقیقات بطور قابل توجهی تمایل به نشان دادن این موضوع دارند که تعامل بین توانایی ذهنی نوجوانان و در آمد زمانیکه افراد مورد بررسی بزرگتر می شوند قوی تر می شود . اما اغلب این مطالعات نسبتا تا اوایل زمانی که افراد سرکار بودند خاتمه یافت و بررسی این یافته ها به علاوه اطلاعات شغلی در زندگی آتی مفید واقع خواهد شد .
سه تحقیق بزرگ و بلند مدت در ایالات متحده و بریتانیا بطور ویژه ای به مطالعه کنونی مربوط می شود و اخیرا عوامل تعیین کننده موقعیت اجتماعی بزرگسالان را بررسی کرده است .
در تحقیق ” بل کرو ” که توسط هرن استینن و مورای در سال 1994 انجام شد اطلاعات بدست آمده از تحقیق بلند مدت ملی جوانان سال 1979 در ایالات متحده استفاده گردید. در طول این تحقیق هزاران نفر از مردم سفید پوست ایالات متحده در سنین بین 14 تا 22 سالگی در آزمایش تعییت صالحیت نیروهای مسلح (AFQT) بررسی شدند . آنها تا 10 سال بعد مورد بررسی قرار گرفتند . تعامل و رابطه بسیار زیادی بین نمرات تست AFQT و بعد ها فقر ، مدرسه رفتن ، آموزش ، ازدواج ، وابستگی رفاهی ، سلامتی بچه ها و جنایت وجود داشت . میزان این تاثیرات اغلب متوسط بود اما آنها لزوما بعد از کنترل طیقه اجتماعی والدین کاهش نیافتند . تجزیه دوباره تعداد خواعهران و برادران در یک مجموعه مشابه داده ای ، به منظور کنترل پیش زمینه خانوادگی در رابطه بین AFQT و عواقب و بازده زندگی این موضوع را اثبات کرد که نمرات AFQT بطور قابل توجهی موفقیت اجتماعی و اقتصادی را پیش گویی می کنند .   (Korenman & Winship, 2000)   ” کورن من ” و ” وین شیپ” تاکید کردند که سهم مهم و مستقلی ار آموزش و پیش زمینه خانوادگی در این بازده زندگی نقش دارد . بعلاوه آنها توصیه کردند که تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم ( در طول آموزش ) توانایی ذهنی بر بازده زندگی باید بررسی شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تدریس تفکر انتقادی ، استفاده از تجربه به منظور ارتقاء یادگیری در مدارس متوسطه و دانشگاه

متن کامل مقاله ISI با ترجمه فارسی

 

عنوان فارسی :تدریس تفکر انتقادی ، استفاده از تجربه به منظور ارتقاء یادگیری در مدارس متوسطه و دانشگاه


تکه هایی از متن مقاله ISI با ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تعداد صفحه : 17
تکه هایی از متن ترجمه فارسی به عنوان نمونه :
چکیده:این مقاله نشان می دهد که، اگر ما بدانیم دانش آموزان از تجارب شخصی و پیشینه خود در جریان امور آموزشی چگونه استفاده می کنند و بتوانیم مهارتهای تفکر انتقادی آنها را در کل جریان زندگی از ابتدای کودکی تا بزرگسالی تقویت کنیم؛ در حقیقت توانسته ایم استلزامات اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی تعلیم و تربیت را در آنها تقویت کنیم.
و نیز این مقاله بسط نظریه تجربه جان دیوئی(1938) به عنوان ابزار و هدف تعلیم و تربیت بوده تا نشان دهد که فراگیران دبیرستانی و دانشگاهی سطوح متفاوتی از تجارب آکادمیک و شخصیشان را برای پاسخ به مواردی مشابه با این متن و تفسیر این موارد بکار می برند. نویسندگان مقاله بطوراخص، کاربرد نظرات روالد داهل مندرج در کتاب جادوگران را مورد بحث و تبادل نظر قرار می دهند تا نشان دهند که چگونه ممکن است معلمان از کتاب کودکان به عنوان پشتوانه ای جهت آموزش گروه های

مقالات و پایان نامه ارشد

 سنی مختلف استفاده کنند. و نتیجه کلی آن هم یک آگاهی افزایش یافته از امور جنسیتی و نتایج تفکر قالبی و تأثیر فرهنگ عمومی، بر زندگی دانش آموزان است. و استدلال ماهم اینکه مربیان ملزومند تا استراتژیهای آموزش خلاقیت را بکار برند؛تا فرصتهای آموزشی برای دانش آموزان در تمامی سطوح آموزشی فراهم شود؛البته طوریکه مهارتهای تحصیلیشان ارتقا پیدا کند.بخش پایانی مقاله هم شیوه های اجتماعی که در آن معلمان می توانند از متون ادبی در سطوح مختلف، برای درگیر نمودن دانش آموزان، نه تنها با مواد آموزشی خود، بلکه با محتوای متون و با توجه به تجارت شخصی، حرفه ای و ادبیات و سواد خود، استفاده نمایند؛را فراهم می آورد.بخشی که در خصوص لباس معجزه- آسای واقعی در قالب لباس های معمولی که بسیار هم شبیه به لباس زنان معمولی است؛ بحث می کند.کسانی که در خانه های معمولی زندگی می کنند وبه مشاغل معمولی اشتغال دارند به همین خاطر است که درک و فهم شخصیتشان بسیار دشوار است. (رولد داهل ، 1983 ، جادوگران ص7[1])

مقدمه:
شیوه های عملی که محققین به عنوان مطالعات شعری،ادبی مطرح نموده اند؛در یک نظام پیچیده از روابط سیاسی،فرهنگی، اجتماعی،اقتصادی شکل گرفته اند. پس عملکردهای تحصیلی و روابط درونی متفاوت،به مشارکتهای خاص در سخنرانی و اهداف نویسندگان و مخاطبین وابسته است. آنچه که ریچارد اوهمان[2](1987) آنرا سواد نام گذاشته همانند هر فعالیت یا عملکرد دیگر انسانی ،روابط اجتماعی را در درون خود شکل می دهد. این روابط همیشه شامل تعارضات و مشارکتهایی می شوند.سواد همچون زبان تبادلی است بین ادوار، نژادها، جنسها و … ص 226 . دیدگاه اوهمان با مین زان لو[3] (1992) که استدلال می کند ” آگاهی فردی ضرورتا منحصر به فرد و متناقض، و در یک فرایند شکل می گیرد” سازگار است ص 889. او برعلیه فرضیاتی درباره زبان حرکت می کند. (فرضیاتی که پیشنهاد می کنند:ماهیت معنا،مستقل از زبان شکل می گیرد)و نیز علیه دیدگاه مربوط به جوامع شهری پر آشوب و بی نظم که در آن یک صدای واحد و ثابت، به طور مطلق و مستقیم آثار اعضای جامعه را تعیین می کند ص889. عملکردهای سواد(تحصیلی) برای معلمینی که یادگیری را به عنوان بخشی از تجربه می بینند، حیطه ای فراتر از محدوده کلاس می باشدو زمینه های جایگزین تجربیات دانش آموزان بواسطه این عملکردها و آگاهی از ماهیت خاص متون را در بر می گیرد.(دیویی،1938،فرییر،1968، گیروکس، 1992، مک لارن و دا سیلوا،1993،هووکس،1994[4])
پس در این مقاله استدلال ما بر آن است که دانستن چگونگی استفاده دانش آموزان از تجاربشان و رشد هماهنگ مهارتهای سواد انتقادی در سراسر ادوار زندگی باعث افزایش آگاهیشان از ملزومات اجتماعی،سیاسی،اقتصادی وفرهنگی برای تعلیم و تربیت می شود.
ما روی بخش(سرخ کردن یک پیراشکی) متمرکز شدیم تا نشان دهیم، چگونه تجارب مختلف یا ادبیات و معلوماتی که دانش آموزان به کلاس می آورند، می تواند باعث رشد

یک مطلب دیگر :

منابع مقاله درمورد خلاقیت و نوآوری

 رویکردهای مختلفی نسبت به تفکر انتقادی مربوط به مطالعه و نوشته های انتقادی گردد.

نتیجه آنکه معلمین نیاز دارند تا استراتژیهای آموزش خلاقیت را برای فراهم آوردن فرصتهای آموزشی برای دانش آموزان در تمام سطوح آموزشی،بکار برند تا مهارتهای سوادآموزیشان بسط داده شود.بخش پایانی مقاله، شیوه های احتمالی را فراهم می آورند؛ بطوریکه در آن معلمان می توانند از متون ادبی در سطوح مختلف برای تعامل دانش آموزان با مجموعه مواد آموزشی،محتوای متون و تجارب شخصی و حرفه ای، استفاده نمایند.بیشتر مواد درسی تخصصی موجود در قالب متون و نوشته های در باب متون مختلف ، تفسیر و ترجمه های بدیع ، فصیح و ادبی که ویژه گروههای سنی خاص تهیه شده، نشان می دهد(نیوول ، دورست مارشال 1993 ، راما گورینسکی و اسمیت 1994)،[5]اگر چه مطالعات دقیق زیادی در مورد شباهت های میان رویکردهای تعبیری بوسیله دانش آموزان راهنمایی ، دبیرستانی و دانشگاهی موجود نیست و توجه زیادی هم به ملزومات تربیتی در مطالعات و نوشته های انتقادی برای تقویت شیوه های تفکر انتقادی ارائه نشده است؛در این مقاله تلاش ما بر آن بوده تا شکافی( فاصله) را که اغلب میان معلمان راهنمایی و دبیرستان از تفسیر رویکردهای نوشتاری و خواندنی با همکارانشان در دانشگاه موجود است،رفع شود.مطالعات عکس العمل های دانش آموزان نسبت به کتاب جادوگران، بر آن است که با وجود سطوح متفاوت عکس العمل دانش آموزان متوسطه و دانشجویان به متن،آموزش با تأکید بر تفکر انتقادی اهمیت تجربه مشابهی از پاسخهای این دو گروه را بر اساس ویژگی های فرهنگی و تفکر قالبی و مسائل جنسیتی و شیوه های بدیع و فصیحی که نویسنده استفاده کرده، مشخص نمود.
 
روایت تاثیرگذاری كه شامل تجربه و خلاقیت در تفسیر جادوگران شد:
بسیاری از معلمان فرض می نمایند که دانش آموزان از نقطه نظرهای مناسبی به متون نزدیک می شوند. ما انتظار داریم تا پاسخ های خاصی به سؤالاتی که در مورد متن می پرسیم بدست آوریم. پس بر اساس پاسخ مناسبی که در ذهن داریم، تمرین های نوشتاری خاصی تعبیه می نمائیم، و همچنین با امتحاناتی، اهمیت مطالعات خاص و معلم پرور یک متن را، تحت الشعاع قرار می دهیم. گر چه ما بر این مسئله واقفیم که دانش آموزان تجارب مختلفی را با خود به کلاس درس می آورند و این که ما اغلب این تجارب را فراموش می کنیم که چگونه این تجارب بر دیدگاه دانش آموزان و نوشته های آنها درباره یک متن، تأثیر می گذارد. اگر چه قبل ازآن جان دیویی در سال 1938 اشاره کرده که، مراقبتهای دقیق بایستی به شرایطی اختصاص یابد که به تجربه کنونی معنایی ارزشمند دهد.(ص 49) جهت تحقق چنین مفهومی، دیویی ، این مسأله را مهم دانسته که باید کنترل از جامعه گرفته شود و تمام افراد در فعالیت ها شرکت کنند و در فرایند معنا سازی سهیم باشند. (ص56) آموزش در این جایگاه یک فرایند اجتماعی است(ص58). فرایندی چند سویه که توسط گروهی از فراگیران مشارکت می شود.علاوه براین دیویی استدلال می کند فعالیت هایی که برای رسیدن به یک هدف معین مورد استفاده قرار می گیرد به بلوغ فراگیران بستگی دارد؛ بنابراین، این بیان اشاره می کند که اگر تجربه در عمل آموزنده و مؤثر باشد؛ مهارت های تفکری و استدلالی با تجربه توسعه می یابد(ص88). هنگامی که مصمم شدیم بر این پروژه کار کنیم ، متوجه شدیم بحث دیویی در سال 1938 درباره اهمیت تجربه در فرایند آموزشی و بعدها رشد و توسعه علمی و ادبی (فریر 1988 ، هلث 1983 ، براندت 1990 ، گیروکس 1992 ، موبلاچ و برانون 1993[6]) نقطه شروع ایده آلی را برای تجربه کردن فراهم می آورد؛ در حالیکه متنی را برای دانش آموزان دبیرستانی و فارغ التحصیلان دانشگاه بکار می بریم؛ با در نظر گرفتن این که دیدگاهها تقریبا آشنا هستند؛در صددیم در یابیم آیا مفهوم آموزش و تجربه از نظر دیویی می تواند در جایگاه خاصی به کار رود؟و نیز در پی تاثیرش بر دانش آموزان هر دو گروه بودیم. اینکه چگونه مطالعه کنند، بخوانند،تفسیر کنند و درباره یک متن چگونه بنویسند و همچنین آنچه را که دانش آموزان برای یک متن ارزش تلقی می کنند،تحت تاثیر واقع می شود. برای مثال، دانش آموزان متوسطه (14-10 ساله) ممکن است خودشان را در ارتباط نزدیک و دقیقی با یک شخصیت اصلی ببینند که ازلحاظ سنی مشابه آنها است و بایستی با بسیاری از مسائلی که بزرگسالان در زندگی واقعی با آن روبرو می شوند ، سروکار داشته باشد.تفسیر و تعبیر آنها از داستان ،تا حد زیادی به یکی کردن خودشان با شخصیت اصلی مرتبط می شود. از طرف دیگر ،دانش آموزان فارغ التحصیل که همان متن را مطالعه می کنند باز ممکن است با یک شخصیت جوانتر متحد شوند چرا که دوران کودکیشان تداعی می شود. علاقه آنها به تصاویر ساختگی – تخیلی از تمثیل ها و اندیشه های رو به رشد و تفسیرشان از آن، هر چند تحت تأثیر تجاربی خواهد بودکه آنها در سال های بعد از کودکی و نوجوانی جمع آوری کرده اند؛ به منظور اهداف روش شناسانه،اطلاعاتی را از مباحث کلاسی جمع آوری و تجزیه و تحلیل نمودیم. و مشاهدات ، مصاحبه ها ، مباحث و یادداشت های مکتوب از دانش آموزان گروه های خاص ، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند (گروبر و جی بورین). اولین گروه شامل 27 نفر از دانش آموزان کلاس هشتم 14 ساله که کتاب جادوگران رولدداهل را در کلاس انگلیسی شان می خوانند می باشد. والدین آن ها در سطوحی که از سطح پایین تر از متوسط تا سطح بالاتر از متوسط گروهبندی شدند، می باشند[7]. اکثریت دانش آموزان آمریکایی انگلیسی بودند(60 درصد) و آمریکایی های آفریقایی و آسیایی هر کدام 15% جمعیت و عده ای از دانش آموزان هم از کشورهایی مثل عربستان سعودی و پاکستان.
از 27 دانش آموز هم 15 نفر زن و 12 نفر مرد بودند.
گروه دوم شامل 14 دانش آموز فارغ التحصیل که در یک برنامه مهارتی جهت شعر و نگارش اسم نویسی کرده بودند ، می شدند. از این گروه خواسته شد تا به یک برنامه زنده درباره جادوگران گوش دهند. 8 دانش آموز زن و 6 مرد در این کلاس بود که از گروه های سنی 22 تا 54 ساله رده بندی شده بودند. آن ها هم به علت این که بتوانند شهریه تحصیلشان را بپردازند؛ یا دستیاران فارغ التحصیل بودند یا مشاغل نیمه وقت داشتند. 4 نفر از آن ها خواهان تداوم مشاغل و حرفه های آموزشی شان بودند طوری که به برنامه های تخصصی ادامه بدهند و 6 نفر از آن ها می خواستند عضو هیأت علمی دانشگاه باشند و 3 نفر از آن ها خواهان این بودند که به عنوان نویسندگان حرفه ای کار کنند و یک نفر از آن ها قصد داشت برای رضایت شخصی، مدرک بگیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]