رویکرد کنش متقابل نمادین.. 29

رویکرد روانشناسی اجتماعی‌: 29

رویکرد تلفیقی: 30

مفاهیم حساس نظری سبک‌زندگی: 32

بخش دوم: قربانی‌شدن.. 33

دیدگاهها و نظریه‌ها: 36

دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی: 39

بی سازمانی اجتماعی: 39

رویکرد تضاد ارزشها: 39

رویکرد انگ‌زنی: 39

رویکرد انتقادی: 39

رویکرد برساخت‌گرایی: 39

مفاهیم حساس نظری  قربانی‌شدن: 40

بخش سوم: سبک‌زندگی و قربانی‌شدن.. 40

سبک‌زندگی قربانیان آماده: 43

سبک‌زندگی پس از قربانی‌شدن: 44

مفاهیم حساس نظری سبک‌زندگی و قربانی شدن: 45

جمع‌بندی.. 46

فصل سوم:روش شناسی.. 50

روش و ابزار گردآوری اطلاعات‌: 51

روش پژوهش کیفی.. 52

مطالعه اسنادی: 52

نظریه مبنایی.. 54

گراندد تئوری از نگاه پدید آورندگان آن. 54

مراحل اجرای این پژوهش بر پایه نظریۀ مبنایی: 55

مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته. 55

مهارت‌های به کار گرفته شده در مصاحبه. 55

مهارت‌های پیش از مصاحبه. 56

گزینش نمونه مورد مطالعه: 56

رعایت اخلاق در پژوهش: 56

تشویق به شرکت در مصاحبه: 57

مهارت‌های به کار گرفته شده در خلال مصاحبه: 58

مهارت‌های به کار گرفته شده پس از مصاحبه. 59

کدگذاری و مقوله‌بندی.. 60

تحلیل و تفسیر داده‌ها 62

مشاهده. 62

حجم نمونه به استناد اشباع نظری: 63

اعتماد پذیری و معقول بودن روش: 64

اول قابل اعتبار بودن(باور‌پذیری). 65

دوم قابل انتقال بودن(انتقال‌پذیری): 65

سوم وابستگی داشتن(اطمینان‌پذیری): 65

چهارم قابل تأیید بودن: 65

تصدیق‌پذیری: 66

پایان نامه

 

فصل چهارم: یافته‌های تحقیق.. 68

مقدمه. 69

بخش نخست: یافته‌های توصیفی.. 70

سن.. 70

اشتغال. 70

تحصیلات.. 71

موقعیت مادری.. 71

پایگاه اقتصادی- اجتماعی.. 72

بخش دوم‌: یافته‌های تحلیلی.. 73

متغیرهای زمینه‌ای: 73

مبحث اول: سبک‌زندگی.. 76

1.پایگاه اقتصادی- اجتماعی.. 78

2.پوشش و آرایش… 79

جمع‌بندی: پوشش و آرایش در انواع سبک‌زندگی.. 84

3.اعتقادات مذهبی.. 86

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و وضعیت اعتقادی.. 91

4.اوقات فراغت.. 91

5.نحوۀ گذران اوقات فراغت.. 93

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و اوقات فراغت.. 96

6.زنان و حضور در بیرون از منزل.. 96

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و حضور در بیرون از منزل.. 102

7.رویکردها زنان نسبت به جنسیت.. 102

جمع‌بندی: رویکردها نسبت به جنسیت و سبک‌زندگی.. 106

اعتقادات رفتاری قالبی.. 107

اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص قصور زنان در قربانی‌شدنشان. 109

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و اعتقادات رفتاری قالبی.. 111

اعتقادات در خصوص ارتباط با جنس مخالف.. 111

جمع‌بندی سبک‌زندگی و ارتباط با جنس مخالف: 117

یک مطلب دیگر :

 

جمع‌بندی انواع سبک‌زندگی زنان: 118

مؤلفه‌های سطوح مختلف سبک‌های زندگی زنان. 118

سطوح سبک‌زندگی زنان: 119

انواع سبک‌زندگی زنان. 120

مبحث دوم: درک و تصور زنان از قربانی‌شدن. 126

1.تعریف قربانی‌شدن.. 127

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و تعریف قربانی‌شدن.. 131

2.قربانی‌شدن زنان در زندگی.. 131

شرایط علّی مفهوم قربانی‌شدن. 140

3.سبک‌زندگی و مصادیق قربانی‌شدن: 142

جمع‌بندی سبک‌زندگی و مصادیق قربانی‌شدن.. 146

مبحث سوم‌: ترس‌ها ‌ و هراس‌ها ‌ و راهکارهای مواجهه با آن. 147

مقدمه. 147

1.زنان از چه چیزهایی می‌ترسند: 148

جمع‌بندی: سبک‌زندگی و ‌ترس‌ها و ‌هراس‌ها: 153

  1. ترس‌های موردی و راهکارهای مقابله با آن. 153

3.ترس از آزار جنسی و راهکارهای مواجهه با آن.. 157

4.ترس از استیلای مذکر و راهکارهای مواجهه با آن.. 159

5.ارتباط سبک‌زندگی و راهکارهای پیشگیری از موقعیت های هراس‌زا 162

نتیجه‌گیری.. 164

سطوح فردی، میانی و کلان. 167

سبک‌زندگی جسورانه‌: 167

سبک‌زندگی محافظه‌کارانه: 170

سبک‌زندگی مصلحت‌اندیش: 173

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 177

مقدمه. 178

بحث و نتیجه‌گیری.. 178

راهکارها  و پیشنهادات.. 187

محدودیت‌های پژوهش… 191

فهرست منابع.. 193

فهرست منابع فارسی.. 194

فهرست منابع انگلیسی.. 201

ضمائم. 208

مقدمه

در حوزه مسائل اجتماعی جرم و قربانی جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده‌است. مفهوم قربانی و قربانی‌شدن از تقابل کلماتی نظیر متخلف، جرم، حادثه و قربانی شکل می‌گیرد. نگاهی به پیشینۀ تحقیقات حوزه جرم‌شناسی و دادگستری نشان می‌دهد که قربانی‌شناسی تا دهه 1970 در حاشیه جریان اصلی جرم‌شناسی قرار داشته است. این موضوع را می‌توان معلول آن دانست که در دورانی نظیر دهه 50 میزان جرایم ثبت شده در کشورهایی مانند انگلستان و ولز آنقدر اندک و ناچیز بود که رها کردن قربانی‌شناسی در حاشیۀ رشته جرم‌شناسی کار بسیار ساده‌ای بود، به‌طوری که جرم مشکل اجتماعی فرعی در نظر گرفته می‌‌شد که مدیریت آن به کارشناسان اعم از جرم‌شناسان که برای آموزش عموم فعالیت می‌کردند و سیاسیون محول شده بود. جرم شناسان اولیه به صورت بالینی به مطالعه جرم می‌پرداختند و مجرمین را به صورت قائم به ذات و مجزا و مستقل از بافت اجتماعی و تاریخی مورد مطالعه قرار می‌دادند(هویل و یانگ به نقل از پل راک 1393، 23).  بر اساس این دیدگاه مجرمان به دلیل ویژگی‌های ذاتی که دارند مستعد انجام جرم هستند و دست به جرم می‌زنند. به طوری که مجرمان را بی‌اختیار و ناگزیر به انجام جرم قلمداد کرده در واقع نظریه «مجرم مادرزاد» سرلوحه کار این محققان بوده است(رابینگتن و اینبرگ 1386).

در اواخر دهه 50 جرایم به یکباره افزایش یافت به طوری که برخی به تعاریف ارائه شده از جرم و قربانی و غیره شک کردند. بدین شکل نگرش جدیدی تحت عنوان شکاکیت در جرم‌شناسی ایجاد شد که می‌توان آن را انقلاب شکاکیت در جرم‌شناسی نامید. این گروه به کل مفاهیم را زیر سؤال برده و به جای مجرم مفاهیم جدیدی نظیر کلمۀ منحرف را عنوان کردند و می‌پرسیدند منحرف نسبت به چه کسی، یا منحرف از چه چیزی  و غیره. (هویل و یانگ به نقل از پل راک 1393، 25-29). نظریه‌هایی نظیر انگ‌زنی با این رویکرد مطرح شدند و تحقیقاتی نیز بر همین اساس انجام شد(رابینگتن و اینبرگ 1386).

جامعه‌شناسان ارتکاب جرم را ناشی از ویژگی‌های ساختاری مثل نابرابری اقتصادی و تفاوت‌های فرهنگی قلمداد می‌کردند و قربانیان جرایم به صورت کاملاً تحلیلی مورد مطالعه قرار می‌گرفتند(هویل و یانگ به نقل از پل راک 1393، 23). شاید بتوان گفت جامعه‌شناسان برای اولین بار مجرمان را نیز به عنوان قربانیانِ ساختار جامعه معرفی کردند.

در همین راستا مارکسیست‌ها و رادیکال‌ها مجرمان را جنبه‌ای از اختلالات و بی‌نظمی اجتماعی دنیای کاپیتالیسم می‌دانستند و معتقد بودند که این‌ها قربانی نیستند بلکه طبقه قلع و قمع شده کارگران صنعتی هستند که به هوشیاری رسیده‌اند و به اشتباه دست به جرم زده‌اند و در نهایت آن‌ها را قربانیان نالایق و محرومی قلمداد می‌کردند که در واکنشی گاه درستکارانه و در مواردی مالکانه و فردگرایانه ناشی از محرومیت و آسیب‌های ناشی از نظام سرمایه‌داری دست به جرم زده‌اند (همان، 23) و تعاملگرایان و پدیدارشناسان جرم را به عنوان ساختارهای سمبلیک ایجاد شده در تعامل جدل‌آمیز با افراد قدرتمند تلقی می‌کردند، که باز هم کنترل ملاک کار بود و جرم و قربانیان اصلاً به حساب نمی‌آمدند و اهمیت نداشتند(همان). عدم توجه به قربانیان به قدری بغرنج بود و اهمیت کمی داشت که از منظر تعاملگرایان تعابیر متفاوتی در مورد قربانیان وجود داشت، به‌طوری که آن‌ها را با مشخصات متناقضی نظیر افراد آسیب دیده و همچنین غیر قابل اطمینان و اعتبار معرفی می‌کردند.

با نفوذ شکاکیون و بروز چند صدایی از جانب ایشان، در حوزۀ جرم‌شناسی، تعاریف و مفاهیم متعددی علاوه بر جرم و انحراف در خصوص قربانیان نیز شکل گرفت. به‌طوری‌که گارلند در نوشته‌های خود از مفاهیمی نظیر منافع و احساسات قربانیان، قربانیان واقعی، خانواده‌های قربانیان، قربانیان بالقوه به عنوان شاخصهای تفکیک در اغنای دعاوی جزایی مورد استفاده قرار می‌دهد(همان 28-29) که در اینجا قربانیان جرائم قانونی نیز مد نظر هستند.

اولین مقالات در خصوص مسئولیت قربانیان را می‌توان در مطالعات ولفگنگ در مورد قتل و تحقیقات دانشجویش امیر در مورد تجاوز جستجو کرد. در این راستا جرم‌شناسان اولیه‌ای نظیر هنتیگ، میندلسون، شافر و سایرین در خصوص محدودیت‌های جرم‌شناسی در رابطه با مسئولیت اساسی قربانی، قربانیان مقصر و قربانی‌گرایی صحبت به میان آورده و مدت مدیدی حجم وسیعی از فهرست مطالبی که با کلمه قربانی اشتراکاتی داشتند را جمع آوری کرده و در یک دائرﮤ المعارفی در سال 1975 به چاپ رسانده‌اند(همان 24-25).

در مجموع مفهوم قربانی تقریبا در تمامی ادبیات نظری از دیدگاه جرم‌شناسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌است. نظریه‌پردازان متعددی در خصوص قربانیان صحبت کرده‌اند. برخی آن‌ها را معلول شرایط دانسته و برخی نیز نظیر هنتیگ و میندلسون و شافر و غیره به قصور قربانی در راستای قربانی‌شدن‌شان پرداخته‌اند. مبحث قصور قربانی تا بدانجا مورد توجه واقع شد که برخی نظیر ولفگنگ بر این موضوع پافشاری کرده و اعتقاد راسخ دارند قربانی بعضا می‌تواند تحریک کنندۀ مجرم و جرم علیه خود باشد(ولفگنگ 1958). این نوع نظریه‌ها تداعی‌گر دو موضوع است: اول برخی قربانیان دارای سبک‌زندگی تحریک کننده‌ای هستند که آنها را به قربانیان آماده تبدیل می‌کند. و دوم مفهوم قربانی‌شدن فرای مفهوم جرم‌شناسی است. هرچند در ابتدای این تحقیق قربانی شدن به مفهوم قربانی جنسی شدن دردر نظر گرفته شده بود اما پس از جمع‌آوری داده‌ها، مفهومی پهن دامنه‌ای از قربانی شدن استخراج شد که قربانی‌جنسی شدن هم یکی از آنها بود. لذا در این تحقیق مفهوم قربانی‌شدن از بعد مسئلۀ اجتماعی بودن آن مد نظر قرارگرفته است. وقتی به مفهوم قربانی‌شدن با دید جامعه شناختی نگاه شود مفهوم آن از حالت جرم شناختی محض خارج شده و به عنوان یک مسئله در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل از منظر زنان تعریفی متکثر از این مفهوم ارائه می‌شود. مفهوم قربانی‌شدن بین زنان طیف وسیعی از احساسات را در بر می‌گیرد که آن را از مفهوم جرم شناختی آن خارج کرده و مفاهیمی نظیر حرمان زندگی، آسیب‌پذیری و سلب منابع و اختیارها را نیز پوشش می‌دهد. آنچه در این پژوهش از قربانی‌شدن و ارتباط آن با سبک‌زندگی می‌خوانید مفهوم قربانی‌شدن زنان از نگاه جامعه‌شناختی را در بر می‌گیرد و با نگاه تک بعدی جرم‌شناسی به آن فاصله دارد، به‌طوری که ممکن است جرمی که به لحاظ قانونی جرم باشد اتفاق نیافتاده ولی مسائلی در زندگی زنان پیش آمده که فرد را دچار حرمان کرده‌است و فرد خود را قربانی آن می‌داند. در واقع این تحقیق در پی آن است که نشان دهد چه نوع سبک‌زندگی باعث می‌شود که زنان  قربانی شوند. در خصوص سبک‌زندگی نیز تعاریف بی‌شماری وجود دارد که هر یک ابعادی خاص را مورد توجه قرار داده‌اند. در این پژوهش ابتدای امر سبک‌زندگی معادل طرز رفتار در حوزه عمومی مورد توجه قرار گرفت. هرچند در هنگام انجام تحقیق مباحثی از حوزه خصوصی افراد نظیر اعتقادات و وضعیت اعتقادی غیره اهمیت یافت و جزئی از مولفه‌های سبک زندگی قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...