بررسی اثربخشی درمان اجتماع مدار بر کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال |
1-۵. سوال های پژوهش… ۹
1-۶. فرضیه های پژوهش… ۹
1-۷. تعاریف عملیاتی و مفهومی متغیرها ۹
1-۷-۱. تعاریف مفهومی.. ۹
1-۷-۲. تعارف عملیاتی.. ۱۰
پیشینه و ادبیات پژوهشی
2-1. اعتیاد. ۱۳
2-۱-۱. اعتیاد به مواد محرک.. ۱۴
2-۱-۲. تاثیرات مواد محرک.. ۱۴
2-۱-۳. اختلال مصرف مواد محرک و سندرم ترک.. ۱۵
2-۱-۴. شیوع مصرف مواد ترک.. ۱۶
2-۱-۵. درمان های روانشناختی و مواد ترک.. ۱۶
2-۲. هیجان.. ۱۸
2-۲-۱. تنظیم هیجان.. ۱۸
2-۲-۲. اهمیت تنظیم هیجان.. ۱۹
2-۲-۳. تنظیم شناختی هیجان.. ۲۰
2-۲-۴. تنظیم شناختی هیجان و اعتیاد. ۲۱
2-۳. حافظه شرح حال. ۲۲
2-۳-۱. انواع حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۲. کارکرد حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۳. سن و حافظه شرح حال. ۲۳
2-۳-۴. مدل های ساختاری حافظه شرح حال. ۲۵
2-۳-۵. بنیاد عصب شناختی حافظه شرح حال. ۲۶
2-۴. کارکردهای اجرایی.. ۲۷
2-۴-۱. قشر پیشانی ۲۹
2-۴-۲. کارکردهای اجرایی در اعتیاد. ۳۱
2-۵. درمان اجتماع مدار. ۳۲
2-۵-۱. تعریف درمان اجتماع مدار. ۳۳
2-۵-۲. دیدگاه های درمان اجتماع مدار و وابستگی روانی.. ۳۴
2-۵-۳. انواع درمان های غیردارویی در درمان اجتماع مدار ۳۵
2-۵-۴. دیدگاه درمان اجتماع مدار درمورد فرد معتاد. ۳۸
2-۵-۵. دیدگاه درمان اجتماع مدار به بهبودی و زندگی سالم. ۳۸
2-۵-۶. رویکرد اجتماعی در درمان اجتماع مدار. ۳۹
2-۵-۷. عناصر درمانی و آموزش… ۴۰
2-۵-۷-۱. سرپرست ها و همتاها در درمان اجتماع مدار. ۴۰
2-۵-۸. مراحل برنامه. ۴۱
2-۵-۸-۱. مرحله آشنایی.. ۴۰
2-۵-۸-۲. مرحله درمان.. ۴۲
2-۵-۸-۳. مرحله ورود مجدد. ۴۲
2-۵-۹. روش های درمان اجتماع مدار. ۴۳
2-۵-۱۰. مقیمان در درمان اجتماع مدار. ۴۵
2-۶. پیشینه پژوهش… ۴۶
2-۶-۱. پیشینه خارجی.. ۴۶
2-۶-۲. پیشینه داخلی.. ۴۷
روش پژوهش
۳. روش… ۵۰
۳-۱. طرح پژوهش… ۵۰
۳-۲. ملاحظات اخلاقی.. ۵۰
۳-۳. ملاک های انتخاب نمونه. ۵۰
۳-۴.جامعه آماری.. ۵۱
۳-۵. نمونه و روش نمونه گیری.. ۵۱
۳-۶. روش و ابزار جمع آوری اطلاعات.. ۵۲
۳-۶-۱. روش تحلیل داده ها ۵۲
۳-۶-۲. ابزار. ۵۲
۳-۷. فرایند پژوهش… ۵۸
یافته های پژوهش
۴. تجزیه تحلیل داده ها ۶۰
۴-۱. اطلاعات توصیفی.. ۶۰
۴-۲. تجزیه تحلیل داده ها در راستای فرضیه های پژوهش… ۶۱
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-۱. فرضیه اول. ۶۸
۵-۱-۲. فرضیه دوم. ۷۱
۵-۱-۳. فرضیه سوم. ۷۲
۵-۲. محدودیت های پژوهش… ۷۲
۵-۳. پیشنهادات پژوهش… ۷۴
۵-۳-۱. پیشنهادات پژوهشی.. ۷۴
۵-۳-۲. پیشنهادات کاربردی.. ۷۴
منابع. ۷۵
یک مطلب دیگر :
- مقدمه
اعتیاد از مهمترین مشکلات پزشکی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت عمومی جوامع میباشد (مولر[1]، ۲۰۱۳). امروزه مفهوم اعتیاد فقط محدود به مصرف مواد مخدر نمیشود بلکه بهتمامی رفتارهای تکرارشونده که مشکلآفرین میباشد اطلاق میشود (مودری[2] و همکاران، 2011). اصطلاح اعتیاد بهعنوان حالت بیمارگونهای که با مصرف دارو یا رفتار خاصی که با بدکارکردی های روانی و احساس غیرقابلکنترل ولع مصرف در غیاب مصرف که به شکل اجبارگونه است تعریف میشود. درمان اعتیاد به مواد محرک از چالشهای بزرگ نظام پزشکی و سلامت و بهویژه درمانگران حوزه اعتیاد میباشد، درمان اعتیاد به مواد افیونی با رشد درمانهای نگهدارنده مانند متادون، بوپره نورفین و نالتروکسان رشد مناسبی داشته است اما در درمان مواد محرک هنوز درمان نگهدارندهای وجود ندارد و تمرکز عمده بر درمانهای روانشناختی میباشد (فیلیپس[3] و همکاران، ۲۰۱۴). بنابراین؛ پرداختن به موضوع درمانهای روانشناختی در کنار درمانهای دارویی باید از اهداف اصلی درمانگران قرار گیرد تا با طراحی، تدوین و آزمون اثربخشی آنها بتوان گامهای عملی در کنترل این معضل بزرگ جامعه برداشت. هدف پژوهش جاری بررسی اثربخشی درمان اجتماع مدار در ارتقاء بخشی از قابلیتهای شناختی میباشد. بهعبارتدیگر این پژوهش سعی دارد تا مشخص کند تا چه میزان درمان اجتماع مدار قدرت بازتوانی شناختی را در میان افراد مبتلاء دارد.
- بیان مسئله
یکی از بزرگترین معضلاتی که در طی زمانهای مختلف، همواره جوامع بشری را درگیر مشکلات و پیامدهای شوم خود نموده، پدیده اعتیاد میباشد. این معضل بزرگ که سالانه میلیونها دلار از سرمایههای ملی کشورها را مصرف میکند، در کمین نابودی گرانمایهترین و پرارزشترین سرمایه جوامع انسانی هر کشور، یعنی جوانان میباشد، این آسیب اجتماعی همانند سایر آسیبها و اختلالات، عوارضی را به دنبال دارد که شامل اختلالات جسمی نظیر سکته، آسیب دائمی مغز، نارسایی قلبی، فلج موقتی، بیماری کلیه و کبد، دید تار، مشکل تنفس (هالجین و کراس ویتبورن،1387)؛ اختلالات روانی همچون هراس، اضطراب منتشر، اختلال تبدیلی، اختلال انطباقی و دیستایمی و همچنین مشکلات فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی (صرف هزینههای گزاف برای مبارزه و درمان افراد معتاد) و اجتماعی را که با از بین رفتن نیروی انسانی جوامع (احمد وند،1386) همراه است، دربرمی گیرد کشور ما نیز درزمینه اعتیاد روند رو به رشدی را در بین اقشار مختلف جامعه دارا بوده است درصد زیادی از جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل میدهند و بیشتر معتادین کشور نیز زیر 40 سال میباشند (مسکنی و همکاران،1387)؛ اما علیرغم افزایش روزافزون مصرف مواد و پیامدها و عوارض زیانبار جسمانی، روانی و اجتماعی آن (مولر، ۲۰۱۳) هنوز درمان قطعی و مناسبی برای بسیاری از انواع وابستگیها به مواد یافت نشده است و درمانهای کنونی در طولانیمدت مؤثر واقع نشدهاند (فیلیپس و همکاران، ۲۰۱۴).
در دهه اخیر توجه به کارکردهای شناختی در درمان اعتیاد رشد چشمگیری داشته است (شران، گولویتزر و بارگ[4]، ۲۰۱۳). مشکلات حافظه که از مصرف مواد ناشی میشود، نقش مهمی در عود مصرف دارد (میلتون[5]، ۲۰۱۲). مصرف مواد باعث کاهش فعالیت نواحی مغزی که در کنترل شناختی و توجه نقش دارند، میشود (جاسترزاب[6] و همکاران، ۲۰۱۲؛ لی[7] و همکاران، ۲۰۱۲). همچنین مصرف مزمن مواد موجب کاهش ظرفیت حافظه کاری و انعطافپذیری شناختی (بالداچینو[8] و همکاران، ۲۰۱۲؛ پروسر[9] و همکاران، ۲۰۰۹) و آسیب به کارکردهای شناختی مانند یادگیری، توجه و کارکردهای اجرایی میشود (چو[10] و همکاران، ۲۰۰۳؛ فرناندز سرانو[11] و همکاران، ۲۰۱۱؛ ارسچ و ساهاکین[12]، ۲۰۰۷). اعتیاد به مواد محرک موجب نقصهای متعدد روان عصبشناختی میشود که همگی باعث خلل در زندگی روزمره و فرایند درمان میشود. در مطالعات زیادی به نقص بخشهای مختلف حافظه مانند کارکردهای اجرایی و فرایند پردازش اطلاعات در افراد مصرفکننده مواد محرک اشارهشده است (آلبین اوریوس[13] و همکاران، ۲۰۱۲؛ کونولی[14] و همکاران، ۲۰۱۲؛ بل[15] و همکاران، ۲۰۱۳؛ دسانتیس[16] و همکاران؛ ۲۰۱۴). در مطالعات متعددی به تأثیرات منفی مواد محرک بر حافظه کلامی (هافرمن[17] و همکاران، ۲۰۰۶)؛ کارکردهای اجرایی (علی پور، پیمان و سعیدپور، ۱۳۹۳)، حافظه آیندهنگر (هافرمن، ۲۰۱۰؛ ۲۰۱۲) و حافظه شرححال (گاندولف[18] و همکاران، ۲۰۱۳) پرداختهاند.
همانطور که گفته شد یکی از آسیبهای روانشناختی اعتیاد، آسیب به کارکردهای اجرایی میباشد (گلاس[19] و همکاران، ۲۰۰۹). کارکردهای اجرایی به قابلیتهایی اطلاق میشود که فرد را به ایجاد الگوی رفتار جدید و طرق فکر کردن و بازبینی افکار توانا میسازد. این قابلیتها در موقعیتهای ناآشنا بسیار موردنیاز است، جایی که فرد نمیداند باید چه کند، یا موقعیتهایی که روشهای ایجادشده قبلی رفتار، دیگر مفید و مناسب نیستند (هالیگان و همکاران[20]،2003). کارکردهای اجرایی نقش مهمی در انعطاف پذیری شناختی و کنترل آن، هیجان و عمل دارد و برای زندگی روزمره بسیار حیاتی است (کان گارانتام و اسبجرسن[21]، 2007). بهطور سنتی آزمون توانایی آغاز، توقف و تغییر رفتار در پاسخ به تغییر محرک، بخشی از ارزیابی مربوط به ناکارآمدی ناحیه پیشانی بوده است (مارنات[22]، 2003). همه تواناییهای مذکور مربوط به کارکردهای اجرایی مغز میباشد که به تواناییهای شناختی لازم برای انجام رفتارهای پیچیده معطوف به هدف و سازگاری با طیف وسیعی از تغییرات و مطالبات محیطی ازجمله برنامهریزی، پیشبینی (انعطافپذیری شناختی)، معطوف کردن منابع توجه به ملزومات رویدادهای غیرمعمول و همچنین خودیابی رفتار اطلاق میگردد (لورینگ[23]،1999). وابستگی به مواد موجب بروز آسیبهایی در عملکرد شناختی ازجمله حل مسئله، برنامهریزی، سازماندهی، یادگیری مطالب جدید، توانایی انتزاعی فضایی، بینایی، انعطافپذیری شناختی و مهارتهای حافظه میشود (هستر[24] و همکاران،۲۰۱۰). عملکرد شناختی معیوب ناشی از مصرف مواد، منجر به عدم شرکت در درمان، افزایش ریزش، فقدان استفاده از خدمات پس از درمان و بیکاری پس از درمان میشود (گرابر[25] و همکاران، ۲۰۱۲).
از دیگر تواناییهای شناختی و روان عصبشناختی که در فرایند اعتیاد با آسیب روبرو میشود، حافظه شرححال میباشد (گاندولف و همکاران، ۲۰۱۳) حافظهی شرححال دانشی است که فرد از خود و گذشته خویش دارد. حافظهی معنایی شخصی به دانش واقعیتهای وابسته به شرح زندگی، دانش عمومی و عقایدی که فرد در مورد خویش دارد اشاره میکند، حافظهی ضمنی شرححال به یادآوری روشن از رویدادهای شخصی که در زمان و مکان معینی رخداده است، مربوط میشود (ایبر[26]، 1999). در سالهای اخیر چند مطالعه در خصوص حافظهی شرححال افراد دارای سوءمصرف مواد صورت گرفته است، ایبر (1999) طی مطالعهای به بررسی حافظهی شرححال معنایی و ضمنی در افراد افسرده وابسته به مواد افیونی و مقایسه آن با گروه کنترل پرداخت، نتایج مطالعه نشان داد که افراد افیونی در حافظهی شرححال کاهش داشتند اما در حافظهی شرححال معنایی افزایش در یادآوری نشان دادند. فیتزجرالد و شیفلی گرو[27] (2004) در تحقیقی مشابه بر روی زنان الکلیک نشان دادند که این افراد در مقایسه با گروه کنترل سالم، بهدشواری خاطرات اختصاصی حافظهی شرححال خود را یادآوری میکنند. اولیورا[28] و همکاران (2007) به بررسی حافظهی شرححال و حافظهی معنایی گروهی از نوجوانان مصرفکنندهای مواد و مقایسهی آنان با گروه کنترل، نوجوانان بدون مصرف مواد پرداخت؛ که در هر گروه 25 پسر قرار داشت که محدودهی سنی آنها از 13 تا 17 سال بود، نتایج نشان داد، نوجوانان مصرفکنندهی مواد در دستیابی به حافظهی شرححال و حافظهی معنایی دشواریهای زیادی دارند. در ادبیات پژوهشی به تأثیرات کاهش اختصاصی بودن حافظه شرححال بر تنظیم هیجان پرداختهاند که کلی شده این نوع حافظه با مشکلاتی در تنظیم هیجان و آشفتگیهای روانی مرتبط میباشد (دالگلیش[29] و همکاران، ۲۰۰۸؛ ویلیامز[30] و همکاران، ۲۰۰۷).. مرادی و همکاران نیز (1388) در پژوهشی در نوجوانان افسرده و افسرده دارای سوءمصرف مواد پرداختند، نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرححال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسردهی دارای سوءمصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرححال نمرات بیشتری کسب کردند.
یکی دیگر از آسیبهای روانشناختی اعتیاد، تنظیم هیجان میباشد (پارکر[31] و همکاران، ۲۰۰۸) تنظیم هیجان نقش مهمی در سازگاری ما با وقایع استرسزای زندگی دارد. نتایج پژوهشها نشان میدهد که ظرفیت افراد در تنظیم مؤثر هیجانها بر شادمانی روانشناختی، جسمانی و بین فردی تأثیر میگذارد. بهعنوانمثال، نشانههای نارسایی تنظیم هیجان در بیش از نیمی از اختلالات محور یک و در تمام اختلالات شخصیتی محور دو اتفاق میافتد (گروس[32]،1999) یکی از ابعاد مهم هیجان نظم جویی هیجان میباشد نظم جویی هیجان برای حفظ روابط اجتماعی پایدار و بهزیستی نقش مهمی را در زندگی افراد ایفا میکند. نظم جویی هیجان دارای ابعاد و جنبههای مختلفی است. یکی از جنبههای مهم فرایند نظم جویی هیجان، تنظیم تجارب هیجانی از طریق به خدمت گرفتن عناصر شناختی میباشد. این مفهوم در متون روانشناسی نظم جویی شناختی هیجان نامیده میشود. نظم جویی شناختی هیجان دلالت بر شیوه دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دارد (اوکسنر و گروس[33]، 2005). نظم جویی شناختی هیجان بهتمامی سبکهای شناختی اطلاق میشود که افراد از آن بهمنظور افزایش، کاهش و یا حفظ تجارب هیجانی استفاده میکنند (گروس 2001 به نقل از حسنی،1387). بهبیاندیگر، راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان، کنشهایی هستند که نشانگر راههای کنار آمدن فرد با شرایط استرسزا و یا اتفاقات ناگوار است (گارنفسکی و کرایج 2006، به نقل از حسنی،1387). مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دارد (تامپسون[34]،199۴؛ اوکسنر[35] و گروس،2004،2005). بهعبارتدیگر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیبزا برای آنها اطلاق میگردد پژوهشهای پیشین نه راهبرد متفاوت تنظیم شناختی را بهصورت مفهومی شناسایی کردهاند: ملامت خویش[36]، پذیرش[37]، نشخوار گری[38]، تمرکز مجدد مثبت[39]، تمرکز مجدد بر برنامهریزی[40]، برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت[41]، دیدگاه پذیری[42]، فاجعه انگاری[43] و ملامت دیگران[44] (گارنفسکی[45]، کرایج و اسپینهاون[46]،2001،2002؛ گارنفسکی و همکاران،2002). اعتیاد به مواد محرک و مواد افیونی با مشکلاتی در هیجان خواهی (علی پور، سعیدپور و حسنی، ۱۳۹۴) و تاثیرات منفی در سلامت روان همره میباشد (علی پور و سعیدپور، ۱۳۹۳). که مشخص می شود مواد محرک باعث مختل شدن تنظیم هیجان در افراد و تاثیر منفی بر هیجانات وی می باشد که عامل مهمی در تداوم مصرف و عود مصرف دارد.
- اهمیت و ضرورت پژوهش
اعتیاد یکی از مهمترین معضلات سلامت در تمامی کشورها میباشد هزینههایی که اعتیاد بر دوش فرد، خانواده و جامعه میگذارد با هیچ اختلال دیگری قابلمقایسه نیست متأسفانه به دلیل ساختارهای پیچیدهای که مواد محرک دارند هنوز درمان موثری که بتواند در درمان این نوع مواد مؤثر باشد در دسترس نیست و تلاشهای متخصصین حوزه روانشناسی در این نوع اعتیاد بایستی بیشتر مرود توجه قرار گیرد (سوفوگلو[47] و همکاران، ۲۰۱۰) متغیرهای کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در جریان اعتیاد دچار بدکارکردی میشوند و حتی پس از دوره سمزدایی و پرهیز از مواد، نقش زیادی در ولع مصرف ایفا میکنند که ولع مصرف نیز کلید محوری عود در اعتیاد میباشد (گیولیانی، پفیفر[48]، ۲۰۱۴؛ آلن[49] و همکاران، ۲۰۰۸) و از طرفی نیز مواد محرک در مقایسه با مواد افیونی، تاثیرات مخرب تری در کارکردهای اجرایی (علی پور، ۱۳۹۴) و تنظیم شناختی هیجان (علی پور، ۱۳۹۴) دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 01:57:00 ب.ظ ]
|