2-26. تاریخچه بنیاد مدیریت کیفیت اروپا و مدل تعالیEFQM 52
2-27. مدل تعالی سازمانی در ایران 54
2-28. مدل سرآمدی EFQM در یک نگاه 55
2-29. مفاهیم بنیادین 55
2-30. تشریح مفاهیم بنیادین سرآمدی در مدل تعالی سازمانی 57
2-31. معیارها و امتیاز آنها در مدل تعالی سازمانی 65
2-32. تشریح معیارها و زیر معیارها در مدل تعالی سازمانی 66
2-33. یکپارچهسازی مفاهیم بنیادین در قالب معیارها 90
2-34. منطق رادار و فرآیند کلی ارزیابی در مدل تعالی سازمانی 92
بخش دوم : پیشینه تحقیق 94
الف) تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور 94
ب) تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور 95
فصل سوم : روش تحقیق 100
3-1. مقدمه 101
3-2. نوع و روش تحقیق 101
3-3. جامعه آماری 101
3-4. نمونهی آماری و شیوهی نمونهگیری 102
3-5. ابزار گردآوری دادهها 103
3-6. روایی و پایایی ابزار 105
3-7. شیوهی گردآوری اطلاعات 108
3-8. روش تجزیه و تحلیل آماری 109
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق 111
4-1. مقدمه 112
4-2. یافتههای مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی جامعه مورد مطالعه 112
4-3. یافتههای مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی آزمودنیها 116
4-4. یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق 125
4-5. یافتههای جانبی 137
فصل پنجم : بحث، تفسیر و نتیجه گیری 145
5-1. مقدمه 146
5-2. خلاصه تحقیق 146
5-3. تبیین فرضیهها و مقایسه با نتایج تحقیقات قبلی 148
5-4. محدودیتهای تحقیق 158
5-5. نتیجهگیری 158
5-6. پیشنهادهایی مبتنی بر تحقیق 160
5-7. پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده 162
منابع و مآخذ 163
پیوستها
چکیده:
مدلهای تعالی سازمانی یا سرآمدی، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستمها در سازمانهای مختلف به کار گرفته میشوند و با بکارگیری این مدلها، ضمن اینکه یک سازمان میتواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامههای بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد, میتواند عملکرد خود را با سایر سازمانها به ویژه با بهترین آنها در صنعت نیز مقایسه کند. این مدلها میآموزند که برتری سازمانها یک برداشت تئوریک و نظری نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهدهای است که مبتنی بر شواهد بوده و میبایست پایداری و دوام داشته باشد. یک سازمان، زمانی میتواند به برتری دست یابد که توجه خود را به تمامی ابعاد معطوف دارد.
محقق در این پژوهش با عنوان ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی EFQM؛ کارکنان دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر در شرکت
برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید
پتروشیمی خوزستان را به عنوان جامعه آماری خود برگزید که تعداد آنها در جامعه مورد مطالعه 186 نفر است. براساس فرمول تعیین حجم نمونه (مناسب برای دادههای کیفی)، نمونهای آماری به تعداد 64 نفر تعیین گردید. از آنجا که محقق پیشبینی عدم عودت تعدادی از پرسشنامهها را نمود. حجم نمونه را به 77 نفر افزایش، که پس از توزیع و جمعآوری پرسشنامهها که به روش تصادفی طبقهای انجام گردید، تعداد 67 پرسشنامه عودت گردید. پس از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه شانزدهم spss و آزمونهای آماری نظیر کلموگروف- اسمیرنف؛ آزمون نسبت، تست فریدمن، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (ANOVA) و همچنین استفاده از رویکرد امتیازدهی پرسشنامهای مدل EFQMو منطق RADARنتایج زیر حاصل گردید. براساس ارزیابی حاصله وضعیت شرکت پتروشیمی خوزستان از نظر معیارها/ متغیرهای مشتری، جامعه و نتایج کسب و کار مطلوب نمیباشد و از منطر معیار/ متغیر کارکنان مطلوب میباشد. براساس رتبهبندی انجام شده متغیرهای مورد سنجش به ترتیب شامل: 1- نتایج کارکنان (میانگین رتبه3.62؛ امتیاز مکتسبه 46.87)؛ 2- نتایج جامعه (میانگین رتبه2.52؛ امتیاز 12.41)؛ 3- نتایج مشتریان (میانگین رتبه 2.13؛ امتیاز 60.78)؛ 4- نتایج کسبوکار (میانگین رتبه 1.72؛ امتیاز 46.91) و مجموع امتیاز حوزه نتایج براساس مدل 195 امتیاز تعیین گردید. همچنین براساس نتایج آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (ANOVA) تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات جوامع مختلف (از لحاظ مدرک تحصیلی و سمت) وجود ندارد.
کلمات کلیدی:ارزیابی عملکرد، مدل EFQM، منطق RADAR، مفاهیم بنیادین.
1-1. مقدمه
پرواضح است که «شناخت»، پایه و اساس هر حرکتی است. بدیهی است که در «مدیریت» نیز، «شناخت» مقدمه اصلاح و بهبود است. اما نکته اینجاست که مادام که «موضوع بررسی» و صورت مسئله کوچک باشد (مانند مدیریت یک پروژه کوچک و یا اداره یک سازمان کوچک چند نفره)، مشاهده مستقیم مناسبترین راهکار ممکن برای شناخت است. اما زمانی که مسئله مدیریت یک سازمان بزرگ و اصلاح و بهبود مستمر آن مطرح است، کسب «شناخت» صحیح از وضع موجود، محیط و تواناییها و ناتواناییهای سازمان، به صورت امری خطیر جلوهگر میشود. راهحل، تعریف شاخصهایی است که در دیدرس چشمان مدیر قرار گیرند و نمایانگر ضعفها و قوتها باشند.
تقریباً همه فنون و ابزارهایی که در سالهای اخیر برای ارتقاء سطح مدیریت و کیفیت عرضه شدهاند مانند سازمان استاندارد جهانی[1]، فرایندهای کنترل آماری[2]، شش سیگما، کارت امتیاز متوازن[3]، و … مستقیماً و به طور ضمنی روشهایی برای شناخت و ارزیابی هستند. برخی از این روشها بخشینگر بوده و مثلاً تنها به محصول میپردازند و یا بر فرایند خاصی تمرکز دارند و برخی دیگر داعیه شمول و فراگیری دارند. تمایل به استفاده از «نظام جامع» برای ارزیابی و بهبود، در سه دهه گذشته، پیوسته افزایش یافته و «جامعیت یک نظام» و یا عدمجامعیت آن معرکه آراء شد.
مدلهای تعالی سازمانی یا سرآمدی، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستمها در سازمانهای مختلف به کار گرفته میشوند و با بکارگیری این مدلها، ضمن اینکه یک سازمان میتواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامههای بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد, میتواند عملکرد خود را با سایر سازمانها به ویژه با بهترین آنها در صنعت نیز مقایسه کند. این مدلها میآموزند که برتری سازمانها یک برداشت تئوریک و نظری نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهدهای است که مبتنی بر شواهد بوده و پایداری و دوام داشته باشد. یک سازمان، زمانی میتواند به برتری دست یابد که توجه خود را به تمامی ابعاد معطوف دارد.
حال سؤال اساسی این است که چگونه میتوان میزان تعالی یک سازمان یا جامعه را اندازهگیری کرد؟ بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت، مدل EFQM[4] را برای تعیین میزان رشد و تعالی سازمان و ترسیم راه رسیدن به تعالی سازمانی تدوین کرده است. با این مدل که بیشتر جنبه تشخیصی دارد، نسبت به شناسایی وضعیت موجود سازمان در مقایسه با یک سازمان ایدهال اقدام میشود. با بکارگیری این مدل، سازمانها میتوانند نقاط قوت، حوزههای قابل بهبود و میزان رشد سازمان را در مسیر تعالی تعیین نمایند.
محقق در این فصل که فصل ابتدایی تحقیق میباشد، مسئله، اهمیت و ضرورت، اهداف، سوالها، فرضیهها، چارچوب نظری، قلمرو، شرح واژهها و اصطلاحات بکار رفته و فرایند اجرای تحقیق را تشریح مینماید.
1-2. بیان مسئله
سازمانها همواره علاقه دارند ارزیابی کنند که “چگونه هستند” زیرا چنین تصور میشود که اگر بدانیم چگونهایم بهتر میتوانیم برای آینده برنامهریزی کنیم و تصمیم بگیریم که “چگونه باشیم” (نجمی، 1391، 65).
با گسترش و پیچیدگی اهداف، فرآیندها و ساختار سازمانی در صحنه رقابت، سازمانهایی میتوانند به بقای خود ادامه دهند که نسبت به انتظارات و خواستههای مشتریان و ذینفعان پاسخگو باشند، همچنین به سودآوری و ثروتآفرینی به عنوان شاخصهای کلیدی و برتر سازمانی توجه کنند. در هر سازمان، مدیران نگران فعالیتهای خود هستند و به دنبال راهکارهایی برای بهبود عملکرد سازمان بوده و معمولاً سعی میکنند از طریق سیستمهای اندازهگیری عملکرد بر فعالیتهای سازمان نظارت داشته و پیگیریهای متناظر را انجام دهند (بزرگی، 1383، 53).
آنچه به عنوان سؤال بزرگ، فراروی سازمانها قرار دارد این است که با چه ابزاری و چگونه میتوان ضمن بررسی موارد مختلف به شکل جامع، تمام نقاط قوت و حوزههای
یک مطلب دیگر :
دانلود استفاده از کرم پرتار Perinereis nuntia در جیره غذایی مولدین میگوی …
قابل بهبود را شناسایی و خود را برای حضوری موفق در عرصه رقابت آماده کرد (جعفری قوشچی، 1384، 70).
مطالعات اخیر نشان میدهد که ارزیابی عملکرد به شیوه سنتی براساس سیستم پسدهی مدیریت، نامناسب است. میتوان گفت که هدف از ارزیابی به شیوه قضاوت و یادآوری عملکرد، با نگاه به گذشته است، در نگرش نوین، رشد و توسعه بهبود و نگاه به آینده مورد توجه است (افتخاری، 1381، 58).
برای ارزیابی عملکرد علل مختلفی بیان شده است:
- شناسایی موقعیت
- ارزیابی عملکرد مشخص میکند که مشکل در کجاها وجود دارد و کجاها نیاز به بهبود دارد.
- ارزیابی عملکرد سازمانها را کمک میکند تا فرآیندهایش را به خوبی بشناسد و به این شناخت برسد که چه چیزی را میدانند و چه چییزی را نمیدانند.
روشهای متفاوتی برای ارزیابی عملکرد سازمانها وجود دارد که هرکدام مزایا و معایب خود را دارند اگر بتوان رویکرد یکسانی را بین شرکتها و بین سازمانهای مختلف به اجرا گذاشت در این صورت امکان مقایسه نسبی بین آنها نیز فراهم خواهد شد. این رویکرد باید نگاهی سیستمی و جامع به تمامی حوزههای عملکرد یک سازمان داشته باشد و کلیه ورودیها، فرآیندهای اجرایی، بروندادها و نتایج حاصل از فعالیت سازمان و تأثیر هر یک از آنها بر دیگری را در نظر بگیرد. یکی از بهترین روشهای ارزیابی سازمانی، خودارزیابی[5] است که در مدل EFQM یا مدل تعالی سازمانی به آن توجه ویژهای شده است (نجمی، حسینی، 1387، 65).
مدل الگویی است که از واقعیت گرفته میشود مدل EFQM نیز مدلی است که مبنای سنجش و ارزیابی بسیاری از سازمانها و شرکتها در کشورهای مختلف از جمله کشور ما قرار گرفته و بعنوان مدل ارزیابی عملکرد، عارضهیابی و تعالی سازمانی شناخته شده است. این مدل حاصل تجمیع ویژگیها و قابلیتهای شرکتها و سازمانهای سرآمدی است که با به کارگیری این ویژگیها توانستهاند به موفقیتهای ارزشمندی دست یابند. مدل تعالیEFQM چارچوبی کاربردی است که سازمانها را قادر میسازد تا:
- ارزیابی کنند در کجای مسیر تعالی قرار دارند و نقاط قوت کلیدی و خلأهای بالقوه مربوط به چشمانداز و مأموریت خود را درک کنند.
- طرحهای موجود و برنامهریزی شده را یکپارچه نمایند، دوبارهکاری را حذف و کاستیها را شناسایی کنند.
- ادبیات و طرز فکر مشترکی در مورد سازمان فراهم آورند که تبادل اثربخش ایدهها چه در داخل و چه در خارج از آن تسهیل شود.
- ساختاری پایه برای مدیریت سازمان ایجاد کنند.
از آنجا که شرکت پتروشیمی خوزستان به عنوان نخستین مجتمع تـولیدکننده دو نمـونه بـرجسته از پلیمـرهای مهندسی (« پلیکربنات » و « رزین اپوکسی ») در خاورمیانه، از سال 1386 در مسیر تعالی قرار گرفته و اقداماتی را در جهت تدوین استراتژی، چشمانداز، مأموریت و ارزشهای سازمانی انجام داده است و نیز این شرکت در سال 1391 بهمراه 14 شرکت دیگر تحت نام شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس در بورس اوراق بهادار تهران واگذار گردیده است ولی تاکنون تحقیق جامع و علمی در خصوص ارزیابی و اندازهگیری عملکرد این شرکت جهت تعیین وضعیت و جایگاه آن از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار انجام نشده است تا بتوان با استفاده از آن ضمن شناسایی نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود، راهکارهایی متناسب با وضعیت موجود، امکانات، منابع شرکت، فرصتها و تهدیدهای محیطی، را ارائه نمود. همچنین با توجه به اینکه یکی از اهداف مدیران شرکت دستیابی به تعالی سازمانی است و شفافیت ارائه اطلاعات و دسترسی آن برای سهامداران، خریداران و فروشندگان سهام در بورس اوراق بهادار حائز اهمیت بسیار میباشد لذا در تحقیق حاضر سعی گردیده است عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی سازمانیEFQM مورد ارزیابی قرار گیرد تا نتایج آن، در تحقق آن رسالت، مؤثر باشد.
1-3. اهمیت و ضرورت انتخاب موضوع تحقیق
با توجه به شرایط روز، نیازهای متغیر مشتریان و تمام ذینفعان، تلاش رقبا برای حضور موفق و قوانین و مقررات جدید که به طور مستمر درحال دگرگونی هستند، نمیتوان با اتکاء به روشهای سنتی، حضوری موفق در صحنه رقابت ملی و بینالمللی داشت، لذا ضرورت استفاده از الگوهاییکه بتوانند ضمن ارزیابی وضعیت موجود سازمانها و تشخیص نقاط قوت و نواحی قابل بهبود، مبنای صحیحی جهت برنامهریزی استراتژیک ایجاد نمایند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در همین راستا
مدلهای تعالی سازمانی به عنوان ابزاری قوی درپاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیادی در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند.
با افزایش رقابت در عرصه تولید و خدمات، سازمانها به سنجهها و الگوهایی برای بررسی عملکرد خود نیاز پیدا کردند، بروز چنین نیازی و کارائی نداشتن سیستمهای اندازهگیری با عملکرد سنتی، باعث خلق مدلهای جدید ارزیابی عملکرد در سطح سازمانها شد.
مدلهای قدیمی اندازهگیری عملکرد که عموماً مبتنی بر سنجههای مالیاند، دارای اشکالات فراوانی به شرح زیر هستند:
- از آنجا که سنجههای مالی با استراتژیهای سازمان ارتباط پیدا نمیکنند ممکن است با اهداف استراتژیک سازمان تضاد داشته باشند و موجب پدید آمدن مشکلاتی در تدوین استراتژی شوند.
- معیارهای سنتی نظیر کارایی هزینه و مطلوبیت، ممکن است باعث فشار آمدن به مدیران در جهت توجه به نتایج کوتاهمدت شده و در نتیجه هیچگونه حرکتی به سمت بهبود صورت نگیرد.
- سنجههای مالی، گزارش دقیقی درباره هزینه فرایندها، محصولات و مشتریان نمیدهند و تنها بر فرایند کنترل بخشی به جای کل سیستم تأکید دارند.
- سنجههای مالی قادر به تشخیص هزینههای کیفی به شکل دقیق و مناسب نیستند و تنها تولید بیشتر را تشویق میکنند.
در نتیجه مشکلات فوق و برخی از محدودیتهای دیگر موجود در سیستم های ارزیابی عملکرد، در اوایل دهه 90 میلادی مدلهای مختلفی جهت این منظور توسعه دادهشدهاست (صدوقیان و تدین، 1386، 49).
علم مدیریت بسیار زود دریافت که سازمانها برای ورود و ماندن در عرصه رقابت که هر روز تنگتر میشود باید خود را ارتقاء دهند و به تعالی برسانند. تعالی سازمانی تبدیل به مدلی شده است که سازمانهای تجاری و خدمات رسانی اعم از دولتی یا غیر دولتی مجبور به ارتقاء همه جانبه خود براساس آن هستند. بنگاههایی که هر چه زودتر با مدلهای مربوط به تعالی سازمانی به تعالی دست نیابند، به حکم مطالعات و تجربیات جهانی، محکوم به حذف و فنا هستند (فرقانی، 1385، 80).
تغییرات سریع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، تغییر نقش دولتها از تصدیگری مستقیم به نقشهای هدایتی و ارشادی، ترویج فرهنگ رقابتپذیری، وضع قوانین سختگیرانه بر علیه انحصارطلبی و فعالیتهای ضدرقابتی، از عوامل اصلی در تلاش سازمانها برای حفظ برتری و حضور موفق در صحنههای رقابت ملی و بینالمللی میباشد. اما آنچه که بعنوان سؤال چالشبرانگیز مطرح میباشد، این است که چگونه میتوان در این مسیر بیانتها، بدون ارزیابی وضعیت موجود در شناخت نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود، برای رسیدن به نیروی انسانی توانمند، قدم گذاشت؟
بدیهی است رویکردهای مختلفی جهت مهیا شدن برای این حرکت حیاتی وجود دارد، اما نباید فراموش کرد که آنچه عامل اصلی در انتخاب این راهکارها میباشد، جامعیت، نظاممندی، پویایی، روزآمدی و پشتوانههای حمایتی آنها به دانش علمی و مدیریتی میباشد. در همین راستا مدلهای تعالی سازمانی بعنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیاد در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند. مدل EFQM به گونهای طراحی شده است که هم به عنوان ابزار مناسبی برای مسابقات و هم برای آسیبشناسی و طراحی برنامههای توسعه سازمانی کاربرد دارد (رحیمی، 1385، 4-3).
معرفی مدل تعالی سازمانی به جامعه مدیریتی کشورمان طی چند سال اخیر صورت پذیرفته است و با استقبال گسترده مدیران مواجه شده است. بسیاری از سازمانها در ابتدا با شک و تردید به آن مینگریستند و این اندیشه که این مدلها ریشههای غربی و خارجی دارند و تناسبی با سازمانهای ما ندارند، بعضاً به عنوان یک مانع مطرح میشدند. اما به تدریج پس از کسب آشنایی بیشتر با این مدلها و به کار گرفتن آنها در ارزیابی سازمانها، این مدیران به نتایج ملموسی دست یافتند و اینک دریافتهاند که به کمک آنها میتوانند برنامههای بهبود خود را تعریف کنند و با اجرای آنها به سمت تعالی سازمان خود حرکت کنند.
مدل تعالی سازمانی، بعنوان ابزاری قوی برای شناخت نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود سازمانها شناخته شده است و به عنوان یک چارچوب منسجم و به هم تنیده میتواند سیستم مدیریتی سازمانها را نیز تعریف کند و مدیران را در به کارگیری تکنیکهای مدیریت یاری دهد (غلامی و نورعلیزاده، 1387، 7).
همچنین مدل EFQM به دلائل متعددی از جمله دلائل زیر، اهیمت بیشتری برای صنایع و سازمانهای پیشتاز در کشور ایران دارد.
- تحقیقات نشان میدهد که این مدل در سطح جهان، بیش از دیگر مدلها به عنوان مدل مرجع جوایز ملی انتخاب شدهاست.
- از آنجا که این مدل در اکثر کشورها به عنوان مدل مرجع انتخاب شده است، امکان الگوبرداری از طیف وسیعی از سازمانها در کشورهای مختلف اروپایی با شرایط و ویژگیهای متفاوت وجود دارد و امکان مراجعه و بازدید از سازمانهای سرآمد در برخی از این کشورها مثل ترکیه برای متخصصین کشور ایران آسانتر است.
- دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه دقیق به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجهگرایی مدل EFQM، برای سازمانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند، بسیار آموزنده و اجرایی است. مدلی که مبنای ارزیابی عملکرد و اهدای ً جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی ً در بخش صنعت و معدن ایران قرار گرفته است منطبق بر مدل EFQM است (نجمی و حسینی، 1383، 1).
موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از اینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. در این تحقیق جهت تعیین وضعیت و جایگاه شرکت پتروشیمی خوزستان از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار، نیاز است تا عملکرد موجود آن ارزیابی، تا از این طریق نقاط ضعف و قوت آن شناسایی و راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت آن ارائه گردد.
1-4. اهداف تحقیق:
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی EFQM میباشد که در راستای این هدف، اهداف فرعی زیر دنبال میشود: