پایان نامه درباره عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان شهرداری شاهرود |
در ضرورت شناخت انگیزههای نیروی انسانی این نکته نیز حائز اهمیت است که تقریباً همه انسانها بخش اعظم زندگی خود را در محیطهای سازمانی سپری میکنند و کار، تجربهای است که اکثریت آن را کسب میکنند و چون جامعه ما شدیداً به عملکرد اثربخش و کارآمد سازمانهای خود متکی است، بنابراین ضرورت دارد که از یک نیروی برانگیخته برخوردار باشد. امروزه اهمیت انگیزش در کارکرد، امری شناخته شده و بدیهی است و موضوع مورد توجه در مدیریت نیروی انسانی نیز است. توجه به این عامل بیانگر میزان اهمیتی است که مدیریتها برای نیروی انسانی بهعنوان یکی از سرمایههای ارزشمند قائل هستند. نظریهپردازان مدیریت معتقدند که انگیزش وسیلهای است در دست مدیران که تمایل رسیدن به هدف معینی را پیوسته در کارکنان ایجاد میکنند.بارزترین رمز موفقیت مدیران، شناخت و ایجاد انگیزههای درونی افراد در سازمان است و مدیریت به معنی واقعی عبارتاست از: ایجاد تشویق و ترغیب افراد سازمانی در راه بهثمر رسیدن فعالیتهای همگانی به نحو مطلوب. پس به خاطر اینکه تشویق و ترغیب را در افراد سازمانی نضج و گسترش دهیم لازم است که کاربرد نیروهای مجذوب انگیزشی افراد را بشناسیم.
عامل انگیزههای انسانی برای کار، فراتر از همه عوامل است چرا که شرایط اصلی پرداختن به هر امری، وجود محرک یا انگیزه است. بنابراین هرکوششی که در زمینه چگونگی بهتر اداره کردن انسانها صورت گیرد مستلزم کشف نیازهای اساسی، درک انگیزههای رفتاری افراد و عکسالعملگروههای مختلف کاری است. بنابراین شناخت فرد در سازمان و پی بردن به مبانی رفتارش و در نتیجه انگیزش او در حقیقت یکی از حیاتیترین و مشکلترین وظایف مدیران را تشکیل میدهد.
پژوهشها نشان داده است که اگر انگیزههای اصلی و مهم فرد در زمینه شغل او و کارهایی که انجام میدهد ارضا شوند، رضایت شغلی زیاد ترخواهد شد و انگیزه فعالیت را بیشتر کرده و چنین افرادی در جهت تأمین هدفهای سازمان موفقتر خواهند بود. نیروی انسانی تشکیل دهنده هر سازمان، افرادی با احساس هستند که اگر انگیزش کافی داشته باشند، استعداد ومهارت خودرادرخدمت سازمان به کار خواهند گرفت و چرخهای آن را به حرکت در خواهند آورد و از این رو است که موفقیت و پیشرفت هر سازمانی به نیروهای انسانی آن بستگی دارد.
انسانها نه فقط از لحاظ توانایی انجام کار بلکه از لحاظ میل یا اراده انجام کار یا انگیزش تفاوت دارند. انگیزش افراد به نیروی انگیزههای آنها بستگی دارد. انگیزهها را گاهی بهعنوان نیازها، تمایلات، سلایقهایا محرکهای درونی تعریف میکنند. انگیزهها که چراهای رفتاری هستند، ماهیتاً دلیل اصلی عمل به شمار میروند. بنابراین انگیزش، ایجاد یا بهطورکلی وجود چنان حالت کشش و رغبت و تمایلی در فرد است که او را به انجام عملی در جهتی خاص بر میانگیزد. به دیگر سخن مجموعه شرایط و اوضاع و احوالی که باعث میشود فرد از درون به فعالیت درآید انگیزش است. بنیان و بنیاد ریشههای انگیزشی انسان نیاز اجتماعی و فردی است، چون افراد انسانی هرکدام شخصیتی منحصر به فرد هستند، از این رو هر فرد دارای نیازهای به خصوصی است و هر نیاز دارای انگیزههای مخصوص به خود اوست. از طرف دیگر عوامل و عناصر گوناگون و متنوعی بهطور انفرادی یا توأماً در انگیزش افراد مؤثر است. عوامل گروهی، اجتماعی و روانی نقش چشمگیری در شکلدادن به نحوه رفتار افراد ایفا میکند. انسان به وسیله انگیزندههای گوناگون، متغیر، پیچیده ودر مواردی همبسته و وابسته و متأثر از عوامل زمانی و مکانی برانگیخته میشود. اگر بخواهیم افراد در محیط کار با میل و رغبت وظایف خود را انجام دهند، باید از این نیازمندیها و آرزوها آگاه شویم و محیطی به وجود آوریم تا این خواستها و امیال اقناع شوند و انگیزهها سیراب شوند. در چنین محیطی که به نیازهای عاطفی و روانی و اجتماعی کارکنان توجه کافی شود، انتظارمیرود که افراد نسبت به محیط کار خود تعلق و وابستگی احساس کنند، علاقه و انگیزه تلاش آنان افزایش یابد و بنابراین با روحیه و رضایت خاطر بیشتر به کار خود مشغول شوند.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-03-01] [ 12:09:00 ق.ظ ]
|