ج ) دیدگاه سوسیال دموکراتیک شهروندی.. 28

4-2دموکراسی و شهروندی.. 33

5-2 شهروندی دموکراتیک.. 42

6-2 شهروندی دموکراتیک: پدیده چند معنایی.. 47

7-2 ابعاد شهروندی دموکراتیک.. 54

8-2 ویژگی های شهروندی دموکراتیک.. 59

9-2  سرمایه اجتماعی و دموکراسی.. 64

10-2 سطوح سرمایه اجتماعی.. 72

11-2 ابعاد سرمایه اجتماعی.. 74

1-11-2 اعتماد اجتماعی.. 81

2-11-2  مشارکت مدنی.. 89

12-2 سرمایه اجتماعی و شهروندی دموکراتیک.. 93

1-12-2الکسیس دو توکویل.. 94

2-12-2 رابرت پاتنام.. 95

3-12-2 گابریل آلموند و سیدنی وربا.. 96

4-12-2 تالکوت پارسونز.. 97

5-12-2 یورگن هابرماس.. 98

13-2 پیشینه تجربی تحقیق.. 104

1-13-2  مطالعات انجام شده داخلی.. 104

2-13-2  مطالعات انجام شده خارجی.. 107

14-2 چارچوب نظری تحقیق.. 111

15-2 فرضیه های تحقیق.. 117

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

فصل سوم : روش.. 119

1-3 روش پژوهش.. 120

2-3 جامعه آماری.. 121

3-3 حجم  نمونه و روش نمونه گیری.. 121

4-3 تکنیک جمع آوری  داده ها.. 124

8-3 سنجش متغیرها و عملیاتی کردن پژوهش.. 124

9-3 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش.. 126

6-3 اعتباریا روایی.. 135

7-3 اعتماد یا پایایی.. 136

5-3 شیوه تحلیل داده ها.. 137

یک مطلب دیگر :

 

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها .. 139

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری .. 183

1-5 بحث و نتیجه گیری.. 184

2-5 پیشنهادات.. 192

3-5 محدودیتها.. 193

منابع و مآخذ.. 194

پیوست.. 205

مقدمه

دموکراسی به عنوان یکی از بهترین شیوه های حکومتی از ابتدای شکل گیری جوامع و تمدن ها همواره موردتوجه اندیشمندان و آرمان ملت ها بوده است.امروزه نیز دموکراسی به عنوان یکی از مشخصه های بارز مدرنیته و جهان مدرن به شمار می رود و می توان آن را مهمترین هدف جوامع و یکی از معیارهای اصلی  در رشد و توسعه سیاسی آن قلمداد کرد. در زمینه لزوم برقراری دموکراسی، ویژگی های منحصر به فرد دموکراسی، دلایل برتری دموکراسی بر دیگر شیوه های حکومتی و مسایلی دیگر در این حوزه، مطالعات و بررسی های فراوانی صورت گرفته است. به طوری که «مبحث نظری گذار به دموکراسی و زمینه های اجتماعی آن مهمترین مبحث در جامعه شناسی سیاسی به شمار می رود.» (بشیریه، 1384: 9) اما به طور کلی، دیدگاه های نظری سطح کلان در مورد دموکراسی به طور عمده بر پیش نیازها یا شرایط ساختاری لازم برای گذار به دموکراسی و یا استقرار آن تاکید نموده اند.(عبداللهی و حسین بر، 1385: 7) درواقع بیشتر  استقرار دموکراسی از بالا مورد بررسی قرار گرفته است و شکل گیری دموکراسی در سطوح خرد و در میان افراد جامعه کمتر مورد توجه بوده است. در حالی که، وقتی از دموکراسی و لزوم رسیدن به آن به عنوان یک روش حکومتی سخن می رانیم، باید شرایطی را نیز برای رسیدن به این هدف داشته باشیم و یا اگر فاقد آنیم، برای ایجاد و القای آن همت گماریم. حکومت های دموکراتیک مبتنی بر دموکراسی، برای تحقق اهدافی که مدنظر آن هاست، احتیاج به شهروندان دموکراتیک دارند.(میرابراهیمی،1381: 8) همان گونه که هانتینگتون معتقد است، جهت گیری های هنجاری شهروندان پیش شرط تحولات دموکراتیک به شمار می رود. در واقع دوام و قوام دموکراسی به وجود شهروندان دموکراتیک یا متمایل به آرمان های دموکراتیک وابسته است. (موحد و دلبری، 1383: 137) بدین اعتبار، استقرار و دوام دموکراسی، بدون شهروندانی دموکراتیک که دارای ارزش های دموکراتیک بوده و با آگاهی کامل از حقوق سیاسی خود در جامعه خواهان مشارکت فعال در امور سیاسی جامعه باشند، میسر نخواهد بود.در نتیجه، اولین گام در راه رسیدن به دموکراسی در جامعه وجود شهروندان دموکراتیک می باشد. با توجه به اهمیت شهروندی دموکراتیک در یک نظام سیاسی، شناخت عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش آن ضرورت می یابد. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر این مقوله، سرمایه اجتماعی است. این مفهوم به طور کلی به پیوندها و ارتباطات مبتنی بر اعتماد بین مجموعه های انسانی و سازمان به عنوان منبعی ارزشمند اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. ایده محوری آن در واژه روابط خلاصه می شود و به عنوان یک اهرم توفیق آفرین مطرح و مورد اقبال فراوانی نیز واقع شده است. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آن قادر به همکاری با یکدیگر می شوند و به این طریق چیزهایی را کسب می کنند که به تنهایی قادر به کسب آن نمی باشند و یا با دشواری بسیار موفق به کسب آن ها می شوند. (وزیری، 1387: 3) بدین ترتیب، سرمایه اجتماعی با چنین تأثیر فزاینده ای می تواند در ارتباط  با پدیده های اجتماعی گوناگونی مطرح گردیده و عملکرد مثبتی از خود بروز دهد. در نتیجه، می توان انتظار داشت با افزایش سرمایه اجتماعی در میان افراد  جامعه شاهد گسترش روز افزون ارزش های دموکراتیک و در نتیجه مشارکت فعال در جامعه همراه با رشد و توسعه سیاسی خواهیم بود.

  2-1 بیان مسأله

شهروندی زاییده زیستن در دنیای معاصر است شهروندی با تأکیداتی تازه در تلاش است با ایجاد تفاهم در زندگی اجتماعی، راه پیشرفت و ارتقای جامعه را هموار سازد.(فتحی و چوکده،1385: 95) یکی از ویژگی های کلی شهروندی، تحصیل قواعد یک سلوک دموکراتیک حقیقی است، چه از لحاظ رفتار و چه از نظر ارزش های اخلاقی، شهروند نه تنها باید به حقوق خود بلکه باید به وظایف خود نیز اگاه باشد. ازجمله وظایف او، تکلیف مبارزه برای آن است که حقوق او محترم شمرده شوند و نیز وظایف مربوط به ضرورت رفتار هم فعال و هم مسئول در امور سیاسی است.(ارمه،1376: 171) از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام مردمسالاری است،یعنی برپایه رأی و خواست و رضایت مردم استوار است و مردم یکی از منابع اصلی مشروعیت نظام هستند،همچنان که تأکیدات امام ورهبری،قانون اساسی،انتخابات متعدد (مجلس خبرگان،ریاست جمهوری،مجلس شورای اسلامی،شورای شهرو..) شواهدی بر این امر می باشد بنابراین وظیفه و تکلیف مردم است که از نظام حمایت کرده و به مشروعیت آن با مشارکت فعال سیاسی خویش صحه گذارند.درعین حال با توجه به تحولات اخیر در جامعه سیاسی ایران(وقایع دوم خرداد،انتخابات سال80) و از طرف دیگر،گسترش ارتباطات (اینترنت و ماهواره) و افزایش اطلاعات و آگاهی سیاسی در بین اقشار مردم و به ویژه دانشجویان، نشان دهنده این امر است که علاوه بر بعد تکلیف شهروندی که همراه با مشارکت سیاسی و اعلان مشروعیت نظام می باشد، بعد حقوقی شهروندی بویژه حقوق سیاسی نیز حائز اهمیت است.چراکه این دو بعد مکمل یکدیگر بوده و با نادیده گرفتن یکی از ایعاد، دیگری رو به فرسایش و کاهش می گذارد و در نتیجه چالش های سیاسی پدید آمده گسترده شده و تعارض جای وفاق را می گیرد. درحالی که می توان با شناخت هر دو بعد شهروندی دموکراتیک، برپایه ارزش های مذهبی و مردمسالاری دینی،دست به تدوین پروژه ها و طرح هایی زد که بتوان با جهت دادن تمایلات و گرایش های دموکراتیک از آن در جهت تقویت انسجام اجتماعی و وحدت ملی در شرایط خاص جامعه اسلامی ایران سود برد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...