کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


آخرین مطالب



جستجو


 



طرح مسئله

پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه‌ی عناصر موجود در فیلم‌های تلویزیونی پخش شده از شبکه‌های سراسری تلویزیون ایران، الگوهای مختلف زندگی و روابط خانوادگی را در آن‌ها شناسایی کند.

در دوران معاصر با توجه به تحولات مهم و گسترده‌ای که در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی مردم جهان، از جمله مردم ایران، در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، تکنولوژیک و … وقوع یافته است، برخی از نهادهای سنتی جوامع، دست‌خوش تغییر، دگردیسی، تزلزل و یا حتی انحلال شده‌اند.  خانواده ـ به عنوان یکی از نهادهای اساسی موجود در همه‌ی جوامع ـ در گذشته جایگاهی مستحکم، شکلی نسبتاً ثابت و اهمیتی خلل‌ناپذیر در ساختار جوامع داشته است.  اما در دوران معاصر، این نهاد دیرپا در نتیجه‌ی تأثیرات روندهای متنوع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … با مسایل و چالش‌های کم‌سابقه‌ای روبرو شده است.

در نتیجه‌ی تحولات اجتماعی صورت گرفته در خانواده شکل ثابت و نهادینه‌ی خانواده در جوامع مختلف، متناسب با این تحولات، تغییر یافته و به گونه‌های متفاوت و متکثری تبدیل شده است.  شکل‌گیری گونه‌های جدید خانواده، همچون خانواده‌های هم‌جنس‌گرا، خانواده‌های تک‌والد، خانواده‌های بدون ازدواج و دیگر تحولات واقع شده در این عرصه، سبب شده است برخی از بحران در نهاد خانواده و فروپاشی آن سخن بگویند و بر آسیب‌های ناشی از روند جاری تحولات خانواده بر ساختار جامعه و بی جایگزین ماندن کارکردهای خانواده‌ی سنتی در جوامع جدید تأکید کنند.

تزلزل نهاد خانواده در بسیاری از کشورهای صنعتی بسیاری از رهبران جهان صنعتی را نگران کرده و دغدغه‌ای به نام حل مسایل مربوط به خانواده را پدید آورده است.  به نظر می‌رسد مشکلاتی که در غرب گریبان‌گیر خانواده و زندگی خانوادگی شده است، کم کم در ایران نیز رخ می‌نماید و به یک «مسئله‌ی اجتماعی» تبدیل می‌شود.

خانواده در ایران، همچون سایر نهادهای اجتماعی، بیش و کم تحت تأثیر شرایط و روندهای اجتماعی برشمرده قرار گرفته و از تأثیرات این تحولات مصون نبوده است.  امروزه در ایران انوع متکثری از الگوهای زندگی خانوادگی وجود دارد که هر یک دچار محدودیت‌ها، مشکلات و آسیب‌هایی هستند.  این مشکلات و آسیب‌ها تا حدی خود را در افزایش نرخ تجرد قطعی، افزایش سن ازدواج، کاهش آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق در جامعه‌ی ایران و روند رو به افزایش این آمار در سال‌های اخیر نشان می‌دهند.  برخی آمارهای منتشر شده در سال‌های اخیر از سوی سازمان‌های مختلف که مؤید این مسئله است.  بر اساس آمار سازمان ملی جوانان در شش ماهه‌ی نخست سال 1388 میانگین سن ازدواج برای پسران 7/27 سال و برای دختران 8/23 سال بوده است که این رقم نسبت به آمار مشابه در سال قبل افزایش سه درصدی  و نسبت به ده سال قبل افزایش 27 درصدی داشته است.  بر اساس آمار منتشر شده‌ی شورای فرهنگی اجتماعی زنان نرخ تجرد قطعی (جمعیت مجرد بالای 50 سال) در سال 1385، برای زنان 8/1 در هر هزار نفر و برای مردان 4/1 در هر هزار نفر بوده است که این میزان نسبت به سه دهه‌ی گذشته بیش از 3 درصد افزایش برای زنان و بیش از 2 درصد افزایش برای مردان را نشان می‌دهد.  همچنین بر اساس آمار سازمان ثبت احوال در 11 ماه ابتدایی سال 1388، به ازای هر 7 ازدواج یک طلاق صورت گرفته است.  آمار منتشر شده‌ی سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد در مورد 11 ماه ابتدایی سال 1388، میزان ازدواج نسبت به مدت مشابه سال قبل 5/2 درصد کاهش داشته و میزان طلاق نسبت به این دوران 2/13 درصد افزایش داشته است.

تعدیل و حل آسیب‌های اجتماعی و مشکلات خانواده در ایران، نیاز به مدیریت فرهنگی اجتماعی صحیح و متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی ایرانی دارد.  تعیین و ترویج الگوهای مطلوب می‌تواند در این زمینه راه‌گشا باشد.

تأثیر رسانه‌های جمعی بر افکار عمومی و نگرش افراد جامعه، تأثیری انکارناپذیر است.  رسانه‌ها می‌توانند در ایجاد و ارتقاء منزلت و پایگاه اجتماعی اقشار مختلف مردم و

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 هدایت افکار عمومی جامعه تأثیر گذار باشند.  این که رسانه‌ها چه موضع و رویکردی در قبال مسایل اجتماعی اتخاذ می‌کنند، آن را چگونه باز می‌نمایانند و یا چه روش‌هایی را به عنوان راه‌های مطلوب حل مسایل و مشکلات ارائه می‌دهند، در جهت‌گیری نگرش‌های عمومی افراد در قبال مسایل اجتماعی و در مهار یا گسترش دامنه‌ی آن‌ها مؤثر است.

توجه اصلی این پژوهش معطوف به عملکرد سیمای جمهوری اسلامی، به عنوان فراگیرترین رسانه‌ی جمعی در ایران در زمینه‌ی خانواده و الگوهای زندگی خانوادگی است.

در میان رسانه‌ها تلویزیون در عین تأثیر گذاری بسیار بالا، از فراگیرترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌ها در جهان و از جمله در ایران محسوب می‌شود و به خصوص در ایران با توجه به محدودیت سایر رسانه‌ها، اهمیت ویژه‌ای دارد.  این رسانه‌ی فراگیر علاوه بر تأثیرگذاری بالا، یکی از مهم‌ترین ابزارهای مدیریت فرهنگی در ایران است که به خصوص در زمینه‌ی مسائل و بحران‌های مربوط به خانواده می‌تواند نفوذ و تأثیر به سزایی داشته باشد.

این پژوهش می‌کوشد با رویکردی اکتشافی، دریابد در میان الگوهای متکثر زندگی خانوادگی، فیلم‌های تلویزیونی چه الگوهایی را بازنمایی می‌کنند؟ کدام الگوها به عنوان الگوهای مطلوب و کدام در حکم شیوه‌های نامطلوب زندگی خانوادگی تصویر می‌شوند؟

تحلیل فیلم‌های تلویزیونی از این منظر می‌تواند با آشکار نمودن رویکرد کلی رسانه‌ی فراگیر تلویزیون ایران به خانواده و الگوهای زندگی خانوادگی، زمینه را برای تشخیص تأثیرات گسترده‌ی این رسانه بر روند تحولات خانواده در ایران فراهم نماید.

در میان پژوهش‌هایی که تا کنون در این زمینه صورت گرفته، مطالعه‌ای که مستقلاً به شناخت گونه‌های مختلف ساخت خانواده، از نظر نقش و روابط جنسیتی، در فیلم‌ها و سریال‌های سینما و تلویزیون ایران پرداخته باشد یافت نشد.  اغلب مطالعات این حوزه به شکل غالب خانواده و عمدتاً از منظر نقش‌های جنسیتی و کلیشه‌های جنسیتی بازنمایی شده در سریال‌های تلویزیونی توجه کرده‌اند.  با مرور این پژوهش‌ها می‌توان گونه‌های مختلف خانوادگی مستتر در نتایج این پژوهش‌ها را بر اساس نیازهای پژوهش  استخراج کرد که به تعدادی از این پژوهش‌ها اشاره می‌شود.

 

اقدامی (1388) در پژوهش بازنمایی ساخت خانواده در در سینمای ایران به با نگاه به آثار تهمینه میلانی و رخشان بنی‌اعتماد به نوع تصویر و نمایش خانواده و به خصوص زنان در خانواده، توسط این دو فیلم‌ساز زن ایرانی پرداخته است.  نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که در فیلم‌های مورد مطالعه، هرچند همچنان بر کلیشه‌های جنسیتی تأکید شده است، اما تغییر و تحولاتی در ساختار قدرت خانواده‌ها به نمایش گذاشته است.  این تحولات اگرچه کم و به صورت بطئی است اما روندی را به نمایش می‌گذارد می‌توان تغییر به سمت موازنه‌ی قدرت زنان و مردان در خانواده را از آن استنباط کرد (اقدامی، 1388).

 

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که گونه‌ی خانوادگی بازنمایی شده در فیلم‌های سینمایی مد نظر این پژوهش، عموماً نوعی از خانواده با کلیشه‌ها و نقش‌های جنسیتی را بازنمایی می‌کنند که در عین حال ساختار قدرت بین دو جنس در آن‌ها در حال تغییر است و به برابری نزدیک می‌شود.

 

محمد رضایی و عباس کاظمی در مطالعه‌ای برای آشکار ساختن شیوه‌های بازنمایی زنان در مجموعه‌های تلویزیونی به تحلیل محتوای سه سریال پخش شده از تلویزیون ایران در سال 1383 پرداخته‌اند.  در این مطالعه محققین با تحلیل پژوهش‌ها و نظریات مختلف موجود خاطرنشان می‌کنند که در این پژوهش‌ها «اعتقاد بر این است که بازنمایی زنان در رسانه های جمعی و برنامه های تلویزیونی با نقش‌های کلیشه‌ای فرهنگی در جامعه سازگاری دارند.  در مورد بازنمایی مناسبات جنسیتی، معمولاً مردان به صورت انسان هایی مسلط، فعال، مهاجم و مقتدر به تصویر کشیده می شوند و نقش‌های متنوع و مهمی را که موفقیت در آن‌ها مستلزم مهارت حرفه‌ای، کفایت، منطق و قدرت است ایفا می‌کنند.  در مقابل، زنان معمولاً تابع، منفعل، تسلیم و کم‌اهمیت‌اند و در مشاغل فرعی و کسل‌کننده‌ای ظاهر می‌شوند که جنسیت‌شان، عواطف‌شان و عدم

یک مطلب دیگر :

تم تولد کودکان – تجربه ی یک شب به یاد ماندنی

 پیچیدگی‌شان به آنان تحمیل کرده است.  رسانه‌ها با نشان دادن مردان و زنان به این صورت بر ماهیت نقش‌های جنسی و عدم برابری جنسی صحه می‌گذارند.  در چنین وضعیتی است که رسانه‌های جمعی نه تنها در جهت بسط عدالت در جامعه نیستند بلکه نقش بازنمایی کلیشه‌ها یا تصورات قالبی جنسیتی را به عهده می‌گیرند» (کاظمی و رضایی، 1387: 89).

از پژوهش فوق چنین نتیجه حاصل شده است که در هیچ یک از مجموعه‌های تلویزیونی نقش مادر، نقشی غایب محسوب نمی‌شود؛ اما همواره نقشی اصلی نیست. در اغلب موارد نقش زنان نقشی حاشیه‌ای یا مکمل است.  در این مجموعه‌ها روابط زناشویی چندان مورد اعتنا نبوده‌اند.  در واقع، علیرغم حضور زن و شوهرها، عموماً ، رابطه زناشویی محور اصلی داستان تلقی نمی شود.  «نکته مهم دیگر، ناهمگنی یا عدم یکدستی نقش‌های زنان در این مجموعه‌هاست. نقش‌های فعال زنان به طرز معناداری با سایر زنان مجموعه‌ها فرق می‌کنند.  این تفاوت آن قدر زیاد است که این نقش ها بیشتر در قالب یک استثنا بروز می‌کنند و باورپذیری آن‌ها را مشکل می‌سازند.  از حیث نمایش زنان و مردان در موقعیت‌های طبقاتی، در اغلب مجموعه‌ها زنان و مردان در موقعیت طبقاتی متوسط نشان داده شده‌اند.  مطالعه‌ی نحوه‌ی نمایش زنان و مردان در طبقات مختلف نشان می‌دهد که تفاوت معناداری میان نمایش آن‌ها وجود ندارد.  اما، نمایش زنان و مردان برحسب وضع تحصیلی آن‌ها کاملاً متفاوت است.  به طور کلی زنان در مراتب تحصیلی بالاتری نشان داده شده‌اند» (همان: 106).

در نتیجه می‌توان گفت بر اساس این پژوهش سریال‌های تلویزیونی بیشتر شکل سنتی خانواده را با تأکید بر کلیشه‌ها و تصورات قالبی جنسیتی باز نمایی کرده است و بر نقش حاشیه‌ای زنان تأکید نموده است.  در عین حال گونه‌های خانوادگی که در آن تصویر فعالی از زنان به نمایش گذاشته، به صورت استثنا مطرح شده است به نحوی که باورپذیری نسبت به آن را کم کرده است.

 

اعزازی در پژوهشی جهت شناخت روند نمایش خانواده در تلویزیون، به مطالعه پژوهش‌های صورت‌گرفته در طول سال‌های 1370 تا 1383 پرداخته است.  یافته‌های این تحقیق برخی تغییرات خانواده در نمایش‌های تلویزیونی را نشان می‌دهد.  افزایش تحصیلات و نوع شغل، توجه بیشتر به آسیب‌های اجتماعی از جانب خانواده‌ها و نزدیک شدن برخی کلیشه‌های مردانه و زنانه به یکدیگر از جمله این تغییرات است.  در سال‌های اولیه بر خانواده‌ای تأکید شده است که اعضای آن شامل مرد نان‌آور و زن خانه‌داری است که حتی اگر شاغل نیز باشد، در حوزه‌های زنانه و یا در خانه فعالیت می‌کند.  مرد در دنیای شغلی و عرصه عمومی فعالیت دارد و زن در دنیای خانوادگی.  خانواده مذکور که نشان‌دهنده خانواده طبقه متوسط است، از لحاظ تحصیل و شغل نیز در رده متوسط جامعه قرار می‌گیرد.  در رابطه زن و شوهر، زن منفعل و وابسته به شوهر خود است اما در رابطه با فرزندان دارای اقتداری است که به شکل پرخاش‌گری ظهور می‌کند.  در سال‌های بعد خانواده‌ای به نمایش درمی‌آید که در آن هرچند زنان و مردان از سطح تحصیل بالاتری برخوردارند و دارای مشاغل میانی و بالای جامعه هستند، اما در روابط میان اعضایش تغییر چشم‌گیری به وجود نیامده است.  تقسیم نقش بر اساس جنس هنوز پا بر جاست و زنان به صورت عمده در حوزه خصوصی و مردان در حوزه عمومی قرار دارند.  در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی نیز تصمیم‌گیری‌‌های عمومی خاص مردان و تصمیم‌گیری‌های خصوصی خاص زنان است.  ویژگی دیگر این خانواده‌ی مدرن تداخل کلیشه‌های جنسیتی زنان و مردان است، با این توضیح که اگر مردان دارای ویژگی مثبت عواطف و احساسات کلیشه زنانه شده‌اند، برعکس زنان با ویژگی منفی کلیشه مردانه یعنی پرخاش‌گری نسبت به اعضای خانواده به نمایش درآمده‌اند.  با وجود تغییرات ظاهری در موقعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، موقعیت‌های فرودست خانوادگی و شغلی به زنان و موقعیت‌های فرادست به مردان داده شده است.  مردان در کار خانه، مددکار زنان نمایش داده می‌شدند اما زنان، گذشته از نقش‌های سنتی مادری- همسری که مهم‌ترین وظیفه‌ی آنان در نظر گرفته می‌شد، تنها در تصمیم‌گیری‌های مربوط به مسایل جزئی خانواده دخالت داشتند و حتی اگر به صورت منفی با اقتدار تصمیم‌گیری می‌کردند، به طور معمول تصمیمی غلط و دارای عواقب منفی اتخاذ می‌کردند.  تصویر مردان در خانواده در طول زمان به تدریج به تصویر مردی تبدیل شد که دارای ویژگی‌های مثبت است. او نه فقط به نسبت همسر خود پرخاش‌گری کم‌تری با اعضای خانواده دارد، بلکه هم‌دلی و هم‌دردی بیشتری با آنان نشان می‌دهد.  نقش او در خانواده و در جامعه مهم‌تر و سنگین‌تر از زنان است.  برعکس مردان سنتی احساسات خود را پنهان نمی‌کند و دارای احساسات و عواطف مثبت به نمایش درمی‌آید.  در کار خانه به همسران خود کمک می‌کند.  این مردان که دارای ویژگی‌های مثبت هستند، با جلب هم‌دلی مخاطب برای تجدید نظر در روابط خانوادگی به پدیده‌ی چند همسری رو می‌آورند.  در مقابل تصویر زنان در حوزه‌ی عمومی نیز دارای ویژگی مثبت شده است.  هرچند زنان همچنان کم‌تر از مردان در حوزه‌ی عمومی به نمایش درآمده‌اند، اما به تدریج در این سال‌ها به مسایل اجتماعی علاقه نشان داده و در مباحث مربوط به جامعه وارد شده‌اند.  اگر در سال‌های قبل، کلیشه‌های زنانگی که در خانواده به زنان نسبت داده می‌شد، نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های منفی مانند انفعال و وابستگی بود، در برخورد با پدیده‌های اجتماعی، استفاده از کلیشه‌های احساساتی- عاطفی در مورد زنان بار مثبت به خودگرفت و ورود آن‌ها به جامعه با این ویژگی‌ها به نمایش درآمد.  با این حال هرچند که زنان در عرصه‌های عمومی با رفتارهای مناسب مطرح شده‌اند و حضوری مثبت دارند، اما تأثیر  حضور در عرصه‌ی عمومی بر روابط خانوادگی آنان بیشتر به صورت قدرت‌طلبی و نه مشارکتی مطرح می‌شود (اعزازی، 1386: 7- 34).

پژوهش فوق در خصوص گونه‌‌های مسلط خانواده‌های بازنمایی شده از تلویزیون به برخی از مؤلفه‌های مورد توجه پایان‌نامه‌ی حاضر از جمله روابط زن و شوهری، نقش‌های جنسیتی، موقعیت اجتماعی و نظام تصمیم‌گیری در خانواده توجه  نموده است.  بر اساس نتایج این پژوهش، تغییرات حاصل شده در بازنمایی خانواده در طول مدت زمان مورد نظر  حاکی از تحول روابط خانوادگی میان زوجین و عدم تغییر در نقش‌های دو جنس در خانواده است.  به این ترتیب که روابط زن و شوهری شامل درجه‌ی بالاتری از صمیمیت متقابل تصویر شده، اما در مقابل همچنان بر نقش‌های کلیشه‌ای و جنسیتی دو طرف تأکید گردیده است.

 

میرساردو و صداقت در مطالعه‌ی چگونگی نمایش نقش و منزلت زنان و مردان در سریال‌های تلویزیونی ایرانی و خارجی (پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران) سریال‌های ایرانی و خارجی پخش شده در فاصله زمانی 8 تا 11 شب شبکه‌های یک، دو، سه و پنج سیما در تابستان و پاییز 1383 را مورد تحلیل قرار داده‌اند  و به این نتیجه رسیده‌اند که در سریال‌های خارجی نمایش داده شده هیچ نقش فرهنگی از سوی بازیگران نقش اول ایفا نشده است و زنان در همه‌ی این سریال‌ها دارای پایگاه اقتصادی مستقل و اکتسابی بوده‌اند.  در سریال‌های ایرانی مورد مطالعه‌ی این پژوهش، زنان در تمام صحنه‌ها منفعل و وابسته به نمایش درآمده‌اند همه‌ی آن‌ها از لحاظ اقتصادی به پدر یا برادر خود وابسته بوده‌اند.  همچنین نتایج پژوهش حاکی از برتری میزان تحصیلات زنان بر مردان، بالا بودن منزلت شغلی مردان نسبت به زنان (در سریال‌های داخلی)، تایید و تثبیت نقش‌های قالبی بر اساس جنس، تسلط خانه و امور خانوادگی برای زنان و محل کار و شغل برای مردان و برتری میزان اقتدار مردان بر زنان در سریال‌های مورد مطالعه بوده است (میرساردو و صداقت، 1386: 29-56).  بنا بر نتایج این پژوهش گونه‌ی مسلط خانوادگی نمایش داده شده در سریال‌های تلویزیونی مبتنی بر تفکیک نقش‌های جنسیتی و روابط نابرابر و موقعیت فرودست زنان بوده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-08-13] [ 06:59:00 ب.ظ ]




حافظه جمعی و تاریخ……………………….. 15

هویت و حافظه جمعی………………………… 17

هویت و منابع هویتی……………………….. 19

هویت ملی………………………………… 20

هویت قوم………………………………… 21  

قوم بلوچ………………………………… 22

فصل سوم : روش تحقیق

روش تحقیق……………………………….. 24

نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………………………  26

تکنبک مردم نگاری…………………………. 28

شیوه تحلیل………………………………. 31

قابلیت اعتماد……………………………. 32

فصل چهارم : یافته های تحقیق

مقدمه…………………………………… 34

یافته های میدانی تحقیق در حال حاضر…………. 34

یافته های مربوط به ریشه و منشأ قوم بلوچ…….. 35 

تاریخچه زندگی قوم بلوچ در اسناد……………. 36

ریشه های قوم بلوچ در یافته های میدانی شفاهی…. 40

یافته های حاصل از بررسی حافظه جمعی نخبگان بلوچ47

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

عناصر برجسته محور فرهنگی در حافظه جمعی پاسخگویان 51

آموزش…………………………………… 51

آموزش ملا مکتبی…………………………… 51

منزلت آموزشی…………………………….. 54  

آموزش و ترک تحصیل زن و مردی……………….. 55

مدارس نجات بخش…………………………… 57

دین…………………………………….. 59

ترید و تفسیر های خلاف واقع…………………. 59

سال دیوانگی……………………………… 62

مذهب های قانون گریز………………………. 63

یک مطلب دیگر :

 

خرافات جایگزینی برای کارها………………… 64

رسومات بلوچی…………………………….. 67

پوشش همیشگی……………………………… 69

قیام جنگجویان سرحد……………………….. 71

سال سیاه………………………………… 72

ثبت بی شناسنامه………………………….. 73

رسانه ی بلوچی……………………………. 74

جعبه ی صوت………………………………. 75

عناصر برجسته محور اقتصادی در حافظه جمعی پاسخگویان 76

اقتصاد خانی……………………………… 76

مبادله کالا به کالا………………………… 77

خرید و فروش غلام و کنیز…………………….. 78

مهاجرت گسترده……………………………. 79

نهاد ها و حوادث مهم و تأثیر گذار…………… 81

نداری مردم ……………………………… 82

ظلم غیر بومی ها………………………….. 83

قاچاق چاره ی راه…………………………. 84

مرم آماده بخور…………………………… 85

عناصر برجسته سیاسی حافظه جمعی پاسخگویان…….. 86

ظلم خان ها………………………………. 86

مردم مسلح خرابکار………………………… 88

طرح احرار……………………………….. 90

کینه ی شتری……………………………… 91

اذهان برتری جوی………………………….. 92

عناصر برجسته محوراجتماعی حافظه جمعی پاسخگویان.. 93

رفتارهای اجتماعی بلوچ…………………….. 93

حرف، حرف سردار…………………………… 94

طبقات اجتماعی……………………………. 95

زنان کم رنگ……………………………… 96

ازدواج اجتماعی…………………………… 97

ویژگی های بلوچ ………………………….. 99

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ب.ظ ]




2-2-1-2 ابعاد پای‌بندی دینی.. 26

2-2-1-2-1 باور دینی.. 27

2-2-1-2-2 مناسک دینی.. 27

2-2-1-2-3 ملاحظاتی پیرامون گونه‌های زیست اخلاقی.. 28

2-2-1-2-3-1 اخلاق مبتنی بر گرایش به امر متعالی.. 31

2-2-1-2-3-2 اخلاق دینی.. 32

2-2-1-2-3-3 اخلاق دنیوی.. 33

2-2-1-2-3-4 مدل رشد اخلاقی کلبرگ.. 33

2-2-1-2-4 ایمان دینی.. 39

2-2-1-2-4-1 مدل رشد ایمان فاولر.. 42

2-2-2 تعریف مفهومی نوگروی دینی.. 47

2-2-2-1 مدل نوگروی دینی لافلند.. 49

2-2-2-2 پردازش مدل نوگروی دینی.. 53

2-2-3 تعریف مفهومی معنویت‌های نوپدید.. 54

2-3 بررسی پیشینه‌ی تجربی پژوهش.. 55

2-3-1پژوهش‌های داخلی.. 56

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

2-3-2 پژوهش‌های خارجی.. 66

فصل سه‌وم: روش پژوهش.. 72

مقدمه…………………………………………………………………………………….…………72

3-1 روش پژوهش.. 73

3-2 ابزار گردآوری اطلاعات.. 74

3-2-1 متن مصاحبه‌نامه:.. 75

3-3 شیوه‌ی تحلیل اطلاعات.. 80

3-4 میدان مطالعه.. 81

3-5 شیوه‌های ارزیابی کیفیت و اعتباریابی پژوهش.. 84

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش.. 

یک مطلب دیگر :

محتوای گزارش‌دهی سرمايه فكري:/پایان نامه اجزاي سرمايه فکری

86

مقدمه………………………………………………………………………………………………….86

4-1 توصیفی از زنده‌گی دینی اولیه.. 87

4-1-1 باورهای دینی.. 87

4-1-2 مناسک دینی.. 89

4-1-3 اخلاق دینی.. 91

4-1-4 ایمان دینی.. 91

4-2 سفر از جهان سنتی به جهان مدرن.. 93

4-3 باورها و الزامات کنونی.. 108

3-4-1 نوگروی غیرحاد: روایت دین‌داران بازاندیش.. 108

4-3-2 نوگروی حاد: روایت بازاندیشان غیردین‌دار.. 116

فصل پنجم: نتیجه‌گیری.. 122

مقدمه………………………………………………………………………………………………..122

5-1 ملاحظاتی نظری در باب نتایج پژوهش.. 124

5-2 پیش‌نهادهای پژوهشی…………………………………………………………………………135

5-3 محدودیت‌های پژوهش.. 137

کتاب‌شناسی………………………………………………………………………………………138

  فصل اول: کلیات پژوهش

  1-1 بیان مسأله

«هیچ جامعه‏ی شناخته­شده­ای نیست که در آن شکلی از دین وجود نداشته باشد، اگرچه اعتقادات و اعمال مذهبی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر فرق می­کند» (گیدنز، 1378: 514) و تغییراتی هم در آن به­وجود آمده و در برخی دوره­ها به­کلی دگرگون شده است. به دنبال عصر روشن­گری نیز تغییرات شتابانی در حوزه­ی دین به‌وجود آمد؛ فرآیند فراگیر نوسازی[1] که به­صورت نیرویی بی‌بدیل در کشورهای حامل مدرنیته در آمده بود به هم‏راه تبیین­ها و تفسیرهای غیردینی که از طبیعت، جامعه و هستی انسان توسط نظریه­های جدید علمی و نحله‌های فکری رایج ارائه می‌شد، بنیان بسیاری از اندیشه­های دینی را متزلزل ساخته نفوذ و حضور اجتماعی دین را به چالش می­کشید و کارویژه­هایی را که در گذشته بر عهده­ی دین بود، بر عهده­ی نهادهای غیردینی می­نهاد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ب.ظ ]




2.1.1. رشد مردم سالاری و دموکراسی.. 61              3.1.1. بازسازی هویت ملی و اسلامی……………………. 64              4.1.1. نحوه ی تعامل با گروه ها و ایدئولوژی های رقیب….. 65               5.1.1. اصلاحات قانون اساسی…………………………. 67          2.1. عرصه ی اجتماعی…………………………………… 68               1.2.1. احیاء شعایر دینی…………………………….. 68               2.2.1. عملکرد نهاد های آموزشی……………………….. 71               3.2.1. تعامل با اقلیت های قومی و مذهبی……………….. 73          3.1. عرصه ی اقتصادی…………………………………… 76      2 . سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا در بعد خارجی………. 78         1.2. عرصه ی بین المللی………………………………… 78              1.1.2.  نحوه ی تعامل و ارتباط با اتحادیه ی اروپا………. 78               2. 2.1.  نحوه ی تعامل با آمریکا…………………….. 81         2.2. عرصه ی منطقه ای………………………………….. 82               1.2.2. نحوه ی تعامل با قبرس……………………….. 82               2.2.2. نحوه ی تعامل با سوریه………………………. 83               3.2.2. نحوه ی تعامل با ایران………………………… 85               4.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی فلسطین    86              5.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی لبنان 88               6.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی بیداری اسلامی    89         جمع بندی………………………………….. 90

فصل چهارم: روند اسلام گرایی در مالزی…………….. 92         مقدمه         93

الف. تاریخچه ی روند  اسلام گرایی در مالزی……………. 93

عنوان                                                                                     صفحه

 

  1. اسلام گرایی قبل از استعمار………… 93   2. اسلام گرایی در دوره ی  استعمار…………………… 97           3. اسلام گرایی در دوره ی  استقلال……………………. 101

       ب. شخصیت ها، جریان ها و احزاب اسلام گرای مالزی 104         1. رهبران و شخصیت های اسلام گرا…………………….. 104                1.1. تنکو عبدالرحمن پوترا…………………………. 104                2.1. تون عبدالرزاق بن داتو حسین……………………. 105                3.1. تون حسین عون…………………………………. 106                4.1. ماهاتیر محمد………………………………… 107                5.1. انور ابراهیم…………………………………. 108               6.1. عبدالله احمد بداوی………………………………. 110              7.1. نیک عزیز نیک مت……………………………… 111               8.1 . فاضل نور……………………………………. 111                9.1. عبدالهادی آونگ……………………………….. 111              10.1. وان عزیزه اسماعیل……………………………. 112              11.1. نجیب تون رزاق……………………………….. 112                  .                12.1چاندرا مظفر……………………. 113

  1. احزاب و جریان ها و سازمان ها ی اسلام گرا……. 114     1. 1. احزاب اسلام گرا………………………………… 114          2.1 .  جریان ها و سازمان ها ی اسلام گرا……………………. 120    پ.  سیاست ها و عملکردهای  جریان اسلام گرای مالزی………………. 123        1. سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا در بعد داخلی… 123            1.1. عرصه ی سیاسی………………………………… 123              1.1.1.  مشارکت سیاسی……………………………… 123              2.1.1. رشد مردم سالاری و دموکراسی…………………… 125              3.1.1. بازسازی هویت ملی و اسلامی……………………. 126              4.1.1. نحوه ی تعامل با گروه ها و ایدئولوژی های رقیب….. 128              5.1.1. اصلاحات قانون اساسی…………………………. 129

2.1. عرصه ی اجتماعی……………………… 130           1.2.1. احیای شعائر دینی…………………………………. 130

2.2.1. عملکرد نهاد های آموزشی…………………. 131           3.2.1. تعامل با اقلیت های قومی و مذهبی……………….. 133

3.1. عرصه ی اقتصادی……………………….. 134        2 . سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا در بعد خارجی… 137           1.2. عرصه ی بین المللی………………………………… 137          1.1.2.  نحوه ی تعامل با سازمان های اسلامی-  بین المللی ………. 137          2. 2.1.  نحوه ی تعامل با آمریکا……………………….. 138          3.1.2. نحوه ی تعامل با ایران…………………………….. 139          2.2. عرصه ی منطقه ای………………………………….. 141          1.2.2. نحوه ی تعامل با حرکت های بنیاد گرایی اسلامی در منطقه ی جنوب شرق آسیا 141       2.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی فلسطین    142       3.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی لبنان 142         4.2.2. سیاست و برخورد جریان اسلام گرا نسبت به مسئله ی بیداری اسلامی   143     جمع بندی……………………………………… 143

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

 

فصل پنجم: مقایسه ی روند اسلام گرایی در ترکیه و مالزی 145       مقدمه         146……………………………………… الف.شباهت های روند اسلام گرایی در ترکیه و مالزی……………………….. 146          1.شباهت در شخصیت ها، جریان ها و احزاب اسلام گرا………. 146          2.شباهت در سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا……… 148            1.2. شباهت سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا ترکیه و مالزی در بعد داخلی   148          2.2. شباهت سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا ترکیه و مالزی در بعد خارجی……………………………………….. 149         ب.تفاوت های روند اسلام گرایی در ترکیه و مالزی………… 150

1.تفاوت در شخصیت ها، جریان ها و احزاب اسلام گرا.. 150          2.تفاوت در سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا……… 152

1.2. تفاوت سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا ترکیه و مالزی در بعد داخلی……………………………………….. 152             2.2. تفاوت سیاست ها و عملکرد های جریان اسلام گرا ترکیه و مالزی در بعد خارجی   154    جمع بندی………………………………… 162

نتیجه گیری……………………………………… 164

فهرست منابع…………………………………….. 172

بیان مسئله

بی تردید یکی از تحولات عمده ی سیاسی- اجتماعی قرن بیستم خصوصاً دهه ی آخر این قرن، پدیده  اسلام گرایی نوین و یا تجدید حیات و ظهور ایده ی اسلام گرایی است. در محافل علمی و ژورنالیستی مغرب زمین معمولاً از این پدیده به عنوان بنیادگرایی اسلامی یاد می شود (احمدی،1377: 55). بررسی علل و عوامل مؤثر برشکل گیری، تداوم،گسترش و چگونگی فعالیت های جنبش های اسلام گرا، دغدغه ی مهم ذهنی پژوهش گران مسایل سیاسی در دو دهه ی اخیر بوده است. پیروزی انقلاب ایران در سال 1357ه.ش و آثار آن بر سایر جوامع اسلامی، توجه سیاستمداران و سیاست گزاران را از یک سو و پژوهش گران و ناظران را از سوی دیگر به خود جلب کرده است. ظرف مدت کوتاهی، کتاب ها و مقالات متعددی برای بررسی پدیده ای که با عناوینی چون اسلام گرایی، اسلام سیاسی، بنیادگرایی اسلامی، رادیکالیزم اسلامی و رستاخیز اسلامی به رشته ی تحریر درآمد.

خاورمیانه و جنوب شرق آسیا نقطه مرکز و قلب جهان اسلام به حساب می آیند. مردم مسلمان جهان توسط حکومت هایی با سیستم های سیاسی متفاوت اداره می‌شوند: پادشاهی‌های سنتی مانند مراکش، اردن و عربستان سعودی، دولت های مسلمان میانه‌رو مانند مالزی، اندونزی و ترکیه، دولت های مسلمان انقلابی نظیر ایران و سودان، و دولت های مسلمان سکولار، مانند الجزایر، مصر و تونس (احتشامی،248:1381). تفاوت بین دولت های مسلمان فقط به حوزه ی سیاسی محدود نمی‌شود بلکه به همان اندازه در حوزه ی اقتصادی نیز متنوع است. کشورهای مسلمانی چون ترکیه، مالزی، اندونزی در حال توسعه هستند. جریان اسلام گرایی در این کشورها در رابطه ی نزدیکی با دیگر شاخص های سیاسی، نظامی، فرهنگی واجتماعی  آن ها است.

جریان اسلام گرایی در دو کشور ترکیه و مالزی، به عنوان دو دولت مسلمان میانه رو به نوعی است که روند شکل گیری و بروز آن تحت تاثیر تاریخ، فرهنگ وسیاست های اعمال شده از سوی دولت های این مناطق می باشد. جمهوری ترکیه پس از شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی دوم شکل گرفت. کشور ترکیه به عنوان کشوری است که دارای سابقه و تمدن بسیار کهن و ریشه های عمیق اسلام است. این کشور در آغاز حکومت آتاتورک دوره ی تجدد آمرانه و جدایی دین از سیاست را تجربه کرد. با این حال جریان اسلام خواهی و گرایش به اسلام در این منطقه با توجه به ریشه های عمیق آن از ثبات زیادی برخوردار بوده است. اسلام گرایان با گرایش به تشکیل دولت هایی که از نوع دولت های میانه رو هستند در صدد برقراری ثبات و امنیت در کشور خود با توجه به راه کارهای اصیل اسلامی هستند (ولایتی،[بی تا]:350). درترکیه، اسلام گرایان با گسترش حوزه ی نفوذ خود در عرصه های عمومی و استفاده از امکانات موجود جامعه مانند، تشکیل مؤسسات اجتماعی، نهادهای خیریه، انجمن های صنفی و مدنی و احزاب سیاسی، فعالیت های اقتصادی و عمق بخشی به نفوذ خود در بخش خصوصی، جلب اعتماد و نظر مردم از طریق شبکه های اجتماعی، به نمایش گذاشتن سلامت اخلاقی و پاک دستی خود در انجام مسئولیت های اجتماعی، با حضور در شوراهای شهر و اداره ی مطلوب شهر، در راه یابی به مجلس با رأی بالای مردم و در اختیار گرفتن دولت و ریاست جمهوری به تدریج راه خود را از پایین ترین سطوح اجتماعی تا بالاترین سطوح قدرت، با صبر و حوصله و تدبیر پیمودند (مزروعی،1386).

مالزی کشوری است که در چهار دهه ی قبل وضعیت  نابهنجاری داشته است. این کشور در طول دهه های گذشته تحت استعمار انگلیس بوده و دولت بریتانیا برای سرنوشت و منابع مردم این کشور تصمیم می گرفته است. اما در این کشور علاوه بر استعمار، ترکیب نژادها و اقوام مختلف نیز به عنوان یکی از مسائل تنش زا مدنظر است (ولایتی،[بی تا]:358). تا پیش از سلطه ی بریتانیا بر مالزی، علمای دینی، نمایندگان اسلام در مالزی بودند و سلطان های محلی با آنکه مهم ترین کارگزاران مذهبی و سیاسی و مظهر ماهیت اسلامی جامعه ی مالایا به شمار می رفتند، نقش بسیار محدودی در اجرای شریعت اسلامی و آموزش های دینی داشتند و تمامی امور دینی و احوال شخصی در دست علما بود (لاپیدوس، 1376:1075و1073).

کشور مستقل مالزی در 1957 میلادی  به رهبری تکنو عبدالرحمن تأسیس گردید و در قانون اساسی آن اسلام دین رسمی اعلام شد. در مالزی اسلام از جایگاه ویژه در سیاست و حکومت برخوردار است. از همان ابتدای امر، دولت های محلی با مخالفت های حزب اسلامی پان مالایا روبه رو شدند. حزب اسلامی پان  مالایا متقاضی تشکیل حکومت اسلامی بود و در 1959 توانست تشکیلات اسلامی را تحت کنترل خود در آورد. بعدها این حزب با تغییر نام به حزب اسلامی، به تقویت جنبش های تبلیغی و آموزشی

یک مطلب دیگر :

پایان نامه استقلال قضایی و بی طرفی قضایی

 پرداخت و اصرارش بر رعایت مصالح اسلامی و منافع جمعی بود (همان منبع:1080و 1079). ظهور جنبش های تجدید حیات اسلامی در دهه های هفتاد و هشتاد میلادی که هدف آن ها تجدید حیات جهانی اسلام و از  بین بردن شکاف های داخلی جامعه ی مسلمانان مالزی بود، خطوط اصلی رویدادهای سیاسی عمده ی مالزی را برای سالیان آینده مشخص کرده است.

با ملاحظه ی جریان اسلام گرا در دهه ی گذشته، این پرسش همواره مطرح بوده است که چگونه ظهور جریان اسلام گرا در جنوبی ترین منطقه آسیا مانند مالزی  تا جنوبی ترین منطقه اروپا مانند ترکیه پیشرفت کرده و به موفقیت رسیده است. ویژگی مهم اسلام گرایان ترکیه، که آنان را از اسلام گرایان دیگر کشورها متمایز می سازد، قدرت انطباق با واقعیت های سیاسی و اجتماعی این کشور و استفاده از ساز وکارهای رسمی و قانونی چون تشکیلات حزب، شرکت در انتخابات و حضور در صحنه ی مدیریت کشور در سطوح بالاست. اما آنچه که در اسلام گراهای مالزی مشاهده می شود تکیه بر اخلاق اسلامی در مناسبات سیاسی و همچون ترکیه، استفاده از ساز وکارهای رسمی و قانونی چون تشکیلات حزب و شرکت در انتخابات و حضور در صحنه ی مدیریت کشور است. حال با توجه به تفاوت عوامل تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در شکل گیری، رشد و تداوم  روند اسلام گرایی در این دو منطقه، جهانیان شاهد پیدایش جریانات اسلام گرا در جهت افزایش رضایت عمومی و همچنین پیشرفت در سطح بین الملل در این دو منطقه هستند.  این پژوهش برآن بوده است تا به این پرسش پاسخ دهد که ابعاد تفاوت و تشابه جریان اسلام گرایی دو کشور مالزی و ترکیه چیست؟

ب- اهمیت و ضرورت تحقیق

     1- فواید نظری

         1-1- شناخت و ریشه یابی جریان اسلام گرایی در کشورهای  ترکیه و مالزی

1-2-  بررسی چگونگی گرایش احزاب و گروه های مختلف سیاسی  و مذهبی جریانات اسلام گرا

1-3- پر شدن خلاء ناشی از کمبود تحقیقات انجام شده در حوزه ی مسایل اسلام سیاسی و اسلام                  گرایی به خصوص در منطقه ی جنوب شرق آسیا

1-4- تلاش برای توسعه ی ادبیات اسلام گرایی با تأکید بر منطقه ی جنوب شرق آسیا

2- فواید عملی

2-1- ارایه ی راه کارهای عملی به کارگزاران فرهنگی ایران  جهت استفاده از روش های به کار رفته    در دو کشور ترکیه و مالزی به منظور بالا رفتن سطوح آموزه های  اسلامی در کشور

2-2- ارایه ی راه کارهای عملی برای کارگزاران بخش دولتی و خصوصی ایران به منظور استفاده از  الگوی اسلامی در مقولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این دو کشور

 پ- اهداف تحقیق

      1-هدف اصلی

– مقایسه ی روند اسلام گرایی در دو کشور ترکیه و مالزی.

 

    2- اهداف فرعی

2-1- شناخت  مفاهیم و نظریه های جریان  اسلام گرایی در ترکیه و مالزی.

2-2- شناخت  چگونگی روند اسلام گرایی در ترکیه.

2-3- شناخت  چگونگی روند اسلام گرایی در مالزی.

ت- سوالات تحقیق

1- سوال اصلی

– ابعاد تفاوت و تشابه جریان اسلام گرایی دو کشور مالزی و ترکیه چیست؟

     2- سوالات فرعی

2-1 – مفاهیم و نظریه های جریان اسلام گرایی در ترکیه و مالزی چیست؟

2-2- روند اسلام گرایی در ترکیه چگونه است؟

2-3- روند اسلام گرایی در مالزی چگونه است ؟

  ث-تعریف مفاهیم

 اسلام گرایی: اسلام گرایی نشانه ای است که در میان نشانه ها ی دیگر برای جریان سیاسی- فکری اسلامی  به کار رفته است. واژه هایی چون بنیادگرایی اسلامی، بیداری اسلامی، رادیکالیسم اسلامی و اسلام سیاسی و عناوین دیگر از جمله واژگانی هستند که کاربرد زیادی دارند. محققان جنبش های اسلامی از تعابیر مختلفی در بیان این پدیده استفاده کرده اند. در کل به نظر می رسد در بین واژگان موجود واژه هایی چون اسلام گرایی و اسلام سیاسی واژگان مناسب تری برای توصیف و نام گذاری کلان جریان اسلامی معاصر می باشند. می توان گفت، اسلام گرایی به مفهوم دفاع از هویت دینی مسلمانان،گسترش تفکر دینی در حوزه سیاست و اجتماع و بازخوانی و اصلاح اندیشه دینی است (بهروز لک،16:1386).

اسلام سیاسی: اسلام سیاسی اصطلاحی جدید است که در برابر اسلام سنتی پدید آمده است و به دنیای مدرن تعلق دارد (بهروز لک،14:1386).  بر اساس نظریه­ی گفتمان، اسلام سیاسی گفتمانی است که هویت اسلامی را در کانون عمل سیاسی قرار می­دهد. در گفتمان اسلام سیاسی، اسلام به یک دال برتر تبدیل می­شود. بابی سعید معتقد است که مفهوم اسلام سیاسی بیشتر برای توصیف آن دسته از جریان­های سیاسی اسلام به کار می­رود که خواستار ایجاد حکومتی بر مبنای اصول اسلامی هستند. بنابراین اسلام سیاسی را می­توان گفتمانی به حساب آورد که گرد مفهوم مرکزی حکومت اسلامی نظم یافته است. اسلام­گرایی طیفی از رویدادها از پیدایش یک ذهنیت اسلامی گرفته تا تلاشی تمام عیار برای باز­سازی جامعه­ی مطابق با اصول اسلامی را در بر می گیرد (سعید،20:1379).

ترکیه: آنچه که امروز ترکیه را شکل می دهد بقایای امپراطوری 600 ساله ی عثمانی است که پس از فروپاشی آن در سال 1923م، توسط مصطفی کمال آتاتورک شکل گرفت. پایتخت این کشور آنکارا می باشد. این کشور دارای سه قوه ی قضائیه، مقننه و مجریه است که طبق قانون، مستقل از یکدیگر عمل می کنند. حکومت این کشور از نوع ریاستی- پارلمانی است. رئیس جمهور، از طرف پارلمان برای یک دوره ی هفت ساله منصوب می شود. این کشور دارای احزاب سیاسی مختلف لائیک و اسلام گرا است. این کشور دارای آداب و رسوم و فرهنگ غنی است و در زمینه ی اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی وحدتی وجود ندارد و اعتقاد به مذاهب مختلف در میان اقشار مردم یکی از ویژگی های ساختار مذهبی این جامعه محسوب می شود (فلاح زاده،6:1384 و23و34).

مالزی: کشوری است در خاور دور، پایتخت آن کوالالامپور است. ولی مرکز حکومت و وزارت‌خانه‌های این کشور در شهر جدید پوتراجایا واقع است. نام مالزی در سال 1963م، انتخاب شد زمانی که فدراسیون مالایا، سنگاپور، ساباح و ساراواک یک اتحادیه متشکل از 14 ایالت را تشکیل دادند. در سال 1965م،  سنگاپور از مالزی خارج شد و به کشوری مستقل تبدیل گردید. نظام سیاسی فدراسیون مالزی، پادشاهی مشروطه است. پادشاه یک مقام تشریفاتی است و از میان 9 سلطان نشین ایالت های مرکزی برای مدت 5 سال برگزیده می شود. پادشاه مالزی رئیس کشور است و طبق قانون اساسی، نخست وزیر را با تصویب نمایندگان منصوب می کند. قدرت اجرایی در مالزی به دست دولت است که به وسیله ی نخست وزیر اداره می شود. قوه ی مقننه از دو مجلس سنا و نمایندگان و قوه ی قضائیه شامل دادگاه های شبه جزیره ی مالایا، صباح و ساراواک و فدرال می باشد. این کشور دارای احزاب اسلامی و ملی می باشد. در مالزی منزلت اجتماعی افراد تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و مذهبی تعیین می شود. دین رسمی این کشور اسلام و اکثریت مردم این کشور پیرو آن هستند. ولی با توجه به تنوع قومی و نژاد، ادیان بودا، هندو و مسیحیت نیز دارای پیروانی می باشند (فلاح زاده،6:1384 و21و33).

ج- پیشینه ی تحقیق

پژوهش هایی که در زمینه ی  جریانات اسلام گرایی و شکل گیری آن در دو کشور ترکیه و مالزی انجام شده است به شرح زیر می باشد:

سید احمد موثقی و هومن نیری (1389) در مقاله ای با عنوان «اسلام میانه رو و دموکراسی در ترکیه» به بررسی این مسئله می پردازند که در سال های گذشته، در نگاه عموم متفکرین غیرمسلمان، اسلام گرایی معادل بنیادگرایی اسلامی شناخته می شد و تفاوتی میان این دو اصطلاح وجود نداشت، اما در سال های اخیر و با به قدرت رسیدن اسلام گرایان در ترکیه این دو اصطلاح به درستی بار معنایی متفاوتی پیدا کرده اند. ترکیه در حال حاضر و با به قدرت رسیدن اسلام گرایان میانه رو علاوه بر آنکه تبدیل به الگویی موفق برای بسیاری از گروه ها و جوامع اسلامی گشته، موجبات تضعیف بنیادگرایی اسلامی را نیز در این کشور فراهم آورده و دموکراسی را نیز قدرتی دو چندان بخشیده است.

به واقع، برای بحث پیرامون رابطه ی اسلام با دموکراسی می باید به قرائت غالب از اسلام در میان اندیشمندان توجه داشت و آنچه حکم نهایی را در ارتباط میان این دو روشن می سازد، ماهیت تفسیر غالب از دین در هر گروه یا جامعه ی اسلامی است. بنابراین نمی توان در خصوص سازگاری و یا نا سازگاری میان اسلام و دموکراسی حکمی کلی صادر کرد. این مقاله درصدد است تا تأثیرات غلبه ی قرائت میانه رو از اسلام در ترکیه را مورد بررسی قرار داده و نشان دهد که اسلام مبتنی بر این قرائت نه تنها در ترکیه مانعی بر سر راه دموکراتیزاسیون نبوده بلکه موجب گشته تا این کشور در مسیر نهادینه شدن و تعمیق دموکراسی گام بردارد. تفاوت این اثر با پایان نامه ی حاضر آن است که این مقاله بیشتر درصدد بررسی رابطه ی اسلام گرایان میانه رو در ترکیه و دموکراسی در این کشور می باشد. در حالی که پایان نامه ی حاضر، علاوه بر رابطه ی اسلام گرایان و وضعیت دموکراسی در ترکیه به سایر جوانب این گروه های سیاسی نیز اشاره خواهد داشت.

غلامرضا بهروز لک (1386) در مقاله ای با عنوان «اسلام سیاسی و اسلام گرایی معاصر» به بررسی مفهوم اسلام گرایی و جریان اسلام سیاسی با توجه به رویکردهای سلبی و ایجابی نسبت به انسجام درونی اسلام گرایی معاصر می پردازد. و در می یابد که اسلام گرایی معاصر در مقایسه با مکاتب و جریانات رقیب غیر اسلامی جریانی منسجم و یک دست است. عامل انسجام بخش چنین حرکتی را می توان خود اسلام، قرآن و شخص پیامبر اسلام(ص) دانست. تحولات و تجربیاتی که در طول چند سال اخیر رخ داده است حاکی از واکنش تمامی مسلمانان به چالش های پیش روی جهان اسلام بوده است. دو قضیه ی کاریکاتورهای روزنامه یولیندپوست دانمارک و سخنان پاپ بندیکت شانزدهم به صورت مشابهی واکنش فراگیر تمامی مسلمانان را از فرق و مذاهب مختلف برانگیخت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




گفتار اول: تعریف استطاعت عرفیه 35

گفتار دوم ادله استطاعت عرفیه 36

مبحث سوم: استطاعت شرعیه و ادله آن 42

گفتار اول: تعریف استطاعت شرعیه 42

گفتار دوم: ادله استطاعت شرعیه 43

جمع بندی    تحقیق در مساله 46

فصل چهارم: شرایط تحقق استطاعت 47

گفتار اول: اعتبار زاد و راحله 47

1- شرطیت زاد و راحله در استطاعت عقلیه 47

2- اعتبار زاد و راحله در استطاعت عرفیه 48

3- اعتبار زاد و راحله در استطاعت شرعیه 49

نتیجه گیری 51

گفتار دوم: استطاعت بدنی 52

گفتار سوم: استطاعت زمانی 53

گفتار چهارم: رجوع به کفایت 54

ادله شرطیت رجوع به کفایت در استطاعت 55

نتیجه گیری 59

فصل پنجم: موانع استطاعت 60

داشتن دَین 60

تزاحم حج با ازدواج 61

استطاعت با مهریه 62

اجاره شوهر در حج همسر 62

همراهی محرم در سفر حج 63

ممانعت حمل از استطاعت 65

استطاعت در بانوان شیر ده 66

مقدمه

خداوند متعال در دعوتی عمومی، خطاب به حضرت ابراهیم(ع) فرمود:

«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى‏ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق‏»[1]

ای ابراهیم مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکب های لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند.

حج در اسلام از جایگاه والا و ویژه ای برخودار است؛ زیرا احکام آن در قرآن کریم به صورت گسترده آمده است حتی به مواردی از اجزا و احکام آن نیز اشاره شده؛ مثلا:

صفا و مروه: «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَهَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما‏»[2]

همانا صفا و مروه از شعائر خداست پس هر که حج خانه خدا کند یا عمره به جا آورد مانعی نیست میان آن دو طواف کند.

حلق و ذبح: « وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ»[3] و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه برسد و در آنجا ذبح شود.

محرمات احرام: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَج‏»[4] حج در ماه های معینی است پس هر که در آن ماه ها ملتزم به حج ش

برای دیدن جزییات بیشتر و دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید

د همبستری و نافرمانی و مجادله در اثنای حج ممنوع است.

وقوف در عرفات و مشعر الحرام: « ْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرام‏»[5]

و هنگامی که از عرفان کوچ کردید خدا را نزد مشعر الحرام یاد کنید و آیات دیگر که همگی از اهمیت حج حکایت می کند.

و همچنین روایت ذریح محاربی از امام صادق(ع) که گویای اهمیت حج است:

«من مات و لم یحجّ بحجه الاسلام لم یمنعه من ذلک حاجه تجحف به او مرض لا یطیق فیه الحج او سلطان یمنعه فلیمت یهودیا او نصرانیا».[6]

اگر کسی بی آن که عذری داشته باشد حج را ترک کند و در آن حال بمیرد یهودی و یا نصرانی مرده است.

در روایت دیگری امام صادق می فرماید: اگر سالی، خانه خدا حج گزار نداشت و افراد مستطیع یافت نشد حکومت و حاکم اسلامی باید با استفاده از بیت المال گروهی را به حج بفرستد:

«لو عطل الناس الحج لوجب علی الامام ان یجبرهم علی الحج ان شاووا و ان ابو فانّ هذا البیت انما وضع للحج».[7]

اگر مردم حج را تعطی کنند بر پیشوا و زمامدار است که مردم را بر انجام حج ناگزیر سازد؛ آنان مایل باشند یا نباشند؛ چرا که این خانه برای حج قرار داده شده است.

آیات و روایات بالا بیانگر اهتمام شارع به امر حج می باشد اما حج با تمام اهمیتی که دارد تنها یک بار بر انسان واجب می شود و از شرایط مهم آن استطاعت است که در این نوشتار به این مسئله می پردازیم.

فصل اول: کلیات

حج از ارکان مهم اسلام

حج یکی از ارکان پنجگانه‌ای است که کاخ رفیع اسلام بر آنها استوار گشته است

بنی الاسلام علی خمس علی الصلاه و الزکاه و الحج و الصوم و الولایه[8]

حج نه تنها یکی از ارکان خمسه اسلام است بلکه در میان این ارکان از همه مهمتر و جامعتر بشمار می‌آید چنانکه مرحوم صاحب جواهر در تعریف و برتری حج از ارکان دیگر فرمود:

و هو من اعظم شعائر الاسلام و افضل ما یتقرب به الانام الی الملک العلام لما فیه من اذلال النفس و اتعاب البدن و هجران الاهل و التغرب عن الوطن و رفض العادات و ترک اللذات و الشهوات و المنافرات و المکروهات و انفاق المال و شد الرحال و تحمل مشاق الحل و الارتحال و مقاساه الاهوال و الابتلاء بمعاشره السفله و الانذال فهو حینئد ریاضه نفسانیه و طاعه مالیه و عباده بدینه قولیه و فعلیه، و جودیه و عدمیه و هذا الجمع من خواص الحج من العبادات التی لیس فیها اجمع من الصلاه و هی لم تجتمع فیها من اجتمع فی الحج من فنون الطاعات … و علی کل حال فللحج اسرار و فوائد لا یمکن احصاؤها[9]

سپس مرحوم صاحب جواهر ادامه داد: و من هنا ورد ان الحج المبرور لا یعدله شیئی که هیچ چیز برابری با آن نمی‌کند و لذا امام صادق (ع) در پاسخ سؤال عمر بن یزید است که عرضه داشت ما یعدل الحج شیئ ؟ فرمود: ما یعد له شیئ و الدرهم فی الحج افضل من الفی الف فیما سواء فی سبیل الله[10]

نکته قابل توجه در این روایت این است که یک درهم در راه حج برتر از هزاران خرج‌هائی است که آن خرجها هم در راه خدا مصرف شده باشد یعنی این مقایسه بین مصرفهای فی سبیل الله است نه غیر آن.

سپس صاحب جواهر تمسک به روایات دیگر نمود تا برتر بودن حج از سایر عبادات را اثبات نماید. از جمله روایتی است که امام (ع) در مورد برتری حج از نماز و روزفرمودانه افضل من الصلوه و الصیام و سپس علت این افضل بودن را هم ذکر نمود لان المصلی یشتغل عن اهله ساعه و ان الصائم یشتغل عن اهله بیاض یوم و ان الحاج لیشخص

یک مطلب دیگر :

زمان تصدی مقام و پس از پایان تصدی مقام

 بدنه و یضحی نفسه و ینفق ماله و یطیل الغیبه عن اهله لا فی مال یرجوه و لا فی تجاره.[11]

چنانکه در روایت دیگر فرمود: اما انه لیس شیئ افضل من الحج الصلوه سپس ادامه می‌دهد و فی‌الحج هنا صلوه و لیس فی الصلاه تدلکم حج.[12]

مرحوم صدوق در جمع این روایت و روایت دیگر فرمود: فالحج بهذا الوجه افضل من الصلوه و صلوه فریضه افضل من عشرین حجه مجرده عن الصلاه.[13]

اما از آنجایی که حج متضمن نماز می‌باشد حج برتر از نماز خواهد بود. همچنانکه در روایت دیگری حج برتر از صیام و جهاد مطرح شده است.

انه افضل من الصیام و الجهاد و الریاط[14]

و بالاخره امام صادق (ع) با تصریح تمام و با تعبیر کان در مورد برتری حج از نماز و روزه فرمود: کان ابی یقول الحج افضل من الصلوه و الصیام.[15] که از تعبیر کان ابی یقول استمرار این کلام استظهار می‌شود.

پس از مجموعه مطالب گذشته چنین بدست می‌آید که حج از اعظم شعائر اسلام و از مهمترین ارکان دین و از همه عبادت برتر و جامعتر می‌باشد و شاید بخاطر همین جهات بود که حج در بعض روایت در ردیف قرآن سامت و قرآن ناطق قرار داده شد.

ان لله عزوجل حرمات ثلاث لیس مثلهن شیئی کتاب الله و هو نور و حکمه، و بیته الذی جعله للناس قیاما و قبله و أنسا و لایقبل الله من احد یوجهها الی غیره، و عتره نبیکم.[16]

ویژگیها در نحوه بیان تشریع حج

و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا و من کفر فان الله غنی عن العالمین[17]

نحوه بیان وجوب حج در این آیه کریمه بگونه‌ای است که در هیچ یک از واجبات دیگر به چشم نمی‌خورد، بیان وجوب حج در این آیه مانند بیان وجوب نماز و زکات نیست بلکه به منزله میثاق و عهد الهی است که بر گرده همه انسانها گذاشته شده است از این رو تعبیر وجوب حج به سیاق خطاب امری آن گونه که در مورد سایر عبادات بیان شده، نیست بلکه در قالب میثاق و عهد مخصوص الهی با اسم جلاله در حالیکه مقدم بر متعلق خود گردیده بیان شده است که در هیچ یک از عبادات دیگر نمونه ندارد چنانکه امام صادق(ع) در این زمینه فرمود … اعلم بان الله تعالی لم یفترض الحج و لم یخصه من جمیع الطاعات باضافه الی نفسه بقوله عز و جل و لله علی الناس.[18]

پس حج پیمان و عهدی است میان خداوند و بندگان او که بهر طریق شده باید از عهده آن برآیند و به هیچ وجه از انسانهای مستطیع ساقط نمی‌شود و اگر خودش معذور شد باید نائب بگیرد بطوری که این عهد و میثاق با مرگ هم ساقط‌شدنی نیست.

نکته قابل توجه دیگر در این آیه این است که بجای لم یحج یا من ترک الحج از کلمه کفر استفاده شده است و بدین طریق ترک حج مساوی با کفر عملی معرفی شده است و چنین تعبیر در مورد هیچ ترک واجبی در آیات قرآن نمونه ندارد.[19]

بعلاوه ذکر استغناء که دلالت بر نهایت خشم خداوند و خذ لان تارکین حج دارد با ضمیمه اداه تأکید(ان) و اسم ظاهر(الله) بجای ضمیر و تعبیر ان الله غنی عن العالمین بجای ان الله غنی عنهم که نوعی تعمیم را می‌رساند، همه اینها اهمیت و جایگاه ویژه حج را بیشتر مشخص می‌نماید.

چنانکه استفاده از جمله خبری برای تشریع وجوب حج بجای صیغه امری[20] خصوصاً بصورت جمله اسمیه[21] آنهم با تقدم خبری که اسم ذات است در قالب لفلان علی کذا که بقول بعضی از مفسرین از بلیغ‌ترین الفاظ در افاده وجوب است[22] بانضمام اینکه در تشریع حج ابتدا فرمود علی الناس، سپس آنرا تخصیص به مستطیع زد که نوعی توضیح و تفصیل بعد از ابهام و اجمال آنهم در قالب بدل[23] توجه به همه این نکات شدت اهتمام قرآن نسبت به امر حج را اثبات می‌کند که در هیچ یک از عبادات دیگر سابقه ندارد.[24]

جالب توجه این است که همه این نکات در ضمن یک آیه بکار برده شده است. ضمناً از تقدم خبر (لله) بر مبتداء (حج‌البیت) حصر استفاده می‌شود یعنی فقط برای خدا انجام پذیرد.

اقسام حج

تمام علماء اتفاق دارند بر اینکه حج سه نوع دارد: حج تمتع ، حج قران و حج افراد.[25]

حج تمتع

تمام علماء بر این هم اتفاق دارند که تمتع در ماه های حج انجام دهد و اول عمره و بعد حج را.

این وظیفه کسانی هستند که از شهر مکه 16 فرسنگ دور باشند و در موسم حج به میقات بیایند و نیّت عمره احرام می بندند و چون به وارد شوند فقط اعمال عمره را انجام می دهند آنگاه از احرام خارج می شود تا روز هشتم ذی الحجه که دوباره از مکه برای حج احرام می بندد و از آنجا به عرفات و مشعر و منی می روند و پس از انجام اعمال آنجا دوباره به سوی مکه برای طواف و نماز طواف می آیند . در این نوع حج حاجی چنانچه بتواند یا گاو یا شتری در مکه می خرند و قربانی می کند. و اگر توان مالی نداشته باشد به جای آن ده روز روزه می گیرند که سه روز آن را در مکه در ایام حج می گیرد و هفت روز دیگر را موقعی که به وطن بر می گردد روزه می گیرند.

در این یک سفر حاجی هم حج کامل و هم عمره کامل انجام داده است  و در مدت فاصله بین عمره و حج محرم نیستند و می توانند حجاج از زندگی خود لذت ببرند و چیزهای که بر شخص محرم حرام است حلال می شود به همین جهت این را حج تمتع گفته اند.[26]

حج قران

در این نوع حج نظرات علماء شیعه و سند مختلف است البته بین چهار فرق اهلسنت اتفاق دارند.

حج قران از دیدگاه فقه شیعه عبارت است از اینکه حجاج فقط اعمال حج را همراه با قربانی انجام می دهند بدون عمره (یعنی حجاج بعد از احرام از میقات که همراه با خود قربانی دارند و حج شان همراه با قربانی است) و شیعه تداخل در احرام حج و عمره را جائز نمی داند.[27]

أما در فقه اهلسنت حج قران به معنای درهم رفتن و تداخل حج و عمره می دانند (یعنی حجاج هنگام احرام نیت حج و عمره را باهم می کنند و به هنگلام عمل فقط اعمال حج را انجام می دهد و این عمل هم جای حج و هم عمره به حساب می آید).[28]

حج اِفراد

در حج اِفراد، بر خلاف حج تمتع، لازم نیست عمره پیش از حج و در ماه‌های حج انجام شده باشد، بلکه حج‌گزار می‌تواند آن را پیش یا پس از حج به جا آورد.

در حج اِفراد قربانی کردن واجب نیست، بلکه مستحب است.

احرام حج اِفراد باید از یکی از میقات‌ها باشد نه از خود مکه و به علاوه، به نظر فقهای شیعه می‌توان طواف و سعی را به اختیار خود بر وقوف در عرفات مقدّم کرد.[29]

[1] – حج، 27

[2] – البقره :  158

[3] – بقره، 196.

[4] – البقره :  197

[5] – بقره، 198.

[6] – شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 11، ح 1، موسسه ال البیت قم، 1413.

[7] – همان، باب 5، ح 1

[8] – وسائل الشیعه ج 1 ص 29-13 باب 1 رجوب العبادات الخنس

[9] – جواهر الکلام ج 17 ص 214 تا 218 کتاب الحج

[10] – جواهر الکلام ج 17 ص 214 تا 218 و وسائل الشیعه ج 11 ص 120

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]