فصل دوم : مبانی نظری پژوهش
مقدمه 17
الف- پیشینه تجربی پژوهش 17
2-1) تحقیقات انجام شده در ایران 17
2-2) تحقیقات انجام شده در خارج از ایران 20
2-3) نقد و بررسی تحقیقات پیشین 21
ب. تعاریف و نظریههای مربوط به متغیرهای اصلی پژوهش 23
2-4) رضایت از زندگی 23
2-4-1) اهمیت رضایت از زندگی 23
2-4-2) انواع رضایت از زندگی 25
2-4-3) رضایت از زندگی خانوادگی 26
2-4-4) عوامل مربوط به رضایت از زندگی خانوادگی 27
2-4-5) دیدگاههای روانشناسی وجامعه شناسی در مورد رضایت 28
الف: دیدگاههای روانشناسان 28
- نظریهی سلسله مراتب نیازها 28
- نظریهی مککلهلند 30
- تئوری مقایسهی اجتماعی 32
ب : نظریههای جامعهشناسان در مورد رضایت 33
- نظریهی کارل مارکس 34
- نظریهی پارسونز 34
- نظریهی زیمل 35
- نظریهی رابرت مرتون 35
- نظریهی هومنز 36
- نظریهی تورشتاین وبلن 36
- نظریهی دورکیم 37
- نظریهی رابرت پارک 39
- نظریهی مبادله پیتربلاو 39
- نظریهی اینگلهارت 40
2-5 ) خانواده 42
2-5-1) اهمیت خانواده 42
2-5-2) انواع خانواده 43
2-6) ساختار خانواده و ابعاد اساسی آن 45
2-6-1) کارکردهای خانواده 46
2-6-2)علل تغییر کارکردهای خانواده 50
2-7) دیدگاههای جامعهشناسان در مورد خانواده 51
- نظریهی تکاملی 52
- نظریهی تقابل 52
- نظریهی کارکردگرایی 53
- نظریهی نهادی مالینوفسکی 54
- نظریهی شلسکی 55
- نظر یهی مبادله 55
- نظریهی پارسونز 56
- نظریهی سیستمی خانواده 57
الف: نظریهی رنهکونیگ 58
ب: نظریهی السون 60
2-8) اوقاتفراغت 65
2-8-1) اهمیت اوقاتفراغت 65
2-8-2) نظر اسلام دربارهی اوقاتفراغت ونحوهی گذران آن 66
2-8-3) عوامل مؤثر بر نحوهی گذران اوقاتفراغت 66
2-8-4) ابعاد اوقاتفراغت 67
2-8-5) انواع گذران اوقاتفراغت 68
2-9) اوقاتفراغت خانواده و مسائل مربوط به آن 69
2-10) دیدگاههای جامعهشناسان در حوزهی اوقاتفراغت 71
- مکتب فرانکفورت 72
-
- دیوید رایزمن 72
- کارل مارکس 72
- تورشتاین وبلن 73
- مدل تعادلی و هستهای اوقاتفراغت خانواده 74
2-11) چارچوب نظری پژوهش 75
2-12) مدل تحلیلی تحقیق 80
2-13) فرضیههای تحقیق 81
فصل سوم: روششناسی پژوهش
مقدمه 84
3-1) روش پژوهش 84
3-2) ابزار جمعآوری دادهها 86
3-3) متغیرهای تحقیق 88
الف: متغیر وابسته 88
ب: متغیر مستقل 88
3-4)اعتبار و پایایی تحقیق 88
الف: اعتبار 88
ب: پایایی 88
3-5) جامعهی آماری و روش نمونهگیری وتعیین حجم نمونه 90
3-6) تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم 92
3-7) روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات 97
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
4-1) توصیف ویژگیهای زمینهای پاسخگویان 99
4-2) توصیف متغیرهای تحقیق 103
4-3) آمارههای استنباطی 112
فصل پنجم : نتیجهگیری و پیشنهادات
مقدمه 150
5-1) نتیجهگیری و بحث و بررسی براساس فرضیههای تحقیق 150
5-2) پیشنهادات 156
5-3) محدودیتهای تحقیق 157
- منابع 158
- چکیده انگلیسی 164
- پیوست 166
1-1) مقدمه
اغلب مردم دنیا زندگی خانوادگی را مهمترین جنبه ز ندگی خود می دانند. خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می گیرد دارای اهمیت قابل توجهی است، اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت میکند از محیط خانواده است و حتی تاثیر پذیری فرد از سایر محیط ها می تواند نشأت گر فته از محیط خانواده باشد، خانواده پایه گذار بخش مهمی از سر نوشت انسان است. نقش خانواده آنقدر مهم است که حتی می تواند روی فطرت خداجویی فرد اثر بگذارد و او را به میل خود به هر سو بکشاند. از آنجا که حساسترین ایام زندگی هر فرد در محیط خانواده و در کنار اعضای خانواده،سپری میشود می توانیم بگوییم که بسیاری از مشکلات رفتاری و ناهنجاری های عاطفی و اجتماعی و روانی فرزند ریشه در خانواده دارد.
اساساً افراد پس از تولد نخست تحت تأثیر افکار و عقاید و رفتار اعضاء خانواده قرار دارند،بنابراین خانواده اولین و مهمترین عامل اثر گذاری بر روی رفتار است؛ از طریق خانواده کودکان با فرهنگ جامعه خود مأنوس شده و عادات و عواطفی در آنها ایجاد می شود که شخصیت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. بطور کلی فرزندان هر خانواده تحت تأثیر والدین سپس سایر اعضاء خود قرار دارند.
خانواده اساساً یک کانون کمک و تسکین، التیام و شفا بخش است. کانونی است که باید فشارهای روانی وارد شده بر اعضای خانواده را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند. اگر محیط خانواده محیط سالم و سازنده ای برای اعضایش باشد و نیازها جسمی و روانی آنها را برآورده کند «فرد» از سرچشمه طبیعی کمک سیراب میشود و کمترممکن است به نهادهای درمانی خارج از خانواده احتیاج پیدا کند.
یکی از مفاهیم اساسی که در ارتباط با زندگی خانوادگی مطرح است بحث رضایت از زندگی است و رضایت از زندگییکی از اصول اساسی زندگی اجتماعی است که نسبتاً
یک مطلب دیگر :
دیر به حوزهی علوم اجتماعی راه یافته است.
رضایت از زندگی از چند جهت برای انسانها دارای اهمیت است:
- تأمین سلامت روانی ، جسمانی و افزایش طول عمر
- اثبات ارزش شادکامی برای انسان
- اندازهگیری شاخص کیفیت زندگی در کنار شاخصهای اقتصادی
یکی از عوامل مؤثری که میتواند بر رضایت از زندگی تأثیر بسزایی داشته باشد، نقش اوقات فراغت خانواده است.برخی ازافراد از این اوقات فراغت برای رشد وشکوفایی شخصیت خود، جمعی ازآن برای تفریح و سرگرمی و عده ای دیگر این زمان رابه استراحت می گذرانند .
اوقات فراغت درحقیقت حق طبیعی انسان بوده و باید به عنوان احتیاج اساسی و پایه برای وی محسوب گردد و خانواده هم از دیرباز درتمام نظامهای فکری و اجتماعی به واسطهی کارکردهای مثبت خود همواره ازجایگاه ارجمندووالایی برخورداربوده است و به عنوان نهادی مطرح است که اعضای آن اوقاتی را بعد ازفراغت ازکار و تحصیل با هم سپری میکنند. بنابراین این اوقات برای خانواده ها میتواند بهترین فرصت برای استفاده از برنامههای فراغتی که از سوی خود آنان و جامعه تأمین می شود باشد تا سرزندگی و نشاط لازم برای حفظ خانوادهای سالم و متسحکم و باکیفیت بالا را داشته باشند. پژوهشگران همواره روابط مثبتی را بین نحوه ی گذران اوقات فراغت خانواده و کیفیت مطلوب زندگیگزارش کرده اند.
1-2) بیان مسأله
سنجش رضایت از زندگی از مباحث مهم اجتماعی است که نسبتاً دیر به حوزهی علوم اجتماعی راه یافته است. رضایت از زندگی پدیدهای است که پیامدهای خاص خود را دارد و با مقولات مهم دیگری مانند بیگانگی، کاهش اعتماد اجتماعی و بیهنجاری در ارتباط است.
بر هم خوردن توازن بین اهداف فردی و خانوادگی و نیازهای افراد با شرایط عینی که معمولاً در اثر موانع خاص ایجاد میشود معمولاً به شکل نارضایتی بیان میشود(محسنی ، 1382 : 10). در کنار مطالعاتی که رضایت از زندگی مردم را به طور عام یا بر حسب موقعیتهای خاص سنی ، جنسیتی ، شغلی ، تحصیلی ، طبقاتی و … ارزیابی میکنند . فقدان یا کاهش شدید رضایت از زندگی خانوادگی به احتمال بسیار به معنی آن است که خانواده در آینده آبستن نارساییها ، انحرافات و آسیبهای اجتماعی قابل توجه و نگران کنندهای خواهد بود به طوری که ممکن است با هر اتفاق و حادثهی کوچکی این توانایی منفی از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شده و امکان بروز پیدا کند . بر این اساس میتوان پایین بودن شاخص رضایت از زندگی خانوادگی را به منزلهی زنگ خطر و نشانگری گویا از ظرفیت آسیبشناختی خانواده تلقی کرد.
هر چند که آمار و اطلاعات دقیقی دربارهی میزان رضایت از زندگی خانوادگی در ایران وجود ندارد اما با نگاهی به آمار مشکلات خانوادگی ، طلاق ، تجاوز به محارم ، فرار از خانه ، مسائل روحی و روانی جوانان تا حدی میتوان پیامدها و یا لااقل همبستههای رضایت از زندگی خانوادگی را در سطح خانواده لمس کرد. ( عبدالهی ، 1383 : 33 ) .
از آنجا که خانواده اصلیترین نهاد اجتماعی است میتواند مهمترین نقش را در ایجاد رضایت از زندگی ایفا کند و از آنجا که آسیبهای خانوادگی باعث کاهش رضایت از زندگی و همچنین باعث نارضایتی در سایر حوزههای زندگی میشود و پیامدهایی را به همراه دارد که میتواند زمینه ساز بسیاری از رخدادهای اجتماعی گردد میتوان آن را به عنوان یک مسأله مورد بررسی قرار داد. .(آبایان،1383: 109) خانواده ابتدایی و مهمترین نهاد جامعه بشری است که پایههای اساسی زندگی اجتماعی در آن نهاده میشود و نقش بسیار مؤثری در فرایندهای اجتماعی و بهداشت روانی فرد و جامعه ایفا میکند. نقش خانواده در فرهنگ ایرانی و اسلامی آن چنان برجسته بوده که تربیت انسانهای بزرگ توسط پدران و مادرانی انجام گرفته است که در این کانون نورانی به انجام وظیفه پرداختهاند.
خانواده به عنوان یک گروه و واحد اجتماعی در بر گیرنده بیشترین ، عمیقترین و اساسیترین مناسبات انسانی است . خانواده علاوه بر آنکه منبع اولیهی ارضای نیازهای اساسی فرد میباشد ، موقعیتهای متعددی براییادگیری ، شکلگیری نگرشها و تشکیل باورهای اساسییک فرد را فراهم میآوردکه برای زندگی اجتماعی و بهرهوری از میراث فرهنگی و انتقال آن به نسلهای بعد حائز اهمیت است.
یکی از عواملی که بی تردید مهمترین عامل مؤثر بر رضایت از زندگی خانوادگی میباشد ویژگیهای ساختاری و کارکردی خانواده میباشد. کارکردهای خانواده عبارت است از :فعالیتها و رفتارهایی که توسط اعضا جهت حفظ خانواده و برآوردن نیازهای خانواده و اعضا انجام میشود.
خانواده نظام واحدی است که نقشهای اجتماعی متعددی را بر عهده دارد و ارتباط متقابل اعضای آن بر مبنای بنیادها و نیازهای فرهنگی جامعه شکل میگیرد.
نظام خانواده دارای کارکردهای حیاتی بسیاری است از جمله اینکه :
- خانواده تجربههاییادگیری اولیه را فراهم میسازد.
- خانواده فضای گرم و پر محبت را فراهم میسازد که نیازهای اساسی اجتماعی و عاطفی انسان شدن را برآورده میسازد.
- خانواده تنها منبع قانونی تولید مثل برای بقای جامعه است.
ساختار و کارکردهای خانواده به نوعی میتوانند بر رضایت از زندگی افراد تأثیر بسزایی داشته باشند .
ترکیب ساخت و همچنین کار کردهای خانواده در طول حیات دچار تغییراتی شده است . به طوری که به دنبال خود مسائل و مشکلات زندگی را در تعامل و کنش متقابل شکل میدهد. در نتیجه شیوهی زندگی زن و شوهری و خط مشی زندگی والدین و فرزندان دچار دگرگونی میشود . این امر ممکن است به کشمکشهای خانوادگی و در نهایت نارضایتی از زندگی خانوادگی منتهی شود و این خود یکی از دردناکترین مسائل جوامع بشری میباشد.در بسیاری از جوامع ماهیت خانواده ، تا حدی به لحاظ فرایند مدرن شدن و فشارهای مداوم توسعه تغییر کرده است. با مشاهدهی وضعیت خانوادهی ایرانی باید گفت که این نهاد در حال طی نمودن دوران گذار بوده و در دهههای گذشته به دلیل نبود تغییرات اجتماعی و یاسطحی و غیرساختی بودن آن ازثبات خاصی برخورداربوده است. اما در دوران معاصر خانواده ایرانی درمعرض تغییرات ساختاری قرار گرفته وهمین امر روابط موجود درمیان اعضاء را دچار دگرگونی نموده است. (شجاعی، 1383: 39) خانواده اولین و قدیمیترین نهاد اجتماعی است که بشر کنش های متقابل اجتماعی را درآن تجربه می کند، بستری منظم ،منسجم و هدفمنداست که هماهنگی و همسویی اعضای اصلی آن یعنی زن وشوهر و سپس فرزندان مؤلفه های شاخص در میزان پیشرفت موفقیتش محسوب می شود.
یکی از عواملی که می تواند تهدید کنندهی دوام و بقای خانواده باشد، تحولات سریعی است که انسانها درجهان امروزبا آن مواجهاند. خانواده امروز در اثر تحصیلات، شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بیرون متحمل آسیب ویا دگرگونی ناخواسته میشود که این امر موجب نگرانی اندیشمندان و مصلحان اجتماعی را فراهم آورده است. که خانوادههای ایرانی هم از این امر مستثنی نیستند. ( امیر خانی، 1383: 141) نقش و کارکرد خانواده درنیم قرن گذشته به طورعام و در دویاسه دههی گذشته به طور خاص دستخوش تغییرات فراوانی شده است. این تغییرات بیشتر به دلیل تغییر در مناسبات شغلی ، صنعتیشدن، مهاجرتهای وسیع، پیشرفتهای اطلاعاتی و نرم افزاری ، ماهوارهها، مناسبات اجتماعی، اقتصادی، تورم و … صورت پذیرفته وتغییر در جنبههایعملکردی، ساختاری و ارزشی درنهاد خانواده را موجب شده است.درنتیجه این تغییرات کارکرد سنتی خانواده تحت تأثیر قرار گرفته و تا حدودی موجبات سستی و بی تفاوتی اعضای آن در پایبندی به نظام ارزشی و قانون مندیهای متعارف و سنتی خانواده فراهم گردیده است ،که این تغیرات منشأ بروز مسائلی همچون کاهش میزان وقت گذاری اعضاء ، تغییر در نحوه ی مناسبات وتعامل بین اعضاء و تغییر در نظام ارزش های والدینو فرزندان گردیده است. مسائل ناشی از عدم آگاهی و دانش والدین و کاهش وقت گذاری و تعامل اعضای خانواده با همدیگر و تفاوت درنگرشهای ارزشی والدین و فرزندان آسیبهاییرا متوجه سلامت اقتدار و کارکرد خانواده نموده است.(احمد ی و لرستانی، 1383: 72)
یکی از مؤلفههای ویژگی ساختاری-کارکردی خانوادگی انسجام و یا سازگاری خانوادگی است که نشان دهندهی روابط عاطفی بین والدین و فرزندان است.(سامانی،1384 : 1) منظور از انسجام خانواده، احساس همبستگی، پیوند و تعهدعاطفی است که اعضاییک خانواده نسبت به همدیگر دارا هستند. السون انسجام را به عنوان مرزهای احساسی تعریف میکند که اعضای خانواده را به سمت سایر اعضای خانواده جذب میکنند انسجام بر روی اینکه چگونه اعضای نظام خانواده بین جداییها در مقابل باهم بودن تعادل ایجاد میکنند تمرکز دارد.( Olson :2000 ، 145)
بررسی های انجام شده در زمینهی جو خانواده گویای آن هستند که سازگاری خانواده و میزان گرمییا محبت والدین که تشابه معنای زیادی با انسجام خانواده دارد همواره دارای پیامدهای مثتبی برای تمام اعضای خانواده است (جمشیدی و همکاران،1387 : 203)از آنجایی که انسجام و سازگاری خانواده بر طبق نظریهی سیستمی السون نتایج مثبتی بر روی رضایت از زندگی خانوادگی دارد . فقدان آن در خانواده میتواند مسأله ساز باشد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی خانوادگی اوقات فراغت و گذران آن با اعضای خانواده است. فراغت زمان آزادی است که بعد از انجام کار باقی میماند؛یعنی کاری که برای امرار معاش صورت میگیرد و ایجاد درآمدی برای اشخاص میکند. برخی زمان فراغت را محدودتر از این میدانند،یعنی معتقدند که زمانی که بعد از کار و بعد از برآوردن و ارضاء احتیاجات بدنی ، مثل خواب و غذا شستوشو ومانند آن باقی میماند زمان فراغت است.(بهنام، 1381 : 118)
هرانسانی با توجه به شرایط خود به اندازهای که بتواند نیازهای اولیه خود را تأمین کند کار و تلاش میکند. البته هیچ انسانی وجود ندارد که در تمام فصول سال به طور شبانهروزی کار کند ویا به طور کلی کار نکند با توجه به این واقعیت است که پدیده ی اوقات فراغت مطرح می شود.
برخی ازافراد از این اوقات فراغت برای رشد وشکوفایی شخصیت خود، جمعی ازآن برای تفریح و سرگرمی و عده ای دیگر این زمان رابه استراحت می گذرانند .
اندیشمندان اجتماعی، زمان را به عنوان بعدی از حیات اجتماعی، زمینه ساز و بستر مهمی برای تمامی الگوها و مناسبات اجتماعی دانسته اند، به گونه ای که هم اکنون زمان، به بخش جدایی ناپذیر هر واقعیت اجتماعی انسانی تبدیل شده است. اوقات فراغت به عنوان یک پدیده اجتماعی – فرهنگی موضوع مشترک تمامی اقشار جامعه است. در این میان افراد استثنایی بیش از سایر اقشار جامعه در کانون توجه هستند. به لحاظ اجتماعی، برای فعالیت های فراغتی این گروه فرصت ها و زمان کمتری صرف می شود؛ فضاهای اجتماعی و فیزیکی که در آن بتوانند به فعالیت های فراغتی بپردازند با محدودیت روبروست و در واقع گزینه های فراغتی آنان محدود است. اوقات فراغت عبارت است از انتخاب آگاهانه توام با انگیزه لازم و آزادی کامل، به منظور گذر از یک فعالیت اجباری به فعالیتی دلخواه و مورد رضایت، با هدف استفاده بهینه از زمان و فرصت جهت رشد فکر، جسم، تعالی روح و روان شخص (کشاورزی،1385: 170)
[سه شنبه 1399-08-13] [ 07:17:00 ب.ظ ]
|