5-6-1 رویکرد شناختی ـ رفتاری.. 11
6-6-1 معتاد. 11
فصل دوم:ادبیات و پیشینه پژوهش…. 13
1-2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق… 14
2-2 همه گیر شناسی اعتیاد به مواد مخدر. 17
1-2-2 مصرف مواد در ایران. 18
3-2 نوروفارماکولوژی.. 18
4-2 ملاكهای (دی. اس. ام- 5 ) برای مسمومیت با مواد. 19
5-2 ملاك های (دی. اس. ام- 5) برای ترك مواد. 19
6-2 ملاكهای تشخیصی (دی. اس. ام- 5) برای سوء مصرف مواد. 20
7-2 ملاكهای تشخیصی (دی. اس. ام- 5) برای وابستگی مواد. 20
8-2 اعتیاد. 21
1-8-2 سبب شناسی اعتیاد به مواد مخدر 21
2-8-2 عوامل روان شناختی. 22
3-8-2 عوامل محیطی /اجتماعی و فرهنگی. 23
4-8-2 نظریات رفتاری و شناختی. 23
5-8-2 علل فردی اعتیاد. 25
6-8-2 عوامل بین فردی، محیطی و اجتماعی. 26
7-8-2 مشكلات هیجانی. 27
8-8-2 پیشگیری از عود مواد مخدر 30
9-8-2 عود و لغزش.. 31
9-2 درمان.. 31
10-2 درمان دارویی.. 32
1-10-2 روش كم كردن تدریجی. 32
2-10-2 روش استفاده از داروهای ترك اعتیاد به طور سرپایی. 32
3-10-2 روش استفاده از داروهای ترك اعتیاد با بستری شدن در بیمارستان. 32
4-10-2 روش سم زدایی. 33
11-2 درمان های غیر دارویی.. 33
1-11-2 رویکرد فرانظری در مورد اعتیاد. 34
12-2 گروه درمانی.. 39
13-2 مقایسه دارودرمانی با تلفیق دارودرمانی و درمانهای روانشناختی.. 41
14-2 دانش به دست آمده در مورد اعتیاد و چگونگی شكل گیری اعتیاد. 42
15-2 مداخلات چند جانبه. 45
16-2 اصول یك درمان موفق برای اعتیاد. 46
1-16-2 مهمترین اصول یك روان درمانی موفق در اعتیاد رامی توان به این شرح نام برد: 47
17-2 تحقیقات انجام شده در خارج از كشور. 48
18-2 پژوهش های انجام گرفته در ایران.. 50
فصل سوم:روش تحقیق… 58
1-3 طرح پژوهش…. 59
2-3 جامعه آماری روش نمونه گیری.. 60
3-3 روش نمونه گیری.. 60
4-3 روش جمع آوری اطلاعات… 61
5-3 ابزار پژوهش…. 64
6-3 روایی و پایایی آزمون.. 65
7-3 نمره گذاری آزمون.. 66
8-3 توصیف ابعاد پرسشنامه سلامت عمومیی 28 سوالی.. 66
9-3 شاخص های روانی:. 67
1-9-3 جی. اس. آی.. 67
2-9-3 پی. اس. دی. آی.. 67
3-9-3 پی. اس. تی. 67
10-3 آموزشها و درمان رفتاری- شناختی گروهی.. 68
فصل چهارم:یافته ها 69
1-4 آماره های توصیفی و متغیر های جمعیت شناختی.. 80
2-4 تحلیل آماری فرضیات تحقیق: 82
یک مطلب دیگر :
1-2-4 فرضیات آزمون آماری.. 82
فصل 5:نتیجه. 89
1-5 خلاصه. 90
2-5 بحث و نتیجه گیری.. 91
1-2-5 فرضیه اصلی: ….. 91
2-2-5 فرضیه اول: 92
3-2-5 فرضیه دوم: 95
4-2-5 فرضیه سوم: 96
5-2-5 فرضیه چهارم: است. 97
2-5 نتیجه گیری نهایی.. 98
3-5 محدودیت های پژوهش…. 98
4-5 پیشنهادات پژوهش…. 99
1-4-5 پیشنهادات پژوهشی. 99
2-4-5 پیشنهادات کاربردی.. 99
فهرست منابع. 92
الف منابع فارسی.. 93
منابع لاتین.. 95
پیوست… I
1-1 مقدمه
اعتیاد بیماری پیچیده ای است كه با ویژگی هایی همچون رفتارهای اجباری، وسوسه های مقاومت ناپذیر، رفتارهای جست جوگرانه مواد و مصرف مداوم آن حتی در شرایطی كه پیامدهای منفی بسیاری برای فرد به همراه دارد، مشخص می شود. تداوم مصرف مواد در طی زمان و تأثیرات سمی طولانی مدت مصرف آن بر عملكرد مغز، منجر به دامنه وسیعی از بدكاركردی های رفتاری، روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیكی شده كه مانع از انجام رفتار و عملكرد طبیعی معتادان در سطحی وسیعتر در جامعه می شود (مک هاگ[1]، 1999).
انجمن روانپزشکی امریکا، اعتیاد را شرایطی تعریف می کند که بدن برای اجتناب از سمپتوم های روانشناختی و فیزیولوژیکی ملزم به دریافت مواد می باشد.
مرحله اول در اعتیاد، وابستگی است که در طی آن تلاش برای یافتن مواد بر زندگی فرد غلبه پیدا می کند و به صورت اولویت زندگی فرد قرار می گیرد، همچنین در فرد معتاد به مرور زمان تحمل دارویی به وجود می آید که در آن فرد مجبور به افزایش دوز مصرف برای دستیابی به اثر اولیه دارو می باشد (انجمن روانپزشکی امریکا؛ 2013 ).
در حال حاضر اختلا ل های مصرف مواد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن یكی از مهم ترین مشكلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می آید (پرینس[2]، 2005) .
افرادی که به وابستگی به مواد مبتلا می شوند همزمان با اختلالات دیگر مواجه می شوند (گلدر [3]و همکاران: 1996). از آن جمله می توان به افسردگی و اختلالات شخصیت اشاره کرد (جوی[4] و همکاران، 1991). وابستگی به مصرف مواد از شایعترین اختلالات روانی است. به طور کلی مصرف مواد مخدر بر خلق فرد تاثیر میگذارد. دادههای همهگیر شناسی نشان میدهد که 53 درصد از مصرفکندگان مواد مخدر دارای یک بیماری جدی روانی هستند (دارک[5]، 2009). اختلالات خلقی و در راس آن افسردگی نیز از جمله شایعترین اختلالات محور یک همبود با اعتیاد است.
شیوع اختلال افسردگی اساسی در این افراد حدود 50-60 درصد و اختلال افسردگی جزیی نزدیک به 10 درصد میباشد (ایلگن[6] و همکاران، 2008). افسردگی در بیماران معتاد بسیار شایع و در بسیاری از موارد آنقدر شدید است که مشخصههای اصلی یک افسردگی اساسی را برآورده میکند (مکگاورن[7] و همکاران، 2006). در سالهای اخیر توجه خاصی به درمان روانشناختی یکپارچهی اختلال افسردگی همراه اختلال مصرف مواد شده است (ویس[8]، 2004). به اعتقاد محققان با وجود نرخ شیوع بالای همبودی این دو اختلال و تعامل آنها با یکدیگر و نقش بازدارانهی اختلال افسردگی در بهبود از مصرف مواد رواندرمانیهای ارایه شده برای مصرف مواد، اختلالات خلقی همراه را به ندرت در نظر گرفتهاند و همین مسئله مداخلههای انجام گرفته در حوزهی اختلالات مصرف مواد را کم اثر ساخته و عود مکرر را در بیماران در پی داشته است (هاسین[9] و همکاران، 2002) در حالیکه شواهد نشان میدهد درمان اختلالات خلقی میتواند سوء مصرف مواد را کاهش دهد (فلانگان، 2005).
اضطراب و افسردگی در تمام مراحل زندگی معتاد، اعم از وقتی که مقادیر بیشتر از حد معمول را مصرف کرده یا به علت ترک مصرف مواد دچاره علائم شده است مشهود است (چین[10] و همکاران1993). این علایم با آسیب شناسی معنادار در حوزه های شناختی، عاطفی، هیجانی، فیزیولوژیکی و همچنین فردی مشخص می شود. اختلال افسردگی اساسی[11] از نظر سبب شناسی و بالینی ناهمگون بوده و با خلق افسرده یا کاهش قابل ملاحظه علاقه یا لذت در همه فعالیت ها مشخص می شود. حتی زمانی که ملاک های تشخیص وجود ندارد علایم زیر آستانه ای افسردگی باعث ناراحتی جدی میشود (دابسون و دوزویس[12]، 2002).
به طور متوسط 12 درصد از بیماران مراجعه کننده به مراکز مراقبت های اولیه دارای افسردگی عمده می باشند (اسپایزر[13]، کرونکه[14]، لینزر[15]، هان[16]، ویلیامز[17]و همکاران1995). درجه ای از رنج و ناتوانی همراه با بیماری افسردگی این قابلیت را دارند که با اکثر شرایط پزشکی مزمن مقایسه شوند (هایز[18]، ولز[19]، شربورن[20]، راجرز[21]، اسپرایزر[22].1995). خوشبختانه، شناسایی زود هنگام و درمان مناسب به طور قابل توجهی تاثیر منفی افسردگی را در اغلب بیماران می کاهد (کولهان[23] و همکاران، 1997).
اکثر بیماران با افسردگی می توانند به طور موثری با مداخلات دارو درمانی و روان درمانی مورد درمان قرار گیرند (الکین[24]، شیا[25]، واتکینز[26]، استوسکی[27]، کالینز[28] و همکاران،1989). در مورد تأثیر و كارایی مداخله های شناختی ـ رفتار ی در درمان اختلال های مصرف مواد، ارزشیابی های زیادی صورت گرفته كه نتایج آن ها نشا ن دهندة كارایی این رویكرد درمانی است. در این تحقیقات، كارایی رویكرد شناخت ـ رفتار درمان گری با رویكردهای بدیل و گروه كنترل مقایسه شده است (میلر[29]، ویلبورن[30]2003). در سا ل های اخیر این نوع درمان پیشرفت زیادی كرده است و روش هایی ایجاد شده است كه به نحو وسیعی در درمان افسردگی، اضطراب، ترس، درد و اعتیاد كارایی دارد.
نیك[31] (2006 ) در مطالعه ای برا ی چهار مورد با لینی معتادا ن مر د درمان شناختی ـ رفتاری را مؤثر گزارش كرده است. او نتیجه گیری می كند كه یافته ها به طو ر آشكار نشان می دهند كه رویكرد شناختی ـ رفتاری برای حل مشكلات اعتیاد و درماندگی مفید بوده است و می توان از آن در درمان اعتیاد استفاده كرد. نتایج پژوهش فیرو [32](2009) نیز در مورد میزان بهبودی اعتیاد به مواد مخدر نشان داد كه از بین انواع مد ل های مختلف درمان، روش شناختی ـ رفتاری از بیشترین میزان تأثیر برخوردار بوده است.
وابستگی به مواد در اكثر جوامع یك مشكل سلامت عمومی محسوب می شود. این مشكل، یك اختلال چند عاملی سلامت است كه اغلب سیری مزمن، عود كننده و فروكش كننده دارد. در كشور ما بار اختلالات سوء مصرف مواد پس از سوانح و حوادث، بیماریهای قلبی و عروقی و افسردگی در رده چهارم طبقه بندی بار بیماری ها قرار دارد. هپاتیت نوع سی، هزینه های مراقبت سلامت، ویروس ایدز بار وابستگی به مواد ناشی از مرگ و میر، انتقال هزینه های قضایی، انتظامی و هزینه های كمتر آشكار مثل از هم گسیختگی خانواده و از دست رفتن توانایی مولد بودن است.