2-2-3- جامعهی مدنی………………………………………………… 27
2-2-4- مشارکت اجتماعی…………………………………………………. 27
2-2-5- ماهیت و منشاء سرمایهی اجتماعی……………………………. 28
2-2-6- هنجارها و ارزش ها………………………………………… 28
2-2-7- شبکه ها…………………………………………… 29
2-3- نظریات جامعه شناسانه در مورد سرمایهی اجتماعی…………………………… 30
2-3-1-نظریه جیمز کلمن…………………………….. 31
2-3-2- نظریه کلاس افه و سوزان فوش………………………………. 34
2-3-3- نظریه پیر بوردیو………………………………. 34
2-3-4- نظریه مایکل ولکاک و دیپا نارایان…………………………………………….. 36
2-3-4-کارکرد و هدف سرمایهی اجتماعی…………………………………. 38
2-3-5- نظریه فرانسیس فوکویاما………………………. 39
2-4- جرم و انحرافات اجتماعی………………………………………………… 44
2-4-1- انواع جرم………………………………………………………….. 45
2-4-2- نظریههای انحرافات……………………………………. 46
2-4-2-1- تئوری فشار…………………………………………………… 48
2-4-2-1-1- مرتن………………………………………………. 48
۲-4-2-1-2- کلوارد و اهلین……………………………………………… 48
2-4-2-1-3- نظریه بیسازمانی اجتماعی…………………………………………….. 52
2-4-2-1-4- دور کیم…………………………………………………. 53
2-4-2-1-5- نظریه خرده فرهنگی کوهن……………………………….. 53
2-4-2-1-6- نظریه فرآیند کنترل اجتماعی…………………………………… 54
2-5- چارچوب نظری تحقیق…………………………………………………. 56
2-6- مروری بر تحقیقات انجام شده………………………………………………….. 59
2-6-1- تحقیقات داخلی…………………………………………………… 60
2-6-2- تحقیقات خارجی………………………………………62
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه……………………………………………………. 68
3-2- روش تحقیق……………………………………………………………… 70
3-3- جامعه آماری…………………………………………………………………… 70
3-4-قلمرو مکانی تحقیق…………………………………………………………….. 70
3-5- روش نمونه گیری حجم نمونه…………………………………………………. 71
3-6- تکنیک تجزیه و تحلیل یافته ها…………………………………………………………………………………………………. 71
3-7- اعتبار(روایی) ابزار تحقیق…………………………………….. 72
3-8- اعتماد(پایایی) ابزار تحقیق………………………………………………. 72
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- یافتههای توصیفی………………………………………………….. 76
4-2- یافتههای تحلیلی……………………………. 79
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه……………………………………………….. 88
5-2- یافتهها و نتایج کلی تحقیق……………………………… 90
5-3- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………….. 91
5-4- ارائهی راهکارها…………………………………… 94
5-5- پیشنهادات……………………………………… 94
5-5- محدودیتها وموانع تحقیق…………………………………………………………….. 98
منابع تحقیق………………………………………………………… 100
ضمایم…………………………………………………………………………………………….. 106
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطهی سرمایهی اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان میباشد. پس از طرح سوال آغازین و ارائه اهداف پژوهش، جهت انجام چارچوب نظری تحقیق از نظریه های جامعه شناختی استفاده شد. در این مسیر از نظریههای جیمز کلمن، کلاس افه و سوزان فوش، پیر بوردیو، مایکل ولکاک و دیپا نارایان، فوکویاما، و … شناسایی شد و بر این اساس نظریه کلمن، پاتنام و پیر بوردیو به عنوان تئوری محوری پژوهش انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان در سال تحصیلی 90-91 می باشد. دادههای این تحقیق، از نمونه 178 نفری از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان گردآوری گردید.
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بین دختران و پسران بر حسب ارتکاب جرم تفاوت معناداری وجود ندارد. بین مشارکت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم رابطه معنادار منفی وجود دارد.
کلید واژه:
مشارکت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی، میزان گرایش به ارتکاب جرم
1-1- مقدمه
یک مطلب دیگر :
آدمی در کشاکش زندگی فردی واجتماعی و به منظور بهرهمندی از مواهب آن سرمایهیهای متعددی را به کار میگیرد که از آن جمله میتوان به سرمایهی فیزیکی، سرمایهی انسانی، سرمایهی فرهنگی، سرمایهی اجتماعی و سرمایهی سیاسی اشاره کرد. سرمایهی فیزیکی ناظر بر پدیدههایی همچون منابع طبیعی، ثروت، درآمد، ماشین آلات، مستغلات و نظایر اینها است. سرمایهی انسانی ناظر بر میزان تحصیلات، معلومات، سطح دانش عمومی، آموزشها و مهارتهای کاری و امثال اینها است، اگرچه سرمایهی فیزیکی نیستند، اما قابلیت تبدیل به آن را دارند.
سرمایهی فرهنگی، ناظر بر نوع پرورش فرهنگی فرد است و به مسائلی نظیر نگاه آینده نگر، نظم شخصی، پر کاری، اهمیت قائل شدن برای تحصیلات و برنامهریزی و ارج نهادن به کسب دستاوردهای اقتصادی گفته میشود. برخلاف سرمایهی انسانی که ماهیتی فردی و اکتسابی دارد و محصول تلاشی خودآگاهانه است، سرمایهی فرهنگی ماهیتی جمعی دارد و به صورت ناخودآگاه و از طریق محیط خانوادگی و اجتماعی به درون روح و شخصیت افراد رسوخ میکند. با وجود این، هر دوی آنها در این خصوصیات مشترکند. یعنی قابلیت تبدیل شدن به سرمایهی فیزیکی را دارند.
سرمایهی سیاسی ناظر بر تعامل متقابل فرد و نظام سیاسی است.آنچه که به کارایی بیشتر حکومت داری منجر میشود اعتماد افراد به نظام حکومتی و مشارکت در امور سیاسی است. مجموعه این موارد شکل دهنده سرمایهی سیاسی است. اهمیت آن در زندگی انسان امروزی از آن جهت رو به افزایش است که امورات سیاسی و حکومتی تمام ساحت زندگی انسان مدرن را در بر گرفته است و از همین زاویه است که اهمیت تأثیرگذاری رسانههای جمعی برشکل دهی نگرشهای فردی به امور سیاسی و اجتماعی روشن میشود. چرا که مهمترین ابزار مورد استفاده حکومتها در تعامل با اعضای جامعه سیاسی رسانههای جمعی است. بعضاً این تأثیرگذاری از حدود تعاملات نظام سیاسی و فرد فراتر رفته و روابط انسانی اعضای یک جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
نهایتاً سرمایهی اجتماعی نوع چهارم سرمایه، اشاره به منابعی دارد که افراد به واسطهی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آنها دسترسی دارد. این گروه میتواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز میتوانند پدیدههای ملموسی همچون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیر ملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکری و آرامش روحی باشند.
فرد دارای سرمایهی اجتماعی زیاد، کسی است که دارای روابط وسیعتر، صمیمیت و اعتماد قابل توجه و عمیق است، و بالاخره افرادی که دوستانشان و یا افرادی که با آنها در ارتباطند دارای میزان قابل توجهی از سرمایهی فیزیکی، انسانی و یا فرهنگی باشند. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت: سرمایهی اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایهیهای فیزیکی، انسانی و فرهنگی زاده و بارور میشود و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده میسازد.
سرمایهی اجتماعی را معمولاً مجموعهای از هنجارهای نظم بخش دانستهاند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون بین آنها وجود دارد که در آن سهیماند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهدات و همیاری جزء شاخصهای عمدهی سرمایهی اجتماعی محسوب میشوند. به این ترتیب سرمایهی اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است افزایش ان تقویت نظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی، جرم وجنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خود کشی و امثال آن است. بنابراین چنان چه سرمایهی اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کج رفتارهای اجتماعی نیز نشانهی فقدان سرمایهی اجتماعی است (صدیق سروستانی، 1387: 245).
1-2- موضوع پژوهش
موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطهی سرمایهی اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان میباشد.
1-3- اهمیت سرمایهی اجتماعی
مفهوم سرمایهی اجتماعی در سالهای اخیر در حوزههای گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و اخیراً در علوم سیاسی مطرح شده است. سرمایهیاجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبكههای اجتماعیای كه میتوانند حس همكاری و اطمینان را در میان افراد یك جامعه پدید آورند. در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمكراتیك و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. به هر روی، امروز بر جامعهشناسان ثابت شده كه یكی از ابعاد مهم هر توسعهای توجه به سرمایهیهای اجتماعی است. از اینرو سرمایهیاجتماعی، یكی از مهمترین شاخصههای رشد و توسعه هر جامعهای به شمار میآید.
انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور میكند. اثرات این كنشهای متقابل در نقش آنها تا حدی است كه حذف آن، زندگی را غیر ممكن میسازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی كنجكاوانه در جوامع به شناسایی این كنشها پرداخته و به مجموع عواملی پی بردهاند كه آن را سرمایهیاجتماعی نامیدهاند. مفهوم سرمایهیاجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همكاری و همیاری میان اعضای یك گروه یا یك جامعه است كه نظام هدفمندی را شكل میدهند و آنها را در جهت دستیابی به هدفهای ارزشمند هدایت میكند. از اینرو، شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایهی اجتماعی میتواند در گسترش ابعاد سرمایهی اجتماعی كمك كرده و موجب افزایش عملكرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع شود. مفهوم سرمایهی اجتماعی ، بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایهی انسانی و فیزیكی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود.. امروزه سرمایهی اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایهی فیزیكی و انسانی در جوامع ایفا میكند و شبكههای روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسانها و سازمانهاست. از اینرو در غیاب سرمایهی اجتماعی، سایر سرمایهیها اثربخشی خود را از دست میدهند و بدون سرمایهی اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تكامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار میشود (مبشری،1387، 16).
1-4- سرمایهی اجتماعی در جهان و ایران
سرمایهی اجتماعى حلقه مفقودهاى است براى پاسخ به این سؤال كه چرا برخى از كشورهاى پیشرفته و برخى از كشورها عقب افتادهاند. مفهوم سرمایهی اجتماعى در كنار سرمایههاى مالى و انسانى قابل توضیح و تبیین است. تامپسون استاد دانشگاه انگلستان معتقد است دولتى كه نتواند مهارتها و دانش زمانش را توسعه دهد و از آن بهر ه بردارى كند توانایى توسعه را نخواهد داشت. بنابراین یكى از سرمایهیها، سرمایهیی انسانى، یعنى میزان آمار رشد تخصص، معلم، دانش و تكنو لوژى است. اما در عصر جدید فرانكفورتىها و به ویژه هابرماس با نقد دنیاى صنعتى مىگویند كه انسان محدود شده و در اختیار صنعت و تكنولوژى قرار گرفته است. در صورتى كه تكنولوژى باید در خدمت انسان باشد. در كنار سرمایهی انسانى سرمایهی مادى و مالى نیز مطرح مىشود كه انسان تنها با داشتن دانش نمىتواند به توسعه برسد و وجود منابع خام و منابع مالى نیز زمینه ساز توسعه است. اما در برخى كشورها از جمله ژاپن با وجود اینكه منابع خام و معدنى ندارند، اما پیشرفته هستند. در كشور كوبا كه هیچ بىسوادى وجود ندارد اما عقب افتاده است. فرانسه بیش از دو میلیون بىسواد دارد اماپیشرفته است. اتیوپى در تحت استعمار هیچ كشورى نبوده است اما بسیار عقب افتاده است. كشورهاى اروپاى شرقى از خیل عظیم تكنولوژى برخوردارند اما در كل پیشرفته نیستند. پس یك حلقه مفقوده وجود دارد و آن سرمایهیی اجتماعى است. طى یك تحقیق علمى در دانشگاه نیویورك علت عقب ماندگى برخى از مناطق شهرى نسبت به دیگر مناطق و محلهها در آمریكا نبود خمیرمایه جامعه مدنى اعلام شده است. تشریك مساعى در كارها جهت افزایش سطح رفاه عمومى خمیر مایه جامعه مدنى را تشكیل مىدهد و همین خمیر مایه جامعه مدنى یك نوع سرمایهی اجتماعى است اگر چه به تنهایى نمىتواند عامل توسعه باشد سرمایهی مالى، سرمایهی انسانى و سرمایهی اجتماعى سه ضلع یك مثلث براى توسعه جوامع محسوب مىشوند.
در جوامع غربى هر فرد عضو دهها گروه سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، ادبى و… است و پایگاه اجتماعى افراد بواسطه تعلق به این گروهها تبیین مىشود. در این گذار سرمایههاى گذشته را نباید دور ریخت و نابود كرد اما شكلى پویاتر و نوینتر بایستى رشد كند. شوراها در صورت غیر ادارى آن جهت حل مسائل اجتماعى مفید هستند و به عنوان یك سرمایهی اجتماعى تلقى مىگردد و این سرمایهی اجتماعى نه فقط تابعى از تعدد شوراها و گروههاى مردمى است بلكه عمق و ابعاد مثبت و منفى آن نیز مورد نظر است. اگر اعتبار و ارزشهاى لازمه به این گروهها حاكم نباشد در جهت منفى به كار گرفته خواهند شد. همچنین بایستى از سرمایههاى اجتماعى سنتى جامعه ایران حداكثر بهره گرفته شود. در محیط و بسترهاى ناسالم سرمایهی اجتماعى شكل نمىگیرد. اعتماد به نظامهاى اقتصادى – اجتماعى وروابط خانوادگى لازمه و زیربناى شكل گیرى و تراكم سرمایهی اجتماعى است. شوراها در این راستا به عنوان یك حركت تازه، جالب و جامع است كه اگر معمارى خوبى در چارچوب احزاب، گروهها و سازمانهاى غیر دولتى داشته باشد به عنوان یك سرمایهی اجتماعى با ارزش مىتواند مورد استفاده قرارمى گیرد (اخترمحققی، 1385، 121).
1-5- بیان مسئله
ایدهی سرمایهی اجتماعی بر تمام محققین و متفکرین علوم اجتماعی تأثیر گذارده است البته این مفهوم به خاطر کاربردهای عملی اش توجه سیاستگذاران و دیگر علاقه مندان را به خود جلب کرده است در تمامی این رشتهها این ایده که روابط میتوانند در نقش یک منبع عمل کنند، به کرات از طریق زمینههای تجربی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است البته ایده اهمیت شبکههای اجتماعی همراه با هنجارهایی که آنها را در کنار هم نگه میدارند ایدهی جدیدی نیست. یک مثل قدیمی انگلیسی میگوید: «آنچه میدانید مهم نیست بلکه آنکه میشناسید مهم است» بنابراین همانطور که عقل سلیم بر اهمیت شبکهها صحه میگذارد، اهمیت شبکهها و کلاً سرمایهی اجتماعی در علوم اجتماعی هم پذیرفته و تثبیت شده است.
نظریهی سرمایهی اجتماعی به طور ذاتی خیلی ساده است. ایدهی محوری آن را میتوان در واژهی «روابط» خلاصه کرد. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آنها قادر به همکاری با یکدیگر میشوند و به این طریق چیزهایی را کسب میکنند که به تنهایی قادر به کسب آن نمیباشند. انسانها از طریق مجموعهای از شبکهها به هم متصل میشوند و تمایل دارند که ارزشهای مشترکی با سایر اعضای این شبکهها داشته باشند (جان فیلد، 8،1388).
[چهارشنبه 1399-08-14] [ 06:42:00 ق.ظ ]
|