کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



کودک آزاری ناشی از غفلت و مسامحه 14

علایم و نشانه های کودک آزاری 14

سابقه کودک آزاری در جهان 15

شیوع کودک آزاری 15

علل کودک آزاری 16

عوارض و اثرات سوء رفتار و آزار بر کودکان 18

عوامل مؤثر در بروز کودک آزاری 19

نظریات در حیطه کودک‏آزاری 25

چهارچوب تحلیلی 26

بدرفتاری تنبیهی 27

کارکرد خانواده 27

بعد حل مسئله 28

بعد ارتباط 28

بعد نقش ها 29

بعد پاسخدهی عاطفی 29

بعد آمیختگی عاطفی 29

بعد کنترل رفتاری 30

دیدگاه های شخصیت 31

رویکردهای روان پویشی 31

دیدگاه ساختاری 31

دیدگاه پویشی 31

دیدگاه اقتصادی 32

رویکرد پدیدار شناختی 32

رویکرد شناختی 33

رویکرد رفتاری 33

رویکرد یادگیری اجتماعی 34

رویکرد صفات 34

نظریه آلپورت 34

مدل پنج عاملی شخصیت 36

پیشینه تاریخی مدل پنج عاملی شخصیت 36

پایان نامه و مقاله

 

پیشینه پژوهشی 37

پژوهش های خارجی 37

پژوهش های داخلی 41

جمع بندی 44

فصل سوم: روش پژوهش

طرح پژوهش 46

جامعه آماری، گروه نمونه و روش نمونه گیری 46

جامعه آماری 46

نمونه و روش نمونه گیری 46

ابزار پژوهش 48

ابزار سنجش خانواده (FAD) 48

سیاهه پنج عاملی نئو (NEO –FFI): 51

روش اجرا 52

روش تحلیل 52

ملاحظات اخلاقی پژوهش 53

فصل چهارم: یافته های پژوهش

یافته های توصیفی متغیرها 55

یافته های استنباطی 56

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق 62

بحث و نتیجه گیری 62

محدودیت های پژوهش 68

محدودیت های در اختیار پژوهشگر 68

محدودیت های خارج از کنترل 68

پیشنهادات 68

پیشنهادات پژوهشی 68

پیشنهادات کاربردی 68

منابع و مأخذ 69

یک مطلب دیگر :

 

منابع فارسی 69

References 72

پیوستها 75

 

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد خانواده و ویژگی های شخصیتی نوجوانان با و بدون سابقه کودک آزاری انجام شد. بدین منظور جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری در شهرستان اقلید می باشد که تحت حمایت و پوشش اداره بهزیستی می­باشند. تعداد ۶۰ نفر از نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین ۶۰ نوجوان عادی نیز به صورت تصادفی جهت مقایسه انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های کارکرد خانواده و ویژگی­های شخصیتی را تکمیل کردند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد کارکرد خانواده  در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری در ابعاد کارکرد کلی، حل مسأله، ارتباطات و پاسخدهی عاطفی نسبت به نوجوانان بدون سابقه  کودک آزاری به طور معناداری ناکارآمد است. همچنین بین دو گروه در ویژگی­های شخصیتی عصبیت، برون گرایی و انعطاف پذیری به طور معنادار تفاوت وجود دارد. بنابراین نوجوانانی که دارای سوابق کودک آزاری هستند از لحاظ کارکرد خانواده دچار مشکلات گسترده­ای در حوزه­های حل مسأله، ارتباط و تعاملات بین اعضای خانواده، نحوه پاسخ و برآوردن نیازهای عاطفی همدیگر هستند. همچنین این افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی در حوزه عصبیت یا روان رنجور خویی، میانگین بیشتر و در حوزه برون گرایی و انعطاف پذیری میانگین کمتری نسبت به نوجوانان عادی و بدون سابقه دارند.

واژگان کلیدی: کودک آزاری، کارکرد خانواده،‌ ویژگی های شخصیتی

مقدمه:

خانواده کوچک‏ترین نهاد اجتماعی است که با پیوند زن و مرد شکل می­گیرد و به تدریج کودکان به این جمع کوچک افزوده شده، تحت سرپرستی آنان قرار می‏گیرند. کودک و شرایط وی که دارای ویژگی های خاص متناسب با سن می باشد، در مطالعات و کتابهای گوناگونی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به گفته برخی اندیشمندان، به جرات می‏توان قرن بیست و یکم را «عصر کودکان» نامید؛ از این‏رو، بخش مهمی از منابع مادی و معنوی کشورهایی که به توسعه اقتصادی و اجتماعی مطلوب‏تری دست یافته‏اند، صرف توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی و جسمی آنان می‏شود. در این زمینه، علاوه بر افزایش امکانات بهداشتی، آموزشی، هنری و پرورشی، دامنه حقوق کودک نیز به عنوان موجودی نیازمند حمایت ویژه در جهت تعالی مادی و معنوی نسل آینده و اداره‏کننده فردای جامعه، وسعت یافته است. اطلاعات در مورد آزار فیزیکی یا جنسی کودک، همسرآزاری و سایر اشکال خشونت در خانواده، سبب گردید متخصصان به این نتیجه برسند که معضل خشونت در خانواده به صورت فراگیر در دو دهه گذشته افزایش یافته است. امروزه خشونت در خانواده توجه قابل ملاحظه‏ای را به خود معطوف ساخته، به گونه‏ای که این پدیده نه تنها در خانواده‏های آمریکایی، بلکه در انگلستان، اروپای غربی و بسیاری از کشورهای آسیای غربی و شرقی به چشم می‏خورد (شفیع پور، ۱۳۸۰).

یکی از مسائل بسیار مهمی که امروزه متخصصان علوم رفتاری و پزشکی، سازمان پزشکی قانونی و متخصصان کودکان با آن روبه رو هستند، مسأله آزار جسمی، روانی و جنسی کودکان توسط والدین و یا مراقبان آنها است. کودک آزاری[1] از جمله آسیب های اجتماعی است که به دلیل گستردگی عوامل مؤثر و تاثیرات عمیقی که این عوامل بر رشد و شخصیت کودک، خانواده وی و اجتماع دارند، می تواند به عنوان یکی از اولویت های مسائل بهداشتی و درمانی در کشورهای مختلف جهان مورد توجه قرار گیرد (رحیمی، 1377). دامنه کودک آزاری از محروم ساختن کودک از غذا، لباس، سرپناه و محبت پدر و مادری، تا مواردی که در آن کودکان از نظر جسمی توسط یک فرد بالغ مورد آزار و اذیت و بدرفتاری

قرار می­گیرند و ممکن است موجب صدمه دیدن و مرگ آنان شود، گسترده است (سازمان بهداشت جهانی[2]، ۲۰۰۹).

کودک‏ آزاری به اشکال مختلفی نمایان می‏گردد و بیشتر نظام‏های حقوقی سوءاستفاده جسمی، جنسی، عاطفی‏ و سهل ‏انگاری جسمی، عاطفی و تحصیلی را از مصادیق‏ کودک‏ آزاری می‏دانند. هرچند که در تعریف مصادیق،گاهی‏ تفاوت‏هایی وجود دارد. پدیده کودک ‏آزاری به عوامل زیادی بستگی دارد که برخی‏ از آنها منشأ بیرونی دارد و برخی درونی. علاوه بر این، بعضی‏ از این عوامل به تنهایی و برخی دیگر در کنار عوامل دیگر موجب بروز سوءاستفاده از کودکان و سهل‏ انگاری نسبت‏ به آنها می‏شود (مدنی، ۱۳۸۲).

ویژگی های متعددی در خانواده از جمله تک سرپرست بودن، بد سرپرست بودن، فقر، سطح فرهنگی و اقتصادی پایین، سطوح تحصیلی پایین، ویژگی های روانی و مشکلات والدین، ویژگی های فرزند، می تواند منجر به شکل گیری و مستعد شدن کودک آزاری گردد (مانی، ۲۰۰۹).

با توجه به نقش متغیرهای مختلف روانی، اجتماعی و فرهنگی در  شکل گیری و بروز رفتارهای کودک آزارگری، تجربه کودک آزاری در سنین پایین تر، غالباً به عنوان یک بحران حل نشده ممکن است تا سنین بالاتر و بزرگسالی تدوام یابد. بدین صورت که این افراد در سنین نوجوانی نیز همچنان تحت تاثیر تجارب پیشین قرار داشته و بحران کودک آزاری می­تواند در شکل گیری عدم سازگاری و ویژگی های فردی نامطلوب تاثیر گذار باشد. همچنین  ویژگی های کارکردی و عملکرد خانواده می تواند به نوعی پیش بینی کننده وضعیت سلامت کلی افراد و شکل گیری الگوهای رفتاری خاص در آنان گردد. خانواده های افرادی که تجربه بحران هایی مانند کودک آزاری را داشته اند ممکن است در ساختار و نحوه بروز رفتارهای سازگارانه عملکردی نامطلوب داشته باشند (کوهی[3]، ۲۰۰۶). بنابراین شکل گیری و تجربه این بحران می تواند ادامه فرایند زندگی کودک را دچار چالش نموده و از نظر ویژگی ها و متغیرهای متعدد روانشناختی زمینه را جهت آسیب و مشکل مهیا نماید که در این پژوهش در پی بررسی و مقایسه متغیرهای درون فردی و بین فردی در نوجوانان دارای تجارب کودک آزاری بوده ایم.

بیان مسأله

کودک آزاری به معنای صدمه جسمی یا روانی، آزار جنسی[4]، غفلت[5] یا بدرفتاری با کودک (زیر ۱۸ سال) توسط فردی است که مسئول سلامتی او است و به معنای وارد آمدن آسیب عمدی از طرف فرد بالغ به کودک است (رحیمی موقر، ۱۳۸۲). این آسیب ها ناشی از تنبیه های شدید جسمی یا تنبیه های غیر موجه است، همچنین شامل حمله آگاهانه و عمدی به کودک، از قبیل سوزاندن، گاز گرفتن، بریدن اعضا، هل دادن، تاباندن اندام ها، شکنجه، ضربات، زخم­ها و شکستگی­ها، تنبیه کردن، کتک زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، سوزاندن، تکان دادن و دیگر کارهای دردناک برای یک کودک است (مدنی، ۱۳۸۲؛ ماش[6]، ۱۹۹۹).

از سویی آزار جنسی شامل هر نوع فعالیت جنسی با کودک قبل از سنی است که بتواند رضایت قانونی داشته باشد. در تعریف آزار جنسی همواره باید این نکته را در نظر داشت که زور و اجبار در این نوع آزار نقش اساسی دارد. البته هر چند که در برخی آزارهای جنسی به وضوح زور و اجبار و جراحات ناشی از این تجاوز وجود ندارد، نمی توان مواردی را که بدون اعمال زور فیزیکی و همراه با تهدید، رشوه، تطمیع، و فریب دادن است از نظر دور داشت. زور و اجبار معمولاً ناشی از تفاوت سنی است. باید توجه داشت که بازی های جنسی میان کودکان مصداق آزار جنسی نیستند (هوبز و هانک[7]، ۱۹۹۹).

آزار عاطفی آزار به جسم و بدن کودک محمدود نمی شود، کودکانی که دائماً به آنها ناسزا گفته می شود، فحش و توهین می شنوند، تحقیر می شوند، با تهدید و ترس وادار به انجام کاری می شوند، طرد می شوند، از آنها ایراد گرفته می شود، در آنها ترس و وحشت ایجاد شده و تطمیع شده اند، اغلب فرصت کمی برای رشد عزت نفس پیدا می کنند. آزار عاطفی ممکن است به صورت غیر مستقیم ایجاد شود. شیوع خشونت خانگی و خشونت در جامعه کودک را با ترس و صحنه های مخوف روزانه رو به رو می سازد. به گونه ای که والدینی که دائماً با هم در حال مشاجره و دعوا هستند باعث آزار کودک خود می شوند (دورن[8]، ۱۹۹۸). بنابراین آزار عاطفی یکی از مهم ترین و در عین حال مشکل ترین نوع آزار از نظر تعریف و تشخیص است. به ندرت آزار جسمی یا جنسی را بدون آزار عاطفی مشاهده می کنیم. مهم ترین چیزی که کودک نیاز دارد، داشتن فرصتی برای رشد و بلوغ است و آزار عاطفی، الگویی از رفتارهای والدین است که مانع رشد شناختی، عاطفی، روانشناختی و اجتماعی کودک می شود و شامل نادیده گرفتن، طرد، منزوی کردن، حملات کلامی، ترساندن، تباه کردن کودک است (کاپلان و سادوک[9]، ۲۰۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[سه شنبه 1399-08-13] [ 01:51:00 ب.ظ ]




پیشینه نظری…………………………………………………………………………………………………………………………… 12

الف : شادمانی …………………………………………………………………………………………………………………………. 12

ب : رضایت شغلی……………………………………………………………………………………………………………………. 29

پیشینه پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………… 41

تحقیقات انجام شده در خارج کشور……………………………………………………………………………………….. 42

تحقیقات انجام شده در داخل از کشور……………………………………………………………………………………..48

جمع بندی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 57

فصل سوم : روش شناسی پژوهش

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 59

طرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………. 59

جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………………………………….. 59

روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………………………….. 59

ابزار اندازه گیری……………………………………………………………………………………………………………………….62

روش اجرای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………… 65

روش آماری تحلیل اطلاعات……………………………………………………………………………………………………. 65

فصل چهارم : یافته های پژوهش

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 68

یافته های استنباطی………………………………………………………………………………………………………………… 69

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

خلاصه تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………….. 85

بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 86

دستاورهای اصلی پژوهش……………………………………………………………………………………………………….. 93

محدودیت های پژوهش …………………………………………………………………………………………………………. 93

پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………. 93

منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………………………………………………….. 95

پیوست ها

الف ) پرسشنامه رضایت شغلی ………………………………………………………………………………………………….. ׀

ب )  پرسشنامه شادکامی آکسفورد …………………………………………………………………………………………. ᴠ

چکیده انگلیسی ……………………………………………………………………………………………………………………… ׀׀ᴠ

فهرست جداول

عنوان                                                                                                                صفحه

جدول 3-1 : فراوانی و درصد گروه بندی رضایت شغلی معلمان مدارس اسثتنائی و عادی….. 60

جدول 3-2 : فراوانی و درصد گروه بندی سن معلمان مدارس اسثتنائی و عادی…………………. 60

جدول 3-3 : فراوانی و درصد توزیع جنس معلمان مدارس اسثتنائی و عادی………………………. 61

جدول 3-4 : فراوانی و درصد گروه بندی سابقه شغلی معلمان مدارس اسثتنائی و عادی……. 61

جدول 3-5 : فراوانی و درصد توزیع وضعیت تاهل معلمان مدارس اسثتنائی و عادی…………… 62

مقالات و پایان نامه ارشد

 

جدول4-1: آزمون تی مستقل برای مقایسه میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی و عادی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 69

جدول4-2 : آزمون تی مستقل برای تعیین تفاوت میان میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی……………………………………………………………………………………………………………………… 71

جدول4-3 : اطلاعات توصیفی مربوط به شادمانی معلمان استثنائی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 72

جدول4-4: آزمون تحلیل واریانس دو طرفه برای تعیین تعامل معنی‌دار بین گروه و جنسیت بر میزان شادمانی معلمان استثنائی و عادی……………………………………………………………………………….. 73

جدول4-5 : اطلاعات توصیفی مربوط به رضایت شغلی معلمان استثنائی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………………………………… 77

جدول4-6 :آزمون تحلیل واریانس دو طرفه برای مقایسه رضایت شغلی معلمان استثنایی و عادی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………………………. 78

جدول4-7: تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه شادمانی بر حسب سابقه شغلی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 80

جدول 4-8 : آزمون تعقیبی شفه برای تعیین تفاوت بین سلامتی و کارآمدی معلمان با سوابق خدمت …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 82

جدول4-9 : تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه رضایت شغلی با توجه به سابقه شغلی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 83

فهرست نمودارها

نمودار 4-1:تعامل بین گروه و جنسیت بر میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی و عادی…76

نمودار 4-2:تعامل بین گروه و جنسیت بر رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی….79

چکیده

این پژوهش به منظور مقایسه شادمانی و رضایت شغلی معلمان استثنایی و عادی آموزش و پرورش شهرستان شیراز در سال تحصیلی 90-89 انجام گردید . نمونه این پژوهش در مجموع 185 نفر از معلمان شامل 53 معلم مرد استثنائی و 41 معلم  زن استثنائی و نیز 61 معلم مرد عادی و 30 معلم زن عادی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند . ابتدا پرسشنامه های شادمانی آکسفورد و رضایت شغلی مقیمی اجرا گردید . تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دو طرفه و آزمون تعقیبی شفه نشان دادند که میزان شادمانی معلمان مدارس استثنائی بیش از معلمان مدارس عادی می باشد و این تفاوت معنی دار می باشد . بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی تفاوت معنا داری وجود نداشت . بین میزان شادمانی معلمان زن و مرد مدارس استثنائی و عادی تفاوت معنادار وجود ندارد . بین میزان رضایت شغلی معلمان زن و مرد مدارس استثنائی و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد و تاثیر تعاملی گروه در جنسیت بر رضایت شغلی نیز معنی‌دار نبود . بین سابقه شغلی معلمان مدارس استثنائی با شادمانی آنها در کل تفاوت معنا دار وجود ندارد و تنها مولفه های سلامتی و کارآمدی تفاوت معنا داری ایجاد کردند. بین میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی با سابقه کاری مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد .

کلید واژه ها : شادمانی ، رضایت شغلی

مقدمه

در اواخر قرن بیستم موضوع شادمانی[1]  و نشاط بشر به عنوان یکی از موضوعات مورد بررسی جامعه شناسان،‌روان شناسان و اقتصاددانان مطرح گردید. شادمانی پدیده ای است که شامل مقوله های گسترده ای از قبیل پاسخهای هیجانی، حوزه های رضایت و قضاوت های کلی از زندگی می شود و به این واقعیت اشاره دارد که مردم زندگی خود را چگونه ارزیابی می کنند و نیز متغیرهایی از قبیل رضایت از کار، رضایت از وضعیت زناشویی، فقدان افسردگی[2] و  وجود عواطف مثبت را در بر می گیرد. شادمانی تا حدودی ارثی است و با برخی صفات شخصیتی ارتباط دارد. تعدادی از این صفات نیز ثابت هستند، اما این بدان معنی نیست که شادمانی غیر قابل تغییر است. یکی از مهمترین این صفات برونگرایی است که از طریق تجارب مثبت منظم با دوستان و در محل کار افزایش می یابد (جعفری و همکاران ،‌1382) .

تحقیقات نشان می دهند که شادمانی افرادی که کار می کنند از افراد بیکار بسیار بیشتر است. در واقع بیکاری و ترس از بیکاری از جمله علل مهم ناشادی است. این

یک مطلب دیگر :

دانلود پایان نامه مدیریت درباره : سطح معنی داری

 نکته قابل ذکر است که ممکن است کسی شغل شخصی نداشته باشد،‌ولی بیکار هم نباشد، بلکه تا پیدا کردن شغل، شخص به هر ترتیب کار می کند.‌ آنچه مهم است انجام کار است نه داشتن شغل (عابدی، 1384) .

وضع شغلی نیز بی تردید، یکی از عوامل مهم در زمینه رویکرد فرد در خصوص رضایت از زندگی و روند عمومی اوضاع شادمانی است. مطالعه رضایت شغلی[3] یا واکنش عاطفی افراد نسبت به شغل در سال 1935 نخستین بار توسط هاپاک[4] مورد توجه قرار گرفت و تاکنون موضوع بحث و تحقیق پژوهشگران زیادی بوده است. به طوری که تا سال 1992 بیش از 5000 مقاله فقط در آمریکا در این مورد منتشر شده است (شفیع آبادی،‌1382) .

در ایران نیز این موضوع یکی از رایج ترین عناوین تحقیقاتی بوده  است به گونه ای که تا سال 1382 تنها در سطح دانشگاههای دولتی شهر تهران بیش از 200 پایان نامه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در این زمینه ردیابی شده است (ازکیا و همکاران ، 1382) . به طور کلی می دانیم که رضایت شغلی اصلی ترین عامل دلبستگی به کار و پیشه و سبب توسعه و پیشرفت کیفی کار می شود. الیس[5] (1984) ، در یک پژوهش مربوط به رضایت شغلی معلمان بین مشوقهای درونی و بیرونی تمایز قائل شده است . مشوقهای بیرونی، امتیازات ملموس شغلی،‌ مانند حقوق و امنیت شغلی هستند در حالی که مشوق های درونی، امتیازات هیجانی و شخصی حرفه ای،‌مانند رشد شخصیت و احساس فضیلت است. الیس نتیجه می گیرد که مشوق های درونی نقش موثری در انگیزش و رضایت شغلی معلمان ایفا می کند. بنابراین به نظر می رسد موفقیت شغلی با احساس شادمانی ارتباط دارد. بدین صورت که میزان شادمانی افراد شاغل بیشتر از افراد بیکار است و همچنین اشخاصی که به کارهای تخصصی مشغولند نسبت به کسانی که دارای مشاغل تخصصی نیستند احساس شادمانی بالاتری را گزارش کرده اند (آرگایل،‌[6] 2001) .

تحقیقات نشان میدهد که علاقه  انگیزه و احساس تعهد معلمان ( عادی و استثنائی ) نسبت به شغل خود ارتباط معنی داری با موفقیت آنان در تدریس دارد . به عبارت دیگر اگر آنها حرفه معلمی به خصوص استثنائی را با علاقه انتخاب کرده و دارای احساس تعهد و انگیزه نسبت به کار خود باشند عملا موفقتر از دیگران هستند . عوامل مذکور موجب می شود تا معلمان خصوصا معلمان استثنائی از شغل خود رضایت شغلی بیشتری کسب کنند که آن هم به نوبه خود باعث می شود تا میزان تلاش معلمان استثنائی بالا رفته تعهد شغلی بیشتری از خود نشان داده و در نتیجه اثر بخشی داشته باشند (کوهکن ، 1382 ) .

بطور کلی نتایج تحقیقات نشانگر این است که کار،‌هویت ما را در جامعه مشخص می کند و وقتی کارکنان کنترل بیشتری بر کار خود داشته باشند و در تصمیم گیری ها دخالت داده شوند، رضایت شغلی بیشتری را نشان می دهند که شادمانی بیشتری را به دنبال خواهد داشت (معتکف ، 1384) .

بیان مسئله

شادمانی که هدف مشترک افراد است و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند، عبارت است از ارزشیابی افراد از خود و زندگیشان (باس ،[7] 2000) . از همان ابتدای تمدن بشری،‌متفکران به بحث و گفتگو در مورد حیات انسانی و «زندگی مطلوب» پرداخته اند. برخی از افراد ایده ال خود را در ثروت، بعضی در داشتن روابط پرمعنا، و گروهی در کمک به افراد نیازمند می بینند. همه این افراد از لحاظ شرایط و ظواهر بیرونی با یکدیگر متفاوتند. ولی از یک احساس « سلامت روانی »[8] مشترک برخوردارند . اصطلاح سلامت روانی به ارزیابی های افراد از زندگیشان اشاره دارد. این ارزیابی ها ممکن است جنبه شناختی داشته باشد (مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرد) و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی، ظاهر می شود. در صورتی که افراد از شرایط زندگی خود راضی باشند، دائماً عواطف مثبت را تجربه نمایند و عواطف منفی کمتری داشته باشند ، ‌گفته می شود که از سلامت روانی بالایی برخوردارند. اصطلاح سلامت روانی اصطلاح روان شناختی معادل شادی است که به دلیل مفاهیم بسیاری که در خود نهفته دارد به شادی ارجح است ،‌ اگر چه در ادبیات مربوطه ، به جای یکدیگر به کار می روند. موضوع دیگری که مهم جلوه می کند این است که آیا مقوله شادی می تواند با توجه به جنسیت افراد متفاوت باشد؟ کدام یک از دو جنس مرد وزن شاد و از زندگی خود راضی تر هستند؟ آیا مردها به دلیل داشتن قدرت اجتماعی و درآمد بیشتر از زنها شادتر هستند؟ آیا زنها به دلیل برخوردهای همدلانه و صمیمیت بیشتر شادتر از مردها زندگی می کنند؟ (معتکف، 1384).

بدلیل اینکه یکی از مولفه های بسیار مهمی که در نتیجه یک محیط شاد ایجاد می شود رضایت شغلی است،‌لازم است بدانیم رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری از افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین بار محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و ازمشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسان خانه دوم اوست. چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند . بسادگی پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقاء دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند.

و اما دانش آموزان استثنایی را میتوان چنین تعریف کرد : دانش اموزی که از نظر جسمی یا خصوصیات رفتاری و ذهنی با بیشتر دانش آموزان همکلاس خود تفاوت فاحش دارد و آموزش ویژه برای او مناسب تر از آموزش معمولی است . منظور از مناسب تر بودن آموزش ویژه نسبت به آموزش عادی ، این است که با آزمایش و بررسی مشخص می شود که این آموزش از لحاظ تطبیق و سازش همه جانبه ی دانش آموز بامحیط و نیز پیشرفت تحصیلی آن ، برتراست .

عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشند. چه بسا تنها یک عامل از مجموعه این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد . نتیجه شادمانی و رضایت شغلی معلمان در تربیت نیروهای انسانی کار آمد مشاهده می شود . زیرا رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در دست یابی به موفقیت شغلی است که باعث افزایش کارایی ونیز احساس رضایت فرد می گردد. به همین دلیل افراد در هنگام اشتغال به کار خوشحال تر هستند و از لحاظ سلامت جسمی و روانی در وضع بهتری قرار دارند و خطر فرسودگی شغلی کمتر آنها را تهدید می کند ، با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت دانش آموزان به عنوان پشتوانه های اجرایی و فرهنگی آینده کشوربا وجود معلمان شاد و دارای رضایت شغلی می توان به این مهم دست یافت همچنین در خصوص معلمان استثنایی با توجه به نوع شغل آنها ، وجود رضایت شغلی و شادمانی در این افراد موجب می شود تا دانش آموزان استثنایی با گرفتن آموزشهای مناسب تر وابستگی کمتری نسبت به خانواده و جامعه داشته و حتی به عنوان فردی موثر در جامعه نیز مطرح گردند . لذا پژوهش حاضر با توجه به اهمیت بسیار بالای موارد فوق الذکر با موضوع مقایسه میزان شادمانی و رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی شیراز ، انجام می شود .

اهمیت و ضرورت مسئله

شادمانی که گاه برای تأکید بیشتر شادمانی ذهنی[9] نامیده می شود ،‌ احساسی است که زندگی را چیزی خوب می داند . شادمانی به مفهوم  دوام لحظات شاد دیروز ، روحیه سرخوش امروز و زمان دشوار فردا است آنچه اشخاص آن را شادی تجربه می کنند نه یک شادی زودگذر بلکه یک احساس عمیق و این باور است که به رغم مشکلات امروز همه چیز خوب است یا به خوبی برگزار خواهد شد (معتکف،‌1384) .

یکی از عوامل بسیار مهم و ضروری مرتبط با شادمانی ، رضایت از شغل می باشد. وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم وضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملالت آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل را ایجاد می کند. بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضای آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد شد ( شفیع آبادی ، 1382) .

البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم  افرادی که میزان شادمانی بالایی دارند بهتر کار می کنند. بنابراین رابطه بین احساس شادمانی و رضایت شغلی یک رابطه دوسویه است. بعضی از موقعیت های شغلی باعث افزایش میزان شادمانی می گردد و در مقابل احساس شادمانی باعث بهتر کار کردن و در نتیجه موفقیت های شغلی بهتر می گر دد (معتکف، 1384) .

با توجه به اهمیت شادکامی در زندگی بشر ،‌ امروزه سازمانها  و موسسات تولیدی و خدماتی اهتمام ویژه ای به کیفیت زندگی و ارتقاء سطح بهداشت جسمانی و روانی کارکنان و خانواده های زیرمجموعه خود دارند . زیربنای منطقی این اقدامات این است که ارتقاء بهداشت  روانی و شادی کارکنان  و خانواده های آنان به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ارتقاء بهره وری، افزایش ایمنی در کار و افزایش رضایت شغلی و خانوادگی و در نهایت افزایش رضایت از زندگی خواهد شد (آرگایل،‌ترجمه گوهری و همکاران ، 1383) .

شغل گروهی از معلمان که تعلیم و تربیت کودکان استثنایی را به عهده دارند به سبب ویژگیها و ناتواناییهای خاص این کودکان می بایست مورد توجه جدی قرار بگیرد .

در هرجامع بیش از ده درصد کودکان با ویژگیهای متفاوتی نسبت به دیگرکودکان متولد می شوند و از نظر جسمی با کودکان عادی تفاوت دارند . این گروه از کودکان تحت عنوان کودکان استثنایی مورد توجه خاص  مسئولان تعلیم و تربیت همه کشورها هستند و تاکنون برای آموزش و پرورش آنان برنامه های خاصی تدوین گردیده است . مفهوم آموزش و پرورش استثنایی به نحوی که هرکودک به اندازه توانایی وظرفیت خود آموزش ببیند . آموزش و پرورش استثنایی محصول پیشرفت در امر توجه و نگرش به تفاوتهای فردی است .

بنابراین انجام پژوهشهایی در ارتباط با این موضوع و تایید وجود رابطه معناداری بین شادمانی و رضایت شغلی باعث می شود که آموزش و پرورش بیشتر به این اصل مهم یعنی رفاه و رضایت جسمی و روانی کارکنان خود پرداخته و دربرآورده کردن نیازهای مادی و معنوی آنها سخت بکوشد و نتایج این امر را در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به وجود آمدن کلاسهای درس شاد و معلمان و مربیان با انگیزه و مستعد شکوفا سازی استعدادهای نهفته در سرمایه های انسانی (فراگیران) مشاهده کند .

اهداف پژوهش

هدف کلی

هدف کلی از این پژوهش مقایسه میزان شادمانی و رضایت شغلی معلمان مدارس استثنائی و عادی شیراز است .

اهداف اختصاصی

1- مقایسه میزان شادمانی معلمان مدارس استثنایی و عادی

2- مقایسه میزان رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی

3- مقایسه میزان شادمانی معلمان زن و مرد مدارس استثنایی و عادی

4- مقایسه میزان رضایت شغلی معلمان زن و مرد مدارس استثنایی

5- مقایسه شادمانی معلمان مدارس استثنایی با توجه به سابقه شغلی آنها

فرضیه های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:50:00 ب.ظ ]




1-6-2- تعریف عملیاتی سرمایه های روانشناختی. 10

1-6-3- تعریف مفهومی سلامت روان. 10

1-6-4- تعریف عملیاتی سلامت روان. 10

1-6-5- تعریف مفهومی بهزیستی. 10

1-6-6- تعریف عملیاتی بهزیستی :. 10

فصل دوم :ادبیات پژوهش

2-1-  سرمایه های روانشناختی. 12

2-1-1- مفهوم سرمایه روانشناختی. 12

2-1-1-1- امیدواری. 13

2-1-1-2- تعریف امیدواری. 13

2-1-1-3- نظریه امید. 14

2-1-1-4- نقش موانع در پرورش امید   16

2-1-1-5- مراحل ناامیدی. 17

2-1-2- نابآوری. 18

2-1-2-1- تعریف تابآوری. 18

2-1-2-2- ویژگی های افراد تاب آور   19

2-1-2-3- مدلهای تابآوری. 20

2-1-2-3-1- مدل تاب آوری کامپفر   20

2-1-2-3-2- مدل تابآوری اورال و همکاران   21

2-1-3- خوشبینی. 23

2-1-3-1- تعریف خوشبینی. 23

2-1-3-2 -انواع خوشبینی. 23

2-1-3-2-1- خوش بینی سرشتی یا گرایشی   23

2-1-3-2-2- خوش بینی تبیینی. 24

2-1-3-3- افراد خوشبین، افراد بدبین   24

2-1-3-4- رشد خوش بینی. 25

2-1-4- خودکارآمدی. 26

2-1-4-1- تعریف خودکارآمدی. 26

2-1-4-2- ابعاد خودکارآمدی. 27

2-1-4-3- منابع خودکارآمدی. 27

2-1-4-4- باورهای خودکارآمدی. 29

2-1-4-5- ویژگیهای خودکارآمدی   30

2-2- سلامت روان. 31

2-2-1- مفهوم سلامت. 31

2-2-2- تعریف سلامت روان. 32

2-2-3- اصول بهداشت روانی. 33

2-2-4- نقش خانواده در تأمین سلامت روان. 34

2-2-5- سلامت روانی از دیدگاههای مختلف. 34

2-2-5-1- نظریه آلبرت الیس:. 34

2-2-5-2- نظریه ویلیام گلاسر. 35

2-2-5-3- نظریه اسکینر. 36

2-3- بهزیستی. 36

2-3-1- مفهوم بهزیستی. 36

2-3-2- مؤلفههای تشکیل دهنده بهزیستی روانی. 37

2-3-2-1- خودمختاری. 37

2-3-2-2- رشد فردی. 38

2-3-2-3- تسلط بر محیط. 38

2-3-2-4- هدفمندی در زندگی. 38

2-3-2-5- روابط مثبت با دیگران   39

2-3-2-6- پذیرش خود. 39

2-3-3- کیفیت زندگی. 39

2-3-3-1- رویکرد فلسفی به مفهوم کیفیت زندگی   39

2-3-3-2- رویکرد اقتصادی به مفهوم کیفیت زندگی   40

2-3-3-3- رویکرد زیست شناختی مفهوم کیفیت زندگی   41

2-3-3-4- رویکرد روانشناختی مفهوم کیفیت زندگی   41

2-3-4- مؤلفه های جسم سالم. 42

2-4- پیشینه پژوهش. 43

2-4-1- تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 43

2-4-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور. 45

فصل سوم: روش اجرای پژوهش

3-1- روش تحقیق. 48

3-2- جامعه آماری. 48

3-3- نمونه و روش نمونهگیری. 48

3-4- ابزار پژوهش. 48

3-5- روش اجرای پژوهش. 50

3-6- روش تجزیه و تحلیل دادهها. 50

فصل چهارم: یافته ها

4-1-  اطلاعات توصیفی. 52

4-2-  اطلاعات استنباطی. 54

فصل پنجم: 

پایان نامه و مقاله

بحث و نتیجه گیری

5-1- بحث و نتیجه گیری. 58

5-2- محدودیت ها. 62

5-3- پیشنهادات. 62

منابع و مأخذ. 63

پیوستها. 71

چکیده

سلامت روانی و بهزیستی از مباحث مهمی هستند که در رشد و بالندگی خانواده و جامعه مؤثر می‌باشند. از طرفی، سرمایه­های روانشناختی، جنبه های مثبت زندگی آدمی را در بر می گیرد. لذا، هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش سرمایه­های روانشناختی در پیش­بینی سلامت روان و بهزیستی زنان شاغل بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان زن شهر دهدشت در سال تحصیلی 93-1392 تشکیل می­داد که تعداد 280 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر استفاده شد. روش این پژوهش همبستگی می باشد که از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار آماری spss استفاده گردید.نتایج این پژوهش نشان داد که بین سرمایه های روانشناختی با بهزیستی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، بین سرمایه های روانشناختی و سلامت روان رابطه معنادار و منفی وجود داشت. از طرفی، یافته ها حکایت از توان پیش­بینی سلامت روان و بهزیستی از طریق سرمایه­های روانشناختی را دارد.

کلید واژه ها: سرمایه­های روانشناختی، سلامت روان، بهزیستی، زنان شاغل

 1-1- مقدمه

سلامت روانی[1] یکی از مباحث مهمی است که در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر می‌باشد. سازمان بهداشت جهانی[2](2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی[3] که در آن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو مؤثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است، تعریف می‌کند. به طور کلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی، کنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است (میلانی­فر،1389).

از این رو، سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در بر می­گیرد. تلاش­هایی که در جهت گذر از الگوهای سنتی سلامتی صورت گرفته، گرچه زمینه لازم را برای تلقی سلامت به عنوان حالتی از بهزیستی(نه صرفاً نبود بیماری) فراهم ساخته، ولی کافی نیست. البته الگوهای جدید سلامت نیز به طور عمده بر ویژگی­های منفی تأکید دارند و در آنها ابزارهای اندازه­گیری سلامت اغلب با مشکلات بدنی(تحرک، درد، خستگی و اختلالات خواب)، مشکلات روانی(افسردگی، اضطراب و نگرانی) و مشکلات اجتماعی(ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی، مشکلات زناشویی) سر و کار دارد( بیانی و همکاران، 1387).

لذا، در شیوه نگرش برخی روان‌شناسان، تغییری بنیادی در حال تکوین است. کانون و جهت تازه این نگرش، روان‌شناسی کمال یا روان‌شناسی سلامت خوانده می شود که به جنبه سالم طبیعت آدمی می­پردازد؛ نه به جنبه ناسالم آن، این رویکرد جدید که آن را روان‌شناسی مثبت گرا نیز نامیده­اند به تازگی در حوزه سازمان و مدیریت، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده و بدین ترتیب، جنبش جدیدی با عنوان: رفتار سازمانی مثبت­گرا ایجاد شده است. همانند روان‌شناسی مثبت­گرا، رفتار سازمانی مثبت­گرا، ادعا نمی کند که به دستاورد جدیدی در ارتباط با مثبت­گرایی رسیده است، بلکه بر نیاز به تمرکز بیشتر بر نظریه پردازی، پژوهش و کاربرد مؤثر حالات، صفات و رفتارهای مثبت کارکنان در محیط کار اشاره دارد (باکر و شفلی[4]، 2008).

سازمان­های امروزی برای حفظ مزیت رقابتی خود به دنبال جذب و نگهداشت کارکنان با استعداد هستند که به عنوان جنگ استعدادها مطرح است. چالش­های امروزی نیاز سازمان را به داشتن شغل­های تخصصی­تر و منابع انسانی با استعدادهای متنوع و چند بعدی یا به عبارتی انسانی سفارشی و متناسب با آن سازمان، اجتناب ناپذیر ساخته است. بعلاوه ظهور یک قرارداد روانشناختی جدید به نام مالکیت روانشناختی به دلیل دور نمای آشفته حاصل از تعدیل و نادیده گرفتن هویت کارکنان، شرایط فعلی سازمان را پیچیده تر می سازد. در شرایط کنونی مزیت رقابتی تنها می تواند با ویژگی­هایی چون پایداری، منحصر به فرد بودن و تجدیدپذیری برای سازمان مفید باشند، چنین مزیتی حفظ منابع مادی مرسوم را آسان می­کند (لوتانز[5]،2007).

اشتغال زنان در دوره­های مختلف تاریخ از موضوعات مهم اجتماعی به شمار می­رفت و نظر پژوهشگران را از دیر باز به خود جلب می­کرد.

همچنین، یکی از موضوعات مورد توجه در زمینه­ی سلامت روان زنان، پی­آمدهای روانشناختی اشتغال زنان است. نتایج پژوهش­ها در این زمینه، ناهمگون است. برخی معتقداند که اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود، که یکی از پایه­های عمده­ی سلامت روان است، و نیز افزایش منابع ایجاد احساس رضایت و دریافت پاداش می­شود. زنان شاغل بدین وسیله، امکان انجام فعالیت­های مقبول و ارزشمند اجتماعی را، که سبب افزایش عزت نفس است، پیدا می­کنند. نتایج برخی از پژوهش­ها نیز نشانگر آن است که این دسته از زنان در سلامت عمومی، رضایت از زندگی و اعتماد به نفس، نمرات بالاتر و در ناامیدی، عدم امنیت و اضطراب، نمرات پایین­تری به دست آورده­اند(ای­ورسون و مگوآیر[6]، 2000).

روانشناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه­ای در روانشناسی، بر فهم و تشریح شادمانی و احساس ذهنی بهزیستی و همچنین پیش­بینی دقیق عواملی که بر آنها مؤثرند، تمرکز دارد. از منظر روانشناسی مثبت، عدم وجود نشانه­های بیماری روانی، شاخص سلامتی نیست. بلکه سازگاری، شادکامی و اعتماد به نفس و ویژگی های مثبتی از این دست، نشان دهنده سلامت بوده، هدف اصلی فرد در زندگی، شکوفایی قابلیت­های خود است. بنابراین روانشناسان مثبت گرا، بر وجود ویژگی­های مثبت و رشد توانایی­های فردی تأکید دارند و جنبه مثبت روانی فرد را در نظر می­گیرند(رایان و دسی[7]، 2001).

بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه­های روانشناختی در پیش­بینی سلامت روان و بهزیستی زنان شاغل پرداخته است.

1-2- بیان مسأله

امروزه سلامت روان تنها به معنی فقدان بیماری روانی نیست بلکه به معنی توانایی ایجاد هماهنگی بین ارزشها، علایق، آرزوها و مشکلات و توانایی بهره برداری صحیح و به موقع از فرصتها نیز هست. سلامت روان با تمایل به رشد و شکوفایی مرتبط است و نشان دهنده توانایی عشق ورزیدن و خلق کردن و احساس شایستگی است. از نظر

یک مطلب دیگر :

با ۱۰ صفحه مخفی گوگل کروم و کارکرد آن ها آشنا شوید – مجله علمی خبری رهاجو

 سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی عبارت است از توانایی در حل مشکلات و تضادهای زندگی، توانایی به برقراری رابطه اثرگذار با دیگران و قابلیت هماهنگ شدن یا اصلاح محیط های زندگی به نحوی که زمینه رشد فرد را فراهم سازد(لامرز[8]، 2012).

از طرفی، علیرغم پیشرفتی که در زمینه­ای سلامت و بهزیستی وجود دارد، هنوز تعریف یکسانی از بهزیستی شخصی ارایه نشده است در حالی که بعضی، بهزیستی شخصی را معادل شادی و تعادل عاطفی می دانند، دیگران این سازه را متشکل از ابعاد و مؤلفه هایی خاص مثل معنادار بودن زندگی، نیرومندی روانی و شادی به حساب می آورند. برخی دیگر بهزیستی شخصی را رضایت کلی از زندگی، احساس انسجام و پیوستگی در زندگی و تعادل عاطفی در زندگی معرفی می-کنند (کارادماس[9]، 2006).

کارادماس(2006) بهزیستی را واکنشهای عاطفی و شناختی برای درک توانمندی­ها و ویژگی­های شخصی، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان در رابطه مناسب با اجتماع و رشد و پیشرفت مثبت در طول زمان می­داند که در برگیرنده رضایت از زندگی، انرژی و خلق مثبت است

در یک فرآیند تعلیلی و تبیینی دامنه دار، لوتانز(1999) بیان داشته است که بهزیستی روانی در درجه اول از عوامل فردی تأثیر می پذیرد که در این میان بر نقش سرمایه روانشناختی[10] تاکید نموده است (لوتانز و همکاران، 2007).

سرمایه روانشناختی عبارت است از مجموعه­ای از صفات و توانمندی­های مثبت افراد و سازمان ها که می تواند مانند یک منبع قوی در رشد و ارتقاء فرد و سازمان نقش داشته باشد. امیدواری[11]، خوش­بینی[12]، خودکارآمدی[13] و استقامت(تاب­آوری[14] یا انعطاف پذیری) مؤلفه­های سرمایه روانشناختی هستند. امید حالتی انگیزشی است و سه مؤلفه عاملیت، طرح و هدف دارد. خوشبینی اسناد درونی بالنسبه ثابت و کلی در مورد حوادث مثبت است. خودکارآمدی به معنی اطمینان داشتن به توانایی های مورد نیاز در دستیابی به موفقیت و باور به داشتن قدرت در غلبه بر تکالیف چالش انگیز است و تاب آوری را ظرفیت روانی مثبت برای برگشت، جهش از مصیبت و تغییر مثبت در جهت پیشرفت تعریف کرده اند که فرد را برای پذیرش مسئولیت آماده می کند(علیپور و همکاران، 1392).

سلیگمن[15](2000) معتقد است که سرمایه روانشناختی، جنبه های مثبت زندگی آدمی را در بر می گیرد. او معتقد است که سرمایه انسانی و اجتماعی آشکار بوده، به آسانی قابل مشاهده است و می توان آن را به سادگی اندازه گیری و کنترل کرد. در حالیکه سرمایه روانشناختی، بیشتر بالقوه بوده، اندازه گیری و توسعه آن دشوار است. بنابراین، سرمایه روانشناختی شامل درک شخص از خودش، داشتن هدف برای رسیدن به موفقیت و پایداری در برابر مشکلات تعریف می شود.

به عقیده ی لوتانز و همکاران(2007) سرمایه روان­شناختی یک وضعیت توسعه­ای مثبت روانشناختی با مشخصه های زیر است: الف) تعهد و تلاش لازم برای موفقیت در کارها و وظایف چالش برانگیز(اعتماد به نفس/خودکارآمدی)، ب) داشتن اسناد مثبت درباره موفقیت­های حال و آینده(خوش بینی)، ج) پایداری در راه هدف و در صورت لزوم تغییر مسیر رسیدن به هدف برای دستیابی به موفقیت(امیدواری) و د) پایداری هنگام مواجهه با سختی ها و مشکلات برای دست­یابی به موفقیت (تاب آوری یا انعطاف پذیری).

از این رو، بورنشتاین[16](2003) خاطر نشان می کند که خودکارآمدی، خودارزیابی و تشخیص به موقع موقعیت های مساله دار، از جمله معیارهایی است که به واسطه ی آنها می توان سطح بهزیستی شخصی و سلامت روان افراد را برآورد کرد.

انتظارات خودکارآمدی و خوش­بینی با سلامتی و کارکرد مناسب فرد مرتبط هستند.  همچنین خوش بینی نیز با بهزیستی و سلامتی مرتبط بوده و مشخص شده است که در مجموع افراد خوش­بین سالم تر و شادتر هستند(شعبانی و همکاران، 1391).

نتایج پژوهش اعرابیان و همکاران(1383) نشان داد که بین خودکارآمدی و سلامت روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

همچنین، یافته های مطالعه سیوکاچینگ و استفن[17](2000) حاکی از آن است که افزایش خودکارآمدی با بهبود سلامت روان رابطه دارد. همچنین، کیم[18](2003) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین خودکارآمدی و بعضی مؤلفه های سلامت روان (اضطراب،‌ افسردگی و خصومت) رابطه وجود دارد (نجفی و فولادچنگ، 1386).

از جهتی، خوش­بینی هم بر روی سلامت روانی و هم بر روی سلامت جسمانی تأثیر دارد. پژوهشهای متعددی نشان دادند که خوش بینی قادر به پیش بینی سلامت روان در افراد می باشد. (باقیانی مقدم و همکاران، 1392).

پژوهش­ها نشان داده­اند که خوش­بینی قویاً با بهزیستی مثبت و منفی،‌ ارتباط داردودرانجام تحقیقی به این نتیجه رسیدند که رابطه ی مثبتی میان خوش­بینی و بهزیستی وجود دارد (سوری و همکاران، 1392). کارادماس(2006) نیز معتقد است خوش بینی با سلامت و بهزیستی رابطه دارد.

لذا، آثار سودمند سازه های مثبت(مثل خوش بینی و امید) بر سلامت جسمانی و روانی در تحقیقات مختلف تأیید شده است(شیر و همکاران[19]، 2001).

در این میان، امید، یک حالت انگیزش مثبت با در نظر گرفتن اهداف روشن برای زندگی است. در امید، از یک سو انگیزه خواستن به اراده برای حرکت به سوی اهداف و از طرف دیگر بررسی راه های مناسب برای حصول اهداف نهفته است. (بیلی و اشنایدر[20]، 2007).

امیدواری پیوندی است میان رفتارهای مرتبط با هدف و باورهای فرد برای رسیدن به این اهداف. میزان امیدواری بالا با بهزیستی بیشتر همراه است. امیدواری از طریق تجارب موفقیت آمیز زندگی افزایش می یابد و به واسطه تجارب شکست تقلیل می یابد(یو و همکاران[21]، 2008).

چنین ذکر شده است که تاب آوری می تواند سلامت روانی افراد را تضمین و ارتقاء دهد. از طرفی، در زمینه پیامدهای تاب آوری، می توان به افزایش سطح سلامت روان و رضایتمندی از زندگی در پژوهش های لازاروس[22](2004) و سلیگمن (1994) اشاره نمود(آزادی و آزاد، 1390).

تحقیقات انجام شده در خصوص رابطه بین تاب آوری و سلامت روان، نشان دهنده رابطه مثبت بین تاب آوری و سلامت روان می باشد(احمدی و همکاران، 1391). پژوهش­های انجام شده در زمینه تاب آوری توانسته اند تأثیر مثبت این سازه بر بهزیستی را تأیید کنند(اورورک[23]، 2004).

با این اوصاف که مؤلفه های سرمایه های روانشناختی(خودکارآمدی، خوش بینی، امیدواری و تاب-آوری) رابطه مستقیمی با سلامت روانی و بهزیستی افراد دارند، لذا هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش سرمایه های روانشناختی در پیش بینی سلامت روان و بهزیستی زنان شاغل در آموزش و پروش شهر دهدشت می باشد. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: آیا سرمایه های روانشناختی قادر به پیش بینی سلامت روان و بهزیستی زنان شاغل هست؟

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می­دهند و در عین حال پرورش دهنده همه افراد جامعه­اند. فراهم کردن غذا، آموزش و پرورش، و مراقبت­های بهداشتی افراد خانواده به عهده زنان است. البته امروزه با پیشرفت جوامع بشری و حضور بیشتر زنان در بیرون از خانه، این مسئولیت به کل افراد جامعه تعمیم یافته است. به نظر می­رسد توقع از زنان، به سبب ماهیت وجودیشان از لحاظ جسمی و عاطفی بالا، منجر به افزایش فشارهای روانی اجتماعی بر آنها می شود و تمام ابعاد سلامت(فیزیکی، روانی، و اجتماعی) این گروه را تحت تأثیر قرار می دهد. مسلم است که حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. برخورداری از سلامت حق همه  انسان­هاست، به ویژه برای زنان که در تأمین بهداشت و سلامت جامعه نقش مؤثرتر و مهم­تری از مردان برعهده دارند. اینها همه بیان کننده اهمیت سلامت خصوصاً سلامت روان در زنان است(هاشمی فشارکی و همکاران، 1390).

به همین دلیل پژوهشگران درصدد یافتن راه­هایی جهت ارتقاء سلامت روان هستند. از جمله می­توان به پژوهش هایی اشاره کرد که متوجه نقش سازه­های مثبتی مانند امید و خوشبینی(که از سازه­های سرمایه­های روانشناختی مثبت هستند) در سلامت روان شده و در نتیجه پایانی خود استفاده از برنامه­های آموزشی مبتنی بر مؤلفه­های مثبت را جهت ارتقاء سلامت روان توصیه کرده­اند(لامرز، 2012).

از طرفی، سلامت زنان شاغل به عنوان بخش قابل توجهی از جمعیت باید مورد توجه قرار گیرد و عدم سلامت و  بهزیستی روانی آنها در جامعه اثر منفی بر جای می­گذارد. لذا توجه به موضوع سلامت روانی و بهزیستی و نقش سرمایه­های روانشناختی بر این دو متغیرحایز اهمیت است. از سویی دیگر بر اساس چهارچوب روانشناسی مثبت­نگر که هدف غایی خود را شناسایی سازه­هایی دخیل در بهزیستی و شادکامی می داند توجه به عوامل تأثیرگذار بر بهزیستی و سلامت روانی ضرورت دارد. همچنین، مرور یافته­هایی از این دست نشان داد که تحقیقات پر دامنه­ای برای تعیین سطح سلامت روان و بهزیستی افراد انجام شده و عوامل گسترده و متنوعی نیز به دست آمده است که می­تواند با کاهش یا افزایش سلامت روان و بهزیستی همراه باشد.           همچنین، از آنجایی که پدیده سلامت روانی و بهزیستی یکی از نیازهای اساسی شهروندان قرن بیست و یکم تلقی شده است و سازمان بهداشت جهانی بر مهیا کردن زمینه­های شکل گیری آن به وفور تأکید نموده است و عملیاتی کردن این تأثیرات، مستلزم شناسایی عوامل دخیل در سلامت روانی و بهزیستی می­باشد. لذ، اجرای این پژوهش در شناسایی این عوامل کمک شایانی خواهد کرد و از این رو است که ضرورت و اهمیت اجرای این پژوهش احساس می­گردد. از سویی کار بست یافته­های این پژوهش در عرصه­های بهداشت عمومی اهمیت دو چندان اجرای این پژوهش را تضمین می­نماید.

بهزیستی عملکرد فرد را در حوزه­های مختلف تحت تأثیر قرار داده، عزت نفس افراد را بالا می­برد. افرادی که بهزیستی بالایی دارند، خلاق هستند و بهتر از دیگران می­توانند با شرایط دشوار کنار آیند (جوشی[24]، 2010).

بنابراین، یکی از راهکارهای بهبود عملکرد فرد در حوزه­های گوناگون، افزایش میزان بهزیستی و سلامت روان اوست، و این کار نیازمند شناخت عوامل مؤثر بر بهزیستی و سلامت روان است. بهزیستی و سلامت روان معلمان و مطالعه آن، از آن جهت اهمیت دارد که یک معلم شاد و راضی نه تنها بیشتر در مدرسه فعالیت می­کند و خلاقیت زیادی دارد، همچنین مسئول، منظم و از نظر جسمی و ذهنی سالم است و کمتر دست به رفتارهای تخریبی می­زند. می توان گفت میزان بهزیستی و سلامت روان معلمان بر عملکرد آنها در مدرسه اثرگذار است.

در واقع به نظر می رسد که سرمایه­های روانشناختی به عنوان یکی از متغیرهای روان شناسی مثبت گرا، ارتباط بالایی با سلامت روان و بهزیستی داشته باشد. از طرفی مطالعات انجام گرفته در خصوص بررسی نقش سرمایه­های روانشناختی بر سلامت روان و بهزیستی یا وجود ندارند یا بسیار ناچیز هستند. لذا با توجه به این شرایط، ضرورت انجام چنین پژوهشی  از اهمیت خاصی برخوردار است.

همچنین، از آنجا که مسئولیت اصلی تعلیم و تربیت آینده سازان کشور بر عهده معلمان می­باشد،‌ بنابراین سلامت روان و بهزیستی مطلوب معلمان می­تواند آنها را در رسیدن به اهداف عالی نظام آموزش و پروش یاری نماید و شاید سلامت روان و بهزیستی معلم تأثیر مستقیمی بر سلامت روان و بهزیستی دانش آموزان داشته باشد. از این رو، مطالعه نقش عوامل مؤثری مانند سرمایه­های روانشناختی ، که می­تواند نقش اساسی در سلامت روان و بهزیستی معلمان بازی ­کند لازم و ضروری به نظر می­رسد.(جوشی،2010).

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- هدف کلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:48:00 ب.ظ ]




2-2-1 تعریف اختلالات خوردن………………………………………………………………………………………… 14

2-2-2 مدل­های نظری اختلالات خوردن……………………………………………………………………………..    18

2-2-2-1 دیدگاه زیستی……………………………………………………………………………………………………   18

2-2-2-2 دیدگاه ژنتیکی……………………………………………………………………………………………………  20

2-2-2-3 عوامل محیطی…………………………………………………………………………………………………..    20

2-2-2-4 دیدگاه روانشناختی……………………………………………………………………………………    21

2-3 سوءاستفاده دوران کودکی…………………………………………………………………………………     26

2-4 تنظیم هیجان……………………………………………………………………………………………………     30

2-5 جمع­بندی……………………………………………………………………………………………………….     34

 

فصل سوم: روش پژوهش

3-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………. 36

3-2 نوع پژوهش……………………………………………………………………………………………………………… 36

3-3 جامعه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………    36

3-4 نمونه و روش نمونه­گیری…………………………………………………………………………………………….. 36

3-5 ابزارهای جمع­آوری اطلاعات……………………………………………………………………………………….  37

3-5-1 سیاهه­ی علائم اختلالات خوردن………………………………………………………………………………    37

3-5-2 پرسشنامه­ی ضربه کودکی………………………………………………………………………………………… 38

3-5-3 پرسشنامه­ی تنظیم هیجان………………………………………………………………………………………… 38

3-6 روش اجرای پژوهش………………………………………………………………………………………………….     39

3-7 روش تجزیه و تحلیل داداه­ها……………………………………………………………………………………….     39

 

فصل چهارم: نتایج پژوهش

4-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………. 41

4-2 یافته­های توصیفی………………………………………………………………………………………………………..  41

4-3. مدل­های ساختاری و وارسی فرضیه­ها…………………………………………………………………………….   46

4-4 بررسی سؤال­های پژوهشی…………………………………………………………………………………………..  51

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

مقالات و پایان نامه ارشد

 

5-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………. 54

5-2 بحث و نتیجه­گیری……………………………………………………………………………………………………..  54

5-3 محدودیت­های پژوهش………………………………………………………………………………………………    57

5-4 پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………………………………………..     57

منابع

منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………… 59

منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………  62

 پیوست

پیوست­­ها  ………………………………………………………………………………………………………….. 67

مقدمه

امروزه اختلالات خوردن [1](ED) یکی از مورد توجه­ترین اختلالات روانی/ روان­تنی [2] به شمار می­رود. این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی می­شوند  و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل می­کنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند ( دالی، جنکینس[3]، 2011 ). این اختلالات به سه شکل بی­اشتهایی عصبی[4]  پرخوری عصبی[5] و شکل بینابینی به نام Bing-eating  وجود دارد. گرچه در حال حاضر دانش ما در خصوص پاتولوژی این اختلالات محدود است ولی زمینه­های ژنتیکی، ویژگی­های فردی، عوامل اجتماعی-فرهنگی، تبلیغات و رسانه­ها، دوستان و خانواده از عوامل مهم بروز آنها یاد شده است ( گلدن[6]،  2003).

باور عمومی بر این است که اختلالات خوردن مربوط به جوامع غربی است که تاکید فراوانی به تناسب اندام می­شود ولی گذر اپیدمیولوژیک و ترویج فرهنگ غرب سبب شده است که بتدریج شاهد افزایش این اختلالات در کشورهای شرقی مثل ژاپن، پاکستان و ایران باشیم (گلدن 2003 ، سوماتسو[7]، 1985، مومفورد[8]، 1992).

اخیرا مطالعاتی در ایران در خصوص اختلالات خوردن صورت گرفته است. نوبخت و همکاران (2000 ) شیوع اختلالات خوردن به شکل بی­اشتهایی عصبی و پرخوری در دختران 15-18 ساله تهران را به ترتیب 9/0 و 2/3 درصد گزارش نمودند. مطالعه دیگر، شیوع این دو را در دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی به ترتیب 8/1 و 8/7 درصد و به طور کلی 5/21 درصد از دانشجویان را در معرض خطر اختلالات خوردن گزارش نمود ( صفوی، محمود، روشندل، 2009).

-2 بیان مسأله

اختلالات خوردن از اختلالات سخت و ناتوان­کننده روانپزشکی هستند که به صورت اختلال در رفتارهای خوردن و تصویر بدنی تعریف می­شود. بی اشتهایی عصبی[9] و پراشتهایی عصبی[10] دو شکل عمده از اختلالات خوردن هستند. هردو اختلال شامل دلواپسی افراطی از وزن، شکل و اندازه بدن و ادراک تحریف شده از بدن خود است (کلوپر[11]، 2011 ).

در سبب شناسی این اختلالات عوامل ژنتیکی، زیستی، روانشـناختی و محیطی مطـرح شده­اند.

محیط نقش مهمی در پیدایش بعضی اختلالات خوردن دارد. به طور مثال نشان داده شده است که مادران کودکانی که بعدها مبتلا به اختلالات خوردن می شوند، طی بارداری در معرض استرس بیشتری بوده­اند. اتفاقات حین زایمان (مثل هماتوم سفال) یا زایمان زودرس، شانس بروز اختلالات خوردن را افزایش می دهدبرخی دیگر از

یک مطلب دیگر :

پایان نامه رشته حقوق در مورد : مسئولیت کیفری

 عوامل محیطی مرتبط با اختلالات خوردن داشتن تاریخچه­ای از آسیب دوران کودکی به ویژه سوءاستفاده جنسی، فیزیکی، هیجانی و بی­توجهی هستند. افرادی با مشخصه بی­اشتهایی عصبی، پراشتهایی عصبی ویا اختلال خوردن نامشخص که گزارشاتی از آسیبهای مکرر دوران کودکی دارند، رفتارهای خودتخریبی را از خود نشان می­دهند(کلوپر،2011).

هرچند پدیده کودک آزاری از اعصار دور در جوامع انسانی وجود داشته، لیکن در سالهای اخیر به صورت علمی مورد توجه قرار گرفته و مبارزه با آن به تدریج آغاز شده است.آزار کودکان در سطوح و به اشکال مختلفی از جمله آزارجسمی مانند کتک زدن یا انواع تنبیه­های بدنی، آزار روانی و هیجانی مانند بی­توجهی، غفلت از برآوردن نیازهای اولیه­ی کودکان، وآزار جنسی در بیشتر جوامع امروزی وجود دارد(باکر[12] ، 1990 ).

  طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت[13] (1999)کودک آزاری جسمی عبارت است از هر تعاملی که به آسیب واقعی بالفعل یا بالقوه منجر گردد و تا حد معقولی در کنترل والد یا شخص سرپرست، قدرتمند و یا مورد اعتماد کودک باشد.

از سویی مفهوم نقص در تنظیم هیجان به علت نقش احتمالی آن در ایجاد تفاوت در بروز نشانه­ها، توجه فراوانی را به خود جلب کرده است (گراس و مونز، 1995)[14]، که شامل آسیب شناسی خوردن نیز می­شود (هدرتون[15]، بومیستر[16] 1991 ، سلوای[17]، استرانگمن[18] و هستون[19]،  2005 ). اخیراً، گراتز و رومر[20] (2004) در مفهوم سازیشان از تنظیم / نقص در تنظیم هیجان، شش عامل را به لحاظ نظری و با پشتوانه تجربی استخراج کرده­اندکه روایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. این عوامل نه تنها تجربه هیجانی منفی را شامل می­شوند، توانایی شخص برای برچسب گذاری صحیح هیجانی، تحمل فشار روانی و هدف گرا بودن و رفتار انطباقی در زمان تجربه­ی فشار روانی را نیز در بر می­گیرند. بنابراین، ساختار تنظیم هیجان شامل توانایی انطباقی فرد در شناسایی و کنار آمدن با حالات هیجانی منفی است، نه فقط تجربه صرف خود حالت منفی.

فرضیه تنظیم هیجان در اختلال خوردن، نشانگانی مانند می­خواری را تلاشی برای افتراق خود از عواطف منفی یا خودتسکینی، عنوان می­کند ( هدرتون، بومیستر 1991، سلوای، استرانگمن و هستون 2005 ). رفتارهای مختل خوردن در این مدل به عنوان یک ابزار غیر انطباقی برای کنار آمدن با عاطفه­­ی منفی مفهوم سازی شده است، و بنابراین دلالت بر مهارتهای تنظیم هیجانی ضعیف دارد. این مطالعات با تأکید بر این فرضیه، از ارزیابی سریع بوم شناختی (EMA)[21] استفاده می­کنند و به این نتیجه رسیده اندکه افزایشی در عاطفه منفی پیش از بروز نشانه­های روزانه اختلال خوردن وجود دارد ( انگلبرگ[22]، استیگر[23]،گوئین[24] و وندرلیچ[25] 2007، اسمیت[26] و همکاران، 2007، استین[27] و همکاران، 2007). برای مثال، رفتار می خواری بوسیله­ی کاهش عواطف دردناک، حداقل در کوتاه مدت به عنوان یک تقویت کننده­ی منفی برای کاهش یا بلوکه کردن هیجان منفی عمل می­کند (ارنو[28] ،کندی[29] و اگراس[30]، 1992 ؛هدرتون و بومیستر،1991 ؛پولیوی[31] و هرمان[32]، 1993؛ ویتساید[33] و همکاران، 2007).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:47:00 ب.ظ ]




2-2-1- کمرویی …………………………………………………………………………………………………………………………………. 13

2-2-1-1- تأثیر کمرویی بر تحول شناختی ………………………………………………………………………………… 14

2-2-1-2- علل کمرویی …………………………………………………………………………………………………………. 15

2-2-1-3- خانواده و فرزندان کمرو ………………………………………………………………………………………….. 15

2-2-1-4- کناره گیری …………………………………………………………………………………………………………… 17

2-2-1-5- گوشه گیری ………………………………………………………………………………………………………….. 19

2-2-2- مقابله …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 20

2-2-2-1- بررسی تاریخ شکل گیری مقابله ……………………………………………………………………………….. 22

2-2-2-2- شناسایی انواع مهارتهای مقابله …………………………………………………………………………………. 24

2-2-2-3- نظریه های مقابله ……………………………………………………………………………………………………. 30

2-2-2-4- چهارچوب مفهومی جامع در رابطه با مقابله ……………………………………………………………….. 33

2-2-2-5- مقابله به عنوان فرآیند ……………………………………………………………………………………………… 37

2-2-3- راهبرد شناختی – رفتاری ………………………………………………………………………………………………………….. 40

2-2-3-1- روش های درمانی شناختی- رفتاری …………………………………………………………………………. 40

2-2-3-2- تلفیق رویکردهای شناختی- رفتاری …………………………………………………………………………. 41

2-2-3-3- رفتار درمانی …………………………………………………………………………………………………………. 43

2-2-3-4- شناخت درمانی ……………………………………………………………………………………………………… 45

2-2-3-5- مطابقت دادن تکنیک های باز سازی شناختی برای درمانجویان نوجوان …………………………. 51

2-2-3-6- فرآیند بازسازی شناختی ………………………………………………………………………………………….. 52

2-2-3-7- تکنیک های درمانی باز سازی شناختی ………………………………………………………………………. 53

2-2-3-8- تکنیک های ضد خجالت ………………………………………………………………………………………… 57

2-2-3-9- بازبینی عملکرد ……………………………………………………………………………………………………… 60

2-3-10- رفتارهای مخرب ……………………………………………………………………………………………………… 60

2-3- پیشینه تحقیقات …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 61

2-3-1- تحقیقات داخلی انجام شده ……………………………………………………………………………………………………………………… 61

2-3-2- تحقیقات خارجی انجام شده ……………………………………………………………………………………………………………………. 65

2-4- جمع بندی پیشینه ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 68

فصل سوم (روش تحقیق)

3-1- روش تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………… 72

3-2- طرح پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 72

3-3- جامعه آماری …………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 72

3-4- نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………… 72

3-5- ابزار اندازه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 73

3-5-1- پرسش نامه کمرویی …………………………………………………………………………………………………………………. 73

3-5-2- پرسش نامه راهبردهای  مقابله ای نوجوانان …………………………………………………………………………………. 73

3-6- روش اجرای پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………………. 74

3-6-1- طرح مداخله (بسته آموزشی) …………………………………………………………………………………………………….. 74

3-7- روش آماری تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………………………………………………….. 76

فصل چهارم (تجزیه و تحلیل داده ها)

مقالات و پایان نامه ارشد

 

4-1- یافته های توصیفی تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………. 78

4-2- آزمون فرضیات تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 88

فصل پنجم (نتیجه گیری وپیشنهادات)

5-1- بحث و نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………….. 111

5-2- محدودیت های پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………. 117

5-3- پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 117

5-3-1- پیشنهادات نظری ……………………………………………………………………………………………………………………. 117

5-3-2- پیشنهادات کاربردی ……………………………………………………………………………………………………………….. 117

منابع

منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 119

منابع انگلیسی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 124

پیوست

طرح مداخله ای (بسته آموزشی) ………………………………………………………………………………………………………………………….. 127

پرسش نامه ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 151

چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 161

مقدمه

یکی از مسائل موجود در ایجاد روابط عاطفی و بین فردی که در سال های اخیر مورد توجه روان شناسان و مشاوران خانواده قرار گرفته است ، پدیده ی کمرویی است. کمرویی مشکلی است که از گذشته تا کنون به جهات بسیار مختلف دامنگیر افراد مختلف بوده و هست. این مشکل به دلایل متعدد مورد توجه قرار نگرفته است و عامه مردم کمتر از آن به عنوان یک معضل ومشکل یاد می کنند. غافل از این که انزوا طلبی و کمرویی در بطن جامعه فرد را با مشکلات زیادی اعم از عدم توانایی ایجاد رابطه با دیگران و به تبع آن ناتوانی در یادگیری و کسب آگاهی ها و مهارت های مختلف مواجه می کند شاید از دلایلی که والدین و حتی معلمان مدارس به این مشکل توجه نمی کنند ، برداشت غلطی است که از عملکرد افراد خجالتی دارند. این باور نادرست که کودک کمرو مؤدب است ، درد سر ایجاد نمی کند و تربیت او راحت تر است موجب متقاعد شدن والدین شده که کمرویی و گوشه گیری اجتماعی را به عنوان یک مشکل ندانسته و به این ترتیب از مشکلاتی که کودک در آینده با آن مواجه خواهد شد غافل بمانند(افروز ، 1376).

انسان موجودی است دو بعدی و بعد روانی و جسمانی او همیشه در حال تعامل اند و بر یکدیگر اثر می گذارند. انسان ها در مراحل مختلف زندگی خود از نظر روانی تغییر می کنند. ورود به دوره راهنمایی برای دانش آموزان همزمان با ورود آنها به دوره نوجوانی می باشد. دوره ای خاص و حساس از زندگی که به واسطه اهمیت تغییرات گسترده روانی افراد در آن ، مورد توجه بسیاری از محققان بوده است. نوجوان به خاطر تغییرات جسمانی سریع ، هم از نظر روانی و هم از نظر اجتماعی شرایط جدیدی را تجربه می کند و وظیفه سنگینی برای سازگاری با این تغییرات و یکپارچه کردن وجود خود و دست یابی به خویشتن پنداری مثبت دارد تا بتواند به هویت دست یابد. و اگر نتوانست به هویت ، خود دست یابد و نداند کیست و چه توانایی هایی دارد ، با سر در گمی در هویت رو به رو شده و پیامد این وقایع ، ایجاد تزلزل در اعمال و رفتار وی خواهد بود (گنجی 1380) در زمان های گذشته دوره نوجوانی چندان بارز نبود اما در دوره کنونی به علت افزایش فاصله دوران بلوغ جسمانی تا رسیدن به آستانه

یک مطلب دیگر :

دانلود پایان نامه مدیریت در مورد سیستمهای مدیریت شهری

 بزرگسالی و دست یافتن به نماد های رشد یافتگی (مثل استقلال مالی ، اتمام تحصیلات و یافتن شغل و…) در سنین با لاتر ، دوره نوجوانی را از اهمیت خاصی برخوردار کرده است (ماسن [1]و دیگران ، ترجمه یا سا ئی ، 1374).

راتر [2](1980) گزارش نمود حدود چهل درصد از نوجوانان افسرده اند و هر چند یک بار احساس غمگینی و بی ارزشی و بد بینی نسبت به آینده دارند (به نقل از ماسن و همکاران ، ترجمه یاسائی 1374). کاپلان[3] و سادوک[4] (1991) پس از بررسی های دقیق گزارش کردند در کلینک های عمومی کودکان و نوجوانان حدود 5 درصد کودکان بلافاصله قبل از سن بلوغ و 15 درصد نوجوانان ، تشخیص انواع گوناگون اختلات خلقی را دریافت می کنند و حدود 20 درصد از آنها یک اختلال روانپزشکی قابل تشخیص دارند. در کشورمان ایران نیز تحقیقات فراوانی حاکی از وجود درصد بالایی از اختلالات مختلف روانی در نوجوان می باشند (اسد الهی 1373 ، محققی 1377).

بطور کلی پژوهشگران بسیاری بیان کرده اند شناخت های نادرست یا پردازش های شناختی نابهنجار در کودکان مضطرب و کمرو وجود دارد. با این حال پژوهش های انجام شده در زمینه درمان ، نشان داده است رفتار درمانی شناختی در درمان این مشکلات مناسب بوده است این روش در تبدیل شناخت های منفی این کودکان به شناخت های مثبت مؤثر بوده است. (آلفانو[5] و همکاران ، 2002، کندال[6]و همکاران ، 1982)

مقابله به معنای کاربردن راهبردهای رفتاری – شناختی برای کاهش استرس و توسعه مهارت های دفاعی است رپتی[7] (1999).

پارگامنت[8] (1997) ، (به نقل از یزدانی ، 1382) معتقد است که در مواقع فشار و رویدادهای ناگوار ، معنی زندگی اهمیت بیشتری پیدا می کند و از این رو مقابله را به عنوان جستجوی معنی زندگی در مواقع فشار تعریف کرده است.

به طور کلی در این پژوهش در صددیم تا با استفاده از راهبرهای شناختی – رفتاری به بهبود ابعاد سبک مقابله در افراد کمرو بپردازیم.

 1-2- بیان مسئله

نوجوانی دوره پر تغییر و پرچالش است که می تواند برای نوجوان استرس زا و دشوار باشد. برای نوجوانان مقابله مؤثر بسیار مهم است. لازاروس[9] و فولکمن[10] معتقدند که مقابله (coping) عبارت است از مجموعه کوشش های شناختی ورفتاری برای غلبه بر مطالبات بیرونی و درونی که به نظر فرد انرژی بر و فراتر از منابع موجود اواست. به نظر لازاروس ، مقابله ، یک متغیر میانجی بین وقایع منفی زندگی و سلامت روانی است. روان شناسی سلامت برای نقش سبک های مقابله ای در چگونگی سلامت جسمانی و روانی اهمیت زیادی قائل شده و به اعتقاد شوارزور و چان (به نقل از سامر فیلد[11] ومک کرا ، 2000) سبک های مقابله گسترده ترین موضوع مطالعاتی در روان شناسی معاصر و یکی از مهمترین عوامل روانی – اجتماعی است که رابطه بین استرس و بیماری است (یزدانی ، 1382).

با پا گذاشتن در دوران بلوغ ، دورانی که حد فاصل کودکی و نوجوانی معرفی شده است ، به علت فاصله گرفتن کودک از بزرگسالان ، به خصوص والدین و تمایل به استقلال دوره بزرگسالی این دوره چالش عاطفی سهمگینی را برای نوجوانان به وجود می آورد (لطف آبادی ، 1378).

از نظر روانی مهمترین تحولاتی که در نوجوان رخ می دهد استقلال طلبی ، دوست یابی ، عصیان و همزیستی با گروه همسالان است. همچنین به دلیل ویژگی های خاص بلوغ ، بسیاری از بیماری های روانی و انحرا فات در مرحله بلوغ بارزتر به چشم می خورد که مهمترین آنها عبارتند از افسردگی ، اضطراب ، کمرویی ، بزهکاری و اختلالات شخصیت که این موارد با هوشیاری و دلسوزی والدین و دادن آگاهی های لازم تا حد زیادی قابل پیشگیری و درمان است (خدابنده سامانی ، 1381). صرف نظر از سایر مسائل موجود ، تقریباً تمام دانش آموزان که به سن خاص وارد می شوند ، به کاهش اعتماد به نفس و جهش در خود آگاهی مواجه می گردند. تفکر واقعی آنها در مورد خودشان ، نا هموار و آشفته است به طوری که یکی از بزرگترین تغییرات مشخص ، در زمینه عزت نفس اجتماعی پدید می آید. از این رو متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند در این موقعیت بحرانی و چالش انگیز ، حمایت کردن از توانایی های دختران و پسران دانش آموز به برقراری ارتباط نزدیک و پس زدن مشکلات بین فردی و تعاملی از طریق پرورش اعتماد به نفس در آنها کمک زیادی می کند (روزنبرگ [12]، 1989).

امروزه درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کمرویی و گوشه گیری ، لجبازی و پرخاشگری ، تنبلی و کند روی به عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس و تقویت آن از طریق مهارت های فردی و اجتماعی پرداخته می شود. افزایش اعتماد به نفس می تواند به کودکان و نوجوانان فرصت بدهد تا بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی های بالقوه خود بهره مند شوند و از انگیزه ای غنی برای تلاش برخوردارد شوند. بدون تردید نوجوانانی که دارای حس اندیشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه ، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان می دهند (افروز ، 1375). تقویت اعتماد به نفس و احترام به خود در کودکان و نوجوانان می تواند سرمایه معنوی و روحی باشد که در سنین مدرسه به آنها اهدا می شود تا از این طریق بتوانند در آینده در برابر مشکلات زندگی ایستادگی کنند ، هویت خود را حفظ نمایند و عملکرد خوبی داشته باشند.

دکترشارتیه[13](1369) روانشناس معروف جهان معتقد است که عقده حقارت یکی از عوامل اصلی ایجاد کمرویی است. عقده حقارت در فرد در اثر ویژگی های جسمی و روانی وی و یا تأثیر محیط و گاهی توأماً شکل می گیرد.

افراد برای رفع تنش حاصل از عقده حقارت ممکن است از واکنش های روانی مختلفی مثل کناره گیری پرخاشگری و غیره استفاده کنند.

دانش آموزی که در مدرسه حالت پرخاشگری دارد معمولاً زودتر شناسایی گشته و معلمین و اولیا در صدد رفع درمان رفتار وی بر می آیند ولی دانش آموزی که در مدرسه حالت انزوا و گوشه گیری دارد به علت اینکه برای دیگران مزاحمتی ایجاد نمی کند ، کمتر اولیا به فکر رفع و درمان رفتار اینگونه دانش آموزان هستند در حالیکه نو جوان کمرو علی رغم توانائی ها و خلاقیتهایی که دارد به سبب ترس و کمروئیش کمتر می تواند توانائی هایش را نشان دهد.

در نتیجه نمی تواند پاداش های مثبت از اطرافیان دریافت نماید لذا در یک حلقه معیوب کناره گیری از اجتماع قرار می گیرد که منجر به تشدید اینگونه اختلال در آنان می شود.

از آنجایی که نهاد آموزش و پرورش هدفش پرورش جوانانی فعال و شاداب و سازنده است می بایست به رفتار اینگونه دانش آموزان نیز توجه کند. و نه تنها ویژگی ها و مشکلات رفتاری آنها را بشناسد بلکه ریشه ها و علت های زمینه ساز این رفتار را شناسایی کند و در جهت بهبود و پیشگیری رفتار کمروئی نوجوانان گام های اصولی و سازنده بردارند.

یکی ازتکنیک های رایج رویکرد شناختی ، درمانی عقلانی- عاطفی است که توسط آلبرت الیس[14] ، تحول یافته است. بطورفشرده ، دراین رویکرد ، مشکلات و مسائل روانی ، از یک سلسله باورهای غیرمنطقی- غیرعقلانی ناشی می شود. بدین صورت که یک تجربه هیجانی منفی همانند اضطراب یا افسردگی از یک سری باورهای غیرمنطقی و نادرست که متعاقب یک حادثه یا اتفاق روزانه در ذهن فرد شکل می گیرد ، ناشی می شود.

با توجه به مطالب مطرح شده چون افراد کمرو باورهای غیر منطقی دارند که سبب انعطاف ناپذیری آنها شده و در نتیجه بر عملکرد فرد تاثیر منفی می گذارد و سبب می شود که در انجام کلیه امورشان دچار مشکل شوند و با توجه به کمبود مطالعات انجام شده در زمینۀ درمان و حل مشکلات افراد کمرو ، لذا در پژوهش حاضر محقق در نظر دارد تا به این سوال اصلی تحقیق که آیا آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری باعث بهبود سبک مقابله صحیح و مناسب در افراد کمرو می شود یا خیر؟ پاسخ دهد.

 1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

یکی از مسائل و مشکلاتی که در سازگاری بهینه نوجوانان اختلال ایجاد می کند انزوا گزینی و کناره گیری آنها ست. عده ای معتقد اند فرد کمرو مضطرب است همین اضطراب نمی گذارد دوستان جدیدی پیدا کند.

اما از رابطه با دوستان قدیمی لذت می برد نشانه های مرضی واکنش کناره گیری عبارتست از خجالت ، گوشه گیری ، حساسیت ، اضطراب و تواضع بی دلیل ، این افراد از برقراری تماس های بین فردی یا روابط رضایت بخش با افراد بیگانه پرهیز می کنند آثار کمروئی و خجالت در صدای آنها پیداست و ممکن است با نجوا صحبت کرده ، یا برای فرار از مورد توجه قرار گرفتن ، خود را پشت دیگران پنهان کنند. سرخ شدن از خجالت ، دشواری در صحبت کردن و شرمساری از خصوصیات آنهاست.

نگی[15]، وودز[16] و کارسون[17](1997) پژوهشی پیرامون رابطه سبک‌های مقابله و عوامل شخصیتی به ویژه سازگاری ، انجام دادند در این مطالعه 153 زن زندانی 35 ساله که در یک زندان با حداقل امنیت به سر می‌بردند ، مورد مطالعه قرار گرفتند و نتایج بیانگر این نکته بود که از 13 سبک نظری مقابله ، همبستگی مثبتی با سبک سازگاری داشتند و زنانیکه برای مقابله با تنیدگی سبک های بیشتری در اختیار داشتند ، نمرات سازگاری بالا تری هم نشان دادند همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش تکنیک های مقابله سودمند می‌باشد.

الن مناکر[18] و کارولین‌. م[19] (1996) تحقیقی پیرامون سبک های مقابله و خود پنداره انجام دادند در این مطالعه رابطه بین خودپنداره و سبکهای مقابله 457 نوجوان سرآمد پایه‌های ششم تا دهم بررسی شد با این پیش فرض که همه کودکان با چالش هایی روبرو می‌شوند. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات یافته‌ها نشان داد که 27% از واریانس خودپنداره در کل افراد به وسیله شش سبک مقابله‌ای تبیین می‌شود. همچنین مشخص شد که از شش زیر مقیاس مقابله ، تلاش سخت و رسیدن به موفقیت (مساله مداری) ، تمرکز روی حل مساله و محافظت از خود پیش‌گویی کننده‌های معنی‌داری در رابطه با ارتباط بین سبک مقابله و خود پنداره می‌باشند (به نقل از اسلامی، 1381).

نتایج پژوهشی و تجربی نشان می دهند که روش آموزش راهبردهای شناختی – رفتاری باعث کاهش علایم کمرویی و افزایش سطح خودپنداشت شده و موجب بهبود کمرویی و کاهش افسردگی شده است. به عبارت دیگر این روش یک روش بازسازی شناختی است که می تواند طرز فکر و شناخت های افراد را تغییر دهد و یا به عبارتی اصلاح کند. این تغییر شناخت ها نتیجتاً می تواند روی اهداف و انتظاراتی که افراد از خود و دیگران دارند تأثیر گذار باشد. همانطور که بیان شد افراد کمرو دارای شناخت ها و رفتارهایی هستند که برای رسیدن به اهداف سطح بالا و بلند پروازانه در تلاشند و از نتایج و پیامد های منفی اجتناب می کنند. کمرویی ابتدا در ضمیر باطن ریشه می دواند و مزمن می شود و سر انجام جسم را نیز از تحرک می اندازد.

امام جعفر صادق (ع) می فرمایند “من رق وجهه رق علم” هرکه از سوال کردن دچار شرم و خجالت گردد از کسب علوم محروم مانده و نمی تواند به ذخایر علمی دست یابد.

نتیجه اینکه از نظر اسلام نیز شرم و خجالتی که مانع رشد و کمال انسان باشد مطرود است ، لذا بحث درباره کمرویی نوجوانان و چاره اندیشیدن برای رفع این معضل اهمیت و ضرورت خاص می باشد و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و پرورش دهندگان نسل آینده کشور باید به این مهم توجه نمود ، و با شناخت این معضل و کشف ریشه ها وعلت های این رفتار در جهت درمان و پیش گیری رفتار کمرویی نوجوانان برنامه ریزی های صحیح و اصولی و دامنه دار صورت گرفته و گام های مفید و سازنده برداشته تا گره های کور و تاریک و مشکلات و موانع از سر راه رشد و شکوفایی نوجوانان بردارند و آنان را در رسیدن به بلوغ اجتماعی و داشتن شخصیتی سالم و به کار گرفتن استعدادها و توانایی هایشان و همچنین حل مشکلات رفتاری و اجتماعی شان کمک نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:46:00 ب.ظ ]